کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دشمن

تعبیر دیدن دشمن درخواب، روبرو شدن با دوست است. اگر ببینید دشمنتان به سوی شما آمد، دوستی به سوی شما خواهد آمد و ترسی از دشمن در خواب احساس می کنید، شادی و شعفی است که او به شما می بخشد. اگر فکر کردید که خودتان با کسی دشمن شده اید، در واقع نسبت به او محبت خواهید کرد. اگر در دعوا با دشمن بر او پیروز شدید، در بیداری نیز بر دشمنتان پیروز خواهید شد و اگر مغلوب دشمن شدید، در بیداری به ناراحتی دچار می شوید که باید با صدقه رفع بلا کرد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند با دشمن در نبرد بود، اگر ببیند از دشمن شکست بخورد، دلیل که در بلا و مصیبت افتد و توبه باید کرد و صدقه باید داد، تا از آن برهد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دشمنی به خواب بر سه وجه است:
  1. بستگی کارها،
  2. غم و اندوه،
  3. خسران مال.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

60 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

roksana

roksana : سلام خانم هراتی عزیز امروز صبح ممنون میشم حذف بشه تشکر

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۱۰:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و خانواده تان تحولات مثبتی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد و روحیات شما و باورهای شما تغییر خواهند کرد. شما نفس اماره تان را قربانی می کنید و سعی می کنید که فکرتان را به آرامش برسانید. شما گذشته را پشت سر گذاشته اید و آماده اید که به سمت آینده به پیش بروید. از اشتباهات گذشته تان صحبت می کنید و نظراتتان را نسبت به این باورهای اشتباه گذشته تان با هم در میان می گذارید و این نظرات باب میل ... نیست. شما راه و روش تازه ای را در زندگی تان پیش می گیرید و امکانات تازه ای برای رشد و پیشرفت شما برایتان ایجاد می شود. افکارتان را با افراد فرهیخته مطرح خواهید کرد و سعی می کنید که فکرتان را مرتب کنید و البته فکرتان را با هر کسی در میان نخواهید گذاشت. شما از قشر جوان جامعه درسهایی خواهید آموخت و باید خردمندانه رفتار کنید و به هر کسی اعتماد نکنید. باید بینش تان را قوی کنید و مسائل را به خوبی بررسی کنید. شما از همه ی حقایق به خوبی آگاه نیستید و درکتان شاید کمی ضعیف است. باید وضوح و شفافیت بیشتری نسبت به مسائل پیدا کنید. حقیقتی که به شما نشان داده اند، صحت ندارد. شما سعی می کنید که حرف دلتان را جایی نزنید و حریم خصوصی تان را محفوظ نگه دارید. با سیاست رفتار خواهید کرد تا دیگران با شما با بی مهری رفتار نکنند. .... جایشان گرم است ولی امنیت شما در خطر است. مادرتان برای آینده برنامه ریزی می کند و خردمندانه است که شما به فکر برنامه های جدیدی برای آینده ی خودتان باشید. استرس و مشکلات زیاد تازه ای در راه است. مادر شما مراقب است که مرتکب گناه نشود و شما نگران مادرتان هستید که دلش را نشکنند. شما حواستان از همه بیشتر جمع است و در خانواده تان خردمندتر از دیگران هستید و بینش تان قویتر است. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۰۷:۳۰
محمد

محمد : سلام.خانم من فوت شده و الان با خانواده اش دعوای حقوقی داریم.الان خواب دیدم که رفتم خونه پدر خانمم که توی خواب یه آپارتمان کوچک بود(در واقعیت خونه ویلایی بزرگه)اونجا فقط منو مادر خانمم بودیم و اون داشت از من گله میکرد که تقصیر تو بود این اتفاق افتاد و منم داشتم توی آشپزخونه کوچکش کمکش میکردم که خورشت قیمه درست کنه بعدش تصمیم گرفتم که برم خونه خودم و رفتم دیدم دوتا شلوارم روی کاناپه بود و شلوار کتون کرم رنگ رو گذاشتم توی کیفم و جین آبی پوشیدم و دوتا پیراهن سفیدم رو روی چوب رخت بود روهم پوشیدم تا سردم نشه چون اونجا کاپشن نداشتم بعدش یه جفت جوراب نو که مادر خانمم تو خواب بافته بود ولی خیلی نازک بود پوشیدم چندتا حوراب اینطوری بافته بود که فاصله نخهایش خیلی ازهم زیاد بود که برادر خانمم از در اومد تو و باهاش با حالت ترس سلام و علیک کردم.تشکر

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۲۳:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. پدرخانم شما به مشکلات اقتصادی بر خورده یا برخواهد خورد و شما تمایل ندارید که مادر خانمتان سختی و مشقتی را متحمل شود. شما می خواهید که زندگی آنان هم رنگ و بوی تازه ای بگیرد و بعد از فوت دخترشان به سختی دچار نشوند. شما می خواهید عزمتان را جزم کنید که با این وجود، منافع خودتان را سفت و سخت بچسبید و سخت بکوشید و تصویری قوی از خودتان بروز دهید تا به رکود و سختی دچار نشوید. چون کسی از شما حمایت نمی کند. مادر خانمتان هم نمی تواند حامی شما باشد هر چند که او دلش می خواهد که شما هم گرمی و راحتی در زندگی تان ایجاد شود ولی به صورت سفت و سخت برای رفاه شما هیچ اقدامی انجام نمی دهد. شما تمایل ندارید که ارتباطی با برادر همسرتان داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۳:۵۸
arezoo

arezoo : سلام.پریشب خاب دیدم جنگ شده و نیرو دشمن بخانهها حمله میکند ودخترها رابعنوان اسیرجنگی میبرد.مردم دخترهایشان را زنده به گور میکنند.من در خانیمان در کمدقایم شده بودم.اونجادخترداییم بمن گفت اگر میخوایی کمکت کنم بایدبا برادرم ازدواج کنی وگرنه تو را به دشمن لو میدهم،با خودم میگم بجای اینکه بمن کمک کند بفکر منافع خودش است،من هرجور بود ازونجا فرار کردم.کلادر خاب احساس میکردم حتی بعضی از دوستانم نیز نیروی دشمن هستند و میخواهند مرا اسیر کنند.به جایی رسیدم که بر روی کوههای بلند براحتی پرش میزدم و از دست دوستم که میخواست مرا بگیرد نیز فرار میکردم.درنهایت توانستم از دست دوستم و باقی دشمنان فرار کنم و بر فراز یه قله کوه ایستاده بودم و اطراف را تماشا میکردم.تعبیرش چیست؟در ضمن در واقعیت من دختر مجرد و در یک رابطه عاشقانه هستم و ارزوی ازدواج با عشقم را دارم ولی متاسفانه هنوز رابطیمان رسمی نشده.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۵:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. بین عقل و دل شما به صورتی دائمی کشمکش وجود دارد. شما سعی می کنید که تمایلات و امیال غریزی خودتان را سرکوب کنید. شما نمی خواهید که به افسردگی دچار شوید و آرزوهایتان را به گور ببرید بلکه سعی می کنید که رازدار خودتان باشید و حرفتان را برای کسی بیان نکنید. دختر دایی شما معتقد است که شما نباید حرفتان را مخفی کنید بلکه باید واقع گرایانه فکر کنید و با شرایط موجود کنار بیایید و با کسی ازدواج کنید که شما را درک می کند و از فرهنگ خودتان است. شما نمی توانید تحمل کنید که کسی بخواهد شما را از رسیدن به آرزوهایتان نهی کند و یا شما را محدود و محصور کند. شما نمی خواهید که دیگران خود واقعی شما را بشناسند بلکه می خواهید با چالشهای زندگی مبارزه کرده و جاه طلبی هایتان را بدست بیاورید. شما به احتمال قوی ( نمی توان گفت صد در صد) به اوج موفقیت در عملی کردن اهدافتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۵:۴۹
forough

forough : سلام خواب دیدم خونمون مثل یک امارت خیلی بزرگ و بسیار زیباست و همه اونجا جمع بودن انگار مهمونی بود بعد یکی از دوستای قدیمی مو دیدم که در واقعیت پشت سرم به خواستگارم بدگویی منو کرده بود و تهمت زده بود دیدم و همه جا پشت سرم دروغ و تهمت زده با وجود تمام خوبی هایی که کردم ۸سال از این موضوع گذشته و من اونو بخشیدم و از ته قلب دعای خیر کردم براش وقتی اسمش هم میاد میگم خداوند بهش نعمت فراوان بده فقط بخاطر اینکه ضربه دوباره نخورم دیگه ارتباطی باهاش ندارم.توی خواب دستشو گرفتم و از خونمون بیرون کنم و امارت زیبای منو میدید.هی تغییر چهره میداد که نشناسمش تا بتونه تو خونه مون بمونه و توی امارت مون یک ابشار بزرگ و حوض بود و سه تا نگهبان به نگهبانمون گفتم اینو بیرون کنید که دشمنم تبدیل به دو نفر شد و جمعیت زیاد شد و فرار کرد…

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۹:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به موفقیت های زیاد و شانس و ثروت زیاد خواهید رسید و کسی که قبلا به شما بد کرده، هنوز هم با شما دوروست. او دوگانگی شخصیت دارد و قابل اعتماد نیست. شما او را از زندگی تان بیرون خواهید کرد و هرگز نباید ارتباط تان را با او دوباره قوی کنید. به هیچ وجه او با شما صداقت ندارد و نمی تواند خوشبختی شما را ببیند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۰:۳۳
Zahra

Zahra : سلام شببخیر ۵شنبه در خواب در خانه مان مراسمی بود ک نفهمیدم برا چی هس و داشتم در اتاق خواب جعبه شیرینیها را زیر تخت مرتب میکردم(اتاق شبیه اتاقها ما در واقعیت نبود)آقایی ک روتخت نشسته بود گویا میشناختم(در واقعیت همچین شخصی نمیشناسم) ناگهان دیدم دشمنم در آشپزخانه هس ومیخواد برا خودش غذا گرم کنه بامهربانی و روی خوش باهاش برخورد کردم و قابلمه باقیمانده از غذا ی مراسم بهش دادم تا برا خود غذا گرم کنه ،رفتم از اتاق شیرینی براش بیارم ولی همش با خودم فک میکردم ک این خانم ک هنوز داره دشمنی میکنه با من پس چراآمده خانه ما و همش ب خودم میگفتم مراقب باش و احتیاط کن ،چهرش نه خندون بود نه عصبانی ولی همش نگران بودم نکنه نقشه ای داره و همش درحرف زدنم با او احتیاط میکردم ،یادم نیس با او دید و بوسی کردم یا نه

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۴:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است و شما به خوشی هایی خواهید رسید که آن را از دیگران مخفی می کنید. شما عزمتان را جزم کرده اید که قوی رفتار کنید و به موفقیت برسید و گشایش کار خواهید داشت. دشمن شما به شما فکر می کند و می خواهد چیزی راجع به شما بفهمد و سود کند ولی اضطراب دارد و نگران است. شما سعی می کنید که با سیاست رفتار کنید و احساساتتان را از او مخفی کنید. او تصمیمات خودش را با کسی مطرح نمی کند و نقشه هایش را به تنهایی اجرا می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۱:۳۴
hasta90

hasta90 : سلام وقت تون بخیر. روز ۳۰ دی ماه بین ساعت ۷/۵ تا ۹/۵ بود که این خوابو خواب دیدم ( یه شخصی هست که با ما دشمنی داره ولی ما باهاش قطع رابطه کردیم و الان تقریبا یه ساله ندیدیمش ولی میدونیم داره از طریق و جادو و نقشه های خبیثانه اش ما رو آزار میده و ماهم با توکل بر خدا مقاومت میکنیم ) من این شخص رو در خواب دیدم ولی در خواب خیلی عادی رفتار میکرد دیگه نه عصبی بود نه چیزی انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ ناراحتی پیش نیومده خیلی راحت داشت با همسایه هامون سلام و احوال پرسی میکرد حتی مغازه دار کوچه امون و در خونه رو باز کرد و میخواست بیاد داخل... در طول خواب من ندیدمش ولی صداش رو میشنیدم یا صدای در باز کردنش رو. با تشکر

پاسخ
لینک۵ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او خیال می کند که شما از افکار او با خبر نیستید و سعی می کند که در کنار نقشه هایی که برای شما می کشد، در ظاهر خودش را بی تفاوت و عادی جلوه دهد و وانمود کند که اصلا با شما مشکلی ندارد. بعضی از مردم معتقدند که دوستتان را به خودتان نزدیک نگه دارید؛ و دشمنانتان را حتی نزدیکتر از دوستانتان!! چون وقتی با کسی تعامل می کنید می فهمید چه برنامه هایی دارد ولی وقتی با کسی قهر هستید خودتان را از همه ی اطلاعاتی که به واسطه ی تعامل با او می توانستید دریافت کنید، محروم کرده اید. احتمالا این همسایه ی شما هم تلاش می کند که احساسش نسبت به شما را عادی جلوه دهد تا اطلاعات بیشتری از شما بدست بیاورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۸:۴۸
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی روزتون بخیر
خواب دیدم که فهمیدم خواهرم با یکی از بدترین دوستام دوست شده که خیلی وقت بوده با هم دوست بودن و من تازه فهمیدم و دوست که چی بگم بد تر از دشمنه کولا ضاته خرابی داره و خیلی وقته که اصلا باهاش در ارطبات نیستم فقط در حده سلام و علیک که وقتی فهمیدم با این دوسته خیلییییی عصبی شدم رفتم به خواهرم بحث کردم خیلی بحث کردیم خیلی تلاش کردم که دیگه با اون پسره صحبت نکنه هر چند که ابرو هیسیت برام تو محله نزاشت ولی باز میخواستم دسته همچین آدمه لاشی نباشه و همه چی رو تموم کنه ولی اصلا زورم بهش نرسید و آخرم کلا قبول نکرد و منم تصمیم گرفتم دیگه کلا بیخیال خواهرم بشم حتی اگه ببینمش گوشه خیابون بدبخت شده باشه و دیگه برام مهم نبود که تو محله این پسر و هر کی که منو میشناخت چی بخواد بگه پشت سرم
تشکر

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۳:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواب شما دو تعبیر متفاوت می تواند داشته باشد. اول اینکه ممکن است شما با خواهرتان مسائلی از زمان کودکی تان داشته باشید که هنوز حل نشده و شما نتوانسته اید که او را مجاب کنید که مانند شما فکر کند. مثلا ممکن است که خواهرتان طرز فکری مشابه با بدترین دوست تان داشته باشد، یا خیلی مقید به قید و بندهای مشابه با شما نباشد و این تفکرات و تضادهای بین شما و خواهرتان باعث شود که شما این خواب را ببینید. برای شما مهم است که رابطه تان را با خواهرتان تقویت کنید و مشکلات بین خودتان را از بین ببرید. تعبیر دوم خوابتان این است که شما وقتی به گذشته و رابطه تان با دوست بدی که داشتید، فکر می کنید، به این درک می رسید که چون که شما خیلی مهربانانه و دلسوزانه رفتار می کردید و از موضع قدرت حرف نمی زدید، دوست بد شما، بر شما مسلط شد و آنگاه رفتارهای ناشایستی از خودش بروز داد که حیثیت و آبروی شما در معرض خطر قرار گرفت. ضمیر ناخودآگاه شما ، خودتان را به خاطر اینکه با این دوست بدتان با جدیت رفتار نکرده اید و به او انعطاف و نرمی در رفتارتان نشان داده اید، سرزنش می کند و این شما را عصبانی می کند که با دوستتان خوشرفتار بودید. در این صورت، خواهرتان در خواب بازتابی از شخصیت خود شما و وجهه ی ملایم و نرمی از خودتان است که با دوستتان با قاطعیت و جدیت رفتار نکرده اید و او را پر رو کرده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۱:۰۷
مریم

مریم : با سلام
لطفا لطفا متن خواب پاک شود.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۳۰:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که قربانی شرایط هستید. اعتماد به نفستان پایین آمده و نگران هستید که مردم راجع به شما چه می گویند. شاید در موقعیتی ناشیانه رفتار کرده اید و عملکردتان به ضررتان تمام شده. اما این آقای مستاجر به خاطر کاری که با شما کرده، زندگیش بهم می ریزد و آبرو و احترامش را از دست می دهد. او قدرت و اقتداری نخواهد داشت و دیگران او را مضحکه خواهند کرد. هرگز به خاطر کاری که این آقا کرده دختر او را هدف قرار ندهید و خداوند خودش بلد است که چطور بندگانش را به خاطر اشتباهاتشان مجازات کند. به عدل خداوند اعتماد کنید و کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کنید. نه عصبانی باشید، نه خجالت بکشید و نه به او اهمیت بدهید. اگر کسی بخواهد به خاطر حرف کسی، شخصیت شما را زیر سوال ببرد، همانند کسی که علیه شما حرف زده، مجرم و گناهکار است و از آدم بیشعور نمی توانید انتظار داشته باشید که فرهیخته رفتار کند. زمان خودش همه چیز را به مردم اثبات می کند. کسی به کسی ظلم کند، نمی میرد تا عین همان سرش بیاید. به روی چشم. برایتان از خدای بزرگ آرزوی آرامش و موفقیت می کنم. صبور باشید و مهم این است که پیش خداوند رو سفید باشید. مردم رسول خدا را هم مسخره می کردند و به خود خدا هم بی احترامی می کنند. خواب شما 1225 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۷:۱۸
Rahar

Rahar : سلام وقت بخیر. من خواب دیدم که فرد ناشناسی بهم ویس میده و یک سری عکسی که با دوستام توی محیط یه کافه رستوران توی فضای باز بوده رو برای من ارسال میکنه ویس یه جورایی تهدید حساب میشد من اظطراب زیادی داشتم بعد توی محل کارم خواب دیدم خواهرم یه چاقوی دسته سفید رو انداخت توی یه پاکت ولی روی پاکت اسم و فامیل من رو نوشته بود کلی بهش اعتراض کردم الان فکر میکنن این مال من هست این چه کاریه کردی بعد همون موقع متوجه شدم اون آدمی که به من ویس داده برای رئیسم هم فرستاده بعد فهمیدم برای مادرم هم فرستاده. من فقط پیامها رو میخوندم و جواب هم نمیدادم می دونستم میخوان اذیتم کنن. یه جا از خونه رفتم بیرون ولی خونه ای که توش زندگی میکردیم این خونه الانمون نیود حس کردم الان اون آدم اذیتم میکنه میدوییدم و چون کلید نداشتم از روی دیوارهای خونه که سفید بود و تقریبا اندازه بقیه دیوارها بود رفتم بالا و پریدم توی خونه ولی در آخر خوابم یه آقایی رو دیدم که نزدیک همون خونه یا داخل خونه با جاروی بزرگ جارو میکرد و لبخند میزد میومد سمتم منم فرار میکردم

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۴۴:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به دلائلی فکرتان نگران است و احساس مظلوم بودن یا ناتوانی و بی کفایتی می کنید. شما سعی کرده اید که روابط دوستانه ای با دیگران داشته باشید و دلتان نمی خواهد که روی شما بد فکر کنند. خواهر شما معتقد است که شما باید قوی باشید و برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و اجازه ندهید که هر کسی برای شما رییس بازی دراورد و به شما مسلط باشد. همه گاهی در زندگی شان احساس ناتوانی و مظلوم بودن دارند و شما می توانید خیلی راحت بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید و به خواسته تان برسید. مشکلات شما همه یکی یکی از بین خواهند رفت و گشایش کار خواهید یافت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۴۲:۰۴
 Shoka

Shoka : سلام وقت بخیر.خواب دیدم از بالای صخره ای بزرگ بالا رفتم نشسته بودم که دوستم اومد بهش گفتم پسرم رو اوردی (مثل این بود من یک پسر بچه بجز پسر خودم داشتم)گفت آره آوردمش تو ماشین خوابوندمش و من یک ماشین لوکس خارجی داشتم پایین صخره بود گفتم برم خودم ببینم تو ماشین هست یا نه موقعی که از صخره میومدم پایین صحنه خواب عوض شد و من در یک خانه خیلی بزرگ شبیه قصر بودم و از پله های خونه اومدم پایین رفتم سالن بزرگی که درخروجی اونجا بود دیدم َچند سرباز جنگی با اسلحه وارد شدند انگار که جنگ بود و به افراد اونجا حمله میکردند من ترسیدم و خاستم از درخارج بشم به سمت درخروجی که میرفتم سربازها به من اشاره کردند که اینو باید دستگیر کنیم ولی چندتا زن همراهیم میکردند و من خیلی میترسیدم ولی نتونستن نزدیکم بشن و از خونه خارج شدم بعد با چند زن دیگه تو ماشین نشستیم (مثل ماشین همسرم درواقعیت بود) میرفتیم گردش خاستم بچهامو خونه بذارم که بعد باهاشون برم دم در خونه رسیدیم و بچها رو فرستادم بالا که شوهرم دم در اومد صدام زد نرو خودتم بیا بالا کارت دارم منم رفتم از پله خونه که رفتیم بالا (پله بلندی داشت)دوسه پله مونده بود برسیم به در هال برگشتم و همسرم رو بوسیدم و بغلش کردم من یک پله ازش بالاتر ایستاده بودم رفتیم تو هال دیدم همسرم خابید پیرهن تنش نبود ولی شلوار داشت و انگار یکی از پاهاش تا قسمت ساق اسیب دیده بود رفته بود دکتر براش باند پیچی کرده بود اینجور که خوابیده بود صدام میزد که برم پیشش و روی سینه ش بخابم باهاش معاشقه کنم مادرشوهرمم بود .به مادرشوهرم میگفتم چرا اینجوری میکنه به خاطر ماشینشه که سوخته ناراحته؟مادرش شانه ای بالا انداخت و گفت فکر نکنم .تو خواب ندیدم که ماشین اتش بگیره .ولی شب قبلش بهش فکرمیکردم

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی جاه طلب دارید، درکتان بالاست و انگیزه ی شما نیز برای رسیدن به موفقیت بالاست. شما هدفی دارید که مصمم هستید آن را اجرا کنید و می توانید با قدرت و پرستیژ و اختیارات زیاد، کنترل کارها را بدست گرفته و در انجامشان به موفقیت برسید. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی بگیرید و مجبور هستید که واقعگرایانه به مسائل نگاه کنید. شما با نظم و دیسیپلین زیاد می خواهید که کارهای سخت را به شخصه هدایت کرده و انجامشان دهید ولی گاهی نگران می شوید که به خاطر شرایط موجود، مجبور شوید از ضررهایی را متحمل شوید ولی شرایط مالی شما مانع از این خواهد که استرس و اضطراب به شما غلبه کند. همسر شما می خواهد که شما از تجارب او استفاده کنید و از او حمایت و پشتیبانی کنید. حرف شما به او سر است و برای شما احترام زیادی قائل است ولی او در کارش شکستی را متحمل شده و نمی تواند مانند سابق خیلی راحت و خودمختارانه رفتار کند. همسرتان در شرایط حاضر تلاش می کند که احساس نگرانیش را مخفی کند ولی نیاز زیادی به محبت شما دارد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۳:۲۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.