کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دعوا (جدال)

تعبیر دعوا و جدال در خواب، دوستی و رفاقت در بیداری است. اگر خواب ببینید با عده ای دعوا می کنید دوستان فراوانی خواهید یافت و اگر مشاهده کنید که شما دسته جمعی با یک نفر سرگرم جنگ و دعوا هستید، انسان شریفی سر راهتان قرار می گیرد که همه مشتاق دوستی با او می شوند.

تعبیر دعوا با آشنا یا غریبه

اگر دعوا منحصر به عصبانیت و ابراز خشم باشد و با کسی دعوا کنید که او را نمی شناسید، از خویشاوند و عضوی از فامیل، آزردگی پیدا می کنید که بعد به صلح و دوستی می انجامد ولی اگر آن که با او دعوا می کنید آشنا و از اعضای خانواده بود، و او بود که با شما دعوا می کرد، از طرف بیگانه ای به شما خیر و نیکی می رسد و اگر شما با او دعوا می کردید شما هستید که به دیگری محبت و خدمت می کنید که ناآشنا و غریبه است. اگر دیدید دو نفر با هم دعوا می کنند، موردی پیش می آید که خوشحال می شوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

440 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Aliakbar

Aliakbar : سلام خانوم هراتی.
خواب دیدم که با پسر دایی ام در حال دعوا و مبارزه ام.. و با اینکه پسر دایی ام سرسختی بروز داد.. شکستش دادم و برای لحظانی احساسم تو خواب این بود که حتی چند نفر دیگه ای هم که نمیشناختم با من به مبارزه پرداختن و همه را شکست دادم و سپس برای اون محل و بقیه آدمهای اونجا.. خط و نشان کشیدم که کس دیگه ای هم هست که ادعا داشته باشه.. بیاد جلو.. وکسی نیامد..(در دنیای واقعی ای پسر دایی ام.. آدم راست و صادقی نیست) .. سپس در ادامه خواب دیدم که یه ماشین پیکان قدیمی دارم که به شهر دیگه ای دارم میرم و تو راه خراب شد.. و خرابیش با کمک یه همراه درست شد.. هر چند خرابیش جزیی بود و احساسم در خواب این بود که ماشین بهتری هم داشته ام.. ولی با این ماشین اومدم تو جاده.. با سپاس از شما

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۵۶:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما مشکلات حل نشده ای برای حق و حقوقتان دارید و از نظر روحی با پسر دایی تان یا اشخاصی که مانند او باشند، بشدت در تضاد هستید. شما موفق خواهید شد که مشکلاتتان را از بین ببرید. ممکن است به صورت موقت اختلالاتی در کنترل زندگی تان ایجاد شود. شما سعی می کنید که تحولات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید و مشکلات قدیمی را از بین می برید، کارهایتان را مرتب خواهید کرد و اعتماد به نفستان به شما بر می گردد. شما می دانید که در سختی های بزرگتر هم به موفقیت رسیده اید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۱۷:۲۲
آروینا

آروینا : با سلام واحترام،من امروز باتشکر

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۵۱:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. خواهرتان دوست ندارد که شما از خواستگارش بد بگویید و نظر او را نسبت به خواستگارش منفی کنید. او سعی می کند که خودش بدون اینکه تحت تاثیر حرفهای شما قرار بگیرد، تشخیص دهد که این آقا را دوست دارد یا خیر. شما نمی توانید این مسئله را بخوبی درک کنید که خواهرتان چرا نظر شما را تصدیق نمی کند. از این جهت شما احساس تنهایی می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۲۰:۵۲
آروینا

آروینا : با سلام واحترام،من دیروز خواب دیدم خوابم نمایش داده نشه،باتشکر

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۵۲:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهرتان تحولات تازه ای که بین او و خواستگارش ایجاد شده است را به شما نگفته و مخفیانه راجع به آن فکر می کند. او از خواستگارش بیشتر از گذشته خوشش آمده و فکر می کند که می تواند در کنار او به آرامش برسد. این آقا به خواهرتان گفته که از او حمایت می کند و خواهرتان هم همینطور با او صحبت کرده است. حتی اگر خواهرتان در واقعیت تمایل زیادی به او نداشته باشد، و دلش شور بزند که نکند این آقا برایش خوب نباشد، او در حال حاضر فکر می کند که مزه و قدرت بیشتری را در زندگیش تجربه می کند و حس خوبی از رابطه با این آقا به خواهرتان دست داده. شما از اینگونه ارتباطات مخفیانه و حرفهای احساسی او و خواهرتان خوشتان نمی آید و می خواهید که خواهرتان آگاهانه تر به او فکر کند و روی این ماجرا وقت بگذارد و عجولانه تصمیم گیری نکند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۴:۲۶
bahara

bahara : خانم هراتی عزیز، با سلام.مخفی باشه خوابم لطفا

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۱۶:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر فرهنگ خانوادگی تان و سنت هایی که خصوصا از جانب خانواده ی مادریتان به شما رسیده، شاکی هستید و دوست دارید که از همسرتان تبعیت کنید. شما می خواهید گشایش کار پیدا کنید و به خوشبختی و سعادت خانوادگی برسید. همسر شما تلاش می کند که آرزوهایش را محقق کند ولی در شرایط سخت و بغرنج و با محدودیت هایی در زندگی مواجه شده، او سعی می کند که عناصر و مولفه های لازم برای رسیدن به خوشبختی را برایتان فراهم کند و اگر لازم باشد، با شما با سیاست رفتار می کند که ناراحتی های شما بیشتر نشوند و غصه هایتان از بین برود. همسرتان برای خوشبختی شما تلاش می کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۰۵:۰۳
Zxd

Zxd : سلام.من خواب میدیم توی یه جایی خوابم پنهان باشه.ممنون

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۸:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما تصمیم گرفته اید که نشان دهید قوی و با اراده هستید. دوست پسر شما از این حالت بی تفاوتی شما نسبت به خودش خوشش نمی آید و این بی تفاوتی او را عصبانی تر می کند. شما از اینکه او بخواهد شما را محدود کند و یا با شما تحکمی صحبت کند خوشتان نمی آید. از خوابتان راجع به این که او خواسته از شما سو استفاده کند و یا چه حسی به شما دارد؛ چیزی مشخص نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۵۶:۵۰
Elnaz

Elnaz : سلااام خاانم هراااتی من امشب خاااب دیدم تو محل کااار یکی از کارکنان که در جااای دیگه کااار میکنن ولی تو واقعیت تو سرویس با هم هستیم نامزد هستن واقعیتش خیلی ناز و عشوه میان به همدیگه منم ناااراحت میشم تو خاااب دیدم این دو تا با هم تو آشپزخانه بودن دیدم از پشت که نشسته بودن دست یکیشون اومد جلو منم برگشتممم باهاشون دعوااا کررردم بعدش دیدم دونفری باهام دعوا میکررردن منم نمیدونم با چی زدن شیشه هارو شکوندن منم گفتم همه جااا میگمممم
بعدش دیدم مااادر میگه یه دختر و پسری همدیگرو خیلی دوست دااارن دوست داشتن با این میگن بعدش دیدم تو محل کارمون اقای مهندس و پسر صابکارمون دااااشتن در مورد کااار با هم حرررف میزدن و روی پلی که زیرش آب جاااری میشد راه میرفتیم

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۸:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از اینکه همکار شما و نامزدش به صورت علنی بخواهند در حضور دیگران به هم ابراز عشق و علاقه کنند خوشتان نمی آید. آنها سعی می کنند که به امنیت و گرمی و رفاه همدیگر اهمیت بدهند و حساسیت نشان دادن شما نسبت به آنان باعث می شود که اختلاف بین شما ایجاد شده و شما باعث دلشکستگی همدیگر شوید. در حالی که شما می دانید که دونفر که عاشق هم هستند، باید خردمندانه از هم حمایت کنند و از هم پشتیبانی کنند. ( پس سعی نکنید که با این اشخاص دعوا کنید و نسبت به رابطه شان حساسیت به خرج ندهید). شما می خواهید تصمیم تازه ای برای زندگی تان گرفته و زندگی تان را وارد فاز تازه ای کنید. اما اجازه نمی دهید که مسائل احساسی در رابطه با پسر صاحب کار شما؛ مانع پیشرفت شما شود و در محیط کار، از روابط عاشقانه اجتناب می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۷:۱۹
H

H : سلام امروز خواب دیدم مهمون خونمون هست فامیلای مادرم من اومدم مبلارو جابه جا کنم که مادرم عصبانی شدو منو جلو جمع کوچیک کرد و بحثمون شد بعدم انگار گفت خفت میکنم منم گفت بیا و من خودمم دلم میخواد بعد اون پسر فامیلمون که دوروز پیش نوشتم براتون تو قسمت خواب عروس که زنای فامیل میگفتن از خالم خوشش میاد
گفت بیا من خَفَت کنم منم که خیلی تعجب کرده بودم که این ادم چرا از من متنفره منم برا اینکه کن نیارم گفتم من دلم میخواد ترو خفه کنم بعد اومد منو بغل کرد و به کنایه گفت ادم که عشقشو خفه نمیکنه(منظورش با من بود که یعنی من عاشقشم) بعد دیدم با خانوادم رفتیم یه جا پیکنیک و اونم اونجا بود ولی خیلی سربه سر من میذاشت و اذیتم میکرد بعد من رفتم دستشویی وقتی برگشتک دیدم خانوادم نیستن و همه جا بهم ریخته و هرج و مرج و شلوغه منم هرچی دمبال خانوادم گشتم پیداشون نکردم بعد تو کل شلوغی یه مرد جوون و یه زن میانسال دیدم که میشناختمشون (درواقعیت نمیشناختم)و منو بردن تو یه سوییت که اونجا چندین پیرمرد بودن و من یکم ارام شده بودم که تنها نیستم و تمام
دوست دارم دلیل ینکه اون پسر اذیتم کرده و بخوابم میاد چیه

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۰۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیرتان این است که شما بخاطر خوشایند کسی، از مسیر و راهی که مطابق با میل مادرتان است خارج می شوید و کاری می کنید که با باورها و افکار او در تضاد است. او از این بابت ناراحت می شود و سعی می کند که نظرات خودش را به شما تحمیل کند و یا موجب شود که شما حرفتان را بیان نکنید و عقایدتان را در گلویتان حبس کنید. ( من فرصت جستجو و مطالعه ی خوابهای قدیمی شما را ندارم و اگر چیزی لازم است که بدانم باید خودتان ذکر بفرمایید.) کسی که در خوابتان می خواسته شما را خفه کند با نظر مادرتان موافق است و با عقاید شما مخالفت می کند. او تصور می کند که شما عاشق او هستید. شما می خواهید در صلح زندگی کنید و زندگی آرام و لذت بخشی داشته باشید ولی رفتار این آقا شما را عصبانی می کند. شما می خواهید عصبانیت و خشمتان را از وجودتان تخلیه کنید ولی خانواده تان شما را درک نمی کنند و با نظرات شما در رابطه با او مخالفت می کنند. شما شخصیتی با اراده و مهربان و خردمند دارید و می توانید به خوبی روی پای خودتان ایستاده و استقلال فکری داشته باشید. ضمن اینکه شما نسبت به بعضی از مسائل، رقابتی فکر می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۱۰:۳۹
H

H : سلام جمعه صبح خواب دیدم که مادربزرگم(مادرپدر) که چندساله فوت شده و در واقعیت ما باهم رفت امد نداشتیم و من تاحالا خوابشو ندیده بودم، دیدم اومده خونمون پدرمم بود، منومادرم یکم مضطرب بودیم چون انگار روز قبل‌من و یه اقایی زندانی کزده بودن داخل یه اتاق کوچک بعد من به اون اقا گفتم هنوزم منو دوستم نداری اون گقت چرا دوستت دارم(یجوری انگار من عشق‌ی طرفه داشتم به اون اقا اون اقا هم بازیگر هست در واقعیت)بعد مادربزرگم رفت داخل اتاق من با یه چیزی‌مث چکش‌وتمام وسایل اتاق منو نابود کرد مثلا تخت و اینامو شکست بعد من میخواستم همونطور که تو اتاقم بوددر روش قفل کنم ولی ترسیدم بعد من و چند تا دیگه رو بدون اب‌غذا تو اتاق کردن و در رومون بستن بعد مادربزرگم غیب شد و جاشو داد به عمم اونم شب که شد به ماهایی که زندانیمون کرده بودن ازادمون کزدن یکم استراحت کنیم‌من در همین حین سعی میکردم با پلیس تماس بگیرم ولی نمیشد یعنی تماس برقرار میشد ولی نمیشد ادامه بدم بعدم دوباره زندانیمون میکردن ولی اتاق من تبدیل به یه مدرسع شده بود بعدم کلا خیلی بد بود زیاد یادم نمیاد تا اخر که تونستیم ازاد بشیم

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۸:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح مادربزرگتان شاد. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که در مورد موضوعی خردمندانه فکر کنید. با مشکلی مواجه شده یا خواهید شد و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. شما قلبتان را به کسی می بخشید که آدم خوبی نیست و بخاطر او آزادیهای شما از شما سلب شده و اسیر و محدود می شوید. مرحوم مادربزرگتان دلش برایتان می سوزد. او می خواهد که شما عاقل باشید و با جدیت نظرتان را نسبت به این شخص که می خواهد شما را بدبخت کند، تغییر دهید. او می خواهد که شما زندگی تان را عوض کنید. عمه ی شما در خوابتان نمادی از فرهنگ خانوادگی شماست و این یعنی به نفعتان است که تابع همان فرهنگ خودتان باشید و به خاطر کسی، مدل زندگی تان را تغییر ندهید. شما نمی توانید اعتبار و توانایی خودتان را برای اینکه آیا جهت زندگی تان درست است یا خیر، تایید کنید. نمی دانید که فرهنگتان خوب است یا بد و اینکه زندگی بر طبق این فرهنگ به نفعتان است یا خیر. شما باید سعی کنید که آگاهانه زندگی کنید. آزادی تان را از خودتان سلب نکنید ولی اینطور هم نباشید که کلا فرهنگ خودتان را نادیده بگیرید و یا اینطور نباشید که خودتان را به خاطر دیگران کلا عوض کنید! شما درسهای زیادی از زندگی تان خواهید آموخت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۹:۲۶
Mehri

Mehri : سلام خانم هراتی خوب هستید؟من همون کاربر مهری هستم.خواب دیدم در کلاسی با چندین دختر داشتیم نقاشی می‌کشیدیم.بعد آقای ایکس اومد(همون که دوسش دارم) از بین اون همه دختر گفت:فقط نقاشیه مهری قشنگ شده و نقاشی یه دختر غریبه رو هم تایید کرد.فقط دو نفر. بعد درجای دیگه نقاشی میکردم که در نقاشیم از رنگ طلایی استفاده کرده بودم که آقای ایکس گفت:طلایی ای که استفاده کردی واقعا طلاییه.منظور یعنی خیلی رنگ خوشگلیه.بعد اونجا که شبیه دانشگاه بود رفتم سرویس بهداشتی.عده ای دختر دور منو گرفتن و گفتن آقای ایکس در کلاس با آیدا دعوا کرد.چون آیدا نمی‌خواسته که تو برگردی و در کلاسهاش باشی.وآقای ایکس در کلاس پیش همه شاگردا،آیدا رو دعوا کرد.انگار در خواب آیدا از مهمترین شاگردان آقای ایکس بود.منم گفتم آیدا بیخود می‌کنه نخواد من بیام(در واقعیت دختری با این اسم نمی‌شناسم)

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۳۴:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما شخصیتی خلاق دارید و آقای ایکس از اینکه شما امیدتان را از دست نداده اید و برای آینده تان برنامه ریزی مثبتی می کنید، شما را تحسین می کند. هر چند که شاید این رفتار شما برای او تازگی دارد. شما می خواهید در زندگی تان به موفقیت برسید و می دانید که توانایی هایتان برای رسیدن به موفقیت هم بالاست. شما خردمندانه رفتار می کنید و می خواهید نگرانیهایتان را از وجودتان دفع کنید. شما باید سعی کنید که افکار منفی را از ذهنتان دور بریزید. هر چند که در ظاهر می خندید و شادید ولی در باطن مردد هستید که آیا می توانید در زندگی آقای ایکس جایی داشته باشید یا خیر. او ظاهر خندان شما را نمی خواهد بلکه اعتمادتان را به خودش می خواهد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۲:۲۰
فرشته

فرشته : با سلام خواب دیدم خواهر مرحومم اومده در اتاق استراحت رستورانی باهم نشستیم و خواهرم به پنجره رو به اقیانوس ابی که کمی تلاطم دارد نگاه میکند، باران میبارید و من به او میگویم ایا میترسد ازین تلاطم اب؟ از پنجره سمت راستم که بسته بود کمی قطره باران به سرو رویم میچکید و بخواهرم گفتم پنجره ها بسته هست دیدم خواهرم بسمت پنجره دیگری رفته سردش بود، لحاف پشم و شیشه خودم را دورش کشیدم گفتم عزیزم سردته؟ بیا من لحاف دارم، وقتی خواست برگرده جای اولمون بنشینه لحاف خیلی بزرگ بود روی زمین کشیده شد، گفتم الان خیس میشه براش جمع کردم دورش پیچیدم خیلی با خواهرم مهربون بودم مثل زمانی که زنده بود.یدفعه دخترم زنگ زد و اومد و خواهرای دیگه ام، دخترمو در اغوش کشیدم خیلی خوشحال شدم از دیدنش(خارج از ایران زندگی میکنه)بعد همه مهربون بودند اما یدفعه خواهر مرحومم با دخترم رفتار نامهربانی گرفت، دخترم موفق و زیباست اما او بازوهای دخترمو پهلوی دخترمو مسخره کرد که چاق هستن، من بسرعت وارد شدم دخترمو بغل کردم، به خواهر مرحومم گفتم سالهای قبل دل منو شکوندی هنوز نبخشیدم، البته بخشیدم ولی مثل زخم هنوز دلشکسته ام و خوب نشده، چرا داری دل بچه منو هم میشکونی؟چشمان خواهرم بشدت نغییر کرده بود نامهربان وبدجنس بود اما کنار نشست و‌جیزی نگفت، دخترمو بغل کردم کلی حرف زدیم و دخترم یه تاپ زیبا پسند کرد و خرید، خیلی از خوشحالی که دخترم اومده گریه میکردم ممنون از شما

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۴۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. خواهر شما نمی خواهد مشکلاتی که قبلا برای خودش پیش آمده، حالا در زندگی شما تکرار شود و برای دخترتان همان مشکلات پیش بیاید. او از چیزی با خبر است که شما از آن بی خبرید. کشمکش های احساسی و ناراحتی های عاطفی ممکن است شما را متاثر کند هر چند که شما احساس امنیت می کنید. شما شخصیتی مهربان و حامی دارید و دوست دارید که مرحوم خواهرتان در آرامش باشد. اما خواهرتان می خواهد به شما بگوید که دخترتان روی عشق و حمایت کسی حساب باز کرده و از نظر عاطفی ممکن است به او آسیب وارد شود. او نمی تواند به صورت مستقیم به شما بگوید که چه خطری دخترتان را تهدید می کند ( چون اموات اجازه ندارند همه چیز را در باره ی آینده به زنده ها بیان کنند). اما با زبان رمز و راز و نگاهی تند به بازو و پهلوی دخترتان خواسته این را به شما بگوید که دخترتان دارد رفتار اشتباهی از خودش بروز می دهد که به ضررش تمام خواهد شد. دختر شما نیاز به حمایت و پشتیبانی و عشق بیشتری از جانب شما دارد تا از نظر عاطفی به مردمی که سوء نیت به او دارند؛ وابسته نشود. شما حامی او هستید و انشالله با نصایح شما به دخترتان خطرات از او دفع خواهد شد و شما خوشحال می شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۰۸:۰۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.