تعبیر خواب دمپایی
اگر کسی در خواب ببیند که دمپایی تمیز و مرتبی بر پا دارد، یا ازدواج می کند و یا به سفری پر سود می رود و اگر دمپایی او سوراخ و خراب بود، در کارها فرو مانده می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن دمپایی در خواب سه وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- سفر.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دمپایی نو خرید و در پای کرد، دلیل که زنِ معاشر خواهد. اگر در وقت رفتن یک دمپایی او بیفتاد، دلیل که از برادر و خواهر جدا شود. اگر دمپایی او سوخت، دلیل است زنش بمیرد.
تعبیر خواب گم شدن دمپایی
گم شدن دمپایی به معنی جدایی از خانواده مانند خواهر و برادر یا همسر است. همچنین ممکن است که بیننده خواب یک مورد کاری را از دست بدهد.
تعبیر خواب دمپایی خریدن
اگر کسی خواب ببیند که دمپایی سالم و زیبایی می خرید، ازدواج می کند و یا به سفری پر سود می رود.
تعبیر خواب دمپایی پاره
دمپایی پاره داشتن و یا پوشیدن در خواب، نشانه فروماندگی از کارها و یا داشتن همسری ناشایسته و نامناسب است.
تعبیر خواب دمپایی لنگه به لنگه
داشتن دمپایی لنگه به لنگه به معنای جور نبودن اوضاع زندگی زناشویی و یا بهم خوردن برنامه های کاری در زندگی است. همچنین شریک کاری و یا زندگی شما می تواند عقاید کاملا متضادی با شما داشته باشد که این موجب شکست در زندگی یا کار خواهد شد.
تعبیر خواب دمپایی آبی
رنگ آبی در خواب نشانه رویا ها و آرزوهاست. اگر خواب ببینید دمپایی آبی خریده اید یا پوشیده اید، به همسری که ایده ال شماست خواهید رسید و یا به سفری رویایی که آرزوی شماست خواهید رفت.
تعبیر خواب دمپایی قرمز
اگر زنی خواب ببیند که دمپایی قرمز بر پای دارد، همسری خواهد داشت که باعث شادی و مسرت او خواهد شد و یا شغلی خواهد داشت که به او زندگی بخشیده و باعث شادی او و ارتقای روحیه زنده بودن در او خواهد داشت.
اگر مردی خواب ببیند که دمپایی قرمز به پا دارد، همسرش موجب عصبانیت او می شود و یا در کاری که دارد پرخاشجو خواهد بود و از اتفاقاتی که در شرف روی دادن هستند، احساس عدم رضایت و عصبانیت خواهد کرد.
تعبیر خواب دمپایی مشکی
اگر کسی خواب دید که دمپایی مشکی سالم و زیبایی به پا دارد، در زندگی و کار خود با عزت و غرور و سربلندی به سر خواهد برد ولی اگر ببیند که دمپایی او پاره و کثیف و مشکی است، از شریک زندگی و یا شریک کاری خود ناراضی است و احتمال جدایی او از کار و یا شریک زندگی اش می رود.
تعبیر خواب دمپایی زرد
دمپایی زرد نشانه ناراحتی و یا بیماری است خصوصا که دمپایی کثیف و یا پاره نیز باشد. اگر خواب ببینید دمپایی زرد به پا دارید، از همسر یا کار خود راضی نیستید.
تعبیر خواب دمپایی سفید
دمپایی سفید داشتن و یا خریدن به معنی سفید بختی در انتخاب همسر و یا کار است و نشان دهنده این است که در زندگی سربلند و سر افراز خواهید بود.
تعبیر خواب دمپایی سبز
دمپایی سبز خریدن و یا داشتن نشانه دیانت و سربلندی و درستکاری شریک زندگی و یا شریک کاری شما و البته خود شماست. اگر این دمپایی را در خواب به پا داشته باشید، بین شما و زوج زندگی و یا کاری شما، صمیمیت و مهربانی و درستی حکمفرما خواهد بود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
نبات : سلام.من مجردم و در حال حاضر هم نمایش ندین.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید نیازهای فیزیکی و عاطفی تان برآورده شودو شادی و نشاط بیشتری را در زندگی تان تجربه کنید. شما شخصیتی مغرور و محترم دارید و به منافع خودتان فکر می کنید و هیچ جناحی به نفع یا علیه کسی نمی گیرید. می خواهید زندگی راحتی داشته باشید و خیالتان آرام باشد. رفتار شما با پرستیژ و توام با متانت و کرامت است ولی خودبزرگ بین نیستید و یا برعکس، اعتماد به نفستان هم کم نیست. ممکن است عده ای رفتار شما را نکوهش کنند ولی شما اجازه نمی دهید که رفتارتان تحت تاثیر نگرشهای دیگران تغییر کند. می خواهید از نظر مالی مرفه تر باشید و ذهنتان هم آرامش بیشتری داشته باشد و شاید از شور و شوق اولیه برای تلاش خیلی زیاد در شما کاسته شده باشد. خواهرتان معتقد است که شما همیشه همین بوده اید که هستید. گذشته و حال و آینده برایتان فقط کار است و کار است و کار. باید آگاهی معنویتان را تقویت کنیدو به فکر خودتان هم باشید. شما تلاش تان را می کنید که تمام این خواسته ها را بدست بیاورید و از رسیدن به موفقیت ناامید نیستید حتی اگر بیشتر از معمول، کار کنید و دیرتر به رفاهتان برسید. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Allah lover59 : با سلام وتشکر از تعبیرهای دقیقتون،نزدیک اذان صبح خواب دیدم به بیمارستانی که در کنار جای مقدسی بود برای دیدن دوستی که در واقعیت نمیشناختمش رفته بودم، یه کیسه پر ازدمپایی سیاه ونو وبراق دستم بود که گوشی آیفونمو توش گذاشته بودم،اونو جایی گذاشتم وبعد رفتم ودوستمو پیدا کردم ،مریضاهمه زن بودن وروی فرشهای قدیمی قرمز فکر میکنم دستباف با پرزای بلند بابچه هاشون روی رختخواب خوابیده بودن ومن مثل واقعیت دوتا ماسک زده بودم،بعد که خواستم بیام بیرون هرچی گشتم کیسه رو پیدا نکردم واومدم بیرون رفتم نزدیک آبخوری جای مقدس وبعد برگشتم که کیسه رو بردارم یادم نیست خودم همراهم بود ویا خواهرم ولی بازم هرچی گشتم کیسه رو پیدا نکردم وبا خودم گفتم الان میگن این همه چیزو گم میکنه ودیگه چیزی به من نمیدن
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به شفای روحی و آرامش برسید و حاجاتتان مستجاب شود. اما افکار منفی زیادی در ذهن شماست و باری از مسئولیت ها و نگرش های اشتباه و اعتقادات اشتباه را با خودتان حمل می کنید و خیال می کنید که اعتقاداتتان درست است و نگرش هایتان برجسته و عالی هستند در حالی که وقتی باور شما به مسئله ای غلط باشد، وقتی که زمینه ی فکری و یا زمینه ی زندگی تان سرشار باشد از گناه و آلودگی، (فرشهای کثیف) چگونه انتظار دارید که حاجت روا شوید؟ شما نمی خواهید که احساسات واقعی تان را با هر کسی مطرح کنید. دوست خوبم شما مرتکب گناهی شده اید که باید از آن توبه کنید و بعد از خدای بزرگ طلب یاری داشته باشید. شاید به خاطر شرایط همسرتان، شما در دلتان نگاه گناه آلودی به کسی داشته اید یا به هرجهت خودتان بهتر می دانید که اشتباهتان چه است. تشکر از همراهیتون.
maryam19 : سلام دیشب خواب دیدم روی یه دیوار ساختمون سه آدامس جویده شده بود من دوتاشو کندم ولی چندشم میشد میگفتم این مال دهنی چ کسی یا چ کارگری بود من اینجور دست بش زدم بعد ت دلم گفتم دستمو می‌شورم البته با یه تیکه سنگ رو زمین جداش کردم ولی یکیشون ک بالاتر بود و دستم بش نرسید دیگه نکندم بعد خوابم عوض شد تو حیاط خونه خودمون یه گربه بود ک تشنش بود من میخواستم بش ت باغچه آب بدم نمیدونستم براش ت یه گودال کوچیک آب بریزم یا ت ظرف ک آب بخوره بعد دیدم یه جایی بیرون خونه نمیدونم کجا ،روی صندلی نشستم یه میز جلوم بود ولی اداره نبود نمیدونم چکار میکردم یهو دوست پسرم ک‌الان کاتیم اومد من بلند شدم سر جام نشست پیش خودم گفتم الان بخاطر عرق ،صندلی خیس شده دست به پشت مانتوم زدم دیدم نم عرق داره دیدم او یه دمپایی‌انگشتی ک کف داخلیش قرمز بود پوشیده رو لباس بیرونی !تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید روی ذهن و جسمتان کار کنید و شخصیت قویتری از خودتان بسازید. در یک موقعیت قدیمی، گیر کرده اید و احساس بلاتکلیفی می کنید و نمی توانید شرایط موجود را درک و هضم و یا فراموش کنید. شما و دوست پسرتان نتوانسته اید نظرات خودتان را به صورت موثر و تاثیر گذاری برای هم ابراز کنید و برای همین شما احساس می کنید که در یک موقعیت دست و پاگیر و چسبنده اسیر شده اید. شما روحیه ای قوی و زنانه دارید و تشنه ی محبت هستید. می خواهید که دوستانتان به شما بیشتر محبت کنند کما اینکه خودتان هم شخصیتی مهربان و کمک رسان دارید. شما می خواهید جایگاهتان مشخص باشد و خودتان را با کسی مقایسه نمی کنید بلکه طبق نورم ها و استانداردهای خودتان می خواهید زندگی کنید. دوست پسر شما سعی می کند که خودش را جای شما گذاشته و شرایط شما را درک کند و شما در شرایط حاضر دچار استرس هستید. دوست پسر شما احساس تنبلی و ناامنی می کند و دچار استرس شده. او فکر می کند که جاپا و جایگاه قرص و محکمی در رابطه با شما ندارد. می خواهد آرامش پیدا کند ولی تنبل است و دست روی دست گذاشته اجازه می دهد زمان از دستش دربرود. تشکر از همراهیتون
مینا : سلام پنهان باشد.دیدم مشغول رفتن به سفرم. دعوام شد
فریبا هراتی
: سلام. شما فقط نکاتی را که به نظر خودتان مهم بوده را تعریف کرده اید و بخش هایی از خواب را ننوشته اید. در حالی که چیزی که تعبیر را مشخص می کند، همان جزییات خواب هستند. چنانچه در تعبیر خطا شود و بخواهید آن را اصلاح کنید، مجبور به پرداخت حق خواب مجدد خواهید شد. شما میخواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و از تجاربتان استفاده کرده و بتوانید مستقل و خودکفا زندگی کنید. زندگی امروزتان در هرج و مرج قرار گرفته و می خواهید توانایی های خودتان را بیشتر ابراز کنید. خیلی از فامیل شما دوست دارند شرایط عمویتان را داشته باشند و شما فکر می کنید که تحصیلاتتان می تواند باعث شود که شرایط مالی خوبی در اروپا کسب کنید اما از اعتماد به نفس کافی زا از مهارتهای کافی برخوردار نیستید. شما فکر می کنید که اگر بخواهید مهاجرت کنید؛ هویت خودتان را از دست می دهید و هر قدر هم که بخواهید روشنفکرانه رفتار کنید، باز احساس حقارت می کنید و سردی روابط و احساسات سرد دیگران را تجربه می کنید. شما اعتماد به نفستان کم است و می دانید که جاپای قرص و محکمی در شرایطی که در آن قرار می گیرید، نخواهید داشت. شما تنها زمانی آرامش کامل را حس می کنید که از نظر مالی خیلی غنی باشید و همه ی امکانات برایتان فراهم باشد. این ذهنیتی است که شما از راهنمایی های دیگران کسب کرده اید و نظرات تان در تضاد با نظرات دختر دایی تان است. تشکر از همراهیتون
Negar rokni : سلام لطفا مخفی باشد هم دستم بود
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی کرده اید که ارتباط تان را با او قطع کنید و فرصت تازه ای برای رشد و ترقی به خودتان بدهید. شما مثل یک مرد قوی و مقتدر رفتار کرده و راهی را برای خودتان انتخاب کرده اید که به شما آرامش بخشیده. سبک زندگی جدی ولی در عین حال کینه توزانه نسبت به او، را انتخاب کرده اید. او می خواسته که شما به باورهای قدیمی تان نسبت به او پایبند باشید و خودش به کسب مال و ثروت تمایل زیادی نشان می داده. اینطور نبوده که شما را دوست نداشته باشد و یا نخواهد که با شما زندگی کند ولی برای شما پول و ثروت او معنای زیاد و اهمیت زیادی نداشته است. شما می خواهید شروعی تازه توام با آرامش داشته باشید و نه اینکه حالت تدافعی گرفته و قهر و کینه به دل بگیرید. تشکر از همراهیتون
Shoka : سلام من خواب رو دردوبخش فرستادم
فریبا هراتی
: تشکر.
Shoka : جلو کنار راننده دوتا پیرمردنشسته بودند وپشت یک مردجوان و خودم کنار مرد جوان نشستم انگار احساسی هم بهش داشتم و پشت سرم سه تازن که یکیش همون خانم بود لباسش پاره کردم به افرادتوماشین میگفتم لباسشو پاره کردم جلو پام یک پدلگاز بودکه من فشارمیدادم گاز توماشین پخش میشد و حال یکی از پیرمردها بد شد و رفتن کمکش کردن ولی من برام مهم نبود پیرمرد مهربون هم بود تو ماشین یک دفعه دیدم جوراب مشکی پامه و دمپایی ابی عصبانی شدم گفتم دمپایی و برداشتن دمپایی خودشون بهم دادن دمپایی رودراوردم و از ماشین پرت کردم بیرون صحنه بعدتو خونه خودم بودم همسرم گفت میخام برات تولد بگیرم بیا بریم خونه همسایه جشن بگیریم درخونه شون بازبود ولی کسی خونه نبود بهم گفت به پسراون یکی همسایه گفتم بیادگفتم من روم نمیشه گفت اشکال نداره تودلم گفتم حالا شایددختربرادرش هم بیاره همینجورکه میرفتیم کیک و شیرینی هم دستمون بود یک دفعه پیرهمسایه با یک پسر کوچک دیگه ازهمسایه ها از پله ها طبقه بالا بودن اومدن پایین و من خجالت کشیدم گفتم لباسم مناسب نیست فوری رفتم تو خونه همسایه ازخواب بلند شدم خانم هراتی این خواب رو صبح ۲۵ قمری دیدم وقتی از خواب بلند شدم ساعت ۹ بود ولی خیلی خسته بودم بازخابیدم و بین ساعت ۹تا۱۱ این خواب رو دیدم شب قبلش با همسرم دعوایی داشتیم و قبلش به دخترعموم فکرمیکردم که چحوری ی زمانی به من حسادت میکردو ازش میترسم و خیلی فکرم درگیر تقسیم میراث بود خبر فوت یکی ازاقوام هم شنیده بودم خیلی اشفته بودم نمیدونم تعبییر چی هست ولی خیلی نگرانم از دزدیدن دمپایی و اون خونه و دعوا وجوراب سیاه همه ش میترسم
فریبا هراتی
: شما از اینکه آزادانه و مستقل رفتار کنید احساس خوشایندی پیدا می کنید. رفتاری غیر عاقلانه از خودتان بروز می دهید چون معتقدید که به نظرات شما اهمیتی نمی دهند. نمی خواهید مثل قبل ساکت باشید و شاید حرمتها را بشکنید. شما مرتب اصرار دارید که افکار منفی و خشمتان را تخلیه کنید و همه را ناراحت کنید. نمی خواهید که نگرشهای دیگران را با زور در زندگی تان اعمال کنید بلکه می خواهید نظرات خودتان برای همسرتان مهم باشد. همسر شما می خواهد که شما را عوض کند و مانع از این شود که به روش امروزتان در زندگی ادامه دهید. او می خواهد مثل مردم غریبه که با خانمهایشان بد رفتاری می کنند، با شما همانطور رفتار کند تا یاد بگیرید که همسرتان در گذشته رفتارش خیلی خوب بوده ولی قدرش را ندانسته اید. شما عوض اینکه با همسرتان با مهربانی و رفاقت رفتار کنید، با او دعوا می کنید و انتظار دارید که او حامی شما باشد. کلید حل مشکلاتتان دست خودتان است. اما اگر به این روش امروزتان ادامه دهید قطعا اختلافات بین شما و همسرتان زیاد خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Shoka : خواب دیدم به همراه دخترعمویم رفته بودیم یک خانه مهمونی انگار عروسی بود همه زنها لباس های شبک زیبا تنشون بودو جلو اشپزخانه دورهم نشستیم برای صحبت کردن یک لحظه دیدم دمپایی صورتی مال عقدم کنارمه و یک زن که صورتش گردو چاق بود اومد پوشید و رفت چیزی بهش نگفتم فکرکردم برمیگردونه ولی نیاورد خودم بلند شدم دنبالش میگشتم(درواقعیت هم از اون دمپایی زیاد خوشم نمیومد اون موقع ه)وقتی تو خونه میگشتم متوجه شدم خونه خیلی زیباست مثل قصره و کف خونه از سنگ های مرمر گرانقیمت بود رفتم طبقه بالا تو اتاقها میگشتم یک درکه بازکردم دیدم اونجا دسشوییه و دوجفت دمپلیی گذاشته بود و سنگهای دسشویی با کل خونه فرق میکرد قهوه ای بود خوشم نمیومد که تو دسشویی نگا کنم و زود برگشتم اومدم طبقه پایین به شدت عصبانی بودم و دعوا میکردم که شماها دزدین دمپاییمو پس نمیدین رفتم جلو خانمی که انگار صاحب مجلس بود دعوا کردم و گفتم خانواده عروس و دوماد هردو دزد هستین (من هیچکدوم رو نشناختم)ولی زن زیبا خوشرو وبا لباس زیبایی روبه روم ایستاده بود چیزی نمیگفت لبخند میزد تور سفیدی روی لباسش بود که با عصبانیت تورسفید رو پاره کردم دخترعموم رو فقط یک لحظه دیدم که لبخند میزنه و نگاه میکنه من چادرم رو باز کردم و حالت رسمی سرم کردم (یه حالتی که بیرون چادرمیپوشن)چادرم کرم روشن با گلهای ریز بود و گفتم برام مهم نیست مثل خودشون چادرنپوشیدم از خونه اومدم بیرون به نمای خونه که نگا کردم دیدم کل خونه چراغونیه اولش فکر کردم این خونه توجایی هست که زندگی میکنم ولی خونه تو شهرزادگاهم بود(من درشهری بجز زادگاهم زندگی میکنم)و حس کردم بیرون خونه مثل خونه خاله مادرم هست (همسرش فوت شده)بعد سوار ماشین مشکی بزرگ خارجی شدم انگار راننده همسرم بود
فریبا هراتی
: سلام. شما با اشخاصی تعامل می کنید که متمول هستند ولی می خواهند تحولات تازه ای در زندگی شان ایجاد کنند. شما ممکن است نگرش هایتان عوض شده باشد و الان که مرفه تر شده اید، و رفتارتان با پرستیژتر از گذشته شده، اما عشق کمتری را در زندگی تان تجربه می کنید یا کمتر به دیگران با عشق و شیرینی و مهربانی رفتار می کنید. شما الان شرایط مالی خیلی خوبی دارید ولی از این نگاه مادیگرایانه ی بی عشق خسته شده اید. شاید احساس می کنید که شخصیتی که زمان ازدواجتان داشتید عوض شده و الان می ترسید که امنیت زندگی تان به مخاطره بیافتد. شما با اشخاصی در تعامل هستید که شاید از نظر مالی شرایط خوبی داشته باشند ولی به عشق و روابط خوبی که بین شما و همسرتان است حسد می برند. این اشخاص هم در فامیل شما هستند و هم در فامیل شوهرتان. شما دوست دارید مثل گذشته رفتاری سرشار از آرامش و محبت از خودتان بروز دهید ولی دیگران شما را وادار می کنند که به منافع خودتان فکر کنید. البته شاید افکارتان را هرگز با دیگران در میان نمی گذارید. شما جناحی نمی گیرید و ترجیح می دهید که سرتان به کار خودتان گرم باشد و اصلا به منافع یا ضررهای دیگران توجه نمی کنید. چون احساس می کنید که دیگران می خواهند وقت و اعتبار و احترام شما را بدزدند و ارزش کارهای شما را نادیده بگیرند. شما از تعهد نسبت به کسی که در رابطه با او، احترامتان نادیده گرفته شود سرپیچی می کنید. رفتار شما ایرادی ندارد ولی ترجیح می دهید که افکار قدیمی و رفتار سنتی را کنار بگذارید و قهر می کنید. همسر شما کنترل اوضاع را بدست گرفته و شما از انجام کاری که در رابطه با همسرتان کرده اید خودتان را پشیمان نشان نمی دهید چون او به شما می گوید که در کارهایش دخالت تکنید و رفتاری خشک و جدی از خودش نشان می دهد.
Shoka : خانم هراتی عزیزاین هم اضافه کنم وقتی توماشین بودیم وازاون خونه رفته بودم دیدم یک دمپایی آبی پام هست و جوراب مشکی دمپایی انگار مال اون زنها بود و من گفتم دمپایی خودمو برداشتن اینو بهم دادن دمپایی رودرآوردم و از شیشه ماشین پرت کردم بیرون .خواب من بیشتر از دوحق خواب هست هرچند حق که باید شارژ کنم لطفا قید کنید تا شارژ کنم
فریبا هراتی
: شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کنید و ناراحتی هایتان را بروز ندهید ولی نمی توانید مدلی رفتار کنید که دیگران به شما می گویند و می خواهید نگرشها و طرز فکر خودتان را داشته باشید.
Tirdad : سلام وقت بخیر نزدیک صبح بتاریخ سوم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما در حال تحول است و حالات ذهنی تازه ای پیدا می کنید و یا تغییراتی در هویت شخصی تان ایجاد می کنید. شما تلاش می کنید که به صورت موقت هم که شده، از عادات قدیمی تان جدا شده و طرز فکر قدیمی تان را رها کنید و شخصیت تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید. شما سعی می کنید که چیزی را بشناسید و قدم به موقعیت و شرایط تازه ای بگذارید ولی از اینکه اعتماد به نفستان کم باشد و جاپای قرص و محکمی در زندگی تان نداشته باشید، خوشتان نمی آید. شما نمی خواهید که احساسات و تمایلات شخصی تان را برای دیگران مطرح کنید و نمی خواهید که امنیت خودتان و سبک زندگی راحتی را که دارید را از دست بدهید. درک شما نسبت به مسائلی بالاتر خواهد رفت و از نظر معنوی قویتر خواهید شد. احساسات شما از کنترل تان خارج می شود و حس می کنید که دست خودتان نیست که چطور شرایط را عوض کنید. برای دفع شر و قضا بلا بگویید که یک مرغ برایتان قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.