کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب ده

اگر کسی در خواب دید که به دهی رفت و آنجا را آباد دید، خیر و برکت در آنجا زیاد می شود و یا نشانه این است که کاری که می خواهد انجام دهد، به درستی انجام می گیرد و یا اگر کاری در دست انجام ندارد، به زودی دست به انجام کاری می زند که به رفاه و نعمت می رسد.

اگر از دور ده آبادی را ببیند، هدف درخشانی در پیش دارد و اگر ده ویران باشد، نتیجه ای که عایدش می شود بد است. اگر کسی دهی دید و احساس کرد که به خودش تعلق دارد، تعبیر آن ده، کار و هدف و معاش او و نیز نتیجه ای است که عایدش می شود. اگر کسی دید به دهی غریب وارد شد و نام آنجا را نمی دانست، به او خیر و برکت و منفعت می رسد. اگر به دهی وارد شد که در آن ده بزرگی از دنیا رفته بود، و مردم به عزا نشسته بودند، بزرگ آن ده عمری طولانی خواهد داشت و به مردم خود خدمت خواهد کرد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند که در دهی است و نام آن ندانست، دلیل بر خیر و نیکی کند. اگر نام آن ده دانست، دلیل بر بدی است. اگر دید که از ده بیرون آمد نیکو است. اگر ببیند وارد ده شد، بد است.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند که از شهری خراب به دهی آباد وارد شد و در آنجا نعمت بود، دلیل بر خیر و برکت و عز و اقبال کند. اگر به خلاف این ببیند، دلیل بر شر و ادبار است.

جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که دهی نا آشنا به او دادند، دلیل که بر قدر عمارتِ آن ده، وی را خیر و منعفت رسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

22 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

  افسون

افسون : با سلام تشكر از شما. دوستم خواب ديده ي نقشه كاغذي دستش بوده ، كه در اون تصوير رنگي از روستا بوده و در نقشه دريا و يا رود و جاهاي سرسبز اون رو به طور رنگي مي ديده و نقشه رو بزرگ مي كنه به طور لمسي با دست و خودش هم وارد نقشه روستا شده و از اين طريق به طور واقعي وارد اون روستا مي شود و در نقشه ي زمين كه خاكي و گياهان كم و نيمه خشك داشته ( به وسيله نقشه به اونجا نزديك ميشه، يعني در در نقشه اونجا رو مي بينه و با دست به حالت لمسي بزرگش مي كنه و وارد اون قسمت از روستا ميشه)در اون مزرعه يك اسطبل بوده و يك اسب سياه سرش از اسطبل بيرون بوده و دوستم از دور اسب رو مي ديده.با تشكر مجدد از شما.

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۹:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب ایشان این است که مسیر زندگی فعلی او به رفع نیازها و رسیدن به اهدافش منجر خواهد شد و او مسیر زندگی و دانش خود را تنظیم می کند و به هدف و مراد خود خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۱:۴۷
222ali

222ali : سلام و ارزوی بهترین ها برای شما
دیشب خواب دیدم‌وارد دهکده ای شدم که انگار بعد از دهکده میخوام به ویلای خودم برسم و راه عبور از ده به ویلا از توی رودخانه و خونه اهالی ده هست و تمام اهل روستا برای رد شدن کمک میکردن و من با خوشحالی مسیر رو طی میکردم و اون ده و ویلا رو من تو بیداری اصلا نمیشناسم، ممنون‌ از شما.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۰۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هدفی دارید که برای رسیدن به آن، باید کسانی که فکر می کنید قدرت کافی برای کمک رسانی به شما را ندارند، شما را یاری کنند. و البته مساعدت و کمک آنان چه مالی و چه همراهی شامل شما خواهد شد و به هدف خود خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۵:۴۷
پری

پری : با سلام ، دیشب خواب دیدم به دهی رفته ایم ویکسری افراد فامیل دور ونزدیک را آنجا دیدیم ،درست یادم نیست انگاری کسی از اهالی فوت کرده بود ؟! بعد به مردم روستا سر زدیم اکثرا فقیر بودن اما با وجودافقرشان غمگین نبودن ؛ بعدش دیدم شوهرم در همان حوالی در حال ساخت خانه ای است ودرعرض چن روز بیش از ۸۰% خانه را ساخته بود !! ومنم تو دلم گفتم چقدر زود خانه را بالا اورد !!؛؛ ممنون میشم تعبیرش را بگویی

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۵:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی از فامیل شما زندگی اش کاملا متحول خواهد شد و شما می گویید که اینها بی کفایت هستند ولی عین خیالشان نیست که برای زندگی خود تلاش کنند. شوهرشما پر انرژی تر از همیشه، با جاه طلبی و اعتماد به نفس خود، سعی می کند زندگی خود را بازسازی کرده و به دیگران بفهماند که خواستن توانستن است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۳:۱۰
Mohammad

Mohammad : بابت زحمتی که برای بنده متحمل شدید متشکرم .درودخدابرتوباد

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۲:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر دوست من . خیر پیش.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۲:۰۵
Mohammad

Mohammad : پوزش دوباره ...حین پرواز خودم رو چاق تر میدیدم
نمیدانم چرا حافظه ام قطع ووصل میکنه فراموشی گرفتم

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۳:۱۶
Mohammad

Mohammad : معذرت میخوام تکمیل خواب روستا ..درموقع پرواز کردن تمامی لباس وکفش وموی سرم مشکی بودند و کاپشن مشکی هم پوشیده بودم
دراصل موهای من جوگندمیه حالا .ممنونم

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۰:۵۸
Mohammad

Mohammad : باسلام واحترام .خواب دیدم داخل روستایی اباد هستم مشغول به کار معلمی پسران خردسال کلاس ابتدایی یکی از پسرها که سرش هم کچل بود منوبردبه سمت خانه اشان از کوچه ها گذشتیم رسیدیم درب منزشان درب باز بودداخل حیاط شدیم درب خانه اشان ودیوار حیاط ابی رنگ بوداز پله ها بالا رفتم به ی درب چوبی ابی رنگ اتاق بالا رسیدم ی یاالله گفتم و وارد اتاق شدم دو خانم اونجا بودندبالباس محلی که مشغول به خمیر کردن برای تهیه نان بودند تنور هم داخل اتاق بودکنارشان نشستم دستم رو کردم داخل تشت خمیر ی چونه ازخمیرگرفتم وبه چونه های خودشان که از قبل گرفته بودندوگذاشته بودند داخل ی سینی چوبی که از شاخه های چوب بافته شده بودگذاشتم وبهشان گفتم این رو پختید نخورید برای افزایش رزق روزی بزاریدداخل خانه برکت براتون میاره وقتی که میخواستم چونه خمیر رو بزارم تو سینی دیدم تبدیل شدبه انار که ازشیرینی ترک خورده بود وچنددانه ازش افتادتودستم منم خوردمش شیرین بود بعدبلندشدم از درب پشتی اتاق به پشت بام رفتم و دستهامو مثل بال پرنده به حرکت دراوردم و پرواز کردم به سمت اسمان از روی روستا رد شدم همه پشت بامها ودشت جلوی رویم رو میدیدم به سمت شهر داشتم میرفتم مقداری از روستا دور شدم صدای شلیک گلوله شنیدم اولش فکرکردم به سمت من شلیک شد ولی بعد دیدم دوتا مادیان یا اسب که کنار برکه اب درحال چرا بودند یکیشون افتاد البته خونی ندیدم از بدن حیوان جاری بشه که از خواب پا شدم .از تعبیردقیق ومدبرانتون ممنونم .خسته نباشید

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۸:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما دانش و خردتان را به دیگران انتقال خواهید داد و سعی می کنید که کارها را به خوبی انجام دهید و به همه خیر برسانید و از تجربیاتتان به آنان بگویید و کارهای کوچک را به نحوی عالی تمام کنید که پروژه های بزرگی به دست بیاید. شما سعی می کنید دلسوز فقرا باشید و دست خیر داشته باشید و اینکار شما به زندگی خودتان برکت فراوانی خواهد داد. ثروت و روزی فراوانی خواهید یافت و بلند پروازی می کنید و غنی می شوید و عزت و احترامتان بالا می رود. شرایط زندگی شما عوض شده و رو به ترقی و تعالی و پیشرفت حرکت می کنید و متوجه می شوید که کسی به آرزوی خودش و رویای خودش می رسد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۴۷:۰۴
 همسفر

همسفر : ممنونم خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۰:۱۱
 همسفر

همسفر : با سلام، خواب دیدم در ده زن بابا هستیم و در خانه ی روستایی وگلی مال مثلا بابام و زن بابام بود. بعد دو سه تا مرد و چند تا زن و دختر از اقوام زن بابا آمدند خونه بابام، و من بنظرم آمد یکیشون دایی زن بابام است با چشمایی سبز روشن (من ایشون رو ندیده‌ام تا کنون)و من بهش سلام کردم اما فکر کنم چون شلوغ بود متوجه نشد و خیلی شبیه مادر زن بابام که فوت کرده بود، بعد من آمدم در یکی دیگر از اتاق ها که با پرده از اتاق مردها جدا میشد و دخترا ی اقوام زن بابام اونجا بودند، و انگار سبیل هام یه کم بزرگ شده بودند(در واقعیت بخاطر دهه محرم اصلاح نرفتم ولی سبیل هام کوچکتر از حالت خوابن و دیده نمیشن) و روم نمیشد باهاشون،صحبت کنم اولین بار بود میدیدمشوم،اوایل جلوی دهانم رو موقع صحبت می‌پوشاندم با چادر رنگی ولی کم کم عادی شد و دیگه نپوشاندمشون یکی از دخترا در حال ایستاده و سر لخت بود(همه مون در حال ایستاده بودیم)و پشتش به من بود بدون آهنگ شروع به یه لحظه کوتاه رقص (لرزاندن بدن)کرد و من اروم ناخنم روزدم پشت کتفش وکنار گوشش بهش گفتم میرقصی، ماه محرمه، هنوز دوازدهم محرمیم، منظورم این بود که حرمت محرم و شهدای کربلا رو نگه دار، اونم دیگه نرقصید، البته فکر کنم بقیه زن ها متوجه حرف من به این دختر شدند. بعد آقام رو که در اتاق دیگری و کنار مردا بود صدا زدم که بیا برویم(تو ذهنم بود که باید بیاییم شهرموندکه سه ساعت با اونجا فاصله داشت) و بابا تعارف کرد که نه کجا می‌خواییدبروید بمانید، از خواب بیدارشدم، لطف میکنید تعبیرشو بگویید.

پاسخ
لینک۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۷:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مشکلات پدر شما و خانمش هنوز حل نشده و حسابی مشکل دارند. احتمالا می خواهند با چند نفر دیگر شرایط را به مشورت بگذارند. شما اول سعی می کنید که ملایمت نشان دهید و ظاهر امر را حفظ کنید ولی بعد شروع می کنید به کلفت گویی و رک و پوست کنده و بی پروا صحبت کردن و از اینکه قدرت کلامتان را نشان دهید و مثل مردها بخواهید خودی نشان دهید کوتاه نخواهید آمد. شما در حالت دفاعی قرار دارید و به فامیل زن پدرتان می گویید الکی شلوغش نکن و خودت را خیلی نگران نشان نده مسئله مهمی نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۵:۲۵
elnaz

elnaz : سلام وخسته نباشید. ممنون میشم.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۴۶:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تغییرات غیر منتظره ای در زندگی شما رخ خواهد داد و شما به دیگران نشان می دهید که تا چه اندازه ذهنتان درست کار می کند و احساستان قوی است. شما در مورد کاری تحت فشار و زور هستید و نمی خواهید که آن کار را انجام دهید و به نظرتان می رسد که کاری که می خواهید بکنید بی فایده است. خواهر کوچک شما بسیار باهوش است و کم کم نشان خواهد داد که خیلی زود بزرگسالانه رفتار می کند. باید صبور باشید و ببینید این تغییرات بزرگ که در ارتباط با آن آقاست کی و به چه صورتی رخ خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۱:۳۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.