کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب رانندگی

راننده درخواب کسی است که برای مدتی کنترل زندگی شما را به دست می آورد. اگر خواب ببینید با کسی سوار اتومبیلی شده اید و او رانندگی می کند، در مقطعی از زندگی شما، آن شخص دست به اعمالی می زند که بخشی از زندگی شما را متاثر می کند.

اگر خودتان رانندگی کنید، کنترل زندگی خویش را به دست دارید. اگر ببینید به آرامی رانندگی می کنید، از انجام وظایف خود در زندگی نتایج مساعدی را به دست می آورید. اگر ببینید با سرعت ماشین می رانید، با گذشتن از مراحل خطرناکی در زندگی، به نتایج مطلوبی دست خواهید یافت و به کامیابی خواهید رسید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

211 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

1010

1010 : سلام وقت بخیر.خواب دیدم مادر نامزدم با عصبانیت و ناراحت با ماشین نامزدم206 نوک مدادی بود با دوتا از دوستاش خانم مسنی بودن اومده دنبالم به زور منو ببره عروسی فامیلشون تا حفظ آبرو کنه فامیلاشون نفهمن ما جدا شدیم.منو سوار ماشین کرد.کاملا افتضاح رانندگی میکرد. رانندگی بلد نبود.سرعتش بالا بود.من از ترس صندلی جلو رو گرفته بودم.از رو دست اندازای بزرگی رد میشد.دوستاش صندلی عقب من بودن من صندلی عقب مادر نامزدم.حواسم بود طوری رفتار نکنم واسم حرف در بیارن.بالاجبار باهاش میرفتم.جایی توقف کرد فکر کنم چراغ قرمز بود.چون گواهینامه داشت پلیس راهنمایی چیزی بهش نمیگفت.حسودیم میشد نامزدم ماشینشو داده دستش.شب شد به یک خیابان بزرگ رسید نتونست از عرض خیابون رد شه پیاده شدیم ماشین تبدیل به دوچرخه شد من دوچرخه رو مثل صندلی تاشو تا کردم برداشتم و از خیابون رد کردم.با خودم میگفتم الآن میگن چقدر دوچرخه براش سبکه.اونور خیابون که رسیدیم انتظار داشتم مادر نامزدم ماشینو بخواد ولی نخواست منم چیزی نگفتم موند دستم.بقیه مسیرو پیاده رفتیم.با دوتا از خواهرزاده هاش که دختر بودن حرف میزدم.یکیش میگفت برادر زادم اسمش کامرون و یکی دیگش آمریکنه.اونیکی بهش گفت مگه ثبت احوال همچین اسمیو ثبت میکنه؟من گفتم اینا اهل آمریکان دختره تایید کرد.وارد خونه شدیم دیدم همه اتاقا میز غذاخوری گذاشتن و شام میدن هر اتاقی میرفتم اعضای خانوادم و فامیلای من بودن.نشد مخفی شم.پیش خواهرم نشستم گفتم همه دعوتن جز من لبخند زد.کنارم یک ال سی دی بود.یک خواننده خانم خارجی میخوند.دختری اسم خواننده رو برام هجی میکرد.فهمیدم عروسی خواهر نامزدمه در واقعیت متاهله.افسوس خوردم که اینا بعد ما نامزد کردن ولی رابطه ما خراب شد.ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۶:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. نامزد شما به خاطر اینکه الان احساس ایزولگی و تنهایی می کند، و به خاطر اینکه فکر می کند به صلاحش است که اختیار زندگی خودش را به مادرش بسپارد، به او اجازه داده در رابطه با شما بکند که دوست دارد. مادر او از پس کنترل کارها خوب برنمی آید، سیاست ندارد، نظرات شما برایش مهم نیست و عجولانه قضاوت می کند. اما بعد از مدتی، او مجبور می شود سکوت کند و آنوقت نوبت شماست که نشان دهید که چقدر ساده می توانید تعادل را در رابطه با آنان ایجاد کنید و کنترل کارها برایتان راحت است. نامزد شما از نظر مالی شرایط خوبی دارد و خوشبخت و موفق است و تصمیم دارد در کارش پیشرفت قابل توجهی داشته باشد. همه ی افراد خانواده ی شما و نامزدتان در تصمیم گیری نهایی برای اتمام مشکلات شما، اقدام می کنند و شما هم تابع خانواده تان خواهید بود. اوضاع به نفع شما پیش خواهد رفت و هارمونی به زندگی شما برمی گردد ولی شما امروز این درک را ندارید که چگونه این اتفاق می افتد. خواهر نامزدتان اما با مشکلات بزرگی مواجه می شود و شاید رابطه اش با همسرش تا اندازه ای خراب شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۸:۵۸
محمد

محمد : سلام.خواب دیدم یه تاکسی دارم و رفتم توی جایگاه و اونجا ۵تا مسافر سوار کردم و کرایه هر نفر ۲هزار تومان بود که جمعا ۱۰هزار تومن میشد .وقتی راه افتادم چون دو نفر صندلی جلو نشسته بودند موقع تعویض دنده و کلاچ گرفتن اذیت میشدم و کنترلم روی ماشین کم میشد و از اون مسافری که اومده بود جلو و اضافی نشسته بود دلخور بودم.با تشکر

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۳:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما حواستان را کامل جمع می کنید تا به گونه ای کنترل زندگی تان را در دست بگیرید تا تعادل و آرامش به شما برگردد و به دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید. ولی از اینکه کسی بخواهد در نحوه ی هدایت کارها و روش کنترل شما روی زندگی تان نظرات اضافه ی خودش را اعمال کند و اختیارات شما را سلب کند؛ خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۰:۴۹
Alnaz

Alnaz : سلام خسته نباشید، من پنجشنبه شب خواب دیدم با یکی از دخترا که محل کارم با هم کار میکنیم اونجا پشت یه کامیون وسایل خونه چیده بودن اون دختره دست منو گرفت گفت بیا بالا به زور خودمو کشیدم بالا دیدم در پشت کامیونو بستیم و بعدشم دیدم تو یه خونه ای هستم که میگم به به اینجا چه خونه ی بزرگ و شیکی هست که بعدش فهمیدم خونه ی یکی از این دخترا هست داشتم با مادرم حرف میزدم که بهش گفتم تو واس من اینجور زندگی فراهم نکردی دیدم تو دیوار خونشون پاکت کادو اویزون کردن یکی دو تا جا از دیوارشون نصب کرده بودن

پاسخ
لینک۱۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۳۷:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همکار شما وظائف سنگینی را تقبل کرده و تلاش می کند که تحولات بزرگی در زندگیش ایجاد کند. شما سعی می کنید که در انجام کاری با او همراهی کنید. شما موفق خواهید شد که با کمک هم کار بزرگی را انجام دهید. خانمی که در خواب خانه ای بزرگ داشته، احتمالا شخصیتی مادیگرا دارد و با کمک دیگران خواهد توانست به موفقیت در کارش برسد. ولی شما از کسی کمک نگرفته اید و صرفا مادرتان به شما کمک کرده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۲۲:۱۲
Hesam

Hesam : سلام خانم هراتی خسته نباشید
خواب دیدم که تو یه محوته ایی بودم پر از تریلی که پارک کرده بودن و شب بود و درست یادم نمیاد یا اتوبوس یا تریلی داشتم میروندم که سره یه پیچی روبه روم هم یه تریلی داشت می پیچید که بینمون تعارف شد بعد بحث شد که اون رفت ولی من ولش نکردم رفتم دنبالش پیاده شدم و رفتم پیشش باهاش خیلی منطقی درست صحبت کردم اونم تایید میکردم و تو همین صحبتا هی یه آشنا از دوستایه بابام که اونا هم تو واقعیا ماشین سنگین دارن رد میشدن و منو نگاه میکردن بعد تموم شد و من سواره تریلی شدم و حرکت کردم برم سمته محله و بعد برم خونه که راستی شوهر خالم هم کنارم بود فقط نگاه میکرد به رانندگیم و خودم رسیدم تو محله و رفتم دمه دره خونه دوستم ماشینو پارک کنم و برم خونه تو همین هین همین دوستم که دمه خونشون پارک میکردم زنگم زد کلی احوال پرسی کردم و دوست داشت بیاد پیشم ولی خجالت میکشید بیاد خونمون منم کلی بهش اسرار کردم که حتما بیای خونمون راستی یه جایی از رانندگی با ماشین دنده عقب میومد که با تریلی سخت بود و خوب رانندگی میکردم

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۱۰:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به کارهای عقب مانده و وظائف سنگین و مشکلات و موانعی که سر راه رسیدن شما به موفقیت وجود دارد فکر می کنید و نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد. شما دوست دارید که خودتان اصالت و ابتکار به خرج دهید و رهبری کارها را به دست بگیرید و خودتان اوضاع را کنترل کرده و به همه چیز مسلط باشید. شخصیتی رقابتی دارید ولی سعی دارید که بدون ایجاد اختلاف، یا دعوا با کسی، به اهدافتان دست پیدا کنید. برای شما مهم است که خانواده و یا دوستان شما نسبت به شما چه فکر می کنند و می خواهید قوی و درست رفتار کنید و اوضاع را کنترل کنید. شما سعی می کنید که گاهی با دوستتان گپ بزنید و در کنار او آرامش داشته باشید و کار نکنید. هر چند که دوست شما شاید مثل شما این احساس راحتی را ندارد که بتواند به شما سربزند. برای شما به یاد آوردن خاطرات گذشته و مشکلاتی که در گذشته داشته اید، کار راحتی نیست ولی با این وجود شما خیلی خوب از پس همه ی کارها و مشکلاتتان بر خواهید آمد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۳۶:۳۴
عبدالله یزدانی

عبدالله یزدانی : سلام. ديشب اول شب شايد ساعت 1 شب خواب ديدم در يك جاده رانندگى ميكردم (یا ماشین خودش میرفت) يواش يواش شيشه ماشين مات شد و رويت و ديد من غير واضح و مبهم شد و من حس كردم قبل از اينكه حادثه اى اتفاق بيفته بايد توقف كنم كه از جاده نيفتم بيرون ولى ماشينم ميرفت خودكار و من فهميدم كنترلى روى ان ندارم ولى درست ميرفت و با پيچ و خمهاى جاده اونم پيچ و خم ميشد ولى من هنوز هم استرس داشتم و از شدت ترس خودم رو سعى ميكردم از خواب بيدار كنم و در حقيقت بيدار شدم. اين اواخر سعى ميكنم مسيرم رو در زندگى عوض كنم چون بعد مدتی ديگه چيزى برام واضح نيست و نا اميد شدم. گفتم شايد اين ربط داشته باشه. ممنون

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۲۷:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خودتان را به تقدیر سپرده اید و یا فکر می کنید که هیچ کنترلی روی زندگی تان ندارید. نمی دانید که زندگی تان دارد به کجا می رود و چه چیزی در آینده در انتظار شماست. اما به هر جهت، شما در پیچ و خمهای زندگی، بخوبی با مشکلات کنار آمده و سازش می کنید. بله خواب به احساس شما در باره ی تغییر مسیر زندگی تان مرتبط است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۸:۳۱
Negar2

Negar2 : شب بود شاید داشتیم می‌رفتیم سر کار.ببخشید وسطش ناقص تایپ شده بود

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۸:۱۰
Negar2

Negar2 : سلام خانم هراتی .همین الان ۱۳ تومنم دوباره برگشت به حسابم.ببخشید من قصد اذیتتون رو در تلگرام نداشتم و فکر کردم پولم کسر شده به همین خاطر بهتون اطلاع دادم. میدونم همش جلو رایانه چشماتون اذیت میشه .من قصد اذیتتون رو ندارم .شما عزیزید. خواب دیدم با کسی که دوسش دارم در ماشین داشتیم می‌رفتیم.اون پشت فرمون بود و منم جلو نشسته بودم.شب بود شاید داشتیم می‌رفتیم خیلی وقت بود که راه افتاده بودیم و اینطور میدونستم که دیگه کم مونده حتی آفتاب طلوع کنه.من همش غر میزدم که پس کی می‌خوایم برسیم و طاقتم تموم شده بود ولی اون همچنان ساکت بود و رانندگی میکرد(البته این خواب رو یکسال پیش دیدم)

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۳:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم عزیزم. شما سعی می کنید که از کسی که دوستش دارید تبعیت کنید و او کنترل اوضاع را بدست گرفته است. شما با موانع و مشکلاتی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه شده اید و می دانید که انشالله به زودی شروعی تازه در راه است و ناامید نیستید که به موفقیت برسید. اگر در جاده ی تاریک رانندگی می کرده است در واقع به این تعبیر است که او نمی داند که زندگیش به کجا می رود و می خواهد با زندگیش چه کار کند و مطمئن نیست که دارد راه درستی را به پیش می رود. عشق شما راجع به آینده نگران است و می ترسد که آقا می تواند به موفقیت برسد یا خیر و از بیان احساسات واقعیش به شما طفره می رود. امیدوارم به خواست دلتان برسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۵:۱۵
Negar rokni

Negar rokni : سلام لطفا مخفی باشد.

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما عزم و اراده تان را جزم کرده اید که مشکلاتتان را حل کنید و به موفقیت در زندگی تان برسید. گشایش کار پیدا می کنید و برای آینده تان برنامه ریزی خواهید کرد. شما قادر خواهید بود که با فکر باز و خیال راحت، کنترل زندگی تان را در دست گرفته و با پرستیژ و قدرت و اقتدار زیاد به سمت اهدافتان به پیش بروید. شما مسئولیت ها و کارهای زیادی را تقبل خواهید کرد. با این وجود شما نیاز دارید که سطح کنترلتان را روی زندگی تان، دوباره ارزیابی کنید و باید مشتاقانه مسئولیت عملکرد خودتان با بعهده بگیرید و نه اینکه بگویید که اختیارتان دست خودتان نبود. شما و مادرتان ( یا شما در حالی که خردمندانه فکر می کنید) سعی می کنید که کنترل کاملی روی احساساتتان داشته باشید و با اتکا به خودتان و مستقل زندگی کنید. شما از درگیریهای احساسی با اشخاصی که لایق شما نباشند پرهیز می کنید و در زندگی تان رشد و پیشرفت خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۳:۵۷
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متن مخفی بشه

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۲۸:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اختیار زندگی تان را دست کسی داده اید و از کسی تبعیت می کنید که اصلا به نظرات شما اهمیتی نمی دهد و شما را به گذشته سپرده و تصمیم دارد فراموشتان کند. او قبلا با شما مهربان بوده و نشان داده که احساسات شما را درک می کند. اما شما رفتاری از خودتان بروز داده اید که او فکر کرده می تواند از شما سو استفاده کند و نظرات خودش را به شما تحمیل کند. اما دوباره شما ترسیده اید که استرس و نگرانی به شما وارد شود و از روابط نزدیک و صمیمیت زیاد با او خودداری کرده اید و همینطور به او گفته اید که دوست ندارید موقعیت تان در زندگی یا کارتان را از دست بدهید. در واقع این شما هستید که تلاش می کنید که توجه او را به خودتان جلب کنید و اگر متضرر شوید، آنوقت، خودکرده را تدبیر نخواهد بود!!! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۳۹:۲۶
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزیز متن مخفی بشه

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۵۵:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به تبعیت از مدیر ارشدتان هستید و اوست که کنترل کارها را بدست گرفته و نظرات شما اصلا برای او مهم نیست. او می خواهد به ثروت و رفاه زیاد برسد و وجهه ی خوبی در اجتماع داشته باشد. شما فقط برای او کار می کنید و اگر خیال کنید که می توانید به او تکیه و اعتماد کنید، اشتباه می کنید. شما باید برای رسیدن به خواسته هایتان متوسل به حضرت معصومه س شوید و حرفتان را برای هر کسی هم مطرح نکنید. این شروعی که شما برای خودتان ساخته اید، به ضررتان است!!! شما دارید خامی و نابخردی از خودتان به خرج می دهید. فقط به خدای بزرگ رو بیاورید و فکر نکنید که روسای شما دلشان برایتان می سوزد و یا اصلا برایشان مهم هستید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۱:۳۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.