تعبیر خواب رتیل
تعبیر دیدن رتیل در خواب، دشمنی است که برای نابودی یا ورشکستگی شما برنامه ریزی می کند. اگر رتیل را کشتید، بر دشمن خود غلبه خواهید کرد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام من خواب دیدم‌توی حیاط منزل در حال تلفن حرف زدن‌هستم که یک رتیل سیاه بسیار بزرگی را وسط حیاط دیدم و با ترس ازش فاصله گرفتم که وسیله ای بیاورم انرا بکشم که در همان لحظه ریتل پرواز کرد به سمت من و‌من داد میزدم نشست یکجا روی زمین. دوباره تا امدم فرار کنم پرواز کرد به سمتم و از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. شما در مورد کار و زندگی تان در جایی که دیگران می توانند صحبت شما را بشنوند، صحبت خواهید کرد و این باعث می شود که کسی به شدت با شما دشمنی کند و بخواهد در کارتان دخالت کند و می خواهد که برنامه هایتان را به هم بریزید. این خواب هشداری به شماست که به مردم اعتماد نکنید و هر جایی، هر حرفی را به زبان نیاورید. حیاط در واقع محلی است که شما نمی توانید آن را خصوصی حساب کنید و مردم به کار شما نظر و چشم و احاطه دارند. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Almighty : خواب دیدم به عنکبوت که هم تو حمام دیدمش هم تو کوهستان وقتی هم که برفی بود کوهستان عنکبوت می اومد و میرفت منم خیلی می ترسیدم. البته عنکبوت منظورم رتیله
فریبا هراتی
: سلام. بنده عرض کردم خوابتان را کوتاه بنویسید ولی نه اینقدر کوتاه که من بنشینم تجسم کنم که عنکبوت کوهستان چطور سر از حمام شما در آورده!! کسی ( احتمالا یک خانم) در راه رسیدن شما به اهدافتان و چالش های بزرگی که در زندگی با آن مواجه هستید، مرتب در کارتان دخالت می کند و بکن نکن راه می اندازد. او همینطور نگران است که ذهنیت شما تحت تاثیر افکار دیگران قرار نگیرد و مرتب می گوید درست رفتار کن درست فکر کن. و احتمالا دخالت او به حدی آزار دهنده و بی مورد است که مغز شما را خسته کرده. تشکر از همراهیتون.
کژدم : انگار مکانی در ناکجا آباد بود،ولی به شدت باورش داشتم و در خواب،ساختمانی در خیابانی همانند بافتِ شهریِ تهران که درونش همه چیز داشت بیمارستان،آشپز خوانه،استخر،باشگاه،کافه و حتی صمیمیت در کافه با کار کنان آن؛اما میدانستم که جیبم خالی بود،هیچ کدام از اشخاص را در دنیای واقعی نمیشناختم ولی در خواب با آنکه تازه با آنها آشنا بودم،احساس صمیمیت داشتم تا اینکه با یکی از دوستانِم در بیرون از ساختمان بودیم که رتیلی سیاه با باریکه هایِ رنگی زرد،به اندازه یِ کف دست در پیاده رو جفتمان را نیش زد، او وحشت زده به سمت ساختمان میدوید و میگفت:بیمارستان پادزهر دارد ،سریع بیا تا عمل نکرده و من پس از له کردن رتیل به سمت بیمارستان رفتم،اما به اشتباه به دکتر گفتم پادزهر عقرب و پس از اینکه او پادزهر عقرب را به من تزریق کرد ،یادم افتاد که رتیل بوده و دوباره به او گفتم :ببخشید رتیل بوده حواسم نبود و او گفت ایرادی ندارد ،پادزهر رتیل هم بزنم با عقرب تداخل ندارد و پس از تزریق پادزهر ،تمام اعضایِ ساختمان به طرز عجیبی دیوانه شدند و من مجبور بودم برایِ آنکه آسیب نبینم خودم را هم رنگ آنها کنم تا با رهبریشان از تیمارستان ساختمان بگریزیم.
پس از آنکه آن مرحله را گذراندم دو دختر هم زمان به من ابراز علاقه میکردند و بعد فهمیدم که یکی از آنها دختر صاحبِ عمارت بود و صاحبِ عمارت پس از آن اتفاق مرده بود و یکی از افراد مشهور دنیایِ حقیقی بود که در جوانی مرده ولی در آنجا پیر بود و دخترش با مانتویِ صورتی زیاد از مرگ پدرش ناراحت نبود و بعد با دو دختر روی جدولی نشسته بودیم و شوخی میکردم که هر دو دختر خوابشان برد و آن یکی که مانتویِ آبی داشت سر بر پاهایِ من نهاد و در حال بوسیدنش،دخترِ صاحبِ عمارت که بغل دستِ آن دختر بود بیدار شد و از این حرکت چیزی به رویش نیاورد و بعد گفت:بریم،من برم خونه؟
و من از حرصِ شهوت به او گفتم:میخوای بیای خونه یِ ما بیا بریم .
و او خندید و رفت و من دست دختر را با مانتویِ آبی گرفتم تا به خانه بیایم و متوجه شدم ،کفِ دستش سرخ بود انگار یک جور اگزمایِ پوستی بود و بعد قلب شروع به درد گرفتن کرد و او گفت:چیزی نیست ،عوارض پاد زهرِ و پس از آن ساعت 7:00از خواب بیدار شدم!
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که اگر در بهترین جای دنیا هم باشید و جیبتان خالی باشد، هیچ فایده ای ندارد و آدمها فقط به خاطر پول به شما احترام می گذارند. شما به وسیله ی یک زن بد که برایتان تور پهن کرده تا گولتان بزند و از شما سو استفاده کند، به دام می افتید و او موفق می شود سرتان را کلاه بگذارد و شما از خدای بزرگ خواهید خواست که انرژی منفی از وجودتان خارج شده زندگی تان به تعادل برسد و اشتباهی که کرده اید را بتوانید جبران کنید. از این به بعد همه به نظر شما یکجور خطرناک می آیند و ذهن شما دیگر بدبین شده و نیاز به بازسازی ذهنتان دارید. شما فکر می کنید که همه مردم خطرناک هستند و سلامت روانشان به خطر افتاده و دیوانه اند! شما هم سعی می کنید که مثل خود آدمها با هر کسی که به شما بد کرد بد کنید. شما با دوجور زنهای متفاوت آشنا می شوید. کسی که رمانتیک فکر می کند و مهربان است، و حتی شما نسبت به صداقت او هم بدبین هستید و فکر می کنید که در غفلت و ناآگاهی است و شما خیلی راحت می تونید از او سو استفاده جنسی کنید. اما اینطور نیست. آدمی که عشق در وجودش باشد، همان بار اول خودش را وانمی دهد که از او سو استفاده شود. نوع دوم زنها آنهایی هستند که زود می خواهند یک تکیه گاه پیدا کنند و به او وفادار باشند ولی ممکن است در زندگی آنان واقعیت هایی وجود داشته باشد که شما اگر این واقعیت ها را بفهمید، نظرتان نسبت به آنها بد خواهد شد و تاثیر اشتباهی روی شما می گذارند. اگر این اشخاص بخواهند به شما کمک کنندو با شما دوست باشند، شما دچار آشفتگی احساسی می شوید و نمی دانید که باید رابطه ی باز آنها با خودتان را بگذارید پای صداقتشان یا ذات خرابشان. کسی که شما را قبلا آزار داده و دلتان را شکسته باعث شده که شما نسبت به زنها کینه بگیرید و همه را به یک چشم نگاه کنید. تشکر از همراهیتون.
کژدم : سپاس بیکران،از تحلیل منطقیتان،سپاس
محمد مهران فر : سلام من خواب دیدم که یک رتیل به پام وصل شده و هر چقدر سعی میکنم جداش کنم نمیشه. نتونست منو نیش بزنه ولی دو بار چنگالش رو روی پام کشید ولی در آخر میندازمش توی رودخونه و آب میبرتش
فریبا هراتی
: سلام. کسی در زندگی شما هست که خیلی سعی می کند قدمهای کاری تان را کنترل کرده و شما را به دام بیاندازد او برای نابودی یا ورشکستگی شما برنامه ریزی می کند ولی اقدامات او با شکست مواجه خواهد شد و از زندگی شما دفع می شود.
نگار : خواب دیدم که تو یه خونه ای هشتم که نمیدونم کجا بود با مامانم بعد کباب تابه ای بود تو یه ظرفی ازش خوردم به مامانم هم دادم خیلی خوشمزه بود و تو ذهنم اینجوری بود که بخوریم بابا نیاد بخوره همه شو. بعد دیدم یه جاییه مثل جای نشستن استادیوم که پله پله شیب داره به پایین و یه خواننده ای داره میخونه و لباسش از لباسیه که منم دارم از اون و من دارم شکلات میخورم و خیلی میچسبه بهم اون شکلات خوردنه. بعد دیدم برادرم از اون پله ها داره میاد سمت من یه رتیل سیاه چسبیده به ساعدش و خودش متوجه نیست و هی داره میاد سمت من و اسم یه زنی و میگه با فامیلیش و از من میپرسه کیه این خانومه؟ منم نمیشناسم که کیه و از اون رتیله میترسم و هی برادرم نزدیک تر میشه و من از ترس جیغ کشیدم چون خیلی نزدیک شد اما فهمیدم رتیل نیست یه لکه است یا خطای چشم منه که اون و رتیل دیدم و از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به ثروت خواهید رسید و دوست دارید که که خودتان و مادرتان هم به اندازه ی پدرتان از خوشی های زندگی لذت ببرید. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به اهدافتان بالاست و نیاز دارید که فعالتر و جسورتر باشید. شما سعی می کنید که در خوشگذرانی افراط کنید و باید سعی کنید که خودتان را محدود کنید. برادر شما می خواهد راجع به خانمی تحقیق کند و شما نگران این هستید که این یک زن بد باشد که اختیار و کنترل برادرتان را به دست می گیرد و با او در ارتباط است ولی هر قدر که با برادرتان صمیمی تر باشید بیشتر متوجه خواهید شد که چنین کسی در زندگی برادرتان نیست و این فقط تصور ذهنی شماست. خطری برادرتان را تهدید نمی کند. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام خانم هراتی عزیز
برادرم خواب دیده که تو خونه ۵ تا رتیل هست و من سعی میکنم با کاغذ بکشمشون اما موفق نمیشم و بعد برادرم کاغذ و از دستم میگیره و وسط هر کدوم میزنه و همشون از وسط نصف میشن و میمیرن.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید شروعی تازه داشته باشید و روی بعد ارتباطی خودتان بهتر کار کنید. کسانی ( احتمال قوی زن) هستند که خیلی در کار شما دخالت می کنند و مانع از این هستند که شما بتوانید در کارتان تمرکز داشته باشید و حواستان را جمع کنید. برادر شما از شما حمایت می کند و باعث می شود که دخالت این افراد از زندگی شما قطع شود. همینطور تعبیر دیگر این است که شما بر وسوسه های زنانه قوی خودتان غلبه می کنید و بدشانسی و ناراحتی از زندگی تان بیرون خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
نگار : سلام خانم هراتی عزیز
برادرم خواب دیده که تو خونه ۵ تا رتیل هست و من سعی میکنم با کاغذ بکشمشون اما موفق نمیشم و بعد برادرم کاغذ و از دستم میگیره و وسط هر کدوم میزنه و همشون از وسط نصف میشن و میمیرن.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید سایت روزهای دوشنبه و 5 شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.
سحر غفورى : سلام،من تو خواب ديدم ك تورختخوابم خوابم،وميدونم ك خوابم بعد ي ريتل مايل ب قهوه اي بزرگ اومد تو رختخواب بطوري ك با اومدنش منو توخواب ب لرزش انداخت،و به من گفت گلابي!!(البته صدايي نشنيدم اينو احساس كردم و خودم تو خواب داشتم تعريف ميكردم ب مادرم،ك ريتل اومده بود ب رختخوابم و من فكر كردم تو منو بغل كردي،حتي رتيل بمن گفت گلابي!)خيلي ترسيدم لطفا تعبير كنيد،تشكر
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما 2 تعبیر می تواند داشته باشد. یا اینکه مادرتان می داند که شما توانایی های زیادی دارید که کارهای مختلف انجام دهید و نمی خواهید که او خیلی در کار شما دخالت کند. بنابر این سعی می کنید که فاصله تان را با مادرتان حفظ کنید و هر چیزی را به او نگویید. او هم مدام سعی می کند که شما را کنترل کند. تعبیر دوم این است که ممکن است که شما دشمنی دارید که می داند قدرت باروری و توانایی شما زیاد است و فرصت های جدیدی در زندگی شما پیش خواهد آمد. او در صدد ضربه زدن به شماست و به شما حسادت می کند. تشکر از همراهیتون.
sepideh : سلام وقت بخیر. من خواب دیدم تو باغمون هستیم که یه رتیل بزرگ خاکستری میبینیم. کلی میترسیم جیغ و داد میکنیم که فرار کنیم. همسرم میکشتش
فریبا هراتی
: سلام. دشمنی دارید که برای ورشکستگی شما برنامه ریزی می کند و شما از دست او عصبانی شده و می ترسید. اما دشمنتان مغلوب شما خواهد شد و شکست می خورد.
Soodabeh : سلام وقتتون بخیر من خواب بعد از ظهر دیدم ولی از اونجایی که خوابهای من تمامش تا الان تعبیر شده اینم میگم ببینین تعبیر داره یا نه خواب دیدم اومدم زیر تختمو تمیر کنم یهو یهوسوسک و یه حشره ریز دیگه بود سوسکه اومد بیرو تا اومد فرار کنه کشتمش اون حشره ریزم کشتم بعد رفتم تو راهرو خونمون دیدم یک رتیل روی دیواره اومدم یک سطل پلاستیکی گذاشتم روش و گرفتمش زیزشم یه ظرف گذاشتمش که فرار نکنه ولی ظرف پلاستیکی نازک بود حس میکردم الان میاد بیرون به دلدلشم گفتم بر ظرف شیشه ای محکم بیار دوبار رفت ظرف پلاستیکی اورد بعد دیدم مامانم خیلی راحت داره بهش دست میزنه گفتم نکن الان نیشت میزنه انگار اصلا مامانمو داداشم موضوع رو شوخی میدیدن داداشم که میگفت ولش کن یذار بره !!!!اومدم انداختمش توی یک شیشه تنگ و توشو پره دوغ کردم تا خفه شه این هی تقلا میکرد بیاد بیرون هی سره ظرفو محکم چسبیدم که نیاد اخر دیدم مثل یه تیکه گوشتی که نرم شده از توی ظرف ریخت بیرون منم قشنگ تیکهدتیکه ش کردم که خیالم راحت شه و مرد
فریبا هراتی
: سلام. شما خواهید توانست به راحتی کسانی را که در کارتان دخالت می کنند و با شما دشمنی می کنند از زندگی تان بیرون کنید ولی راجع به گیر دادنهای مادرتان نمی توانید به راحتی با آن کنار بیایید و هر چقدر تامل و صبر می کنید و ظاهر سازی می کنید، باز مثل قبل مادرتان می خواهد شما را کنترل کند. اما شما اینبار مجبور خواهید شد که با او دعوا کنید و سر حرفتان بایستید تا در مقابل شما نرم و ساکت شود. شما اخلاق بد مادرتان را عوض خواهید کرد!! تشکر از همراهیتون.