تعبیر خواب رعد و برق
مشاهده برق آسمان بخصوص اگر همه جا تاریک باشد و ناگهان برق بدرخشد، درخشش آینده و نور امید و گویای خیر و برکتی در زندگی است که هم بزرگ و هم غیر منتظره است.
تعبیر خواب صاعقه
برق زدگی در خواب خوب نیست چه بیننده خواب خویشتن را دچار صاعقه زدگی ببیند و چه دیگری را. درخشش برق از دور دست ها و بخصوص در تاریکی غلیظ بسیار نیکو است. مشاهده درخشش برق اگر همراه با رعد باشد، حادثه خوبی است که با بیم آمیخته است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: برق درخواب بر پنج وجه است:
- خزانه دار پادشاه،
- وعده بد،
- خیر،
- رحمت،
- راه راست.
تعبیر خواب رعد و برق
اگر کسی در خواب بببند رعد می غرد و باران می بارد، خیر و نعمت فراوان خواهد بود. غرش رعد و نباریدن باران، نشانه این است که حکمروای آن دیار ستمگر است و به تعبیر دیگر، غرش تندر و باریدن برف و تاریکی هوا، دلیل بر ستمگری حاکم آن دیار است. غرش خفیف رعد و باریدن آرام باران در هر دیاری، دلیل رحمت پروردگار است.
اگر بیننده خواب دید که برق را از هوا یا از ابر گرفت، کاری انجام می دهد که خیر او در آن کار است و اگر همراه برق، بادی آرام هم می وزید، نشانه فراوانی نعمت در آن سال است. برق زدگی در خواب خوب نیست چه بیننده خواب، خویشتن را دچار صاعقه زدگی ببیند و چه دیگری را.
محمد ابن سیرین می گوید: رعد و برق در خواب، خزانه دار پادشاه یا حاکم است. اگر غریدنِ تندر با باران باشد، دلیل که مردمان را ترس و بیم کمتر است و نعمت و خیر فراوان. اگر ببیند باران سخت و تندر سخت بارید، دلیل کند بر ترس بیننده خواب از دعای پدر و مادر. بعضی از معبران گفته اند: برق، وعده کردن پادشاه است به بدی. اگر ببیند برق را از هوا یا از ابر برگرفت، دلیل که کاری کند که در آن خیر باشد. اگر ببیند برق می درخشید، دلیل که در آن سال نعمت فراخ باشد، خصوصا اگر که با برق، باد آهسته بوزد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: رعد و برق درخواب بر پنج وجه است:
- خزانه دار پادشاه،
- وعده بد،
- خیر،
- رحمت،
- راه راست.
-
و شنیدن تندر بر پنج وجه است:
- عذاب،
- حکمت،
- زحمت،
- صولت (حمله کردن با قدرت)،
- خشم پادشاه.
اگر دید آواز تندر به وقت باریدن می شنید، دلیل که از آن دیار خیر و برکت بیرون آید. اگر بین باران و رعد، برق است، دلیل که مردم آن دیار از پادشاه یا حاکم، ترس و بیم دارند. اگر ببیند باران شدید می بارید، دلیل که در آن دیار فتنه و عذاب و هلاکت پدید آید. اگر ببیند تندر سخت بغرید، دلیل که بانگ و هیبت حاکم یا پادشاه در آن دیار گسترده شود. اگر ببیند هم تندر است و هم برف و هوا تاریک است، دلیل که پادشاه یا حاکم ستمگری پدید آید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
aminhoseini : سلام خواب دیدم تمرکز و مراقبه میکردم و با حرکت دستانم مانند جادوگران ابرهای سیاه و بهم پیوسته را که آسمان را تاریک کرده بودند را به غرش و رعد برق بسیار زیاد وادار میکردم و اینور و آنور میبردم برای یکبار دیگر سعی کردم انجام بدم و مردم تماشا کنند اما با کیفیت بار اول نتوانستم انجام بدم و به آسمان نگاه کردم و دیدم ابرها سفید و تکه تکه و کم شده‌اند و از هم فاصله گرفته‌اند و گفتم به همین خاطر که ابرها از هم دور شده‌اند مثل بار اول رعد و برق خوبی نتوانستم بسازم .
فریبا هراتی
: سلام. شما تلاش می کنید که تاثیری قوی روی روحیات و زندگی مردم داشته باشید و باورتان این است که می توانید وقایع پیش رو را مطابق با میل خودتان عوض کنید ولی وقتی که مشکلات و ناراحتی ها از بین بروند و آرامش به زندگی برگردد، عملکرد شما دیگر کسی را شوکه نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Star : سلام متن مخفی باشد
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به صورتی ناگهانی از حقایقی با خبر می شوید که به نحوی باعث می شود شوکه شوید. مسائلی که فرای کنترل شما هستند و شاید از بعضی جهات هم مخرب باشند در شرف وقوع هستند. ناراحتی ها و مشکلات و خطراتی در راه هستند و البته خطر بسیار نزدیک است. چیزی بشدت و بصورت تغییر ناپذیر عوض خواهد شد. بعضی ها از این تغییرات شرایط بشدت ناامید خواهند شد و مشکلات زیادی برایشان ایجاد می شود و فشار و استرس زیادی دنیا را فرا می گیرد. مادر شما ایمانش قویست و می داند که در پشت این مشکلات، مسائل مثبتی در راه هستند و صرفا به این تغییرات نگاهی منفی ندارد بلکه به تاثیرات این تغییرات نگاه می کند. شما هم سعی می کنید که خویشتندار باشید و احساسات تند و یا خشمی غیر قابل کنترل از خودتان بروز ندهید. بعضی از مردم اما، از این تغییرات اصلا خوشنود نخواهند شد و بعبارتی ترش می کنند. جادوگران و کسانی که با توسل به شیاطین می خواهند کارهایشان را به پیش ببرند بشدت دچار اضطراب و استرس می شوند و وانمود می کنند که اصلا اهل جادوگری و توسل به جنیان نیستند و خودشان را اصیل و مذهبی جلوه می دهند. خودشان را بشدت مذهبی تر از مذهبیون جلوه می دهند و وانمود می کنند که به اصول دینی بشدت مقید هستند ( در حالی که از ترسشان اینطور می کنند نه از روی ایمان). خرافات از بین می رود و اشخاصی که سعی می کردند از نصایح و راه کارهای جادوگران و دعانویسان تبعیت کنند می فهمند که دیگر راهکارهای آنان در زندگی شان تاثیری نخواهد داشت. خواب شب قبلتر گویای این است که شما از جمله کسانی نیستید که بارها و مسئولیت های سنگینی را تقبل کرده و بدون فکر و بدون قضاوت صحیح، فقط دست به کار شده و علیه شما و مردم اقدام می کنند. شما از اشخاصی خواهید بود که روشنفکرانه مشکلاتتان را حل می کنید و راه و رسم این افراد را به هیچ وجه تصدیق نمی کنید. خطری در سفر متوجه ی شما نیست و خوابتان مفهومی گسترده تر از صرفا زندگی شخصی شما دارد. با این وجود قبل از سفر صدقه بدهید. خوابتان شامل 3 حق خواب بود و تشکر از همراهیتون.
Allah lover59 : با سلام وتشکر ازتعبیرهای خوبتون نیمه شب پنجشنبه صبح خواب دیدم،هوا کاملا تاریک بود ،بارون میبارید ورعد وبرق میزد ،من توی خونه ای که در بلندی بود بودم وخیلی خونه شیکی بود ومن دوستش داشتم وخیالم راحت بود که آسیبی به من نمیخوره که پدرم با ترس توی خونه اومد وزیر پیراهنی سفیدی تنش بود واز ترس بدون توجه به من از دیوارهای خونه بالا میرفت
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مشکلات اجتماعی و نگرانیهایی باعث شده تا پدر شما فکرش ناراحت شود ولی شما درکی بالا دارید و ایمانتان قویست و یا متمولانه زندگی می کنید و مطمئن هستید که سختی ها هر چه که باشند، خداوند حامی شماست و هیچ آسیبی به شما وارد نمی شود. اما پدرتان تلاش می کند که خودش راه حل مشکلات را پیدا کند و بر سختی های زندگی غلبه کند. تشکر از همراهیتون.
Stare : ببخشیدعزیزم بازمزاحم میشم بله تعبیرتون کاملادرسته من ازدست شوهرم ناراحتم خیلی هم محبت بهم میکنه ولی همیشه زخم دلم باقیست وامادرمورداتفاقی که فرمودین قابل تغییرنیست میشه مال گذشته باشه چون اتفاقی برای دخترم افتادکه راه برگشتی نداردومن روواقعاعذاب میده ولی چندان برای شوهرم مهم نیست یعنی به اندازه من بهش فکرنمیکنه خداروشکرهمه نعمتهاروخدابه ماداده هیچ چیزتوزندگی کم نداریم فقط بخاطراین موضوع دخترم خیلیها سوء استفاده کردن
فریبا هراتی
: سلام. بله ممکن است این اتفاق غیر قابل تغییر مربوط به گذشته باشد.
Stare : باسلام وعرض ادب خدمت شماخانم هراتی عزیز بعدازنمازصبح خواب دیدم دختربزرگم یه ماشین سفیدگرون قیمت داره سوارمیشه کلی خوشحال میشم ولی بولوارکه دوورمیزنه میبینم پسر11ساله ام سوارماشینه ونگه داشته یچیزگرون قیمت کمیاب روبخره فکرمیکردم بنزینه من ودخترم خیلی خوشحال شدیم که همچین زرنگی کرده دخترم هم سواریه ماشین دیگه بوداومدکنارخیابان پارک کردوبعدپسرم بریدگی روکه دوورمیزنه کلی میوه ازماشین میریزه بیرون میرم جمعشون میکنم میگم حیفه گرونن فقط یه دونشودیدم انبه بودپوستش سیاه شده بودرفتم داخل اتاق پوستشوکندم داخلش سالم وخوشمزه بود(من توواقعیت بدم ازانبه میاد) شوهرم میگفت بندازدورگفتم کیلو350خریده مهدی حیفه عصبانی شدگفت چرااینقدگرون خریدین میگم کمیابه بعدکنارپنجره بودم که یه برق ازآسمون زدبه صورتم(باران یاصدای رعدنشنیدم فقط انگارشب بود) وسط آبروهام دردداشت لب بالام هم بی حس شدهرچه به شوهرم وانگارمرحوم پدرم هم بودمیگفتم برق زده صورتموباورنمیکردن میگفتن جای چیزی پیدانیست میگفتم بخداانگارموقعی که دندانوبی حس میکنن شده لبم بعددختربزرگموپسرعموم دعوت بکارکرده بودکه یک شیفت800هزاردوشیفت 1میلیون400هزارقبول نکرده بودومیگفت میرم کلاس برام بهتره بعددخترکوچکم سفره انداخت رفتیم غذابخوریم یه لحظه ترسیدم قاشقی برمیدارم دهنی کسی باشه بلاخره قاشق تمیزبرمیدارم وشروع میکنم میبینم تریدشیرهستش شوهرم میگه پیشت بخورم میگم نه من سرماخوردم میگیری ولی ازناراحتیم بودکه حرفموباورنکردوگرنه سرمانخورده بودم وتوی یه ظرف دیگه خورد درهمین حین که تریدشیرمیخوردم وخوشمزه بودبی حسی لبم هم خوب شد ببخشیدطولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که دختر شما سعی می کند که با پرستیژ و آرامش، کنترل زندگی اش را بدست بگیرد. پسر شما می خواهد مثل خواهرش در کارهایش موفق باشد و قدمهای بزرگی برای زندگی اش بردارد. او می خواهد که قویتر باشد ولی دست به کار خطرناکی می زند. انرژی و سلامت خودش را به خطر می اندازد و یا وجهه ی بدی پیدا می کند. او باعث می شود که هارمونی و هماهنگی در زندگی تان کمتر شود هر چند که هدف او این بوده که راه درستی را انتخاب کند. شما از مسئله ای به صورت ناگهانی آگاه می شوید که شما را شوکه می کند و احساس می کنید که تغییرات برگشت ناپذیری در زندگی تان اتفاق می افتد که این تحولی دائمی خواهد بود و نمی توانید آن را عوض کنید ولی از نظر شوهرتان مسئله ی مهمی نیست. روح پدرتان شاد. او هم می داند که شما ناراحت هستید ولی می خواهد که شما به سختی ها و مشکلاتتان فکر نکنید ( برای دفع شر صدقه بدهید و بگویید که یک مرغ برای پسرتان و خودتان قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید.) دختر بزرگ شما می تواند کاری را با پسر عمویتان شروع کند که منجر به موفقیت او و رسیدن به اهدافش شود ولی او مجبور می شود که خودش را با شرایطی که هر لحظه در حال تغییر هستند وفق بدهد، در نتیجه این کار را قبول نمی کند. شما به رفاه و ثروت خواهید رسید و همسرتان با شما به مهربانی رفتار خواهد کرد هر چند که شاید شما به خاطر مسائلی که در گذشته رخ داده کمی از او دلخور باشید. تشکر از همراهیتون.
سارا : با عرض سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خواب دیدم در باغ پدر شوهرم که مدتی است آن را فروخته است بودم .پدر شوهرم و شوهرم و دخترم هم بودن. پدر شوهرم به ما گفت تا مادرتان می آید کم کم جمع کنید به خانه برویم.من دیدم آسمان ابری شد مثل پشم گوسفند ابرها سفید وخاکستری بودن .آسمان وسیع بود و انگار یک طرف آسمان به زمین آمده بود.من صدای رعد بسیار وحشتناکی شنیدم .برق نداشت .صدای رعد به حدی ترسناک وبلند بود من سرم راگرفتم مثل سجده به زمین افتادم وصدا زدم یا امام رضا یا امام رضا دوباره بلند شدم وبه همین شکل.انگار فقط من این صدا را شنیدم.بلند شدم چند قطره باران در حال باریدن بود وهوا کمی داشت روشن میشد.به شوهرم گفتم سریع جمع کنید برویم و همش نگران دخترم بودم که او جا نماند.
با تشکر فراوان از شما
فریبا هراتی
: سلام. خبرهای بزرگی در راه هستند که شما به خاطر شهود و بینش قوی تان، زودتر از دیگران، این اخبار به دلتان برات شده و نگرانتان کرده است هر چند که در ظاهر همه چیز عادی و آرام است و به نظر می رسد که مشکلات هم در حال تمام شدن باشند. شما شاید در مورد یک موقعیت خاصی احساس سردرگمی کنید ولی خبرهای بزرگی در راه هستند و شما سعی می کنید که در کارهایی که به شما مربوط نیست و یا در خصوص مسائل قدیمی که پدر شوهرتان را ناراحت کرده بود، دخالت نکنید. تشکر از همراهیتون
bernadett : ممنون ازاینکه وقت گذاشتید،بابت راهنمایی وصبوریتون سپاسگزارم،برای شماروحی آرام،تنی سالم وچشمانی پرنور،زیرسایهٔ الطاف خداوند آرزومیکنم.
فریبا هراتی
: استدعا می کنم. تشکر.
bernadett : سلام مجددتشکرازراهنماییتون،بله علیرغم رعایت تمام قوانین این اتفاق افتاد،درهرصورت ازآشناییتون خوشبختم،مجردم۲۸رجب،ساعت۱۳-۱۱،خونه قدیممون باکمی تفاوت،منومادرم(فوت شدن)درسالن روبروهم بافاصله خوابیدیم،باعشق همونگاه میکنیم،میزی حائل بین ماست،هردو،دست راستمونوزیرمیزب سمتهم درازکردیموسعی میکنیم بگیریم،باشوق ولذت کفِ دستِ همولمس میکنیم،دستِ همومیگیریموفشارمیدیمولبخندرضایت میزنیم،خواهربرادرکوچکم درسن کودکی دربخشی ازسالن،انگاردارن بازی میکنن،روبروم،شرق سالن پنجرهای بلندوقدی باز،روب خیابونِ،درآنسودرختان وساختمونای سفیدِبلندمتصل قرارداره،درطبقات نسبتأبالاهستیم،رعدوبرق عظیم درآسمون میبینم،بچهاخونن وبعیدِک صاعقه بهشون بزنه،ولی ب مادرمیگم:اگه صاعقه ب کسی بزنه چقدروحشتناکِ،بایدخوابیدروزمین،عابرین خیابونوتصورمیکنم،خطرتهدیدشون میکنه،انتظارشنیدن صدای مهیب دارم،مثلِ جنین خودمودرآغوشِ مادرجم میکنم،سرموتوسینه‌ش میذارم،هیچ صدایی نمیاد،میگم چقدرعجیبِ اصلأصدانداشت
فریبا هراتی
: سلام. متاسفم که حق خواب شما را در ابتدا اشتباه تخمین زدم چون سایت به صورت خودکار از کاراکترهای خوابتان، تعداد حق خواب را تخمین می زند و من بعدا متوجه شدم که خط اول خواب شما اصلا مربوط به خوابتان نبوده. ولی استدعا دارم منبعد حروف خواب را با نیم فاصله ننویسید چون نیم فاصله خودش کاراکتر محسوب می شود و مثل الان من کلمات را با فاصله ی مجاز و معمولی بنویسید باور کنید اگر کسی مثل من روزانه ده ها ساعت فقط مجبور باشد که متنهای کاربران عزیز را بخواند، کلمات عجیب غریبی که به هم چسبیده اند و فاصله بین شان رعایت نشده، می تواند برای چشم بسیار بسیار مضر و آزار دهنده باشد. بنابر این لازم به ذکر می دانم که چنانچه از نوشتار عادی در خوابهایتان استفاده نکنید و کلمات را اینطور فشرده به هم بچسبانید؛ از تعبیر خوابهای آتی شما معذور خواهم بود!! روح مادرتان شاد. روح مادرتان زنده است و در کالبد روح در کنار شما در تعامل است. او از شما راضیست و شما از خواهر و برادرتان خردمندانه تر رفتار می کنید و یا مجرب تر از ایشان هستید. شما از درکی بالا و ثروت و تمول برخوردارید. تغییرات شوکه کننده ی وقایع در راه هستند و شما نگرانید که زندگی شما هم دچار این تغییرات شود. دعاهای خیر مادر شما پشت سر شماست و هیچ خطری متوجه ی زندگی شما نیست. تشکر از همراهیتون
bernadett : سلام واحترام خدمت خانم هراتی گرامی
من بتازگی عضوسایت تعبیرخواب شدم ولی ظاهرأ خوابهای من، علیرغم ارسال، به روئیت شما نمیرسد،لطفأ اگر پیام منو دریافت میکنید راهنمایی بفرمایید سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. همینطور که الان این پیام را در بخش دیدگاه نوشتید، خوابهایتان را هم اگر در بخش دیدگاه بنویسید قطعا به من خواهد رسید. سایت روزهای دوشنبه پنجشنبه و جمعه بسته است و در این روزها هیچ خوابی نمی توانید ثبت کنید. این اطلاعات زمانی که در سایت ثبت نام کردید بالای قسمتی که تیک کرده اید که قوانین را قبول دارم به شما اعلام شده است. تشکر.
فریبا هراتی
: لازم به یادآوری می دانم خوابها به نوبت تعبیر می شوند و ساعت انتظار از یک ساعت تا 24 ساعت است. پس در نوبت هستید. تشکر.
ملودی : سلام خانم هراتی.من مدتی هست از موضوعی کاملا ناامید شدم و همه چیو به خدا سپردم.دیشب خواب دیدم روی پشت بام خونمون بودم همه چراغ ها خاموش بود.آسمون هم خیلی تاریک بود.یهو دیدم آسمون برق زد و همه جا روشن شد.این حالت چندین بار تکرار شد ولی رعد و صدا نداشت. تو همین روشنایی ها دیدم یه بالن یا یه هواپیمای کوچیک در مسیر برق هستش. تو همین حال دیدم یه دستگاه کنترل دستمه که هی دارم یه دکمه رو باهاش فشار میدم.از یه طرف برق آسمون و از طرفی فشار دادن اون دکمه دستگاه باعث شد اون جسم از آسمون بیاد پایین.وقتی اومد پایین دیدم یه بالن مشکی هستش که اومد افتاد جلو پام فک کردم آتیش گرفته ولی نه خبری از آتیش نبود.(بالن شبیه این بالن کوچیکا بود که برا جشن هوا میکنن ولی مشکی بودو جنس محکمی داشت)ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. وقتی که همه چیز را بدست خدا می سپارید باید نسبت به همه چیز امیدوار باشید و نه ناامید! شما می خواهید به اوج موفقیت برسید ولی فکرتان به جایی قد نمی دهد و ناامید هستید. نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد و چگونه باید با مشکلاتتان مبارزه کنید. شما قدرت خداوند را نادیده می گیرید و می خواهید خودتان کنترل کارها را بدست بگیرید. پس تغییرات برگشت ناپذیری در وقایع زندگی تان اتفاق می افتد و جاه طلبی های پوچ شما، با شکست مواجه می شوند. اما اگر کنترل زندگی تان را به دست خداوند بسپارید و بگویید که راضی هستم به رضای تو و تلاش هم بکنید و هرگز ناامید نشوید، و اگر سختی برایتان پیش آمد بگویید خدایا من فقط تو را دارم و بر من همان کن مصلحت توست، حتی اگر به ظاهر کارها بر خلاف میل شما پیش برود، همه چیز به نفع شما تغییر جهت خواهد داد. خداوند بندگانش را در شرایط سخت می آزماید تا بداند که چه کسانی به او توکل مطلق دارند و چه کسانی از رحمت او ناامید هستند. تشکر از همراهیتون