تعبیر خواب رفتن
اگر کسی دید از تاریکی به روشنایی می رفت، از تنگدستی به نعمت می رسد و رفتن از مکانی آباد به مکانی ویران، خسران و زیان است. به طور کلی تعبیر رفتن بستگی به این دارد که به دنبال چه هدفی می رویم. رفتن بی هدف، تعبیرش زیان است.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در خواب دید به همراه خانواده خود به جایی نامعلوم می روند، همه در زحمت و مرارت خواهند افتاد و اگر خود به تنهایی بود، خود دچار بلا و در به دری خواهد شد که زیان آن به خانواده اش نیز خواهد رسید. اگر دید همچون حرکت حیواناتی چون اسب و خر می رفت، به عمری طولانی می رسد.
اگر همچون حیوانات وحشی حرکت می کرد، تعبیرش بخصوص در امور دینی بد است و اگر همچون شتر می رفت، به سعادت دنیوی می رسد. اگر دید که چون پرندگان شکاری می رفت، تعبیرش مانند حیوانات وحشی بد است ولی اگر مانند پرندگان غیر شکاری می رفت، دلالت بر خیر و برکت دارد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند ازتاریکی به روشنایی می رفت، دلیل که از تنگی و رنج به نعمت و فراخی افتد. اگر ببیند از آبادانی به خرابی می رفت، تاویلش به خلاف این است. اگر ببیند از جابی نیک به جای بدی رفت، دلیل بر بدی کند. اگر ببیند که ازجابی بد به جایی نیک می رفت، دلیل بر خیر و نیکی کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Benym : من چند ماه گذشته خواب دیدم رفتم توی کمد و در حالی که بقیه بیرون از کمد نشسته بودن و صحبت میکردن من در کمد را به روی خودم بستم و دیگه صداشون رو نشنیدم و چشمام رو بستم و با یه صدایی مثل موج دریا و باد که توی گوشم میومد رفتم به آینده(انگار یه جورایی لازمان شده بودم) و یک دفعه جمعی رو در یک سالن همایش یا کنفرانس دیدم که مجری داشت از پشت بلندگو اسم من رو میخوند و میگفت به افتخار این خانم که ۲موفقیت بزرگ رو کسب کردن دست بزنین و تشویقشون کنین. منم رفتم بالای سِن و مردم برای من دست میزدن و تشویقم میکردن که من به این ۲موفقیت بزرگ که مالی هم بودن دست یافته بودم. ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایین البته ببخشین من دقیقا نمیدونستم باید توی کدوم قسمت خوابم رو براتون بفرستم. اگر اشتباه در این قسمت فرستادم عذرخواهی میکنم.
فریبا هراتی
: سلام. شما با رازها و افکار خودتان دلخوشید و در ضمیر خاطر خودتان و خاطراتتان به سر می برید. شما کاری ندارید که چه کسی چه می گوید بلکه به ندای وحدان و بینش خودتان تکیه خواهید کرد. شما سعی می کنید که از خودتان در مقابل صدمات احساسی و یا فیریکی حمایت و حفاظت کنید و دوست ندارید که دیگران خود واقعی شما را بشناسند اما شما دوست دارید که تحسینتان کنند و از شما قدر دانی کنند. می خواهید امیدهایتان به واقعیت بپیوندد و گشایش مالی پیدا کنید و زندگی تان به تعادل برسد. انشالله که همینطور هم خواهد شد. دوست عزیز شما باید همیشه خوابتان را در صفحه ای ثبت کنید که نزدیک ترین نسبت را با خوابتان داشته باشد. مثلا تعبیر خواب کمد یا گنجه مناسبت ترین صفحه برای ثبت این خواب شما بود. تشکر از همراهیتون.
Bahar : باسلام..عزیزم من باپسری دوست‌بودم ک خیلی دوسش‌داشتم 2هفته قبل فهمیدم ازدواج کرده بدون اینکه ب من بگه یاازمن خداحافظی کنه!حالا دیشب خواب دیدم ک اومده بود خونه‌ما و بطورعادی داشت باهامون خوش‌وبش میکرد(توواقعیت خانوادم از رابطمون خبرنداشتن)..بعداز یخورده صحبت و معاشرت مادرش زنگ‌زد خونمون من‌برداشتم و پای‌تلفن کلی باهم حرف‌زدیم مخصوصا درمورد بارون خیلی‌حرف زدیم..مامانش انگارمیخواست ی حرفی بزنه ولی دست‌دست میکرد بعد از ی مکث گفت دوباره زنگ‌میزنم! همون لحظه دوس‌پسرم رفت دم‌در قبل خداحافظی یهویی ب‌خانوادم گفت من میخوام کناربکشم منظورش از دوستی با من بود!همون لحظه یهو ی ترس وحشتناک افتاد تو دل من درحدی ک وقتی بیدارشدم هنوز استرس داشتم!!من خیلی ناراحت شدم ازحرفش انگارازاینکه جلوی مامان‌بابام گفت بیشتر ناراحت شدم و دلم گرفت فهمیدم ک مامانشم میخواسته همینو بگه ولی‌نتونسته..منم درجوابش‌گفتم خوب باشه بکش کنار دیگه چرا جلوی مامان‌بابام اینو میگی...نمیدونم ولی اونم انگار مجبور بود ک منو ترک کنه ب هرحال منو توخواب ول کرد رفت درصورتیکه تو بیداری و واقعیت حتی ی خداحافظی هم‌بامن نکرد من از بقیه شنیدم ک زن گرفته! حالا تعبیراین خواب اونم تواین شرایط و ناراحتی‌های من چیه؟آخه اون میدونست دوسش‌دارم و اینطوری ولم کردورفت..یعنی مامانش دخالتی داشته؟ بعدازاین خواب همش حس میکنم مجبورش کردن ب اینکار بنظرتون حسم با توجه ب خوابم درسته؟
عزیزم من میدونم ک خوابم طولانیه و باید دوحق خواب کسربشه ازم...پیشاپیش ممنونم از توضیحات و تعبیرتون خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. او جرات نداشته که به شما بگوید که می خواهد با شما قطع رابطه کند تا مبادا شما عکس العملی از خودتان نشان دهید و خانواده تان بخواهند او را زیر سوال ببرند و یا بفهمند و بخواهند او را مواخذه کنند پس ترجیح داده که بی سر و صدا برود. چون در واقعیت هم ازدواج کرده پس خوابتان صادقه است و گویای این است که همزمان با شما هم با کسی در ارتباط بوده. این آدم قابل اعتماد نیست. خیر احساس شما غلط است اگر او می خواست نمی رفت. تشکر از همراهیتون.
بهزاد : سلام و وقت بخیر
خواب دیدم داخل خونه هستم و همه جا تاریک و دارم به کسی که دوست ش دارم پیام میده با این متن
این چند وقته دیدارها مون زیاد شد و من دارم اذیت میشم می خوام این رابطه رو تمام کنم و دیگه با هم ارتباطی نداشته باشیم
که ایشون در جواب میگه
ولی من دارم به پیشنهادت فکر می کنم
که میگم:
کدوم پیشنهاد که از بیدار میشم
ممنونم بابت وقتی که می گذارید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نمی دانید که در آینده چه پیش می آید و امیدی به بهبودی شرایط امروزتان در ارتباط با کسی که دوستش دارید هم ندارید. ولی خیلی به او فکر می کنید و نمی خواهید که این ذهنیت شما باعث آزار روحتان شود. ولی او هم می تواند ذهنیت شما را بخواند و احساس شما را درک کند و می داند که شما هم دوستش دارید. تشکر از همراهیتون.
esi : با سلام
خواب دیدم که با دوست دخترم داریم توی یک جاده که اطرافش سرسبزه قدم میرنیم که ناگهان پسری و اونور دیدم و دوست دخترم سمت اون پسر رفت و شروع کرد به حرف زدن من از از دور نظاره گر بودم وبعدش برگشت سمت من با همه ادامه راهو ادامه دادیم
فریبا هراتی
: سلام. شما با دوست دخترتان آرامش دارید ولی نسبت به او هنوز اطمینان و اعتماد کامل پیدا نکرده اید و نسبت به عشق او به خودتان شک دارید. اینکه دوست شما به شما برگشته به این اشاره می کند که تعامل او به دلائل مختلف با دیگران، نباید تاثیر منفی روی رابطه ی شما بگذارد و به صداقت او نباید شک کنید. او شما را دوست دارد و می خواهد کنار شما باشد. تشکر از همراهیتون.
esi : چند وقته از هم جدا شدیم
فریبا هراتی
: بنده علم غیب ندارم. برای تعبیر صحیح شما باید از خودتان بیشتر بگویید چون من از روی اطلاعاتی که شما به من می دهید خوابتان را تعبیر می کنم. به هر جهت خوابتان مربوط به گذشته است.
esi : بله درست میفرمایید بنده باید بیشتر توضیح میدادم خواب برای هفته پیش است و همانروز از هم جدا شدیم ممکنه اگر نکته ای هست بفرمایید
فریبا هراتی
: خیر مورد دیگری نیست. تعبیر همان است که عرض کردم و شاید به قضاوت اشتباه شما نسبت به او اشاره دارد.
fatemeheb : سلام خانم هراتی خسته نباشید.
خوابم پنهان بمونه ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زمان خواب در تعبیر می تواند تاثیر داشته باشد که ذکر نکرده اید. چیزی باعث نگرانی شما می شود و شما از بابت آن تعجب می کنید ولی سعی می کنید که احساس واقعی تان را نشان ندهید. رنگ ابرو در تعبیر مهم بوده که ذکر نکرده اید. توضیحات ناقص مانع از این می شود که دقت تعبیر بالا باشد. مضافا به اینکه شما نوشته اید یک شیفت شمایید یک شیفت کسی دیگر و می گویید همکارتان گفته شما دو نفر دارید می روید!! حالا شما بالاخره دو نفر بودید یا سه نفر؟ تشکر از همراهیتون.
meysam : سلام وقتتون بخیر
خواب دیدم تو شرکتی که قبلا کار میکردم یکی از همکارام که خانم هستند دارند از شرکت میرن ( البته ایشون قبل ازمن از شرکت بیرون اومدن) و روابط من با ایشون در حد سلام علیک وکار بود، با من برای خداحافظی دست میدن و روبوسی میکنن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او به صورت کلی افکارش را از گذشته و شرکت شما پاک کرده و دیگر برایش مهم نیست که چه اتفاقاتی در آنجا می افتد. اما نسبت به شما احترام قائل است. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام.من قبل از .لطفا نمایش داده نشود.
فریبا هراتی
: سلام. در واقع خواب شما گویای این است که از نظر شما او خودش کسی بود که اول احساس شما را نسبت به خودش بیدار کرد و باعث شد که به او توجه کنید. او رفتار های دوگانه و ضد و نقیضی از خودش در ارتباط با شما ارائه داده و در نهایت شما ذهنتان تیره و تار و ناراحت شده و اجازه داده اید که او از زندگی تان خارج شود. شما می توانستید خیلی برای او مفید واقع شوید و خیلی چیزها برای بهبود زندگی او از خودتان ارائه دهید. می توانستید باعث رسیدن بیشتر او به ثروت شده و وجهه ی بهتری از او را به مردم معرفی کنید. اما حالا که او با شما اینطور رفتار کرد، پس او دیگر برایتان مهم نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Sama : سلام خواب دیدم که نامزدم که مدتی است از هم جدا شده ایم در حالی که بسیار ناراحت و غمگین و دلتنگ من بود به خانه قدیمی مادرم آمد در حالی که بسیار گرسنه بود من در آنجا زمین سبزی داشتم به او همراه با عسل دادم تا سیر شد و سپس دوباره از او پرسیدم که سیر شدی و او گفت که نمیخواهم و خواست که برود
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما به شما فکر می کند و دلتنگ شماست. او نیاز به عشق و حمایت شما دارد. شما روحیه تان خوب است و نمی خواهید که ساکت و بی زبان باشید. به اندازه ی کافی حرف دارید که بزنید و از خودتان دفاع کنید و می توانید او را متقاعد کنید که حق با شماست. اما او نمی تواند همه ی حق را به شما بدهد و از محبت شما سیر نخواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Sepehr : سلام من خواب دیدم تو یه خونه بزرگ گیر افتادم و منو میخوان زندانی کنن به هزار زحمت من به یه پنجره میرسم از طبقه ۱۴ میپرم بد شانس میارم سالم میمونم بد فرار میکنم اونجا تو اوتوبان جلوی یه ماشینو میگیرمو اونو میدزدم تا فرار کنم کل پلیسا هم با اونا هم دستن و میخوان منو بگیرن من خودمو میرسونم به خونه لباسامو جمع میکنم تا از کشور برم پدرم روی تخت خوابیده چند وقتی هست که سره اسیبی که دیده نمیتونه راه بره و نخاعش اسیب دیده باهاش خداحافاظی میکنم دستو پاشو بوس میکنم و گریه میکنم و از اونجا میرم
فریبا هراتی
: سلام. ایده و فکر جدیدی مطرح می شود و از شما می خواهند که در این ایده همکاری کنید ولی شما تمایل دارید که به خواسته های خودتان فکر کنید و دوست ندارید که به انجام این کار پیشنهادی، متعهد باشید. شما به صورتی افراطی می خواهید دنبال آرزوهایتان باشید و مسیر زندگی تان را خودتان تعیین کنید. شما از اینکه محدود و اسیر یک سری قوانین و ضوابط باشید فرار می کنید. سعی می کنید که از تجارب خودتان استفاده کنید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید. شما می خواهید به هر قیمتی شده، دنبال خواسته های خودتان بروید. تشکر از همراهیتون.
Sepehr : سلام خسته نباشید من در خواب دیدم هنگامی که دارم به تمرین در باشگاه میروم در راه چند تا از دوستامو میبینم که میخوان به شهر بازی بروند و به من اصرار میکنند که باهاشون بدم من میگم نه چون میخوام به تمرین برم اما با اصرار اونا من سوار ماشین میشم البته من میدونم قصد اونا چیه قصد اونا اینه که پوله ماشین کم تر بشه براشون خلاصه منو میبرن به شهر بازی من در شهر بازی نگران تمرینم هستم و میخوام هرجوری برگردم و برم تمرین اما نمیشه چون اونجا بسیار دوره از خونمون و قیمت تاکسی یه قیمت نجومی میشه در همون حین بچه هایو میبینم که خونشون نزدیک اون جایی هست که من میرم تمرین و میخوان برگردن اما یهو غیبشون میزنه در همون حالت هم یه آهنگ میذارم با تلفن خودم که آروم بشم که چند تا دختر منو مسخره میکنن که باهاشون دعوام میشه و دوستامو پیدا نمیکنم و مجبور میشم خودم تنها برگردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از تجربیاتی که تا به حال آموخته اید در زندگی روزانه تان استفاده کنید. می خواهید به اهدافتان برسید و موفق باشید. می خواهید که نظراتتان را آزادانه ابراز کنید و از حقوق خودتان دفاع کنید و ماهیتی رقابت جویانه دارید. دوستان شما اما بی خیال و ریلکس هستند و مانند شما مسئولیت پذیر نیستند. آنها به منافع خودشان فکر می کنند و می خواهند اعتبار خودشان را بالاتر ببرند و از ارزش و اعتبار شما کم کنند. شما می دانید که دوستان واقعی شما را در سختی ها تنها نمی گذارند و نه اینکه صرفا در خوشی ها همراه شما باشند. شما سعی می کنید که هارمونی و هماهنگی را در زندگی تان حفظ کنید. شاید شما در موقعیتی در زندگی تان درست رفتار نمی کنید ولی نمی خواهید که قربانی شرایط باشید و دیگران از شما سو استفاده کنند. گاهی اعتماد به نفستان پایین می آید و برایتان مهم است که دیگران راجع به شما چه بگویند. شما خودتان هستید که زندگی تان را می سازید و می توانید به خوبی از خودتان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.