تعبیر خواب رقابت کردن
اگر کسی در خواب، اراده کند بر کار مشروع و خوبی که انجام می دهد از دیگران پیشی بگیرد و قصد داشت با دیگران رقابت سالمی داشته باشد، در کارهای خیر و خداپسندانه، توفیق می یابد. اگر در دل حسادت را ترجیح می داد، به خیر و صلاح دست نمی یابد. پیشی گرفتن، اگر در اعمال معنوی مثل حج و نماز و کار خیر کردن باشد، بیننده خواب از هر دو سعادت اخروی و دنیایی بهره مند خواهد شد. اگر رقابت کردن تنها به اعمال دنیوی مربوط می شد، به ثروت و مکنت می رسد.
امام صادق (ع) می فرماید: پیشی گرفتن درخواب در کارهای خیر و صلاح، دلیل بر خیر و صلاح دو جهانی است. اگر دید پیشی گرفت در کار شر و فساد، دلیل کند بر فساد دو جهانی.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی دید در کار دین مثل عبادت یا حج و آن جه به این ها شباهت دارد، بر دیگری پیشی گرفت، دلیل که در آخرت رستگاری یابد و او را نزد خدای تعالی ثواب است. اگر از کسی بر کار دنیایی پیشی گرفت، دلیل که عز و اقبال و مال یابد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
sepide : سلام من خواب دیدم دوست پسر قبلیم که خیلی دوسش داشتم ولی الان ارتباط نداریم و من خیلی غصه میخورم. خواب دیدم اومده پیشم و داره توی نصب یک برنامه روی لپ تاپم کمکم میکنه. رفتارش معمولی بود. بعد همینجور که حرف میزدیم یهو گفت وقتی سرما میخورم نامزدم بهم میگه دوتا تیکه گوشت آبپز کن آبشو بخور خوب میشی. (در واقعیت قدیما واسش یه بار این کارو خودم کرده بودم) من تعجب کردم که اون دختر هم این کارو میکنه براش. ناراحت شدم و با خودم گفتم چی جوری جلو من حرف از نامزدش میزنه مگه نامزد کرده. دلم خیلی شکست. بعد دیدم یه دعا روی یه تیکه مقوا روی میزمه و چندتا تا خورده و با خط سبز چاپی کتابی نوشته شده. نفهمیدم دعاش چیه. ولی بالاش بزرگ نوشته بود حسادت و پایینش نوشته بود از طرف آیت الله حق شناس که یکی مراجع تقلید بزرگ بودن در گذشته. تعجب کردم و کمی هم ترسیدم که این دعا از کجا اومده . با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. او به شما فکر می کند و می خواهد که شما روابط اجتماعی تان را با دیگران با برنامه ریزی درست به پیش ببرید و آرزوی موفقیت شما را دارد. او می خواهد بگوید که الان که سردی روابط بین شما را فرا گرفته و شما احساس تنهایی می کنید، بنشینید خردمندانه فکر کنید و ببینید که دلیل این سردی روابط چیست؛ و بعد پخته تر عمل کنید و سعی کنید که عصاره ی این پختگی ( رفتار خردمندانه) را در زندگی تان جاری کنید. دشمن شما فقط حسادت است! و اینکه خیال می کنید که هر کار اشتباهی که کردید احتمالا؛ یکی برایتان جادو کرده ولی به این فکر نمی کنید که شاید اشتباه خودتان است که او را از شما رانده است. تشکر از همراهیتون.
رز : سلام اگر مجدد همین خواب دیده باشم
که نامزدم که از هم جدا شدیم اومد بخوابمدو من بهش گفتم جدامون کردن و گفت میدونم و یه بشقاب غذا اورد نشست رو تخت شروع کرد به خوردن
ممکنه جریان فهمیده که چه کسی مسبب جدایی بوده بخاد برگرده؟
فریبا هراتی
: سلام. اینکه شما بگویید جدایمان کردند و یا او بگوید جدایمان کردند، هیچ کدام خبر از برگشت نمی دهد بلکه فقط علم به دلیل جدایی شما است.
رز : سلام خواب دیدم نامزدم که ازهم جداشدیم اومده و با روی خوش روی تخت نشسته و بهم میگه میدونم مارو ازهم جدا کردن
بیدارشدم مجدد خواب رفتم
خواب دیدم دختری که رقیبم میدونستم خیلی زیبا شده و باهم خیلی خوب شدیم و مرتب بهم پیام میدادیم در صورتی که اصلا در واقعیت اینجور نبوده و بمن گفته جوون بودی زیبا بودی
گفتم بدنبودم و شروع به شستن ظروف کردم
فریبا هراتی
: سلام. نامزد شما واقعا احساسش این است که شما را از هم جدا کردند و دختری که رقیبتان می دانید، ذاتا اینطور نبوده و نگرشتان عوض خواهد شد. شما برای چیز بعدی که در مسیرتان قرار می گیرد برنامه ریزی خواهید کرد و قدم بر می دارید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام من خواب ديدم كه دوست پسر سابقم كه عاشقش بودمو منو ترك كرد رو تو يه زمين خاكى بزرگ كه يه عده آدم كه هر كس انگار به يه دليلى اونجا بود ديدم تا ديدمش رفتم كه خودمو يه جورى مثلا اتفاقي كه انگار من حواسم بهش نيست و نديدمش تـو راهش قرار بدم كه اون منو ببينه كه انگار اون منو ديد و ميخواست همين ترفند رو بزنه و اومد از جلوم رد شد به سمت بيرون زمين خاكي راه افتاد من افتادم دنبالش و به خروجي زمين كه رسيديم دوست پسر سابقم برگشت نگام كرد ببينه من دنبالشم و هر دومون از زمين بيرون اومديم از كنارش رد شدم كه منو صدا زد گفت وايسا ميخوام يه چيزى بت بگم من وايسادم كه باش صحبت كنم كه يه دختر با قيافه معمولى ديدم كه از دور ميومد سمتش و يه جوري كه انگار از دختره خوشش نميومد ميخواست از سر بازش كنه گفت ول كن الان بهم ميگه دوست دختر گرفتي و به رو نيار تا بعد بهت بگم و منم گوش كردم و دنبالشون راه افتادم تا اينكه يه جا خواستم با دختره دعوا كنم و بعد بيخيال شدم دختره دوست پسر سابقمو دوست داشت و گريه كرد و دووست پسرمم يه ذره با اجبار خامش شده بود ،بعدش يهو انگار يه ذره گذشت و خودمو تـو خونه ده سالگيم ديدم و راه رفتم توش و ميگفتم انگار كه بعد از ما ديگه كسى تـو اون خونه نيومده بود
تعبيرش رو ميشه بهم بگيد؟
فریبا هراتی
: سلام. شما هنوز در زمینه عشق دوست پسر سابقتان فکر می کنید و اینکه کنجکاو هستید که به شما توجهی دارد یا نه. البته او گذشته خودش را همیشه در گوشه ای از ذهنش خواهد داشت و علاقه به شما جزیی از این گذشته است. اما امروز او دنیای خودش را دارد و دنبال کسب ثروت و زندگی خودش است. فقط این شما هستید که با فکر کردن زیاد نسبت به او در گذشته مانده اید! آنهم با روحی ساده و معصوم و بچه گانه. که در واقع این به ضرر شماست و باید به زمان حال برگردید و آینده تان را بسازید. عمرتان دارد می گذرد و افسوس گذشته هیچ چیز جدیدی برای شما ندارد. تشکر از همراهیتون.
kavir : سلام کویرم,خواب دیدم در یک پلاژ اقامت داریم,روبه روی سوئیت ما یک برکه ی آب بود که دور تا دورش درخت های بلند با شاخ و برگ بود,شب بود من له برکه خیره نگاه میکردم,من از یک راه روی طولانی وارد سوئیت شدم,دیدم پسر عموم که سابقا دوسش داشتم اونجا ایستاده,گوشیم زنگ خورد,انگار با یک مرد جدید رابطه داشتم یا تظاهر کردم جلوی پسر عموم که فکر نکنه منتظرشم,دیدم با یک خشم و کینه اومد گوشیمو از دستم گرفت و گفت نمیبینی دوست دارم,تو دلم گفتم بازم نمیشه و ناراحت بودم,تو خواب دوسش داشتم,ما در واقعیت دیگه با عموم ارتباطی نداریم و سال هاست من هیچ ارتباطی با پسر عموم ندارم و کاری کرد ازش متنفر بشم,اما مدام میاد توی خوابم و میگه دوسم داره,با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما آرمانهای بلندی برای زندگی تان در نظر گرفته اید ولی از نظر احساسی، احساس رکود و بی تحرکی دارید و هیچ اتفاق جدیدی در جریان نیست. او شاید از آن گروه مردهایی است که می خواهد با تمام زنان دنیا خوش باشد ولی اگر کسی با خانواده اش نظر بدی داشته باشد، از خودش غیرت نشان می دهد! یک شخصیت بی منطق و صرفا حسود. شاید هم به شما در واقعیت فکر می کند ولی به خاطر مسائلی که در گذشته اتفاق افتاده جرات اقدام برای خواستگاری شما ندارد. تشکر از همراهیتون.
Nazanin : باسلام
ساعت ۵ و نیم صبح روز یکشنبه خواب دیدم یکی از دوستای قدیمی که خیلی ازش خبر ندارم در مورد دوست پسرم پرسید که باهاش در ارتباطی و من اظهار بی اطلاعی کردم و گفتم اون دوست پسر من نیست چون ازش خبر ندارم بعد بهم گفتش با یه خانمی که پزشک هست دارن از ایران میرن حتی کارای اون خانم و زمان انتظار برای ویزا تموم شده.
ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما به خواسته و آرزوی خودش رسیده است و به ثروت می رسد. او چشم انداز تازه ای در زندگی اش پیدا می کند و شرایط زندگی اش متحول می شود. شاید قصد سفر داشته و قصدش را عملی می کند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام ..خسته نباشید .. من به تازگی خواب یکی از همکلاسی های پسرمو دیدم که با هم مدت کوتاهی دوست بودیم .. بعد از مدت زیادی خوابشو دیدم که انگار یه جایی تو همون محیط دانشگاه هست با همون دوست همیشگی خودش ..منتها خودش که چشم و ابرو مشکی هست قیافش کمی عوض شده و ریش و سیبیل خرمایی انگار پیدا کرده بود . بعد من با یکی از دوستای خودم تقریبا روبروش نشسته بودم و دوستم بهم میگفت که میدونه که تو اینجایی ولی از روی عمد نگاهت نمیکنه .. من خیلی بهش نگاه نکردم تو خواب فقط یه لحظه دیدمش که انگار سرشو خم کرده بود به حالت قایمکی و با یه دختر دیگه ای که اصلا خوش قیافه هم نبود صحبت میکرد انگار خودشو میخواست سرگرم کنه فقط که نگاهش به من نیوفته. من تو خواب هیچ احساسی بهش نداشتم نه نفرت و نه عشق فقط از خودم میپرسیدم نکنه دیگه از ظاهر من خوشش نمیاد و اون چهره ها رو میپسنده. ممنون میشم تعبیرشو بگید .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست قبلی شما الان خونسرد تر و بی خیالتر از قبل است و می خواهد خودش را نسبت به شما بی تفاوت نشان دهد و همه فکر و ذکر او جمع کردن پول و ثروت است. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام وقتتون بخیر من متاسفانه موضوع خوابم رو که مربوط به رقیب عشقی است پیدا نمی کنم کجا باید خوابم رو توصیح بدم ممکنه راهنماییم کنید ؟ ممنون
فریبا هراتی
: سلام. همینجا در صفحه رقابت کردن کامنت خود را ذکز کنید.
رویا : با سلام واحترام
خانم هراتی عزیزم، خواب دیدم، دوست دختر سابق شوهرم وارده زندگیم شده و قرار شده با ما زندگی کنه، دیدم روی تخت ما اونطرفه شوهرم میخوابه و دائم با شوهرم در حال عشق بازی و بوسیدن هستن و من شاهده این صحنه هام، تصمیم گرفتم جدا شم و یک سری از وسایلمو دارم از خونه جمع میکنم و میبرم، از جمله خوشخواب، آینه، برنج و ...
بعد رفتم خونه ی پدریم و دست بکارای بزرگی زدم و حسابی ادم بزرگی شدم.
میشه لطفا برای تعبیرش راهنماییم کنید.
سپاسگزارم
فریبا هراتی
: سلام. شوهر شما پولدار خواهد شد و شما هرچه بخواهید او در اختیار شما قرار خواهد داد. عشق شما به هم بیشتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
طيام : سلام.خواب ديدم يجايى هستم كه كلى اتاقك داره مثل سفره خونه و كسى كه دوسش دارم با يه دختره و خواهر دختره ميره تو يكى از اتاقك ها و من ميدونم كه اينا الان باهمن.من به يه پسرى كه بهم پيشنهاد داده بود اما قبول نكردم بخاطر عشقم،،زنگ زدم بياد اينجا براى لجيازى و چزوندن عشقم. ورفتم اتاقك كنار اينا كه يه پرده بينمون فاصلس رزرو ميكنم و اونجا ميشينم اونا تعجب ميكنن .پرده رو ميكشم كه نبينيم همديگه رو اما عشقم دقيقا كنار من پشت پرده نشسته و پاهاش درازه و همش نگاهم ميكنه و به صفحه گوشيم كه عكس خودش بود نگاه ميكنه و ميگه اِ اين عكسم و برام بفرست(اون دختره هم ميشنوه) من براى اينكه اون دختره نفهمه ميگم نخير من هيچ عكسى از تو ندارم.جلو اونا به اون پسره زنگ ميزنم ببينم كجاست ميگه ببخشيد كنسل شد امشب نميتونم بيام.يهو ميبينم اون دختره نيست و عشقم خيلى راحت با من حرف ميزنه و خودش و بهم نزديك ميكنه من ميگم چيكارميكنى اون ميبينه ميگفت نه با خواهرش رفته سوار اسب شدن.دائم نزديكم ميشد دستم و ميگرفت و قشنگ گرماى دستش و حس ميكردم جدا ميشدم ميگفتم نكن دلم تنگ شده نميتونم تحمل كنم اما اون يكسره خودش و بهم نزديك ميكرد جلو چشم ديگران و حتى من و بوسيد و هى محكم بقل ميكرديم همديگه رو.بهش گفتم شانس آوردى اون پسره كنسل كرد نيومد وگرنا واقعا داشتم ميرفتم با يكى ديكه.باز بقلم ميكرد انگار خيلى دلتنگ بود.همش فكرميكردم چطور اون دختره ميدونست اما رفت مارو تنها گذاشت اون كه خيلى براش مهم بود ما باهم نباشيم نكنه نقشه اى داره.يهو اون دختره اومد مارو ديد شروع كرد به دعوا اما من گفتم چيه ميخواى بندازيش زندان؟بخاطر پول؟بخاطر من؟دوسِت ندااااره چرا ول كن نيستى مگه نميبينى منو دوست داره.برخلاف تصورم عشقم ازش نترسيد و مستقيم بهش اگفت آره تو توهم زدى كه دوست دارم..ندارم دست از سرم بردار.....(من ٣ماهه هيچ ارتباطى با اين پسر ندارم و خوابشم نميديدم اصلاً.اين دختر هم تو واقعيت رقيب من بود.)ممنون ميشم تعبيرش رو بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید زیر بار فشار تصمیماتی که باید در زندگی بگیرید دارید له می شوید و نیاز به حمایت روحی و عاطفی از طرف عشقتان دارید. او هم همین احساس را دارد و مضافا به اینکه به دنبال کسب ثروت هم هست. دختری که رقیب شما بوده، زندگی اش خوب شده و به آرزوی خودش رسیده و سرش جای دیگری گرم است و اگر دوباره پشیمان شود و برگردد، احتمال قوی دوست پسر شما به او توجه نخواهد کرد. اما شما و دوست پسرتان، هم از هم عصبانی هستید و هم دلتنگ هم هستید و این روابط نزدیک شما در خواب، اشتیاق هر دوی شما و دلتنگی تان را نشان می دهد. شما هم سعی کردید که سرتان را به کاری گرم کنید که از فکر او بیرون بیایید اما نشد. تشکر از همراهیتون.