کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب رنگین کمان

اگر در رنگین کمان رنگ سبز برتری داشت، دلیل خیر و برکت و اگر رنگ زرد بیشتر بود، بیماری و مرض و رنگ سرخ نشانه مناقشه و خصومت درآن دیار است.

لوک اویتنهاو می گوید :دیدن رنگین کمان نشانه این است که کارهای خوبی در شرف وقوع است. اموری که در زندگی امیدوار کننده هستند. اگر کسی که قصد ازدواج دارد این خواب را ببیند، پیمان ازدواج او با شادی بسیار همراه خواهد بود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

34 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Arezou

Arezou : خيلي ممنون از لطفتون خانم هراتي عزيز. به روي چشم ممنونم

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۷:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا میکنم.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۲۵:۰۱
Arezou

Arezou : سلام خان هراتي عزيز. خواب عجيبي ديدم و خيلي طولاني سعي ميكنم قسمت هاي مهمشو براتون بنويسم ، خواب ديدم با يه عده اي تو يه دريا يا درياچه بزرگي هستيم يادم نيست ميشناختمشون يا نه اما روي يه تخته بزرگ در حال حركت بودم و بقيه توي آب اما تخته همش حركت ميكرد منم ترجيح دادم بپرم توي آب و شنا كنم از قبل از پريدن يه رنگين كمان زيبا تقريبا نزديك بالاي سرم ديدم كه توجهمو جلب كرد و به اين فكر بودم آب سنگين منو ميكشه پايين اما تو آب كه رفتم راحت شنا ميكردم ! تو آب داشتم همش به اون رنگين كمون نزديك ميشدم و از ديدنش لذت ميبردم و بالاخره رسيدم به مقصد انگار تو سفر بودم يه خانه اي يا هتلي و گرفته بودم كه خيلي شيك بود تمام ملافه ها وتخت و وسايلشو هم گفته بودم برام شستشو كرده بودن تميز باشه، قبل رفتن به اونجا انگار با آقايي كه الان قهريم باهم بوديم رفته بوديم بيرون من پتومو مثل جادر سرم كرده بودم يه جا كبوتري و ديدم كه داشت تخم ميگذاشت تخمش بيشتر اومده بود بيرون اما يه بخش كميش مونده بود يكهو اومد رفت زير لباس من به فراز گفت كبوتر رو درش بيار الان تخمش ميافته حيوني، كمك كرد كبوتر و از لباسم درش بياريم كه يه آقايي (بسيجي)گير داد به من كه اين چه وضعيه اومدي تو خيابون با هم چه نسبتي دارين خونتو كجاست من گفتم همينجاست بعد با هم رفتيم توي اون خونه وارد كه شديم ديدم همه جا رو برام تميز كردن انگار هوا يكم سرد شده بوده شومينه رو هم روشن كرده بودن برام تمام چراغ هاي خونه هم روشن بود . رفتم سمت شومينه كه يه ميز وجابجا كنم ديدم يه قسمت تار انكبوت هست براي اينكه ببينم چقدره چندتار مو خودمو كه داشت ميريخت برداشتم فوت كردم به سمت تار كه بچسبه به اون تا بتونم ببينم چقدره كه تميزش كنم در همين حين به فراز گفتم ميموني اينجا يا ميري گفت من اينجا رو بيشتر دوست دارم تا اونور رو ، و از خواب پريدم

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۳:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی احساساتی دارید. می خواهید که به خودتان قوت قلب بدهید و امید تازه ای در زندگی تان داشته باشید. سعی می کنید که اراده تان را قویتر کنید و فکرتان را آزادتر بگذارید و بی خیالتر باشید. شما ترسهایتان را کنار می گذارید و منطقی تر خواهید بود و روی احساستان کنترل کاملی خواهید داشت. امید و شادی به زندگی تان راه پیدا می کند. فکرتان راحت خواهد شد. به عادات قدیمی تان پایان می دهید و هویت تازه ای پیدا خواهید کرد. زندگی تان تحولی مثبت خواهد یافت. امنیت و گرمی و رفاه خواهید یافت. خبرهای خوشی خواهید شنید و ثروت و سرمایه تان زیاد خواهد شد. از غم رها می شوید. گرمی و عشق به زندگی تان ره می یابد. زنی شاید سعی کند که نقش کنترل کننده در زندگی شما ایفا کند و شما می خواهید بدانید که نگرانی های شما برای او مهم است یا خیر. شما می خواهید که حرف شما برای عشقتان سر باشد و او به شما بیشتر از همه اهمیت بدهد. یادتان باشد که برای رسیدن به موفقیت، باید بلد باشید با همه تعاملی مثبت داشته باشید و عاشق شدن به منزله ی تاریک دنیا شدن و با عشق به غاری رفتن نیست!! تعامل با مردم یک هنر است و اعتبار شما را پیش عشقتان بالاتر خواهد برد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۳:۴۴
shabnam

shabnam : سلام خانم هراتی عزیزم
خواب دیدم که تو حیاط دانشگامو چادر سرمه وهوا ابری و عصره ،دورازچشم همه میخوام سوار ماشین پسری بشم و تند بسمت بیرون میرم،کفشم مشکی زنونه وگشاده و اذیتم میکنه و چادر سرم نیست ومیگم کاش مانتو شیک تنم بود.تو کلاسادارن امتحان دینی میدن،ازم میخوان امتحان بدم اما من نخوندم چون فصل امتحانات اونا زود شروع شده بود.یکسری پسر عصوتئاترهستن دورهم جمع شدنو پوسترهاشونو میبنم که قبلنا رونق و کیفیت بیشتری داشتن و یهو دعوا و کتک کاری میکنن وبسمت نگهبانی همدیگرو دنبال میکنن ویهو توخیابون بسمت هم یه نارنجک پرتاب ویه اتش خوشرنگه زرد و نارنجی وشعله ور و دود واسیب نداره .اینجا در خروجی امامزاده شهرمون شده شیلنگ اب از داخل مامزاده میارم و خاموش میکنم(دقیقا شیلنگ خونمونه) پام یه کفش اسپرت سفید نو و مدلشو دوس دارم ولی تو گِل و چمن امامزاده رفت وامد کردم، گلی و کهنه شده و حالا اتش روی سقف ساختمان اداری امامزاده شعله ور شده و کارمنداش اتش رو جدی نمیگیرن چون گرمایی حس نمیکنن، براحتی خاموش میکنم و دود خسارت نداره خوشحالم ک از پس کارا بر اومدم.از اسمان رنگین کمان بصورت کج رنگ نارنجی و اجری و پهن وازجنس ابره روی همون سقف ها فرود میاد و نگو اتش از انتهای رنگین کمان بیرون میومده! الان کم شعله شده خاموش کنم دوباره میادو میدونم بی ازاره بیخیالش میشم. اسمون آبی وتازه افتاب طلوع کرده . مردم عکس میگیرن از رنگین کمان، میام خونه ودوست پسرم که مدتیه از هم دور شدیم،بهم اس میده که" ازم خبری نمیگیری با اینکه شنیدی حادثه ای واسم افتاده"! ج نمیدم( چون تواقعیت خودش خواسته تنهاش بذارم و واقعا هم دیروز دچار حادثه شده )!زنگ میزنه ،جلوی جمع مجبورمیشم جواب بدم ولی سردم و فامیلیشو رو سیو کردم!!
خانم هراتی ینی میخواد حالشو بپرسم؟
بعد اینکه میخوام یه نقشی بازی کنم، خواب میگه که کارم عاقبت خوبی داره؟

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۲۹:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما می خواهید درکتان را بالا ببرید ولی نمی خواهید که افکارتان را با کسی در میان بگذارید و دلتان گرفته است. شما می خواهید که از آن پسر تبعیت کنید ولی نمی خواهید که کسی از افکارتان مطلع باشد و عجولانه تصمیم می گیرید. شما خودتان را دست کم می گیرید و اعتماد به نفستان کم شده است، و نمی توانید جلوی این پسر احساستان را مخفی کنید. شما نمی دانید که کارتان شرعا صحیح است یا خیر. شما می دانید که خیلی از پسرها فیلم بازی می کنند و قبلا بیشتر از این حرفها دخترها را گول می زدند ولی الان دیگر نمی توانند و از این جهت الان بیشتر عصبانی می شوند و رک تر و صریحتر صحبت می کنند. شما از امامزاده ی شهرتان می خواهید که در حقتان دعای خیر کند تا خداوند به مشکلات و به استرس شما پایان دهد. شما نگرش تازه ای نسبت به زندگی پیدا کرده اید و فقط می خواهید سفید بخت باشید و راحت زندگی کنید و زندگی را سخت نمی گیرید ولی فکرتان خیلی ناراحت است و غصه خورده اید. مشکلات مردم بسیار زیاد است و خیلی ها استرس دارند و شما برای همه دعا می کنید که مشکلات همه حل شود چون می دانید که کسی زیاد به حال مردم توجه ندارد. دعای خیر شما در حق مردم مستجاب می شود. امید و آرامش به ذهن شما راه می یابد ولی خودتان هنوز آرامش نگرفته اید و استرس دارید. شما شروعی تازه خواهید داشت و نور امید به زندگی تان راه می یابد. او انتظار دارد که شما حالش را بپرسید حتی اگر به شما گفته باشد که رهایش کنید. باید به او زنگ بزنید. هرگز نشان ندهید که نسبت به او بی تفاوتید. مردها هم انسانند و مثل زنها گاهی نیاز دارند که ناز کنند. شما باید سیاست داشته باشید. در خوابتان جایی ننوشته اید که می خواهید نقش بازی کنید ولی اگر قبل از اینکه خلاصه کرده باشید این را نوشته بودید، خوابتان اشاره به این دارد که باید سیاست داشته باشید. انسانیت به خرج بدهید و حالش را بپرسید. این کار مقام و احترام شما را بالا می برد و اگر این آقا شعور کافی داشته باشد شما را به خوبی و مهربانی خواهد شناخت و تعبیر برعکس از کار شما نخواهد کرد. انسانیت خودتان را نشان دهید و کاری به فکر او نداشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۲:۰۰
shabnam

shabnam : سلام خانم هراتی عزیزم
پریشب خواب دیدم که تو حیاط دانشگامو چادر سرمه و هوا نزدیک غروب ابریه ،دورازچشم همه میخوام سوار ماشین پسر دانشگامون بشم که تازه باهاش اشنا شدم و دارم تند بسمت نگهبانی دانشگاه میرم ، کفشم مشکی زنونه و گشاده وهی ازپام درمیادو اذیتم میکنه و چادر دیگه سرم نیست ومیگم کاش یه مانتو شیک تر تنم بود .مانتو طوسی رسمی ک زمان دانشجویی میپوشیدم تنم بود.تو مسیر ازدانشکده ها عبور میکنم اما فصل امتحانات ترم اونها زودتر شروع شده و دارن امتحان عمومی دینی میدن و مسیولانش نمیگدارند من عبور کنم ،چون کسی حق نداره تو محوطه باشه زمان امتحان، و ازمن میخوان امتحان بدم اما من نخوندم.یکسری پسر هم که عصو تئاتر هستن دورهم جمع شدن و پوسترهای قدیمیشون رو میبنم که اون موقع ها رونق و کیفیت بیشتری داشتن و یهو بینشون دعوا میشه و یکی داره دیگری رو زیر پاش سرش رو له میکنه و بسمت در نگهبانی همدیگرو دنبال میکنن و منم میرم .یهو اونجا یه بمبی منفحر و یه اتش شعله ور میشه ولی کوچکتر میشه و خوشرنگه زرد و نارنجی درخشانه و دود نداره حتی نمیسوزونه.اینجا صحنه خروجی دانشگاه، در خروجی امامزاده (قبرستان هم داره) شهرمون شده که اتش توی خیابونه نه امامزاده،و میرم تو امامزاده دنبال شیلنگ اب میگردم و جالبه کسی دنبال خاموش کردن اتش نیست و شلنگ شیر ابش کوتاهه و بکار نمیاد( دقیقارنگسبز و اندازه شلنگ حیاط ماست که انگار اوردن اونجا نصب کردن ) و یه شیر اب شیلنگ دراز نارنجی سمت دیگه امامزاده بود،(دقیقا اونم شلنگ خونمون بود) اب رو روی اتش میریزم و خاموش میشه و میبینم پام یه کفش اسپرت سفید نو هست و مدلشو خیلی دوس دارم ولی انقدر تو گِل وچمن امامزاده رفت وامد کردم ، میگم حیف گلی و کهنه شده و حالااتش روی سقف ساختمان اداری امامزاده شعله ور شده و به کارمنداش داد میزنم اتیش، توحه نمیکنن چون گرمایی وسر و صدایی از سقف حس نمیکنن .اتش اونجا هم براحتی خاموش میکنم وحالبه دود و خسارت نداره و خیلی خوشحالم ک از پس کارا بر اومدم، اینحا دوسه تا پسر نوجوان و پسربچه میان کمکم که قبلا با هم تو گروه جهادی بودیم و بهشون‌میگم همه چیز تحت کنترله و تموم شد! تو دلم میگم اگه انباری مون ک جهاز مون توشه اتیش بگیره من بلدم خاموش کنمو سریع جلوی ضرر روبگیرم.ازبالابالاهای اسمان رنگین کمان پهناور و خیلیرصخیم بصورت کج ( نه قوس)که (جنسش ابروبخاره) رنگ نارنجی و اجری داره تشکیل شده و روی همون سقف ها فرود میاد واز انتهاش اتش میاد و دیگه میدونم اتشش بی ازاره و خاموش می کنم دوباره میاد البته با شعله کمترشده و اسمون آبی و تمیز و انگار تازه افتاب طلوع کرده ، دوستمو ک تازه شوهر کرده میبینم ک صورتش روشنتر شده بهم میگه ما یه دختر نوزاد ب سرپرستی گرفتیم. و مردم اومدن داخل قبرستان و عکس میگیرن از رنگین کمان، از اونجا دور میشم و قبرستان پهناور تر از واقعی اش شده دایی و پسردایی ام رو میبنم که روی قبرها وایستادن،عکس ۲ نفره ازم خواستن ازشون بگیرم طوریکه بک گراند رنگین کمان باشه .میگیرم .پسردایی ام از من میخوادعکس تکی بگیرم ازش، که موقع عکس گرفتن ال سی دی گوشیم یهو کوچیک میشه!! میام خونه ودوست پسرم که مدتیه از هم دور شدیم،بهم اس میده و گلایه میکنه که" ازم خبری نمیگیری با اینکه شنیدی حادثه ای واسم افتاده"! ج نمیدم چون ازش دلگیرم و خودش خواسته تنهاش بذارم( راست هم میگه دیروزش دچار حادثه شده بود)!زنگ میزنه ، خواهرم گوشیمو میاروکنجکاوه و مجبورم جواب میدم ولی عادیم و جالبه فامیلیش رو سیو کردم!!
اینروزهاپریشانم،دوستپسرم روزهای سختی رو میگذرونه و حس تنهایی میکنه و از طرفی ازم خواسته تنهاش بذارم.نمیدونم چکار باید کنم؟ بهش نزدیک بشم؟میدونم فایده ای هم نداره.از خدا خواستم راهنمایی ام کنه که این خوابو دیدم.میدونم خوابم‌طولانیه دو تا کسر کنید ک زحمات شما هدر نره.خیلی خداروشاکرم که شما راهنمای دلسوز رو داریم❤

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز با کمال تاسف شما 30 خط خواب ارسال کرده اید و در تمام صفحات سایت هم آمده است که هر 10 خط خواب یک حق خواب از شما کسر می کند و 2 حق خواب هم بیشتر ندارید. پس لطفا یا خوابتان را خلاصه بنویسید و یا این خواب را رمانی ارسال کنید که بیشتر از 2 حق خواب داشته باشید. بنده اجازه ندارم خلاف مقررات سایت عمل کنم. تشکر.

پاسخ
لینک۲۶ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۸:۳۷
Fateme

Fateme : سلام وقت بخیر من هرجند وقت یکبار خواب میبننم که دارم ازدواج میکنم اما لحظه ی عقد که میخوام بله بگم پشیمون میشم و میخوام از اون مراسم فرار کنم یعنی یا خودم پشیمون میشم یا کسی از فامیلام پشیمونم میکنن که بله نگم هردفعه ام داماد فرق میکنه و من از ازدواج پشیمون میشم

پاسخ
لینک۲۰ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۷:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از اینکه نسبت به انجام کاری متعهد شوید، یا نسبت به کسی متعهد شوید، نگران هستید و نمی خواهید که درگیر نا امیدی ها و نا رضایتی هایی که در بیداری شاهدشان هستید؛ شوید. شما احساسات منفی یا سرکوب شده ای را که در بیداری تجربه کرده اید یا از دیگران شنیده اید را در ذهنتان بازتاب می دهید و چون نمی توانید این احساس را به خوبی در بیداری تان ابراز کنید، در خوابتان می بینید که از ازدواج پشیمان هستید. احساساتی که درخواب دارید، معموال بازتابی از چیزی است که در زندگی واقعی حس می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۶:۱۱
Fateme

Fateme : خواب دیدم بارون میاد بعد پنجره رو باز کردم دیدم دوتا رنگین کمون تو اسمونه یکیش عادی بود همه رنگ داشت یکیشم رنگش نیلی و بنفش بود بعد میخاستم از رنگین کمون عکس بگیرم مامانم نزاش منم کلی دعوا باش کردم رفتم بیرون دیدم پدر بزرگم انگشتر فیروزش شکسته داره میچسبونش بهم لطفا تعبیر کنید

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای احساساتی می شوید. از جهتی مثبت اندیش می شوید و امید و شادی به زندگی تا راه می یابد و از جهتی دیگر افکار منفی به ذهنتان راه می یابد. مادر شما نمی خواهد که تصویر ذهنی شما از این افکار منفی همیشه در خاطرتان باقی بماند. او می خواهد که شما مثبت اندیش باشید. پدر بزرگتان سلامت خودش را باز خواهد یافت و قدرت روحی او ترمیم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۴۶:۳۲
Kamran

Kamran : سلام ... خواب دیدم بین چند نفر هستم.... از اسمون به شکم هر کس دو رنگ رنگین کمون وارد شده بود.... بعد خودمو دیدم که هفت رنگ رنگین کمون از اسمون به شکمم رفته بود... یکنفر که عاقل اونجا بود گفت تو تنها کسی هستی که هفت رنگ رنگین کمون رو داره.... همه فقط نهایت دوتا رنگ دارن... براش هم عجیب بود هم به من می گفت خوشحال باش که هفت رنگ رو داری

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۱:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از بین مردم دیگر، احساسات مثبت بیشتری را تجربه خواهید کرد و امید، موفقیت و خوش شانسی بیشتری از جهت پول و پرستیژ و شهرت خواهید داشت. شاید بُعد روحانی شما بیشتر شود و یا درکتان نسبت به بعضی تمایلات نسبت به باقی مردم متفاوت باشد. شما خوشبختی را حس خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۱۶:۳۸
Mehri

Mehri : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم همراه با دوتا از دوستان توی یه خیابان راه میرفتیم که من یکدفعه سمت چپم رنگین کمانی رو دیدم و به سمتش دویدم. رنگینکمان رنگ های طبیعی خودش رو داشت ولی به قدری زیبا بود که من نشستم روی زمین و با لذت نگاهش میکردم و بعد دوستانم رسیدند. رنگیکمان از ما دور بود و رنگ های کم رنگ بودن ولی یک دفعه رنگیکمان نزدیک شد و زنگهایش پررنگ شدند به خصوص رنگ بنفشش که خیلی به چشمم اومد بسیار زیبا و پر از اکلیل بودن. ولی وقتی خواستیم باهاش عکس بگیریم غروب شد و رنگیکمان ناپدید شد. اما من به دوستام میگفتم من مطمئنم این رنگینکمان مال من بود. خیلی ممنونم از وقتی که میگذارید

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما بسیار امیدوار هستید که پول، پرستیژ، شهرت، شانس و خوشبختی و موفقیت به زندگی تان راه پیدا کند. شما در رابطه ای که در آن قرار دارید ( هر چه که باشد) احساس شادی و لذت خواهید کرد و شخصیتی مهربان و دلسوز، موفق و ملایم دارید. شرایطی که در آن قرار دارید عوض خواهد شد و دوران تفکر و ارزیابی شما فرا خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۶:۰۸
montazer16

montazer16 : سلام وخت بخیر.خواب دیدم باچندنفرازاقوام رفتیم یه جایی مثل جنگل چندتادرخت بود ولی دوتاش برام واضح بودن که درخت خیلی بلندوبزرگ وسرسبزبودن.درخت میوه نبودومن تودلم گفتم چقدقشنگن چقدسرسبزه.بعددیدم هواتاریکه وشبه ویه رنگین کمان بزرگ ازروبه روی من ازبالای درختااومده تا کنارتنه ی درخت کنارمن.ویه لحظه گفتم کاش دخترخاله هام وآبجیامم ببینن ودیدم ازاون ور دارن نگامیکنن.من رنگین کمان که روتنه ی درخت کنارمن بود روبادستم گرفتم انگار نرم بود وتودستم گرفتمش ورنگاش پررنگ شدن

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۴۵:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و فامیلتان به مشکلات و مسائل اجتماعی روبرو نگاه می کنید و شرایط امروز، تاریک و منفی به نظر می رسد. ولی با وجود تناقضات و تضادهایی که نسبت به خوش بینی و خوشبختی در زندگی وجود دارد، شما بسیار آرمانگرا و هدفمند و مثبت اندیش هستید. خوشبختی و پرستیژ و آرامش خاطر و موفقیت و ثروت به زندگی شما راه می یابد و این مثبت اندیشی شما باعث خواهد شد که به موفقیت به راحتی چنگ بزنید و در کارهایتان به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۹:۲۲
تیبباا

تیبباا : سلام وقت بخیر من جمعه شب نزدیک اذان خواب دیدم خونه مامانم از پنجره بزرگ آشپزخونه داخل حیاط رو نگاه میکردم که ابر ها از زمین شروع شده بود و رنگین کمان عمودی از لای اونا بالا رفته بود و رنگاش بنفش و صورتی و آبی بود به خواهرم گفتم ببین چقدر زیباس که یهو رنگین کمان تبدیل شد به یه موجودی بین سیمرغ و مار. خواهرم رفت نوازشش کنه یهو موجود گرفت بردش به آسمون. مامانم رفت کمک کنه که اونم گرفت تا نصفه برد بالا.معلق بودن مامانم رو دیدم که آویزون گیر کرده بود به یه قسمتی از موجود، به داداشم دوتا سیخ دادم بده مامانم از خودش دفاع کنه اما همینجوری هاج و واج مونده بود نمیگرفت ببره، که بیدار شدم

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۳۰:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر و خواهر شما نسبت به موقعیتی خیلی خوشبین هستند و فکر می کنند که اگر اقدام به انجام کاری که تمایل به انجامش دارند ، بکنند، به موفقیت و خوشبختی و پول و ثروت و شهرت و پرستیژ می رسند در حالی که این موقعیت به ظاهر فریبنده، در اصل بسیار خطرناک است و نباید خواهر شما یا مادرتان اصرار به شرکت و موافقت با انجام این کار جدید، داشته باشند. اگر خواهرتان این کار یا موقعیت را قبول کند، جایگاه قرص و محکمش را در زندگی از دست خواهد داد. او اول شیفته ی عشق و مهربانی و فداکاری و گذشت کسی می شود که این موقعیت را به او پیشنهاد می کند. مادرتان هم با تصدیق نظر خواهرتان، تمام عمر احساس بلاتکلیفی و استیصال خواهد کرد. این خواب هشداری به شماست که مراقب باشید گول ظاهر چیزی را نخورید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۸:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.