کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب روغن

بعضی از معبران روغن داشتن در خواب را به میراث تعبیر کرده اند و اگر روغن از گوسفند گرفته شده باشد، میراث حلال است و اگر از غیر از آن، در آن مال حرام مخلوط شده است. داشتن روغن گاو منفعتش برای بیننده خواب، از سایر روغنهای حلال بیشتر است.

تعبیر دیدن روغن کنجد، زیتون و دنبه، علم و دانش است. اگر خواب ببینید که روغن زیتون می خورید به مال و نعمت حلال می رسید. اگر در خواب ببینید که دیگری روغن به سر شما می مالد فریب می خورید و کسی که روغن می مالد به شما دروغ می گوید و مکر و نیرنگ در کارتان به کار می برد و اگر شما به سر دیگری روغن بمالید، همین تعبیر را دارد که شما او را می فریبید.

محمد ابن سیرین می گوید: روغن درخواب ، مال و نعمت است. اگر ببیند روغن گاو داشت یا کسی به او بخشید و از آن می خورد، دلیل که هم مال یابد و هم میراث و روغن دنبه و روغن کنجد و روغن زیتون این ها جمله، دلیل که علم و حکمت و دانش یابد و روغن بنفشه منفعت باشد از مردی دهقان. اگر ببیند همه تن وی به روغن آلوده گشته بود، دلیل که بیمار شود.
اگر ببیند روغن بر سر می مالید، دلیل کند بر زینت و آرایش دنیا. اگر روغن خوشبوی دید چون روغن گل و روغن یاسمین و بنفشه و آن چه به این ماند، دلیل کند بر زینت و آرایش دنیا، زیرا که جمله روغن ها خوش است و در تاویل ثنائی نیکو است. اگر ببیند آن روغن ناخوش و گندیده بود، دلیل که مردمان از او بد و زشتی گویند.

ابراهیم کرمانی می گوید: روغن زیت مال و نعمت باشد. اگر ببیند روغن بی اندازه بر سر می مالید، چنانکه روغن از سر او می چکید، دلیل بر اندوه و مصیبت کند. اگر ببیند کسی روغن بر سر وی می مالید، آن که روغن می مالید، از بهر کاری با وی مکر و حیله سازد.

جابر مغربی می گوید: خوردن روغن ها و بر خود مالیدن، جمله آرایش است لکن اگر بی اندازه باشد، غم و اندوه است. اگر ببیند روغن بر سینه خود می مالید، دلیل که سوگند به دروغ خورد.

اسماعیل بن اشعث می گوید: روغن ها به تاویل غم و اندوه است مگر روغن زیتون که خوردن آن ثروت است و در مالیدن بد است. اگر ببیند تن خویش را به روغن زیت مالید، دلیل که سوگند خورد به دروغ و قول خلاف کند. اگر جامه خویش به روغن آلوده ببیند، دلیل که اندوهگین شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: روغن خوش به خواب دیدن، دلیل بر شش وجه است:
  1. زن خوب روی،
  2. کنیزک با جمال،
  3. ثنای نیکو،
  4. منفعت،
  5. سخنهای خوش،
  6. طبعهای نیک.
    و روغن گندیده، دلیل بر سه وجه است:
  1. زن،
  2. مرد فاسق،
  3. سخنهای زشت به انکار.
  4. و بدان که روغن گیر درخواب یاری دهنده و کسی است که با وی بیامیزد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

39 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فائزه

فائزه : سلام مادرم خوابی از من دید، خواب دید من کودک شده ام و از پله های ساختمان بالا میروم در کنار این ساختمان یکی از بستگان قابلمه بزرگی از روغن داغ قرار داده بود، مادرم از ترس اینکه مبادا من در قابلمه بیفتم پشت سر من دنبالم میامد

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۸:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما احساس می کند که شما کم تجربه هستید و به شدت به حمایت او نیاز دارید. شما دارید در زندگی تان پیشرفت می کنید و فامیل شما، احتمالا پیشنهادی به شما می دهد که باعث شود که کارتان راحت تر انجام شود ولی این پیشنهاد او علیرغم ظاهر مثبتی که دارد بسیار خطرناک و استرس زاست و اگر شما ریسک کنید و از روش او پیروی کنید، به اضطراب بسیار شدیدی دچار خواهید شد. مادرتان نمی خواهد که شما قربانی شرایط شوید و می خواهد تمام مدت مراقب شما باشد و از شما پشتیبانی کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۲:۰۷
ناری

ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم با برادرم رفتیم یه مغازه روغن فروشی ک کلا مقدار زیادی به نظر روغن گاو برای فروش داشت روغن زرد و شفاف و براق بود. از مغازه دار دوتا بطری روغن خریدیم یکیش رو پر کرد سنگین بود ازداداشم کمک خواستم. اخرش باخودم میگفتم این روغن زیتون هست اما اصلا شبیه روغن زیتون نبود.
با سپاس

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۵:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به ثروت زیادی خواهید رسید. زندگی تان روی غلطک می افتد و کارها برایتان با سهولت و روان به پیش خواهد رفت. انشالله به نفعتان خواهد شد و آینده ای درخشان خواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۶:۰۱
negar

negar : باعرض سلام و ادب و آرزوی قبولی عزاداریهایتان.مادرم خواب دیدند همراه من منزل داییشونن.خانم داییشون که فوت کردن نشسته بودن.صورتشان درشت تر و جوان تر شده بودو موهاش بلندتر و انگار پیچیده باشن و تاب دارشده بود و پسرشون داشتن کرم می مالیدن به صورت مادرش.مامانم فکر می کرده چرا پسر داییش مادرشو (خانم دای مادرم) را داره اینقدر جوان می کنه.مامانم میگه شما بلد نیستی کرم بمالی بده به من و شروع می کنه مالیدن کرم به صورت ایشان و به پسرداییشون نحوه مالیدن کرم را یاد می دادن.پسر داییش یه بلوز آبی کم رنگ و شلوار سورمه ای پوشیده بودن و میگه دختر عمم بلده.خانم دایی دست مادرم و میگیره و میگه این پسرو اذیت نکن. داره منو آماده میکنه برای برنامش.نمی دونی چقدر خوشحال میشه میاید منزل ماو ناراحته که چرا نمی مونید خونمون. دایی مامانمم تو اتاق نشسته بود ولی حرف نمی زد.مامانم :خانم دایی اخه ببین چه کارایی میکنه .اصل این تو این خونه شمایید ولی یجوری رفتار می کنه انگار قهره.خانم داییش میگه پسرم مثل بچه هاست.بچگانه رفتار می کنه ولی قلبا دوست داره شما اینجا باشید. .پسر داییشم باهیجان میگه برم جوجه کباب بگیرم به من و مامانم اخه دختر عمه می دونم شما دستپختت خوبه می ترسم دستپخت منو نپسندید.مامانم به پسر داییش میگه نمی دونم راجع من بهت چی گفتن و هنوز دختر عمتو نشناختی ولی ایندفعه خانم دای اومدم بمونم حتی اگر بیرونم کنن .خانم داییش میگن نه تورو خدا بمون الان مادرت و برادرتم خوشحالن(مادر و برادر مادرم فوت شدن) و از همه چیز خبر دارن .دایی مادرمم میگه اره پسرم بیا من بهت پول بدم برو براشون غذا بگیر.پسر داییش کت و شلوار سورمه ای می پوشه و با قابلمه می خواد بره غذا بگیره.با این توضیح که در واقعیت یه صحبتهایی در مورد من و پسر داییشون مطرح بود
که در حال حاضربه دلایلی رابطمون سرده. ممنون میشم تعبیر بفرمایید.تو این شبها التماس دعای فراوان

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۰۴:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر همینطور برای شما. روحشان شاد. خانم دایی مادرتان آمرزیده شده و نزد خداوند وجهه ی خوبی دارد و احترام و عزت او بالاست. پسر او از مادرش خیلی تعریف می کند و زیبایی های روح او را برای همه بیان می کند. او مهربان و فداکار و آرام است و منیت در کارهایش از خودش نشان نمی دهد. خانم دایی مادرتان خیلی از پسرش راضی است و نمی خواهد که کسی رفتار او را کوچک و بی ارزش حساب کند. پسر دایی مادرتان خیلی مادرش را دوست دارد و آرزو می کند که روح او همیشه پیش ایشان بماند. او الان کمی افسردگی گرفته به خاطر فوت مادرش و شما نباید رفتار سرد او را دلیل بر بی مهری به خودتان بدانید. شما روابط خودتان را با پسر دایی مادرتان قوی تر خواهید کرد و اینکار باعث خوشحالی مادربزرگتان و دایی تان خواهد شد ( روحشان شاد). پسر دایی مادرتان شخصیتی حمایتگرایانه به خودش می گیرد و سعی می کند که نسبت به شما محبت کند و از شما خواستگاری خواهد کرد. این سردی رابطه از بین می رود . او فقط الان نگران است که شما او را دوست نداشته باشید و چون مادرش مرده نتواند به خوبی در دل شما جا باز کند. اما اگر مادر شما به خوبی با او رفتار کند او سمت شما ترغیب می شود و امواتتان هم می خواهند که شما با هم ازدواج کنید. انشالله خوشبخت باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۳:۵۲
مریم محقق

مریم محقق : سلام خانم هراتی عزیززززززم اولش بگم خیلی دوستون دارم یادتون نرهبعدشم اینکه خواب دیدم یه دبه یه کیلویی روغن حیوانی دستمه انگار یه لحظه قبلش از تو خاک پیداش کردم یه کم ته ده خاشاک چسبیده بود باخودم گفتم که من روغن داشتم و یادم نبود اینجاس و استفاده نکردم ازش
در واقعیت همیشه دوستم از یه خانم مطمئن برام روغن حیوانی میگیره که حدود یکماهه روغنم تموم شده و منتظریم اون خانوم برامون درست کنه
عاشقتونم خانوم عزیزو مهربون ،فرشته ی روی زمین؛))))))

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۳:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. منم دوستتون دارم. شما استعدادهای نهانی و طبع نیکی دارید که برای سهولت و روان سازی کارهایتان می توانید از این استعداد ذاتی بهره ببرید و قدر گنجینه ی وجودی خودتان را ندانسته اید و آن را دست کم گرفته اید. دلی صاف و نرم و ساده دارید و عشق و دلسوزی شما باعث خواهد شد که کارها برایتان هموار پیش برود و منابع مالی تان هم قویتر خواهد شد. روغن زیاد هم نخورید برای عروسها چربی اضافه شیک نیست. :))))) تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۴:۱۸
مریم محقق

مریم محقق : :))))))))))))واااای از دست شماااااا

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۴۸:۱۲
رزیتا

رزیتا : سلام خسته نباشید .خواب دیدم سوار ماشین کنار دست شوهرم نشسته بودم و پسرم و بچه خواهرم هم با مابودند و دنبال یه جایی میگشتیم و یه جا پیاده شدیم و گفتیم همین جاست ومن یک درخت خیلی بزرگ دیدم که فلفل های سبز ریز داشت و شوهرم چند تایی از فلفل ها رو چید و داد به یه مرد غریبه و گفت بخور ولی اون گفت که روزه هست . و اون طرف تر فلفل دلمه های سبز توی یه باغچه بودند بعد من یه سنگ قبر دیدم و یه نفر یک دیگ بزرگ برنج پخته گذاشت روی سنگ قبر و یه خانم از اقوام ما که فوت شدند ومن صداش رو میشنیدم و حضورش رو حس میکردم ولی نمی دیدمش به من گفت دستت رو بگیر ومن دوتا کف دستم را کنار هم گرفتم و اون خانم یک بطری روغن رو خالی کرد کف دست من و دست من مملو از روغن شد و از همه جای دستم‌ روغن میچکید ورنگ روغن هم یه کمی سبز میزد و به من گفت که روغن ها رو بریز روی برنج ها ومادرم هم میگفت این قدر روغن نریز برنج ها خیلی چرب میشه و بد میشه ولی اون خانم اعتنایی نمیکرد و همینطور روغن ها رو میریخت توی دست من.با تشکر .

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۹:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از همسرتان تبعیت می کنید و او کنترل زندگی شما را بدست گرفته و زندگی شما به سمت مثبت متحول می شود. انرژی شما و نشاط تان بیشتر خواهد شد و نگرانی هایتان را کنار می گذارید. باید خیرات کسی که دیده اید که در دستتان روغن می ریخت فاتحه و قرآن بخوانید و یا غذای نذری بدهید و او دعای خیرش پشت سر شماست ( روحش شاد). در کار شما سهولت و آسانی بوجود می آید و نرم و راحت به اهدافتان می رسید و ثروت و سرمایه ای بهم می زنید که زندگی تان مرفه خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۱:۵۶
مینو

مینو : با سلام خواب دیدم خونه قدیمی پدرم هستیم یه دیگ بسیار بزرگ روغن گذاشتیم زیرش روشنه و داره به نقطه جوش میرسه بالای دیگ روغن یک دبه خالی سرکه وردا بود که روغن از دیگ میجوشید میومد بالا داخل دبه و داشت به دمای سرخ می رسید و شعله قرمز اتش رو دیدم. بلافاصله گازو بستم که خداینکرده منفجر نشه دنا اومد پایین.ظرف های کوچکتری هم بودن که خودبخود روغن شفاف داخلشون جوش میزد خواهرم انگشتشو داخل میکنه ولی نمی سوزه،مهمون اومده بود برای مادرم منو خواهرام سه تایی حاضر میشیم بریم کربلا، خواهرام چادر داشتن ولی من قد بسیار بلندی داشتم وزیبا لباس چسبون یکسره تنم بودموهای سرم با شال مثل عمامه پیچیده بود. روده بزرگ من معلوم بود یه لوله آبی رنگ روشن داخل روده ام بود که از نصف قسمتهای روده رنگ ابی بچشم میومد، بسیار بلند بودم و در کربلا که به ما اتاق میدن وارد میشیم میبینم روی تخت ،پدر مرحومم با کاپشن کلفت نو خوابیده.خواهرم دست میذاره داخل کاپشن و موبایل پدرمو در میاره. ممنون از تعبیر شما

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۶:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تمایل دارید که کارهایتان روانتر و بهتر به پیش برود ولی دلتان شور می زند و در مورد چیزی عصبانی شده و جوش می آورید. شما سعی می کنید که خونسردی خودتان را حفظ کنید. شما نگرش یا قصد انجام کاری را دارید که به خاطرش بسیار هیجان زده هستید و اشتیاق زیادی در وجودتان هست که هدفتان را عملی کنید. شما بیشتر از حد توانتان زحمت می کشید و اشتیاق به خرج می دهید. شما می خواهید کار خیری انجام دهید که ثواب زیارت کربلا برایتان نوشته شود و امام حسین ع از شما راضی باشد. شما دلسوز، شجاع و با جربزه هستید و سعی می کنید که خردمندانه از خود گذشته و فداکار باشید. مقام شما بالاست و ایمانتان قویست. روح پدرتان شاد. او از دعاهای خیر شما احساس حمایت بیشتری می کند و در آرامش به سر می برد. خواهرتان می خواهد با پدرتان بیشتر ارتباط داشته باشد و از حال او با خبر باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۱:۰۷
Neda

Neda : سلام خانم هراتی گلم خسته نباشید.من خواب دیدم انگار در جایی هستم با دوستم و یک اقای جوانی که اشنایی مختصری باهاشون دارم سوار ماشین شدم من در جلو ایشون عقب(در واقعیت هم زیاد از ایشون خوشم نمییاد.و من هی منتظر بودم دوستم بیادش)بعد پیاده شدم و دیگه تنها بودم. دم ی دکه ای که اش میفروختن و غذا. گفتم اینجا میمونم تا فرناز دوستم بیاد.ولی احساس کردم زیاد خوب نیست کمی ترسیدم.بعدش رفتم پشت میز صندلی نشستم.که هم منتظر شم هم برام اش بیاره.که دیدم دو تا روغن توی کیفمه ی روغن زیتون و یک روعن دیگه روغن مایع.که روغن مایع بالاش خراب شده بودپلاستیکش شکسته شد اون اقای مسن صاحب دکه گفت درستش میکنم کمی روعن هم ریخت توکیف لوازم ارایشم.بعدش من رفتم ی رستوران یا غدا فروشی کوچیک که چیزی بخورم که دبدم صاحب اون دکه که اش میفروخت اونجا بود مودبانه ازم پرسید چرا رفتی داشتم اش گرم میکردم منظورش اش رشته و توی خواب هم اش رشته توی ذهنم بود.گفتم بهش فک کردم ندارین یا طول میکشه.البته نمیدونم داشتم با اون اقا میحرفیدم ی اقای مسن خوبی بود.بعدش رفتم سوار یک‌ماشین شدم که رانندگی هم میکردم خودم از روی پل رد شدم دو سه نفر روی پل بودم و اروم خیلی اروم با ایینهی ماشین خورد به خانمی و کمی ناراحت شدم گفتم نکنه دردش گرفت.و من در مسیر رانندگی روی پول توی فکر دوستم فرناز بودم خودشو بهم برسونه و بعد از پل یک حالت جنگل مانند بود که پاییزی بود با بزگهای نارنجی و زرد بسیار زیبا مثل تابلویی نقاشی انقدر زیبا بود که محو زیبایش شدم که گفتم بعدش وارد اینجا و این محل زیبا و بینظیر میشم و بعد از خواب بیدارشدم.ممنونم از زحماتتون خانم هراتی عزیزم

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۴:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما دوست ندارید که آقایی که از او خوشتان نمی آید تحت هیچ شرایطی نزدیک شما باشد. شما می خواهید فکرتان مستقل باشد و اختیاردار خودتان باشید. کارهای شما برایتان روان و ساده و راحت پیش خواهد رفت و به ثروت می رسید. شما گشایش کار خواهید یافت و نگران مسائل احساسی زندگی تان نباید باشید. زندگی شما متحول خواهد شد و فاز جدیدی از زندگی تان را شروع خواهید کرد. ممکن است که اشتباهات مختصری دز زندگی تان انجام دهید و کمی ضرر مالی کنید. مرحله ی جدیدی از زندگی تان شروع می شود و منفعت و پاداشی به خاطر سخت کوشی هایتان خواهید گرفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۸:۱۸
چکاوک

چکاوک : سلام من خواب دیدم با یه مردی همکارم و برای کاری رفتیم بیرون .جایی من نشستم رو زمین استراحت کنم اونم کنارم نشسته ..چند تا موی سفید تو موهاش میدیم حس خوبی بهم داشتیم من صورتم رو به صورتش چسبوندم و با بغل لبم چندبار بوسیدمش اونم متقابلا و حتی مایلتر ..که من سرم رو کنار کشیدم و دوباره نزدیک کردم دم گوشش گفتم ناهار بریم بیرون مهمون من او لبخند زد ..در ادامه گفتم من روغن میخوام بخرم اونم منو برد جایی که روغن داشتن و من از بسته های ۵ و ۱۰ کیلو یه بسته ۱۰ کیلو برداشتم اما سرم گرم شد کمی روعن اب شد اون اقا هم رفته بود جایی.. دوباره دادم روغن رو بزارن تو فریزر تا وقتی اون اقا اومد بریم ناهار سفت شده باشه ...ممنون

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۳:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار خواهید یافت و کارهایتان را با شوق انجام می دهید و همه چیز عالی به پیش خواهد رفت. تجربه ی شما بیشتر از قبل شده و ثروت و رفاه بیشتری خواهید داشت. شما به دستاورد بزرگی در زندگی تان خواهید رسید و خونسرد و ریلکس شاهد موفقیت هایتان خواهید بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۳:۰۸
IRAN

IRAN : سلام مادرم خواب دیده دوسته برادرم یک کاسه سرامیکی که روغن حیوانی داشت به مادرم داد و مادر هم پولش رو داد ممنون از تعبیرتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۴:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما گشایش کار می یابید و به ثروت می رسید. غم ها از زندگی تان خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۰:۵۳
Xanum

Xanum : سلام خواب دیدم تو یه ظرف سفید سرامیکی روغن حیوانی بود که ذوبش کردم روی گاز

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۹:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما عشق را در وجودتان جاری می کنید و اجازه می دهید که عشق و دلسوزی بیشتری در زندگی تان جریان پیدا کند. باعث می شوید که کارهایتان روانتر و بهتر به پیش بروند. صاف و صادق رفتار می کنید و ثروت و محبت را در زندگی تان جاری می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۰:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.