تعبیر خواب ریمل
اگر زنی در خواب ببیند که برای آرایش به چشم ریمل یا سرمه زده، تعبیرش غم و اندوه است ولی اگر سرمه را به نیت روشنایی چشم بزند، تعبیرش نیکو است. اگر مردی ببیند که ریمل می مالد، خوب نیست. نوشته اند که چشم در خواب دین است و سرمه روشنایی چشم است. برخی از معبران آن را مال و خواسته دانسته اند و معتقدند کسی که ریمل یا سرمه می مالد به مال و نعمت می رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
afsoon : سلام خانم هراتي عزيز.من خواب ديدم كه توي خواب دارم به مژه هام ريمل مي زنم مژه هام بلند و زيبا و مشكي شده بودن طوري كه هرقدر پلك هام رو تو اينه ميديدم از ديدنشون سير نمي شدم چشم هام خيلي زيبا شده بودن ممنون ميشم تعبيرش را بفرمايين.
فریبا هراتی
: سلام. شما چشمهایتان را خوب باز می کنید و نسبت به یک رابطه یا یک موقعیت توجه بیشتری نشان خواهید داد. شما وجهه ی خوبی نزد دیگران پیدا می کنید و به عنوان یک آدم عاقل که دیده ی بصیرت دارد شما را خواهند شناخت. تشکر از همراهیتون
ninaa : سلام. در خواب دیدم دو تا دندانهای اخر اسیاب سمت چپ پایین رو که جدا شده بود دارم سرجاش میذارم. بعد یه مدت دوباره رفتم جلوی اینه درشون اوردم تا دقیق تنظیم کنم تا مثل اولش جای خودشون باشند و جرمای کثیف چسبیده بهش رو هم کندم و نگران هم نبودم چون فکر میکردم جوش می خوره. بعد خودم رو تو محیطی دیدم که قبلا خانمی بین من و کسی رو که به من علاقمند بود با تهمت جدایی انداخت. دیدم یه دالان غار مانند هست و این خانم وارد اونجا شد. داخل اونجا پر از سیاهی بود. منم رفتم داخل اونجا ، چندیدن در تو در تو و تاریک داشت تا به اخرش رسیدم و دیدم یه موجود پلید شیطانی چندین بچه رو حبس کرده و اون خانم دشمن هم اونجاست. من برای مقابله شروع به خوندن سوره حمد کردم و اون موجود شیطانی هم می خواست با سنگ بکوبه روی سر من. تا اینکه پلیس از راه رسید. در صحنه بعد دیدم اون خانم دشمن به مژهاش ریمل زده و درستشون کرده و فرشدند و قشنگ. سر یه کلاسی هستیم که اون خانم پشت سر من چند صندلی عقب تر هستند. مدرسش هم اون اقایسست که اختلاف انداخته( البته در واقعیت هم مدرسند). با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما رابطه تان را با خانم هایی که در فامیلتان ارتباط درستی با ایشان ندارید، ترمیم می کنید و اجازه نمی دهید که بین شما اختلاف وجود داشته باشد و حرف بدی راجع به شما بزنند. آنها را توجیه می کنید. خانمی که بین شما را جدایی انداخت، فکر تاریک و بسته ای دارد و به ارتکاب به گناه فکر می کند. شما می خواهید افکار او را کشف کنید. افکار شیطانی و بدجنسی و خباثت او فقط می تواند کسانی را تابع او کند که تجربه ی کافی ندارند و زود گول می خورند و بچه بازی در می آورند. شما برای دفع شر دشمنانتان باید سوره ی حمد بخوانید و افکار منفی قادر نخواهند بود ذهنیت شما را خراب کنند. شما به امنیت خواهید رسید و عدالت الهی در مورد شما برقرار خواهد شد. این خانم چشمهایش را باز کرده و حواسش به این است که این آقا به شما توجه دارد یا خیر. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم این خواب را از زبان خواهر مجردم براتون مینویسم : خواب دیدم ی ریمل خریده بودم که شیشه ش صورتی بود و شبیه شیشه لاک بود که محتویات درونش معلوم نبود. گذاشته بودمش تو کمدم. و انگار خواهر کوچکم به دوستش قرض داد که یکبار استفاده کند. بعد که ریمل را پس گرفتم دیدم که خالم هم بدون اجازه من برده استفاده کرده و حالا گذاشته سرجاش خیلی ناراحت شدم که بدون اجازه برداشته . اومدم استفاده کنم دیدم اصلا ریمل نیست و لاک دخترش رو به جای ریمل من عمدا گذاشته، متوجه نشده بودم که ریملم نیست چون دقیقا مشابه ریملم بود و انگار ریملم دوتایی بود که مکمل هم بودن( یک شیشه استوانه ای متوسط هم داشت) که خالم توی شیشه دوم ریمل، که شیشه ای بیرنگ هم بود که محتوا درونش قابل مشاهد بود، را دیدم داخلش مشروب ریخته بود که کلا واسم ریمل رو غیرقابل استفاده کنه و حتی از ته موندش نتونم استفاده کنم. ازینکه دیدم کلا نمیشه استفاده کنم خیلی عصبانی شدم و گفتم که باید دویست هزار تومان بدم و دوباره یک ریمل جدید دقیقا همون ریمل قبل رو بخرم. بعد یک خانم ناشناس تقریبا چهل ساله که روسری مشکی سرش بود را دیدم که کارت عابر بانکی زیادی داشت یهو متوجه شدم کارت منم بینشون هست چون اسم و فامیل خودم رادیدم. بهش گفتم کارتمو بده گفت از کجا معلوم کارتته شناسنامه تو بده. شناسنامم همراهم بود را نشونش دادم مجبور شد کارتمو بده. اصلا متوجه نشدم کی بود و تعجب کرده بودم کارتم پیش این چکار میکنه شک کردم دزده گفتم کارت مردم رو پس بده گفت نه اینا مال من هستن منم بهش گفتم خودتو هم شناسنامتو نشون بده. اینکار رو نکرد. نفهمیدم چطور رفتم خونش یهو. پسرچهارساله داشت. پسرش خیلی دوسشم داشت و میخواست بمونم باش بازی کنم. پسرش با ناراحتی بهم گفت شما همتون میرید خارج. و متوجه شدم تمام لباس ها و حتی چادر نمازهامون تو خونه این خانم بودن! این بخش خوابم خواهرهایم هم باهام بودن انگار. میخواستیم جم کنیم لباسامون رو شوهر زنه اومد که پیرهن آبی پرنگ تنش بود. و من بخاطر ترس از تجاوز خیلی سریع و با استرس تمام لباسارو منو خواهرم جم کردیم. میخواستیم بریم خواهرای مجرد و متاهلم کفش پاشون بود فقط من کفشم نبود. مانتو خواهر متاهل هم توجهم را جلب کرد که خیلی خوش جنس بود. زمینه سفید با گلهای گلدوزی آبی خوشرنگ تنش بود. تو خواب تو ذهنم بود آیا من با کفش قهوه ایی اومده بودم یا سرمه ایی داشتم میگشتم تو حیاطشون که پر از کفش بود که از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشمانتان را باز کنید و به یک موقعیت یا رابطه توجه بیشتری نشان دهید. به عشق و رمانتیک فکر می کنید ولی حرفتان را به کسی نمی زنید و به صورت راز برای خودتان نگه می دارید. ( الان دیگر افشا شد! :))))) خواهر شما احساس و نظرتان را در این رابطه را با دوستش مطرح می کند. خاله تان هم با خبر می شود و شما از اینکه دیگران از افکارتان با خبر شوند ناراحت می شوید. خاله تان کتمان می کند که چیزی می داند و شما از اینکه او خیلی بچه گانه به شما دروغ می گوید لجتان می گیرد. خاله ی شما وانمود می کند که این فکر و نظر شما برایش اوکی است و مخالفتی با اینکه شما به رابطه ای توجه کنید ندارد. ولی جوری مسئله را وانمود می کند که انگار شما گناه کرده اید. او با این دیدگاهش سد راه ادامه ی شما برای پایبندی به نظریات و روابط تان می شود و شما احساس می کنید که کنار گذاشته شده و ایزوله شده اید. اما دنیا به شما رو می آورد. دور دور شماست و اوضاع به نفع شماست. اعتبار شما پیش خانواده تان بالا می رود و آنها به شما و عقایدتان اعتماد می کنند چون شما را به خوبی می شناسند. شما قادر خواهید بود با ثبات و پایداری همه ی کارهای سخت و مسائل دنیوی را به نتیجه ی خوبی ختم کنید. شما هم می خواهید ازدواج کنید و هنوز احساس می کنید که جاپایتان قرص نیست و اعتماد به نفستان کم است. بین اینکه زندگی پولدار و مرفه ای داشته باشید یا راحت و بدون منیت بخواهید زندگی کنید مردد هستید ولی می خواهید مثل خواهرتان با کرامت و آرام و مهربان باشید. تشکر از همراهیتون.