کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زخم

اگر کسی خواب ببیند که زخمش خون داشته باشد، تاویلش رسیدن زیان مالی به او است و اگر خون نداشته باشد، تالم است و آزردگی. اگر کسی از دشمن شناخته شده ای زخم خورد، اگر از زخم خون جاری شد، مالش کاهش پیدا می کند و اگر خون جاری نشد، سود و منفعت می برد و بر دشمن غلبه می کند.
اما اگر از دشمن ناشناخته ای به او صدمه رسید و عضوی از وی زخمی شد و خون جاری نشد، به آن دشمن ناشناخته غلبه خواهد کرد و اگر خون جاری شد، زیان خواهد دید. اگر در خواب ببینید که بدنتان زخم شده، به زننده زخم پیروز می شوید و کسی که تن شما را مجروح کرده به شما سود می رساند.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زخم به خواب بر سه وجه است:
  1. ظفر یافتن،
  2. خیر و منفعت،
  3. نقصان مال.
  4. خاصه که از جایگاه زخم خون روان ببیند و اینکه زخم در خواب، منفعت و پیروزی است.

مرحوم مجلسی می گوید: اگرکسی در خواب ببیند که بدنش زخم شده یا زخم تن دیگری را ببیند خوب است. اگر ببیند تن خودش یا دیگری آماسیده و متورم شده، به قدر آن تورم و آماس سود می برد و متنفع می شود و جاه و منصب می یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر زخمی بود که خون از آن می رفت، بیننده خواب به قدر خونی که می رود زیان مالی می بیند. اگر زخم بر سینه بود، از همسر خود آزردگی می یابد و اگر بر پشت بود از دوست خویش رنجه می شود و آسیب می بیند.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی به خواب ببیند که زخم بر تن داشت و اثر خون نبود، دلیل است بر زخم زننده ظفر یابد و نیز خیر و منفعت یابد. اگر ببیند از جایگاه زخم او خون بیرون آمد و اندامش به خون آلوده شد، دلیل که مال حرام یابد.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند زخم زده، دلیل بر کاری مشکل باشد که ظاهر شود. اگر ببیند از آن زخم خون می رفت، دلیل که کسی بر وی دروغ گوید و بعد از آن ظاهر گردد که آن دروغ بوده باشد. اگر ببیند که جایگاه زخم آماس داشت، دلیل که مال و عیش خوش یابد، لکن از دوستان و خویشان مفارقت جوید.

تعبیر خواب زخمی شدن
اگر کسی در خواب دید از مکانی سقوط کرد و عضوی از اعضای وی بخصوص دست و پایش زخم فراوان برداشت، در کار کسب و تجارت زیان می کند ولی از گناه توبه می کند. به طور کلی رخمی که خون و چرک از آن جاری شود، زیان است و در صورتی که آن زخم را خود دستکاری کرد و جراحات جمع شده در آن را خارج کرد، از غم و اندوه نجات پیدا می کند و اگر خود بر آن مرهم می نهاد، در کار دین و دنیا از خطا و گناه باز می گردد و به سوی خداوند متعال رو می کند.

تعبیر خواب باند پیچی
اگر خواب‌ ببینید كه‌ باند و نوار زخم‌ بندی‌ دارید، یعنی‌ احتمالا از نظر احساسی‌ عاطفی‌، لطمه‌خورده‌اید و می‌خواهید دیگران‌ برای‌ مرمت‌ آن‌ به‌ كمك‌ تان‌ بشتابند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

100 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

عباسمهرانی

عباسمهرانی : سلام خانوم هراتی.قبل اینکه خوابمو بگم باید بگم که در بازار ارز دیجیتال قبلا سرمایه گذاری کردم. سود خوبی کردم ولی خارج نشدم و بازار کاهشی شده و بخش زیادی از سودم رفته و من نگران اینم که این کاهش ادامه پیدا کنه. خواب دیدم که با دوستانم وارد یک رستوران زیبا شدیم و میخاهیم اونجا غذا بخوریم.یک میز در بیرون رستوران در محوطه به ما میدن و ما شام میخوریم. خیلی خوش میگذره و من سر به سر خانوم های قسمت پذیرش میزارم و با دوستان و اون خانوم ها میخندیم. اون رستوران خدمات بیمارستانی هم داره. به من میگن شما چسبندگی داری ( در ناحیه شکم) و باید عمل بشی منم قبول میکنم. در راهرو بیمارستان رستوران دراز کشیده بودم ناگهان دیدم تیغه چاقو در مشتم هست و دسته چاقو دست یک نفر هست که کنار من دراز کشیده. بهش گفتم دسته را نکشی چون ممکن است دستم ببرد. ولی او کشید. مشتم را باز کردم گفتم ببین چکار کردی کف دستم کمی خونی شده بود. ناگهان دیدم از ناحیه شکمی قسمت راست، خودبه خود یک زخم کوچک باز شد و یک چیز زرد که من احساس کردم چربی هست بیرون میزند . آن مایع زرد مدام بیرن میاد و پرستار که این وضعیت را میبیند برای کمک به سمت من میاد و من را میبرد. ناگهان میبینم که دیگر چربی از زخم بیرون نمیاد و انگار یا تمام شده یا بند آمده. به نظرم آمد که خوب شده .
بعدش در جایی دراز کشیده بودم که دوستانم در حال تخته نرد بازی کردن بودن. منتها مهره های تخته نرد را اشتباهی چیده بودن و جهت تخته را هم اشتباه روی زمین گزاشته بودن. ممنونم

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۳۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به حمایت روحی و مشاوره ی اشخاصی دارید تا درک بیشتر و بهتری نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اید، بدست بیاورید؛ چون احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که باید در رابطه با این بازار ارزی در زندگی بگیرید، دارید له می شوید. شما باید تجاربتان را با دوستانتان به اشتراک بگذارید و از ایشان مشورت بگیرید. شما احساسات منفی به دلتان راه داده اید و باید از گیر دادن به یک سری مسائل پرهیز کنید و عادات و روشهای قدیمی تان را کنار بگذارید. ( شاید چسبندگی شکمتان اشاره به این داشته باشد که شما به این ایده ی فعالیت در این بازار چسبیده اید و از این جهت است که دلتان مرتب شور می زند). کنترل این کاری که شما دارید انجام می دهید دست خودتان نیست و کافیست که ایلان ماسک از آنطرف دنیا بگوید نرخ پایین بیاید، آنوقت شما متضرر می شوید! منفعتی را از دست می دهید و این به شما استرس می دهد. شاید بهتر باشد که از این بازار رقابتی اشتباه بیرون بیایید. دوستانتان هم که بخواهند به این بازی ادامه دهند قطعا دست آخر خواهند باخت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۷:۱۷
آروینا

آروینا : ببخشید یادم رفت بگم ،زخمها بزرگ وپهن بود کناره های زخم تیره بود اینکه باچاقو زده باشد را ندیدم ولی میدونستم با چاقو زده شده

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۸:۱۶
آروینا

آروینا : با سلام واحترام
خواب دیدم،یک آقایی که در واقعیت نمیشناسمش باچاقو به دستم، زخمهای عمیق قرمز وارد کرده بود زخم خشک بود فکر کنم خونریزی نداشت منم زنگ زدم ۱۱۰ و صدای ماشین پلیس را شنیدم که اومد و دوباره دیدم خونه نشستم از ترسم از خونه بیرون نمیومدم چون یک آقایی تو ماشین بود با اون آقای قبلی که قبلش به من چاقو زده بود فرق داشت.بعد نمیدونم اون آقا، اومد خونمون یا من رفتم بیرون اون هم به من چاقو زد وزخمهای عمیق رو دست وپا م به وجود آورد من زنگ زدم پلیس وپلیس اومد خونمون ،گفت دوست داره وخواستگاره ،گفتم کسی که کسی را دوست داره اینجوری نمیکنه چه خواستگاری بعد بیدار شدم ممنون میشم تعبیر بفرمایید

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۰:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما کنترل و قدرت تان را نسبت به موقعیتی از دست داده اید. شاید بارها نقش سلطه گر مردانه ای را در زندگی تان تجربه کرده اید و از اینکه اختیار و کنترل تان را دست یک مرد بسپارید که بخواهید برایتان قانون وضع کند، خسته اید. شما می خواهید در زندگی تان تعادل ایجاد کنید، به آرامش برسید و نظراتتان را تصدیق کنند. ذهن ناخودآگاه شما آرام نیست و استرس زیادی را تجربه می کنید. اما حاضر نیستید که مستقیما افکارتان را به زبان بیاورید و بگویید که از چه می ترسید یا از چه احساس نارضایتی دارید. شما فکر می کنید که مردها در ظاهر متفاوتند و در باطن همیشه می خواهند شما را کنترل کنند و اسمش را عشق می گذارند. شما خودتان بلد هستید که درست رفتار کنید و بی ملاحظه نباشید و جلوی تمایلات جنسی تان را بگیرید و گناه نکنید و لزومی نمی بینید که دیگران بخواهند شما را کنترل کنند و برایتان باید و نباید های زیادی را وضع کنند. اسم این کنترل خشونت بار را عشق نمی گذارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۳:۰۱
رخساره

رخساره : سلام .طاعاتتون قبول.دیروز سحر.بعد از احیا شب ۲۳ این خواب رو دیدم.خواب دیدم با شوهرم و دخترم توی یه خونه چوبی دوطبقه هستیم،شبیه کلبه بود که سقفش شیروانی بود تمام خونه از چوب بود حتی سقفش وماطبقه دوم بودیم چیزی توی خونه نبود کفش هم چوب بود.سقف رو نگا کردم توی سقف یه سوراخ بود که دوتا یا سه تالوله مثل لوله تانک بود به بیرون رفته بود از سوراخی که بود آسمون دیدم شب بود وقسمتهای دیگه خونه انگار دورتادور جاهای مختلف خونه ازاین لوله های تانکی بود واسه دفاع از خودمون وخونه، شب ساعت ۹ونیم برای دفاع خودبخود فعال میشد وشلیک میکرددوتا گلوله شلیک شد جلوی درخونه ومن نمیدونم توخواب اتفاق افتاد یا خیالم بود وباخودم گفتم هرکس جلوی در باشه میخوره بهش. من ودخترم یه سفره ساده جلومون پهن بود وداشتیم نان بربری باپنیر خامه ای میخوردیم تقریبا یک سوم نون مونده بود ومن برای دخترم لقمه میگرفتم.همسرم کمی اونور تر توی خونه مشغول رسیدن به خونه بود داشت کاری روانجام میداد ولی دقیق یادم نیست چیکار میکرد گفت همه رو خوردید گفتم نه هنوزمونده بیا بخور گفت نه این تکه ریز نون رو میگی .گفتم نه یه نون دیگه هم هست واست نگه داشتم.توی سفره یه نون بود ولی انگار یه نون هم برای همسرم نگه داشته بودم.همسرم نیومد بخوره.بعد یه دفعه دیدم یه چاقو مثل کارد آشپزخونه دستم بود زدم تو گردن شوهرم یه زخم بزرگ از روی گردنش تا سر کتفش ایجاد شد (سمت راستش)وهمسرم خیلی عادی بود انگار دردی نداشت فقط خیلی خون اومد ویه وان سفید یه گوشه از اون اتاق بود که همسرم رفت تو وان و خون رو بشوره با لباس بود یه شیلنگ سبز با اب زلال وتمیز اونجا بود که با اون داشت میشست،شیلنگ رو گرفتم وکمکش کردم که خون رو بشوره(شوهرم آروم بود وحتی گفت یادم رفته واسه دخترم چیزی که میخواست بخرم بهش گفتم با این وضعیت نمیخواد بذار بعد)خون زیادی روی وان هم ریخته بودنصفش رو آب گرفتم رفت وزخم شوهرم هم شستم ولی هنوز روی وان کمی خون بود.یه تکه گوشت از زخم روی کتفش بیرون اومده بود مثل گوشت مرغ بود سفید بود.دلم ریش شد دیدمش گفتم من دلش ندارم جداش کنم مامانم اونجا بود گفتم مامان تو بیا باقیچی ببرش اذیتش نکنه.که از خواب بیدارشدم .هم من هم شوهرم برامون عادی بود وخیلی ریلکس بودیم شوهرم که بسیار عادی بود وفقط رفت که خون رو بشوره که من کمکش کردم خون زخمش رو شستم ودیگه خون نمی اومد.ساعت ۹ونیم صبح بود که از خواب پریدم.بعداز این خواب دلهره بدی گرفتم ومدام دلشوره دارم .ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید خداقوت والتماس دعا.

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۱۱:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و همسر و دخترتان به آرامش و رفاه خودتان فکر می کنید. بسیار سیاستمدارانه رفتار می کنید و نسبت به غریبه ها زیاد از خودتان عاطفه و محبتی بروز نمی دهید. شما خیلی فکر می کنید و فکرتان را حسابی به کار می اندازید تا هر کسی که بخواهد به حریم خصوصی تان تجاوز کند را از خودتان دور کنید. شما پای باورهای خودتان هستید و از خودتان خیلی جدی و خشن دفاع می کنید. نسبت به خودتان مسئولیت پذیر هستید و بزرگسالانه رفتار می کنید و نسبت به غریبه ها، سطحی و بی احساس رفتار می کنید یا با آنان صاف و صادق نیستید. رفتارتان تا اندازه ای نسبت به غریبه ها ماشینی و بی تفاوت است و نسبت به همه ی ابعاد یک موضوع فکر نمی کنید. شما به فکر رفاه خودتان و دخترتان هستید و همسرتان تمایل دارد که شما توجه بیشتری به او بکنید کما اینکه او هم از هر چه که در توان دارد برای بهبود زندگی شما، مایه می گذارد. شما از همسرتان عصبانی هستید و نسبت به او بد بین شده اید. می ترسید که او به شما خیانت کند، به او اعتماد ندارید و حالت تدافعی به خودتان گرفته اید. به همین دلیل خودتان و او را دچار استرس می کنید. اما همسرتان تمایل دارد تا آرامش خودش را حفظ کند و این رفتار بی اعتماد شما نسبت به خودش را نادیده بگیرد. شما فکر می کنید که او حامی کسی دیگر هم هست و می خواهید خردمندانه رفتار کنید و پای هر کسی که خیال می کنید که در زندگی تان هست را ببرید. همسر شما به شما علاقه دارد ولی اگر به او بدبین باشید به ضرر خودتان کار می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۴:۵۷
Ommolbanin

Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم خونه پدریم هستم از رختخواب می خوام بیام بیرون که خواهرم به من میگه پام زخم شد .از بالای لحاف سفید و تمیزی که روی من بود می بینم جلوی ساق پای چپم زخمی بزرگ اندازه گردو که رویش خون خشک شده بود و شفاف بود و با باندی سفید و شل بسته شده بود .گفتم دیشب توی خواب متوجه شدم و دلم می خواست با پای دیگرم آنرا بخارانم. بلند میشم کارهام رو بکنم که یه نگاهی پشت پام میندازم و دامنم رو تا پشت زانو بالا میبرم ،چندتا زخم به اندازه لوبیا قرمز پشت پای راستم بود که خون روی آنها هم خشک و شفاف بود. من اعتنایی نمی کنم و به کارهام ادامه میدم همین آن برادرم بسیار شیک و با لباس های رنگ روشن و ترو تمیز از کشوی میز تلویزیون اسکناسهای ده،بیست،پنجاه لیری رو برداشت و گویا سویچ ماشین هم دستش بود و می خواست بره که من پولها رو ازشون میگیرم و میگم آقاجون( پدر مرحومم) ناراحت میشه این خرجی این یکی دوهفته هست و به شما با سند پول میده خواهرم هم منو تایید می‌کنه و برادرم کمی دلخور میشه ( برادرم در واقعیت بسیار ضعیف و لاغر و از نظر ظاهری داغون هستن) می‌ره. ساعت ۷:۳۰ از خواب بیدار میشم.ممنون از شما.

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۱۰:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سختی های زیادی را برای حفظ استقلالتان متحمل شده اید و اینطور نیست که نازپرورده باشید و همیشه مرفه و راحت زندگی کنید. گاهی یاد گذشته و سختی های زندگی تان می افتید و الان به شکرانه ی رفاه بیشتری که امروز دارید، گذشته های سخت را کنار می گذارید. برادر شما امیدوار است و دوست دارد مثل شما مرفه زندگی کند. او اختیار کنترل زندگی خودش را هم در دست دارد و از شما هم شاید کمک مالی بخواهد. روح پدرتان شاد. شما نمی توانید هزینه های برادرتان را تقبل کنید چون خودتان هزینه های زندگی خودتان را باید بپردازید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۳:۴۲
maryamr

maryamr : سلام شبتون خوش مهربان، لطفن خوابم نمایش داده نشود،

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۲۹:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. ترسها و نگرانیهای زیادی در زندگی مردم وجود دارد و مردم این ترسها و نگرانیها را در ابتدا دست کم می گیرند ولی همین مسائل کوچک باعث اختلال آرامش مردم می شود و تاثیرات منفی زیادی روی زندگی آنان دارد. همچنین مردم از خشم و خشونت بی دلیلی که به آنان تحمیل می شود احساس ناامنی می کنند. شما می خواهید از فکر و زندگی تان برای حمایت از مردم مایه بگذارید. خودتان هم برای حفظ استقلال و توانایی تان به مشکلاتی برخورده اید ولی نمی ترسید و استرسی به خودتان راه نمی دهید. عزم و اراده ی شما برای موفقیت در اهدافتان بالاست و می خواهید قوی باشید تا دیگران از حضور شما روحیه بگیرند. شما خیلی جدی و قوی به کارتان متعهد شده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۹:۰۵
ایران

ایران : سلام و عرض ادب
این خواب را دوستم دیدن
روز ۱۱ ماه رمضان موقع سحر خواب دیدم تو اتوبان داشتیم میرفتیم که نمیدونم چی شد پیاده شدیم و قرار شد به اون طرف لاین بریم و همسرم که الان در حال جدایی هستیم دنبال ما بود و تو خواب پاهاش ضخم شده بود و نمیدونم آب گل آلود بود یا چیز دیگه که باید یکی کمکمش میکرد تا بتونه بیاد منم تو خواب محلش نمیزاشتم بعد شوهر خواهر شوهرم که سید هستن به مامانم تو خواب گفتن به دخترت بگو با شوهرش لجبازی نکنه و دلش را نشکنه و بره کمکش کنه که منم تا حدودی نرم شدم ولی موقع سحر شد و از خواب پریدم بالا
(در ضمن من خواب سید خیلی زیاد میبینم)

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما با همسرتان با مشکلاتی مواجه شده اید ولی باید مسیر زندگی تان را عوض کنید و از لجبازی با هم دست بردارید. همسر شما نمی خواهد شما را طلاق بدهد و از اینکه از شما جدا شود راضی نیست. شما برای خودتان و او دارید شر و دردسر درست می کنید. باید به او کمک کنید و به جای حس تنفر و خشم، تلاش کنید که همدیگر را درک کنید. این کار خدا پسندانه تر است از اینکه شما بخواهید زندگی تان را خراب کنید و دیگر هرگز قابل ترمیم نباشد. شاید دیدن شوهر خواهر شوهرتان به جد او اشاره می کند و گویای این است که حضرت علی ع می خواهد که شما زندگی تان را حفظ کنید و از فکر طلاق و اختلاف بیرون بیایید. شما نباید الان فکر کنید که همسرتان مستاصل است و بخواهید اسب خودتان را بتازید! باید منصفانه و با آرامش با هم کنار بیایید و لجبازی نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۴:۴۹
Samaneh

Samaneh : سلام خواب ديدم با يكي از دوستانم هستم. و با ماشين از جاده كنار دريا داريم رد ميشيم دريا آرام بود و به دريا نگاه مي كردم و در همان حال خواب ديگري كه قبلا ديده بودم برايم تداعي ميشد( قبلا خواب ديده بودم كه در وسط دريا يك مكان تفريحي هست با آدمهاي زيادي كه در حال شادي و تفريح هستند) تا اينكه به يك هتل رسيديم و خواستيم يك اتاق بگيريم به اتاقي كه رفتيم ديدم خانم يكي از دوستان نزديكم در اتاق بود و قسمتهاي زيادي از پوست شكم و پهلوي خود را با چاقو كنده بود طوري كه گوشتش پيدا بود و چهره او خيلي ناراحت بود و صداي همسرش را شنيدم كه به او مي گفت اين چه كاريه داري با خودت مي كني ممنون

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۲۹:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای احساساتی می شوید و دوست دارید که آرامش بیشتری به زندگی تان راه پیدا کند، و چشم انداز تازه ای در زندگی پیدا کنید. می خواهید شاد و مرفه زندگی کنید. اما در عین حال شما باید واقع بینانه به زندگی نگاه کنید و صرفا به ظاهر زندگی مردم توجه نکنید. چون خیلی از مردم هستند که در ظاهر آرامند و سعی می کنند که هویت تازه ای از خودشان نشان دهند و به عادات و رفتارهای گذشته شان پایان ببخشند؛ اما در باطن، احساساتشان جریحه دار می شود و تصمیم می گیرند که خشم و خصومتشان و یا احساسات منفی درونی شان را آشکار کنند. اشاره ی خواب هم می تواند به دوست شما باشد و هم به صورت کلی به همه ی مردم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۶:۱۳
Seyamak

Seyamak : سلام. لطفا خواب نمایش عمومی نشود.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۵۶:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با کسی آشنا هستید که طرز فکری سنت گرایانه و غیر مدرن دارد و تصمیمات مهمی را اتخاذ می کند که معقول و خردمندانه نیستند. او باعث بدبختی خیلی از مردم شده و اهداف و آرمانهای عده ای را با شکست مواجه ساخته. تصمیمات او روی زندگی شما هم به صورت غیر مستقیم تاثیرگذاشته است و شما می خواهید علیه او شکایت کنید و می خواهید که او بیشتر از این با حرفهای نا بخردانه اش برایتان دردسر نسازد. این شخص در واقع دچار استرس و ترس زیادی خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۴:۵۸
Shiva

Shiva : سلام مجردم خواب دیدم تو خونه بودم روز بود وهوا روشن.توی حیاطو نگاه کردم دیدم خونوادم نهار خوردن وظرفها و سیخهای کبابو ک زیاد هم بودن همه رو شستن و گذاشتن ک آبشون گرفته بشه بعد بیارن تو.حیاط هم تمیز وشسته شده،کفش سرامیکِ سفید بود. ولی متوجه شدم ک غذا برام نگذاشتن و همه ی غذا ها خورده شده، با خودم گفتم درسته بیرون (خونه) بودم ولی میدونستن ک من برمیگردم (از این غذا) چیزی هم برام میذاشتن.البته احساس گرسنگی نمیکردم ولی موقع نهار خوردن بود بعد در حالی ک دکمه های مانتو ( یا بلوزمو) میبستم چن قدم برداشتم ک از جایی چیزی بردارم ک درد بسیار بسیار شدیدی رو تو پای چپم احساس کردم نگاه کردم دیدم چن تیکه خرده شیشه رفته تو انگشت بزرگه ی پای چپم و داشت ازش خون میومد خواهرم ( ازمن کوچکتر و مجرد) در حالی ک انگار مریض احوال بود کمی اونطرفتر نشسته بود رفتم پیشش و اون تیکه های شیشه رو از انگشتم یکی یکی کشید بیرون، دختر غریبه ای هم بالای سر خواهرم ایستاده بود و با حرفاش با من همدردی کرد گفت خیلی بد زخمی شدی حتما خیلی درد داره واز این حرفا.(البته غیر از منو خواهرم و دختر غریبه کس دیگه ایی از خونوادم خونه نبودن ) بعدش درد پام کمتر شد ومن بلافاصله جورابامو پام کردم (منظورم هر دو پاهام جوراب پوشیدم.جورابهای مشکی وکاملا معمولی) و چند قدم برداشتم ک جایی برم (تو خواب میدونستم کجا ولی حالا یادم رفته) ک از خواب بیدار شدم اما قبلش با خودم گفتم کاش اول خون رو از انگشتم میشستم بعد جورابو پام میکردم ولی بی خیال شستن شدم، پام هم هنوز درد داشت. عذر خواهی از اینکه طولانی شد. با تشکر.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۴۸:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که خانواده تان از شما حمایت کنند و همانطور که به فکر آینده خودشان هستند و برنامه ریزی می کنند، از نظر روحی هم شما را حمایت کنند و در زمانهایی که سوالات مبهمی برایتان وجود دارد، با روشنگری و توضیحی کامل، به شما کمک کنند که ابهامات و شکی برایتان در تصمیم گیری هایتان باقی نماند. روابط خانواده ی شما با فامیل و یا دوستان مثبت است و هیچ مشکلی ندارید. اما شما از نظر احساسی، آسیب دیده اید. شما حرفهای خودتان را در دلتان نگه می دارید و با کسی درددل نمی کنید. تغییرات منفی در زندگی شما به وجود آمده و دلشکسته شده اید و احساس می کنید که جنبه ای از زندگی تان تکه تکه شده است. شما احساس بی ارادگی و منفعل بودن می کنید و در برداشتن قدم اول به سمت هدف یا تصمیم تان، دو دل یا بی میل هستید. خواهرتان حامی شماست و به شما کمک می کند که بتوانید استقلال تان را حفظ کنید و روی پای خودتان بایستید. شما می خواهید وانمود کنید که از گرمی و امنیت لازم در زندگی تان برخوردارید ولی در واقع اینطور نیست و استرس و فشار زیادی را روی خودان احساس می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۲:۵۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.