کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زلزله

دیدن زلزله در خواب نشانه رسیدن آسیب و بلا به مردم آن سامان است. اگر کسی خواب ببیند که زلزله شد و او به زمین افتاد، تعبیرش تنزل مقام و شکست در کارها یا اهداف اوست. اگر کسی ببیند که زلزله شد ولی او سالم است و مقاومت کرد، نشانه مقاومت در مقابل سختی ها در بیداری و رفع بلا است. اگر کسی دید زلزله شد و فقط خانه او لرزید، در زندگی خانوادگی او اتفاقی می افتد که باعث ترس و ناراحتی او خواهد شد.

امام صادق (ع) می فرماید: زلزله و حنف و زمین فرو شدن، این جمله در خواب، محنت و بلایی عظیم است از جانب پادشاه یا قحط و بیماری خواهد بود. به همه حال زمین لرزه در خواب ، عقوبت و علامت بد است بر اهل آن دیار.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند زلزله بود و زمین می جنبید، دلیل که مردم آن دیار را از پادشاه یا حاکم رنج و بلا رسد به قدر جنبیدن زمین.

بعضی ازمعبران می گویند: اگر ببیند زمین می جنبید، دلیل است که آفت به مردم رسد و بیماری خواهد بود در آن دیار. اگر ببیند که زمین برگردید و جانب زیرسوی بالا شد، دلیل که فتنه و بلای عظیم به اهل آن ولایت رسد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند زمین آهسته بجنبید و یک جانب فرو رفت و یک جانب به حال خود باقی بماند، دلیل که پادشاهی یا حاکمی به آن زمین آید و اهل آن دیار را عذاب کند و مال ایشان را به تاراج برد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

192 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

منتظران

منتظران : سلام دیروز قبل اذان ظهرخواب دیدم رلرله میاد و هوا قرمز شده زمین میلرزه ولی من تکون نمیخورم میخواستم پناه بگیرم ولی تو ذهنم اومد قرآن بخونم و از زلزله نترسم یه لحظه یاد دخترم افتادم نگران شدم رفتم ببینم کجاست دیدم پیش شوهرم هست اونا هم از زلزله نترسیده بودن فرش خونمون یکم جمع شده بود (البته بیشترشبیه روفرشی بود )درستش کردیم یکم هم خاک جمع شده بود موقعی که فرش رو صاف کردم خونه کاملا تمیز شد بعدش انگار یک دستشویی به خونمون اضافه شده بود شاید از قبل بود ولی من ندیده بودمش رفتم سمت حموم یک مارکوچیک سفید دیدم در حموم رو بستم به شوهرم گفتم بیا بکشش ولی شوهرم گفت الان که اومده بیرون و نکشتش ودیدم از دریچه که لوله بخاری بهش وصل میشه اولش فکر کردم مار هست ولی موقعی که دقت کردم دیدم ماهیه ماهی زیبا بود و میرفت داخل و دوباره میومد بیرون

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۸:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. در شرایطی که خطرات زیاد سلامت و آرامش مردم را تهدید می کند و نابسامانیهای اقتصادی ثبات و بنیان زندگی مردم را متزلزل کرده است؛ شما از هیچ مشکل عمده و بزرگی رنج نخواهید برد و بلکه رفاه بیشتر و تمول و ثروت بیشتری به زندگی تان راه می یابد. شما شرایط اقتصادی خیلی بهتری بدست می آورید و سبک زندگی تان نسبت به گذشته، شادتر و موفق تر خواهد بود. شما خواسته هایتان را بدست می آورید و آرامش بیشتری به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۰۰:۳۵
Baran

Baran : سلام وقت بخیر ممنون میشم مخفی بمونه.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۱۶:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحیه ی شما نسبت به گذشته خیلی قویتر و بهتر شده و شما در مقابل تکانهای شدیدی که ممکن است ثبات و بنیان زندگی هر کسی را تهدید کند، مقاوم و قویتر شده اید. شما تعادل و آرامشتان را در زندگی حفظ می کنید و امیدوارید که خانواده تان هم مثل شما قوی و راحت و خوب زندگی کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۵۷:۴۳
ابراهیم1

ابراهیم1 : سحرگاه سه شنبه 1402/08/16 طبق تقویم 22 ربیع الثانی ساعت3:30 در رویا دیدم: در منزل قدیمی مان بودم. میفهمیدم اتفاق بسیار بدی شبیه زلزله میخواهد بیوفتد. به تکاپو افتاده بودم که کاری بکنم. روی ایوان خانه بودم و سرم را برگرداندم و مثلا از بالا توی حیاط را نگاه کردم ولی تصویری که دیدم انگار ازبالای مناره ها یا یک بلندی خانه کعبه را دیدم و میدیم که اوضاع ملتهب است وقرار است آنجا اتفاق مهم و ناگواری بیوفتد. سپس همانطور که روی ایوان بودم ازبالای دیوار به حیاط همسایه سمت چپی نگاه کردم که کشور ترکیه بود و کعبه رادیدم که اطرافش داشت گرداب ایجاد میشد و این گرداب اطراف کعبه به سمت بالا زبانه میکشید و میدیدم اردوغان در خطر است. ناگهان متوجه شدم که خیلی زود زلزله شدیدی می آید. همان چیزی که همیشه از درون هدایتم میکند بهم گفت برو بالای کوه ها. چون خونه قدیمی ما در مشهد محله رضاشهر هست از آنجا کوه های اطرف شهر دیده میشود و خواستم بیرون بروم و به سمت آن کوه ها فرارکنم. قبل رفتن آخرین کاری که کردم سرم را بردم به سمت دیوار همسایه و فریاد زدم "اردوغان" ومنظورم این بود که خودت رانجات بده و از خانه بیرون رفتم. میخواستم به سمت کوه های اطراف بروم که کاملا امن به نظر میرسید. در ذهنم گفتم خوب است کمی وسایل مورد نیاز رفاه ازخانه بردارم. اما دیگه فرصتی نبود وفقط توانستم بدوم داخل کوچه ای که سربالایی بود و رفتم بالای سقف بام خانه ای درهمان اول کوچه که یک طبقه بود وسریع رفتم بالای قسمتی که حالت مثلثی داشت وطبعا با آهنهایی که در سازه آن قسمت بود محکم مینمود. دو مرد جوان هم یکی ازبام این طرف ویکی هم ازهمان مسیر من آمدند کنار من. بهشون گفتم الان زلزله میشه واشاره کردم بیان کنار من روی همان سازه مثلثی و منظورم این بودکه اینجا محکم است که درهمین موقع زلزله شد.خیلی شدید که لرزش آن رابه خوبی درخواب زیر پای خودم حس کردم. هم شدید بود هم طولانی. آنجامحکم بودوما آسیبی ندیدیم. در ذهنم فکرکردم چقدر احمقانه و مضحک دربحبوحه آن ماجرا به جای نجات و فرار خودم داشتم به اردوغان تذکر میدادم که خودش را نجات دهد. پایان رویا. بیدار که شدم بسیار ترسیده بودم و واقعا فکر میکردم الان زلزله شده. اینقدر همه چیز واقعی بود

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۴:۵۵:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما بینشی قوی دارید و خبرهایی در راه است که شما را نگران خواهد کرد. تکان های شدیدی در راه هستند که به شما حس ترس و ناامنی و بی یاوری می بخشد. شما شخصیتی موفق دارید و جایگاهی بالا و با پرستیژ بدست آورده اید و خودتان را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می دانید. ذهن شما کاملا باز و آگاه است و به خاطر گناهان و اشتباهات عده ای، حوادث بزرگی رخ می دهد که امنیت خیلی از مردم مختل خواهد شد. بعضی از افراد صاحب مقام در عربستان احتمالا نقشی در بالا گرفتن بعضی اختلافات در تحولات جدید دنیا دارند و در پیامد آن جان اردوغان هم واقعا در خطر است. شما ذهنی قوی دارید و به همین جهت در خوابتان علاوه بر اینکه به شما هشدار داده شده؛ شما در امنیت خواهید بود و در مواجهه با چالشهای پیش رو خطری شما را تهدید نمی کند. شما احساس امنیت و قدرت بیشتری خواهید داشت و عزم و اراده تان برای رسیدن به خواسته هایتان تقویت خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۵:۳۰
حسام

حسام : دیدم زلزه آمد و در ساختمان خانه پدرم بودیم(ساختمان را پدرم ساخته و واقعا محکم و دیوارها بتنی ست).من و همسرم و مادرم و پدرم. زلزله آمد لرزش نبود. ساختمان چپ شد اما خراب نشد. در خواب خدا را شکر کردم که پدرم ساختمان رو محکم ساخت و خراب نشد. دوباره در فاصله برگشت ساختمان به طرف دیگر رفتم کنار همسرم که کنار دیوار بایستیم تا رسیدم ساختمان چپ شد اما باز خراب نشد. فقط همسرم سرش در افتادن ساختمان به دیوار خورد و کمی درد گرفت. مادرم ترسیده بود و فقط ذکر میگفت. ثشکر کردم که باز هم سالمیم و خراب نشد. در تکان بعدی بیدار شدم. ساختمان خانه هیچ تغییری نمیکرد فقط با توجه به تصویر بیرون از پنجره و حس نیروی گرانش میفهمیدم که زلزله ست و ساختمان هربار کامل چپ میشود اما خراب نمیشود. بعد یادم افتاد مگر کنارمان ساختمان دیگری نیست؟ چطور انقدر دامنه نوسان زیاد بود؟!

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۳:۱۱:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که بسیار با فرهنگ و با ایمان و خردمندانه رفتار کنید و در زمانهایی که تکان های شدیدی ثبات و بنیان جامعه را تهدید می کند، شما بر چالشهای زندگی غلبه خواهید کرد و خطر بزرگی متوجه ی شما نخواهد شد. ولی احساسات شما یا همسرتان به خاطر یک سری فقدانها و کمبودها در زندگی تان کمی جریحه دار خواهد شد. خداوند حامی شماست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۷:۱۵
حسین

حسین : با سلام - ممنون از تعبیرهای خوبتان که راه گشاست. یک زلزله اتفاق افتاد دخترم رو صدا کردم و کشیدم کنار خودم کنار یکی از نزدیکترین ستون‌های خونه پناه گرفتیم. به همسرم گفتم پای ستون دیگه که درست مقابل این ستون بود و بهش نزدیک بود پناه بگیره. خیلی شدید و طولانی بود اما من دلم قرص بود که اتفاقی نمی افتد و این ستون‌ها محکم هستند در عین حال کمی می ترسیدم و فک کنم ذکر لاحول ولا قوه الا بالله می خوندم. بعد از زلزله دیدم دیوار خونه ترک ورداشته قسمتی از سقف ریخته و آجرها به چیزهای ضعیفی مثل توریها گیر کردن و روی سرمان نریخته اند و از این بابت شکر گذار بودم اما می گفتم یک پس لرزه دیگه میاد و دیگه خونه استحکام کافی رو نداره. خونه به نظرم خونه خودمون میومد که با همسرم در مورد آن اختلاف داریم. بعد رفتم پایین برادر زنم صدام می کرد. این خونه خونه دوران بچگی هام بود. ازم می خواست یه چیزی مثل پاکت فریز بخرم که به نظرم خیلی بی ارزش بود. داشت آدرس بهم می داد که از کجا بخرم. بعد خودشم با من اومد. توی راه بهم گفت که کارش برای رفتن به سوییس به زودی درست میشه و اگه میشه ۵۰ هزار تومن بهش پول بدم. همونطور که قبلا هم گفتم من وهمسرم اختلاف داریم و تو مسیر طلاق هستیم. با این وجود با خودم می گفتم باشه من این کار رو می کنم و بهش پول می دم. از ذهنم هم می گذشت که حالا همسرم می گه باز پیامبر بازی درآوردی. از طرفی هم کمی غبطه می خوردم که ببین من این بچه ها رو کمک کردم والان اینا اینجوری پیشرفت کردن ولی خودم اوضاع و احوالم اینه و هیچی ندارم. بعد رفتم توی یک مغازه ای که انگار همون مشاور املاکی بود که من و همسرم اولین خونه رو اونجا خریدیم و من سهمم رو به اسمش زدم و الان هم منکر این موضوع هست. همسرم قبل از من اونجا بود . قرار بود طلاق ما انجام بشه و کسی که داشت کارهارو انجام می د اد همون صاحب مشاور املاکی اون زمان بود که فکر می کنم الان در قید حیات نیستند. عین یک قرار داد یک کاغذی نوشت که طلاق نامه بود و داد به من. من با یک حالت ناباورانه و شوکه می گفتم بالاخره زمانش رسید، تموم شد. همسرم هم دستشو انداخته بود دور گردنم و به شدت گریه می کرد طوریکه اشکش رو شلوار من می ریخت و شلوارمو خیس کرده بود و با گریه می گفت تو رو به جون من منو ببخش و به دل نگیر میدونم که من آدمو دق میدم. من هم با خودم می گفتم من از این دلخورم چطور داره منو به جون خودش قسم میده. حاضر نبودم راحت ببخشمش و می گفتم نه موضوع اینه که تو مشکلتو حل نکردی ( یعنی به جای اینکه مشکلتو حل کنی فقط به طلاق اصرار کردی). بعد از این دیگه احساس گیجی می کردم و می فهمیدم که هوش و حواسم سر جاش نیست.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۴۳:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و همسرتان تکانهای شدیدی را در زندگی تان تجربه کرده اید که ثبات و بنیان زندگی تان را متزلزل کرده و به شما احساس ناامنی و ترس زیاد بخشیده است. شما خودتان را بخاطر بعضی مسائل مقصر می دانید ولی دلتان می خواهد که بتوانید تکیه گاه محکمی داشته باشید و از حمایت کافی خداوند برخوردار باشید و احساس بی یاوری نکنید. شما می خواهید حامی دخترتان باشید و البته دوست دارید که همسرتان هم پشتوانه ای داشته باشد و مایل به بدبختی او نیستید. اما با این وجود، شرایطی پیش آمده که اگر غفلت کنید و به این مشکلات امروزتان اهمیت ندهید، بعدا گیر می افتید و از کمبودهای زیادی در زندگی تان رنج خواهید برد. شما سعی می کنید که اصیل و با فرهنگ رفتار کنید. برادر خانمتان ( یا خود خانمتان) می خواهد که با جنبه تر و خونسردتر از همیشه رفتار کنید و خویشتندار باشید. همسر شما احتمالا می خواهد رشد و پیشرفت بیشتری در زندگی داشته باشد و می خواهد که شما برای موفقیت او اعتبار بالاتری قائل باشید. او می خواهد مستقل و خودمختار رفتار کند و شما دوست دارید که علیرغم مشکلاتتان با او، به او کمک کنید. شما دلسوز همسرتان هستید و او نسبت به شما بی تفاوت رفتار می کند. شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید. به تجارب و خاطرات قدیمی تان رجوع می کنید. همسرتان هم همین خاطرات را به یاد می آورد. شما به این موضوع فکر می کنید که عدم وابستگی همسرتان به شما باعث شده که او امروز بخواهد مستقل زندگی کند و خودتان را سرزنش می کنید که چرا خانه تان یا بخشی از آن را به او بخشیدید. اولویت های شما و همسرتان با هم متفاوت است ولی شما به هر جهت می دانید که همسرتان آرزوی طلاق دارد و لاجرم شما با تقاضای او موافقت می کنید. او خوشحال خواهد شد ولی در عین حال عذاب وحدان هم خواهد گرفت. شما نمی دانید که قلب پاکتان چه اشتباهی کرده و کجای کار را اشتباه رفته اید که اینطور گیج شده اید. حقیقت این است که وقتی در دنیا با کسی زندگی کنید که عشقی نسبت به شما در وجودش نیست، و اولویت اول او محسوب نمی شوید؛ بودن یا نبودن این شخص در کنارتان یکیست!!! چه فرقی می کند که همسرتان در کنارتان باشد و شما را نبیند، و یا تنها باشید؟ حداقل تنها بودن حسنش این است که می دانید که برای زندگی تان چه می خواهید و چه باید بکنید و می دانید که خودتان خودتان را دوست دارید. نه اینکه با کسی زندگی کنید که نه عشقش مشخص است و نه منافع شما را منفعت خودش حساب می کند. در نهایت، اینکه باید یاد بگیرید که از هیچ احدی برای خودتان بت نسازید. عشق فقط مال خداست. مردم را باید دوست داشت!! هر وقت از هر کسی برای خودتان بت ساختید، همان شخص، شما را می شکند!! کسی که فوت می کند، در زجر شما برای عزاداری خودش مقصر نیست ولی کسی که شما را رها می کند، تعمدا" شما را به عزای عشقش نشانده و کسی که این زجر را به شما می بخشد هرگز استحقاق ندارد که به او عشق بورزید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۵۹:۳۸
معصومه

معصومه : سلام بزرگوار.من تو تشکر از شما.

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۴۸:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب اولتان این است که تکانهای شدیدی ثبات و بنیان شما را تهدید می کند. شما احساس بی یاوری و ترس دارید ولی پدر و مادر شما از شدت استرس شما بی خبرند و مانند شما به عواقب ماجرا فکر نمی کنند. انقدر که شما نگران مادرتان هستید؛ خود او نگران نیست. اما انشالله هیچ اتفاق بدی رخ نخواهد داد و شما به امنیت خاطر خواهید رسید. در بخش بعدی خوابتان شما با چالشهایی در زندگی تان مواجه می شوید و ممکن است ضرر اقتصادی را تجربه کنید. رویکرد شما نسبت به موقعیتی اشتباه است و متوجه می شوید که این همه استرس شما بیجا بوده و مسئله ی بغرنجی رخ نخواهد داد و همه چیز ختم به خیر خواهد شد. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۵:۱۴
پرند

پرند : خانم هراتي عزيز ببخشيد در رابطه با خواب زلزله كه صبح ارسال كردم الان يادم اومد كه يكي از دخترا توي خوابم همكار الانم بود،محيط كار من كاملا زنانه هست.خواستم بهتون اطلاع بدم.

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۵۶:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : همکارتان هم از شما پیروی می کند و مثل شما فکر می کند. استدعا میکنم

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۳۶:۳۸
پرند

پرند : سلام طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق ان شاءالله.من شاغلم،امروز صبح خواب ديدم تو يه خونه هستم بالاتر از سطح زمين شايد دو طبقه بود يادم نيست!با تعدادي دختر ناشناس.زلزله اومد خونه لرزيد و من در حال فرار بودم اما با هر لرزه مي ايستادم و وقت توقف لرزه فرار ميكردم،يه هاله مربع شكل به اندازه داخل ساختمان ديدم كه وارونه شد اما خونه وارونه نشد،من در حال فرار بودم كه ديدم زودتر از بقيه بيرون از خونه خودمو رسوندم،بعدشم بقيه دخترا اومدن بيرون.همه سالم بودن،ساختمان هم همينطور.

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۱۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. شما درکتان بالاست و سعی می کنید که تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید. تکانهای شدیدی ثبات و بنیان زندگی مردم را تهدید می کند ولی شما از روی خردمندی حرکت می کنید و نه از روی ترس بنابراین تصمیمات عجولانه و نابخردانه ای نمی گیرید. بنابر این علیرغم تمام سختی های زندگی، هیچ ضرر مالی و یا جانی به شما وارد نخواهد شد و جاپای قرص و محکمی در زندگی تان خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۰۴:۲۰
negar

negar : سلام داداشم نمایش داده نشه ممنون

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۰:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تکان های شدیدی ثبات و بنیان زندگی حسین را تهدید می کند و فائقه نگران اوست و بشدت برایش غصه می خورد. حسین احساس ترس و ناامنی و بی یاوری را در این شرایط تجربه می کند و با مشکلاتی مواجه می شود. سعید نسبت به مشکلات حسین بی تفاوت است ( اگر آرام می خندیده) و یا حرص می خورد ( اگر قهقهه می زده). وحید سعی می کند که به حسین در حل مشکلاتش کمک کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۰۱:۵۹
Sima

Sima : سلام خواب دیدم با دخترموشوهرم شنامیکنیم تو استخر یهو زلزله اومد و اب بشدت تکون خورداما من نفهمیده بودمو همسرم فهمیده بود،اومدیم ازاستخربیرون و جایی نشستیم انگار وسط میدان بزرگ بعد دیدم قسمت بزرگی ازبالای یک برج کنده شد فقط خداروشکرب ما نخورد، ما همش نگران بودیم و مونده بودیم کجا بریم، یهو ی قسمت دیگه ای از یک ارتفاعی کنده شد ک ب سمت دیگه ای رفت و من توخواب گفتم سمت مامان اینا میره

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۲۲:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و دختر و همسرتان می خواهید نگرانیهای گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. تکان های شدیدی ثبات و بنیان زندگی مردم را تهدید می کند و همسرتان مراقب است که در چنین شرایطی احساساتی فکر نکنید و غرق در تجمل و رفاه نباشید بلکه جاپای قرص و محکمی داشته باشید و منطقی فکر کنید. کسی از اشخاص صاحب مقام از قدرت خود برکنار خواهد شد. خطری متوجه ی شما نیست ولی مجددا کسی دیگر از مقامش برکنار می شود که شاید رفتن او روی زندگی مادر شما تاثیرگذار باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۰۸:۰۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.