تعبیر خواب ساختمان
اگر کسی در خواب ساختمانی نوساز از ملک خود دید که آماده بهره برداری و استفاده بود، کاری را به اتمام می رساند و از آن سود می جوید. اگر عمارتی نیمه کاره از ملک خود داشت، کاری را نیمه تمام گذارده و اگر عمارتش کهنه و قدیمی بود، به کارهای سنتی راغب است.
اگر درب ساختمانش بزرگ و وسیع بود، وسعت رزق و روزی است و اگر کوچک بود، معنی برعکس دارد. اگر عمارتی برای کارهای عام المنفعه درست می کرد، در کارهای خیر مشارکت می کند و اگر ساختمان تکمیل شده بود، خیر دنیا و آخرت را خواهد برد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن عمارت کردن درخواب بر چهار وجه است:
- صلاح این جهانی،
- خیر و برکت،
- کامرانی،
- گشایش کارهای بسته.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آفرین : سلام/پاک بفرمایید.
ممنونم ازتون
فریبا هراتی
: سلام. شما باید سعی کنید که روی ذهنیت خودتان بیشتر کار کنید و شخصیت قویتری از خودتان بسازید، زندگی تان را بازسازی کنید و اعتماد به نفس تان را قویتر کنید. برای رسیدن به موفقیت شما نیازمند این هستید که به گذشته فکر کنید و مراقب باشید که باقی عمرتان تلف نشود و اشتباهات گذشته را تکرار نکنید. شما افسرده شده اید، زندگی تان در رکود و سکون قرار گرفته و خاطرتان مکدر شده است که همه ی اینها به خاطر کسی است که تمام عزم و اراده ی خودش را برای فریب شما جزم کرده است. شما می خواهید حسابی روی این شخص فکر کنید و همه چیز را راجع به او دریابید و هیچ مانعی هم برای پیشرفت شما در این رابطه و برای تلاش به منظور شناخت بیشتر او، وجود ندارد. برادر او در خوابتان نمادی از عزم و اراده ی خود اوست و شما نمی توانید به همین جهت این دوگانگی شخصیت او را درک کنید. او برای رسیدن به موفقیت هر کاری کرده است تا دستاوردهای مادی و قدرت و اختیارات بیشتری بدست بیاورد. شما می خواهید به این نتیجه برسید که تاکنون درک و آگاهی شما نسبت به او چقدر بالاتر رفته و چه چیزهایی را راجع به او نمی دانید. شما نمی خواهید که خیلی به خودتان فشار بیاورید و ذهنتان را خسته کنید. باید سعی کنید که خاطرات تلخ گذشته را از زندگی تان بیرون کنید تا بتوانید نگاهی مثبت نسبت به آینده داشته باشید. شما به روابط متعفن و قدیمی و باورهای قدیمی و اشتباه خودتان فکر می کنید و عقلتان به جایی قد نمی دهد. شما قبلا نسبت به باید ها و نبایدهای زندگی، توجه کرده اید و مرتکب گناهی نشده اید ولی این آقا قبلا روحیه ی شما را کشته و باعث افسردگی شما شده است. ذهن شماست. شما دارید روی خودتان کار می کنید تا او را بیشتر بشناسید. خوابتان شامل 3 حق خواب است. تشکر از همراهیتون
Goliiii : سلا خواب میدیدم اقایی که قراره با هم ازدواج کنیم،خانه ساده داشت در طبقه همکف یک ساختمان وقتی از ساختمان بیرون آمدم و وارد لابی شدم ،دیدم ساختمان بسیار بلند و شیک هستش،همچنین خواهرش با چادر مشکی و یک بچه وارد همین خونه طبقه همکف که مال این آقا هست شد.
فریبا هراتی
: سلام. کسی که می خواهید با او ازدواج کنید، نگرشی قدیمی، جاپای محکم و شخصیتی سنت گرا و یا منطقی دارد که بی شیله پیله و ساده زندگی می کند هر چند که در ظاهر از مقام و ثروت زیاد برخوردار است و شخصیتی با پرستیژ دارد. خواهر او هم مرموزانه و رازدار رفتار می کند و افکار واقعی، اهدافش و یا شخصیت واقعی خودش را بروز نمی دهد. او هم منطقی و سنت گراست. تشکر از همراهیتون
عبدالله یزدانی : سلام مدتی پیش شاید در ماه رمضان خواب دیدم در شهر اروپایی بسیار زیبا و مدرن بودم. طبقه اخر یک ساختمان بسیار عظیم و بلند رفته بودم دیدار رییس این کشور. در اتاق متصدی ایشون منتظر بودم و یک پنجره انجا بود که وقتی نگاه کردم دیدم این طبقه بسیار بلند بود طوری که استادیوم بازی زیر ما خیلی کوچک به نظر میرسید. شهر بسیار شیک و مدرن که یک رود زیبا داشت. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما شخصیتی سنت گرا دارید و می خواهید بیشتر از گذشته نظراتتان را ابراز کنید و سبک زندگی مدرن تری را به زندگی تان وارد کنید. می خواهید آزادتر باشید و به موفقیت های بیشتری برسید. شما به اوج موفقیت خواهید رسید و اعتماد به نفستان بالاتر می رود. اختیارات و قدرت بیشتری را در زندگی تان کسب می کنید و چشم انداز تازه ای نسبت به زندگی خواهید داشت. احساس مثبتی در زندگی شما جاری خواهد شد. در خواب قبلی تان شما همزمان 2 خواب کوتاه ارسال کرده بودید ولی فقط یک حق خواب باقی داشتید. الان من 2 حق خواب از شما کسر کردم یکی برای این خواب و دیگری برای خواب قبلی تان که البته در نوبت قبل، به شما کامنت اضافه برای شارژ مجدد خوابتان هم ارسال کردم. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
پریشب خواب میدیدم هودی آبی تنمه و از طبقات بالای مجتمعی دارم پایین رو نگاه میکنم.فضاش تا حدودی شبیه اکباتان بود.یعنی وسط فضای سبز و اطرافش ساختمون‌های مجتمع حالت ۶ ضلعی زاویه داشتن نسبت به هم که من فقط ۳ ضلع رو میدیدم.اما ساختمون‌ها شیشه‌های زیادی داشتن و داخلشون بهتر معلوم بود.تقریبا ساختمونا ۱۰-۱۲ طبقه‌ای بودن،خودم حدودا طبقه ۸ ایستاده بودم. علی‌اکبر (فالوورم که وضع مالی خوبی داره) ۱-۲ طبقه مونده به آخر بود و میدیدم که یه دختر حدود ۸-۹ ساله و یه پسر ۳-۴ ساله داره. بچه‌ها شیطنت میکردن و او مشغول مراقبت و گرفتنشون بود(این درحالیه که گفته مجرده)و حس سفیدی میگرفتم از خودش و فضایی که بود.ساختمون روبرویی،حدودا طبقه۴-۵ سالنی بود که صندلی‌های قرمز یکدست داشت و تعدادی نشسته بودن برای شنیدن سمینار یا سخنرانی(احتمالا عرفان) تعداد زیاد نبود و صندلی خالی زیاد بود. علی (همسر سابق) مشکی‌پوش با ۴-۵ ردیف فاصله از بقیه نشسته بود عقب. معلق شدم روی هوا، و از پنجره اونجا رفتم داخل. همونطوری از اونجا رفتم طبقه بالای سالن که به اونجا مرتبط بود. اتاق شیشه‌ای بود.دیدم علی (همسرسابق) و دختری اونجان. دختره حدودا ۳۵ ساله بود. سبزه، موهای قهوه‌ای و از من کوتاه‌تر بود. علی سرش رو گذاشته بود روی پاش و روی زمین جمع شده بود.دختره انگار حالت حیرون یا مات یا فکرش درگیر مشکلی بود.(گویا چندوقت پیش با دختری رفته محل کار سابق من و گفته همسرشه،اما من مطمئنم ازدواج نکرده؛ رابطه فیزیکی داره باهاش) تو خواب با خودم گفتم این دختره همونه. اینکه همچین قشنگم نیست! بعد بچه‌های علی‌اکبر انگار با شیطنت میخواستن بیان این ساختمون که من دوست نداشتم بیان و میگفتم یه موقع نیان نزدیک علی!(چون آدم درستی نیست)
فریبا هراتی
: سلام. شما در امنیت و گرمی و رفاه به سر می برید. خیالتان راحت است و علاوه بر اینکه درکتان بالاست، خودتان را از خیلی از مردم مرفه تر می دانید. با این وجود علی اکبر از شما خیلی مرفه تر و متمولتر است. خیالش راحت است. او ثروت و رفاهی دارد که به او حس موفقیت می بخشد و کارهایش را هم همیشه و در تمام زمینه های زندگیش با موفقیت انجام داده و از پس همه ی این کارها بخوبی بر می آید. او از زندگیش راضیست. از این جهت که شما شرایط مالی مناسبی دارید و شخصیتی با احساس و با محبت دارید، می توانید به داشتن روابطی سرشار از شور و شوق با دیگران فکر کنید. شما دوست دارید که به صورت مخفیانه بدانید که علی که تلاش می کند زندگی و رفتار خودش را از شما مخفی کند، مشغول چه کارهاییست. شما بینشی قوی دارید و بخوبی می توانید رابطه ی علی را با یک خانم درک کنید. این خانم سعی می کند که برای زندگیش برنامه ریزی کند و هیچ هارمونی و آرامشی در زندگی او وجود ندارد. او حقایق را از دیگران مخفی می کند، مادیگراست، محافظه کار است و از خیلی جهات از شما پایین تر است. علی به فکر فرو رفته و یا اگر سرش روی پای این دختر بوده، به حمایت این دختر نیازمند است. شما دوست ندارید که علی اکبر پول و انرژیش را صرف کارهای مزخرف کند و مانند علی که به اسم عرفان، با حیله گری مردم را فریب می داد؛ رفتار کند. شما نمی خواهید علی اکبر مثل علی شود. تشکر از همراهیتون
N : سلام 25ذیالقعده خواب میدیدم تو شهر مرکز استان ک درواقعیت هم خونه داریم باداداش کوچکم از خونه اومدم بیرون برای دیدن دوتا ساختمان بلندی ک جدیدا همسایه ها داشتن میساختن،البته وقتی از حیاط خونمون اومدبم بیرون دیدم اونقدر ک ب نظر میومد هم نزدیکمون نیستن.من همینطور ک راه میرفتم با خودم میگفتم چقد هوا خوب و خنکه کاش اومده بودم همینجا زندگی میکردم و فکرشو کن پس هوا تهران هنوز بهتره پس باید تلاش کنم دانشگاه اونجا قبول شم(تو ذهنمه بعدا دوباره درس بخونم رشته مورد علاقم ک فقط تهران داره قبول شم و تو خوابم همون مدنظرم بود).قبل از اینکه برسم ب ساختمونای درحال ساخت،دیدم سمت راستم ی جایی هست ک روتابلوهاش اسم رشته ای ک فعلا توش درس میخونمو نوشته و منم تعجب کردم و رفتم تو(اونجا دور حیاطش نرده داشت و از بیرون حیاطش معلوم بود و جالب اینکه چندسال پیش ی خواب دیدم و انگار این مکان مثل همون بود ک تو خواب قبلنم بود و تو اون خواب من وارد حیاطش شدم و پر از برگ پاییزی بود و انگار کسی توش نبود و وارد ساختمون داخلیش نشدم و برگشتم ولی همیشه واسم سوال بود ک اونجا کجا بود)بعد وارد ساختمان داخلیش شدم و دیدم آدمای زیادی هستن و بخش های مختلفی داره مربوط ب کارای مختلف و اول ورودی من و ی نفر دیگه جواهراتمونو تحویل دادیم مال اون بدل بود و مال من چندتکش طلا بود و اینجا بابامم بود و بهش گفتم طلاهامو گذاشتم ولی دلم راضی نبود و میخواستم برش دارم البته لازم هم نبود تحویل بدیم.بعد دیدم مسئولاش کاراشونو درست انجام نمیدن و اینا خیلی ب نفع خودشون سر مردمو شیره میمالیدن منم عصبانی و ناراحت شدم و گریه هم کردم و بعد رفتم زدمشون کنار و همه چیو خودم دست گرفتم و شروع کردم ب اصلاح کردن کارای اونجا و رفتم جلوتر اونجا ساختمون بزرگ میشد و مث بازار سرپوشیده بود و مغازه ها رو چیاشونو گفتم منظم و دسته بندی کنن و ی مغازش هم چادر داشت و هم لباس و گفتم لباسارو ببرین تو مغازه لباسفروشی و اینجا فقط چادر بفروشن.بعد ی دختر ک خانوادگی فروشندش بودن،گفت من این چادرو میبرم ک فروخته نشه چون یادگار مامانمه،چادر صورتی بود و مامانشم البته کنارش بود.و دیگه نمیخواست فروشنده باشه و رفتن
فریبا هراتی
: سلام. ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد و روی جسم و ذهنتان کار می کنید و شخصیت قویتری از خودتان می سازید. امیدو آرامش بیشتری را در زندگی تان تجربه می کنید و خیالتان راحت خواهد شد. شما می خواهید به موفقیت های بیشتری در زندگی تان برسید. می خواهید روابط عمومی تان را با قشر خاصی از مردم تقویت کنید. شما برای این تحولات تازه از خودتان مایه می گذارید و اعتبار زیادی برای رسیدن به موفقیت تان قائل خواهید بود. شانس قبولی شما در رشته ای که تمایل به خواندنش را دارید، بالاست. سعی می کنید که برای زندگی تان برنامه ریزی درستی داشته باشید و افکارتان را نظم و ترتیب بدهید. کارهایتان را بخوبی مدیریت خواهید کرد و از هر چیزی می خواهید برای رسیدن به خواسته هایتان بگذرید اما از عشق نمی گذرید و اگر بختی خوش داشته باشید و عشق به زندگی تان راه پیدا کند، بیشتر تمایل به ازدواج خواهید داشت و نه به تحصیل. خوابتان معادل 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتی عزیز و با آرزوی سلامت و موفقیت برای شما
لطفا پنهان شود
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. همچنین با بهترین آرزوها برای شما. تعبیر خوابتان این است که خانم همسایه ی شما به دنبال جستجو برای یافتن پاسخ مسئله ای است که برایش هنوز مبهم است و یا سعی می کند که خودش برای حل مشکلات، به کمک همسایگان دیگر اقدام کند و شما از رفتار تند او ناراحتید. در عین حال شما درکی بالا دارید و خودتان هم سعی می کنید که به صورت واضح تری، میانبرهایی برای انجام کارها و بهبود اوضاع کشف کنید. او در عین حال که بسیار با دیسیپلین و احتمالا متمول است، ولی مادیگرا و سخت کوش، مستبد و سیاستمدار است و بر عکس شما که آرام و مثبت اندیش و صادق هستید، او با سیاست کارهای خودش را به پیش می برد. شما بسیار مودب و صادق هستید و از اینکه اغراق آمیز بخواهید مسائل را بزرگ جلوه دهید یا مشکلات را کوچکتر از واقعیت نشان دهید، خودداری می کنید. روح مادرتان شاد. او در کنار شماست و می خواهد شما بدانید که تنها نیستید. باید همیشه منطقی باشید و مانند الان، از برخورد تند و مشاجره با این شخص جدا خودداری کنید. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
ایران : سلام و عرض ادب سرکار خانم هراتی
دوستم یک ساختمان در حال ساخت دارند
چند وقت پیش خواب میبینه که تموم شده ولی دیوار طبقه چهارمش ریخته پایین
چند روز بعد از این خواب یکی از کارگرها از بالا افتاد پایین و فوت کرد حالا روند ساخت هم کند شده
چون تعریف شما را از من شنیده بود،از من خواست این خواب را برا شما ارسال کنم و راهنمایی بگیرم که باید چیکار کنند؟
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دیوار تخریب شده ی طبقه ی چهارم در تعبیر فوت همین کارگریست که مجبور می شوید با ضرر و زیان احساسی و اقتصادی فوت او کنار بیایید. علاوه بر این، حریم خصوصی شما در امور مالی و اقتصادی تان شکسته می شود و شاید این شاید عامل مضاعفی برای کند شدن ساخت و ساز در واقعیت، باشد. احتمالا باید ضرر بیمه ی کارگر متوفی را به خانواده اش بپردازید. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام.من بخشی از خابُ فراموش کردم والان خدمتتون ارسال میکنم.بخشی از خاب گفتم«وقتی خاستم ازساختمان بیرون بیام خانمی از دختر خانمی با موهای بلند و زیبا و باز ک پشت بمن ایستاده بود درمورد ساعت پرواز حج سوال کرد ودخترگفت طبقه ۲همینجا پروازحج انجام میشه»بعد ازاین قسمت انگار ساختمان ۲ درداشت و در ۲ انتهای سالن بود ک ازش خارج شدم و مدتی گم شدم،وقتی متوجه شدم راهُ پیدا نمیکنم گفتم باید برم داخل ساختمان واز همون دری ک وارد شدم خارج بشم(این کارُ توخاب انگار انجام دادم ولی تصویرش یادم نیس)بعد مسیر کوتاه مارپیچ ک گفته بودم دیدم(البته یادم نیس این مسیر مارپیچی کِی دیدم،وقتی ازدر انتهای سالن خارج شدم یاوقتی برگشتم واز در ورود خارج شدم)بعد برادرمو پیداکردم و باقی خاب..معذرت میخام ک دوباره شد بخاطر فراموشی این بخش ممنون میشم اگ تاثیری توتعبیر داره بفرمائید
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این بخش از خوابتان این است که شما ابتدا کاری را شروع می کنید و بعد پشیمان می شوید و بعد راه سخت را انتخاب می کنید و در نهایت می توانید با ثبات و پایداری، استقامت و اراده ی بالا از خودتان نشان داده و سخت بکوشید تا در انجام هدفتان موفق شوید. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام. روز ۲۹ رجب بعدازظهر خاب دیدم رفتم ساختمان آموزش پرورش واسه انجام کارهایی که دارم(درواقع ی مدت میرفتم واسه شروع کاری ک میخاستم انجام بدم)خیلی شلوغ بود و من بین جمعیت بودم اما کارمو انجام ندادم (یادم نیس که نخاستم یا نشد)وقتی خاستم از ساختمان بیرون بیام خانمی از ی دختر خانمی با موهای بلند و زیبا و باز ک روبرو اما پشت بمن ایستاده بود درمورد ساعت پرواز حج سوال کرد ودختر جواب داد طبقه ۲همینجا پرواز حج انجام میشه و من متعجب ازاینکه مگه اینجا فرودگاهم هس،داخل ساختمان چراغا روشن بود ولی بیرون شب بودُ فضا تاریک،انگار درخروج گم کردم و از در دیگه خارج شدم و مسیرُ گم کردم میخاستم برم پیش داداشم چون اون منو اینجا رسونده بود،و دیدم مسیر مقابلم مارپیچ بود(مسیر کوتاهی مارپیچ بود)اومدم جلوتر برادرمُ دیدم که برام دست تکون داد وپیداش کرم وبا نیسان طوسی روشن اومده بود دنبالم(داییم همونجا از داداشم خداحافظی کرد سوار ماشینش شد رفت)خواهرم همراه داداشم بود خوشحال بودُ دست میزد و هردو میخاستیم جلو نیسان بشینیم. خانم هراتی من بین انجام ۲کار موندم، کار ۱ ساده تر ولی بخاطر تجارب بدی ک از قدیم ازش داشتم ترس دارم و کار ۲ خیلی سخته هم بخاطر شرایطی ک دارم هم سختی خودٍکار و از اینم ترس دارم،نمیدونم کدوم راهو انتخاب کنم،طبق فرمایش شما تو تعبیر خواب دیروزم(باید خردمندانه ب زندگی نگاه کنم)اگر بخوام خردمند باشم کار اول راحتتر انجامش اما من بهش خوشبین نیستم و کار دوم مسلما خوشنامی اما سختی زیادی هم داره راستی ساختمان آموزش پرورش مربوط بکار دومی ک میخام انجام بدم ومدتی درگیرش بودم.ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. کار دومی که شما می توانید انتخاب کنید؛ برایتان موانع و مشکلات زیادی بهمراه دارد ولی حقوق و درآمدش عالیست و از نظر ارزش معنوی هم بسیار مهم و با ارزش است. اگر درکتان را بالاتر ببرید و بخواهید در اینکار پیشرفت کنید، آنقدر این کار با ارزش است که برایتان ثواب زیارت خانه ی خدا نوشته می شود هر چند که شما نگران هستید که آیا می توانید از پس آن برایید یا باید از فکر آن بیرون بیایید. شما نمی دانید که چه تصمیمی باید بگیرید و چه مسیری را باید انتخاب کنید. اما اگر بتوانید با این موانع و مشکلات کنار بیایید و در پیچ و خمها و سختی های کار، تردید به خرج ندهید، دو دل نباشید، می توانید با ثبات و پایداری، استقامت و اراده ی بالا از خودتان نشان داده و سخت بکوشید تا در انجام هدفتان موفق شوید. نتیجه ی اینکار برایتان خیلی خوب خواهد بود. شما نباید دنبال کاری باشید که صرفا از نظر خانواده تان خوشایند است بلکه کاری را انجام دهید که نسبت به آن احساس خوشتر و بهتری دارید. الان خودتان گفته اید که به کار اول خوشبین نیستید پس دومی را انتخاب کنید. تشکر از همراهیتون
رقیه تاجیک : سلام.پدرشوهرم چند سال پیش شریکی با پسر بزرگش ی خانه سه طبقه میسازن .پسرش زرنگی میکنه دو تا طبقه رو صاحب میشه به زور.چند سالی پدرشوهرم اینا طبقه سوم اون خونه میشینن بعدش بلند میشن از اونجا میدن مستاجر و چند سال بعدش پسر بزرگش به عنوان سهم ارٽ طبقه سوم رو نصف قیمت زورکی ازشون میخره.پدرشوهرم مجبوری قبول میکنه .ی مدتم ام قهر بودن باهم . پدر شوهر و مادرشوهرم به خاطر اذیت هایی ک پسرش و عروسش کردن نتونستن کامل اونا رو ببخشن. تو ی سال اخیر پدرشوهرم چند بار نان خشک برده خونه پسرش که با نان خشک های خودشون براش بفروشن . پدرشوهرم الان مریضه غده داره . خانه سه طبقه پسر بزرگش چند سالی نم داره . مادر شوهرم خواب دیده ک خانه پسرش به خاطر نم در حال فروریختنه،که یهو نان خشک های پدرشوهرم از سقف میریزه و گیر میکنه و نمیزاره خانه بریزه.لطفا تعبیرشو میگید
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب مادر شوهرتان این است که روحیه و آینده و افکار پسر بزرگش به خاطر احساسات منفی و ناراحتی که او در دل پدر و مادرش به وجود آورده، بشدت تحت تاثیر قرار گرفته و زندگی او در معرض خطر است ولی از آنجایی که روزی و درامد پدرشوهرتان حلال بوده و او برای زندگی و خوشبختی پسرش، علیرغم بدجنسی های او، تلاش زیادی کرده است و دلش نمی خواهد که پسرش بدبخت شود، خداوند او را از شر شرایط سخت و بیماری و نابودی زندگیش حفظ می کند! یعنی اگر پسر بزرگ آنان که این همه به آنان بد کرده، بدبخت نمی شود؛ فقط به خاطر دل پدر و مادرش است که دوست ندارند بدبختی بچه شان را ببینند در غیر اینصورت او تمام زندگی خودش را از دست می داد و به بیچارگی و درماندگی مبتلا می شد. تشکر از همراهیتون.