کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سرما

اگر کسی در خواب دید سردش شده، به فقر و تنگدستی دچار می شود. اگر سرما باعث گزند او شد، از اطرافیان زیان می بیند و به اندوه دچار می شود. اگر دید از سرما بدنش خشک شده، خود و یا یکی از نزدیکانش احتمالا می میرد. اگر کسی خواب ببیند سرما خورده و از بینی او آب می ریزد، دلیل کند که وامش داده شود و از رنج و سختی و غم بدهد. اگر بیمار بود، شفا یابد.

محمد ابن سیرین می گوید: سرما در خواب رنج و مضرت است. اگر درخواب دید که سرما یافت، دلیل که به قدر سرما درویشی و تنگدستی یابد. اگر دید سرما تن او را گزند رسانید، دلیل که وی را از خویشان رنج و مضرت رسد. اگر دید سرما تن او را خشک گردانید، دلیل که زود هلاک شود یا کسی از خویشان وی بمیرد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

5 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

neda

neda : سلام. من خواب دیدم با یک خانم دیگه که اصلا چهرش یادم نمیاد ولی در خواب خیلی به من نزدیک و مهربان بود . در جایی هستیم که خیلی سرد است . من لباس و شال پشمی و خیلی گرم پوشیدم و کفش های نو و چرم و مشکی که کاملا پاهام درونش گرم بود. وقتی در میانه راه اون خانم بهم گفت دستام یخ کرده گفتم من اصلا سردم نیست .دستات رو به من بده تا گرم بشی. بعد به کوچه ای باریک با دیوارهای خیلی بلند رسیدیم . همه از رو به رو می آمدند و ما جهت مخالف آنها میرفتیم.در میانه کوچه من به گریه افتادم و سرم رو روی شونه اون خانم گذاشتم و گفتم . من متاسفم . من دیگه نمیخوام ادامه بدم . خسته شدم. بعد از شدت گریه بیدا شدم.

پاسخ
لینک۱۲ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۵۸:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با مشکلات و سختی های زیادی مواجه خواهید شد و در حالی که ذات شما بسیار مهربان و اراده تان قوی است، سعی می کنید که بر تمام مشکلات پیروز شوید. در واقع شما دارید خلاف جریان آب شنا می کنید و در موردی اصرار به رسیدن به خواسته تان را دارید که دیگران کاملا برعکس شما عمل می کنند. اما در میانه راه اتفاقی خواهد افتاد که باعث شادی و خوشبختی شما خواهد شد. احساس می کنید که دنیای شما خوب شده و تکیه گاه امنی یافته اید. دیگر دوران سختی ها به پایان خواهد رسید و بسیار خوشبخت و شاد می شوید انشالله.

پاسخ
لینک۱۲ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۰:۲۰
shirin

shirin : سلام و عرض ادب خدمت شما خانم هراتی عزیز
خواب دیدم که خانه ای بودم که انگار چند نفر مثل دانشجو با هم در انجا سکونت داشتیم، از بیرون وارد خانه شدم. خانم میانسال و تقریبا چاقی با موهای خاکستری در را باز کرد، متوجه شدم که دارم دست و پا شکسته انگلیسی حرف میزنم و تونستم منظورم را برسونم.چون اون خانم انگلیسی زبان بود. داشتم به سمت اتاقم می رفتم که یادم امد در خانه را قفل کنم که برگشتم و به اون خانم گفتم ، و گفت که قفل می کنه.
بعد وارد جایی شدم که شبیه حال خونه بود از دور اقا جونم که فوت شده را دیدم که کنار در اتاق کناری ما ایستاده و چیزی شبیه شاخه خشک شده درخت تو دستشه و میخواد پنجره اون اتاق را ببنده،
از قبل اون اتاق را دیده بودم، انگار کل فضای رو بیرون که درخت و اینا بود پنجره بود و یک پنجره باز بود جوری که فقط هوا رد و بدل شود اما ادم نمی تونست از توش بره و بیاد چون هم کوچک بود هم بالا.
در خواب می دونستم اقا جونم مرده و روحه و با فاصله دیدم که مادربزرگم که در قید حیات هست داره میره به طرف اقاجون، هیچی نگفتم تا ببینم چی میشه. مادر بزرگم رفت سمت اقا جون و اقا جون گفت که سردم هست اما من احساس سرما نداشتم.
من هر لحظه فکر میکردم اقا جون بره چون روحه اما چراغ روشن شد و هنوز اونجا بود من باهاش رودررو شدم و اول قیافه اش، شبیه خودش بود بعد شبیه دختر برادرم که چهار سالشه شد و من از ترس بیدار شدم.
صحنه های آقاجون نزدیک واقعی بود انگار تو بیداری باشه
ممنون میشم تعبیرش را بفرمائید.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۲:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما خیلی چیزها هست که راجع به دنیا نمی دانید و درسهای زیادی هست که باید از زندگی بیاموزید. درک شما برای بعضی از مسائل پایین است و سعی می کنید که شرایط ناشناخته را درک کنید. دلتان نمی خواهد که کسی در زندگی تان دخالت کند و یا نمی خواهید که چیزهای ناشناخته و عجیب به زندگی تان راه پیدا کند. روح پدرتان شاد. او می خواهد به شما بگوید که شما ارتباط خویشاوندی تان را با او قطع کرده اید و از او زیاد یاد نمی کنید یا با او حرف نمی زنید یا وجودش را باور ندارید. به همین دلیل او نمی خواهد که به فکرتان راه پیدا کند تا مبادا شما بترسید. اما در عین حال او می خواهد که شما این حقیقت را بدانید که روح او زنده است و کنار شماست. وجود او آنقدر واقعی است که مثل مادر بزرگتان باید او را زنده بپندارید و درست مثل حضور مادر بزرگتان در زندگی تان حضور پدرتان برایتان عادی به نظر بیاید. کما اینکه مادر بزرگتان به حضور و وجود روح اعتقاد واقعی دارد. انسان از دو بخش روح و جسم تشکیل می شود. روح تمام افکار و احساسات و تفکرات شما را شامل می شود و هرگز نمی میرد. حتی بعد از مرگ جسم، روح تا ابد زنده است. شباهت روح پدرتان به دختر برادرتان اشاره به این دارد که روح پدرتان پاک و بی گناه و معصوم است ولی از اینکه شما حضورش را باور ندارید غصه می خورد و دارد به زبان بی زبانی به شما می گوید که مرا باور کن و دوست داشته باش. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۰:۴۰

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.