کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سند

آنلی بیتون می گوید: دیدن اسناد و مدارك در خواب، علامت آن است كه اتفاقاتی نقشه های شما را برای تصاحب ثروت نقش بر آب می سازد. اگر خواب ببینید سندی را امضاء می كنید، علامت آن است كه علی رغم تلاشهای شرورانه دشمنان، اطرافیان به شما اعتماد خواهند كرد .

گم كردن سند در خواب، علامت آن است كه برای احقاق حقوق خود با دشمنان كشمكش خواهید كرد . اگرخواب ببینید سندی را امضاء می كنید، علامت آن است كه برای رسیدن به پیروزی در دادگاه باید با دقت وكیل خود را انتخاب كنید. امضاء هرگونه مدرك و سندی در خواب نشانه وقوع رویدادهایی نامطلوب است.

در سر زمین رویاها آمده:
یك سند را امضاء می كنید : خطر شما را تهدید میكند .
شما قبلا ًیك سند را امضاء كرده اید : ضرر مالی.
دیگران یك سند با شما امضاء می كنند: محبت شخص با ارزشی از شما سلب می شود.
سفته ای كه طلب داشته اید پرداخت می شود: تا آخرین روز عمرتان سلامت خواهید بود .
یك مرد با اسنادی در دستش: در اقدام به كارهای جدید بسیار محتاط باشید.
یك زن سند در دست دارد: یك تغییر خوشایند.
یك سندنویس اسنادی در دست دارد: منفعت مالی.
یك قرارداد شراكت در دست دارید: سود بزرگ در آینده.
اسناد شخصی خود را در دست دارید: پول هنگفتی نصیب شما خواهد شد .
اسناد مربوط به فامیل را در دست دارید: علامت كشف اموال قیمتی كه گمشده تلقی می شده اند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

93 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

roksana

roksana : سلام خانم هراتی عزیز،امروز صبح خواب دیدم

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۳:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به روابط گذشته تان با علی فکر می کنید. علی از اینکه کسی که با او تعامل دارد اعتماد به نفس نداشته باشد، یا حتی اگر خودش به خودش، اعتماد نداشته باشد و احساس کند که نمی تواند از پس وظائفش به خوبی برآید، خوشش نمی آید. خواهرشوهر شما ( یا خود شما) می خواهد در انجام کاری پیشرفت کند و حریم خصوصی خودش را می شکند و مرتکب اشتباهی می شود که شما از آن با خبر می شوید. او سعی می کند که دروغ بگوید و خودش را شادتر یا با احساستر از واقعیت نشان دهد ولی دروغ او برملا و آشکار می شود و شوهرش از این اشتباه او با خبر خواهد شد. شما به این فکر می کنید که اگر مسیر زندگی تان را عوض کرده بودید چه چیزی قسمت شما می شد و چه درسهایی از زندگی تان می آموختید. علی به زن و بچه اش وابستگی چندانی ندارد. مادر و خواهر شما دوست دارند که علی به زندگی خودش و هویت خودش پایبند باشد. شما دوست دارید که او بداند که شما بخوبی او را می شناسید. شما می خواهید تاثیری مثبت روی علی بگذارید و سعی می کنید که مشکلاتتان را از وجودتان تخلیه کنید. شما به صورت پنهانی به علی فکر می کنید و خودتان را در شرایط سخت و بغرنج و با محدودیت هایی مواجه می کنید. علی هیچ توجهی به شما ندارد و اصلا به شما فکر هم نمی کند ولی شما او را خوب می شناسید. خواهر شوهرتان ممکن است نمادی از خود شما باشد و اینکه شما ممکن است دروغ بگویید و خودتان را نسبت به شوهرتان پر شور و شوق نشان دهید و اگر شوهرتان متوجه ی دروغتان شود از شما عصبانی خواهد شد. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۵۳:۴۴
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
میدیدم تو خونه قبلی‌مون هستم.منتها پیشخوان مخفی باشه

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۹:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تعبیر خوابتان این است که شما به روحیات و فرهنگ خودتان پایبند هستید و تلاش می کنید که کاری را انجام دهید که به نفعتان باشد. ولی باید سعی کنید که محتاطانه رفتار کنید و روی کارهایتان بخوبی فکر کنید و البته با مهربانی و آگاهی زیاد همه ی جوانب امر را بررسی کنید. فالوور شما تلاش می کند که برای رسیدن به شما، خودش و توانایی هایش را اثبات کند و عزم و اراده اش را برای اینکه شما او را باور کنید، بسیار زیاد شده و تلاش می کند که ارتباطات قویتری با شما داشته باشد. او می خواهد نشان دهد که حمایتگر و با کرامت است؛ اجتماعیست؛ منظم و با دیسیپلین است، با حال است و نمی گذارد که استرس و فشار به او وارد شود، رازنگه دار ( یا مرموز) و جذاب است و خلاصه شما هم باید اول او را خوب بشناسید و به شخصیت مرموز و ابعاد مخفی روحیه و فکر او کاملا آگاهی پیدا کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۵۰:۱۳
Marjanehhhhh

Marjanehhhhh : سلام وقت بخیر متن مخفی باشه، ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تصمیم می گیرید که زندگی تان را به شیوه ی خاصی کنترل کنید و با موضوعی در این رابطه موافقت خواهید کرد. شما به یک رابطه یا پروژه ی بلند مدتی متعهد خواهید شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۴:۴۷
niyusha

niyusha : درخواب مزه ی ترش احساس نکردم.ولی میدونستم دارم لیمو میخورم

پاسخ
لینک۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۲۴:۰۲
یاسمن

یاسمن : سلام خواب دیدم شب لامپ روشن بود درحیاط تالار روی صندلی مرتفعی نشستم خانومی کنارم بود گفت چشمت انحراف داره(بچگی انحراف داشتم) گفتم از استرس خواهرشوهرم رو دیدم گفتم اینها رو کی دعوت کردایشون روی صندلی کنارم نشست بااحترام صحبت کر به سالن رفت همه روبه من می رقصیدن بدون موسیقی منم نشسته می رقصیدم
در سالن ناراحت شدم که نرقصیدن مشغول عکاسی بودن زن دایی من پروانه در خواب خواهرشوهرم بود دو سند صورتی داد گفت بیا سندات رو بگیر یکی رو باز کردم سند ملک بود با تندی گفتم چرا پیش مردم بهم میدی تمام ۲۰۱۴ سکه مهریه رو میگیرم(مهریه من ۲۱۴ سکه هست)
دربیرون تالار همسرم بابرادرم بحثشون شدنیروی انتظامی بالباس سبز روشن داخل حیاط تالار شدن خندم گرفت که پلیسها باعملیات نظامی وارد شدن
درکافه با خانومی پیاله ماست خوردم یک کاسه بزرگ مونده بود مردکافه دار خورد

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۷:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما فکر می کنید که با موانع و مشکلاتی در زندگی تان مواجهید ولی کاملا روشن است که عاقبت چه خواهد شد. قدرت و توانایی شما برای درک موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ضعیف است و حقایق را قاطی پاتی متوجه می شوید. شما از خواهر شوهرتان ناراحتید. هارمونی و آرامش زیاد به زندگی تان راه می یابد و به پول و ثروت می رسید. تغییرات خوشایندی در زندگی تان اتفاق خواهد افتاد. باید سعی کنید که افراطی رفتار نکنید و بیشتر خویشتندار باشید و تمرکزتان روی اهدافتان باشد. باید سعی کنید که به بایدها و نبایدهای زندگی بیشتر احترام بگذارید و نظم و دیسیپلین بیشتری را در زندگی تان اعمال کنید. باید سعی کنید که در تعامل با مردم درست رفتار کنید تا دیگران هم با شما درست رفتار کنند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۰۳:۳۸
رضا

رضا : قسمت اتهام در مدرسه و واکنش آن آقای ناظم و حرف هایی که به ناظم زدم بسیار شبیه تهمتی بود که شما به من در مورد نوشتن خواب ها زدید، تقریبا عینا همان بود اگر شما مرد میبودید.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۱۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما واقعا نوشتار عجیب خودتان را که هنوز در سایت موجود است کتمان می کنید؟ اینکه خودتان هم ادعا کردید که سو تفاهم شد و به خاطر نوشتار خودتان، من فکر کردم چند خواب را همزمان ارسال کرده اید را یادتان رفته است؟؟ اشتباهات پیاپی و مکرر تان را فراموش می کنید و کلام بنده را به خاطر می سپارید و اسمش را تهمت می گذارید؟!! واقعا تعبیر خواب امروزتان صحتی بر همین ادعای مظلوم نمایی تان است. من با شما هیچ مشکلی به شخصه ندارم. هر چه که از تعابیرتان مشخص است به شما عرض می کنم و عکس العمل من در قبال هر رفتار زشتی که نسبت به من انجام داده اید را صراحتا بیان کرده ام. من فقط معبر خوابهای شما هستم. نه مشاور شما هستم نه وکیل شما هستم و نه متصدی رسیدگی به احساساتتان!! بنده هم هرگز فراموش نمی کنم که وقتی از شما خواستم که فقط تعابیرتان را ارسال کنید و درد دلهایتان را ننویسید، فرمودید که لیاقت شنیدن درد دلهایتان را ندارم!! تمام نوشتار و متون شما در تلگرام کپی شده و در نزد مدیر سایت نگهداری می شود. وظیفه ی من صرفا تعابیر خوابهای شماست. خوابتان شامل 6 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۷:۱۵
رضا

رضا : نام مدیر مدرسه ای که در آن تحصیل میکردم جزو آن ۳ نفر نوشته شده بود، مطمئن نبودم که همان مدرسه باشد، در مسیر که با ماشین حرکت میکردم پیاده شدم جلوی مدرسه و اسم مدرسه را که در تابلویی بالای درش بود دیدم، دقیقا همان مدرسه بود! و نام ۲ مدیر مدرسه که در مقاطع مختلف در آن تحصیل میکردم برای مثال یکی دبستان و یکی دبیرستان هم جزو آن ۳ نفری بود که عرض کردم در بالای برگه اسمشان نوشته شده بود. در بین این ماجرا همراه فروزان و مادرش و زنی که از دوستان مادر فروزان بود، بودم. مادر فروزان قرار بود بستری شود، برای همراهی شان به آن بیمارستان رفته بودم، آن زنی که عرض کردم ناراحت بود که چرا من به خانه شان نرفته بودم. به او گفتم بعدا که بیایم با دست پر به خانه اش می آیم. سپس فروزان و آن خانم به اتاقی رفتند تا لباس شان را عوض کنند، میخواستند لباسی بپوشند که برای همراهی بیمار(مادر فروزان) مناسب باشد، در آن اتاق کمی باز بود، آنرا بستم چون نمیخواستم دید بزنم. در ادامه به زندان سری زدم، مدارک و موبایلم را دادم، پرسیدم چقدر طول میکشد که جوابم بیاید، خیلی طول نمیکشید. آنجا محکومان و متهمان در اتاق هایی نگهداری میشدند، بالای در هر اتاق، یکی از حروف فارسی نصب شده بود(دقیق بخاطر ندارم که فقط یک حرف زده شده بود یا چند تا). افرادی که متهم شده بودند، کیف خاص و بزرگی به رنگ سبز نسبتا تیره دستشان بود، کیف به شکل مستطیل بزرگی بود. پدر(مرحومم) را در آن حین میدیدم. برگه ای بود در مورد چیزهایی که باید جواب بدهم یا بعدا جلوی قاضی جواب بدهم، نمیدانستم چه باید بگویم، از خداوند کمک خواستم که موقع جواب دادن به من کمک کنند. بیرون، جلوی در آنجا منتظر تاکسی بود که به خانه برگردم، مردی سمتم آمد، دنبال کار میگشت، میگفت زن و بچه دارد و از نظر تحصیلی و کار کردن آماده است، از من پرسید که کسی را در این مورد میشناسم، به او گفتم که من اینجا متهم هستم ! وقتی فهمید که متهمم رفت(حالت طنز تلخی داشت این قسمت). راه برگشت به خانه را پشت یک موتورسواری نشستم، وقتی رسیدم و در آن کیف بزرگ و سبز رنگی را که عرض کرده بودم را باز کردم دیدم که موبایلم که گران بود، در آن نیست، حدس زدم در راه وقتی کیفم برعکس ‌بوده از آن افتاده اما بعد یادم آمد که موبایلم را در ساختمان قضایی گذاشته بودم. آن موتورسوار پول واقعا کمی را درخواست کرد حدود ۱۷ هزار تومان میخواست، کیف پولم در همان ساختمان قضایی بود، من ۲ تا تراول ۵۰ هزار تومانی و چند هزار تومان خورد و اسکناس پانصد تومانی داشتم، آن ۲ تراول را به او دادم.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۰۸:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما به این فکر می کنید که باید در طول زندگی تان کارهایتان را بهتر مدیریت می کردید و آرامتر در زندگی تان به پیش می رفتید. شما به فروزان و خرد و عقلانیت او هم شک دارید. احساستان این است که او از نظر روحی سلامت نبوده و خودش نیاز به درمان داشته است ولی ادعای سلامت عقلانی می کرده. اگر به او کم توجهی می کردید، از شما ناراحت می شد و بعد که به او ابراز علاقه می کردید، او رفتارش را با شما عوض کرده و بی محلی به شما کرد!! شما سعی کردید که به او گیر ندهید و حریم خصوصی او را حفظ کنید. شما سعی کردید که احساساتتان را خیلی کنترل کنید و خودتان را خیلی محدودتر کنید و ارتباطاتتان را با دیگران کمتر کنید. هر کسی ایرادهایی در رفتارش دارد و خیلی از مردم خیانتکار و فریبکار و دروغگو و مادیگرا هستند و فقط به این فکر می کنند که ثبات و امنیت مالی شان محفوظ باشد. شما سعی کرده اید که خردمندانه ( مثل پدر مرحومتان) فکر کنید و شخصیت خودتان را درست قضاوت کنید و اشتباهاتتان را درک کنید. شما می خواستید که از کسی کمک بگیرید تا درک بهتری از خودتان پیدا کنید و به آرامش برسید. شما در ظاهر هیچ ایراد و نقصی در رفتارتان نیست و شاید خیلیها شما را برای مشورت در باره ی زندگی خودشان انتخاب کنند و شما را کمک رسان به خودشان بدانند ولی شما خودتان را از نظر روحی کاملا سلامت نمی دانید. شما خودتان هم از نظر فکری به منافع خودتان می اندیشید و این منافع را برای خودتان مهمتر از ارتباطاتتان با دیگران می دانید هر چند که معتقدید که ارتباط داشتن با شما، بسیار با ارزش است و شما در واقع هر کسی را قابل نمی دانید که بخواهید با او ارتباط داشته باشید. شما خودتان را از خیلی ها بالاتر و قویتر و متمولتر می دانید. اما از آنجایی که می خواهید ارتباط تان با خداوند تقویت شود و می دانید که او شما را قضاوت می کند، سعی می کنید که اشتباهات رفتاری و فکری تان را ترمیم کنید. خداوند از شما چیز زیادی نمی خواهد. او می خواهد که شما روحتان را تقویت کنید و نیازی به مال و ثروت شما ندارد. او می خواهد که شما بدانید که جزیی از روح او هستید و بنابراین باید پاک و بی نقص باشید و عشق او را درک کنید. شما هر چه دارید از خداست. اعتبارتان، شرایط خوب مالی تان و هر چه که دارید را او به شما بخشیده است و هر چالش و سختی که در زندگی تان دریافت کرده اید همه را خداوند به شما داده ولی نه برای اینکه شما را آزار بدهد بلکه بخاطر اینکه یاد بگیرید که چطور باید روحتان را قوی کنید. هر کسی در زندگی مشکلاتی دارد و چالش هر کسی با دیگری متفاوت است. اما زمانی که ارزش عشق خداوند برای شما، مهمترین ارزش شد، نگرانیهایتان برایتان دیگر بزرگ جلوه نمی کند.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۲:۵۵
رضا

رضا : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که میخواستم به دیدار نوشین بروم. به ساختمانی که خانه اش آنجا بود رسیدم. من در طبقه همکف آنجا منتظر بودم که او بیاید، نمیدانم خانه اش در طبقه چندم بود. خبری از او نشد، به او با موبایلم تماس گرفتم اما برنداشت. نمیدانم شاید چون با فرد دیگری در ارتباط بود نیامد یا اینکه میخواسته به من این پیام را برساند که این خانه را دارد. سرایدار آنجا آمد و به من گفت که با چه کسی کار دارم، من هم گفتم با خانم طاهری کار دارم(در واقعیت فامیلی نوشین، طاهری فرد است). سرایدار آنجا با من صحبت میکرد درحالیکه در بیرون آن ساختمان کمی قدم میزدیم، من هم در کمال آرامش و احترام با او حرف میزدم و جواب میدادم. گویا گزارشی به دست او رسیده بود مبنی بر اینکه من مزاحمتی برای اهالی آنجا ایجاد کرده بودم.(در خوابم من هیچ مزاحمتی ایجاد نکرده بودم) متوجه شدم که سرایدار در مورد آن گزارش میداند، اما در صحبت هایش اصلا چیزی بروز نمیداد. در بخش بعدی خوابم در مدرسه ای بودم، در موضوعی متهم شده بودم، وقتی خبر اتهام در مدرسه پخش شد، رفتار همه، از دانش آموزان گرفته تا ناظم مدرسه با من عوض شد، جالب است که تازه متهم شده بودم و نه محکوم ! جوری با من رفتار میکردند که انگاری واقعا مجرمم و اعتمادشان را به من از دست داده بودند. یکبار که سر ناظم که آقایی بود، شلوغ نبود و دانش آموزان کمی اطرافش بودند به او گفتم که از او انتظار نداشتم با من اینگونه رفتار کند و گریه کردم، گفتم که دل من را شکسته است، رفتار سردِ او تغییری نکرد. به بقیه گفتم هیچ مدرک و سندی وجود ندارد که من کار خطایی کرده باشم، اول چیزی نگفتند اما کم کم گفتند که مدرکی وجود دارد و در ادامه سندی که وجود داشت را خواندند، من خیلی تعجب کردم چون مواردی که گفته شده بود را روحمم خبر نداشت! بعدا که آن برگه را دیدم، اسم ۵ نفر متهم آورده شده بود، اول اسم چندتا از آنها حرف ف داشت و  بعضی ها هم اول اسم شان و هم اول فامیلی شان با حرف ف شروع میشد مثل من که اول هر دو با ف شروع میشود. یک لحظه فکر کردم چون میخواستند همه متهمین ف دار باشند، من را هم در لیست آورده اند ! از برادرم پرسیدم تو که هوش بالایی داری بگو چرا من در لیست متهمین هستم. آن برگه یا مدرک را میدیدم، نام یک نفر در بالای صفحه و در وسط نوشته شده بود و نام ۲ نفر دیگر پایین تر از او، یکی در راست و یکی در سمت چپش قرار داشت.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۰۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما سعی کردید که به اصول و قوانین بنیادین فرهنگی پایبند بمانید و ادب را رعایت کرده و نوشین را درک کنید. او از نظر احساسی و مالی در امنیت زندگی می کند و تصمیم گرفته که فاصله اش را محترمانه با شما حفظ کند چون معتقد است که حضور شما به سلامت روحی او آسیب می رساند. شما دوست ندارید که او را آزار دهید و یا خودتان را به او تحمیل کنید. شما از زندگی تان درسهایی آموخته اید. شما در بین اشخاصی که با شما تعامل داشته اند، نقش قربانی را بازی می کنید و از قبول مسئولیت کارهایتان خودداری می کنید و ادعا می کنید که دیگران به شما ظلم کرده اند. شما در عین حال که خودتان هم احساس گناه می کنید، ولی به این باور هستید که اختلاف نظر و عقاید بین شما و دیگران زیاد است و این باعث می شود که به خودتان و انتخابهایی که در زندگی تان کرده اید، شک و تردید داشته باشید. شما روی کارهایتان خیلی فکر می کنید تا نظم بیشتری به زندگی تان بدهید ولی وقتی که خودتان هم خودتان را گناهکار می دانید، وجدانتان ناراحت می شود و دلشکسته می شوید که چرا باید این همه اختلاف با دیگران داشته باشید. شما شخصیتی جسور و عملگرا و در عین حال حساس دارید و زیادی حواستان به مردم و خواسته هاشان است. شما گاهی اهداف بلند و یا غیر واقعی برای خودتان در نظر گرفته و در باور ها و خط فکری تان شاید زیادی ایده آل گرا هستید. به همین دلیل با دیگران خیلی اختلاف نظر دارید و خودتان را همیشه در مرکزیت می دانید و فکر می کنید همه به شما حمله می کنند و روی شما زوم کرده اند.

پاسخ
لینک۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۰:۰۵
sara

sara : سلام وقتتون بخیر.پنهان بماند.

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۵:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی ( شاید همین همسایه یا کسی مثل او) سعی می کند که شما را فریب بدهد و دروغی را لاپوشانی کند و اشتباه خودش را گردن شما بیاندازد. او می خواهد از شما تعریف و تمجید کند و بگوید که خیلی خردمند هستید تا با او توافق کنید و کاری را انجام دهید. او هدفش این است که اعتبار شما را پایین بیاورد و شما را نادان جلوه دهد. او فکر می کند که اگر از شما و رفتار یا ظاهر زیبایتان تعریف کند شما شیفته ی او می شوید و با او توافق خواهید کرد. از مهارت هایتان تعریف می کند و به هر جهت، شما سعی می کنید که با فرهنگ و خردمندانه رفتار کنید. تعبیر دوم این است که شما خودتان خودتان را گول می زنید و به این فکر می کنید که راحت فریب می خورید راحت گول تعاریف مردم را می خورید اعتبارتان را پایین می آورید و زود دل می بندید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۸:۳۸
sara

sara : سلام وقتتون بخیر متن پنهان باشد.سه شب پیش،

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۵۴:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به خودتان اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید و تعادل و آرامشتان را در زندگی بدست می آورید. شما به فرهنگ و اعتبار خانوادگی تان افتخار می کنید و البته رفتاری مدرن تر و قویتر از خودتان بروز می دهید. خوابتان به شما می گوید که هرگز به هیچ دلیلی خودتان را دست کم نگیرید. اگر کسی شما را دوست نداشته، دلیل بر این نیست که اعتبار شما کم باشد یا ایرادی در هویت شما وجود داشته باشد. شاید صرفا او از مدل فکر و یا ظاهر شما خوشش نیامده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۷:۱۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.