کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سوسمار

هر که در خواب سوسمار ببیند، با مردی قوی هیکل و نیرنگ باز آشنا می شود و آن مرد از او به حیله مالی را سرقت می کند. اگر سوسمار در حوالی منزلی صدا می کرد، در آن خانه مصیبت و ناراحتی خواهد آمد.
خوردن گوشت سوسمار، خوردن مال حرام است. اگر سوسمار او را گزید، از کسی که تازه با وی طرح آشنایی ریخته، گزند و آسیب می بیند. سوسمار دشمن بیابانی و بسیار خطرناک است. اگر کسی در خواب سوسمار یا بزمچه ببیند و بترسد، خطری در خارج از شهر انتظارش را می کشد.

ابراهیم کرمانی می گوید: سوسمار، دلیل بود بر نژاد عرب و خوردن گوشت او مال و منفعت دنیا است. اگر ببیند سوسمار او را بگزید، دلیل کند که از مردی عرب او را مضرت رسد. اگر ببیند سوسمار بکشت، دلیل که دشمن را قهر کند.

محمد ابن سیرین می گوید: خوردن گوشت سوسمار در خواب، دلیل منفعت کند. اگر ببیند که سوسمار در خانه بانگ می داشت، دلیل بود که در آن خانه آوازه مصیبت شنود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

30 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ali

Ali : سلام و ادب
بعد از نماز صبح خوابیدم و دیدم که: توو یک خیابونی که ترشی فروشها هم بودند یک بازاری بود که پر از فروشنده‌گان خزندگان عجیب و قریب هست. بعد اونجا انگار یکی از اتاقامون دیدم که یک عالمه خزنده‌ی مختلف مثل مار و تمساح و سوسمار بزرگ و چیزای جورواجور گوشه‌ی یکی از اتاقها آروم روی همدیگه خوابیدن و کاری ندارن. بعدش انگار همه برادران و خواهران جمع بودند خونمون و یکی از داداشام اومد تو و گفت اینها که تا باهاشون کاری نداشته باشی آزاری ندارن، بشین میخوام ازین ژستت عکس بگیرم که اصلا ازینها نترسیدی و با دوربین زوم کرد روی من. بعدش انگار همه مهمونها و خزندگان رفته بودند و فقط یک سوسمار سبز کوچیک مونده بود داشت ورجه ووجه میکرد و خانومم ترسیده بود و یهو رفت زیر لباسم توو کمرم.

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۱:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ادب متقابل. عده ی زیادی در جامعه با مشکلات و نگرانی هایی مواجه شده اند که زندگی شان به سختی و رنج افتاده و مسببین این رنج های مردم، با خونسردی و پوست کلفتی و لجاجت و بی تفاوتی سعی می کنند که به رفتار و اعمال بدشان ادامه دهند. شما در مقابل این اشخاص اصلا نگران نیستید چون خودتان با وجودی که با ایمان و معتقد به خداوند هستید، ولی می توانید مانند خود این اشخاص، با آنان برخورد کنید و خانمتان دوست ندارد که با او هم اینطور رفتار کنید و بلکه می خواهد که حامی او باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۰:۵۵
Eli

Eli : سلام همراه برادر و زن داداشم بودم سپس برادرم می‌گوید ازین مسیر به خانه بروید نزدیکتر است و سپس خودش به سرکار می رود. در راه به کوچه ای باریک برخورد می کنیم که دری هم در آن وجود دارد وقتی در را باز می کنیم داد می زنم مار و یک خزنده ای بین مارو سوسمار می بینم ک مشکی است و یک سوسک کوچک قهوه ای. به سمت بیرون می آیند و دم در دو حیوان کمی باهم جنگ کردند.. بعد از آن همچنین یک سوسمار اندازه یک انگشت که بسیار خوشرنگ است به رنگ آبی و اکلیلی دیدم که به شدت به من می چسبید و خیلی محکم کنده میشد، زنداداشم در کندن به من کمک می کرد اما مثل من نترسیده بود و آن سوسمار بزرگتر هم از هرسمتی که می رفتم به سمت من می دوید و نمی توانستم فرار کنم.اونورتر یک شخص هم بود که تشک و پتو پهن کرده بود و خوابیده بود و با جیغ زدن من نگاهی ب من کرد و خوابید.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۷:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. در مورد مسئله ی خاصی، برادر شما به شما راهنمایی غلط می رساند. شما و خانم او احساس می کنید که گزینه ی شما برای حل مشکلی که با آن مواجه می شوید، محدود است و از اهداف اولیه تان منحرف می شوید و یا در شرایط بغرنجی قرار می گیرید. شما احساس می کنید که اعتبارتان در خطر است و یا فرصتی را دارید از دست می دهید. کسی سعی می کند که سر شما را کلاه بگذارد و خرد و عقلانیت شما را بدزدد. یا به شما با وعده های خوب گیر می دهد و زن برادرتان به شما کمک می کند که از شر او رها شوید و گول زرق و برق او را نخورید. این شخص به نظر پوست کلفت و بی عاطفه، حیله گر و پولدار است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۷:۱۴
setarehzamani

setarehzamani : سلام شوهرم خواب دید با تشکر ممنون از تعابیر خوب شما

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۶:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما سعی می کند که درکش را نسبت به زندگی و شرایط خانواده و پدرش بالاتر ببرد و مراقب اوضاع باشد. کسی می خواهد با پوست کلفتی و بی عاطفگی به شما آسیب برساند و همسرتان با سرسختی و لجاجت زیاد با این افراد مقابله خواهد کرد. شما و همسرتان با رفتاری سیاستمدارانه و ابراز بی تفاوتی و خونسردی و آرامش با این اشخاص مقابله و مبارزه می کنید. توکل به خدای بزرگ داشته باشید و هیچ کسی نخواهد توانست حق شما را از شما بگیرد. شما و همسرتان باید حامی همدیگر باشید و انشالله دشمنانتان در مقابل شما خوار و ضعیف خواهند شد. خواب شما 944 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۴:۱۹
D

D : سلام روز بخیر لطفا خوابم مشخص نشه

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۳۸:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام . تشکر. شخصیت منافقی در زندگی شما وجود دارد که شما نمی توانید به او اعتماد کنید. او وانمود می کند که با شما دوستی دارد و می خواهد که نشان بدهد که انعطاف پذیر و احساساتی است ولی او سمج و یکدنده و پوست کلفت است و تصمیم دارد که به نحوی سرتان را کلاه بگذارد تا توافق شما را در مورد موضوعی بدست بیاورد و به او بله بگویید. ولی در اصل او خائن، پوست کلفت و بی عاطفه است. احتمالا این شخص، خواهرتان است که در واقعیت هم به او اعتماد ندارید. مادر شما اول از شما حمایت می کند و نظر شما را می پذیرد و بعد موافق نظر خواهرتان می شود. اما شما با او همفکری نمی کنید و نظراتش را نمی پذیرید. خواب شما معادل 1099 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۶:۰۰
Irani

Irani : خانم هراتی فراموش کردم

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۵۰:۴۱
Irani

Irani : سلام و روز خوش. لطفا متن خوابو منتشر نکنید.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۴۳:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دیدن تمساح یا سوسمار نمادی از شخصی پوست کلفت، بی عاطفه، عصبانی و با حالت های تهاجمی است که می تواند ریاکارانه رفتار کند و برای شما دردسر درست کند. همسر شما گاهی به صورت شدید و گاهی هم با رفتارهای ملایمتر ولی با همان ذات با شما تعامل داشته است و شما قادر به تحمل او نخواهید بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۴:۵۱
معصومه احمدی 2

معصومه احمدی 2 : سلام خانم هراتی عزیز. خواهر من تو یخواب دیده که انگار از پنجره خونه چن نا سومسمار میان توی خونه.. اینا رو بیرون می کنیم ولی انگار مسعله مهم و ترسناکی مبوده توی خواب ولی مامانم میگه دیروز یکی از سوسمارها به پشتم چسبیده بوده و تا وقتی که خودش رفته بیرون هیچ کاری نتونستم بکنم... ما هم میگیم دیگه فایده نداره باید این پنجره های خووه رو مطلقا باز نکینم تا یه فکر اساسی بکینیم و مثلا خونه مون رو عوض کنیم.. ممنون

پاسخ
لینک۳۰ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۶:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. افرادی بی عاطفه و خائن سعی می کنند که از کار و زندگی شما سر دربیاوردند و در کارتان دخالت کنند. یکی از آنان پشت سر مادرتان حرف می زند و می خواهد که از مادرتان سو استفاده کند. شما باید سعی کنید که رازهایتان را از دیگران بپوشانید و اجازه ندهید که در کارتان سرک بکشند و یا ایده هایتان را با کسی مطرح نکنید و روحیاتتان را عوض کنید و مانند قبل با مردم تعامل نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۸:۲۷
یاسمن

یاسمن : سلام خواب دیدم مراسم عقدم رو در مدرسه میخواستم برگزار کنم و لباس گلبهی زیبایی خریده بودم به نمازخونه مدرسه رفتم تا بعد از کلاس آماده بشم قرار بود تا ساعت یک آماده بشم و اتفاقاتی افتاد که گفتم مراسم کنسل میشه اما گفتم تا ساعت یک خیلی مونده
در جنگل یک استخر بود وذآدمهای زیادی اونجا بودن سوسماری رو در استخر دیدم اولش جا خوردم اما ترسی نداشتم سوسمارها تعدادشون بیشتر شد و دنبال مردم افتادن همه فرار می کردن اما نه با ترس‌. فرار کردن و پشت کامیون سفیدی جمع شدن و هر کسی که فرار می کرد لبخندی میزد خودم هم پشت کامیون بودم آب زلالی کامیون رو فرا گرفت و تکون خورد از کامیون خارج شدم
مردی غریبه چاقوی بزرگی بهم داد و یاد داد چجوری اونا رو بکشم و گفت اگر از اول می کشتیم تعدادشون زیاد نمیشد وقتی اونها رو می کشتیم خونی ازشون خارج نمیشد و چهره ترسناکی نداشتن

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۱۴:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خوابتان را در دو بخش ارسال کرده اید و اگر بین بخش اول و دوم بیدار شده باشید، دیگر یک خواب محسوب نمی شود. در اینصورت باید بفرمایید که از شما حق خواب دوم کسر کنم تا خدای نکرده مدیون سایت و کارمندان آن نشوید!! تعبیر خوابتان این است که شما درسهای زیادی از زندگی تان خواهید آموخت و رفتار سرشار از مهربانی و عطوفت به خرج می دهید. آرزو دارید که تحولی مثبت در زندگی تان ایجاد شود ولی به جای این تحول مثبت باید منتظر باشید چون اتفاقات دیگری در جریان هستند. در بخش دوم خوابتان، شخصی در ظاهر یک انسان احساساتی و انطباق پذیر به زندگی شما وارد می شود و بعد متوجه می شوید که از این افراد زیاد هستند و با بی رحمی و سنگدلی و خیانت و دروغ می خواهند مردم را بفریبند و از احساسات آنان سو استفاده کنند. شما سعی می کنید که مسئولیت کارهایتان را تقبل کنید و درست رفتار کنید ولی جریان احساسی موجب خواهد شد که شما هم نتوانید بار سنگین وظائفتان را بخوبی به دوش بکشید. شما سعی می کنید که دیگر فریب آدمهای دروغگویی را که می خواهند با احساسات شما بازی کنند را نخورید. این اشخاص، همان آدمهای معمولی ولی بی عاطفه هستند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۴۱:۱۲
Rozz

Rozz : سلام وقت بخیر خواب دیدم تو سر دیگ زود پزم یه سوسمار یا آفتاب پرست قایم شده دمشو دیدم جیغ زدم فرار کردم مادرم اومد دمشو گرفت کشید بیرون وبا شدت از پنجره ی آشپز خونه پرتش کرد بیرون چسبید به نرده های حفاظ پنجره یه دفعه تبدیل شد به یه مرد لاغربلند با دست وپاهای دراز و سرتاپا مشکی بود صورتش تیره بود به زور خواست بیاد تو پنجره رو بافشار میخاستم ببندم که پشت پنجره توکوچه یه نیسان آبی ایستاد ویه زن سرتا پا مشکی پیر باصورت تیره پشت فرمون بود مادر همون مرده بود اونم تا دیدش رفت سوار ماشین شد رفتن اومده بود کمکش کنه بعد رفتم کنار دریا قرار بود اونجا مراسمی باشه ومردم جمع بشن سفره ی حضرت رقیه
بود من ندیدم ولی یه پسر نوجوون تپل بسته های پفک سفره رو داشت پخش می‌کردمنتظر بودم به ماهم بده به دوتا بچه های منم که جلوم نشسته بودن هرکدوم یه دونه داد تودلم گفتم کاش به خودمم میداد ولی گفتم یکی دوتا از بچه ها میگیرم بعد یه جعبه لیوان کریستال زیبا کادو شده میخاستم به خانم بغل دستیم هدیه بدم دقیق یادم نمیاد ولی انگار دوست دوران بچگیم بود کادو روباز کردم وبهش نشون دادم خوشش اومد وگفت روش طرح میزنم من گفتم نه همینطوری شیکتره با تشکر از شما

پاسخ
لینک۲۸ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی سعی می کند با آبزیرکاهی و سماجت، شما را تحت تاثیر حرفهای منفی خودش قرار دهد تا شما عصبانی شوید و جوش بیاورید و عکس العمل تندی از خودتان نشان دهید. این آدم که در شرایط مختلف رنگ عوض می کند و شما تشخیص نمی دهید دوستتان است و یا دشمنتان، با استفاده از بینش قوی و خردمندی مادرتان و با استفاده از آرامش و تجربه تان، از زندگی تان دفع خواهد شد و قادر نخواهد بود که امنیت و آرامش زندگی شما را به هم بزند. این شخص به شدت کریه و خبیث است و سخت کوشیده که خودش را به شما نزدیک کند و از کارهایتان سر دربیاورد. مشکلات شما از زندگی تان دفع خواهد شد و به آرامش می رسید. برای رسیدن به حوائجتان متوسل به حضرت رقیه س شوید و ثروت و شادی و خوشی به زندگی تان راه می یابد. شما در دوستی هایتان خالص و با معرفت هستید و قلبتان صاف و شفاف و صادق هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۶:۰۲
smamb

smamb : سلام خسته نباشید.خواب دیدم تو حیاط قدیممون تو منقل با آقایی که کت و شلوار طوسی داشت ذغال روشن کردیم.کمی از ذغال چسبید به کف پام و روی دمپایی رو فرشی زردم در واقعیت دارمش قسمت کوچیکیشو سوزوند.کف دمپاییم مثل جوراب نخ نما شده بود گفتم جدیدشو میخرم.زیر پتو دراز کشیدم و کلیپ میدیدم خواهرم کنارم با پتو دراز میکشه.رفتیم آشپزخونه لیوانی که قبلا آب خورده بودم برداشتم که آب بخورم تهش کمی آب بود دیدم توش دوتا کرم ریز بوده.به خواهرم نشون دادم خواستم بیارم بیرون بزرگ شدن.زوايد تیز درآوردن تقلا میکردن در نیان.افتادن رو کابینت.یکیش تبدیل به سوسمار تقریبا سیاه شد و پشت به من بود.انگار با همون ذغالا آتیششون زدیم.کرم داشت جیغ میزد.سوسمار با همون شکل تبدیل به خاکستر شد.خواهرم گرفت تو مشتش از هم پاشید.خانمی که به نامزدم علاقه داره سیده.ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما کار بدی کرده اید و مچتان را گرفته اند ولی بر سختیها غلبه خواهید کرد و دوباره شروعی تازه خواهید داشت. شما و خواهرتان راجع به زندگی تان با هم صحبت می کنید. می خواهید به امنیت برسید و آرامش به زندگی تان وارد شود. اما کسانی در زندگی شما هستند که مانع از این می شوند که ارتباط شما و دوستانتان قوی و صادقانه باشد. این اشخاص سعی می کنند که نقشی نامحسوس در زندگی شما داشته باشند تا گیر نیافتند. اما شما سعی می کنید که اینها را از زندگیتان خارج کنید. خطرات و بلاها و شر آدمهای حقه باز از زندگی تان دفع خواهد شد مضافا به اینکه خودتان هم افکار منفی و وساوس شیطانی را از ذهنتان پاک می کنید. انشالله شر دشمنانتان از سرتان دفع خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۷:۰۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.