تعبیر خواب سینی
تعبیر دیدن سینی در خواب، زنی است که به شما خدمت می کند. اگر دیدید سینی نو و تمیز دارید می توانید به صداقت آن زن، معتقد و امیدوار باشید ولی اگر سینی کج و کوله و زشتی داشتید، زنی که به شما خدمت می کند نسبت به شما و زندگیتان صداقت لازم را ندارد.
تعبیر خواب سینی بزرگ (طبق)
دیدن طبق در خواب با توجه به اینکه چیزی درون آن وجود دارد یا نه تعبیر می شود. اگر ببینیم کسی طبقی پر برای ما می آورد، انتظارات ما برآورده می شود همینطور است اگر ما برای کسی طبقی پر ببریم. طبق طلا، توقع و انتظارات ما از حوادث و اشخاصی است که با آنها برخورد می کنیم. طبق خالی توقع و انتظاری است که هنوز وجود دارد و برآورده نشده.
اگر طبقی پر کردیم و برای کسی بردیم ما به انتظار او جواب می دهیم و این مشروط به این است که درون طبق چه نهاده باشیم. مثلا اگر یک طبق شلغم یا خاکستر ببریم، کسی را غمگین و رنجور می کنیم. طبق شکسته نشانه بر نیامدن آرزوها و خواسته هاست چه متعلق به شما باشد و چه مال دیگری چون غالبا به بیننده خواب برمی گردد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن طبق در خواب بر چهار وجه است:
- خادم مجلس،
- کنیزک،
- هدایت،
- فایده.
بعضی از معبران می گویند: اگر کسی در خواب دید طبقی بر سر دارد و در آن خوراکی است، در بیداری به شغل فروشندگی چیزی که در خواب دیده که در طبق بوده مشغول می شود. اگر در طبق جهیزیه دختری را می برد، دختر خود را شوهر می دهد یا اگر دختر ندارد، برای پسرش زن می گیرد و اگر خود مجرد است ازدواج می کند.
محمد ابن سیرین می گوید: دیدن طبق درخواب ، دلیل بر خادمی است که به وقت کار سازد. اگر ببیند که طبقی بزرگ داشت، دلیل که خادمی نیکو پیدا کند. اگر ببیند که طبق از وی ضایع شد، دلیل که خدمتکار از وی جدا شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند طبق او در آتش افتد، دلیل که خادم یا کنیزک او به علت طاعون گرفتار شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Fateme : سلام خواب دیدم یه مقدار ظرف از دکترم که پزشک زنان هستن خریدم شامل چند مدل ظرف بود بین اونا یه سینی بود که تا رفتم از مطب بیرون که تاکسی بگیرم و بیام ظرفا بردارم یکم زمان برد وقتی برگشتم پزشکم گفت ببخشید که دسته یکی از سینی ها شکسته ظاهرا خانواده ایشون اومده بودن تو مطب و حواسشون به ظرف نبوده و دسته شکسته حالم یکم بد شد ولی بروی خودم نیاوردم گفتم اشکالی نداره ولی ظرفا رو که میبردم بیرون میگفتم چه حیف ناقص شد
فریبا هراتی
: سلام. ایده و نظرات دکتر شما بااشکالی مواجه است و او نمی تواند انتظارات شما را آنگونه که انتظارش را دارید براورده کند و احساس خواهید کرد که او بی کفایت است. دکترتان را عوض کنید یا با دکتر دیگری هم مشورت کنید. او خرج و هزینه ی بی معنی روی دستتان می گذارد و آخر سر هم ناامیدتان می کند. تشکر از همراهیتون.
الناز : با سلام و خسته نباشید. خواب دیدم یک مراسم شبیه مولودی بودیم که انگار خانه خاله ام بود بعضی از خانمها در اتاق با آهنگ مولودی میرقصیدند و مادرم هم با لباس مجلسی بین آنها بود و میرقصید (مادرم 4 سال است که سکته مغزی کرده و 70 درصد بینایی خود را از دست داده) من او را از اتاق بیرون آوردم و انگار در هال که بقیه نشسته بودند گذاشتم که بنشیند. بعد از آن انگار رفتم خانه دو تا سینی تمیز یکی بزرگ و دیگری کوچک است آوردم تا در مراسم بگذارم. وقتی رسیدم دیدم مراسم رو به اتمام بود من نرسیدم که سینی ها را ببرم. سینی ها را گرفتم انگار دم در اتاق که مولودی میخواندند ماندم و سینی به دست به دیوار تکیه دادم. ممنون میشم تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از نظر احساسی و مالی از مادرتان حمایت کنید. نذر کنید که مادرتان شفا پیدا کند و برایش مولودی بگیرید. انشالله مادرتان از سختی نجات خواهد یافت و درد و رنج او تمام می شود. اگر شفای او مطرح باشد و عمر او به دنیا باشد، حالشان خوب می شود. انشالله ختم به خیر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
مسعود : سلام،خواب دیدم سر کوچهمون ایستادم(محرم بود و دسته های مذهبی رد میشدن)بعد گفتن یک دسته داره نزدیک میشه و علامت دارن و همه میگفتن هیئت رو به رو نمیتونن با علامتشون سلام بدن من رفتم علامت هیئت برداشتم و به اصطلاح سلام میدادم (در واقع اصلا اهل این چیزا نیستم و باهاشم مشکل دارم!، )بعد یک سینی خیلی بزرگ رو سرم بود و بکی از پسر ان محل توشو پر شربت کرد ولی یکدفه سینی شکست و لیوان های شربت همه ریختن و شکستن و بچه محل ما میگفت جواب مادرمو چی بدم لیوانا شکست،منم گفتم تقصیر من نبود سینی شکست که ایشونم تایید کرد و گفت ندیده بودم سینی بشکنه و در اخر هم رفتیم چند تا از لیوانای شربتی کخ سالم مونده بود رو جمع کردیم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما به شما می گوید که شما با وجود بینش قوی و درستی که راجع به این علامت های دسته های عزاداری دارید، و درک درستی که نسبت به این علامت ها دارید، و می دانید که این ها همان بت هایی هستند که در قدیم قوم های جاهل کفار عرب آنها را می پرستیدند و در جنگ هایشان این بت ها را بر سر نیزه می زدند تا از سربازانشان دفاع کند، پس نباید مسلمانان از همین بت ها برای دسته های عزاداری شان استفاده کنند... با این وجود، اما کسی قدر شما را نمی داند و اگر از این مسائل با مردم عامی بحث کنید، هر قدر هم که محبت و خیر خواهی در وجودتان باشد، و بخواهید با دست و دلبازی به دیگران آموزش درست بدهید، ولی باز عده ای ظاهر بین و ناآگاه، محبت های شما را قبول نمی کنند و لگد به دوستی شما و لگد به دانش شما می زنند جز عده ی معدودی که از شما و عقایدتان طرفداری می کنند. پس جایی که می بینید صدایتان به هیچ کس نمی رسد، عربده نکشید! هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. هر وقت قاطی 2 نفر آدم تحصیلکرده و روشنفکر این مسائل را مطرح کنید، منوط به اینکه درک درستی از این مسئله را هم آموزش دهید که " این علم ها در واقع حکم تعزیه دارند. مثل شمر که در تعزیه هست ولی مقدس نیست، این علم ها هم در تعزیه هستند ولی مقدس نیستند!!!!- پس نباید با این علمها مسلمانان به هم سلام بدهند. این سلام سلام بتهاست به همدیگر" آنها شما را درک خواهند کرد. ولی جلوی کسی که اصلا فکرش را به کار نمی اندازد، توضیحات اینچنینی فقط باعث می شود که با شما دشمنی کنند و عوض تشکر از شما، به شما اهانت کنند. تشکر از همراهیتون.
ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم یکی از همکارای مجردم سرزده اومده بود خونه مون بهش غذا دادیم غذاها رو داخل سینی بزرگ بهش داده بودیم غذاش رو خورد بعدش سینی غذاش و ظرفهاش رو داد به من.
در ادامه خواب دیدم دوتا کفش خارجی قهوه ای روشن گران قیمت داشتم اما در واقعیت چنین کفشی رو ندارم.
سپاس از شما.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همکار شما از شما خواستگاری خواهد کرد و شما هم با دست و دلبازی از او استقبال می کنید و پیشنهاد او را می پذیرید. شما برای آینده تان برنامه ریزی خواهید کرد و بختی مرفه و زندگی ای ثروتمند و با پرستیژ خواهید داشت. شما ازدواج می کنید و یا درامدتان در کارتان بسیار بالاتر خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
Maya : سلام وقتتون بخیر دوستم خواب دیده آقایی که دوستش داره سینی بزرگ دستشه خیلی بزرگ و داخل سینی قاچهای بزرگ خربزه است تعدادشون زیاده و رنگ خربزه ها سبز و میاد خونه مادر دوستم
دوستم چندتا قاچ از خربزه رو برمیداره و می خوره ولی با استرس از اینکه خربزه بخوره و جوش برنه(تو واقعیت می خوره جوش می زنه برای همین نمی خوره) و میگفت خربزه هاش خیلی شیرینه
خانم هراتی عزیز این آقا ۶ساله به پای دوستم نشسته و و با کس دیگه از ارتباط نداره و نیتش ازدواجه و بنا به خواست دوستم تلفنی باهم در ارتباطن و این آقا اصرار داره گهگاه همو لالاقل ببینن اما دوستم قبول نمی کنه
ممنون میشم بفرمایید چه تعبیری داره قدردان محبتهای شما هستم سپاس
فریبا هراتی
: سلام. این آقا می خواهد با دست و دلبازی و سخاوت وسایل رفاه دوستتان را فراهم کند و او را خوشبخت کند. او می خواهد از دوستتان حمایت کند. تشکر از همراهیتون.
negar : عذرخواهی می کنم خانم هراتی جان ممنون میشم خواب را نمایش ندید.
negar : سلام و عرض ادب و باآرزوی قبولی طاعات و عبادات شما خانم هراتی نازنین..عذرخواهی می کنم طولانی شد.التماس دعا
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. این آقا به شما فکر می کند و مقامش به خاطر ترک شما، پیش شما و یا خانواده تان پایین تر آمده است. شما حاضرید سختی های این رفتار بد آنها را ببخشید و برای آینده تان برنامه ریزی کنید و شروعی تازه داشته باشید. این آقا شما را پذیرفته و متوجه ی اشتباهش شده و از اینکه از شما دور شده ناراحت است . شما می خواهید که ذهنتان را مرتب کنید و دانشتان را بیشتر کنید و در پس زمینه ی ذهنتان همیشه آماده باشید تا بسیار خردمندانه برخورد کنید. او دیگر حاضر نیست نظرات خواهرش را بپذیرد و از حرفهای او حمایت نمی کند و با او دعوا کرده که چرا مانع رسیدن او به شما شده. خواهرش هم در دلش آرزو کرده که شما او را ببخشید. این آقا رفتاری با کرامت از خودش نشان می دهد و خبرهای خوش خواهید شنید که چشمتان روشن می شود. تشکر از همراهیتون.
همسفر : با سلام، خواب دیدم مادر شوهرم تو آشپزخونه خونه منه، بعد داشت کاری می‌کرد یا خوراکی درست می‌کرد یهذسینی از همین سینی های معمول شده جدید در بازار به رنگ سربی تیره و جنس شیک و مجلسی بود برداشته بود ازش استفاده کرده بود باعث شده بود دو تا لکه بزرگ کدر داخل سینی ایجاد بشه، من متوجه شدم گفتم وای این سینی مجلسی بود برای مجلس و دکوری استفاده می‌کردم کاش ازش استفاده نکرده بودی.حیف خراب شده، انگار متوجه اشتباهش شد ولی هیچی نگفت. بعد گفت مثلا یه چیزی بهم بده، سر زبونم آمد گفتم توبه نمیدم بعد سکوت کرد من احساس کردم ناراحت شد بهش گفتم ببخشید بعد انگار دست انداختم به گردنش از روبرو و بوس کردم لپشو، گفتم الان میارم برات
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهر شما می خواهد که با دست و دلبازی به شما محبت کند و تمام توانش را به کار می برد تا از شما حمایت کند ولی شما به جای تعریف و تمجید از نیت پاک او، به خرده گیری و اشکال تراشی از معایب رفتارش می پردازید و او این را از حرکتتان متوجه می شود. او می داند که اشتباهاتی در رفتارش دارد ولی چون نیت او بد نیست شما هم نباید با بد رفتاری دل او را بشکنید. شما هم متوجه اشتباهات خودتان هستید و سعی می کنید که به او احترام بگذارید و با هم مهربان باشید. تشکر از همراهیتون.
Raha : سلام خانم هراتي عزيز
شب پنج شنبه خواب ديدم كه ٣بچه به سنهاي ٢٠،١٧.٧سال براي يه خانواده هستن من كاراشون رو انجام ميدادم مثلا ميبردمشون مدرسه و مياوردم درس ميدادم از اين قبيل كارها اونا خيلي دنبال اين بودن كه منو اذيت كنن مخصوصا پسر بزرگتر منم با استفاده از درسي كه خونده بودم از كاراشون سر در مياوردم يه بار نتيجه گرفتم كه يه چيزي كشف كنم و بهشون بفهمونم ديدم از روي يه گودال هاي بزرگي ميپرم و يه طبق بزرگ بين گودالها كه جايي براي نشستن داشت پيدا كردم ويه طبق گذاشتم يه ماده غذايي كه نميدونم چي بود با هم قاطي كردم وبه كشف رسيدم و يه ظرف كوچيكي نيز داشتم انگار توي اون خون بود يا شايد ماده شيميايي كه قرمز بود دقيقا نميدونم از خواب بيدار شدم تشخيص نميدادم
(تا از خواب بيدار شدم حس كردم او گودال ها قبر بوده اون طبق هم شكر و آرد مثل حلوا بوده و شايد اون ماده قرمز زعفران ولي توي خواب اصلا اينجوري حس نكردم
و اينكه امروز يه دفعه به نتيجه اي رسيدم كه چهله يه آيه اي رو كه يهو پيدا كردم براي مشكلم بخونم نميدونم ربط داره يا نه)ممنونم از راهنمايياتون آرزوي سلامتي براي شما
فریبا هراتی
: سلام. شما باید مراقب باشید که به احتیاجات درون خودتان اهمیت داده و برای رسیدن به حوائج و نیازهایتان تلاش کنید. شما نیاز دارید که به کمال ذهنی برسید و سطح معنویت را در خودتان بالا ببرید. باید روحتان را قوی کنید. شما نیاز به حمایت دارید و احساس ایزوله شدن و کنار گذاشته شدن دارید. فراهم کردن این گونه احتیاجات و نیازهای درونی برای شما کار سختی است. شما یاد خواهید گرفت که در مقابل ناامیدیها مقاومت کنید و بر مشکلات غلبه کنید. با دست و دلبازی از خودتان حمایت خواهید کرد و استرس را دور خواهید ریخت. تمام هم و غم خودتان را خواهید گذاشت تا به شدت از خودتان حمایت کنید. آیه ای که فرمودید را بخوانید چون به دلتان افتاده و همانطور که در ابتدا عرض کردم شما باید مراقب باشید که به (احتیاجات درون) و چیزی که شهود و بینش شما به شما می گوید اهمیت دهید. تشکر از همراهیتون.
sogand : سلام شاد وپاینده باشید قبل از اذان صبح خواب دیدم که خواهر شوهرم امده خانه ما وطبقی بزرگ که درونش پر از بسته وتحفه بود از ان وسایلی که برای عروس می برند وتسبیحی هم گمان کنم داخلش بود فکر کنم با گوشت کوب ان را می کوبید از ان تسبیح کربلا که خاکی است ولی مهره هایش درشت وبزرگ بود خواهر شوهرم ان را بر روی زمین گذاشت ومن حس کردم میخواهند برای همسر مرحومم زن بگیرند واین طبق برای عروس است نمی دانم چی شد که همسرم ناراحت شد ورفت داخل اتاق من هم رفتم ورختخوابها در اتاق به هم ریخته روی زمین بود جمع می کردم وکناری مرتبش کردم با عجله وهمسرم در همان حالت ناراحتی گفت پس به خاطر همین است که اسم دامادش را برد داشت کمرم را می مالید بعد به همسرم گفتم اینها چیه خواهرت اورده چیز دیگری گفت غیر از موضوع زن گرفتنش نمی خواست من بدانم ومن با اینکه می دانستم موضوع را عوض می کند به رویش نیاوردم بعد همسرم داشت گاردریل برای کنار جاده اسفالت می زد البته این جاده در یک مکان بلند بود کهزیرش دریای ابی بود وخانه ما هم انجا بود همسایه عقبیما هم زده بود وگفتم این گارد ریل را کمی عقبتر ببر که می خورد به حریم همسایه جلویی می خورد گفت نه مال ما تا همین جا است ممنو ن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شوهر شما می خواهد افکاری به شما بدهد که فکرتان را ناراحت کند و به بهانه محبت، آرامش شما را از بین ببرد. روح همسرتان شاد. شما زندگی تان را مرتب خواهید کرد. آرامشتان را به دست می آورید و دعای خیر همسرتان پشت شماست. او از حمایت شما دست نمی کشد و در زندگی به موفقیت می رسید و مقام بالا می یابید. شما اجازه نمی دهید که کسی در کارتان دخالت کند و برای هر کسی حد و مرز باید بگذارید که پایش را از گلیمش درازتر نکند. شما هم البته نباید در کار کسی دخالت کنید. تشکر از همراهیتون.