کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شادی

هر که در خواب ببیند به دلیل موجه شادی می کند، به او بشارتی میرسد. اما اگر بی دلیل شادی می کرد و خنده قهقهه وار می زد، غم و اندوه به او می رسد. اگر در خواب دید که کسی از او و او از کسی خوشنود بودند، به یکدیگر سود می رسانند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

43 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

پري

پري : سلام وقت بخير من دختر مجردي هستم پريشب خواب ديدم
عروس شدم وايسادم با لباس عروس داماد با ظاهري معمولي كه تيپش كت و شلوار بود ولي مورد قبول من نبود بعد يه سرويس طلا خيلي گرون اورد اويزون كرد بهم از گردنم دستم
ما نشستيم مراسم شروع شد خيلي شادي بود همه خوشحال منم كه از شادي گريم گرفته بود كه خدايا بالاخره ازدواج كردم
فقط پدرو مادومو نميديدم و خاله مادرم اومده بود نشسته بود روبروم ميگفت دخترم خوشحالم برات بعد من و داماد روي زمين نشستم چهارزانو طوري كه سختم بود پاهام جمع كنم داماد هم بهم جا نميداد راحت نبودم .ببخشيد خيلي لطف ميكنيد تعبير اين خواب رو برام بگيد فكرومو خيلي مشغول كرده

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۵۹:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما در مورد تصمیمی مردد هستید و نمی دانید که می خواهید چه کار کنید. احساس می کنید که بیکار نشسته اید و دارید زندگی تان را تلف می کنید. شخصیتی احساساتی دارید و می خواهید که از خودتان حمایت کنید و در مورد خاصی احساس بی کفایتی یا ضعف می کنید. احساس می کنید که منفعل نشسته اید و استقلال شما گرفته شده و تا حدودی حالت تدافعی گرفته اید. شما شخصیتی فروتن و سخت کوش دارید و نسبت به انجام کاری متعهد می شوید که خیلی باب میلتان نیست ولی برای رسیدن به موفقیت در زندگی مجبورید که این تعهد را بپذیرید و این سختی ها را تحمل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۶:۱۷
کیمیا

کیمیا : با سلام، دوستم خواب دیده توی کارگاه بودیم و من یه مقنعه سرم بود و کمی تپل تر شده بودم و خیلی خوشحال بودم و میگه من داشتم جعبه باز میکردم و میگه خوابش بیکلام بود ولی اون حس رو داشته که غیبت کسی رو میکنیم و میگیم میخندیم، ممنونم از تعبیرهاتون

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۳:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که مهارت هایتان را توسعه بدهید. خودتان را بیشتر بشناسید و به استعدادهایتان بیشتر پی ببرید. معلومات و توانایی های شما زیادتر شده ولی افکارتان را برای مردم بروز نمی دهید. شما ماهیت غریزی و انگیزه های مخرب خودتان را کشف می کنید و جنبه هایی از خودتان را که تا به حالا پنهان بود را بروز خواهید داد. همینطور ممکن است نسبت به دیگران هم مسائلی را کشف کنید و راجع به او صحبت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۱:۰۷
رها

رها : سلام خانم هراتی عزیز. .سپاس

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۶:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسر خاله ی شما به خاطر مسئله ای فکرش ناراحت است و منوط به چیزی که دیده اید، تعبیر خواب عروسی او می تواند مفاهیم متفاوتی را شامل شود ولی شما زیاد توضیح نداده اید که چه دیده اید جز تدارک عروسی که اشاره به دلشوره ی دیگران در مورد زندگی او دارد. کل زدن به گریه و شیون در خواب شما اشاره می کند و خواب او را دیده اید چون روح شما در خوابتان به صورت ناخودآگاه و از طریق تله پاتی از شرایط او با خبر شده است. همیشه شادی زیاد غم نیست و همیشه عروسی مصیبت نیست. اینکه کفشتان را درآوردید هم بستگی به این دارد که کجا کفشتان را درآوردید ! اگر مثلا در راه کفشتان را درآورده اید به این مسئله اشاره می کند که شما در باورها و اعتقاداتتان دچار ابهام و شکی شده اید. اگر پابرهنه راه می رفتید به این تعبیر است که شما احساس می کنید که جاپای قرص و محکمی در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ندارید و ده ها تعبیر متفاوت می توان برای این موضوع نوشت منوط به اینکه شما خودتان را در چه شرایطی و در کجا می بینید. نو و کهنه بودن کفش رنگ آن حتی جنس آن در تعبیر مهم است. پس لطفا شما همیشه خوابتان را درست و کامل توضیح بدهید و طبق قوانین سایت فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت و در هر 24 ساعت هستید. حتی اگر در یک شب چندین خواب ببینید فقط می توانید به ثبت یکی از آنها اقدام کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۵:۰۴
رها

رها : سلام وقتتون بخیرلطفا نمایش داده نشه.ممنون

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۶:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پسر خاله ی شما به خاطر تعهدی که نسبت به کسی در زندگی اش دارد از جانب دیگران مورد نکوهش قرار می گیرد و شما درکتان نسبت به مسئله ای بالاتر می رود. شما نخواهید توانست به باورهای قدیمی تان پایبند بمانید و باورتان نمی شود که دلیل ناراحتی همه از پسر خاله تان چیست. همه از او انتقاد می کنند به جز برادرش و شما همگی شاید فکر می کنید که او نباید کسی را دوست داشته باشد که امروز در زندگی اوست. شاید همه سعی کنند که با سیاست با او رفتار کنند ولی شما نمی دانید که چگونه باید رفتار کنید و یا چطور باید با سیاست با او برخورد کنید چون فکر پسر خاله تان را تصدیق نمی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۴۸:۰۸
موژان

موژان : سلام من خواب دیدم عید نوروز بوده و من و مامانم میریم خونه عمم عیددیدنی اونجا که رفتیم از مادرم جدا میشم و میرم تو اتاق دختر عمه هام،اونجا باهم کلی مسخره بازی درمیاریم و میخندیم بعد از اتاق میایم بیرون میبینیم کلی مهمون تو پذیرایی نشستن و دوتا از خانما شروع میکنن به ساز زدن روی لگن بعد منم تو جمع شروع میکنم به خوندن در این حین کلی میخندیدم،بقیه مهمونا هم دست میزدن و میخندیدن تا اینکه عمم یهو داد میزنه و به نشانه مخالفت با سر و صدا شروع به صحبت میکنه وجمع سکوت میکنه، به اشتباه به جای من دخترعمم رو توبیخ و توهین میکنه و دخترعمم ناراحت شد ولی من از اینکه قسر در رفتم خوشحال بودم هرچند عذاب وجدان داشتم که چرا اعتراف نکردم با اینحال میخندیدم.لطفا بفرمایید تعبیرش چیه

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۸:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله شروعی تازه و تحولی مثبت در زندگیتان بوجود می آید و شما و دختر عمه هایتان سعی می کنید که مشکلات زندگی را جدی نگیرید. شما و یا دختر عمه تان به موفقیت می رسید و دیگران تشویقتان می کنند. عمه تان از دخترش حمایت می کند و شما آرزو می کنید که شادی بعدی برای دختر عمه تان باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۲:۱۶
منیره

منیره : سلام روزتون بخیر رابطه من بعد از دو هفته آشنایی با یه آقا کات شد از سمت من،خواب دیدم این آقا با یه صورت و ظاهر خیلی جذابتر تو پیاده رو وایسادن من هم تو خیابون، یه گارد ریل بینمون بود، من در حال خوردن تیکه های مرغ خیلی لذید بودم این آقا داشت برای من تو ضیح میداد چه کاریه آدم این همه تو صف طولانیه سینما وایسه منم گفتم موافقم یکم صبر میکنیم تا فیلمش بیاد بیرون بعد نگاه میکنیم بعد انگار به توافق رسیده باشبم من رفتم تو پیاده رو پیش ایشون اولش من جلو حرکت میکردم چون نشسته بود بند کتونیشو ببنده بعد شونه به شونه من راه اومد، تو پیاده رو یه چیزی شبیه دروازه بود که کلی چراغونی شده بود و یه آهنگ قشنگم در حال پخش بود و من از شنیدن این آهنگ یه شادی که همراه با لبخند بود داشتم با هم از اون دروازه رد شدیم در ضمن من یه شلوار راحت اما شیک پام بود

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از چیزی می ترسید و سعی کرده اید که ارتباط تان را با او قطع کنید و می خواهید که از اشتباهات دوری کنید. می خواهید که زندگی تان هدفمند باشد. شما دوست دارید که از دیگران بیاموزید و به اطراف خودتان توجه کنید و از تجارب دیگران بیاموزید. دوست ندارید که برای خودتان مشکلات احساسی به وجود بیاورید. او اما بر خلاف شما، سبک زندگی راحت و ساده و فعالی را می پسندد که در آن خوش باشد. او برای تعهد آماده نیست ولی سعی می کند که متعهد باشد و سر حرفش بماند. زندگی شما متحول خواهد شد و او و شما تا نیمه ی راه به همدیگر نزدیک می شوید و سعی می کنید که با هم کنار بیایید. شما می خواهید راحت باشید ولی با وقار و نقشتان در زندگی و تعامل با او با پرستیژ و افتخار باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۰۴:۴۸
رعنا

رعنا : سلام مجدد عزیزدل. نامزدم دیشب دیده که من و برادرش کنار هم داریم باهم بازی کامپیوتری انجام میدیم، یه بازی گروهی آنلاین. نامزدم تماشا میکرده، من خیلی خوشحال بودم و از بازی لذت می بردم(در واقعیت اصلاااا اهل بازی با موبایل و کامپیوتر نیستم! ضمنا برادرش رو تابحال از نزدیک ندیدم) کامپیوتر از این کامپیوترهای بزرگ قدیمی بوده. روی صفحه قسمتی هم برای چت وجود داشته و من برای بقیه شرکت کننده ها نوشتم که چقدر بازی خوبه و دارم حال می کنم. اونا به ...جواب دادن و منم شروع کردم... تایپ کردن! درحالیکه در واقعیت این زبان رو بلد نیستم. و بعد برای نامزدم توضیح دادم که این چندتا کلمه فارسی نیستن و ... اند. پیشاپیش سپاس از تعبیر

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۳:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. برادر نامزدتان به این که ارتباط شما و خانواده ی نامزدتان، عمیق و پایدار باشد، زیاد جدی فکر نمی کند و از نظر او این یک بازیست که در آن یا می برید یا می بازید. البته این طرز فکر در مورد خیلی از ارتباطات در جوامع غربی شایع است و همانطور که آزادی ارتباطات آنها قویتر است، در مورد عدم توافق هم راحت تر برخورد می کنند و مثل بعضی ایرانیها نیستند که گاهی آن را مثل " با لباس سفید می روی با کفن برمی گردی" بدانند :))))) اما در اصل ارتباط شما با خانواده ی جدیدتان از نظر شما یک ارتباط بر مبنای فرهنگی اصیل و قدیمیست و شما اهل زندگی هستید و سه سوته نیامده اید که سه سوته هم بروید. شما از این رابطه ای که در شرایط حاضر دارید بسیار خوشحالید و به این زبان... نوشتن آنان اشاره به این دارد که آنها درک درستی از فرهنگ و تاریخ غنی ایران ندارند و ما و ... را از نظر فرهنگی یک حور می دانند. شما از این بابت خوشحال نیستید ولی آنقدر قوی و مسلط هستید که با هر زبانی که با شما تعامل کردند، همانگونه جوابشان را بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۸:۰۴
Sima

Sima : سلام وقت بخیر. پریشب خواب دیدم تو یک مسابقه ای شرکت کرده بودیم، منم با داداش 12ساله و خواهرزاده های 6 سالم رفتیم یک جایی شبیه مهد کودک تا جایزه رو بگیریم. اونجایی که بودیم همه خونه ها قدیمی و کاه گلی بود. رفتیم از یک خانمی جایزه ها رو گرفتیم، موقع برگشت مسیری مثل راه پله داشتن که از دو تا تیرک چوبی یکی خیلی باریک و یکی پهن، ساخته شده بود و زیرش خالی بود. یکی از خواهر زاده هام از مسیر باریک اومد رد بشه وسط راه یه چیزی شبیه بالشت دستش بود زیر پاش گیر کرد، وسط راه مونده بود نه میتونست برگرده نه بره جلو. من خیلی ترسیده بودم و نگران بودم. نمیتونستم کمکش کنم. بعد اون خانمی ک جایزه داده بود اومد پیشمون گفت نگران نباش، برو، من میارمش بیرون. ولی من تو دلم بعید میدونستم بتونه کمکش کنه و هر لحظه حس میکردم بچه سقوط میکنه از اونجا. صحنه بعد ک دیدم این بود که تو یکی از اتاقهای اون خونه خوابیده بودم یهو از خواب پریدم از بچه های اونجا پرسیدم داداش منو ندیدین گفتن نه، بعد خودم اسمشو صدا زدم دیدم از پشت یک دیوار با شادی اومدن جلوم و جایزه و خوراکی دستشون. من به شدت از نجات خواهر زاده م خوشحال شدم و باورم نمیشد. حس خوشحالی تو قلبمو بیاد میارم حتی.. بعدم خودم دست بچه ها رو گرفتم ببرم خونه.
ببخشید خیلی طولانی شد. ممنون حوصله کردید. تعبیر این خواب چیه؟

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۹:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید و به دستاوردهای مهمی برسید. شخصیتی رقابتی دارید و سعی می کنید که با تمام قدرتی که دارید برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید. شما سعی می کنید که آرامش و تعادلتان را در کارتان حفظ کنید و برای رسیدن به موفقیت و کمال و ترقی تلاش کنید. شما با آدمهای فریبکار و دغلبازی سرو کار خواهید داشت که می خواهند زیر پایتان را خراب کنند و باعث شکست شما شوند. مشکلات و خطرات زیادی سرراهتان هست و افرادی که افکاری قدیمی دارند و باعث ناراحتی شما می شوند در زندگی با شما مقابله خواهند کرد. اما شما مجبور می شوید که مدتی وقایع اطرافتان را نادیده بگیرید و از مواجه با واقعیت اجتناب می کنید. دنیا به شما رو می آورد و موفق می شوید که مجددا خوشبین شده و تعادل را در زندگی تان به وجود بیاورید. ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد و موفق می شوید که از تمام پتانسیل و توانایی های خودتان به صورت کامل استفاده کنید. در کارتان موفق خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۲:۵۵
Sima

Sima : خیلی ممنون. ببخشید اینی ک میگم شاید خیلی مرتبط نباشه.این عدم مواجه شدن با واقعیت کار درستی هست یعنی یا نه؟
آخه من چندماهی هست برای خواسته ای خیلی دعا و امید و انتظار میکشم، اما جوابی نه مبنی بر رسیدن نه نرسیدن نگرفتم. فقط خوابهایی میدیدم که تعبیراشون خوب بودن. خیلی مستعصلم. میترسم بالا سر قبری نشسته باشم که مرده تو‌ش نیست...

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۳:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهش میکنم. شما مجبور می شوید که مدتی تامل کنید صبر کنید و بی خیال باشید!! خوابتان می گوید که : یهو از خواب پریدم از بچه های اونجا پرسیدم داداش منو ندیدین گفتن نه، بعد خودم اسمشو صدا زدم دیدم از پشت یک دیوار با شادی اومدن جلوم و جایزه و خوراکی دستشون. من به شدت از نجات خواهر زاده م خوشحال شدم و باورم نمیشد. حس خوشحالی تو قلبمو بیاد میارم حتی.. بعدم خودم دست بچه ها رو گرفتم ببرم خونه. این یعنی بعد از مدتی بی خیالی دنیا به شما رو می آورد و موفق می شوید که مجددا خوشبین شده و تعادل را در زندگی تان به وجود بیاورید. ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد و موفق می شوید که از تمام پتانسیل و توانایی های خودتان به صورت کامل استفاده کنید. در کارتان موفق خواهید شد. کار شما مثل پختن یک غذاست که تا زمان مشخصی نگذرد غذا آماده نخواهد شد با قل هوالله خواندن هم قرمه سبزی زودتر گوشتش نمی پزد 5 ساعت زمان لازم است تا جا بیافتد. اگر اقدامات اولیه را کرده باشید... و گوشتی در قابلمه باشد خواهد پخت. بنده هم عرض کردم که : شما سعی می کنید که آرامش و تعادلتان را در کارتان حفظ کنید و برای رسیدن به موفقیت و کمال و ترقی تلاش کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۸:۳۲
zahra

zahra : سلام مجدد خانم هراتی عزیز
شما در تعبیر خوابم فرمودید ایشون احتمال داره که بخواد ازدواج کنه، من به علت اینکه ایشون قصد ازدواج نداشت بالاجبار ازشون جدا شدم و از زندگیشون بیرون رفتم، ایشون خیلی توی این رابطه حالش خوب بود خیلی لذت میبرد و هرکاری میکرد با عشق میکرد هر لحظه به من توجه میکرد و با وجود تمام مشغله ها و مشکلات زیادی که داشت برام وقت میزاشت و نمیزاشت احساس کمبود کنم اما با وجود تمام عشقی که به هم داشتیم و علاقه و احترام دو طرفه ای که بین ما بود من نمیتونستم توی رابطه ای باشم که فقط دوست بمونیم و قراره بی هدف دنبال بشه پس ازشون خواستم حالا که از هم شناخت پیدا کردیم بهتره رابطه رو جدی کنه اما ایشون بعد از سه هفته که ازم وقت خواست فکر کرد و گفت که در حال حاظر نمیخواد ازدواج کنه و منم با وجود اینکه این جدایی هم برای خودم هم برای اون سخت بود از رابطه بیرون رفتم و با وجود اینکه دوباره با دلتنگی زیاد برگشت چون همچنان بدون قصد ازدواج بود بهشون گفتم رابطه رو بدون تعهد و ازدواج نمیتونم ادامه بدم و ازشون جدا شدم
این رو هم اضافه کنم که روز قبلش بدون اینکه بهش فکر کنم تو اوج کارام دائم میومد توی ذهنم جوری که به حالت غمگین و کلافه میدیمش تا اینکه صبح این خواب رو دیدم
ببخشید که خیلی مطلب طولانی شد و وقتتون رو گرفت

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۵:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. ازدواج کردن او که تعبیری برای خرید باغ است، یک احتمال است که عرض کردم احتمال دارد که او بخواهد ازدواج کند. ولی می تواند تصمیم دیگری هم برای تغییر زندگی اش گرفته باشد. دوم اینکه شما چه می دانید که او به شما راست گفته یا خیر؟ شاید مثلا مادر او برای او کسی را در نظر گرفته بود که "تو باید با این ازدواج کنی" و او به خاطر مسائل مالی این پیشنهاد را مجبور باشد بپذیرد. در این صورت او هرگز به شما نمی گفته که تصمیمش چیست و فقط می گفته که قصد ازدواج ندارد. به هر حال شما او را بیشتر از بنده می شناسید. موفق باشید و تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۲:۱۰
zahra

zahra : سلام وقتتون بخیر
من امروز صبح قبل از بیدار شدن، خواب دیدم پشت یه درخت بزرگ توی یه حیاط بزرگ هستم و دوست پسرم که منو نمیبینه (چند وقته ازش جدا شدم) کت و شلوار پوشیده وصورتش براق و روشنه و خوشحاله (توی واقعیت من تا حالا با کت و شلوار ندیده بودمش به جز توی عکساش) و توی حیاط چنتا خانوم هم بودن که خواهراش و خواهر زاده هاش بودن اونا هم منو نمیدیدن فقط من اونا رو میدیدم، خواهراش ازش پرسیدن چرا انقدر خوشحالی دوست پسر منم بهشون گفت باغی که میخواستم رو خریدم
ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۸:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر سابق شما تصمیم گرفته که زندگی تازه ای برای خودش بسازد و اهدافش را عملی کند. او مشغولیت های فکری تازه ای دارد و شخصیتی حمایتگرایانه به خودش گرفته است. احتمال دارد که او بخواهد ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۶:۰۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.