تعبیر خواب شال
اگر کسی ببیند شال پشمی دارد، مال و نعمت به او می رسد. اگر نخی باشد اندوه و ناراحتی است. اگر کسی ببیند شال پشمی به کمر خود بسته، شغل خوب و پر منفعتی خواهد داشت و اگر به گردن بسته باشد به تبعیت از دیگری کاری انجام می دهد. شال سوخته و کثیف و پاره، خبر از رنجوری و شکست می دهد. شال بید زده فساد و تباهی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : با درود و عرض احترام
شنبه خواب دیدم رفتم محل کار آقایی که کار هنری براشون انجام میدم یه مانتو آبی پوشیده بودم و یه شال مشکی یک جفت کفش آبی پاشنه بلند اونجا بود پوشیدم بعد دیدم به پام گشاده اون آقا گفت این کفشهای مامانم به پای شما گشاده درش بیار من هم درآوردمشون بعد از اونجا اومدم بیرون تو راه شال مشکی رو از سرم برداشتم یه شال سبز روشن که دورش به اندازه یه نوار ، رنگ طلایی داشت را سرم کردم . ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما به آقایی که برایش کار انجام می دهید فکر می کنید. سعی می کنید که رفتاری آرام و خردمندانه و با گذشت داشته باشید، افکارتان را از او بپوشانید و نقش تان را خیلی خوب در رابطه با وظائفتان اجرا کنید. اما از نظر او، شما هرگز نمی توانید آنقدر که مادرش خونسرد و آرام و خردمند و از خودگذشته است، رفتار کنید و در مقابل او شما را کوچک حساب می کند. شما از ارتباط با او پشیمان شده و سعی خواهید کرد که فکرتان را به خاطر او ناراحت نکنید بلکه مثبت اندیش باشید و به موفقیت های خودتان فکر کنید. تشکر از همراهیتون.
شهزاد : سلام خانم هراتی عزیز. من کسی رو که دوسش دارم نزدیک یکسال ندیدمش و همش استرس دارم از اینکه با کسی باشه و یااینکه بهش نرسم. صب خواب دیدم دوستم که از حسس من به ابن اقا خبر داره دارن با یه خانمی صحبت میکنن حس میکنم که این خانم عریبه با این اقا قرار داشتن و برگشته .منم با این اقا قرار داشتم. بعد گفتم این اقا تو خونه چی گفته که این همه ساعت بیرونه با اون بود الانم می خواد با من باشه. تو سرم یه گلسر بزرگ بود و مقنعه سرم بود و من خیلی جونتر از الانم بودم تو اینه نگاه کردم گفتم با مقنعه نمیشه رفت سر قراربادوستم رفتیم بازار من شال بخرم یه شال مشکی خوشگل وچروک دیدم ولی نخریدم گفتم می گردم یه شال مشکی قرمز میخرم همش استرس داشتم که داره دیر میشه با خودم میگفتم ای کاش ماشینم رو می اوردم تا دیر نرسم یا دیر بر نگردم که از خواب پریدم(تو واقعیت ماشین دارم)
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. همانطور که گفتید خوابتان بازتاب افکار شما در بیداریست. شما می خواهید که هر چیزی سر جای خودش باشد تا فکرتان ناراحت نباشد و احساس ناامنی می کنید. اما در عین حال سعی می کنید که از تشویش فکری و نگرانی و بدبینی هم دور باشید و مثبت اندیش و پر شور و شوق باشید. اما هیجان شما زیاد است و تحملتان کم شده است. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام خانم هراتی جان،
ان‌شاءالله خوب باشید...
((لطفا مخفی باشه عزیزم))
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما سعی می کنید که از نظر مالی کاملا قوی باشید و درکتان را نسبت به مسائل، قویتر خواهید کرد. نیلوفر شخصیتی محافظه کارانه و مادیگرایانه و عملگرا دارد که می خواهد به آرامش برسد، علی در خاطراتش، با ظاهری آرام، اما فقط به دنبال کسب ثروت و مادیات است و شما یاد گرفته اید که مراقب باشید سرتان کلاه نرود ولی نمی خواهید ادعای ناب و تک بودن کنید. زندگی همه ی شما شاهد تحولاتی پی در پی خواهد بود. پ - اصلا عقل ندارد اگر داشت به خاطر یک آدم بی نماز، در مسجد را تخته نمی کرد!! او از روی احساس اقدام می کند؛ حتی الان که اسمش را از مذهبی، به عقل باوری عوض کرده. همه ی شما از این جریانات چیزهای زیادی می آموزید. تشکر از همراهیتون.
کردیا : با سلام و درود و عرض ارادت
دیشب خواب دیدم جایی هستم مقدار زیادی پلو بود و پشت پلوها خورش قیمه و به من گفتند که اونها رو درون ظرفهای یکبار مصرف نذری بکشم یه شال زرد با گلهای مشکی هم خریده بودم که کادو بدم به دختر دوستم ولی خودم سرم کردم دیدم بهم میاد و خیلی زیباست برای خودم برداشتم بعد یه خانمی به من و ۲ تا خانم دیگه کاری محول کرد من اول کمی تردید داشتم از عهده اش میتونم بربیام یا نه ولی فکر کردم بهتره قبول کنم و شروع به کار کردم. ممنون از تعبیرتون زنده باشین .
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به تمام خواسته هایتان برسید و از هر جهت آرامش داشته باشید. به این منظور تمام جوانب امر را در نظر می گیرید و نذر می کنید ( بکنید) که انشالله حاجتتان را بگیرید و برای فقرا غذای نذری تهیه کنید. شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید و مثبت اندیش باشید و از خودتان با افکاری روشن و زیرکانه و سرزنده و مثبت، حمایت خواهید کرد. شما شانستان را به آزمایش می گذارید و آنچه که تقدیر به شما واگذار کرده است را می پذیرید. تلاش می کنید که فعال و مثبت اندیش باشید. تشکر از همراهیتون.
Mobina : سلام.قبل اذان صبح خواب دیدم تو یک مغازه روسری فروشی هستیم من دنبال شال می‌گشتم برای خودم فروشنده گفت بهتون تخفیف میدم میشه دویست و سی منم گفتم قرار پدربزرگم برام حساب کنه اون بیاد،بعدش پدربزرگ خدا بیامرزم اومد پالتو نخودی پوشیده بود قیافش ناراحت بود فروشنده گفت بخاطر ایشون سی تومن هم تخفیف میدم شالی که دستم بود به رنگ سفید و خالهای صورتی کم رنگ بود خیلی جنس خوبی بود،خربدیم روزقبل من به مامانم گفته بودم پدربزرگم اصلا منو دوست نداشت.صحنه عوض شد دیدم تو یک ماشین شاسی بلندم پسری کنارمه خواستگارمه بهش میگم از اونور برو بعضیا نبینن اونم فهمید منظورم عشق سابقه رفتیم باغ برای صحبت اونجا یک خانومودختری اومدن میشناسم دخترو،مادرش یک کت کاموا ی سبز پاره پوشیده بود.من خودمم خیلی ناراحت بودم انگار به زور اونجا بود واسه جواب رد دادن نقشه میکشیدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما اهداف بلند و یا غیر واقعی برای خودتان وضع می کنید و خیلی حواستان به مردم و خواسته هایشان است. ایده آل گرا هستید و سعی می کنید که احساستتان را کنترل کنید و بیان خواسته هایتان برایتان راحت نیست و خودتان را محدود می کنید. روح پدر بزرگتان شاد. او همیشه به منافع خودش فکر می کرده و جوری رفتار می کرده که از گزند احساسات سرد مردم یا از اینکه پشتش حرف بزنند در امان باشد. پدر بزرگتان می داند که شما نیاز به حمایت و پشتیبانی او دارید و دعای خیرش پشت سر شماست. باید سعی کنید نسبت به حرفهای مردم بی تفاوت باشید و خیلی اهمیت به آنها ندهید. شما مهربان و با کرامت هستید. احساس شما اشتباه بوده و البته که او شما را دوست داشته و دارد. اگر خواستگارتان را در بیداری نمی شناسید، کاری به شما پیشنهاد می شود که درامد خوبی دارد و می توانید با پرستیژ بیشتری کار کنید ولی از انجامش منصرف می شوید. اما اگر او را می شناسید، نسبت به او احساس منفی خواهید داشت و ارتباط تان را با او قطع خواهید کرد. دختری که نوشته اید او را می شناسید، فکرش ناراحت است و نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد. اما چون ارتباط او را با خودتان ننوشته اید تشخیص اینکه او در خوابتان چه نقشی دارد برای من هم ممکن نیست. دقت داشته باشید که هر قدر خوابتان مبهمتر باشد، در تعبیر اشتباه بیشتری به وجود می آید. مثلا اینکه خواستگارتان در واقعیت است یا در خواب نکته ی مهمی بود که مثل این دختر خانم ذکر نکرده اید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : سلام وقت بخير خدا قوت، چند شب پيش خواب ديدم درون يك سالن بزرگ هستم كه يه سبد بزرگ پر از شالهاي رنگي و خوشرنگ بود و بهم گفتن برو يكيشو انتخاب كن و پر بود از شالهاي نخي نازك كه به نظرم جنسش خيلي خوب نبود ولي رنگهاي جذابي داشت اكثرا آبي اسماني و ابي كه درونشون طرحهاي رنگي خيلي جذاب و وسوسه كننده بود و يكي رنگ نقره اي بود كه خيلي چشمم گرفت ولي به خاطر جنسش دودل بودم و اخرش هم برنداشتم و اومدم كنار ولي از دور چشمم دنبال نقره ايه بود، يهو يه صحنه ديدم(اصلا يادم نمياد كه وسطش بيدار شده باشم ولي چون شك دارم لطفا حق خواب مجزأ كسر كنين)داخل يه اتوبوس مدرن و شيك هستيم كه صندلي هاي پشتش چهار رديفه بود و قسمت جلوش در دو طرف اتوبوس چند رديف تك صندلي ميشد و وسط خالي بود يادمه من با كسي بودم (فكر مي كنم اقايي بود كه دوست داشتم باهاش ازدواج كنم ) چون دلم ميخواست كه صندلي هاي پشت بشينم كه كنار هم بشينيم ولي همش پرشده بود و ناچار ما رو روي صندلي هاي تك جلوي اتوبوس به صورت پشت سر هم نشوندن و من اصلا راضي نبودم بعد ديدم دوباره صحنه عوض شد و تو اتوبوس با دو تا از دوستام (كه در واقعيت نميشناسم ولي در خواب مثلا دوستام بودن) روي يه رديف سه تايي از صندلي نشستيم ، من دوست داشتم كنار بشينم ولي دوستام طوري رفتار كردن كه منو انداختن صندلي وسط و من هم همون اول تو اتوبوس خوابيدم ولي انگار اون صندلي پشتيش خراب بود و انگار خالي بود و من سرمو نمي تونستم جايي تكيه بدم كه بخوابم و انگار اون دوستام از بدجنسيشون اينكارو كرده بودن ولي من اصلا محل ندادم و سرمو كج روي پشتي صندلي بغلي تكيه دادم و خوابيدم ، ديگه چيزي يادم نيست ولي همه اينارو تو يك شب خواب ديدم ( از خدا خواسته بودم كه چيزي رو بهم نشون بده كه ايا شخصي به درد من ميخوره يا نه)ممنون از تعابير فوق العادتون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به این فکر می کنید که ازدواج کنید و افکار مثبت و زندگی خوبی داشته باشید ولی خیلی از کسانی که اطراف شما هستند، سبک زندگی ساده و یا کم دوامی را دنبال می کنند و شما علیرغم شخصیت های اغوا کننده و یا موقعیت های چشمگیری که دارند، نمی توانید به این فکر کنید که این اشخاص به زندگی تان راه پیدا کنند. اما یک نفر هست که فکر می کنید که او شخصیتی ماندگار داشته باشد و اهل از این شاخه به آن شاخه پریدن نیست و شاید یک دوست خوب محسوب می شود. شما می خواهید خودتان را به تقدیر بسپارید تا ببینید چه می شود. در شرایط حاضر قسمت نیست که شما و او کنار هم باشید و هنوز شما تجارب کافی و یا امکانات کافی برای ازدواج با هم ندارید و رابطه تان عمیق نیست. دوگانگی ها و تضادهایی از رفتار این شخص مشاهده خواهید کرد که باعث می شود شما دو دل و مردد باشید که چه کنید. اما به این باور می رسید که نمی توانید با حضور این شخص در زندگی تان تکیه گاه و موقعیت و جایگاه خوبی داشته باشید و رفاه شما فراهم نیست. پس اگر نمی توانید سبک زندگی خیلی خیلی ساده داشته باشید از فکر او بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون
نگار زیبامنش : سلام خانم هراتی عزیز.روز بخیر
من خواب دیدم یکی از دوستان قدیمیم که اقا هسن و الان ساکن ترکیه هستن و مجرد هستن.برای من یه شال صورتی روشن هدیه فرستادن برای تولدم.
من گفتم مامان ببین چه جالب علی برام کادو تولد پست کرده!کادو رو به عروسمون نشون دادم گفت اا پشتش یه کارت پستال.باز کردم دیدم توش یه شعر عاشقانه هم نوشته!
پیشاپیش ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احتمال قوی او به شما فکر می کند و معتقد است که شما مهربان و شیرین هستید. شاید او به ازدواج فکر می کند و شما را یک انتخاب خوب برای خودش می داند. تشکر از همراهیتون.
Negar : سلام عزیزم
من خواب دیدم رفته بودم یه مغازه یه شال آبی توسی با رگه های قرمز دیدم گفتم چند گفتن ۱۰۰ هزارتومنه گفتم خوبه برداشتمش و اومدم بیرون از معازه که تو خیابون یادم افتاد پول شال رو ندادم برگشتم معازه پول رو بدم که یه شلوار جین گشاد(حالت مام استایل) هم دیدم اونو هم برداشتم که مغازه دار گفت دوتا شلوارا رو میخوای؟نگاه کردم انگار دوتا لباس چسبیده بودن بهم و من دوتا رو برداشته بودم یکیش شلوار جین مام استایل و فاق بلند بود که پاچه هاش مدل داشت و یه حالت مسنطیل شکل از پایینش رو بریده بودن مدلش بود و قشنگ بود جنس جینش هم تابستونی بود ینی خیلی ضخیم نبود سبک و کاغذی و اون یکی یه سرهمی جنس جین بود گه اونم خیلی قشنگ بود و سبک و تابستونی بود مغازه داره دید گفت فک کنم شلواره بلند بشه بهت گفتم نه این فاقش بلنده اندازه م میشه ولی پس بدار برم پرو کنم بعد میگم کدوما رو میخوام
تشکر عزیزم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید که افکارتان را از دیگران بپوشانید، با هر کسی صمیمی نشوید، غرورتان را حفظ کنید، خردمندانه و با آرامش و از خود گذشته رفتار کنید و البته نشان دهید که اهل شور و شوق و نشاط و احساسات هم هستید. شما می خواهید که به صورتی کاملا موفق رفتار کنید و تمام انرژی تان را روی افکارتان متمرکز کنید. ضمن اینکه می خواهید نقشتان را در کاری که به عهده تان می گذارند به خوبی و درست انجام دهید. شما سخت کوش و راز نگه دار هستید، سعی می کنید که احساساتتان را خیلی بروز ندهید، راحت باشید و خیلی شکایت نکنید، اجازه ندهید که استرس و نگرانی فکرتان را خراب کند، اجتماعی و برونگرا باشید و سعی می کنید که با این نقش های جدید خودتان را سازگار کنید و به صورت جدیدی رفتار و جلوه کنید. تشکر از همراهیتون.
سمیرا : ببقشید دستم خورد به ارسال قبل نوشتن خواب به هر حال از شما بابت مهربونیتون در تعبیر خوابها سپاسگزارم. چند وقت پیش خواب دیدم که سرم لخته و پدر و شوهر خاله م به خونه مون اومدن، و پدرم داره خونه رو به شوهر خالم نشون میده. در واقعیت، ما تازه اثاث کشی کردیم ولی چند ساله از پدرم جدا شدیم. منم برای اینکه اونها منو بدون روسری نبینن، شروع به دویدن کردم و از خونه بیرون اومدم ولی دیدم اونا هم پشت سرم اومدن و منو دیدن. موهام کوتاه بود و با کش بسته بودم و دستمو به پشت سرم بردم و موهامو لمس کردم که کوتاه شده و دیدم که بیفایده ست که برم چون اونا منو دیدن، در نتیجه برگشتم و از توی حیاط و روی بند رخت یه شال سبز تیره برداشتم و سر کردم. بعد مادرم گفت که پدرم پفک و پففیل برامون آورده و من گفتم چه خوب که آورده
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. شما افکارتان را به راحتی با دیگران مطرح می کنید و شیوه ی تفکرات شما مدرن است ولی با این وجود دوست ندارید که پدرتان یا کسانی که با آنها صمیمی نیستید، از افکارتان با خبر شوند. پدر شما راجع به طرز فکر شما و مادرتان با دیگران صحبت می کند. شما دوست ندارید در معرض توجه پدرتان باشید و او افکار شما را مورد سوال قرار دهد. ارتباطتان را با خیلی از مردم قطع کرده اید و نگرشی آزاد و راحت و بی خیال و ساده نگر دارید. شما سعی می کنید که در مقابل اشخاصی مانند پدرتان، نشان دهید که به خاطر ماده گرایی، خیانت، فریب و غیر قابل اعتماد بودن پدرتان دوست ندارید که او از کارتان سردربیاورد. مادرتان معتقد است که پدرتان رشد مثبتی کرده و بهتر از گذشته شده است. ولی باید دقت کنید که او دل شما را الکی خوش نکند. تشکر از همراهیتون.
سمیرا : سلام خانم هراتی عزیزم، خواستم بابت تعبیر دلسوزانه شما تشکر کنم
فریبا هراتی
: استدعا میکنم.