تعبیر خواب شراب
شراب در اصل حرام است و نوشیدن آن در خواب خوردن مال حرام تعبیر می شود و اگر در حال نوشیدن، مقداری از شراب به روی لباس نوشنده هم ریخت، به بیماری مبتلا می شود. اگر کسی در خواب شراب را نه برای مستی بلکه برای انبساط خاطر نوشید، تعبیر آن، اقدام برای به دست آوردن مال حلال است.
مجلسی رحمه الله علیه تعبیر خوردن شراب را کسب مال حرام دانسته است.
محمد ابن سیرین می گوید: شراب هایی که به طعم تلخ و ترش و به بوی ناخوش باشند غم و اندوه می آورند و نیکو نیستند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محمد : سلام خانم هراتی بزرگوار،شب جمعه خوابی دیدم ک درخلاف جهت قبله نماز میخاندم وسپس آیینه ای راشکاندم و شما تعبیرش کردید و گفتید درحال ارتکاب گناه واشتباه هستید دیشب توبه کردم ودرخواب دیدم درمدرسه مسیحی ها مشغول ب تحصیل بودم معلم ما یه خانم مسیحی مهربون بودن ک پس از اتمام تدریس شراب قرمز رنگ خوش عطری را درلیوان هایی ریخته وبامهربانیت ب همه تعارف میکردن،همه نوشیدن ب جز یکی از دوستان متدینم ک با با کمال تعجب او هم در مدرسه مسیحی ها حاضر بود تا اینکه نوبت ب من رسید لیوانی شراب ب من دادن ک بسیار معطر وخوش بو وسرمست کننده بود برخلاف میلم ننوشیدم واز معلم خاستم ک لیوان شراب را از روی میزم بردارن تعجب کردن وبنده هم درجواب بیان کردم ک مذهبم اسلام شیعه است و ب اندازه سرسوزنی هم اجازه ندارم بنوشم،بلافاصله ازخواب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. توبه ی شما قبول درگاه حق قرار گرفته و شما حاضر نیستید که به خاطر رسیدن به رفاه و مال دنیایی مرتکب اشتباه شوید. روزی حلال برای شما برکت همیشگی خواهد داشت ولی مال حرام از این دست می آید و از دست دیگر می رود. خیلی از مردم خیال می کنند همینکه اسمشان مومن باشد کافیست ولی خداوند از ذات قلبها با خبر است. عشق او را در قلبتان جاری سازید و خواهید دید که هرگز پشتتان را خالی نمی کند. حسرت کسانی را که به راحتی به ثروت می رسند و از مال دنیا حتی به حرام بهره می برند نخورید. روزی می رسد که التماس می کنند که خداوند به آنها عشق بورزد ولی جز بی تفاوتی خداوند چیزی عایدشان نخواهد شد. دنیا محل گذار است. باید از آن استفاده کرد و لذت برد ولی لحظه ای از عشق خدا غافل شوید، شیطان در گوشتان وسوسه خواهد کرد. هرگز خسته نشوید و به شما قول می دهم محال ممکنات است که عاشق خدا باشید و او عاشقتر از شما، به شما عشق نورزد. تشکر از همراهیتون.
bahara : خانم هراتی عزیز
با سلام و احترام
چند شب پیش خواب دیدم در یک آشپزخانه یا زیرزمین قدیمی و گلی مادرم چند دبه شراب دارد و دخترخالم و همسرش هم نشستند. مادرم گفت از این شراب امشب میخوام بهتون (یا به همه، درست یادم نیست) بدم. ما حالت تعجب داشتیم بعد مادرم با ملاقه بزرگی که دستش بود مقداری از شراب داخل ملاقه ریخت و خورد ولی مستی نداشت. دخترخالم و شوهرش گفتند به این (یعنی من) هم بده، مادرم گفت نمیخوره میگه خوب نیست (یا حرام است، این هم دقیق یادم نیست) و من که با تعجب نگاه میکردم گفتم نه نمیخورم و رو برگردوندم.
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. مادر شما در خاطرات قدیمی خودش یاد خلوص و مهربانی مردم قدیم می افتد که با عشق و محبت همدیگر را کمک و تغذیه و حمایت می کردند و با شورو شوق و خالصانه عاشق هم بودند. شما ولی شاید زیاد به عشق های قدیمی و نوع حمایت های قدیمی باور نداشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Vahideh : سلام
امیدوارم خوب باشی عزیزم
خواب میدیدم/الف/شب بود و ازجایی که مامان وبابا کارمیکردن اومدم بیرون.نزدیک خونه بودم و بادوستم پروین داشتم میرفتم سمت خونه.جفتمون سفیدپوش بودیم.متوجه شدم علی(همسر سابق)داره دنبالمون میاد.رفتیم تو مغازه‌ای که سطحش از زمین یک متری بالاتر بود.پروین نشست و با اینکه قدم خیلی از پروین بلندتره خودمو پشت پروین قائم کردم!علی اومد جلوی در مغازه و با حالت اشک و آه و اشتیاق گفت"وحیییده" /ب/تو اتاق خواب خونه سابقمون با لباسای سفید نشسته بودم و گوشی کشویی نوکیام دستم بود.(اولین گوشی‌ای که داشتم)مسیج علی اومد!نوشته بود"منتظرتم...اومدم خونهءعمو اینا.٢تا گوسفند اینجاست برای قربانی"(منظورش این بود که منتظره بهش برگردم.یکی از گوسفندها مال عموش بوده.مطمئن نیستم دومی هم مال عموش بوده باشه.شاید علی گرفته بوده که قربانی کنه برای برگشتن من!!)بعد باخودم فکرمیکردم به دوستم ویدا بگم علی مسیج زده.چون چند وقت پیش پرسیده بود/ج/میدیدم تو آشپزخونه خونه‌مون بودم جلوی سینک.و یه بطری بزرگ شراب دستم بود.که گویا یه مدت بود مونده بود.درش رو باز کردم یک ششمش یا کمتر تهش مونده بود.بوش کردم بوی خاص و تندی داشت.مامان و داداشمم تو هال بودن.باخودم گفتم یه جایی قایمش کنم،وقتایی که سرم درد میکنه یا حالم خوش نیست ازش بخورم راحت بخوابم!/د/تو باغی بودم که بخاطر فصل پاییز،خزون کرده بودن درختا.پالتوی مشکی تنم بود.رفتم اتوبان کنار باغ.اونجا مرد میان‌سال و لاغر و قد کوتاهی بود.یه میز جلوش بود و با لباسای سفیدی که دودی شده بودن ایستاده بود.انگار اون مرد استاد علی بود(در واقعیت چنین فردی وجود داره). علی هم پشت سرم بود و راه میرفت.در مورد اینکه علی میخواد من برگردم از استادش پرسیدم:مادرش قول داده بود خونه‌ای به نامم میزنه.منکه نمیخواستم،حرف بین خانواده‌ها بود.اما مادرش این کارو نکرد و کلی اذیت شدم.میدونید چقدرسخت بود شرایط من؟؟؟(یعنی من حق داشتم که برم،چون فشارها خیلی زیاد بود)استادش هم نگاهم کرد و آروم تایید کرد و گفت آره،شرایطت سخت بوده.(کلا علی حالت مجنون یا شیرین عقل پیدا کرده بود تو خوابم!!)
تمام خواب‌ها مال یک‌شبه و متصل به هم
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شوهر شما علاوه بر اینکه شیرین عقل است، استادش هم اهل جادو جنبل است و از این اشخاصی است که می خواهد کارهای ماوراطبیعه انجام دهد و با کمک جنیان و وکلایی از جن مثلا کائنات را درنوردیده و به مقام برسد! مبادا گول این جماعت بی مغز ریاکار و گناهکار را بخورید. شما و خانواده تان راجع به علی زیاد حرف نمی زنید اما به جای آن با دوستانتان صحبت می کنید. علی هم می خواهد همچنان نشان دهد که عاشق شماست. گوسفندانی که برای قربانی گذاشته در اصل اشاره به این دارد که او اشخاص ساده لوح را گول می زند و کسانی که فکرشان را به کار نیاندازند و مثل گوسفند فقط بخورند و بچرند، اسیر دست او می شوند و او آنها را قربانی منافع خودش می کند و از ایشان سو استفاده می کند. نه تنها او، اصالت فرهنگی او همینطور است که اینها ضعیف کش و گرگ صفت هستند. شما می توانید خیلی راحت از زندگی و آرامشتان استفاده کنید و خوش باشید. پاییز و خزان و ... هم اشاره به این دارد که آدمهای مستاصل و بینوا که گیر کرده اند به این آقای لباس دودی جن پرور رجوع می کنند. اینها اسمشان استاد نیست اینها نوچه های شیطان هستند. تشکر از همراهیتون.
Lia :
ببخشید خانم هراتی بقیه خواب الان تو ذهنم اومد.بعد دو تا از دخترای فامیل دوری ک اصلا شبیه اونا نیستن دلشون برای من تنگ شده میخوان منو ببینن و پشت در هستن.مادرم میگه من حمام هستم و امکانش نیست. من حوله تنمه و میخوام برم حمام اما درو باز میکنم.دو تا دختر جوان چادری هستن و من با گرمی بغلشون میکنم. من تو فریزر قالب یخ بزرگ دارم اما میبینم مادرم ی کیسه یخهای سایز بستنی لیوانی داره و برای اونا دو تا لیوان اب یخ درست میکنه.
Lia : با سلام و عرض تسلیت شهادت امام حسین (ع). خواب دیدم از پنجره دریا رو میبینم زن و بچه لخت تو ساحل افتاب میگیرن. ی موج خیلی بزرگ میاد از رو اونا رد میشه و بشدت ب شیشه پنجره میخوره. اما چیزی نمیشه. اب برمیگرده و مردم تو ساحل خیلی عادی هستن و اتفاق بدی نمی افته. بعد من تو خونه مادرم در تهران هستم. بچه برادرم دستاش خیس شده.مادرش ک بسیار معتقده و چادر سرشه میگه این شرابه و میره ک بچه رو اب بکشه. من میرم طبقه بالا خونه خودم میبینم ی شیشه شراب شکسته و از کف زمین ب طبقه پایین منزل مادرم نشت کرده. میرم طبقه مادرم میبینم دیوار از سقف تا پایین ترک خورده و شراب نشت کرده و رو دیوار سفید گلهای ریز شکوفه برجسته گچی از خود دیوار هست و شراب قرمز دیوار و شکوفه ها رو صورتی ملایم کرده. من خواهرم با تعجب دیوارو نگاه میکنیم و فک میکنیم نمیشه دیوارو ابکشی کرد. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به تصمیم مهمی در زندگی تان فکر می کنید و به خاطر آن احساساتی شده اید. برادر شما و خانمش با هم دعوا می کنند و فرزند آنان از اینکه عشق آنها اینطوری دستخوش تغییرات منفی قرار گرفته ناراحت می شود. قدر زندگی شان را نمی دانند و شما به ثروت خواهید رسید. شروعی تازه خواهید داشت و روابط تان با همسرتان بهتر از گذشته خواهد شد. آرامش و نشاط به زندگی تان راه پیدا می کند. مادر شما به خاطر شما خوشحال خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام
دیشب خواب دیدم روی یه سکو داخل خونمون نشستم. تنها بودم و فضا تاریک بود. یک فنجان نسبتا بلند و شفاف پر از شراب تو دستم بود و داشتم میخوردم. رنگ شراب زرد روشن بود و به شدت خوش طعم بود و احساس میکردم کم کم دارم مست میشم و احساس خیلی خوبی داشتم. به آخرای فنجون که رسیدم یهویی مادرم از پشت سرم اومد و دعوام کرد که چرا دارم شراب میخورم و میخواست فنجون رو ازم بگیره اما من نمیذاشتم و مقاومت میکردم. در حالی از خواب بیدار شدم که درحال کشمکش شدید با مادرم برای پس گرفتن فنجان و تلاش برای نریختن مابقی شراب بودم.
من توی بیداری تجربه خوردن شراب نداشتم و توی خواب متوجه بودم تجربه اولمه.
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما فکرتان ناراحت است و می خواهید به مقام بالایی برسید، دوست خالص و بی ریایی داشته باشید، خردمندانه و مثبت اندیش باشید، بی خیال همه ی غصه ها و نگرانی هایتان شوید و مادرتان از اینکه شما واقعیت ها را ول کنید و رویا بافی کنید و کنترل زندگی تان را از دست بدهید نگران است. تشکر از همراهیتون.
Gandom : تو واقعیت شراب نمیخورم و مجرد هم هستم. ممنون
Gandom : با سلام
۱۹ سفر خواب دیدم
تو خونه قدیمی بزرگ هستم. قصد میکنم شراب بوخورم.
میشینم رو زمین و انگار دستمو میکنم تو یه چاه یا زیر زمین و لیوانمو پر از شراب میکنم و کلشو میخورم. ژله و قرمز بود. مراقب بودم پدرم که تو اتاق کنار مردی نشسته بود نبینتم.
بعد خودمو تو اشپزخونه قدیمی و در حال شستن سریع لیوانم میبینم . که پدرم میرسه و من کلی میترسم که فهمیده شراب خوردم. بعد پدرم لیوانو ازم میگیره و فقط یه (یک اسکناس دو ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰۰ تومنی ) بهم میده و میگه حالا که شرابتو خوردی حداقل نمازتو هم بخون.
تو واقعیت نماز نمیخونم اما هر روز ذکر، خوندن قران، مراقبه انجام میدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به اعتقادات و باورهای قدیمتان پایبند هستید و می خواهید که زندگی آرامی داشته باشید و به عشق و ثروت برسید و بی خیال باشید. شما سعی می کنید که با توجه به تفکراتی که از قدیم در ضمیر ناخودآگاهتان حفظ کرده اید، عشق را درک کنید و شور و شوق و آرامش را در وجودتان زنده نگه دارید. پدر شما روحیه ای قوی و مصمم و مستقل دارد. شما می خواهید به همان امنیت و آرامشی که از گذشته آرزویش را داشته اید برسید و در دوستی هایتان صداقت داشته باشید. پدر شما می خواهد از شما حمایت کند چون می داند که شما احساس ایزولگی و تنهایی می کنید و نیاز به حامی و پشت گرمی دارید. اگر می خواهید کسی از شما حمایت کند، اول باید بزرگترین حامی خودتان را بدست بیاورید که آن هم خداست. نماز دستور خداوند است که در قرآن به وضوح به خواندن آن تاکید شده است. قرآن خواندنی که به آیاتش عمل نکنید چه فایده دارد؟ مراقبه را به روشی که خداوند از شما انتظار دارد انجام دهید تا حمایت خداوند را در زندگی تان قویا احساس کنید. تشکر از همراهیتون.
تیرداد : وو ااینکه مشروب چندتا لیوان خوردم و اصلا مست نشدم حالم طبیعی بود . اول یه لحظه احساس کردم سرم گیج رفت ولی دیدم نع حالم خوبه دوباره خوردم .
تیرداد : سلام خانم هراتی . خواب دیدم جایی بودم مثل جشنی بود تعداد زیادی ادم اونجا بود بعد من به رفیقم گفتم بریم مشروب بخریم بخوریم کسی همونجا بود مشروب میریخت تو لیوان میفروخت . فروشنده خارجی بود رفتیم پیشش گفتم حالا چطور بگیم شراب بهم بده من که خارجی بلد نیستم صحبت کنم کسی اونجا بود بهش گفت شراب واسم ریخت ولی تو خواب میدونستم حرامه خوردن شراب ولی گفتم این یک بار واسه سلامتی بدن میخورم و زیخت و خوردم چند لیوان خوردم خیلی شیرین بود گفتم تاالان من فکر کردم مشروب تلخه . و بعد خاستیم بریم یکی از دوستام گفت من با خونوادم مشروب بعضی وقتا میخوریم ...و در حین رفتن یادم اومد پول ندادم رفتم پول دادم به مشروب فروش گفتم اون که خارجیه چطور پول ایرانی بهش بدم ولی پول دادم حالا نمیدونم چطور ولی بیشتر پول رو رفیقم داد
فریبا هراتی
: سلام. شما در مقابل مشکلات اقتصادی، به هیچ وجه بی دقتی نمی کنید، کنترلتان را از دست نمی دهید و کاملا واقع گرایانه فکر می کنید. البته شاید کمی هم استرس داشته باشید. اما از جایی که خبر ندارید و به شیوه ای که درکش هم شاید برایتان سخت باشد، به ثروت و رفاه بسیار زیادی خواهید رسید. پولدار می شوید و زندگی به کامتان شیرین خواهد شد. تشکر از همراهیتون