تعبیر خواب شعر گفتن
اگر کسی دید از مدح مقدسین شعر می گفت، دوستدار آنهاست و اگر در مدح فرمانروایی شعر می گفت، خواسته ای از وی دارد. اگر کسی را با شعر هجو می کرد، نسبت به مردم بی اعتناست و حرف های ناروا از وی شنیده می شود و دروغ گو و حراف است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
محمد حسین : سلام.بخش مقبره یا آرامگاه نبود مجبور شدم اینجابنویسم
فریبا هراتی
: سلام. شما فکر می کنید که آرامش و هارمونی در زندگی نیست و به فراموشی سپرده شده ولی هنوز هم هستند کسانی که ایمانشان قویست و آدمهای قابل اعتمادی هستند که هم مسلمانند و هم درستکار!! نه اینکه فقط ظاهری موجه داشته باشند. دوباره آرامش و هارمونی به زندگی راه خواهد یافت و با توکل به خدای بزرگ انشالله تحولی مثبت در زندگی به وجود خواهد آمد. نظم و دیسپلین بیشتری به زندگی وارد خواهد شد. حقایق برای شما و مردم خیلی روشن و واضح خواهند شد و شفافیت بیشتری نسبت به حقایق بوجود خواهد آمد. درک شما بالاتر می رود. مردم سعی می کنند که یک وظیفه ی مهم را عملی کنند. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام، امروز صبح خواب دیدم با آقایی که دوستش دارم ولی کات کردیم، پیام میدیم بهم، صفحه موبایل نبود به جاش صفحه یه کتاب بود که توی کتاب شعر نوشته بود مثل بک گراند، پیامها اونجا بودن، من براش ویس فرستاده بودم و از روی یک شعر میخواندم که وسط خواندنم یه اشتباه کوچک کردم و درستش کردم صدام خیلی قشنگ همراه با خنده های ریز در وسط خواندنم بود، بعد اون در جواب پیامم نوشته بود خیلی دلتنگت هستم متن پیام یادم نیست اما خیلی قشنگ ابراز دلتنگی کرده بود و انگار گفته بود از اینکه صداتو شنیدم بیشتر دلتنگت شدم، دو سه تا پیام زیبای دیگه هم داده بود و اون پیام ها در صفحه بعدی کتاب بودن که ورق میزدم و نگاه میکردم ولی متنش یادم نمیاد ، و منم قصد دارم در جواب بنویسم منم خیلی دلم برات تنگ شده، البته من بهش فکر میکنم در بیداری ایا تعبیر داره یا بازتاب افکارم هست؟
فریبا هراتی
: سلام. شما و او هر دو درکتان را نسبت به هم بالاتر می برید و از زندگی تان عبرت گرفته و در عین حال به هم فکر می کنید. شما سعی می کنید که هارمونی و آرامشتان را بدست بیاورید و با آرامش به اشتباهاتتان فکر کرده در جهت اصلاح آن اقدام کنید. هر چند که گاهی از رفتار خودتان عصبانی می شوید. او هم مثل شماست و دلتنگ شماست. وقتی که می دانید مرتکب اشتباه شده اید، سکوت شما و عدم عذرخواهی، خودش اشتباه بزرگتریست که نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه به آن دامن هم می زند. تشکر از همراهیتون
پرند : سلام خسته نباشيد،٣٥سامه،امروزيكشنبه صبح خواب ديدم سر كلاس درس هستيم،يك نفر پاي تخته با خط زيباي نستعليق چيزي مينويسه و معلم از من خواست كه شعري رو مطابق با اون بسرايم(سرودن)،ابتدا احساس كردم از توانم خارجه اما سريع شروع كردم به شعر طنزگفتن با لهجه شيرازي(شهر خودم)،همه شاگردا ميخنديدن و معلم هم سرشو مبني بر رضايت تكون ميداد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درسهای تازه ای از زندگی تان می آموزید، با کسی که هارمونی و آرامش زیادی در وجودش هست، ارتباط برقرار می کنید. خودتان هم سعی می کنید که گفته های ایده آلی که الهام گرفته از روحیات خودتان هستند را به زبان بیاورید تا بتوانید خطوط ارتباطی تان را با این شخص، بهبود ببخشید. شما احتمالا خوش اخلاق و بذله گو هستید. تشکر از همراهیتون
رسول علیان : سلام و عرض ادب
دیروز غروب (پنجشنبه) خسته بودم و زود خوابم برد.خواب دیدم مدیر کل سابق صنعت استان، دور میزی نشسته و تعدادی از افراد هم دور میز نشسته بودند.(من دور میز نبودم و ایستاده بودم) داره شعر جذابی می خونه که شعر طنز به نظر می رسید و باعث انبساط خاطر جمع شده بود . و افراد می خندیدند. در پایان اشعار احساس کردم شعر به هجو کشیده بود.
با سپاس از تعابیر خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. مدیر سابق راجع به مسئله ای با دیگران صحبت و آن موضوع را مورد ارزیابی و بررسی انجام می دهد و از شرایط موجود ناراضیست و آن را نکوهش می کند. همه با او همفکری کرده و احساس ناراحتی می کنند. تشکر از همراهیتون.
رقیه تاجیک : سلام.من عضو کوچیکی از ی خیریه ام ک پول جمع میکنم بر کارخیر.دختر عموم خواب دیده ی همایشی خیریه برگزار کرده.من با حالت خوشحالی و اضطراب ی برگه به دختر عموم و یک برگه به داداشم میدم و به دختر عموم میگم میخواستم به فریبابگم اما من شمارو انتخاب کردم که این شعر رو برام بخونید.میگم اینو تو بخون،برای تو نوشته شده،بلندبخون،بزار همه ببینن.بعدش رفتیم داخل همایش نشستیم و نوبتی خوندن .قبل خوندن شعر تو همایش، کاغذ همش دست دخترعموم بوده و شعر رو تکرار میکرده،استرسم داشته.آخه بهشون گفته بودم درست بخونید اینجا آبرومون نره.شعرش کلا یک بند بوده ولی سخت بوده.
سالن همایش ام کلا سیاه و سفید بوده یعنی همه چی سفید فقط مانتوها مشکی.تو مراسم هامعمولا مانتو مشکی و شال سفید میپوشم.میخواستم بدونم این خواب فقط به خیریه مربوطه یا شخصیه؟ تعبیرش چی میشه.ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب دختر عمویتان این است که شما تمایل دارید که همه ببینند که چقدر در کارتان جدی هستید و چقدر نیت تان پاک است و خوشبین هستید که کارها بخوبی پیش برود. شما از دخترعمویتان می خواهید که به نحوی راجع به مسائل مهم و ضروری در رابطه با کار خیر صحبت کند، که دیگران جلب و جذب همکاری با شما بشوند و هارمونی و هماهنگی و آرامش بیشتری بین خیرین و بانیان کار خیر، ایجاد شود. دختر عمویتان نگران است که مردم او را قضاوت کنند و نتواند تاثیر مثبتی روی کار شما ایجاد کند. ولی با این وجود او نهایت تلاش خودش را می کند که مردم را جذب فعالیت های شما کرده و در راه خیر پول جمع کند. تشکر از همراهیتون
Ssss : سلام و عرض ادب.خواب دیدم برادر نامزد سابقم(در واقعیت به من علاقمنده و با دوستم در ارتباطه)لباس سفید داشت و روی میز سفیدی با ماژیک قرمز شعر عاشقانه برای من نوشت.مضمونش این بود(یکیو خیلی دوست دارم خودش خبر نداره).به دوستم گفتم ببین برای تو نوشته.ولی میدونستم برای من نوشته.دوستم با لبخند شعرو نگاه میکرد و شک داشت شعرو برای اون نوشته باشه.داشتم از شعر عکس میگرفتم.برادر نامزدم گفت نمیخواد خودم عکسشو تو واتساپ برات میفرستم.به دوستم گفتم شاید نفرسته و عکس گرفتم.دیدم برادر نامزدم از در اومد تو و جلو در روی میزی یک کاسه بود که مال پسر بچه ای بود.من باعث شده بودم توده ی سیاه رنگی از داخلش بریزه زمین و داشت شکایت منو پیش برادر نامزدم میکرد ولی برادر نامزدم بهش اهمیت نداد.این توده سیاه تو خواب قبلمم بود که گفتید نامزدم نزدیکه افسرده شه.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خوابتان این است که برادر نامزدتان سعی می کند که خالصانه به شما بگوید که شما را دوست دارد ولی دوست شما خیال می کند که برادر نامزد سابقتان، عاشق اوست. شما این رفتار برادر نامزدتان را فراموش نمی کنید هر چند که این آقا سعی می کند که ارتباطش را با شما حفظ کند. نامزد سابقتان به برادرش اعتماد دارد و باور نمی کند که برادرش بخواهد با ارتباط با شما، به او خیانت کند. شما باعث افسردگی نامزد سابقتان شده اید ولی برادر نامزدتان به شرایط روحی نامزدتان اهمیتی نمی دهد. تشکر از همراهیتون
سروناز : سلام خانم هراتي جان فكر كنم❤️
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. در اینصورت ذهنیت خودتان را باید عوض کنید! من صحبت شما را تصدیق نمی کنم و همانطور که گفتم لازمه ی عشق و شرط اول دوست داشتن، اعتماد است. شاید او واقعا فرصت زیاد و وقت آزاد زیادی برای اینکه با شما تعامل کند نداشته باشد. ولی اگر دوستتان نداشته باشد، و تعمدا به شما بی اعتنایی کند، همان بهتر که الان برود تا فردا! پس در هر صورت شک کردن و یا ناراحتی کردن، هر دو اشتباه هستند. تشکر از همراهیتون
سروناز : سلام خانم هراتي جونم،
فریبا هراتی
: سلام عزیز دلم. احتمالا آقای ایکس به شما زیاد گیر می دهد و شما ته دلتان می دانید که این گیر دادنهای او به این دلیل است که او شما را دوست دارد و به شما زیاد اهمیت می دهد. اما شما باید به وجدان خودتان بگویید که پسری که مرتب بگوید کی و بگیرد پی، به عشق خودش شک دارد و شرط اول عشق اعتماد کردن است!! شما که خیال ندارید مرتب با یک آدم بد دل مشکوک سر وکله بزنید و هر کاری می کنید برای او سند و مدرک بیاورید و اثبات کنید که راست می گویید؟!!! اگر او به صداقت و نجابت شما باور ندارد در زندگی تان چه می کند؟ و اگر به نجابت شما باور دارد، لزومی ندار که مرتب بگوید کی و پی و سوالات مزخرف دیگر.....! تشکر از همراهیتون
Eliz : با سلام و دعای خیر خانم هراتی بزرگوار؛
قبل از طلوع خواب دیدم با کسی که به هم علاقه داشتیم و مدتی هست که بخاطر ناراحتیم از بی‌توجهی اش نسبت به خودمون رابطه مون به جدایی کشیده، روبروی هم نشستیم و هر دومون برای همدیگه شعرهای عاشقانه میخونیم. بعد انگار اون آقا همسر خواهرم بود و خواهرم باردار بود و بچه شون به دنیا اومد، گفتم برم بهش بگم لطفا به امسرت بی توجهی نکن و با محبت و احساس باش اما بعدش پشیمون شدم پیش خودم گفتم نه فایده ای نداره به حرفم گوش نمیده و بیشتر دلخور میشه، که همون موقع اومد و گفت باید اتاق رو برای بچه جدید آماده کنیم و من حس کردم انگار خودش داره تغییر میکنه.
خانم هراتی عزیز ممنونم از محبت و لطفتون و از خدا براتون خیر و برکت میطلبم، پایدار باشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما هردویتان به هم علاقه دارید و شما می دانید که اگر هر کسی دیگر هم جای شما بود از رفتار این آقا با خودش ناراحت می شد. ولی او دارد متوجه ی اشتباهاتش می شود و در دلش از این کم توجهی ناراحت است. انشالله رابطه تان بهبود خواهد یافت. تشکر از دعاهای خیر و همراهیتون.
زیبا : سلام،مخفی،امروز ده ،ده و نیم صب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. شما از این آقا خوشتان می آید و در خلوت خودتان به او فکر می کنید. او باعث می شود که احساس کنید که هارمونی و هماهنگی زیادی به زندگی تان راه یافته و دوست دارید که خودتان را شخصیتی فرهیخته و اهل ادب به او معرفی کنید. شما شخصیتی متمول دارید و خرد و عقلانیت به شما می گوید که باید اعتبار و ارزش خودتان را حفظ کنید و قدر خودتان را بدانید و اجازه ندهید که دیگران فکر کنند که شما به راحتی در دسترس آنان قرار می گیرید. به همین جهت، علیرغم مهربانی و علاقه تان به او، از فکر ارتباط با او بیرون می آیید. باید خیلی قدر خودتان را بدانید. تشکر از همراهیتون.