تعبیر خواب شمشیر
تعبیر دیدن شمشیر در خواب، قدرت و برندگی و کارآیی صاحب شمشیر است. اگر کسی در خواب دید شمشیری در غلاف و به کمر بسته، آدمی جوانمرد و با مروت است که با وجود قدرت بر کسی ظلم نمی کند. اگر شمشیر بدون غلاف بر کمر وی آویزان بود، آدمی شرور و ظالم است و با هر کسی که بتواند ستیزه می کند.
اگر کسی شمشیر را به دست راست گرفته بود و شمشیر برهنه بود، آماده جهاد در راه خداست و اگر به دست چپ شمشیر برهنه را گرفته بود،از جهاد در راه خدا روی گردان است. اگر بدون علت به کسی ضربه ای زد، در خطا کاری بی پرواست و اگر زورمندتر از او، او را خلع سلاح کرد و شمشیر از او گرفت، از هر عنوان و شغل و پستی که دارد، برکنار خواهد شد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شمشیر درخواب بر پنج وجه است:
- فرزند،
- ولایت،
- محبت،
- منفعت،
- ظفر. دیدن شمشیر، دلیل بر مردی قوی و فصیح است.
بعضی معبران می گویند: شمشیر در غلاف، نشانه زنی است که برای بیننده خواب ناشناخته است و فقط او را به ظاهر و یا از روی اسم می شناسید اما از ذات و شخصیتش خبری ندارید و او می تواند در جهت تامین سود شما کارها و اقداماتی انجام دهد و شمشیر برهنه کلام و سخنی است که گفته شده است.
شمشیر حمایل و آویخته به گردن قدرت و شوکت است. اگر شمشیر به کسی بزنید و او را مجروح کنید خواب شما می گوید که سخنی ناصواب می گوئید و دیگران را می آزارید و اگر بزنید و او مجروح نشود زیان می رسانید یا دل کسی را می شکنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه،کلی دلتنگتون بودم،چند وقت پیش خواب دیدم وسط جمعی میرم و میرقصم و دست میزنم ،بعد خودم رو توی خونه همسایه قدیممون دیدم که چند تا مرد جوون با تفنگ میخواستن به سمت من شلیک کنن یکیشون شکل ببر بود ولی من با دستم ادای داشتنه تفنگ در میوردم ولی خودم میدونستم تفنگ ندارم ،یک مرد جوون دیگه که ریش داشت اومد با شمشیرش جنگید منو از دست اونها نجات داد،برد توی اتاق و در رو روی خودمون قفل کردیم،اتاقه پنجرش بالاتر از حالت عادی بودو اسمون دیده میشد،من توی فکر بودم که اون پسرها اگر بفهمن پنجره داریم ممکنه بخوان از پنجره بیان،خیلی ممنونم از تعبیر زیباتون،با ارزوی شادی و سلامتی برای شما و عزیزانتون
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. شما باید سعی کنید که احساساتتان را به همه علنا" بروز ندهید و مرموزانه تر، مستقل تر و مصمم تر از گذشته از خودتان حمایت کنید. باید نشان بدهید که قوی هستید و می توانید از خودتان دفاع کنید. ارتباط تان را با عده ای قطع می کنید چون شما را به شدت ناراحت می کنند. باید مدتی به همه ی کسانی که شما را رنجانده اند بی تفاوت باشید و به اهداف بلندی خودتان فکر کنید. تشکر از همراهیتون
مهر : تو حیاط خونم پدربزرگم بودم شب بود، با رفیقم بودم و داشتیم میگفتیمو میخندیدیم(پدربزرگ و مادربزرگم فوت شدن)من میخوام به رفیقم درموردکاری که میخوام با اون شروع کنیم بهش بگم وتو خوابم بهش گفتم ونتیجه خوب بود،پسرعمم اومد یه کادو برا داداشش گرفته بودبرا تولدش سورپرایزش کنن،عمم اومد و بدون توجه بمن سریع رفت تو خونه،پسرش که اومدتوحیاط یجورایی خیلی احساسی سورپرایزش کردمامانشو یکمم گریه کردن و تبریک گفتن،یکم بعد نشسته بودداشت گیتار میزدومنم بهش تبریک گفتم وازش تو کسبو کار خودم کمک میخواستم درصورتیک تو واقعیت اون ربطی به کار من نداره،وقتی درخواستمو گفتم یه شمشیر براق رو با دو دستم گرفته بودم روبروم،وبعدا که از اونجا رفتم به پسرعمم پیام دادم درمورد اون کار و اون جواب داد با شمشیری که دستت بود نیازی به ثابت کردن خودت نیست و اون شمشیرحاکی بر تواناییت بود
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. شما به سختی ها و مشکلات کارتان فکر می کنید و سعی می کنید که مردمدار و با سیاست رفتار کنید. نمی دانید که عاقبت کار چه خواهد شد و دوست دارید که راجع به تمام جوانب امر از سختی ها و راحتی پیشنهاد کاری تان با او صحبت کنید. پسر عمه ی شما می خواهد از برادرش حمایت کند چون زندگی او متحول خواهد شد. فکر عمه تان ناراحت است و نمی خواهد که شما از موضوعی با خبر باشید ولی دلش برای پسرش می سوزد. شما از اساس و پایه و زمینه ی سفت و محکم نقشه هایی که در سر دارید، برای او صحبت خواهید کرد و از او می خواهید که با شما همکاری کند. شما احساس قدرت خواهید کرد. شما می گویید که عزم و اراده و قدرت و ایمانتان برای این که موفق خواهید بود قویست و او مجاب می شود که با شما همکاری کند. تشکر از همراهیتون.
مهر : سلام خسته نباشید، تو خوابم خروس سفیدمو دیدم و انگار یکی از خروسا یا سگ یا یه مار بود یادم نیس، حمله کرد بهم و منم خواستم بزنمش،
و اینکه خواب قبلیم که تعبیر کردین دقیقا فرداش قبل اذان بود که با صدای بابام بیدار شدم و حالش واقعا خیلی بد بود، و بردمش دکتر، بنظرتون به خوابم ربطی داشته؟!
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. لطفا همیشه خوابتان را در صفحه ی مربوط بخودش ثبت کنید. خواب خروس دیده اید نباید در تعبیر خواب شمشیر ثبت کنید. خروس سفید به بختی خوش و یا موفقیت شما اشاره می کند. شما نوشته اید خروسمو دیدم بعد می گویید یکی از خروسا؟؟؟؟ خوابتان گویا نیست. لطفا توجه داشته باشید که اقلا یک بار خوابتان را بخوانید که من که در مغز شما نیستم بفهمم چه می گویید. سگ یا مار اگر به شما حمله کرده اند یعنی شما بد اخلاقی می کنید و داد و بیداد راه می اندازید یا شر به پا می کنید. خیر خواب قبلتان به پدرتان مربوط نیست. تشکر از همراهیتون.
مهر : سلام، خانم هراتی خسته نباشید این درواقع یه کامنت بود درمورد خوابی که برام تعبیر کردید و یه تیکه از خوابم که یادم رفته بود بگم رو گفتم و یکی از خروسا که گفتم خب مرغو خروس اونجا بود، و اگه واضح نبود معذرت میخوام، ولی شما یه حق خواب بخاطر کامنتم کم کردید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما اشتباه می فرمایید بنده به خاطر هیچ کامنتی از هیچ کاربری حق خواب کسر نمی کنم مگر اینکه تعداد کامنتها از 2 عدد بیشتر شود ( طبق قوانین سایت) و برای کامنت بالا از شما خواب کسر نشد.
Elnaz : سلام خسته نباشید من یه پدر ناتنی دارم خواب دیدم اومده خونمون باهام بحث میکردیم تا جایی که کامرون به دعوا کشید و من ازش بدجوری ناراحتم و دل گیرم دیدم یه شمشیر داره اونو ازش گرفتم به زور بعدش فرار کردم و رفتم به سمت بازار دیدم پول ندارم به مغازه ای رفتم و شمشیر نشون دادم گفت این شمشیر شصت هزار تومن میخرم منم بهش دادم ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر ناتنی شما با شما به صورتی قاطعانه و قوی و با تندی صحبت می کند و شما امیدوار هستید که او این قدرت و قاطعیتش را از دست بدهید. شما امیدوارید که به خاطر اینکه شما را در معذوریت و سختی قرار داده و از شما حمایت نمی کند، زودتر بمیرد و عمرش تمام شود. تشکر از همراهیتون.
رخساره : سلام خانم هراتی عزیزوقتتون بخیر.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که او می خواهد با جادو شما را مجاب کند که اسیر و مطیع او باشید و با توسل به جنیان حرفش را به پیش ببرد. شما شخصیتی خردمند دارید و گول او را نمی خورید. کسی که توکل به خدای بزرگ دارد، هیچ طلسم و جادویی در حق او موثر واقع نخواهد شد. هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن خدای بزرگ و هرگز هیچ جادویی بر کسانی که به خدای بزرگ ایمان کامل دارند، موثر واقع نخواهد شد. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. اما شما که به خدای بزرگ و ارحم الراحمین ایمان دارید و مطمئن هستید که عشق او شامل حال شماست، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. شوهر خواهرتان جنیان را ردیف کرده تا شما ایزوله و تنها باشید ولی این حرفها مزخرف و بی تاثیرند. شمشیر او حلبی و مسخره است و او فقط می خواهد شما را بترساند که خودش را قوی نشان دهد. خداوند به واسطه ی جنیان ایمان و باور مردم را امتحان می کند که بداند چه کسانی به او توکل می کنند و چه کسانی به شیطان. دعانویسان و کسانی که موکلینی از جن دارند، در ظاهر مسلمانند ولی در عمل، به حرف قرآن کریم اهمیت نمی دهند! سرکتاب باز کردن و دعانویسی در اصل توسل به جنیان و شیاطین کردن است و هر چند که آنان از بعضی مسائل با خبر باشند اما کمک گرفتن از ایشان، گناه است و اگر جز این بود، امام حسین ع از جماعت جنیان کمک می گرفت و به جای شهید شدن تمام کفار کشته می شدند، و یا امام رضا ع مسموم نمی شد، اگر کمک گرفتن از جنیان جایز بود در قرآن کریم این کار نکوهش و مذموم حساب نمی شد. کسانی که با جن ها و دعانویسان ارتباط داشته باشند، زندگی شان دچار مشکلات زیاد شده و شر کارشان خدای نکرده گردنشان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی دچار می شوند. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ). این آقا هم مستاصل و بدبخت و گناهکار است و چون هیچ هنر دیگری ندارد به خرافات رو آورده و می خواهد مردم کم عقلی را که حرفهای او را باور می کنند را فریب دهد. خواب شما 2246 کاراکتر و 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام، خواب دیدم مامانم میگه تو کشته میشی و تقدیرت همینه( مادرم فوت شدن)، من مضطرب شدم و گفتم با شمشیری که دستمه از خودم محافظت میکنم و شمشیر دست راستم بود، مامانم گفت تو مثل امام حسین هستی و هرچی هم فرار کنی بالاخره کشته میشی میشی و خواستم فرار کنم که بعدش با خودم گفتم حالا که قراره بمیرم بهتره خودم خودمو بکشم تموم بشه و زیاد زجر نکشم که دیدم مامانم به گردنم با شمشیر ضربه زده و گفت دیگه راحت شدی و نیازی به ترس نیست و من با خودم میگفتم دیگه تموم شد و باید منتظر بشم تا جون بدم و میدیدم که از سمت چپ به گردنم زخم زده و خون میاد، ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. روح مادرتان شاد. مادر شما معتقد است که شما روحیه تان به خاطر رفتار دیگران تحت تاثیر عواملی منفی قرار خواهد گرفت و دلتان خواهد شکست. شما می خواهید که با قدرت و پرستیژ از خودتان دفاع کنید تا کسی نتواند با احساس شما بازی کند. اما مادرتان می خواهد که شما کلا خونسرد باشید و خیلی به هر مشکلی فکر نکنید. او می خواهد که شما بی خیال باشید و خیلی احساساتی رفتار نکنید. دعای خیر مادرتان پشت سر شماست و او آرزو دارد که شما اینقدر احساساتتان را به خاطر مردم ( یا هر کسی که به زندگی تان می آید) جریحه دار نکنید. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام و وقت بخیر
خواب دیدم مامانم میگه تو کشته میشی و تقدیرت همینه( مادرم فوت شدن)، من مضطرب شدم و گفتم با شمشیری که دستمه از خودم محافظت میکنم و شمشیر دست راستم بود، مامانم گفت تو مثل امام حسین هستی و هرچی هم فرار کنی بالاخره کشته میشی میشی و خواستم فرار کنم که بعدش با خودم گفتم حالا که قراره بمیرم بهتره خودم خودمو بکشم تموم بشه و زیاد زجر نکشم که دیدم مامانم به گردنم با شمشیر ضربه زده و گفت دیگه راحت شدی و نیازی به ترس نیست و من با خودم میگفتم دیگه تموم شد و باید منتظر بشم تا جون بدم و میدیدم که از سمت چپ به گردنم زخم زده و خون میاد، ممنونم از تعبیرتون
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.
Mahnaz : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم روبه روی گنبد حضرت عباسم بعد پسرا جمع شد قمه بزنن بعد به من قمه ها رو نشون دادن من یکی را انتخاب کردم بعد داییم اومد به سره من قمه بزنه گریه میکرد نوحه میخوند به من گفت دایی ابالفضل و صدا کن دستمو گرفتم سمت گنبدش نشون دادم ولی قمه فکر کنم نزد دوباره خواب دیدم نیت کردم قمه بزنم یه قمه خوب انتخاب کردم به نیت حضرت زینب بزنم نیتم دوتا بود ولی زدم چهارتا زدم
خانم هراتی جان میدونم ۲ تا خواب هست اگر مجاز نیستم ۲ حق خواب کسر کنید فقط چون مرتبط بود در ادامه اش براتون نوشتم ممنون از تعبیرتون.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به حضرت عباس ع متوسل شوید تا حاجت روا باشید و می خواهید که نهایت عشق و علاقه تان را باو نشان دهید! اما روش شما برای ابراز عشق به این بزرگوار بسیار غلط و اشتباه است! شما باید از روحانیون در این خصوص بیاموزید! آنها حتی وقتی سینه زنی می کنند، جوری سینه می زنند که آرنجشان روی سینه شان تکیه کرده و فقط کف دستشان را بلند می کنند و آرام به سینه می زنند. چون کبودی سینه و خود آزاری در دین جرم است و دیه دارد!! هیج کسی حق ندارد بدنی را که خداوند به او هدیه داده، بی ارزش بداند و سلامت خودش را به خطر بیاندازد. جنگیدن در راه خدا با خودزنی بسیار متفاوت است! شما باید عشقتان را به ائمه ی اطهار با نیت قاطع تان به کمک به فقرا و صحت در کلام و گفتار و صداقت در نیات قلبی تان ثابت کنید و نه با کتک زدن خودتان به حد مرگ! نه خود زنی مجاز است و نه دگر زنی! شما باید نیت کنید که در تمام اصول دنیایی و مسائل مادی و کارهای سخت، به اعتقادات حضرت زینب س پایبند باشید و اثبات کنید که به ایشان اعتقاد دارید. تشکر از همراهیتون.
Leili : سلام خانم هراتی جان.امیدوارم حالتون خوب باشه این خواب خانم برادرم دیدن.جامعه نا امن بود و ما این را می دانستیم . یه مراسم مذهبی مثل مراسم محرم یا دعایی در شهر قرار بود برگزار بشه که ما خیلی تردید داشتیم در رفتن , اما بالاخره تصمیم گرفتیم بریم انگار دیگه خسته شده بودیم و دل را به دریا زدیم و رفتیم. بعد این صحنه را دیدم ،من با جمعیت زیادی که هیچکدام را نمی شناختم و آشنایی با کسی نداشتم در جایی که یک مرکزیتی داشت ( مثل کعبه ) دور آن مرکز حلقه وار نشسته بودیم ( مرکز دیده نمی شد ولی از صحنه هایی که یادم می آید یه جایی شبیه به کعبه بود و همه حلقه وار در شعاع های مختلف این مرکز نشسته بودند ) من فقط. جمعیت جلویم را میدیدم انگار در آخرین حلقه این جمعیت به دیوار تکیه داده بودم ..... جمعیت همه مرد بود و انگار من هم مرد بودم چون از بابت حضور در آن همه جمعیت مرد ، حس بد نداشتم و معذب نبودم، مرد هایی با لباس هایی ساده و بلند شبیه لباس مردان افغانی با رنگ های خنثی مثل خاکستری ... با توجه به ناامن بودن جامعه همه به خصوص خودم منتظر یه اتفاق بودیم ...دلشوره داشتم انگار در همان ابتدای مراسم بود که یه دفعه یک مرد با شمشیر از دری که با ما فاصله داشت وارد شد ..آن طور که یادم می آید فقط یک نفر دیگر همراهش بود ..من همان موقع گفتم شد آنچه باید می شد و خودم را آماده کرده بود .مرد از همان لحظه ورود بدون این که به جای دیگری نگاه کند ، خط نگاهش به سمت من بود و چیز نامفهومی گفت و چون نگاهش به سمت من بود من فکر کردم من را نشانه گرفته و می خواهد من را بکشد اما بعد متوجه شدم ، با مردی ست که دقیقا جلوی من نشسته ..شمشیر را بالا برد و من برای این که نبینم چشمم را بستم ، (شمشیرش خیلی بلند بود هم بلندی اش را دیدم هم از این که با آن فاصله دور بدون این که جلو بیاید ، شخص جلوی من را کشته بود ، فهمیدم چقدر شمشیرش بلند است.)..بعد از باز کردن چشمانم از جنازه چیزی ندیدم فقط خونی را که به اطراف مخصوصا له لباس های نفر کناری او، پاشیده بود ، دیدم...
بعد هم مراسم بدون این که دچار تشنج خاصی ایجاد بشود ادامه پیدا کرد انگار همه فراموش کردند فقط بعد از تمام شدن مراسم دو نفر را دیدم که بالای سر یک تابوت که همان کشته شده بود، گریه می کردند ، من هم به بالای سر آنها رفتم...ممنون از تعابیرتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اگر این خواب را در 6 تا 9 ماه دیده باشند خواب راست است و خانم برادر شما شاهد شلوغی ها و ناراحتی های مردمی خواهند بود که احساس می کنند حقوقشان نادیده گرفته شده و به ایشان ظلم شده. شاید در این میان چند نفر هم قربانی شرایط شوند ولی در نتیجه ی این جریانات، عادت یا رفتاری عوض می شود و واقعا عده ای دیگر توان و تحمل ادامه ی فشارها و سختی های وارده بر خودشان را ندارند. بینش خانم برادرتان قویست و او شخصیتی مصمم و با اراده دارد ولی تحمل ورود به چنین مجامعی را ندارد. انشالله خداوند خودش مشکلات مردم را حل کند. تشکر از همراهیتون.
Yaseman : خانم هراتی حانم لطفا پرداخت را باز بفرماید تا در تعبیر خوابم مشکل ایحاد نش
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید در موقعیت یا رابطه ای در زندگی بیداریتان با پسرتان هماهنگی داشته باشید و با او همکاری کنید. می خواهید که از نظر روحی به او نزدیک تر باشید و فکر می کنید که هزینه ی لازم را هم برای این رابطه پرداخته اید و شایسته ی این هستید که با پسرتان صمیمی تر باشید. شما احساس می کنید که لیاقتتان بیشتر از این حرفهاست که پسرتان به شما بی اعتنایی کند و یا به شما تکیه نکند و با شما صمیمی نباشد. شما از اینکه مسائل کوچک باعث می شوند که شما دچار استرس و ناراحتی شوید و نتوانید به اعصابتان کنترل کامل داشته باشید، احساس ضعف و ناتوانی می کنید. شما عصبانی هستید و نگران هستید که کنترل فیزیکی و احساسی تان را از دست بدهید. شما می خواهید که رفتاری سیاست مدارانه داشته باشید و بتوانید حفظ ظاهر کنید و احساساتتان را کنترل کرده و بروزشان ندهید. شما معمولا می توانید احساستان را کنترل کنید ولی باید سعی کنید بیشتر از الان، بعضی از نگرانی هایتان را مخفی کنید. الان زود ناراحتی تان را بروز می دهید. شما یک بحران هویتی را تجربه می کنید. احساس می کنید که کنترل را روی بخشی از زندگی تان از دست داده اید و نمی دانید که اخر کار به کجا می کشد. شاید دوستان پسر شما او را تحریک می کنند تا با شما مقابله کند و شما به تنهایی قادر نیستید که مثل قبل روی پسرتان کنترل داشته باشید. در نهایت مشکلات شما حل می شود ولی شما نمی توانید پسرتان را از تعامل با دیگران منع کنید بلکه باید سعی کنید که روی خودتان و احساساتتان کار کنید تا قلق پسرتان دستتان بیاید و بدانید چطور می توانید او را مجاب کنید که نظرات شما را نادیده نگیرد. پسر شما دیگر بچه نیست و باید با او مثل یک ادم بزرگ تعامل کنید. تشکر از همراهیتون.
یا مهدی عج : سلام،خوابم مخفی باشه،
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز لطفا برای اینکه خوابتان مفهوم باشد ساده نویسی کنید. نوشتن عبارات ادبی پیچیده و گره زدن کلمات، درک مفهوم جملاتتان را واقعا سخت می کند. می توانستید بنویسید آقایی در اتوبوس بود که ازمن کمک درسی می خواست. نه اینکه : اظهار اینکه به تکیه درسی نیاز داره. شما برای روزنامه که مقاله نمی نویسید دارید برای من خوابتان را تعریف می کنید. تعبیر خوابتان این است که شما و همسرتان سعی می کنید که به رسومات و عرف جامعه احترام بگذارید و کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند و به عبارتی مطیع جماعت باشید ولی فکر همسرتان ناراحت است و او از شما می خواهد که روابط صمیمی تری با او داشته باشید. هر چند که او در ظاهر به روی شما نمی آورد اما در اصل، او با محافظت کردن از شما و نخواستن روابط نزدیک جنسی، در اصل به خودش آسیب می زند و فکرش را ناراحت کرده است. جمله بندی دومتان که صحنه مثل قتلگاه اینکه آشوب شده در حالی که امن بوده و حالت عاشورا هست هم بسیار گنگ و پیچیده است. می توانستید بنویسیدخیابان شلوغ بود انگار دعوا شده بود. آشوب شده در حالی که امن بوده؟؟؟ واقعا این جمله بندیهایتان عجیب و غیر مفهوم هستند. تشکر از همراهیتون.