کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شیر

شیر در میان حیوانات به بعضی خصایل خوب معروف است. اگر کسی در خواب شیر قوی الجثه ای را دید که نسبت به او حالت حشم وحمله ندارد، از شخص بزرگی سود می برد. اما اگر شیر به او حمله کرد و او با شیر در آویخت، با مرد بزرگی خصومت پیدا می کند. اگر بر شیر غلبه کرد، در نبرد با دشمن فاتح خواهد بود.

اگر شیر در حمله قصد ترساندن او را داشت، از بزرگی همین حالت درباره او ایجاد می شود و آن شخص قصد ترساندن وی را دارد تا بتواند از او سوء استفاده کند. اگر شیر از پشت سر به او حمله کرد و او را به زمین انداخت و به راه خود رفت، دشمنی حیله گر، قصد از پشت خنجر زدن به او را دارد که در کار خود ناموفق است چون به زمین افتاده و صدمه ای ندیده است.

اگر شیر در نزدیکی او غرش می کرد، شخصی پشت سر او سخت به بدگویی و انتقاد از وی مشغول است و اگر چند شیر دیگر در اطراف آن شیر، به غرش او گوش می دادند ولی خطری نداشتند، مردم چندان اهمیتی به گفته های آن شخص بدگو نمی دهند. اگر کسی دید که به شیری سوار بود که رام و مطیع او بود، به خواسته های خود چه کوچک و چه بزرگ می رسد ولی اگر شیر به ناگهان او را به زمین انداخت و رفت، در میانه کار، اشخاص همکار وی، او را تنها می گذارند.
اگر دید شیر، شکاری را می خورد، و او هم بعد از سیر شدن و رفتن شیر، از باقیمانده شکار شیر خورد، از دستگاه حکمران به او سود و منفعت می رسد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن شیر در خوا بر سه وجه است:
  1. پادشاه،
  2. مردی دلیر،
  3. دشمن قوی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

174 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

alireza

alireza : سلام خانم هراتی یکشنبه صبح دیدم منو خواهرم تو یه خونه ای در مراسم عروسی هستیم و دیدم تو خیابونی هستیم و از دری وارد پاساژی شدیم و از یه مغازه دار قیمت شلوار لی پرسیدیم و اون از جنسش گفت که دو نوعه یکی معمولی و یکی چینی و ما برگشتیم تو مراسم.ما از خانواده عروس بودیم ولی عروس ندیدم ونمیدونم کی بود ولی داماد رو دیدم که خوشگل و سفید رو و هیکلی بود پدر مرحومم رو در مراسم دیدم سرحال و مرتب بود و وسایلا رو جابجا میکرد وکمک میکرد پدرم به یکی می‌گفت که پدر داماد به پدرم متلک انداخته و گفته که خیلی کار کردی و پدرم گفته بود حالا تو برو رختخواب بچه ها رو بیار.من برگشتم داخل پاساژ که شلوار لی بخرم که دیدم همکارم از سپر پشت تاکسی آویزونه و یه شیر نر بزرگ و درنده پای همکارم رو میخوره و یه خانمی تو تاکسی نشسته بود و منو نگاه میکرد و به راننده گفتم برو ولی نرفت و شیر دو مرد دیگه رو تو خیابون خورد بعد یه شیر دیگه رو هم سریع خورد فقط اسکلتش موند بین من و شیر انگار دیواری بود که منو نمی‌دید بعد یه پیرمردی رو دیدم به این صحنه ها نگاه می‌کنه و داد زدم که فرار کن و اونم فرار کرد و شیر دنبال اون تا ته خیابون رفت که یهو شیر منو دید ولی دنبال من نیومد و من تا خواسته فرار کردم و از خواب پریدم.با تشکر

پاسخ
لینک۲۵ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۵:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تحولات تازه ای در زندگی شما در جریان است. شما از نظر ذهنی خسته هستید و می خواهید نیازها و احتیاجاتتان فراهم شود. به انتخاب های پیش رو نگاه می کنید و تصمیمات تازه ای در زندگی تان خواهید گرفت. شما می خواهید نقشی تازه در زندگی تان ایفا کنید و با سخت کوشی به موفقیت برسید. می توانید واقعا تلاش کنید تا در کارتان موفق باشید و یا می توانید صرفا وانمود کنید که سخت کوش هستید تا ظاهری موفق از خودتان نشان دهید. شما می خواهید قوی باشید تا در انجام یک کاری که به شما پیشنهاد می شود، بتوانید متعهد شده و با موفقیت به پیش بروید. سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و با نشاط و خوش رفتار به نظر برسید. روح پدرتان شاد. این کاری که به شما پیشنهاد می شود راحت نیست. شاید اعتماد به نفستان پایین بیاید ولی شما سعی می کنید که آرامشتان را حفظ کرده و در کارهایتان موفقیت را بدست بیاورید. شرایط سختی پیش می آید که همکارتان نمی تواند امکانات مالی سابق خودش را حفظ کند. خطری او را تهدید می کند و ممکن است در انجام کارش شکست بخورد. شما شاهد این هستید که خیلی ها در کارشان شکست می خورند و روحیاتشان را می بازند و باورهایشان و اعتقاداتشان از بین می رود. اما شما قوی و خویشتندار رفتار می کنید. به وقتش خردمندانه تر برخورد خواهید کرد و از مواجهه با شرایط بسیار سخت اجتناب می کنید. در نهایت باید وقتی این شانس را دارید که از دردسر دوری کنید، اینکار را بکنید!! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۶:۳۴
حسین

حسین : سلام اگر حق خواب کم آمد فقط خواب طولانی آخر! کلاس چهارم یا پنجم چند شب خواب دیدم شیر و پلنگ روز روشن غرش کنان در جنگل تعقیبم می کنند و من ترسان روی دو پا می گریزم وقتی آنها نزدیک می شدند با پرشی بلند بالاتر از درختان می رفتم و دورتر فرود می آمدم در هوا وحشت و حیرت می کردم و چون مادرم بیدارم می کرد خواب ناتمام می ماند اما قبل از بیدار شدن آرزو می کردم تمام خواب را ببینم شبی خواب دیدم در جنگل به راهی می روم اما شیر بزرگ به زور راه را می بندد و وادارم می کند راه دیگری بروم گستاخی شیرها ادامه یافت دیدم شیرها و دیگر درندگان جنگل به من و موجودات عادی ستم بسیار می کنند و تصمیم گرفتیم بجنگیم اما شکست خوردیم و من گریختم باز هر وقت خیلی نزدیک می شدند با پرشی بلند به آسمان از آنها دور می شدم و این بار دیگر در هوا نمی ترسیدم گریز طولانی شد و شب رسید در نهایت من با پرشی بلند و شگفت آور کاملا از جنگل خارج شدم و شیرها پلنگ ها گرگ ها و سایرین که چشمانشان برق می زد از دور زوزه کشیدند و غریدند اما کار دیگری نکردند چون من خارج از جنگلشان بودم در صحنه بعد آنها را نزدیکتر دیدم و با ابیاتی از شاهنامه که هنوز بلد نبودم جواب دادم بعد رو به شیر بزرگ سلطان جنگل و به شکلی که نوکرانش بفهمند احتمالا گفتم من او را چنان مست و بیهُش کنم تنش خاک گور سیاوُش کنم که از هند و سقلاب و شگنان و چین نخوانند ازین پس برو آفرین چهره شیر بزرگ سرخ شد و به زبان نامفهوم شیرها سخنانی گفت بعد انگار دوربین زوم کند درندگانی چون شغال و کفتار را بین علف های بلندتر از قدشان تک تک دیدم که چنگ و دندان نشان دادند و زوزه کشیدند و یک اسب قهوه ای نیمه درازکش کنار علوفه دیدم اما نفهمیدم چه هدفی دارد با نزدیک شدن صبح فعالیت درندگان کم شد

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۴:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت هستید. خواب دومتان هم به تنهایی شامل 2 حق خواب است لذا از تعبیر خواب اولتان معذورم. تعبیر خواب دومتان این است که شما شخصیتی با وقار، مسلط و مغرور دارید که سعی می کنید که بر اوضاع زندگی تان بخوبی مسلط باشید و مشکلاتتان را از بین ببرید. ولی گاهی خشم و عصبانیت زیاد مانع از این می شود که بتوانید خویشتنداری تان را حفظ کنید. تلاش شما برای اینکه خشمتان را مخفی کنید، باعث می شود که به خودتان از درون آسیب برسانید و نوعی خودتخریبی را تجربه کنید، فشارهای عصبی زیاد، گاهی مانع از این می شوند که بتوانید شخصیتی قوی و آرام از خودتان نشان دهید. شما سعی می کنید که فکرتان را به مسائلی دیگر معطوف کنید و بی خیال باشید و به مشکلاتی که ناراحتتان می کند زیاد توجه نکنید ولی در نهایت، زمانی می رسد که حجم بالای مشکلات و نگرانی تان از اینکه نمی دانید عاقبت کار به کجا خواهد کشید، شما را بترساند و به طور کلی سعی می کنید که این مشکلات را نادیده بگیرید. ولی این نادیده گرفتن مشکلات، باعث رفع آنها نمی شود. شما فقط صورت مسئله را خط زده اید و مسئله تان را حل نکرده اید. سعی می کنید که هارمونی بیشتری به زندگی تان وارد کنید. سعی می کنید که به سلطه و شخصیت قوی خودتان رجوع کنید و شجاع باشید تا در شرایط سخت و بغرنج، خودتان را نبازید و همه شما را تحسین کنند. شما می خواهید در مقابل دشمنانتان و افراد حسود و بخیل نشان دهید که قوی هستید. هر قدر شما مثبت اندیش تر و موفق تر باشید، کمتر آسیب پذیر می شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۷ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۶:۲۲
حسین

حسین : سلام کلاس چهارم یا پنجم خواب دیدم در جنگل می دوم البته بیشتر چهار دست و پا و شیرها دنبالم می کنند شیر اول خیز برداشت و تعقیبم کرد اما از او گریختم شیر دوم خیز برداشت و تعقیبم کرد اما از او گریختم شیر سوم خیز برداشت و تعقیبم کرد گمان کردم از او هم می گریزم اما ناگهان بازویم را گاز گرفت و به سختی از او گریختم ابتدا احساس کردم عجب پهلوانیم و درد ندارم اما بعد اثر درد و زخم ظاهر شد شیر چهارم و پنجم نیز تعقیبم کردند و بدون آسیب از آنها گریختم و وارد چراگاهی شدم که دورتادور آن جنگل بود و شیرهایی به صورت محو به اطراف آن می آمدند و می غریدند اما می دانستم این بار بیشتر دنبال ترساندن من هستند تا تعقیب واقعی همچنین دیدم مردی با موهای سفید اما نه چندان پیر شلاق به دست شیرهایی که بیش از اندازه نزدیک می شدند را دور می کرد گویی می خواست چیزی به من بیاموزد من به او خوشبین بودم اما اعتماد کامل نداشتم

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۰۳:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبلا هم به شما تذکر داده بودم که چند خواب را در یک خواب تحت عنوان خوابهای مرتبط با هم ارسال نکنید. متاسفانه باز شما در این خوابتان هر چه خواب راجع به شیر و پلنگ دیده اید یکجا نوشته اید. حجم خوابها و تعداد کاربران زیاد است و من نمی توانم برای شما 4 خواب را همزمان تعبیر کنم. هر کاربر فقط مجاز به تعبیر یک خواب در هر 24 ساعت است. خواب اولتان شامل 796 کاراکتر و 2 حق خواب است. باقی متن خوابتان را ویرایش و حذف کردم، در صورت تمایل بعدا جداگانه ارسال بفرمایید. در نوبت هستید.

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۲:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خواب شما این است که شما گاهی احساس می کردید که نمی توانید از پس انتظارات دیگران بر بیایید. شما شخصیتی شجاع و قوی و پرخاشگر دارید و می توانید بر مشکلات عاطفی تان غلبه کنید. با وقار و مغرور هستید و تاثیر زیادی روی دیگران می گذارید. باید سعی کنید که در زندگی اجتماعی و شخصی تان، خویشتنداری را تمرین کنید و روی خودتان کنترل بیشتری داشته باشید. شما بارها عصبانی شده و یا ترسیده اید ولی بر مشکلات عاطفی تان غلبه کرده اید ولی برایتان پیش آمده که می توانید به جای آسیب به دیگران، خود تخریبی داشته باشید و خودتان را در خفا آزار دهید یا دلتان بخواهد که تنبیه شده و سرزنش شوید هر چند که این شروعی برای یک حالت خودتخریبی درونی شما بوده است. شما باز بعد از این ماجرا توانایی حفظ و کنترل اعصاب و خشمتان را به دفعات داشته اید. شما می توانید بسیار خردمندانه و با وقار رفتار کنید و کنترل و نظم و دیسیپلین بیشتری در زندگی تان داشته باشید . چیزی که باعث خویشتنداری شما می شود، آگاهی شما از شخصیت قوی خودتان و قدرت حفظ کنترل خودتان است، هر چند که گاهی به خودتان شک می کنید و توانایی هایتان را دست کم می گیرید و فکر نمی کنید که اینقدر بتوانید خردمند باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۴:۲۳
حسین

حسین : کلاس چهارم یا پنجم خواب دیدم در جنگل می دوم اما مطمئن نبودم روی دو پا یا چهار پا و شیرها دنبالم می کنند شیر اول خیز برداشت و تعقیبم کرد اما از او گریختم شیر دوم خیز برداشت و تعقیبم کرد اما از او گریختم شیر سوم خیز برداشت و تعقیبم کرد گمان کردم از او هم می گریزم اما ناگهان بازویم را گاز گرفت و به سختی از او گریختم ابتدا احساس کردم عجب پهلوانیم و درد ندارم اما بعد اثر درد و زخم ظاهر شد شیر چهارم و پنجم نیز تعقیبم کردند و بدون آسیب از آنها گریختم و وارد چراگاهی شدم که دورتادور آن جنگل بود و شیرهایی به صورت محو به اطراف آن می آمدند و می غریدند اما می دانستم این بار بیشتر دنبال ترساندن من هستند تا تعقیب واقعی همچنین دیدم مردی با موهای سفید اما نه چندان پیر شلاق به دست شیرهایی که بیش از اندازه نزدیک می شدند را دور می کرد گویی می خواست چیزی به من بیاموزد من به او خوشبین بودم اما اعتماد کامل نداشتم شب های دیگر خواب می دیدم شیر و پلنگ روز روشن غرش کنان در جنگل تعقیبم می کنند و من با دویدن می گریزم هر بار آنها خیلی نزدیک می شدند با پرشی بلند به هوا می رفتم بالاتر از درختان اما در هوا می ترسیدم و از کارم حیرت می کردم و چون مادرم بیدارم می کرد این خواب ناتمام می ماند اما قبل از بیدار شدن آرزو داشتم تمام خواب را ببینم شبی خواب دیدم در جنگلم و به راهی می روم اما شیر بزرگ به زور راهم را می بندد و وادارم می کند راه دیگری بروم گستاخی شیرها ادامه یافت دیدم شیرها و دیگر درندگان جنگل به من و موجودات عادی ستم بسیار می کنند تصمیم گرفتیم با آنها بجنگیم اما شکست خوردیم و من گریختم باز هر بار نزدیک می شدند با یک پرش بلند به آسمان از آنها دور می شدم و این بار دیگر در هوا نمی ترسیدم گریز طولانی شد و شب رسید در آخر من با پرشی بلند و شگفت آور کاملا از جنگل خارج شدم شیرها پلنگ ها گرگ ها و سایرین که چشمانشان برق می زد از دور زوزه کشیدند و غریدند اما کار دیگری نکردند چون من خارج از جنگلشان بودم در صحنه بعد آنها را نزدیکتر دیدم و با بیت هایی از شاهنامه که هنوز بلد نبودم جواب دادم سپس رو به شیر بزرگ سلطان جنگل کردم و طوری که نوکرانش بفهمند احتمالا گفتم من او را چنان مست و بیهُش کنم تنش خاک گور سیاوُش کنم که از هند و سقلاب و شگنان و چین نخوانند ازین پس برو آفرین چهره شیر بزرگ سرخ شد و به زبان شیرها سخنانی نامفهوم گفت بعد انگار دوربین زوم کند درندگانی چون شغال و کفتار را بین علف های بلندتر از قدشان به صورت تک تک دیدم که چنگ و دندان نشان دادند و زوزه کشیدند اما چیزی نشد یک اسب قهوه ای نیز دیدم که نیم خوابیده کنار علوفه بود اما نفهمیدم چه هدفی دارد

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۵۳:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۸:۲۲
حسین

حسین : سلام خواب فردا خودبخود تعبیر می شود یا باید همین را دوباره تایپ کنم و کامنت بگذارم؟

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۸:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خیر خود بخود تعبیر نمی شود. باید دوباره آن را از اول در بخش دیدگاه ثبت کنید. خواب فردا را زیر کامنتی که الان نوشته اید نباید ثبت کنید!! چون به من نمی رسد و کامنت اضافه محسوب می شود.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۵:۱۴
ف، ق

ف، ق : سلام خواب دیدم درکوهپایه روستای آب واجدادی مان در شمال،مشغول ورزش هستم ودیدم تعداد بسیار زیادی شیرنر درفاصله حدودا ۵۰۰متری پایینتر هستن که زل زدن به ما(کسی هم کنارم بود ظاهرا) ولی من عین خیالم نیست، یهو یکی از شیرها باسرعت بسمت ما حمله ورشد ومن به آقای جوونی که دوست من بود گفتم فرارکنیم خودم فرار خوبی داشتم ولی دوستم گیر کرد و نهایتا شیر تونست بگیرتش منم برگشتم نجاتش بدم و ازاین جا به بعد دیگه توی خونه قدیمی پدرم درشهر خودمون بودیم دیدم دوستم وسط یه رختخواب گرفتار شیر شده وشیر داره کم کم میخورتش ومن یه پتو دستم گرفتم پریدم روی جفتشون تا دوستم فرار کنه اما شیر از پتو ترسید ورفت توی یکی از اتاقها،منم سریع رفتم در اتاقو بستم وبه دوستم گفتم کلید اتاقو بیاره دوستم هم زنده وسالم بود.شیر پشت در تقلا میکرد بیاد بیرون وهنوز قفل نکرده بودیم.ممنون

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۸:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با چالشهایی در زندگی بیداری تان مواجه شده اید و درک شما نسبت به خیلی ها بالاست. شما سعی می کنید که شخصیتی تاثیرگذار، قوی و مقتدر و شجاع از خودتان بروز دهید. مغرور و مسلط هستید و قادرید بر مشکلات عاطفی تان غلبه کنید. دوستان شما اما در شرایط مختلف، نمی توانند روی اعصابشان کنترل کاملی داشته باشند و آنقدر عصبانی می شوند که به خودشان هم شاید لطمه بزنند. شاید در گذشته هم این اتفاق افتاده باشد و شما دوستی را که آرامشش مختل شده است را کمک کرده اید تا به مشکلاتش غلبه کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۴:۲۴
فریاد

فریاد : سلام.انگارتو یه گندمزاربلندوسرسبز(خارج کشور)یه گله شیر(نروماده)که چندنفرکه خانم هم توشون بودگله شیرو راهنمایی میکردن که ازکدوم مسیربرن.ولی سروکله شیرهارو ندیدم.بعدش توباغ یاجنگل دوتاسگ دیدم که دوتا سگ دیگه که سروکلشون بزرگتروترسناکتربود اومدن جلوشونو گرفتن.دوتا هیزم دیدم که آتش گرفته بودن یکی ازسگها(که فهمیدم اینقدجلوآتش روگرفته سروکلش بزرگ شده وسوخته) بادهنش هیزمهارو انداخت فک کنم تو رودخونه ونذاشت اونجا آتش بگیره.دوباره رفتم سراغ گله شیرهافک کنم نصف مسیرو باماشین رفتم این بارخیلی تعدادشون زیادبود بازم سروکلشونو ندیدم فقط یه زن بود(آستین کوتاه تنش بودوایرانی نبود) که خیلی راحت باخنده شیرهارو لمس میکرد واز مسیری اونهارو میبرد(عین گله گوسفند). ممنون از تعبیرهای دقیق ودلسوزانه شما. سپاس

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۶:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که زندگی تان در هرج و مرج قرار گرفته، ولی بسیار ثروتمند خواهید شد( یا هستید). فرصت ها و درهای زیادی به سمت موفقیت، به روی شما باز خواهد شد. شما رستاخیزی تازه را در زندگی تان تجربه می کنید و به موفقیت در اهدافتان خواهید رسید و نیز شاهد موفقیت انسانهای شجاعی خواهید بود که سرسختانه تلاش می کنند که خواسته هایشان را محقق کنند هر چند که شما از نزدیک آنان را نمی شناسید. شما بینشی قوی دارید و کنترل زندگی تان را بخوبی در دست دارید. هر کسی که خردمند باشد، می تواند به مقام بالا برسد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۷:۰۲
mahchehre1

mahchehre1 : درود روز بخیر.دوشنبه صبح حدودا ساعت 7:30 خواب دیدم من و بعضی اعضای خانوادم نشسته بودیم(پشت میزی)تصویر واضح نبود دیدم برادرم کنار میز ایستاده بود شیر ماده ای رو بغل کرده و داشت میزاشتش روی میز من خودمو کنار میکشیدم چون میترسیدم خیلی ولی کمی بعد انگار یه شیر نر شد که موهاش قهوه‌ای تیره و خودش هم قهوه‌ای کمرنگ بود من هنوز میترسیدم اما اون از پشت سرم اومد و منو در آغوش گرفت صمیمانه یعنی دستاشو دور گردنم حلقه زد به نشونه علاقه و صمیمیت من دیگه نترسیدم و خیلی بهش عشق داشتم و با مهربونی دستاشو نوازش میکردم

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۵۱:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و برادرتان شخصیت هایی بسیار مسلط و قوی دارید و می توانید در کارها با جدیت و تسلط زیاد اوضاع را کنترل کنید. شما می توانید رهبری کارها را به عهده بگیرید و با سرسختی و استقامت به موفقیت برسید. شما و برادرتان اما اگر عصبانی شوید، شاید پرخاشگری کنید و نتوانید خشمتان را کنترل کنید. باید سعی کنید که خویشتندار باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۰:۰۹
مایکل

مایکل : سلام.خواب دیدم که با موتور دارم میرم و یهو میبینم که شیرها به شهر حمله کردن و به مردم حمله میکنن من یه جاهایی حدود ۱۵ کیلومتر با شهر خودم فاصله داشتم و داشتم میرفتم به سمت خونه و میدیدم که شیرها به مردم حمله میکردن و من نزدیک یه شیر شدم ولی منو ندید و من برگشتم و یه جایی یه پلنگ اومد به من حمله کنه ولی من با موتور گاز دادم و بهم نرسید و من یهو دیدم که داخل شهری هستم که ساکنم و مردم سراسیمه بودن و هر کسی عجله داشت فرار کنه بره برسه به خونش رفتم رسیدم به یک چهار راه که تو مسیر خونمون بوداز اونجا رد شدم و انگار سوار بر دوچرخه بودم یهو و دیگه موتور نبود به جز من چند نفر دیگه با دوچرخه بودن که من یکبار دنبالشون تو اون خیابون چرخیدم و رفتم رسیدم به یک سوله که میگفت فقط افراد این محل حق دارن وارد بشن چون نزدیک محل ما بود منو راه دادن وارد شدم دیدم داخلش دارن پینگ پنگ بازی میکنن شب بود یهو صبح شد و به ادمای اونجا میگفتم کی صبح شد من کی خوابم برد و باز دیدم که اون سوله با شهر محل زندگیم چند کیلومتر فاصله داره.بعدش زنگ برادرم زدم و ازم پرسید کجایی منم محلمو بهش گفتم و قرار شد با ماشین اگه بشه بیاد دنبالم ولی صد در صد نبود اومدنش. بعدش اومدم داخل سوله خواستم یکم پینگ پنگ بازی کنم که دیدم یکی از داییام داخله من راکت برداشتم که بازی کنم چند امتیاز هم جلو افتادم که یهو دیدم پسر عمو مادرم وپسره پسر عموم وارد شدن و من شروع کردم باهاشون حرف زدن و گفتم باچی اومدین گفت با موتور و بعدش از خواب پریدم تقریبا(لازم به ذکر این پسر پسر عموم ارایشگره و من میرم پیشش اصلاح میکنم. ) با تشکر از شما

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۹:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی قوی، شجاع، صریح، پرخاشگر و قدرت طلب دارید که در عین حال بسیار مغرور، مسلط، باوقار و خویشتندار هستید. شما می توانید تاثیر زیادی روی زندگی مردم داشته باشید و تمایل به رهبری کارها دارید. تمایل دارید که خیلی سریع و با کمترین میزان مسئولیت پذیری در زندگی تان پیشرفت کرده و به اهدافتان برسید. خیلی از مردم در شهر شما مانند شما قوی و قدرت طلب هستند ولی همه نمی توانند مانند شما خویشتندار باشند و اگر چیزی باب میل ایشان نباشد، زود عصبانی شده و از کوره در می روند و دعوا به راه می اندازند و در زمانهایی که سختی ها و چالشهای جدی در زندگی شان ایجاد شود، کسی نمی تواند خشم ایشان را کنترل کند حتی اگر این خشم به ضرر خودشان تمام شود. شما تصمیم گرفته اید که در زندگی تان پیشرفت کنید و سعی می کنید که تعادل را در زندگی تان ایجاد کنید. افکارتان را در ذهن خودتان حفظ می کنید و از نظرات تان برای هر کسی صحبت نمی کنید. شما با کسانی دوست می شوید که مثل خودتان خردمند و خویشتندار باشند. وقتی تصمیم می گیرید که کاری انجام دهید تا مشکلی را رفع کنید، حسابی روی آنکار تعمق می کنید و اوضاع را سبک سنگین می کنید تا بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید. خیلی زودتر از آنچه که انتظارش را دارید؛ مشکلاتتان رفع می شود. شما سعی می کنید که برادرتان را در افکارتان سهیم کنید و نظر او را به سمت خودتان جلب کنید. تدریجا نظرات اقوام مادری و پدری تان هم به سمت شما جلب می شود و موفق می شوید آنها را با خودتان، نسبت به رفع مشکلات موجود، هم عقیده کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۳۶:۲۰
مصطفی

مصطفی : تو روستا بودم کلا با چهار عدد کلبه چوبی
دوتاش یه طرف و دوتاش یه طرف دیگه
یه شیر نر سفید میاد تو روستا
من آروم آروم حرکت میکنم که منو نبینه.. یهو میبینم یه شیر ماده سفید هم میاد. در یکی از کلبه هارو میزنم
طرف میاد جلوی در میگم شیر اومده میگه بیا تو سریع .
بعد از تو شیشه نگاه میکنم میبینم یه پسر بچه کوچیک شیر هارو میبره پیش اون دوتا کلبه دیگه
بعد یهو میبینم شیر ماده از کتف همسرم گرفته داره میبره بخورتش. به صاحب کلبه میگم اسلحه بده یه کلت بهم میده
شیر ماده رو با عصبانیت و ناله زدن دنبال میکنم بعد بهش چندبار شلیک میکنم. نهایتا میمیره ولی میبینم زنم هم مرده. فریاد بلندی میزنم
از شیر نر خبری نداشتم کجاست دوست داشتم بیاد اونم بکشم. یواش یواش برمیگردم به کلبه. شیر نر متوجه میشه شیر ماده رو کشتم و غرش میکشه. تو راه برگشت به کلبه از خواب میپرم.

پاسخ
لینک۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۲:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوست دارید زندگی آرام و راحت و ساده ای داشته باشید، رفاهتان فراهم باشد و از مشکلات دور باشید. شما شخصیتی قوی و مسلط و مغرور از خودتان بروز می دهید. تاثیر زیادی روی دیگران دارید و می توانید در اجتماع رهبری کارها را بدست بگیرید. بینش شما بسیار قویست و سعی می کنید که خویشتندار باشید. همسرتان هم مثل شما مغرور و مسلط است و برای حمایت از عزیزانش یا رسیدن به خواسته هایش تا سرحد مرگ حاضر است بجنگد تا به موفقیت برسد. خانم شما به اندازه ی شما قادر نیست که خویشتندار باشد و وقتی عصبانی می شود، ممکن است رفتاری از خودش نشان دهد که باعث تخریب شخصیت او شود. شما در مواجهه با چنین حالتی، از کوره در می روید و نمی توانید خشمتان را کنترل کنید. در این بین؛ ممکن است اوضاع از کنترل تان خارج شود و با همسرتان رفتار تندی داشته باشید. برای دفع شر صدقه بدهید و سعی کنید که بزرگوارانه به زندگی تان نگاه کنید و اجازه ندهید که شرایط به شما مسلط شود! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۴:۲۳
رعنا

رعنا : خداقوت. یکی۲ هفته پیش خوابی دیدم

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۲:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شاهد تحولات تازه ای هستید و عده ای به تبعیت از کسی که ادعای معنویت و روشنفکری می کند، به راه خطا رفته و مخفیانه برای خودشان و دیگران دردسر درست می کنند. در این میان، کسی که ادعای فضل می کند، دیگران را سپر بلای خودش کرده و در ظاهر نشان می دهد که اوست که می داند چه خوب است و چه بد. اما نیروی بزرگی که ناشی از عدم خویشتنداری و سر آمدن صبر است، این اشخاص را به سمت خودتخریبی می برد و در نهایت، قربانی کسیست که کورکورانه تبعیت می کند! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۳:۱۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.