تعبیر خواب صخره
دیدن صخره در خواب، نشانه وجود موانع سنگین و مشکل زا در زندگی و بالا رفتن از صخره، نشانه انجام حرکتی با سعی فراوان برای رهایی از محیط های مایوس کننده و مشکلات زندگی است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Emirhossien : سلام، با عرض ادب و احترام خدمت شما.
خواب دیدم که : توی یه منطقه ای هستم که صخره های سنگی بزرگ و شیب دار زیاد داره. من اونجا دنبال بچه های کوچیک و تقریبا بزرگ که داشتن درس میخوندن و عشایر بودن میگشتم.(انگار که دنبال شخص خاصی میگشتم بین اونا).
بعد انگاری بهم گفته بودن که مثلا پشت اون فُلان صخره هستن(صخره ی جنوبی) ، و من دنبال راهی بودم که به اونا برسم . بعد از گذر از روی صخره های کوچیک به یه جایی رسیدم که میگفتن اینجا حالت یه راه میانبر داره(حالت غار گونه و تونل) و یه سگ سیاه تقریبا کوچولو با دندون های تیز و عصبانی نگهبان اونجا بود...من میترسیدم برم طرفش که شاید حمله کنه...همون موقع انگار یادم اومد که میگفتن اگه غذایی داشته باشی و بندازی جلوش ، میذاره که از راه میانبر عبور کنی و کاری به کارت نداره...اما من هیچ غذایی همرام نبود و دنبال راه دیگه ای رفتم.
سعی کردم برم بالای صخره ی روبرویی(صخره ی شمالی) که ارتفاع و شیب تندی داشت و باید از میون تنگ راه علف زاریِ بینِ صخره ای میگذشتم.در حال رد شدن بودم که یکی دوتا مار کوتاه کوچولو رنگ لَجَنی از روی دیوار صخره با سرعت از کنار من عبور کردن و من ترسیدم.چون من از بین علف زارهای بلند بین صخره ای رد شدم احساس گزش ، روی پامو حس کردم اما چیزی ندیدم و وقتی نگاه پام کردم یه نقطه ی کوچولو فقط قرمز شده بود(توی خواب گفتم شاید عنکبوتی چیزی بوده باشه)...بعده رد شدنم از اون تنگنا بخاطر شیب تند صخره ، از دور با سرعت دوییدم که به بالا برسم و تا نزدیکی زیاد نوک صخره رسیدم اما به اندازه ی یک یا دو متر کم اوردم.بالاخره خودمو از یه راهی رسوندم به بالا(انگار خودبخود رفتم بالا)...اما واسه رسیدن به اون بچه ها ، چون صخرهء شمالی بودم باید یه دور ۱۸۰درجه میزدمو راه نسبتا زیادی رو میرفتم تا برسم روی اون قله ی صخره جلویی(جنوبی) که بعد برم یکم پایینو به اونا برسم...در واقع دوتا صخره ی شمالی و جنوبی که بینشون حالت دره بود که این دره متشکل از صخره های کوچیکتر بود و من از اونجا اومدم بالا. چون حالت رشته کوه بود میتونستم با طی یه مسیر نسبتا طولانی خودمو به صخره ی جنوبی برسونم که اونا همونجا بودن و در همین حین بیدار شدم...
ممنون میشم دقیق راهنماییم کنید و ببخشید که طولانی شد...
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب و احترام متقابل. شما به دیدگاه ها و نقطه نظرات متفاوت نگاه می کنید و می خواهید سطح آگاهی تان را بالا ببرید. برای تصمیمی در زندگی تان فکر می کنید و می خواهید که درست فکر کنید و ریسک نکنید که مبادا کنترلتان را از دست بدهید. شخصیت جاه طلبی دارید و می خواهید از نردبان موفقیت بالا بروید. در ابتدا با کسانی که عامی و کم تجربه هستند و علم کافی ندارند صحبت می کنید که قطعا در کار آنها شکست و عدم موفقیت وجود دارد. جنبه های سایه وار یک دوست همراه شماست که شما را تشویق می کند که مثل آن عوام فکر کنید و موفقیت نسبی به دست بیاورید ولی شما از نصایح این شخص دوست نما یا نادان پیروی نمی کنید. شما می خواهید به اهداف بالایتان برسید و به موفقیت برسید. در این راه با افرادی آشنا می شوید که اهل خیانت و ماده گرایی و فریب هستند و ممکن است بخواهند شما را مثل خودشان کنند ولی شما سعی می کنید که با این افراد هم همدم نشوید . شما به موفقیت خواهید رسید و آگاهی شما زیاد می شود. اما الان در این شرایط جدید، شما به نوعی از کشمکش بین مادی گرایی و معنویت می رسید. همچنین هشداری از خیانت، فریب، دروغ و خودخواهی دریافت کرده اید و تصمیم می گیرید که مسئولیت پذیر باشید و بزرگسالانه رفتار کنید. شما می خواهید عوام را هم کمک کنید تا حقیقت را دریابند. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : سلام خواب دیدم بالای یه صخره هستم اینور اونورش پرتگاه هستش منم میترسیدم از ارتفاع نمیدونستم چطوری پایین بیام تا اینکه دیدم یه طرف صخره روی زمین فرش پهن شده اروم اومدم پایین سه تا دختر هم اونجا بودن ک نگران من بودن
فریبا هراتی
: سلام. شما مستولیت ها و تصمیمات سنگینی را بر دوش می کشید و می خواهید روش زندگی تان را عوض کنید ولی نگران هستید که با تغییر مسیر زندگی تان به شکست برسید. اما زمینه ی رشد و موفقیت شما در راهی که مد نظرتان است وجود دارد و سرمایه و ثروتی که انتظارش را می کشید در این راه جدید برای شما میسر خواهد شد. پس می توانید از هدفی که قبلا داشتید دست بکشید و راه جدید زندگی تان را پیش بگیرید. تشکر از همراهیتون
حسین ب : سلام،خسته نباشید خواب دیدم ک ی کوله پشتی مشکی پشتم بود از صخره سنگی به راحتی بالا میرفتم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما مسئولیت ها و تصمیماتی برای زندگی تان گرفته اید که به دوشتان سنگینی می کند و فکرتان را ناراحت کرده است. شما عزمتان را جزم کرده اید که به جاه طلبی هایتان برسیدو بر کشمکش های درونی تان پیروز شوید. انگیزه ی شما قوی است و خودتان را متعهد می دانید که در زندگی تان تغییراتی را به وجود بیاورید و بنیانی قویتر برای خودتان به وجود بیاورید. تشکر از همراهیتون.
حسین ب : ببخشید من متوجه نشدم این خواب به ذهنیت من برمیگرده یا قرار کاری رو انجام بدم؟؟
فریبا هراتی
: تشخیص این امر با خود شماست که زندگی تان را بهتر می دانید.
مهربان : باسلام. خواهرم خواب دیده رو صخره های خیلی بزرگ و خطرناک بوده و ایستاده و از افتادن خودش جلوگیری کرده. میان صخره ها آب تمیز جاری بوده که براش قشنگ بوده. ممنونم از زحماتتون.
فریبا هراتی
: خواهر شما هدف های خیلی بزرگی دارد و برای رسیدن به آن، با موانع سنگینی مواجه خواهد شد. چشم انداز ذهن او موفقیت و ثروت است که انشاءالله به آن خواهد رسید. تشکر از همراهیتون
IRANdokht : سلام.دیشب خواب دیدم تو یه محلی چندین بار از یه صخره پایین میومدم بالا رفتنمو یادم نمیاد ولی چند بار از همون صخره اومدم پایین حتی یادمه تو خواب به خودم می‌گفتم دوباره که اومدی بالا حالا باید دوباره سعی کنی بری پایین
فریبا هراتی
: سلام. شما در سطح بالاتری از آگاهی قرار می گیرید و به تغییر زندگی تان فکر می کنید. شما جاه طلبی های خودتان و انگیزه تان را نسبت به یک موقعیتی از دست می دهید و تعمدا فروتنی یا ترک اهدافتان را پیش می گیرید و نمی خواهید که خودتان را نسبته به دیگران برتر نشان دهید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام.انگار شمال بودم و تنهایی میخواستم برگردم خونم.از نگهبانی مسیر رو پرسیدم و راهنماییم کرد.با ماشین تا میدانی رفتم .برای بقیه راه خواستم میانبر بزنم .و عده ای زیاد ی داشتند از صخره ای بالا می‌رفتند و می‌خواستند میانبر برن. یک نفر از صخره افتاد جلوی من.دست ها و پاهاش بسته بودندانگار با چسب.
من ترسیدم و نرفتم .چون احساس کردم سخته . و نمیتونم.
احساس کردم اون آقای نگهبان منو برد تا به مسیرم برسم.بارون بود .منو برد خونش.
بعد احساس کردم تو روستایی از شمال هستم .قرار بود با قایق بیان دنبالم تا به خونه برسم.
یکدفعه مادرشوهر سابق رو دیدم .انگار با من بود .باهاش حرف نمی‌زدم .رفت کنار برکه تنهایی .تا موعد رفتن برسه.
قایق اومد .تو چمنا اردک بزرگی دیدم که با یک کیف ور میرفت.
با مادر شوهر سابق شنا کردیم تا به قایق برسیم .من در آب ادرار کردم.من سوار قایق شدم ولی احساس کردم قایق روی مادر شوهر سابق برگشت .زیاد واضح نبود
.از طرفی احساس کردم عروسشون فیلمی تو اینستا گذاشته از یک خونه با وسایل جدید .یک دفعه احساس کردم خونه مادر شوهر سابقه .اساس ها نو شده بود و خونه بزرگ شده بود .مطمین نبودم خونه اون خانمه.
بعد احساس کردم خونه ماله مرد ثروتمندیه که انگار بیمار بود .
عروسشون و شوهرش(برادر شوهر سابق) داشتند با اون آقا غذا می‌خوردند و شاد بودند و می‌خندیدند.
یک دفعه احساس کردم برادر شوهر سابق بچه سه ساله شده و زنی مواظبش بود.
ببخشید خیلی طولانی شد.
ممنون از پاسخگوییتون
فریبا هراتی
: سلام. شما افکارتان دورو بر زندگی سابقتان می گردد و باید از شرایط قبلی برگردید و به راه راست خودتان در زندگی برسید و نه این که دور باطل بزنید و در گذشته ها بمانید. هر چیزی زمان خودش را می طلبد تا به فرجام برسد و یک شبه نمی شود راه صد ساله رفت. میانبر های الکی به شکست تمام خواهند شد. به گذشته نچسبید. شما می خواهید زندگیتان خوب شود و پولدار شوید اما افکارتان هنوز حول و حوش زندگی سابقتان مشغول است. شاید آنها پولدار شده اند ولی روح آنان بیمارگونه است و گناهی را مرتکب شده اند. برادر شوهر سابقتان بچه گانه رفتار می کند. به هر جهت زندگی مال شماست و نه مال آنها. پس به فکر خودتان باشید. تشکر از همراهیتون.
Sepide : سلام چند شب پیش خواب دیدم که میخوام برم خونه ی قبلیمون ینی محله ی قبلی تنهام بودم دیدم مسیری ک من. باید ازاونحا برم همش خاک و خل و چاله چولس زمین رو کندن یجاش بلنده یجاش کوتاهه مثل این مربعی شکل با ارتفاع بالغ بعد باز وسطاش مابینش خالی دوباره مربعی شکل ارتفاع پایین هی بالا پایین بود مسیرم وسط راه پام گیرکزد کفشم درومد ی خانم کمک کرد بم کفشمو داد همه زن های اونجام ک ۴نفربودن اونام مث‌من میخواستن برن ولی یکم راحت تر از من میرفتن جلو چون تنها نبودن همشونم چادری‌بودن حاج خانم سن بالا بودن ادم معمولی بودن حتی ی دهتر بچه و مرد هم باهاشون بود من نتونستم مسیرمو برم و برگشتم همینحورموندم ک وای چرا. اینجا اینحوریه من چ شکلی برم. پس ناراحت بودم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که زندگی شما در گذشته محدود کننده ، کسل کننده، ثابت و بی حرکت بوده و با مشکلات زیادی مواجه بوده اید که قدرت و استحکام شما را تضعیف می کرده و نمی توانسته اید در راه رسیدن به اهدافتان ثابت قدم باشید. شما مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته اید تا به شرایط امروز رسیده اید و حیف است که بخواهید دوباره مثل گذشته زندگی کنید. اما آدمهایی که سنتی تر و با طرز فکری قدیمی تر هستند بیشتر از شما می توانند خودشان را با شرایط گذشته وفق دهند یا وقتی که کسی اصلا فرق خوب و بد را نمی فهمد هم شاید راحت تر بتواند بعضی محدودیت ها و مشکلات را تحمل کند. تشکر از همراهیتون.
Sepide : سلام هفته. ی پیش خواب دیدم از یه ارتفاع مثل دیوار بلند بود میرفتیم بالا چند نفربودیم ازاون دیوارهم موجی اب میومد پایین مثل سخری اب یا ابشار ک من با وحود اون ابها از دیوار گرفتهربودم و مرفتم بالا ک ی لحظع دیدم اینوراونورم خالی شد و فقط منم ک تنها ی راه داشتم ک برم ازاون ور نرده بگیرم وبرم بالا ک تا رفتم بالا دیدم ک همه جا چمن و سبزو زمین خشک بود ابی درکارنبود و ب راهم ادامه دادم و رفتم انگار یهو همه چی راحت شد حالادرواقعیت من الان بیکارشدم ینی از کارم اخراجم کردن فهمیدم ک کسی زیراب زنی کرده چون من خیلی تو کارم موفق‌بودم و حسودم زیاد دارم ولی دیشب خواب دیدم که میخوام برم خونه ی قبلیمون ینی محله ی قبلی تنهام بودم دیدم مسیری ک من. باید ازاونحا برم همش خاک و خل و چاله چولس زمین رو کندن یجاش بلنده یجاش کوتاهه مثل این مربعی شکل با ارتفاع بالغ بعد باز وسطاش مابینش خالی دوباره مربعی شکل ارتفاع پایین هی بالا پایین بود مسیرم وسط راه پام گیرکزد کفشم درومد ی خانم کمک کرد بم کفشمو داد همه زن های اونجام ک ۴نفربودن اونام مث‌من میخواستن برن ولی یکم راحت تر از من میرفتن جلو چون تنها نبودن همشونم چادری‌بودن حاج خانم سن بالا بودن ادم معمولی بودن حتی ی دهتر بچه و مرد هم باهاشون بود من نتونستم مسیرمو برم و برگشتم همینحورموندم ک وای چرا. اینجا اینحوریه من چ شکلی برم. پس ناراحت بودم
فک کنم ۲تا خواب شد اشکال نداره جفتشو بگید ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما بر موانع و مشکلات زندگی تان غلبه خواهید کرد و مسئله ای احساسی هست که زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده. با این وجود شما به اوج موفقیت خواهید رسید و مشکلات احساسی تان تمام خواهد شد. شاید شما فکر میکنید که اخراج شده اید اسمش موفقیت نیست ولی از شر اعصاب خورد کردن ها و دعواها و خیلی از مسائل دیگر راحت شده اید. شما از تعهدات و روابط کاری تان که برایتان دردسر آفرین بودند، خلاص شده اید. دوست عزیز طبق قوانین سایت که قبلا هنگام ثبت نام به شما اطلاع رسانی شده هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت و در هر 24 ساعت است. لطفا خواب دومتان را بعدا ارسال بفرمایید. تشکر از همراهیتون.