تعبیر خواب طناب (رسن، ریسمان، رشته، بند)
اگر کسی در خواب طنابی را از مکانی آویخته دید و به آن آویزان شد، اگر طناب محکم بود و قدرت نگهداری او را داشت، به کاری دست می زند که سود می برد و اگر طناب پاره شد، زیان می بیند. اگر محل اتصال طناب برای او ناپیدا شد، به ریسمان خداوندی چنگ می زند و با او عهد و میثاق بندگی می بندد. طناب در خواب کاری است که می کنید و پیوندی است که شما را به دیگر افراد جامعه ارتباط می دهد.
اگر ببینید که دست های شما را با طناب بسته اند کاری پیش می آید که در انجام آن موفق نمی شوید. اگر طناب به پای شما بسته بود به جایی باید بروید که نمی توانید. اگر دیدید طنابی به گردن شما بسته اند و سر طرف دیگر طناب افتاده به زمین یا دیده نمی شود، قرض یا دینی به گردن شما هست که ادا نکرده اید. اگر دیدید طناب بلندی هست و شما آن را گسیخته و پاره کردید، عهد شکنی می کنید و اگر طناب متعلق به کسی باشد، رابطه خود را با او می برید و قطع می نمایید. اگر دیدید طناب می بافید پیمان می بندید یا نذر می کنید.
محمد ابن سیرین می گوید: رسن درخواب عهد و پیمان است. اگر ببیند دست در رسن زده بود و معلق آویخته، دلیل که بر قدر بلندی رسن از زمین بلندی و منزلت یابد. اگر ببیند رسن ببرید و اندکی در دست او بماند، دلیل که از قدر و منزلت بیفتد. دیدن ریسمان درخواب، نشانه این است که خواب بیننده به سفر خواهد رفت.
اگر ببیند که از پشم ریسمان می ریسید، دلیل است که به سفر رود و از آن سفر خیر به او رسد. اگر ببیند که از پنبه یا قز یا کتان ریسمان می بافت، دلیل که کاری حلال کند که باعث خیر بین مردم می شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند رسن از آسمان آویخته بود و او دست در آن زده بود. دلیل که پیمانی میان او و ایزد حق تعالی است چنانکه، اگر بیمار بود می گوید: اگر حق تعالی مرا شفا دهد، چنین کنم. اگر ببیند که بر رسن به پای ایستاده بود، دلیل بر تاکید همان پیمان کند که با حق تعالی کرده بود.
اگر زنی ببیند که ریسمان از پشم یا از موی می رشت، دلیل که او را از سفر غایبی باز آید. اگر به وقت رشتن ریسمان او گسسته شد، دلیل که غایبش در سفر بماند. اگر ببیند ریسمان بسیار داشت، دلیل است عمرش دراز خواهد بود و بر قدر درازی و کوتاهی ریسمان او را خیر و منفعت رسد.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند دست بر رسن زده بود، دلیل که دست بر رسن دین حق تعالی زده باشد.
بعضی از معبران می گویند: رسن، پیمان است که هم با خلق و هم با خدای کرده باشد. اگر ببیند رسن درگردن او کرده بودند، دلیل که پیمانی در گردن او است با خدای و یا با خلق و در گذاردن تاخیر کند. اگر ببیند از بام یا از جائی بلند خود را به وسیله رسن به پایین آورد، دلیل که ترک حاجت و مقصودی که دارد بگوید از ترس و بیم.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن رسن در خواب بر چهار وجه است:
- عهد و پیمان،
- دین،
- امانت،
- قضای حاجت
-
و ریسمان در خواب بر چهار وجه است:
- سفر،
- کارمزد،
- عمر دراز،
- منفعت بسیار.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
masume : سلام.صبح دیدم میخوام برم مکه.دخترعمم اسمش فاطمه اس بم پلاستیک پر آجیل مشکل گشا داد منم خوشحال گفتم مقداریشو میخورم.مقداریشم بسته ها کوچیک میکنم برا حاجتم پخش میکنم.بعد دیدم جایی ام ساختمونی ک کلی آدم بود داخلش و مشکلی داشتیم،اونجا گیر افتاده بودیم.من دیدم یک آقایی ک پیرهن مشکی بلند تنش بود جلو ایستاده بود و طنابی دستش بود.باسرعت رو هوا حرکت میکرد چندتا ادم طنابو گرفتن منم دست انداختم گرفتم طنابو.اون آقا جلو میرفت ما هم طنابو گرفته پشتش.جوریکه دیدم معجزه شد حتی از احجام جامد هم جسمم رد میشد.و حس کردم چقد سبکم.بعد نجات پیدا کردم و ازونجا اوردمون بیرون(باحالت پرواز)وقتی رسیدیم ب جای امن اون اقا برگشت نگام کرد رو صورتش ماسکی بزرگ بود،چشماشو گرفته بود.نقره ایی پر ازنگین.نگام کرد و من گفتم عباس؟و فهمیدم حضرت عباسه.به شدت جوون بود نگام کرد و رفت
فریبا هراتی
: سلام. شما برای رسیدن به خواسته تان توکل به خدای بزرگ می کنید و به انجام کارهای خیر می پردازید. اینکه دیده اید آجیل می خورید بیانگر موفقیت شما و دستیابی به آرزوهایتان است. شما باید نذر کنید که انشالله حاجت روا که شدید آجیل مشکل گشا بین مردم پخش کنید. شما باید برای رسیدن به خواسته و آرزویی که دارید متوسل به حضرت عباس ع شوید. شما قطعا 100 درصد به حاجتتان خواهید رسید هر چند که این حاجت نشدنی به نظر برسد. شما به آرامش خاطر می رسید و حضرت عباس ع این نگین درخشنده و زیبای زندگی حضرت علی ع که سریع الاجابه هم هستند قطعا دست رد به سینه ی شما نخواهند زد. اما یک نکته را باید به خوابتان اضافه کنم. این که حضرت عباس ماسک زده بودند، هشداری به شماست و آن این است که ظاهر ماجرا با چیزی که شما انتظارش را می کشید متفاوت است!!! شاید کسی که دوستش دارید و می خواهید به او برسید، برای شما در ظاهر موفقیت های بسیاری بهمراه بیاورد، اما پشت پرده، سختی و نگرانی هایی هم مطرح است که از آن بی خبرید. مراقب باشید که چه آرزویی دارید. فردا که حاجتتان را گرفتید به خدا شکایت نکنید که من نمی دانستم!! تو چرا حاجتم را دادی. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: 2 خط به تعبیر خوابتان اضافه کردم لطفا از اول بازخوانی کنید. تشکر.
masume : کامنتم نمایش داده نشه.ب شدت ممنونم از حس دلسوزیتون
فریبا هراتی
: سلام مجدد. استدعا می کنم. انجام وظیفه بود. دوست خوبم اگر این شخص تقدیر شما باشد که با او ازدواج کنید همان هم خواهد شد. اما برای خدا زمان نگذارید. اگر عاشق او هستید، همیشه عاشق او باقی بمانید. حتی اگر او به شما گفت که تا چند سال دیگر هم هنوز پول ندارد، خواستگار به خانه راه ندهید. خداوکیلی شما انتظار دارید که در این شرایط وحشتناک اقتصادی او بتواند تا آخر اسفند میلیاردر شود؟ شما از روی عدم آگاهی صحبت می کنید! اگر 2 ماه اجاره خانه تان عقب بیافتد، وسائلتان را میگذارند در کوچه! اگر 3 روز غذا نداشته باشید بخورید، و خجالت بکشید که به پدر و مادرتان بگویید که واقعیت چیست، یا خودتان از گرسنگی می میرید یا آبرویتان می رود. یا باید مدرن و غربی فکر کنید، قید جشن های بچه گانه لی لی حوضک بازیهای ایرانی را بزنید و بروید با هر چه که اندوخته اید با هم در جای کوچکی زندگی کنید، یا اگر بخواهید مثل سیندرلا عروسی چند شبانه روزی برقرار کنید، فاتحه ی زندگی تان را باید بخوانید برود! من اینجا نشسته ام تا هر چه که خداوند می خواهد شما بدانید را به شما بگویم. نه بیشتر و نه کمتر. شما نوشته اید باید صبر کنم یا باید همه ی این عشقو فراموش کنم؟ آیا واقعا می توانید او را فراموش کنید؟ اصلا کسی از شما خواست که او را فراموش کنید؟ من تمام عرضم این است که ببخشید ولی نابخردانه و بچه گانه رفتار نکنید. کسی که کسی را دوست داشته باشد 100 سال هم شده به پایش می ماند. اما اگر بگویید همین که من میگم تا ماه دیگه پولدار شدی که شدی نشدی می روم شوهر میکنم، پس دم از عشق نزنید. توسل به حضرت عباس ع هم در اینترنت نگاه کنید نمازهای خودشان را دارند. خیلی راحت هم می توانید بگویید که 2 رکعت نماز نذر می کنم... ائمه ی اطهار و معصومین قوانین دست و پاگیر برای نذر جلوی پای شما نمی گذارند. من برای این توضیحات و صرف وقت الزاما از شما مجبورم یک حق خواب کسر کنم. تشکر از همراهیتون.
masume : مجدد این کامنتم نمایش داده نشه.
فریبا هراتی
: سلام مجدد. شما حاجتتان را می گیرید و انشالله خداوند یا به دل او می اندازد که با شما تماس بگیرد و یا به دل شما می اندازد که بروید خواستگاری او. هر چه هست حاجتتان را می گیرید. ولی همزمان باید آنقدر قوی باشید که اگر به سختی دچار شدید، سر قولتان پایبند باقی بمانید و انشالله طاقت همه ی سختی هایی که به شما و او تحمیل شده است را داشته باشید. در پناه خدا باشید و موفق انشالله.
mahsa9923 : سلام عزیزم، چند سال پیش تو خواب یه طناب دور کمرم بود و بسمت قله یه کوه بزرگ بالا کشیده شدم، بدون تلاش و بی هیچ زحمتی، انگار یه آقای قوی و تنومند و ناشناس از اون بالا طناب و میکشید، خلاصه بنظرم آرام و ب تدریج بالا و بالاتر رفتم تا اینکه ب قله رسیدمو طناب و باز کردم، اخیرا یه شب دیگه هم همین خواب و دیدم با این تفاوت که طنابی در کار نبود، ولی بالا رفتن و صعود برام راحت و بی زحمت بود، تو حین بالا رفتن میدیدم سنگهایی بزرگ و کوچک از بالای کوه میفتاد و من میترسیدم نکنه به مردم آسیب برسونه، خلاصه براحتی ب قله رسیدم، اما جلوی چشمام یه سنگ روی پای یه مرد میانسال افتاد و پاش شکست، پیشاپیش بابت تعبیرهای دقیقتون ممنونم از شما، دو حق خواب کسر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما به واسطه ی لطف پروردگار، به اوج موفقیت خواهید رسید و در زندگی تان به راحتی گشایش کار خواهید یافت. اما باید مراقب باشید که وقتی به خوشبختی رسیدید، ارتباط قلبی تان را با خدای بزرگ قطع نکنید! عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت بسیار بالاست. هیچ چیزی نمی تواند مانع رسیدن شما به موفقیت شود. اما شما شاهد این خواهید بود که خیلی از اشخاص مجرب هم قادر نخواهند بود مانند شما به استقلال رسیده و خودمختاری شان را حفظ کنند و روی پای خودشان بایستند. تشکر از همراهیتون.
Mahsa : سلام وقتتوت بخیر
لطفا خوابمو نمایش ندید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در مورد تصمیم گیری به ادامه ی رابطه تان با محمد، که سقف آرزوهای شما محسوب می شود؛ مدام جلو و عقب می روید و مردد می شوید. شما باید ذهنتان را جمع کنید و برای زندگی تان تصمیم بگیرید. گاهی ارتباط شما و محمد قطع می شود و با هم قهر می کنید ولی بنیان و پایه ی این ارتباط قویست. پس شما هم سعی می کنید که رابطه تان را با او ترمیم کنید. تشکر از همراهیتون.
Stare : ببخشیدیادم رفت بگم مردهارفتن خونه همسایه نه ماممنونم خانم هراتی عزیزازتعبیرهای بی نظیرتون انشاءالله همیشه سالم وسلامت باشید
Stare : سلام وعرض ادب دیروزصبح خواب دیدم یه خونه جدیداجاره کردیم دختربم داشت مرتب میکرددخترکوچکم دهانشوبازکرددیدم یه ریسمان تودهنش توسوراخ سقفش یعنی توبینیش بودکشیدمش بیرون یه شال هم اومدبیذون تعجب کردم ایناجاشدن اونجایه خانواده دیگه هم مثل اینکه توپارکینگ یازیرزمین زندگی می کردن خیلی سروصدامیکردن وحیاط مامثل کوچه مردم ازش رفت آمدمیکردن رفتم درحیاطوقفل کنم پیش خودم میگفتم بایدرمزشوبزنم ولی هرکاری کردم نتونستم رمزشوپیداکنم دیدم همسایه یه مشت لباس دادگفت جای طلبتون دخترام پوشیدن دودست لباس سفیدبودگفتم ایناروهرجایی نمیشه پوشیدبقیش هم جنسشون خوب نیست شوهرم گفت بایدپسشون بدم یه لحظه دیدم توحیاط پیرزنی ازدوستان نشسته تولگن خودشومیشوره خودم بالاتنم لخت بودیه عده مردمیان توحیاط سریع حوله پیچیدم دورم ودوستم میگفت فاطمه پیتزاخورددلم کشیدگفتم میگیرم برات
فریبا هراتی
: سلام. خرد و عقلانیت شما بیشتر خواهد شد. هویت تازه ای به خودتان می گیرید و از نظر احساسی قویتر و بالغ تر خواهید شد. راه و روش زندگی شما عوض می شود. باید بیشتر مراقب باشید که فرزندانتان تحت تاثیر دیگران، حرفی نزنند یا رفتاری نکنند که شایسته نباشد. دختر کوچک شما، از دیگران چیزهایی می آموزد و حرفهایی می زند که مطابق با طرز فکر شما نیست. شما می خواهید جلوی دخالت دیگران را در زندگی تان بگیرید ولی توانایی اینکار را ندارید و انگار کنترل بعضی کارها از دستتان در رفته. همسایه ها یا دیگران می خواهند دخترانتان رفتارشان را مطابق با میل آنان عوض کنند و به خیال خودشان دارند به شما لطف می کنند. اما شما با نظرات همسایه ها مخالفید. کسی از دوستان شما به خاطر مسائل مالی شاید از شما کمک بخواهد. شما خیلی متمول نیستید و خودتان هم به حمایت نیاز دارید. ولی صادق هستید و احساساتتان را با خلوص نیت به دیگران ابراز می کنید. باید سعی کنید که همسرتان را از همه به خودتان نزدیکتر نگه دارید و رازهایتان رافقط به همسرتان بگویید. شما می خواهید به دوستتان کمک کنید تا به کمال یا به رفاه برسد. تشکر از همراهیتون.
پاییزه : سلام عزیزم
لطفا خواب پنهان بماند
فریبا هراتی
: سلام. شما با رفتار سیاست مدارانه ی مادرتان، بدون اینکه خودتان بدانید، قضاوت ناحق و اشتباهی راجع به شرایطی که در آن قرار گرفته اید، پیدا کرده اید و به جای اینکه منطق تان را به کار ببرید، به قلبتان رجوع می کنید تا از روی احساسات تان تصمیم بگیرید که باید با زندگی تان چه کار کنید. مادر شما نه تنها نسبت به شما سخت گیری می کند و روی قضاوت شما تاثیری منفی گذاشته، بلکه عرصه را به خودش هم تنگ می کند و نسبت به خودش هم سخت گیری می کند و از روی دیسیپلین خاصی، زندگی می کند. ولی تمام دلیل تراشی های مادرتان بی منطق و اشتباه هستند. شما به آگاهی و بینشی تازه دست پیدا می کنید و نه تنها شما، بلکه مادرتان هم یاد می گیرد که خردمندانه قضاوت کند و منبعد انشالله از روی احساسات پوچ و واهی، رفتار نخواهید کرد. تشکر از همراهیتون
رضا : سلام وقتتون بخیر
زحمت تعبیر خواب دیگری را دارم.
خواب دیدم در غاری بودم، ۲ دانشمند مرد که روپوش سفید پوشیده بودند هم آنجا بودند. تونلی آنجا بود که به هیولایی ختم میشد، دختربچه ای آنجا بود و در مورد هیولا نمیدانست و داشت آن تونل را طی میکرد. دانشمندان داشتند به او هشدار میدادند که نرود. صدای آن دو دانشمند از یک نفر بود اما با صدای زیر و بمی متفاوت، دوبلری بود که برای هر دو صحبت میکرد و صدایش را برای دیگری تغییر میداد.(صدای آن مرد مربوط به هنرپیشه ای خارجی بود که قبلا فیلم هایش را میدیدم، او صدایی قوی داشت، اتفاقا او هم در سریالی دانشمندی با روپوش سفید بود، اسمش را نمیدانم لازم است اسمش را سرچ کنم و بنویسم براتون ؟) در بخش بعدی خوابم منطقه دیگری را میدیدم، خانمی بود که برای خانم دیگری حد و مرزی تعیین کرده بود و اگر از آن خطوط سفید رنگی که مشخص شده بود عبور میکرد از او شکایت میکرد و حتی خانم متخاطی اعدام میشد. خانمی که حد و مرز تعیین کرده بود به آن خانم گفت که جلویش روی زمین بنشیند و با شن های سفید رنگی که آنجا بود روی پاهایش بریزد تا کاملا پوشیده شود، او هم همین کارها را کرد( پوست پاهای آن خانم تیره بود) در بخش آخر خوابم افرادی را میدیدم که افرادی را بیرحمانه اعدام میکردند حتی پسربچه ها را به دار می آویختند. من فشاری که آنها (دور گردنشان) میکشیدند را درک میکردم چون خودم این فشار را تحمل کرده بودم(در واقعیت بخاطر خفگی های شدیدی که موقع.. تجربه داشتم خفگی بصورتیکه... می ایستاد). فشار در حدی شدید است اما باعث مرگ نمیشود و با شل کردن طناب مشکلی پیش نمی آید من چنین کاری را با خودم انجام دادم یعنی طنابی را معذرت میخوام دور بخشی که ...بود محکم پیچیدم و بعد از مدتی طناب را شل کردم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که خودتان را بهتر بشناسید و از افکار و روحیاتتان بیشتر آگاه شوید تا بتوانید از خودتان بهتر از گذشته حمایت کنید. شما عزمتان را جزم کرده اید که به صورت منطقی تر و عینی تری به مسائل و مشکلاتتان فکر کنید و رفتاری درست و آرام از خودتان بروز دهید. ذهن شما بسته است ولی سعی می کنید که ناخودآگاه خودتان را بخوبی بشناسید و به جنبه های زشت و زننده ی خودتان فکر می کنید در عین حال که بخشی از وجودتان بسیار لطیف و با احساس و آسیب پذیر است. شما ترسها و احساساتی دارید که سرکوبشان می کنید. گاهی سعی می کنید که احساستان را برای دیگران به گونه ای بیان کنید که ملموس تر و قابل درک باشد چون بخشی از افکار شما بشدت برای دیگران غیر قابل درک است. در بخش دوم خوابتان شما گاهی سعی می کنید که با احساستر رفتار کنید، برای خودتان آستانه ی تحمل و حد و مرز جدیدتری قائل می شوید و به خودتان می گویید که باید پاک و لطیف رفتار کنید وگرنه خودتان را نخواهید بخشید. شما سعی می کنید که خودتان را مجاب کنید تا اشتباهات و گناهانتان را با تحمل سختی ها بپوشانید. شما می خواهید نگرش خودتان را عوض یا تعدیل کنید. در بخش آخر خوابتان شما احساس می کنید که بعضی از افراد نیازها و خواسته های شما را نادیده می گیرند و می خواهند روی تمایلاتتان سرپوش گذاشته و این تمایلات را از زندگی تان بریده و بیرون بیاندازید. شما می خواهید روی تصمیمات خودتان ارزیابی درستی داشته باشید. به خودتان خیلی سخت می گیرید تا خودتان را تغییر دهید. شما گاهی نمی توانید حرف دلتان را برای کسی بزنید و بشدت خودتان را تحت فشار می بینید و این فشار برای شما به خاطر زجری که به شما وارد می شود، درست مانند همین زجر در بیداری، خوشایند است. شما می خواهید جلوی لذت ها و تمایلات جنسی تان را بگیرید ولی نه در حدی که به نابودی این تمایلات منجر شود. تشکر از همراهیتون
فاطمه : سلام. من خواب دیدم آقایی که باهاش تو واقعیت کات کردم منو انگار گروگان گرفته
بود. منو رو یه صندلی با طناب سفید بسته بود و به نظرم گفت اگه داداشت بیاد یا یه کاری کنه(دقیق یادم نیست) آزادت میکنم. تو همون حالت بهم لقمه های کوچیک کوچیک نون و پنیر هم میداد.
تو واقعیت من چندین ماهه باهاش بهم زدم.این آقا منو خیلی اذیت کرد و در نهایت با اینکه هنوز دوستش داشتم دیگه بی خیالش شدم و کات کردم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. ذهن شما هنوز درگیر و اسیر اوست. شما به او به نحوی وابسته هستید. اما اگر عزم و اراده تان را تقویت کنید و تصمیم جدی بگیرید که به او فکر نکنید، هیچ چیزی نمی تواند شما را به او وابسته نگه دارد. شما ته دلتان با فکر کردن به او، گاهی سعی می کنید که از گذشته درس گرفته و بتوانید از خودتان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
zahrarostami : سلام خواب دیدم باغ پدرم ک رو تپه است پایین اون به صورت یک مربع ک ضلعی ک به طرف باغ بود طناب نبود و ۳ ضلع دیگه دور تپه کوچک پایین تپه باغ طناب بسته شده بود و من سفره ای را ک می گفتم افتاده زمین کثیف شده شلنگ‌گرفتم تمیز کردم سفره بی رنگ و دارای نقش بود ازش خوش م میآمد پهن کردم به آن طناب طناب های دیگه ای هم از اطراف بسته دیدم ولی به این طناب سه ضلعی آویزان شدم ببینم محکم هست یا ن از یک طرف شل شد ک دیدم از سر میخی ک بهش وصل بود یک پیچ باز شده ولی کامل ول نشده و پاره هم نشد و داشتم اونو دور میخ میپیچوندم و با خودم میگفتم آیا محکم میشه مثل اول و یادم‌نیست بعدش آیا محکم کردم یا ن تعبیر ش چیست در واقعیت من پیش پدرم و مستقل زندگی میکنم و مطلقه هستم ممنونم تعبیرش را بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما حد و مرز خودتان را می دانید و سعی می کنید که روابط دوستانه و بی ریا و سالمی با خانواده ی پدری تان داشته باشید. می خواهید که هر کسی حدود خودش را بداند و شما هم قصدتان این است که تمیز و خوب زندگی کنید و اجازه دخالت در کارتان را به دیگران ندهید. تشکر از همراهیتون.
Zzzzz : سلام وقت شما بخیر
تقریبا دوهفته پیش خواب دیدم ندایی به من گفت اگرمیخواهی مشکلاتت حل بشود و به خواسته هایت برسی به مسجد امام حسین ( در تهران ) برو و من خودم را در فضای مسجدی د یدم ...در آنجا دوتا قرقره بزرگ که دورشان طناب ضخیم کنفی کرم رنگ پیچیده شده بود دیدم و حس کردم آنها هدیه ای بر ای من هستند و من باید آنها را با خود بیاورم ولی نمی دانستم باید با آنها چه کنم و یا چه استفاده ای ازآنها ببرم ( بزرگی قرقره ها در حد بزرگی قرقره هایی بود که بالای چاه آب قرار می دهند جهت کشیدن سطل آب ) لازم بذکر است که چند ماهی است خیلی توی فکر هستم تا درآمدم را بیشتر کنم و یا ایده ای را عملی کنم تا بتوانم پول مورد نیاز جهت خرید خانه ای را فراهم کنم ...با تشکر از راهنمایی شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که اگر می خواهید مشکلاتتان حل شود، و در زندگی تان پیشرفت کنید باید متوسل به امام حسین ع شوید و از ته دلتان و با تمام احساس و وجودتان از این بزرگوار بخواهید تا به شما کمک کند تا بتوانید توانایی ها و استعدادهای نهفته تان را که تا کنون، آنها را نادیده گرفته بودید، بشناسید. امام حسین ع برای شما دعای خیر می کنند تا بتوانید به موقعیت های شعف انگیزی در زندگی تان برسید. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت و غلبه بر سختی های زندگی تان بالاست. شما شاید خودتان را در مقابل انجام کاری کوچک و ناتوان احساس می کنید ولی با دعای خیر امام حسین ع شما قادر خواهید بود که زندگی تان را به تعادل برسانید و به قدرت مضاعف برسید. شما باید سعی کنید که عادلانه رفتار کنید و هیچ جناحی نگیرید. نه بر علیه کسی و نه به نفع کسی به ناحق جناح نگیرید و عدالت را رعایت کنید تا انشالله حاجت روا شوید. تشکر از همراهیتون.