کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عرق کردن

اگر کسی در خواب دید که خود و لباسش خیس عرق شده است، از مالش کاسته می شود. اگر عرق خود را خوشبو یافت، اموالش پاک و حلال است. اگر کسی در خواب ببیند که عرق کرده و از بوی عرق تن خودش بدش می آید، غمگین می شود.
اگر ببیند عرق کرده و بدهکار باشد بدهی خود را می پردازد. اگر بیماری در خواب ببیند که عرق کرده، شفا می یابد ولی اگر ببینید دیگری عرق کرده، اندوهی برای او پیش می آید. اگر عرق کردن در اثر کار و دویدن باشد تعبیر ندارد.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر در خواب ببیند که عرق از تن او روان شد، دلیل است که به قدر عرق نقصان در مالش افتد، خاصه که در زمین چکد. اگر ببیند که جامه او از عرق تر شد، دلیل است که به قدر آن، مال خویش را به عیال دهد.
اگر در خواب ببیند که عرق او سفید است و بوی خوش داشت، دلیل است که مالش حلال باشد. اگر به خلاف این ببیند، دلیل است که مالش حرام است. اگر بیماری ببیند که عرق کرد، شفا یابد و مرضش به صحت بدل گردد و مرداش برآید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

23 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

shabnam

shabnam : سلام
خواب دیدم هوا غروب زمستونیه و کوهها دیده میشن و همه چیز شبیه نقاشیه ، حتی نمای خونه ی ما و همسایه ها. خواهرمو صدا میزنم ک بیا ببین و چند لحطه ی دیگه این تصاویر زیبا به حالت قبل برمیگردن و سریع عکس میگیرمو حالا نمای خونه ها به شکل قبل برگشت و زمین برف باریده و یخ زده و بچه های مردم درحال اسکی رفتن هستن و باید بریم مدرسه.بعد زنگ تفریح هوا افتابی و گرمه من میرم تو خیابون .زنعموم معلمه ،تو افتاب داغ روی قبر والدینش با همکاراش قران میخونن .دریا رو هم‌میبینم میگم دریا که این همه نزدیک مدرسمون نبود!موقع برگشتن صورتم خیس عرق بود و انگار مریض شده بودم ولی تب نداشتم ،لای در مدرسه باز بود .گفتم از داخل مدرسه کسی منو ندید مریضم بیاد به کمکم؟یه مکانی شیر اب داشت صورتم رو بشورم ابش گرم بود گفتم اب سرد بهتره.
تو واقعیت قراره پولی بهم برسه ،تشکرر

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۹:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به این فکر می کنید که شرایط عوض می شود و بد شانسی ها تمام می شود، تحولی بزرگ در راه هست و همه چیز می تواند مطابق میل شما باشد و نیاز به تنوع بیشتری در زندگی تان دارید. شما می خواهید که این تصویر را همیشه در ذهنتان حفظ کنید ولی چیزها آنجور که به نظر می آیند، نیستند و واقعیت چیز دیگریست. شما به سردی روابط و رکود اقتصادی دقت می کنید و اینکه مردم تحت فشار هستند و باید دقت داشته باشند تا لغزش و خطایی از آنها سر نزند و شکست نخورند. شما درسهای زیادی هست که از زندگی می آموزید. زن عموی شما سعی می کند که از اشتباهات گذشته اش درس بگیرد و گذشته را پشت سر بگذارد، شروعی تازه داشته باشد. شما احساساتی می شوید و نگرانی و استرس زیادی را تجربه می کنید. شما سعی می کنید که مثبت اندیش باشید و خونسردی خودتان را حفظ کنید. شاید این خواب به حالات ذهنی شما و ترسهای شما از اینکه نکند این پول به شما نرسد، اشاره می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۶:۵۳
shabnam

shabnam : ممنونم از تعبیر عالیتون❤ پول ۱۰۰ درصد میرسه. با ارامش رسیدنش برام مهمه.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۵:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : انشالله.

پاسخ
لینک۳۰ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۴:۱۱
فاطمه

فاطمه : سلام
من خواب ديدم يكي از دوستانم كه سيد هم هست اونده خانه ي ما و به عنوان هديه يك جعبه شيريني و يك سكه كامل طلا اورده بود،مادرم به من گفت فاطمه ببين دوستت چقدر زحمت كشيده من سكه رو كه ديدم تعجب كردم و گفتم نه اصلاً اين خيلي زياده حالا دفعه بعد خواستي بياي يك كادو با قيمت مناسب بگير نه انقدر گران با دوستم نشسته بوديم و شيريني ميخورديم بعد مادرم رفت سجاده من رو پهن كرد و ميخواست با اون نماز بخواند وقتي چادر نماز من رو سرش كرد بدش اومد و گفت چقدر بوي عرق ميده من معذب شدم و گفتم ميخوام بشورمش چون مدته زياديه نشستمش براي همينه،مادرم چادر رو از سرش در اورد و نماز نخواند .

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۲:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما انشالله شیرین کام شده و حاجت روا می شوید و به موفقیت می رسید، اما .... منوط به اینکه بد بینی و نفوس بد و استرس و اضطراب را از خودتان دور کنید. کسی که ایمانش قویست به خداوند تکیه می کند و چون می داند که خداوند صلاح او را می خواهد، راضی است به رضای خداوند و اجازه نمی دهد که ناامیدی و ترس به او غلبه کند. اگر شما ناامید باشید، عبادتتان درست نیست!!! مادر شما در خواب در واقع عقلانیت و خرد برتر شماست که به شما نهیب می زند که باید ترستان را کنار بگذارید و اگر ناامید باشید یعنی ایمان ندارید و اگر ایمان ندارید، مثل این است که نماز نخوانید!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۱:۳۴
faty

faty : خواب دیدم که وارد یه پاساژشدم که شوهر عمم که بهش میگیم دایی ناصر اونجا منتظر بود مغازه ای باز بشه که بره داخلش، منو دید من خودمو معرفی کردم و گفتم شاید منو نشناسه،اون منم بغل کرد بجهت روبوسی و صورتمو بوسید ولی چون ادم چاقی در حالت واقعی هست صورتش پر عرق بود و من لبم به عرق صورتش خورد و خوشم نیومد وسریع پاک کردم ولی دیدم دفترشو باز کرده که تو دستش بود داشت بهم میگفت شماره کارتت بده بمن که میخواست واسم پول کارت بکارت کنه.من پیش خودم میگفتم اخه این چرا به من باید پول بده شاید به بابام بدهکار هست میخواد به من پولو بده که از خواب بیدار شدم.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۶:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما ایده های زیادی در ذهنتان دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. دایی ناصر شما خواسته هایی دارد که هنوز برآورده نشده اند و حفره ی خالی ای در زندگی او وجود دارد. او دچار نگرانی و استرسی هست که سعی می کند احساس خودش را بیان کند. او برای شما اعتبار زیادی قائل است! باید صبور باشید تا ببینید نسبت به شما چه تصمیمی دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۰:۵۲
faty

faty : خواب دیدم که وارد یه پاساژشدم که شوهر عمم که بهش میگیم دایی ناصر اونجا منتظر بود مغازه ای باز بشه که بره داخلش، منو دید من خودمو معرفی کردم و گفتم شاید منو نشناسه،اون منم بغل کرد بجهت روبوسی و صورتمو بوسید ولی چون ادم چاقی در حالت واقعی هست صورتش پر عرق بود و من لبم به عرق صورتش خورد و خوشم نیومد وسریع پاک کردم ولی دیدم دفترشو باز کرده که تو دستش بود داشت بهم میگفت شماره کارتت بده بمن که میخواست واسم پول کارت بکارت کنه.من پیش خودم میگفتم اخه این چرا به من باید پول بده شاید به بابام بدهکار هست میخواد به من پولو بده که از خواب بیدار شدم.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۲:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۷:۰۸
zahrawli

zahrawli : : سلام خانم هراتی عزیز. عیدتون مبارک
خواب دیدم ، من در جایی هستم ک شلوغه و همکف هستش( زیاد زیر زمین نیس)از بیرون صدای دعوا میاد ک یهو( شخصی ک همو دوست داریم ولی مدتیه ازهم دوریم ب خاطر مشکلاتش)با لباس سفید مرتبی وارد میشه و هراسونه و اطرافشو نگاه میکنه من میرم جلو میگم سلام میگ سلام بعد فریاد میزنه و با من دعوا میکنه ک چرا اینجور میکنی من دوست ندارم و میایی سمتم
چرا نمیزاری خودم بیام
منم هرچی ک میگ میگم باشه عزیزم،میرم جلو بغلش میکنم تو بغل منم بی تاب بود و همش حرف میزد بعد امدتی اروم شد دیدم عرق کرده و موهاش کوتاهه و تارهای طلایی بینشونه با خودم میگم چرا اینقدر عرق کرده؟دوباره بغلش میکنم میگم اروم شدی؟ میگ اره بهترم.

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک. کسی که دوستش دارید تحت فشار و تنش و استرس زیادی قرار دارد. عرق کردن او به سبک شدن او از استرس اشاره می کند و به نوعی رهایی از شر کارمای بد است. او باید این فشار و استرس را تحمل کند تا زندگی اش بهتر شود. و به موفقیت برسد. او سعی می کند شجاع باشد و شروعی تازه داشته باشد و رفتاری خالصانه و با کرامت داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۲۳:۲۹
zahrawli

zahrawli : چیزی از برگشتش ب رابطمون نمیگه؟

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۵:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خودش که گفته دنبال من نیا تا خودم بیایم. ولی چون استرس از وجودش دور می شود، خودش بر میگردد. شما نباید او را تحت فشار بگذارید.

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۲:۵۴
zahrawli

zahrawli : ممنونم ازتون .انشالله

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۵۲:۴۹
Maryam

Maryam : سلام و احترام، عید شما مبارک. بعدازظهر امروز خواب دیدم ظهر روزی آفتابی روی پشت بام تقریبا وسیعی هستم، اینجا کفِ موزاییک شده‌ای داشت و انگار کل محوطه پشت بام صندلی چیده شده بود، و بالای صندلیها برای حفاظت از آفتاب سایبان نصب کرده بودند. جمعیت بطور مبهمی در اطراف من بودند، من روی یکی از این صندلیها در سایه نشسته بودم و سایبان بزرگی بالای سرم بود، مشابه اغلبِ پشت بامها، یکی دو کولر هم دیده می‌شد که یکی از آنها پیش پای من و در نزدیکی من روی زمین نصب شده بود، این کولرها هم برای حفاظت از آفتاب زیر کاور/سایبان‌ها قرار داشتند. دختر همسایۀ سابق ما در فاصلۀ نزدیکی روبروی من زیر آفتاب ایستاده بود و انگار در نقطه‌ای که او ایستاده بود سایبان نبود، از فاصلۀ اندکی با هم صحبت می‌کردیم، من ناگهان یاد مادر او افتادم که چندسال قبل در عالم بیداری از دنیا رفته‌اند، گفتم کاش کسی بیادِ مادر شما باشد که در این شدت گرما اذیت نشوند، دختر همسایۀ ما با خنده و بی‌اعتنایی گفت: "محمّد" [نامِ برادرش است در عالم بیداری، و واضح و جلیّ ادا کردن این اسم توسط او در خواب و تقارنش با مناسبتِ امروز، برایم جالب بود!] می‌گه که سر می‌زنم مرتب، اما هی یادش می‌ره! ... این را که گفت، من از روی صندلی بلند شدم و به زیر یکی از سایبانها در مقابل و سمت چپم خزیدم، اینجا زیر یک سایبان بگمانم سبز تیره، و روبروی همان کولری که جلوی صندلی من بود، سینی سفید طویلی بود با دیواره‌های خیلی کوتاه، مشابه برانکارد، یا تابوت روبازی که جنازۀ میت را برای حمل‌و نقل در آن می‌گذارند. در این سینیِ شبه تابوت، مادر دختر همسایه به پهلوی راست دراز کشیده بود و گویا که هیچ لباسی به تن نداشت، من بدن/ جنازۀ او را از داخل این سینی کمی به بالا بلند کردم، و دیدم جدا از اینکه تمام این کالبد خیس از عرق است، کف سینی و زیر بدنشان هم از تجمع عرق فراوان بقدر طول یک انگشت آب جمع شده ... از دیدن این منظره واقعا ناراحت شدم و اینکه شدت گرمای آفتاب، مادر او را به چه روزی انداخته ... ـــ باتشکر از زحمات شما و با آرزوی توفیق

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۸:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. تشکر همینطور برای شما. شما در اوج موفقیت و در مقام بالایی قرار دارید و در امنیت و آرامش به سر می برید و سعی می کنید که خونسرد و به دور از استرس ها و نگرانیها باشید. جایگاه شما مشخص و محکم است. دختر همسایه ی شما پشتوانه و پناهی ندارد که او را از استرس بیرون کند و مادرش هم به خاطر او ( روحش شاد) نگران است. دختر همسایه تان رسول خدا را مقصر می داند و منظورش این است که توسل او به رسول خدا و توکل به خداوند دردی از او حل نکرده است. این سست ایمانی دختر همسایه تان باعث شده که او برای مادرش هم فاتحه ای نخواند و از مادرش حمایت روحی نکند. الان مادر او تحت فشار و استرس شدیدی به خاطر عدم باور دخترش به حضور او و عدم توکل او به خدای بزرگ قرار دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۳:۲۹
 maryam19

maryam19 : سلام ،لطفا خوابم نمایش داده نشه لطفا خوابم نمایش داده نشه ممنون

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۲۷:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1110 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۱:۳۲
salam

salam : سلام روزتون به خیر
خواب دیدم یکی از آشنایان که خیلی هم به ایشون ارادت دارم یک ظرف مثل بطری شیشه ای رو با دست داخل لباس من برده و در ناحیه زیر بغل نگهداشته که عرق من را جمع بکند. گویا یک بطری دیگر هم قبلا پر کرده بود به همین حالت. با روی خوش و خنده داشت این کار رو انجام میداد و من هم انگار اصلا احساس ناراحتی نمی کردم.
ممنون میشم تعبیر خواب را بفرمائید

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۴:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما برای رسیدن به موفقیت، استرس و نگرانی های زیادی را تحمل می کنید ولی این احساس فشار و استرس درونی تان را ابراز نمی کنید. اما این فامیلتان شما را درک می کند و به شما کمک می کند که احساسات منفی وجودتان را تخلیه کنید و اجازه نمی دهد که مسائلی که در رابطه با شما "بودار" هستند، و جنبه های منفی تان جایی پخش شده و یا کسی از آنها سر دربیاورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۱۲:۳۵
ساره

ساره : ممنون از تعبیر دقیقتون. بله دقیقا همین طوره ولی توی تعابیر دیگتون در مورد عرق کردن خوندم که رهایی از استرس و گارمای بد معنی می ده. در مورد خواب من رهایی از استرس می تونه معنی بده؟

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۰:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تعبیر خواب مثل دیشکشنری ا نگلیسی لغت به لغت نیست بلکه به محتوای آن بستگی دارد. عرق کردن استرس است حالا گاهی به خلاص شدن از استرس هم تعبیر می شود. منوط به اینکه شما در چه موضع و موقعیتی باشید. به هر جهت تا استرسی نباشد رهایی از استرس معنی ندارد.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۲:۰۶
ساره

ساره : سلام خانم هراتی عزیز ایام بکام
چند شب پیش خواب دیدم بچه یکی از دوستان و همکاران مردم که دختر ۳ ساله ایست بغل کردم و در حالیکه رو به همکارم ایستادم او روی صندلی نشسته و بدون اینکه چیزی بگیم بهم نگاه می کنیم. نگاه خیره. هر دومون خیلی گرممون بود و عرق کرده بودیم. باید این توضیح بدم که این اواخر به خاطر رفتارهای همکارم ارتباطمو باهاش خیلی سرد و کم کردم و حتی ازش دوری می کنم ولی باز هم اون سعی می کنه ارتباطشو با من صمیمی نگه داره. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۹:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به خاطر مسائل مالی که دارید مجبورید ارتباطتان را با همکارتان حفظ کنید و اگر از این بابت به شما استرس و تنشی هم دست می دهد، آن را نادیده می گیرید چون می دانید که به حقوقتان نیاز دارید و باید او را تحمل کنید. او هم استرس دارد و ظاهر داری می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۴:۲۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.