کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عصبانی بودن

اگر خواب ببینید از دست کسی عصبانی هستید، تعبیرش محبت و دوستی با او در بیداری است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

54 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ahmad

Ahmad : با سلام و خسته نباشید خدمت شما خانم هراتی.ممنون میشم که خوابمو تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۳۳:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما و دوستتان از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید و ایده های زیادی در ذهنتان هست و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید ( شاید موضوع مربوط به گذشته باشد). دوست شما از لحاظ کار، مشغولیت ها و نگرانی ها یا مسئولیت های بیشتری نسبت به شما دارد و از این جهت فکرش خسته است. همسایه ی شما به مسائل مالی شما چشم دوخته و راجع به شما کنجکاو است که چقدر درامد دارید و .... فکر او حسابی پیش شماست. باید مراقب باشید که زندگی تان را برای هر کسی مطرح نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۹:۵۰
فرزانه

فرزانه : سلام ببخشید فکر کنم ریش سفید هم داشت

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۱:۵۴
فرزانه

فرزانه : سلام عید تان مبارک لطفا خوابم مخفی باشه

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۵:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عید شما هم مبارک. خواب شما دو تعبیر می تواند داشته باشد. اگر این خواب را دیشب یا پریشب دیده اید احتمال اینکه درست باشد و او بخواهد با کسی ازدواج کند زیاد است. او در اینصورت با کسی که از گذشته ی او با خبر نیست می خواهد ازدواج کند و شاید سعی می کند که این مسئله را از شما مخفی کند. او شرایط مالی بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده و مجرب تر از قبل شده و سعی می کند که احساسات واقعی اش را از شما بپوشاند و نشان دهد که با عزت و با کرامت است. او شخصیتی حمایتگرایانه به خودش می گیرد و کم حرف و رازدار و مغرور خواهد بود و با هر کسی هم خیلی صمیمی نمی شود. در اینصورت او تصمیم خواهد گرفت که همسر آینده اش خوشبخت و سفید بخت شود. شما از اینکه او خیال ندارد سرقولش بایستد و انتظارات شما را فراهم کند ناراحت می شوید ولی او عکس العمل منفی از خودش نشان نمی دهد چون شاید این انتخاب او نیست و خانواده اش اصرار کرده اند که او چنین تصمیمی بگیرد. تعبیر دوم این است که او به ثروت رسیده و نظرش نسبت به شما این است که شما ساده دل هستید و زیاد خردمندانه فکر نمی کنید ولی او تمایل دارد از شما حمایت کند و از اینکه به او شک کنید ناراحت می شود. ولی به احتمال قوی تعبیر اول درست تر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۵۸:۴۴
Fatemeh

Fatemeh : راستی ادامه خواب رو نفهمیدم ینی از ناراحتی از خواب پریدم.تعبیرخواب دراینروز باتوجه با روزهای قمری چیست.؟ممنون

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۰:۰۸
Fatemeh

Fatemeh : سلام امروز صبح بعدازنمازخواب دیدم رفتم خونه همسایه قبلیمون که خانمه ساداته دیدم تحویلم نمیگیره بااینکه هرسری باهم صمیمی هستیم خونشون دقیقا روبروی خونه کسیکه دوسش دارم از پنجره نگاه کردم دیدم طبق معمول ماشین عشقم نبوداول حس کردم هست ولی نبود ولی برای باباش بود اومدم تو آشپزخونه دختر سادات خانم باخودش بود گفتم سادات خانم چراناراحتی انکار کردوپیچوند بااصرارمن بالاخره گفت امام رضا ناراحته خیلی حالم گرفته شد آخه فریبای عزیز دیشب قبل خواب یه گناه کبیره کردم که خودم خیلی پشیمونم نمازصبحم هم طلب مغفرت کردم امابازاین خواب و دیدم سادات مجبورم کرد برم مغازه بابای پسریکه می‌خوامش دیدم پدره هم نیست داداشش بود من نمی‌خواستم برم مغازه ولی انگار سادات ازعلاقم به پسره باخبربود اصرار داشت برم برادرزادم که پسره زورش کردم رفت حولش دادم وسط خیابون نزدیک بود یه ماشین بزنه بهش که خودم دوییدم وسط خیابون یهو دوروبرم شلوغ شد یه خانمی که سرووضع مناسبی نداشت اومد جلو راجع به کباب کوبیده حرف میزد اصلاتوحال خودم نبودم فکرمیکنم برادرزادم رفته بود لپه بخره اینم بگم قبل از اینکه برم خونه سادات تویه خونه رفته بودم باچندتادختره تویه کوچه داغون بود اون خونه.خونه هم چنگی به دل نمیزد یه پسری اونجابود که نمیشناختمش ینی الان قیافشو یادم نیست یهو مهمون اومد براشون ماقایم شدیم تواتاق کناری انگار اونا نباید مارومیدیدن خیلی ترسیده بودیم زدیم بیرون که من رفتم خونه سادات.فریبای عزیز ازاین حرف سادات خیلی دلشوره گرفتم میدونم بیشتر از یه خواب شد اشکالی نداره باید چیکارکنم.همش میترسم ازاون گناه ناراحت باشه یا میخواد خبربدی بده منظورم امام رضاست تعبیرش چیه؟ممنونم نگرانم.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۴۷:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید بدانید که کسی که دوستش دارید نسبت به شما چه حسی دارد و اینکه آیا عاشق شما هست یا خیر. اما مخفیانه عاشق او هستید و با فکر او به گناه رو می آورید. شما با مخفی نگه داشتن احساستان، هم به خودتان فشار وارد می کنید و هم با ارضای تمایلاتتان بدون اینکه از احساس این آقا با خبر باشید، مرتکب گناه می شوید. خدای بزرگ از شما ناراضیست و امام رضا ع به واسطه ی این خواب به شما فهمانده که روش شما در قبال این آقا اشتباه است. باید سعی کنید که با کمک خانواده تان از احساس این آقا و تمایل او به ارتباط و یا خواستگاری از خودتان با خبر شوید. چون اگر این آقا به شما تمایل نداشته باشد و شما با فکر او بخوابید، این افکار گناه آلود و اشتباه هستند چون در نهایت شما متضرر خواهید شد و خداوند نمی خواهد که اینگونه شود و شما ضرر کنید. از خدای بزرگ طلب مغفرت کنید و به کسانی که نسبت به شما دلسوز و مهربان نیستند، درددل نکنید و مخفی کاری نکنید. خواب روز 6 ماه درست است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۰۵:۰۲
Vahideh

Vahideh : سلام خانم هراتی گرامی
این خواب رو همسرم که در حالت عقد هستیم دیده. از زبان خودش مینویسم که خطاب به من نوشته:
توی یه فاحشه خونه بودی، منم بادعوت تو اومده بودم.پایین شهر بود و همه جور آدمی اونجا بود. دختر پسرهای رنگارنگی اونجا بودن. یکی از پسرها شوخی لفظی مستهجنی باهات کرد. از دستت عصبانی بودم که اونجا چه غلطی میکنی. زدم بیرون،قصد داشتم به پدرت بگم.. برادر خانم سابقم رو دیدم،
اومدم از تو بهش بگم. گفت: ول کن،حوصله ندارم
[همسرم یکبار طلاق گرفته..البته با اینکه هیچ چیز زشتی در محل کارم نیست، من همه‌ش حس میکنم محل کار من رو به اون شکل دیده، اما شما بهتر تعابیر رو میدونید] ممنونم

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۶:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما تمایلات شدید زناشویی نسبت به شما دارد و احتیاج دارد که شما تعهدتان را نسبت به او با شدت و تاکید زیاد، تایید کنید. ترس از طرد شدن توسط شما و ترس از عدم توجه شما به ایشان، به این دلیل است که ایشان نسبت به موقعیتی که شما در بیداری دارید، احساس ناامنی می کند و اعتماد کاملی به این ندارد که محیطی که شما در بیرون از خانه دارید، تعهدات مهم زندگی تان را با ایشان، به هم نزند. همسر شما می خواهد که تمام توجه شما معطوف به ایشان باشد و همیشه انتظارات او را برآورده کنید و تقاضاهای او را ارجح بر کارهای دیگرتان حساب کنید. ضمن اینکه شاید اعتماد به نفس همسرتان کم است و خودش را برای شما ناکافی می داند و از این جهت احساس عدم امنیت می کند. شما باید سعی کنید که صداقتتان را به او ثابت کنید تا در کنار شما احساس آرامش و امنیت داشته باشد. خاطرات تلخ گذشته ی او می تواند موجب این ترس و عدم امنیت شده باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۱۸:۰۰
Maryam

Maryam : پنجشنبه نزدیک صبح خواب دیدم شبه من پنهانی رفتم دفترکسی که دوستش دارم دیدمش پنهان شدم تامنونبینه طبقه بالاتوپله هامادربزرگمودیدم گفت اینجاچیکارمیکنی دروغ گفتم تانفهمه واردیه دفتردیگه شدم همه درحال دعوابودن مسعوداومددستش قران بودناراحت بودامامیدونستم دروغیه اومدپیش یه دخترکه اون دختر قسم بخوره دختره دستشوگذاشت روقران مسعودم دستشوگذاشت رودستش هرچی مسعودمیگفت روتکرارمیکردقسم میخوردکه کاری رونکرده برام مسخره بودمسعودآخرش جلوی همه بادختره رابطه جنسی انجام دادازش بدم اومدچندشم شد عصبانی بودم جیغ زدم باگریه رفتم جلومنودیدباهاش دعوامیکردم باگریه بهش میگفتم حیف من که دوستت داشتم یه ساله منتطرتم اولش مسخرم کردامابعدش اونم باهام بادادحرف میزدحرفای هموتکرار میکردیم هی نزدیک میشدکه بغلم کنه امانزاشتم گفت من کناراین دختربودم چون باباش بهم نفع میرسونه

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۱:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فکرتان ناراحت است و نمی دانید که عاقبت کار و رابطه تان با مسعود به کجا خواهد کشید. در خلوت خودتان به او فکر می کنید در حالی که می دانید این خردمندانه نیست که اینقدر به او فکر کنید و به نفعتان هم نیست که کسی از افکارتان با خبر باشد. مسعود به فکر کسب ثروت بیشتر است و شما با وجودی که منتظر او هستید اما هنوز به او اعتماد کافی پیدا نکرده اید و فکر می کنید که اگر شرایط به نفع او باشد، شما را رها می کند. احساس شما این است که اگر او از افکارتان با خبر باشد شما را مسخره خواهد کرد ولی او هم مثل شما فکر می کند و شاید به اندازه ی کافی به شما اعتماد ندارد یا شناخت کافی از شما ندارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۶:۴۵
نیلوفر

نیلوفر : سلام خانم هراتی روزتون بخیر
من خواب دیدم انگار با علی استاد سابقم ازدواج کرده بودم یا میخواستم ازدواج کنم که حس کردم با او چقدر ناراحتم و حس بدی دارم و اینکه او همون ادم سابقی که میشناختمش نبود بنابراین پشیمون شدم و گفتم نظرم عوض شده،او خیلی عصبانی شده بود و داشت به طرف من میومد،من اما درو روش قفل کرده بودم اما میترسیدم ی بلایی سرم بیاره
سپاس

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۹:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به تعهدی که در گذشته نسبت به او احساس می کردید فکر می کنید و از این که به او اینطور باور داشتید ناراحت هستید و حس بدی دارید. شما می دانید که او دروغگو و فریبکار است و نمی خواهید که مطلقا در زندگی شما دخالت و نقشی داشته باشد. او برای خودش دردسر بیشتر از این نمی خرد!! نگران نباشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۲۹:۰۲
Saeed

Saeed : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر ،،،،،من خواب دیدم که رییس من تو خون من بود کهناگهان دیدم از دستش عصبانی شدم و دارم سر اون داد میزنم که بسه دیگه خسته شدم و از این حرفا ،اونم دراز کشیده بود چیزی نمیگفت (به گمانم جا خورده بود ) بعدش از خونه زدم بیرون و دوتا از دوستام که چند سال هیچ خبری ازشون ندارم رو دیدم که بعد احوالپرسی به خونه یکی از دوستان رفتیم و مشغول صحبت شدیم چیز دیگه ای یاد نمیاد ،،،متشکرم

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۱۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. رئیس شما به شما فکر می کند و کارهای شما را مورد بررسی قرار می دهد و شما از اینکه کسی در کارتان دخالت کند یا مرتب شما را تحت نظر داشته باشد خوشتان نمی آید. شما می خواهید آزادی عمل داشته باشید و به روشی که دوست دارید کار و زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۵:۲۱
تینا

تینا : سلام وقت بخیر
امیدوارم که در سلامتی کامل باشید.
خواب دیدم توی یه خیابون ایستادم رییس شرکتمون لباس سیاه پوشیده بود مثل زمانی که توی محرم میپوشید اومد و دستم رو محکم گرفت و من رو همراه خودش میکشید سعی کردم دستم رو آزاد کنم و از پیشش برم دستم رو محکمتر گرفت و با عصبانیت بهم گفت که دیگه اینکار رو نکنم و دستش رو رها نکنم خیلی عصبانی بود دستم رو محکمتر گرفت و از عرض خیابون رد شدیم و در طول همون خیابون راه میرفتیم احساس کردم که قراره خبری بشه توی همین فکر بودم که بهم گفت تو برگرد همونجای اول باید برم کاری پیش اومده همونجا بایست تا من بیام دنبالت و بعد کیفش رو گرفت و رفت من هم خواستم برگردم جای اول ولی تصمیم گرفتم اول برم به دفتر کارم سر بزنم وقتی رسیدم ( دفتر توی خواب با شرکت ما خیلی فرق میکرد ) دیدم که یه صف طولانی هست که همه افرادش زنهای جوان هستند از طبقه بالا صف کشیده بودند تا دم در ساختمان . از پله ها رفتم بالا شنیدم که میگفتن برای یکی از دخترایی که تو صف هستش یه اتفاقی افتاده خواست برم جلوتر و ببینم چه اتفاقی افتاده که از خواب بیدار شدم
ممنونم

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر همینطور شما. رئیس شما فکرش به خاطر مسائل اقتصادی شرکتی که در آن کار می کنید، ناراحت است ولی از شما راضی است و دلش می خواهد که شما در شرکت کار کنید و جایگاه خودتان را حفظ کنید. او نمی خواهد که تحت تاثیر عوامل منفی اقتصادی، شما کارتان را از دست بدهید ولی ممکن است که کسانی باشند که کارشان را ا دست بدهند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۶:۱۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.