کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عنکبوت

اگر ببینید عنکبوتی در حال تنیدن تار است، دشمنی دارید که برایتان نقشه می کشد. اگر عنکبوت را کشتید، دشمن شما مغلوب می شود. اگر در خواب عنکبوت ببینید که در خانه یا اتاق شماست، یکی از افراد خانواده در شما خشم و نفرت به وجود می آورد.
تار عنکبوت گرفتاری های کوچک و دست و پا گیر است. اگر ببینید صندوق شما تار عنکبوت بسته، با همسرتان کدورت پیدا می کنید و اگر ببینید که آشپزخانه تار عنکبوت دارد، با همسرتان قهر می کنید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

67 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

م ج

م ج : سلام.من خواب دیدم که داخل روشویی خونمون یک صابون شکسته هست و از داخلش عنکبوت های متفاوت بیرون میاد یکیش ترکیبی از رنگ سیاه و قرمز بود و نصبت به بقیه درشت تر بود داشتن از در خروجی راهرو بیرون میرفتن و از پله ها پایین میرفتن احساس میکردم قدرت فهم دارن و از اونطرف مادرم رو دیدم که گفت من میرم بخوابم و دفعه بعد که تو بیدار شدی من بیدار نمیشم.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۱۰:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر اشتباهاتی که در زندگی تان مرتکب شده اید؛ احساس گناه و یا کثیف بودن دارید و می خواهید شرم این گناهان را بشویید برود و خاطرات بد گذشته را از ذهنتان پاک کنید. شما باعث دلشکستگی مادرتان شده اید و می خواهید به اشتباهاتتان اعتراف کنید. مادر شما در زندگی تان نقشی کنترل کننده و بازدارنده نسبت به خیلی از رفتارهای شما دارد و شما از این مسئله ناراحتید. می خواهید او زیاد به شما گیر ندهد و روی شما کنترل و قدرتی نداشته باشد. مادر شما از اینکه مرتب به شما بگوید چه بکنید چه نکنید خسته است و می خواهد خودش را به بی خیالی بزند. او نگران است که شما زمانی عاقل شوید و بدانید که حق با اوست، که دیگر او مرده باشد و نتواند رفتار خردمندانه ی شما را ببیند!! جلوی اشتباهات خودتان را بگیرید و تا دیر نشده، و مادرتان را از دست نداده اید، خردمندانه زندگی کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۸:۲۴
مهناز

مهناز : سلام چند روز پیش حدود ساعت ۸بیدارشدم قبلش خواب دیدم خونه ی مادربزرگم که قدیمی هست و الان فوت شدن بودم و اونجا رو یه محیط آموزشی کردم
خیلی خیلی نیاز به سرویس بهداشتی داشتم وقتی رفتم
سقف پر از عنکبوت هست همه کنار هم و کوچیک
دیدم جرات نمیکنم اونجا بشینم رفتم داخل حمام اونجا هم سقف پر از عنکبوت بود به همون شکل
پس اومدم بیرون کارم انجام نشد

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۷:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از تجارب قدیمی تان در زندگی استفاده می کنید و این تجارب را به دیگران می آموزید. شما می خواهید نگرانیهایتان را دور بریزید اما اشخاصی به شدت شما را کنترل می کنند و شما با این اشخاص احساس بیگانگی می کنید. دوست ندارید که خیلی به این اشخاص نزدیک بشوید. شاید خانمی در زندگی تان ( مثل مادر) زیاد به شما گیر می دهد و می خواهد کنترلتان کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۵۰:۲۷
زهرا

زهرا : سلام وقتتون بخیر
متن نمایش داده نشود
متشکرم

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۰:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. علاوه بر اینکه خوابتان ممکن است بازتاب افکارتان در بیداری باشد، اگر تعبیری برای خوابتان وجود داشته باشد این است که شما شخصیتی زیبا و خوش شانس دارید و بعضی از خانمها به خاطر موقعیت مالی یا موفقیت های شما به شما زیاد گیر می دهند و می خواهند مانع رسیدن شما به آرامش شوند یا یواشکی پشت سرتان حرف می زنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۳۰:۴۸
Lily

Lily : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم که دم دمای صبحه ولی هوا هنوز گرگ و میشه و من روی تختم دراز کشیدم و دارم به پنجره ی اتاقم نگاه میکنم که پرده روش نیست و میدونم که مادرم پرده رو دراورده که بشوره. و من دارم به عنکبوتا که توی سوراخ سنبه های پرده بودن و الان در اومدن نگاه میکنم.
بعدش یکهو یعالمه از همون عنکبوتا اومدن رو سقف اتاق و همه با هم شروع کردن با تارشون پایین امدن. و من داد زدم و کمک خواستم و پدرم اومد تو اتاق که بگیرتشون.

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۳۱:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که مادر شما عادت دارد که حریم خصوصی برای شما قائل نباشد و هیچ مخفی کاری نمی توانید در مقابل او داشته باشید. مادرتان معتقد است که پنهان کاری های شما از او اشتباه محض است. شما به دفعاتی که پنهانی کاری انجام داده اید و مادرتان متوجه شده، یا به دفاعاتی که مادرتان پنهانی مراقب بوده که شما خلاف میل او رفتار نکنید فکر می کنید و این حجم بالای دخالتهای او فکرتان را آشفته کرده است و دوست ندارید که او مرتب به شما گیر بدهد و کنترل تان کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۵:۳۳
Mino

Mino : سلام خواب دیدم خونه پدربزرگم هستم و اونجا انگار زندگی می‌کنیم میخواست زیر زمین خونه رو بده به اجاره منم دوست نداشتم که حیاط رو با کسی شریک بشیم. من لباس‌های همسرمو تو زیرزمین میشستم و میفرفتم بالا پهن میکردم. تو دلم میگفتم اینجا که پر از عنکبوته و خیلی کثیف کی قراره اینجا زندگی کنه که دیدم در ورودی پر شده از تار عنکبوت حجمش از حالت عادی بیشتر وبزرگ بود و نمیتونستم برم بالا دست زدم صورتم دیدم صورتم هم تو رفتوامدبرخورد داشته با تارها. یک شانه لاکی برداشتم و وسط تارها گذاشتمو دورش دادم تارها پیچید دور شانه وهمرو کندم و راحت رفتم بالا بعد جلوی آیینه ای نشسته بودم و دوتا سینه هام بیرون بود از داخل لباس و سوتین و سفید و از اندازه واقعیت بزرگتر بودن منم خودم اونها رو کمی نوازش کردم. سپاسگزارم بابت تعبیر

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۴۸:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و یا به فرهنگ و سنت های خودتان پایبندید. شما دوست ندارید که کسی از خاطرات و افکار و رازهایتان با خبر شود. تمام مدت سعی می کنید که اشتباهات رفتاری همسرتان را ببخشید و او را پاک کنید ولی خیلی در کارتان دخالت می کنند و به شما گیر می دهند. از اینکه مردم در کارتان دخالت کنند خسته اید. شما سعی می کنید که روابط تان را با مردم به گونه ای برنامه ریزی کنید که هیچ کسی مزاحمتان نباشد. شما شخصیتی قوی و با اقتدار و مهربان و دلسوز دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۰۲:۵۳
محمد

محمد : سلام حدود چهار صبح بیدار شدم ، خواب دیده بودم خانه قبلی که یک سال قبل زندگی میکردم دو سه تا عنکبوت روی دیوار دیدم که با دستمال کاغذی کشتم ویکی دیگه کف خانه بود که تقریبا بزگ بود و تلاش کردم با لنگه کفش بکشمش که از داخل خونه رفت توی حیاط و توی حیاط یک مرغ و جوجه سفید دیدم که جوجه خواست عنکبوت را بخوره موفق نشد و بعد مرغه امد و عنکبوت را که خیلی بزرگ بود را کشت ، ممنون

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۲۴:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در گذشته احساس می کردید که عده ای ( خانم) سعی می کنند که روی شما کنترل داشته باشند و شما می خواستید که فاصله تان را از آنان حفظ کنید. شاید شرایط وسوسه انگیزی پیش آمده ولی شما بر نفستان غلبه کرده و تمایلات خودتان را نادیده گرفته اید. موقعیتی جذاب پیش آمده و شما بر وسوسه ی زنانه ای قوی غلبه کرده اید. یک دختر جوان سعی کرده که شما را به دام انداخته و مالک شما شود. او قادر نبوده که تمایلات خودش را مخفی کند؛ اما مادر او، به او یاد داده که پا روی نفس خودش بگذارد و عزت نفس داشته باشد و دنبال هوسهای خودش نرود. شما نمی خواستید که در یک رابطه ی تحمیلی گیر کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۱۹:۳۱
گلزاری

گلزاری : سلام. وقت بخیر
خواب دیدم توی اتاق من و خانواده ام دور سفره نشسته بودیم که بیرون بادوخاک شدیدی شروع شد، من بیرونو نمی دیدم فقط باد، شدیداً میخورد به درآهنی حیاط که دو لنگه بود و از داخل به هم جوش خورده بود. شدت باد که به پایین درها میخورد اونها را به سمت داخل و بالا خم کرده بود، من میگفتم اگر خمیدگی به لولای پایینی در برسه و لولای پایین کنده بشه درها محکم میخورن به سقف. با نگرانی نگاه میکردیم که باد تموم شد و فقط یه کم خاک پاشیده شد تو خونه، گفتم حالا این چیزی نیست تمیز میکنم. بعد انگار باد با خودش عنکبوت آورده بود، پسر بزرگم اشاره کرد به جیب پشت شلوار پسر کوچیکم که گوشه اش پاره شده بود و یه عنکبوت کوچیک رفته بود داخلش، گفت مامان جوری که داداش نترسه عنکبوتو بکش، منم با ترس دستمال کاغذی انداختم روش و فشار دادم ولی از جیب پسرم اومد بیرون وکشته نشد، دوباره فشارش دادم و گفتم دیگه مرد که دیدم یه عنکبوت بزرگتر اومد، به پسرم گفتم مادرش هم اومد، برو به بابات بگو بیاد بکشدشون من نمیتونم، همسرم که اومد عنکبوت بزرگتر اندازه یه خرچنگ بود، پشتش هم مث خرچنگ بود به رنگ مشکی و قرمز، همسرم با ترس و احتیاط از زیر شکم عنکبوتو برداشت اندازه کف دستش بود و برد انداخت توی کوچه... من بهش گفتم چرا انداختی تو کوچه، اونجا بچه ها بازی میکنن یهو نیششون میزنه یا بچه های خودمون هم برن امکان داره نیش بزنه و باید میکشتیش... همسرم لبخند زد و گفت دیگه انداختمش ولی بازم احساس میکردم اطرافمون عنکبوت های کوچیک و بالدار هنوز هستن...

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۴۰:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما و خانواده تان سعی می کنید که از نظرات همدیگر حمایت کنید و تصمیمات لازم برای زندگی تان را با کمک هم اتخاذ کنید. مسائلی در راه هستند که باعث ایجاد کشمکش و یا نگرانیهایی در زندگی شما می شوند و شما سعی می کنید که در این مسائل دخالت نکنید. با این وجود، در شبکه ی اجتماعی شما در اطرافتان و یا از طریق دنیای مجازی، شما اخباری می شنوید که نمی دانید در مقابل آن باید چه کار کنید و دلتان شور می زند و حس می کنید که گیر افتاده اید. فکر پسر کوچکتان کمی درگیر این مسائل می شود و می ترسد و شما سعی می کنید که بگویید که مشکلی در راه نیست. اما مجددا، مسئله ای می شنوید که خودتان هم می ترسید و احساس می کنید که راه فراری نیست و فکر می کنید که بدشانسی آورده اید. همسر شما معتقد است که بهترین راه مقاومت در مقابل این اخبار این است که اصلا این خبرها را در زندگی و خانه تان مطرح نکنید و خونسرد باشید و بگذارید این شرایط استرس زا خودشان تمام شوند و بروند و به خاطر هر چیزی فکرتان را خراب نکنید. برای دفع شر صدقه بدهید تا قضا بلا از شما دور باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۳:۱۵:۳۷
Mehri

Mehri : سلام. خواب دیدم در اتاق بالای خونه قبلیمون بودم .کمی به هم ریخته بود .یه وسایلی رو داشتم جابه جا می کردم که دیدم از زیرش یه عنکبوت دراومد .بعد گوشیم در اون طبقه بالا تو پله ها بود که آقای x چندین بار فکر کنم چهار بار تماس گرفته بود و من چون رفته بودم پایین نشنیده بودم . و در جایی دیگه می‌دیدم یه خانمی که با هم در پروژه کار میکنیم با خواهرش و اقایx همگی بودیم و من داشتم یه فیلمی می‌دیدم که در اون یکی از هنرپیشه های زن ببخشید داشت... ( این خانمی که با هم در پروژه کار میکنیم متاهل هستن و خیلی با آقای x گرم میگیرن و صمیمی برخورد میکنن و من از این بابت ناراحتم)

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۲۴:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسائلی که از گذشته ذهنتان را درگیر کرده بوده، زیاد فکر می کنید و خودتان را ناراحت می کنید. سعی می کنید که اخلاقتان و روش فکری تان را عوض کنید ولی مسائلی مانند گذشته ذهنتان را ناراحت می کند و به هر چیزی گیر می دهید. شما تلاش می کنید که علیرغم اینکه آقای ایکس همه جوره، فکرتان را بخودش جلب می کند، به او فکر نکنید ولی از این ناراحت هستید که خانم همکارتان چطور برای رسیدن به اهدافش، تملق آقای ایکس را می گوید و هر چه این آقا می گوید او گوش می کند، وانمود می کند که مطیع مطلق اوست و تلاش می کند که آقای ایکس را از خودش راضی نگه دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۴:۳۷
ساناز

ساناز : سلام وقتتون بخیر.خواب دیدم طبقهٔ ،امروز صفر شد شارژ میکنم.

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۰۰:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما تلاش می کنید که نگرانیهایتان را دور بریزید می خواهید جنبه های اصلی زندگی تان را دوباره ارزیابی کنید و مسائلی که به نظرتان بد هستند را از وجودتان پاک کنید. شما احساس می کنید که دوست ندارید با بعضی از مردم قاطی شوید و یا مثل یک غریبه رفتار می کنید و سعی می کنید فاصله تان را از هر چیزی که برایتان جذاب نیست حفظ کنید و از آن دور بمانید. شاید زنی در زندگی شما روی شما خیلی تاثیر منفی دارد و تمام مدت کنترلتان می کند و به شما گیر می دهد و شما در مقابل او احساس کوچکی و ناتوانی می کنید یا فکر می کنید که بدشانسی بزرگی در راه است که تا کنون مخفی بوده. ولی در تعبیر، بدشانسی محتمل تر است. شما و خانواده تان سعی می کنید که در بعضی کارها دخالت نکنید تا شر به زندگی تان راه پیدا نکند. بخشی از خوابتان ممکن است واقعا صادقه باشد؛ مثل دعوت خاله تان از شما ( یا به اشتراک گذاشتن احساس خاله تان با شما) و نیز عدم تمایل شما به تعامل با آنان. خداوند دیگر اعتباری برای بعضی از مردم قائل نیست و زمان گذشتن از مسئله و موضوعی مهم فرا رسیده. برادر شما هم ممکن است به ثروت کلان برسد و هم ممکن است خودش را درگیر یک کلاف سردرگم و یا گرفتار یک موقعیت شلوغ و بی نظم بکند که نداند چطور باید با آن کنار بیاید و به این موقعیت پایان ببخشد. شما با برادرتان همفکری می کنید و یا نمی دانید چطور باید مسئله ی مهمی را درک کنید و به آرامش برسید. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۲۹:۲۸
zahra

zahra : امروز ۵ دقیقه مانده به اذان صبح لطفا نمایش داده نشه ممنون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۱۶:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دنبال خواسته هایتان بروید و زندگی تان را متحول کنید. افکار زیادی در سر دارید و اهداف بلندی برای خودتان در نظر گرفته اید که فکرتان را بخود اختصاص داده ولی علیرغم تمام سختی های کار، سعی می کنید که خواسته هایتان را محقق کنید. شما نوعی بی ثباتی و عدم کنترل را در زندگی تان احساس می کنید و نگران هستید که بدشانسی به شما رو بیاورد و کسی سد راه موفقیت شما بشود.( شاید زنی بخواهد جلوی پیشرفت شما را بگیرد مثل مادر یا مادر شوهرتان) ولی نباید نگران باشید. شما خردمندانه رفتار می کنید و در کارهایتان به خدای بزرگ توکل می کنید و همین امر باعث می شود که سختی های راه شما از بین برود و انشالله غرایز دنیایی و تمایلات و خواسته هایتان را بدست خواهید آورد. خواب شما شامل 2 حق خواب بود تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۳۸:۴۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.