تعبیر خواب غار
اگر کسی خواب دید وارد غاری ناشناخته شده و آنجا را تاریک دید، در شرایطی قرار خواهد گرفت که احساس می کند زندگی برایش مانند زندان شده است و یا احتمالا زندانی می شود. اگر در غار ساکن شد، از مردم گریزان است.
اگر نمی دانست که جایی که می رود غار است ولی بعدا دید ته آن بسته است و غار است، در زندگی راهی را می رود که به بن بست ختم می شود. اگر غار را روشن دید، دست به کاری می زند که سخت است ولی آغاز و پایان روشن و خوبی خواهد داشت. اگر درون غار رفت و بیرون آمد، از سختی رهایی پیدا می کند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند درغار رفت و در آنجا مقیم شد، دلیل که از دنیا برود. اگر ببیند در غار رفت و بیرون آمد، دلیل که به کاری سخت گرفتار شود. اگر ببیند در غار رفت و آن غار روشن شد، دلیل که او را در زندان کنند. اگر غار را تنگ و تاریک بدید، دلیل که محبوس و هلاک شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ارام : سلام مجدد. همسرم دیشب دیده با دو تن از همکلاسی های دبیرستانش در یک غارِ روشن مشغول موتور سواری هستند. اون دوتا میروندن و همسر من یه بار وسط نشسته بوده یه بار نفر سوم. دور غار هی میچرخیدن. با دوستان قدیمیش در ارتباط نیست، نه میبینتشون نه بهشون فکر میکنه. این دفعه دومه که خواب مدرسه و همکلاسی های اون زمان رو میبینه. روز خوش بانو
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما شرایط خودش را با دید باز انتخاب کرده و احساس امنیت می کند. او می خواهد که آزادانه و خیلی سریع به اهدافش برسد و حس همکاری و حمایتگرایانه در او قویست. اگر غار بن بست بوده، با وجودی که اطلاعات او کافی نیستند یا مطابق با سنت ها به پیش می رود ولی امید او برای رسیدن به موفقیت بالاست و اگر غار باز بوده باشد، او شخصیتی روشنفکر و امیدوار دارد. دیدن همکلاسی های گذشته به این تعبیر است که او درسهایی از گذشته یاد گرفته که حالا در زندگی بیداریش کارآیی دارد. تشکر از همراهیتون.
Azad : با سلام خواب ديدم خانمم با بچه هامون و اقوامشون رفتن يجايي مثل غار براي تفريح شب همونجا ميخواستن بخوابن روي يه تخت كه من رفتم رسيدم اونجا بهشون گفتم شما اينجا نخوابيد ميترسيد اونارو فرستادم رفتن يجاي ديگه من خوابيدم سرجاشون، بعد انگار خودمم رفتم دنبالشون كه از غار بيام بيرون ولي گم شدم پيش خودم ميگفتم من چطور از اين غار بيام بيرون از چند جهت رفتم ديدم برف هست و بن بسته تا اينكه از يه مسيري نگاه گردم ديدم يه رستورانه و يكي از اقوام دورمون منو ديد رفتم سمتش ديدم الكي ترسيده بودم راه خروج خيلي نزديك بوده
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید از خانواده تان در مقابل سختی ها و گرفتاریها و رکود اقتصادی و بی توجهی دیگران حمایت کنید و اجازه نمی دهید که فکر ایشان ناراحت باشد و احساس ناامنی کنند. خودتان اما نمی دانید که چطور باید مشکلات اقتصادی یا اجتماعی تان را حل کنید که هم خودتان آرامش پیدا کنید و هم اینکه خانواده تان به سختی گرفتار نشوند. شما نیاز به حمایت و راهنمایی دارید. فامیل دور شما هم می تواند اشاره به کسی بکند که واقعا فامیل دورتان است و هم اشاره به مشورت با کسی که شما را درک می کند و شرایط شما برای او ملموس است. شما خیلی راحت متوجه راه حلی خواهید شد که همه ی نگرانی هایتان از بین می رود و می فهمید که چقدر الکی فکرتان را ناراحت کرده بودید. تشکر از همراهیتون.
Emirhossien : سلام.با عرض ادب و خسته نباشید خدمت شما...خواب دیدم که؛ همراه با پدر و شوهر خالم و دوتا پسرخاله هام توی یه منطقه ای هستیم که شبیه پستی و بلندی های زیر دریاست...بعد یه موردی پیش اومد که شوهر خالم با ماشینش رفت و منو بابامو دوتا پسرخاله هام باید میرفتیم توی یه غار واقع در یه کوه ...همین جور به راهمون ادامه دادیم تا رسیدیم به یه قسمتی که بر اثر "مد" دریا ، از آب دریا پر میشد و ما باید واسه رسیدن به اون غار از این راه عبور میکردیم...این قسمت به شکلی بود که هر چی میرفتی جلوتر عمقش بیشتر میشد و بعد اینکه همگی رد شدن ، من آخرین نفر رفتم توی همون آب که ازش رد کنم و آب تا سینم رسیده بود و بعد که به انتها رسیدم بابام(که اونطرف آب بود) دستمو گرفت و اومدم بالا روی سنگ های خشک (البته فقط یه کوچولو کمکم کرد در حد یه تیکه گاه / بیشتر خودم تلاش کردم که اومدم بیرون)....بعد اینکه همگی رد شدیم...اون غار رو دیدیم و به طرف اون راه افتادیم...
من قبل از اینکه راه بیوفتیم در همون اول خوابم دیدم که توی آسمانی که روز بود هم خورشید بود و هم ماه(البته ماه به شکلی بود که مثلا هوا خیلی صافه و ماه دیده میشه/ ولی به هر حال هم خورشید بود و هم ماه)
آب دریا هم تقریبا صاف و زلال بود...
ممنون میشم راهنمایی کنید...
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تشکر. شما فکرتان راحت است و پدر و مادرتان هردو برای آرامش شما تلاش می کنند ولی شما بیشتر از پدرتان تاثیر می گیرید و از او تبعیت می کنید. پدر و شوهر خاله ی شما می خواهند در جهتی جدید در زندگی به پیش بروند و شما و پسرخاله هایتان هم از ایشان پیروی می کنید. شوهر خاله تان توانایی کنترل زندگی اش را به خوبی در دست دارد و به سختی های راهی که شما در پیش دارید زیاد فکر نمی کند. اما شما و پدرتان قادر خواهید بود با مسائل احساسی و عمیقی که در رابطه با هدفتان وجود دارد، به خوبی کنار بیایید و به امنیت کامل برسید. تشکر از همراهیتون.
Afra : سلام .ممنون از سایت خوبتون.من خواب دیدم ک از خواب توی اتاقی ک نصفش شبیه به اتاق منه از روی تختم‌از خواب بیدار شدم و دقیقا روبروم غار حراست ک یک جسد با کفن لااله الله و شمشیر حضرت علی اونجاست از درون تونل تنگ و تاریک غار یک شبه سیاه رنگ اومد به سمتم و منو به اغوش گرفت انگار اون بمن گفت این جسد حضرت محمده و وسایل حضرت عای اونجاست اول فک میکردم جنه شروع کردم به ایه الکرسی خوندن اما نرفت گفتم این جن نیست ولی به شدت ترسیده بودم با صدای بلند گفتم گمشو اون شبه سیاه برگشت به غار و من از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خواب شما این است که شیطان می خواهد به شما بگوید که حضرت محمد ص و حضرت علی ع هم از شرایطی که برای مردم پیش آمده احساس استیصال می کنند و خودشان را تحت فشار می بینند و فکرشان ناراحت است ولی کاری نمی توانند برای کسی انجام دهند. این شبه شیطان بوده که بخواهد خودش را قوی نشان دهد و با آیت الکرسی خواندن هم نرفته یعنی نمی توان با توکل محض به خداوند با بدیها جنگید. تنها چیزی که باعث شده او برود این است که شما با صدای بلند به او گفته اید گمشو! یعنی راه چاره ی بیرون کردن بدیها و سختی ها از زندگی تان این است که اراده تان را قوی کنید و عزمتان را جزم کنید و نترسید! اول به خدای بزرگ توکل کنید و بعد قدمی بردارید اراده کنید و شیطان را از زندگی تان بیرون کنید تا مشکلاتتان حل شود. مردم نشسته اند دست به دعا برداشته اند که خدایا زندگی مان را خوب کن. اما تا اراده ای در کار نباشد تا اقدامی نکنید، و با قدرت برای رفع مشکلاتتان بیدار نشوید، هیچ اتفاقی نمی افتد و بهبودی در زندگی تان صورت نمی گیرد. در قرآن کریم آمده است خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمی کند مگر اینکه خودشان سرنوشتشان را عوض کنند. سوره رعد آیه 11. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی. این خواب یکی از بستگان مجرد و مذکر من هست که فعلا بیکاره متاسفانه. داخل غاری بزرگ که قسمتی ازش به بیرون باز بود یا صرفا فقط قسمتی زیر کوه بودم. بخش هایی از آنجا میوه عجیبی میرویید که اصلا تا حالا همانندش ندیدم بخشی رسیده بود و بخشی هنوز نرسیده. حالت قارچ روی زمین انبوه و چسبیده به هم میروید. رنگ سبز کمرنگ داشت. حالت برگ مانند که برگها مثل گل دور هم بودند. برگها گوشتی و قابل خوردن بودند که من خوردم و طعم خوشی مثل گلابی داشت. یک خانم هم مسوول آنجا بود یا همکار من بود یا من رییس بودم. یا کلا من از غار به عنوان مهمان دیدن میکردم. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما در انجام یک کار خاصی بی تجربه هستید و یا تجربه ی کافی در انجام آن کار را ندارید. شما به دنبال خوشی های ناسالم و تصمیمات ناعاقلانه ای در زندگی بیداریتان می روید و یک سری مسائلی در زندگی بیداریتان به شما پیشنهاد می شود که به همان نسبت که ناگهانی مطرح می شود، به همان سرعت هم ناگهانی ناپدید خواهند شد و از بین می روند. شما نباید خودتان را مستاصل فرض کنید. باید قدر چیزهایی که دارید را بدانید. شما به دنبال فرصت های جدید در زندگی تان هستید و علیرغم به وجود آمدن سختیها در زندگی تان، سریع رشد می کنید و از سختی بیرون خواهید آمد. توانایی رهبری در شما بالاست و قدرت و نیروی زیادی در وجود شما هست. اما دقت داشته باشید که موقعیت یا رابطه ای در زندگی تان هست که به صورت بالقوه برای شما مضر است و شما در مورد یک تلاش یا رابطه یا یک موقعیت جدید، در زندکی تان شک دارید. تشکر از همراهیتون.
Maryam : با عرض سلام
خواب دیدم سید بزرگواری که در شهرمان معروف است برای من یه سفره انداخته بود که سفره فال من بود از طرف امام خمینی اورده بود پرسیدم فال چیه گفتند فال غار بعد خودم گفتم خوبه یعنی پناه و پناهگاه بعد به من گفتن این سفره برای تو لازم بود واز این به بعد همه چیز برای تو روشن ودرخشانه کنار سفره ایینه کوچک شمع روشن کمی روغن محلی وچیزهای دیگری که یادم نیست بود بعد شوهرم سفره را جمع کرد چیزهایی میگفت مفهوم نبود
بسیار بسیار از شما ممنونم بابت تعابیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما نباید در مورد آینده ترس و نگرانی داشته باشید و به خاطر شرایط و سوابقی که دارید، در امنیت و رفاه زندگی خواهید کرد. آینده ی روشنی دارید، ناامید نخواهید شد، همسرتان برایتان می ماند، روزی تان زیاد است و تا زمانی که شوهرتان بخواهد که زندگی تان محفوظ باقی بماند، با هم خوب زندگی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
Sadaf : با سلام و خسته نباشید. خواب دیدم نزدیک ۶:۳۰صبح، من و مادرم در یک غار لوکس که دوبلکس بود و تلوزیون ال سی دی داشت، با روشنایی بسیار کم که نور مهتاب بود انگار زندگی میکردیم، بعد یهو مادرم با حالت غمگین و ناامیدی گفت من دیگه آخرهای عمرمه و من با حالت گریه شدید به مادرم گفتم من دوست دارم پدر و مادرم تو عروسیم باشن و یا عروسیمو ببینن و یهو از خواب پریدم و خیلی پریشون بودم.
مجرد هستم. کلا گاهی هم فکرم درگیر این موضوعات میشه . ممنونم از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و مادرتان از لحاظ مالی شاید مشکلی نداشته باشید ولی از لحاظ احساسی فکرتان ناراحت است و کسی از شما حمایت نمی کند و به شما ابراز عشق نمی کند. شما امید زیادی ندارید که شرایط زندگی تان بهبود پیدا کند و مادرتان احساس می کند که دیگر نمی تواند به این شرایط ادامه دهد و باید زندگی اش را متحول کند وگرنه افسردگی می گیرد و روحیه اش را می بازد. شما نیاز به حمایت مادرتان دارید. اگر زندگی شما سخت است باید حامی و پشتیبان هم باشید و برای رسیدن به خواسته هایتان مبارزه کنید و نه اینکه خودتان را زندانی و محبوس کنید و غصه بخورید. تشکر از همراهیتون.
samei : سلام من خواب دیدم که جایی نشسته بودم یه رودی جلوم بود بعد انکار یه دعایی بود تو اب یا خودم انداختم یادم نیست که با یه چوب میزدم تو اب و میگفتم اگر بره تو اون سوراخ که اب هم میرفت من حاجتم رو میگیرم همینجوری این کار رو انجام میدادم که دیدم داخل یه غار هستم و داره تاریک میشه بعد زیاد نترسیدم و همینجوری این کار و ادامه دادم یه دفعه رفت داخل اون سوراخ و من بلند شدم و گفتم دیگه باید برم بیرون یه کم ترسیده بودم البته و اومدم بیرون و یه جایی دیگه که کیف داشتم و توش کتاب بود به خودم گفتم چند تا از کتابام نیست وکتابم رو جا گذاشتم اون تو ولی چون اونجا تاریک بود و نمیخواستم برگردم به خودم گفتم ولش کن زیاد اون کتاب ها مهم نبود حالا اگه شد میرم میارم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید برای رسیدن به حاجاتتان به دعاهایی غیر عقلانی و غیر مستند و یا به نسخه پیچی های بی سر و ته دعانویسان متوسل شوید. که اصلا نسخه ی ایشان هیچ ربطی به خواسته ی انسان ندارد. مثل همین دعا اگر رفت تو سوراخ حاجت می گیری! کسی سعی می کند که شما را بفریبد و شما فکر کنید که با انجام کارهای عجیب غریب شما حاجت روا می شوید. جهل و گمراهی به زندگی تان راه پیدا می کند و شما عقلانیت و خرد و تجارب خوبی را که قبلا آموخته اید را نادیده می گیرید. شما سعی می کنید که دوباره ذهنتان را باز کنید و از خرد و عقلانیت تان در کارها استفاده کنید ولی جا گذاشتن کتابها در آن جای تاریک، گویای اشتباه بزرگی است که مرتکب می شوید و جهالت را جایگزین خرد و عقلانیت می کنید. مبادا برای کارهایتان به این دعانویسان رجوع کنید! اینها به اسم اسلام مردم را می فریبند و متوسل به جنیان می شوند و نه به ائمه ی اطهار. تشکر از همراهیتون.
Shad : نمایش داده نشود
فریبا هراتی
: سلام. ذهن شما به صورت ناخودآگاه می خواهد بعضی احساسات و شرایط زندگی تان را تحلیل کند و شما را متوجه ی واقعیتی بکند که از آن بی خبرید. شما اگاهانه سعی می کنید از تمام چیزهایی که جلوی رشد و پیشرفت شما را در زندگی تان می گیرد، اجتناب کنید و محتاط باشید. اما کسی به شما ابراز علاقه می کند که اصلا شما را دوست ندارد و می خواهد که فقط با شما خوش بگذراند و برود. شما سعی می کنید که به خودتان نهیب بزنید که اهل این نیستید که به کسی اجازه دهید که از شما سو استفاده کند. کسی برای شما نقش بازی می کند که از نظر شخصیتی یا شاید ظاهری، شباهت هایی با هنرپیشه ی درون خوابتان دارد! او می خواهد به شما ابراز عشق کند و شما را مجذوب خودش کند و بعد شما را بگذارد برود! مراقب باشید که گولتان نزنند. تشکر از همراهیتون.
Shad : من چند ساله خواب خواب نمایش داده نشه لطفا
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز شما در هر کامنت فقط مجاز به ثبت یک خواب از همه ی خوابهایی که دیده اید هستید و نه بیشتر. از یک حرف تا 750 کاراکتر می توانید به عنوان یک خواب استفاده کنید و هزینه ی یک خواب از شما کسر می شود. توضیحات ناکافی و خلاصه نویسی های زیاده از حد، که تصور می کنید احتیاجی به توضیحات جانبی ندارد، در تعابیر خوابهای شما می توانند اشتباه به وجود بیاورند. دختری که در خوابتان دیده اید و رابطه ی او با شما در تعبیر مهم است." بچه اسم بهم گفت" برای تعبیر مستند نیست!! توضیح کافی باید بنویسید. "آدم معروف" برای تعبیر مستند نیست! باید بفرمایید که چه کسی را دیده اید. اسمش را بگویید نسبتش را با خودتان بگویید. اینها همه در تعبیر مهم هستند. می توانید بخواهید که خوابتان نمایش داده نشود و فقط من بتوانم آن را ببینم. در این خواب شما 4 خواب را خلاصه کرده اید و نوشته اید. "ازدواج کردم "مستند نیست. باید بگویید چه دیده اید. جشن؟ او را؟ لباستان؟ مهمان؟ چه دیده اید. قوانین سایت هم به شما اجازه نمی دهد که در یک صفحه همه ی خوابهایتان را یکجا و تحت عنوان خوابهای مربوط به هم ثبت کنید بلکه فقط شما در اینجا می توانید خواب غار را منوط به توضیحات کافی ثبت کنید. هزینه ی خواب شما به شما عودت داده می شود. در صورت تمایل منبعد با رعایت قوانین سایت می توانید خوابتان را یکی یکی و با توضیحات کامل ارسال کنید. تشکر