تعبیر خواب فانوس
اگر در خواب ببینید که فانوس دارید، نشانه این است که در دلتان امید دارید که بتوانید مشکلات و تاریکیها را کنار بزنید. اگر فانوس را درون تاریکی افروختید و همه جا روشن شد، پیروزی شما عظیم است ولی اگر تنها اطراف فانوس نور کمی به وجود آمد، پیروزی شما محدود و کوچک خواهد بود.
اگر ببینید که هنگام روز و در روشنایی فانوس می خرید، نشانه دقیق بودن و آینده نگری است و اگر در ظلمت کسی فانوس به شما بدهد، خدمتی انجام می دهد که موجب رفع نگرانی های شما می شود. اگر دیدید فانوس های متعدد دارید، امید هایی برای شما پیدا می شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
سایه : سلام مشکلی تو اداره برام پیش آمده که چند شبه حالم بده دیشب خیلی گریه کردم به خدا گفتم از بنده هات می ترسم نیت کردم به اینکه چیزی بهم نشون بده که انگیزه پیدا کنم می دونید خانم من خیلی کوچیک بودم پدر و مادرم را از دست دادم خواب دیدم خونه پدریم هستم البته در واقعیت سالیان ساله که خرابش کردن دیدم خونمون در واقعیت دو تا اتاق بالا داشت و دو تا اتاق پایین که اتاق های بالای درشون از جلو باز می شد و طبقه بالا دور تا دور خونه تالار بود خواب دیدم رو تالار هستم بغل اتاق ها یک اتاق هست واردش شدم دیدم کلی وسایل توشه فانوسش را برداشتم استکان های شیشه ای کوچیک قدیمی برداشتم دو تا نمکدان گل قرمز برداشتم دو تا جا سسی براشتم سه تا بشقاب برداشتم یکی از بشقاب ها چسب زده شده بود ست ظروفی را برداشتم که رنگ سبز بود همه ظروف ها واسع مادر خدا بیامرزم بود خواهرم آمد ترسیدم نذاره بردارم گفتم اجازه بده اینها را ببرم داشتم تو ساکم جاسازی می کردم دو تا یخچال بزرگ و کوچیک هم تو اتاق بود که توش پر از شیرکاکائو و بستنی بود
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. انشالله خداوند مشکلاتتان را حل می کند. احساس و خردی از درون شما تشعشع پیدا می کند که راهنمای شما در سفر زندگی تان است. دعای خیر پدر و مادرتان پشت سر شماست و درک شما بالاست. به مقام بالایی هم خواهید رسید. دوستی های قوی و ارزشمند و اصیل خواهید یافت، دوستان معتمد و حقیقی و فداکاری به زندگی تان می آیند که مزه ی زندگی تان را زیاد می کنند و به شما مهربانی خواهند کرد. دوستان با ظرفیتی که وظائفشان را به خوبی انجام می دهند و آنهایی که به زندگی شما مزه و نشاط می بخشند به زندگی تان راه می یابند. همه آدمهای صالح و مهربان و صلح طلب. دعای خیر پدر و مادرتان پشت سر شماست و شما باید سعی کنید که خونسرد باشید و تحملتان را بالاتر ببرید. شما هم باید سعی کنید که متقابلا با مردم مهربان باشید. گشایش کار و ثروت بیشتری خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.
Bahar : با سلام
من خواسته ای از خداوند داشتم و برای امام حسین ع قرآن خواندن به دلیل اینکه در یک موضوعی حیران مانده ام که آیا جواب من مثبت است.
صبح خوابی دیدم که داخل کوچه یک فانوس بزرگ که با پارچه سبز آن را پوشانده بودند به طوری که چندین نفر باید زیر این فانوس باید می رفت تا بتوانند تکان بدهند. آقای مسنی آمد جلوی درب خانه و کاری با پدرم داشت من آمدم بیرون از خانه و فانوس را دیدم تقریبا صبح بود دیدم همه مردم دویدند برای کمک من هم به پدرم گفتم بیاید بریم کمک تندتند راه رفتم که برسم جمعیتی بود که رفته بودند زیر فانوس تقریبا رسیدم به جمعیت یک پارچه ای اون کنار آتش گرفته بود سریع مردم خاموش کردند وقتی به فانوس رسیدم دیدم داخل یک محیطی هستم یک مجلسی بود میز های سفید، مردم آراسته دور میز نشسته بودند فضای باز وروشنی بود خلاصه با صفا بود، نسیم جالبی می وزید گفتند کسایی که کمک کردند بیایند غذا بخورند من گفتم کار دارم باید برم نذری ام رادرست کنم که دیدم داخل خانه هستم دارم آش می کشم و ظرف های یک بار مصرف هم آوردم برای تقسیم یکباره همان آقایی که صبح اومد جلوی درب خانه دیدم شب هم آمد و یک دسته کلید به من داد البته چندین دسته کلید بود گفت می دونی اینا مال کجاست؟ دوباره اون فانوس را روشن توی کوچه دیدم... گفتم دوتاش مال خونه است دوتاش مال ماشینه جاکلیدی اش از سنگ بود مرمر جالب بود ندیده بودم.
آیا این خواب ربطی به سوال من دارد آیا این کار به صلاح من هست؟؟؟؟
با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. بله شما به حاجتتان خواهید رسید و گشایش کار می یابید. امید و روشنایی بزرگی به زندگی تان می آید و به دعای خیر حضرت امام حسین ع این کار به صلاح شماست. باید نذر کنید خیرات دهید و آش بپزید. تشکر از همراهیتون.
الهام : سلام. من حدود ساعت ٣ شب خواب ديدم كه تو روستاي مادرم تو يك كلبه هستم و شب هست و همه جا تاريك.حتي كلبه هم تاريك بود و جلوي پنجره اش چند تا زن ايستاده بودن و داشتن به گودال بزرگ جلو كلبه نگاه ميكردند. جلو رفتم و ديدم دارن سوره فلق ميخوانن. من هم با أونها شروع به خوندن كردم و چند بار خونديم. توي گودال يك فانوس دريايي روي يك جرثقيل بود و با حركت جرثقيل به طور چرخشي اونجا رو روشن ميكرد. من از كلبه به سمت گودال رفتم كه از نزديك ببينم و خودم رو تو كوچه هاي روستا ديدم چون خيلي تاريك بود خواستم برگردم كلبه كه بايد از يه ديوار بالا ميرفتم تا بتونم به اون زميني كه كلبه توش بود برم. ديوار از آجر و گل بود و برام سخت بود. يكدفعه مادربزرگ مادريم كه فوت شدند رو ديدم كه گفت من كمكت ميكنم و اومد يك آجر رو با يكم گل سياه رو ديوار گذاشت كه من برم بالا. اونجا تو خواب يادم اومد ايشون مرده. ترسيدم و احساس كردم كه اون هم متوجه شد و يكدفعه از خواب بيدار شدم. ممنون ميشم تعبير كنيم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به راحتی و صلح و آرامش برسید و از مشکلاتتان فرار کنید ولی موانع و مشکلات بسیاری در راه رسیدن شما به اهدافتان وجود دارد. شما باید برای رهایی از مشکلاتتان در اوج سختی ها سوره ی فلق را بخوانید. احساس و خردی که از درون شما به وقت ناراحتی ها تشعشع می یابد، می تواند راهنمای شما در سفر زندگی تان باشد و شما می توانید با خواندن سوره ی فلق، در زندگی خانوادگی و اهدافتان تعادل و آرامش به وجود بیاورید و باید برای همه ی مشکلاتتان در هر جهتی که هست، سوره ی فلق را بخوانید. شما سعی می کنید که با مشکلاتتان مواجه شوید هر چند که قدرت مبارزه با سختی ها را در خودتان نمی بینید ولی دعای خیر مادر بزرگ مادریتان پشت سر شماست و هر بار که شما برای او دعا کنید و هر بار که سوره ی فلق بخوانید مثل این است که یک بار از مشکلاتتان کم خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
شیدا1 : سلام خانم هراتی،دیشب خواب دیدم،که توی اتاقی خوابیده بودم و‌پتو روم بود،کسی که بهش علاقمندم ولی کدورتی بینمون پیش اومده هم تو اون اتاق خوابیده بود و پتو روش بود،من بلند شدم و رفتم،نگران بودم کسی نبینه ما تو اتاقیم و فکر اشتباه کنه،از پشت پنجره دیدم ک تشکی انداخته زیر پاش،ولی به خواهرم گفتم،چه خبر بیدار شد یا نه،گفت چرا ،چند دقیقه بعد تو بیدار شد و رفت،بیرون،گفتم کسی که بهش حرف نزد،گفت نه،بعد من بدون اینکه به کسی بگم،رفتم توی یه محیط دانشگاه یا مدرسه،و داشتم درباره ادامه تحصیل تو مقطع دکتری سوال میکردم،در صورتی که تو بیداری واقعا دلم نمیخواد دکتری بخونم،دیدم عمم اومد گفت مامانت داره گریه میکنه میگه تو رفتی،گفتم بابا من اینجام،جایی نرفتم اومدم چند تا سوال کنم،برو بهشون بگو خیالشون راحت شه،بعد دیدم مادرم و برادرم فانوس بدست تو روز دارن میان،سمت من درصورتی که مامانم خوشحاله و لبخند ب لبشه،با تشکر،از همراهی همیشگیتون
فریبا هراتی
: سلام. شما و کسی که دوستش دارید نسبت به رابطه تان در حال تفکر و بررسی هستید و شما نمی خواهید که خودتان را به بی خیالی بزنید و اشتباه عمل کنید بلکه می خواهید با تمرکز کامل نسبت به آینده و رابطه تان با او فکر کنید. او دیرتر از شما خودش را "پیدا" می کند و به خودش می آید. هر دوی شما می خواهید از این موضع
موقعیت امروزیتان خارج شوید. شما می خواهید درکتان کاملا بالا باشد و اشتباه نکنید. مادر شما احساس می کند که شما می خواهید تصمیمی بگیرید که با خواسته های او مغایرت دارد ولی شما نمی خواهید که زندگی تان
دچار هرج و مرج شود و می توانید روی افکارتان کاملا مسلط باشید. مادر و برادر شما از نیت شما و برنامه هایتان برای آینده با خبر می شوند دلشان روشن می شود و آگاه می شوند که تصمیم شما با خواسته های آنان در سازگاری کامل است. تشکر از همراهیتون.