تعبیر خواب فروختن
معنی فروختن در خواب این است که چیزی را از دست می دهیم. اگر هر چه را که دوست داریم و نزد ما ارزنده است بفروشیم، تعبیر آن بد است و آن چه را که دوست نداریم و فاقد ارزش می باشد بفروشیم، نیکو است. اگر در مقابل فروختن، پول بگیریم، خوب نیست چون پول در خواب، دردسر و ناراحتی است.
اگر کسی در خواب در حال فروختن اجناس پوشاکی بود، نسبت به پوشش خود بی توجه و لاابالی است و اگر در حال فروش اجناس خوراکی بود، نسبت به سلامت خود بی توجه است و احتمال خسیس و حریص نیز هست.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که مصحف بفروخت، دلیل که مسلمانی پیش او خوار و کوچک است و بدان که هر چه در راه دین عزیز بود، فروختن آن درخواب بد است. اگر ببیند چیزی بفروخت مثل غلامِ خود، دلیل است بدنام شود. اگر ببیند که زن خویش را بفروخت، دلیل که حرمت و بزرگی او زایل گردد و زشت نام شود.
ابراهیم کرمانی می گوید: هرچند که در دین عزیز بود، فروختن آن به خواب در کار بد است و خریدن آن نیکو بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که چیزی بفروخت، دلیل است که آن چیز خوار و بی مقدار شود.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
افسون : با سلام و عرض احترام خدمت شما . خواب ديدم ي آقاي آشنايي يكي از غرفه هاي كاريشو كه حس مي كردم ، بهترين غرفه اش بود رو فروخته بود . ( شايدم مي خواست بفروشه .) . در خواب من تعجب كرده بودم و انگار با خودم مي گفتم ي موقع هايي خدا آدم و پايين مياره و يكي ديگه كه پايين هست رو بالا ميبره . ي همچين چيزايي با خودم فكر مي كردم . ممنون ميشم خوابم رو تعبير كنيد.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. احتمالا شرایط کاری او رو به وخامت خواهد گذاشت و متضرر می شود. تشکر از همراهیتون.
افسون : با سلام و تشكر از شما خانم هراتي عزيز . خواب ديدم از پياده رو خيابان ناآشنايي مي گذشتم كه فروشگاه لباس زنانه اي را ديدم كه ي آقايي كه مي شناسم اش آنجا لباس فروشي زده بود .آن فروشگاه حدود دو تا پله كوچك مي خورد به سمت بالا و بعد فروشگاه بود .( در واقعيت شغل ديگري دارند.). آن طرف خيابان هم خانمي با مانتو سفيد و شال مشكي ديدم كه حس مي كردم خانمش هست ( خانمي كه واقعا دارد.).آن خيابان را تا انتها رفتم يك فلكه بود و دور تا دور فلكه فروشگاه تخت خواب فروشي بود و آنها تخت خوابهاي دو نفره ( حس مي كنم بيشتر تختهاي دو نفره بود .)را به عنوان نمونه بيرون مغازه هايشان گذاشته بودند . تخت خوابهايي بزرگ و ساده به همراه روتختي بود.يكي از آنها كه دقيقا يادم هست رو تختي سفيد و قرمز و زيبايي بود.در خواب حس مي كردم خانم ،آن آقا تصميم دارد بياد از اين تخت خوابهابخرد.
فریبا هراتی
: سلام. شما پیشرفت ثابت و پیوسته ای در مسیر زندگیتان دارید و چیزهای جدیدی را تجربه می کنید. کسی که او را می شناسید، لجباز است و برایش سخت است که با دیگران سازش و مصالحه کند و شما هم دنبال این هستید که تصویر جدیدی از خودتان در زندگی ارائه دهید و روش متفاوتی را پیش بگیرید. خانم او احساس خوشبختی می کند راز نگه دار است و در زندگی سفید بخت و شاد است. تشکر از همراهیتون.
222ali : سلام روزتون به خیر و خوشی
دیشب خواب دیدم با شرکت ترکیه ای که کار پوشاک انجام‌میدیم و نمایندگی داریم ، من به همراه همسرم رفتیم ترکیه و اونجا بر خلاف توافق دارن به شخص دیگه ای هم نمایندگی میدن که با اعتراض من مواجه میشن و‌تو این جلسه همسر یکی از ترکیه ای ها با من روبوسی میکنه که همسر من متعجب میشه چرا با تو روبوسی میکنن. ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. روز شمام خوش. شرکای ترک شما دوگانگی شخصیت دارند و ایده های جدیدی برای کار خواهند داشت. زمان آن رسیده که شما راجع به مسائل حقوقی خود صحبت کنید و یا از مسئله مهمی چشم پوشی کنید. تعجب همسر شما نشانه تحولی جدید است و اینکه به شما راه جدیدی پیشنهاد می شود که به ثروت بیشتری خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام.خدا قوت.خواب دیدم وارد خونه شدم دیدم خانمم تمام کابینت های آشپزخونه را فروخته.به شکلی که جای چسب و پیچی که کابینت ها رو دیوار نگه می داره مونده. چند تا از چوب ها رو کف افتاده و اجاق گاز هم روی کف بود.البته دقیقا همین اجاق فعلی نبود.ضمن اینکه یخچال و لباس شویی که جایشان تو آشپز خونه است را ندیدم.به ایشان می گم،درسته که ما به پول نیاز داریم ولی قرار نبود که شما کابینت ها را بفروشی!خیلی ناراحت می شم.بعد خانمم گفت،آخه اون شخص برای کارگاه اش می خواست و ۲۰میلیون خرید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانم شما همه تجارب و رازهای شما را برای کسی فاش می کند زیرا آن کس نیاز به کسب تجربه دارد. او به حمایت شما نیاز دارد. او احساس می کند که کنار گذاشته شده و ایزوله شده است. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام مجدد.دو نکته.اول اینکه نوشته اید او به حمایت شما نیاز دارد و او احساس می کند که کنار گذاشته شده اشاره به خانمم داره یا منظور شخص سوم است؟نکته دوم اینکه در عالم واقع ما بویژه خانمم در این دو ماه اخیر به خاطر مهاجرت مشغول فروش وسایل منزل هستیم.
فریبا هراتی
: سلام. منظورم شخص سوم بود. با توجه به اینکه وسائل را می فروشید، راهنمایی کردن کسی در زندگی هم به صورت فروش کابینت در خوابتان تداعی شده است. تشکر از همراهیتون.
mahtab : باسلام روزتون بخیر،من یکی دو ماهه پیش خواب دیدم برادرم همراه پدرم وارد منزل شدن و برادرم گفت خونه رو فروختیم ۳ میلیارد. در واقعیت برادرم پارسال یه واحدی رو خریده بود البته سند بنام شده اما ۳۰ میلیونش و نداده چون انباری که در قلنامه بوده به نام نشده و یه انباری با متراژ کمتر بنام شده، و قرار بود در زمان بنام زدن سند انباری درج شده در قلنامه مابقی پول پرداخت بشه که هنوز هم بنام نشده ،الان مالک قبلی رفته شکایت کرده خواستم بدونم خوابم به این موضوع ربط داره؟
میشه زحمت بکشید تعبیر کنید، واقعا ممنونم از زحماتتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. برادر شما ارزشهای اولیه و ایده ها و اعتقاداتی را که به آنها ایمان داشته را نسبت به موضوعی از دست خواهد داد و نتیجه کارش مشخص می شود. او تجربه ای بدست می آورد که همه عمر از آن استفاده خواهد کرد. از این بابت احتمالا ناراحت هم می شود. اگر این به شرایطی که توصیف کردید ربط داشته باشد، احتمالا رای به ضرر برادرتان خواهند داد. البته مشخص نیست از خوابتان که این موضوع با چیزی که توصیف کرده اید، مربوط باشد. تشکر از همراهیتون.
kimia : سلام من دیشب خواب دیدم بابام میگه اون خانوم که قصابه تو کار خرید و فروشه. بعد سوار ماشینش کردیم بابا گفت لب تابتو بفروش منم فکر نکرده قبول کردم بعدم دستبندمو فروختم که ۳۴ میلیون خریده بودم و ۱۰ میلیون فروختم. فرداش با گریه به بابا گفتم چرا لب تابمو فروختی من لازمش داشتم ولی از دستبندم ناراحتم نبودم. بعدم رفتم خونه ی اون خانومه تا بلکه بتونم پسش بگیرم اما خانومه نبود و لب تاب منم نبود انگار فروخته بود. تعبیرش چی میشه؟ اگه بد باشه باید چیکار کنم شر به سراغم نیاد؟
فریبا هراتی
: سلام. پدر شما می خواهد که حالا که شما عصبانی هستید که با شما بد رفتاری شده، به نفعتان است که ارتباطتان را با دیگران کم کنید و کمتر به فکر دوستی های جدید باشید. شما به کسی یا کاری متعهد شده بودید که حالا از قید و بند این تعهد راحت می شوید. سی و چهار به پشتکار و خرد شما اشاره دارد. شما از اشتباهات و تجارب گذشته تان درس گرفته اید و حالا به دستاورد بزرگی می رسید. اگر شما با عصبانیت تصمیم بگیرید و رفتار ملایمی از خودتان نشان ندهید، ارتباطات شما با دوستانتان کم می شود و شما ممکن است حس کنید که ایزوله شده اید. باید سعی کنید خونسرد باشید. برای دفع شر هم صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
Sanaz : سلام ، روز شما بخير !
خانوم هراتى عزيز قبل اينكه خوابم رو بنويسم،
لازم دونستم قلبا از شما بابت تعبيرخواب ها تشكر كنم،
واقعا درك و بينش شما و اين چنين تعبير واضحى از خواب ها جاى تقدير و تشكر داره، و بهترين ها رو از خداوند منان براى شما و عزيزان تون آرزومندم !
ديشب خواب ميديم منزل پدرم رو كه (در واقعيت) به نام مادرم زده بود ،و بعد طلاق شون سال هاست فروخته شده و رو
در خواب من ميخواستم بفروشم،
و در اين اثنا يك پسر نورانى اما متاهل قصد آشنايي با بنده رو داشتند،
ناگفته نمونه كه پدرم بعد سال ها ،
هنوز از همه ما و فروش اون خونه و جدايي از مادرم ناراحته
و من هم در عالم واقعى ( نه خواب) شايد موافق جدايى پدر و مادرم بودم هميشه، ولى اينكه خونه پدرم بخواد فروخته شه براى من تفاوت چندانى نداشته هرگز،
پيشاپش تشكر فراوان از شما بابت تعبير خوابم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از افکار و روحیاتی که در تمام این سالها بابت طلاق پدر و مادرتان در قلبتان و ذهنتان یدک کشیدید جدا شوید. می خواهید خوشبین باشید و بدیها را فراموش کنید. شما گشایش کار خواهید یافت. شما روحیه تان عوض خواهد شد و امید و خوشبختی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
هادی : سلام من خواب ديدم که فروشنده دستمال کاغذي هستم و در حال فروختن دستمال کاغذي به يه شرکت هستم ولي يه فروشنده با کلاس و بسيار خوش تيپ تر از من هست که جنس دستمال کاغذيش از من بهتر هست و هم نحوه صحبت کردن و هم نحوه فروختنش از من بهتر است پس ان شرکت دستمال کاغذي اون را ميخرد بعد از اون من از اون خواهش ميکنم که به من نيز نحوه فروختن را ياد بدهد و من را دستيار خودش بکند ولي اون به من ميگه من دنبال تو نيستم و من از اون ميپرسم ايا ظاهر من خوب است و اون ميگويد ظاهر من افتضاح هست و چيزي خوبي براي فروشنده شدن ندارم ولي بعد با هم راه ميرويم و وارد هتلي لوکس ميشويم و در اتاق خواب دو ادم بسيار پولدار خوابيده اند او ان ها را بيدار ميکند به هر کدام از ان ها اجناسي را ميفروشد که در همين حين يکي از اجناسي که ميفروشد يک امپول عضلاني است که يکي از اون مردان ثروتمند از من ميخواهد زير دوش حمام ان امپول را محکم به گردنش بزنم و من نيز قبول ميکنم و اين کار ميکنم من از اون فروشنده سطح بالا ميخواهم که قيمت اين ها را به من بگوي اون در ابتدا ميگويد سود فروش ما 50 50 تقسيم ميشود ولي من وقتي اين حرف را ميزند يقه او را ميگيرم و بهش ميگم
دروغگو فکر کردي من خرم چطور ميشه تو که بيشتر از من زحمت ميکشي سريع حاضر ميشي 50 درصد سودت با من
تقسيم کني و بعد از مدتي ميگويد قيمت هر کدام از ان امپول ها 400 هزار دلار است (در طول مدت فروش اين امپول ها من
همش ساکت بودم و هيچ کاري نکردم چون خجالت ميکشيدم حرفي بزنم)بعد از ان وارد يک استخر در هتلي لوکس ميشويم و در ان
استخر يک ادم ثروتمند هست و يه نفر ديگر مسخدم ان ادم ثروتمند ما با هم بازي در استخر ميکنيم شبيه واتر پولو ولي با
چهار دروازه و هر کسي در يکي از دروازه ها هست من در ان بازي گند ميزنم و حتي يک گل به خودي هم ميزنم
و بعد از ان ان فروشنده سطح بالا به من ميگويد بخاطر بازي بد من 60 ميليون دلار وام را از دست داده هست
و بعد از اين ماجرا به من ميگويد که تو تا به حال کلاس بازيگري رفته اي که در مهارت هاي اجتماعي کمي قوي بشوي
يا کلا تا حالا در زندگي کاري نکرده اي و من به اون ميگويم که تا حالا هيچ کلاسي نرفته ام و اون به من ميگويد که
ميخواهد من را اخراج کند و بعد از اين ماجرا من به خودم ميايم و وقتي سراغ خريدار بعدي ميرويم خيلي قشنگ سلام ميکنم
و سعي ميکنم بيشتر اجتماعي باشم
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید سختی ها و اشتباهات گذشته تان را پاک کنید برود. شخصیت خودتان را تحلیل می کنید و علت عدم موفقیت تان را در کارتان بررسی می کنید. فکر می کنید که داشتن ظاهری موجه و شیک برای جلب مردم و ایجاد ارتباطی قوی موثر است. شما می خواهید هویتی تازه داشته باشید و روشها و عادات قدیمتان را عوض کنید. تنها در این صورت است که شما خواهید توانست به خواسته هایتان برسید. سعی می کنید که ساده لوح نباشید و منطقی فکر کنید. سعی می کنید که رقابتی فکر کنید و احساس مثبت در کارتان داشته باشید و سعی می کنید که بعضی وقتها فیلم بازی کنید و دقیقا شخصیت واقعی تان را همانجور که هست، به دیگران نشان ندهید. می خواهید روابط اجتماعی تان را قویتر کنید و اجتماعی تر باشید تا در کارتان بیشتر موفق شوید. تشکر از همراهیتون.
azam : سلام خانم هراتی عزیز
امروز صبح خواب دیدم از مسیری که بیشتر روزها عبور میکنم ،وارد مغازه کوچکی شدم تا چیزی بخرم ( از این مغازه قدیمیا که همه چی توش داره و مغازه دار یه پیرمرد بود) پیرمرد رفت چیزی از انبار یا جایی بیاره و اومدنش طول کشید.مشتری دیگری اومد و من فکر کردم حالا که من هستم و این کار رو بلدم انجامش بدم. همینطور مشتری زیاد شد جوری که مغازه کوچیک پر مشتری شد و من بیشتر چیزایی که داشت فروختم. جنسها بیشتر خوردنی بودن،مثل آلو و... انگار چند گونی برنج هم بود. و بعد از رفتن مشتریها من داشتم پولها رو براش جمع میکردم که بیاد بهش بدم تا خوشحال بشه.فکر میکردم تا حالا در یک زمان اینقدر فروش نداشته و این رو مربوط به حضور خودم احساس میکردم. تا آخر هم پیرمرد نیومد و من بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان ایده های زیادی به ذهنتان می رسد و به انتخاب هایی که پیش رو دارید نگاه می کنید. شما سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و خودتان دلیلی باشید برای راه انداختن کار مردم و کمک به ایشان. شما خیلی مایه خمیر وجودتان قوی است و خیلی چیزها دارید که به مردم بیاموزید و از ایشان حمایت روحی بعمل خواهید آورد یا شاید حتی کمک مالی به کسی بکنید. شما قادر خواهید بود مشکلات مردم را حل کنید. شما خردمند هستید و مثل خردمندان دیگری که در این دنیا زندگی می کنند قادر خواهید بود به صورت مستقل برای خوشبختی مردم در راه خدای بزرگ اقدام کنید. تشکر از همراهیتون.
soha : سلام و عرض تبریک سال نو، براتون سال پر خیر و نعمتی ارزومندم.
خواب دیدم لب تابم که قدیمی شده رو به قیمت 2 میلیون به کسی میفروشم و بعدش میام خونه حساب کتاب میکنم که یه نو بخرم میبینم اینقدر گرونه که پولش رو ندارم و همش تو خواب دارم حساب کتاب میکنم ببینم چطوری میتونم یه لب تاب حداقل 7-8 تومنی بخرم و از کجا پول جور کنم. اون ور خونه هم برادرم رو میبینم که گویا کلاس نقاشی و طراحی میره و داره تصویر دختری که جلوش نشسته رو نقاشی میکنه، چهره دختره یا خانمه رو میکشه ولی چهره خوب درنمیاد و شبیه خودش نمیشه، همش پاک میکنه یا پاک میشه و اون دوباره شروع میکنه به کشیدنش و بازم خوب درنمیاد و تکرار و تکرار و من که اینور میبینمش در حالیکه مشغول کارای خودم هستم بهش میگم اخه کلاس نقاشی رفتن چه بدردت میخوره برو یه کلاسی که به دردت بخوره، برو یه چیزی یاد بگیر که بدردت بخوره به عنوان یه مرد و تو زندگیت به کارت بیاد.( برادر من متاهل هست و سالهاست رابطه زیادی باهاش ندارم و اطلاعی ندارم تو زندگیش چه میگذره)
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شمام مبارک. شما می خواهید یک سری ارتباطات قدیمی تان را با دیگران قطع کنید و با افراد جدیدی آشنا شوید و ارتباط برقرار کنید. می خواهید شبکه اجتماعی جدیدی برای خودتان بسازید چون احساس می کنید که تضادها و دوگانگی های زیادی بین شما و دوستانتان به وجود آمده است. می خواهید که دوستان جدیدی که پیدا می کنید شخصیت کاملی داشته باشند و در زندگی به هارمونی و معنویت بالا رسیده باشند و آدمهای توانمند و موفقی باشند. برادرتان هم می خواهد دنیا را خوب بشناسد و به تصویر بکشد و احساسش را بگوید ولی درک او نسبت به دنیا پایین است و مرتب راجع به وجهه ی کسانی که می بیند اشتباه برداشت می کند و قضاوت غلط می کند. تشکر از همراهیتون.