کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب فریاد

یوسف نبی علیه السلام گوید : دیدن فریاد (جرس) تندرستی و فراخی است.

لوک اویتنهاو می گوید :
فریاد : بدگویی و غیبت کردن.
فریادهای بسیار : خبرهای نشاط انگیز.
فریاد حیوانات : خبرهای ملال انگیزی به گوشتان خواهد رسید.

آنلی بیتون میگوید : شنیدن فریاد کسی که درد و رنج می کشد، در خواب علامت آن است که به دام گرفتاریهایی خواهید افتاد اما با آگاهی و هوشیاری خود را از این دام نجات می دهید. شنیدن فریادی از روی تعجب و حیرت در خواب، نشانه آن است که از جایی ناشناخته به شما کمک می شود.

شنیدن نعره جانوران وحشی در خواب، علامت تصادف خطرناک و شدید است. اگر خواب ببینید دوستان یا نزدیکان با فریاد از شما کمک می طلبند، نشانه اندوه و بیماری آنها است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

33 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

abbas

abbas : سلام خانوم هراتی بزرگوار. قبل اینکه خابمو بگم ، مادرم یک ملک کوچکی دارن ،من به پول نیاز داشتم و به مادرم گفتم اون ملک رو بفروشن و به من بدن تا مشکلم رو حل کنم. البته ایشون با رضایت قبلا خودشون گفته بودن. ولی بعد دو سه روز بهشون گفتم احتمالا مشکل مالی برطرف میشه و انشا ا.. نیازی به فروش ملک نیست. خواب دیدم تو اتاقی هستیم که مادرم و برادر بزرگم و انگار بقیه اعضای خانواده هم هستن. من سر مادرم با صدای بلند فریاد میزنم که اون ملک باید فروخته بشه. برادر بزرگم هم گوشه ای نشسته و انگار از عصبانیت من ترسیده و حرفی نمیزنه. بعد اینکه سر مادرم داد میزنم از داد زدن خودم ناراحتم.
ممنونم

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۹:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فریاد کشیدن شما سر مادرتان به این اشاره دارد که مادر شما خیال کرده که نیاز شما برای رسیدن به امکانات مالی بیشتر ، خیلی جدی تر از آن است که خودتان می فرمایید و حسابی ترسیده است که حالا چه می شود؟ ولی الان که می دانید نیاز مالی تان به گونه ای دیگر حل می شود، از اینکه باعث شدید که مادرتان کمی مضطرب شود و دلش برایتان شور بیافتد پشیمان هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۵۱:۰۰
abbas

abbas : سلام بر خانوم هراتی بزرگوار.
(قبل اینکه خابم را بگم باید بگویم که من و دوستم در بازار سهام مشغول به کار هستیم.)

خواب دیدم دوستم مسئله ای را در ارتباط با محاسبه سود سهام اشتباه دارد حل میکند و من سر او داد میزنم و درستش را به او میگویم

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۸:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوست دارید که همکارتان نظر شما را در کارتان به حساب بیاورد و حرف شما را نادیده نگیرد. احساس شما این است که او دارد اشتباه می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۳:۵۳
سایه

سایه : سلام خانم هراتی عزیز خواب دیدم دارم روی بوته های سبز پارک پرواز می کنم و فریاد می زنم که به بقیه چیزی بگم صدام در نمیاد بعدش دیدم در کنار بازنشسته های اداره مون هستم یکی بین آنها هست که بازنشسته اداره ما نبود ولی من می شناختمش و یک مسابقه ترتیب داده بودن که با چشم های بسته یک مسیر زیگزاگی را عبور کنن ولی پاشون نباید به مانع می خورد احساس می کردم من حامله ام و لباس سفید پوشیدم و من درک درستی از مسابقه داشتم یعنی می دونستم چطوری باید آن مسیر را برم بعدش دیدم دارم به طرف خونه می رم یک پسر جوان دنبال منه دقیقا هم فصل پاییز بود من پسر جوان را نمی دیدم ولی می دونستم به محض اینکه وارد خونه شدم در باز همسایه طبقه اول هم دم خونه بود در ورودی را رنگ کرده بود و پول می خواست من هم گلاویز شدم من هلش دادم افتاد آن پسر آمد تو و شال آبی بهم داد من نمی خواستم بیاد خونه ، دوباره رفتم بیرون ، یک مرد غریبه هم دم خونه بود بهمون گفت چرا وقتی آقای (بهجت همسایه طبقه دوم ماست) مریض بود نبردینش دکتر

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۳۸:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مسئول یک موقعیت هستید و آن را اداره می کنید. از نقطه نظر بالاتری شما می توانید مسائل را بررسی کنید و چشم اندازی جدید نسبت به مسائل پیدا می کنید. تا اندازه ای خود بزرگ بینی دارید و احساس می کنید که مغلوب نشدنی و ابر قهرمان هستید ولی شما با وجود همه اینها متوجه می شوید که در یک موقعیت در بیداریتان، نادیده گرفته می شوید. احساس می کنید نظرتان به حساب نمی آید و یا صدایتان مهم نیست. شما می دانید که می توانید پیچ و خم های زندگی را خیلی خوب تحمل کنید و بالا و پایین آن را درک کرده و شکست نخورید. حس رقابتی دارید و در دلتان از این که زیاد شما را به حساب نیاورده اند و یا نتوانسته اید با وجود همه این قدرتهای درونی تان به موفقیت برسید، ناراحت هستید. شما گشایش کار خواهید یافت و می توانید واقعیات را ببینید و گول نمی خورید. شما شاید بتوانید راهنمای کسی باشید که در سختی افتاده و مستاصل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۶:۵۶
yalda

yalda : سلام خانم هراتی . خدا قوت / این خواب نقل قول یکی از عزیزانم هست .
خواب دیدم همراه مادر م ، برای خرید به بازار رفتم (مادرم
چند سال پیش فوت کردند . ایشان را نمی دیدم ولی احساس می کردم که همراهم هستند ). فکر می کنم در بازار پارچه فروش ها بودم . خیلی از مغازه ها بسته بود . در خواب تعجب کرده بودم چرا بازار پارچه فروشها تقریبا تعطیل شده ولی با این همه یک مغازه پیدا کردم که درش باز بود . می خواستم برم داخل که از دور خواهرم رو کنار خیابان دیدم که منتظر ایستاده بود. به مادرم گفتم که خوبه خواهرم هم برای خرید همراه ما باشد ، ولی وقتی نزدیک این خانم شدم دیدم خیلی شبیه خواهرم هستند ولی خودشان نیستند با تعجب از این شباهت به مغازه برگشتم تا پارچه ای رو بخرم . چند تا خانم داخل مغازه مشغول خرید بودند . چند تا پارچه رو بررسی کردم ولی تا جایی که یادمه چیزی نخریدم و برگشتم . خودمو روبروی در منزل مادرشوهرم دیدم که یکی از فرزندانم ( یادم نیست کدومشون بود ولی از نظر سنی کوچک شده بود )در بغل داشتم . منزل شان نبش خیابان هست ولی در خواب احساس می کردم ته کوچه قرار داره و چراغانی شده . خانه شان شلوغ بود خواهر شوهرم (آخری) و دوتا از خانم های جوان فامیل لباس بسیار زیبا، به رنگ سفید وصورتی پوشیده بودند به پیشتاز م آمدند . چند تای دیگر ازخانم های فامیل همسرم (که متاهلند) نوجوان شده بودند و همه جلوی در ورودی خانه خوشحال ایستاده بودند
احساس کردم همسرم بچه هایم را داخل منزل برده و من دلم نمی خواد وارد خانه بشوم ( چند سالی هست خودم و بچه هام با خانواده همسرم رفت و امد نداریم ) نگران بودم چطور بدون فرزندانم برگردم . در همین موقع برادر شوهر و مادر شوهرم از کنارم گذشتند و نگاه ناراحت کننده ای به من کردند و به داخل خانه رفتند . من از رفتارشان خیلی ناراحت شدم با صدای بلند داد می کشیدم واز خودم دفاع می کردم و سعی می کردم به اطرافیانم بفهمانم که خانواده همسرم در این چند ساله خیلی از حقایق رو مخفی کردند وسعی کردند وجه ی منو خراب کنند. دیدم مادرشوهرم برگشت و سوئیچ ماشین همسرم رو، کف دستم گذاشت . من تنها برگشتم تا سوار ماشین بشم . دیدم همسرم ماشینو در بد جایی ( جاده تنگ و سربالا) پارک کرده است ، کنار ماشین گودال بزرگ پر آبی بود احساس کردم ماشین رو نمی تونم به سمت جلو حرکت بدم به همین خاطر مسیر گودال انتخاب کردم . وارد آب شدم (احساس کردم آنقدر زورم زیاد شده که می تونم ماشین سواری رو جابجا کنم و به سمت دیگر گودال ببرم ! ) . تنهایی ماشینو روی آب هل می دادم ‌تا به طرف دیگر گودال برسم ، که احساس کردم همسرم بعدا به من ملحق شده و ‌کمک می کند . یادم نیست ماشینو از گودال در آوردیم یا نه
با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۰:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. ایده ها و افکار زیادی در ذهن شما وجود دارد و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید که چه کار می توانید بکنید. مادر شما با شماست و روحش زنده است و دعای خیر او پشت سر شماست. شما می دانید که بعضی از خواسته هایتان در حال حاضر امکان رسیدن بهشان وجود ندارد. دنبال عناصر و مولفه هایی در زندگی تان هستید که زندگی تان را تکمیل و خوب کند. کسی برای شما نقش بازی می کند و شما فکر می کنید که مثل خواهر برایتان مهربان است ولی اشتباه می کنید. شما می خواهید سیاست به خرج دهید و زندگی تان را با تدبیر سرهم بندی کنید ولی از انجام اینکار منصرف می شوید. هدف شما این است که از فرزندتان که حس می کنید هنوز برای اینکه بتواند روی پای خودش مستقل عمل کند آمادگی ندارد، حمایت کنید. شما احساس می کنید که مادرشوهرتان با محدودیت هایی در زندگی اش مواجه است و نسبت به او راحت نیستید و احساس می کنید برای شما سخت و بغرنج است که بخواهید با آنان در تماس باشید ولی خبرهای خوشی در باره ی آنان در جریان است. اتفاقات خوبی در جریان است و عشق و مهربانی بین خانواده شوهرتان وجود دارد و همه آنها زنده دل و سرخوش هستند. مادر شوهر شما هم نسبت به شما احساس خوبی ندارد ولی دیگر در کار و زندگی شما دخالت نخواهد کرد. او اختیار زندگی شما را به خودتان واگذار کرده است. شما قادر خواهید بود بر این مسائل احساسی منفی به کمک همسرتان غلبه کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۲۸:۲۷
leili

leili : سلام خانم هراتی عزیز،ساعت چهارونیم صبح از ترس از خواب پریدم و دوباره خوابیدم برای همین خوابم رو دقیق یادم نیست. در حالی که فریاد می زدم نرگس نرگس نرگس و... وحشت زده از خواب پریدم. من در آشناهای صمیمی ام نرگس ندارم ولی چند نفر از اطرافیان به نام نرگس می شناسم که خیلی کم با هم در ارتباطیم.چهار سال پیش هم یه مدیری داشتم به اسم نرگس، اما الان باهم در ارتباط نیستیم، خوابم تعبیری دارد؟ممنون از لطفتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۱:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دوستی ثابت قدم هستید. غم و اندوه شما از بین می رود و انشالله شادی به زندگی تان راه می یابد. شما نمی توانید صرفا به خودتان فکر کنید و این دلشوره و نگرانی نسبت به دیگران باعث می شود که شما خودشیفته نباشید و بیشتر از خودتان به دیگران فکر کنید؛ به کسانی که شاید اصلا به شما فکر هم نکنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۴:۵۰
مریم

مریم : سلام دخترم خواب دیده خطری تهدیدش می کندوهرچه می خواهد فریاد بزند ازما کمک بخواهد ما صدایش را نمی شنویم وفریاد از گلوش بیرون نمیاد تعبیرش چی میشه؟

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۹:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او احساس می کند که در یک موقعیتی در بیداری، نادیده گرفته می شود انگار که صدایش مهم نیست یا نظرش به حساب نمی آید. او عصبانی می شود ولی خشم خودش را سرکوب می کند. بیشتر به او توجه کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۴:۰۲
محمد

محمد : سلام . خواب دیدم شخصی که میشناسیم به دنبال خواهرم امده بدلیل کاری یا همچین چیزی. خواهرم با او رفت ,دلم شور میزد و مادرم را مجاب کردم بدنبالم بیاد تا خواهرمو پیدا کنم به سر کوچه رفتیم و انجا یک پلیس بود به من گفت اتفاق بد واسه ی یکی افتاده, من گفتم کجا اون گفت :اون طرف کوچه. میخواستیم به اونجا بریم که صدای جیغ خواهرم را شنیدم و مادرم به حالت دیوانگی در اومد ....... بعد این که بیدار شدم خواب دیدم که باران به حالت طوفانی میاید و من در خانه هستم بعد از دعوا با مادرم به بالا رفتم که یهو احساس کردم یا سریعا داد (فریاد) بسیار بلندی کشیدم .در حین خوشحالی گریه میکردم .برادم انگار پیش من خوابیده بود او بیدار شد, از خوشحالی نمیتونستم حرف بزنم و همش میگفتم بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما متاسفانه خوابتان را ناقص توضیح داده اید و این در تعبیر اشتباه به وجود می آورد. شخصی که می شناسید آقاست یا خانم جوان است یا پیر؟ نکته ی بعد اینکه شما در بین دو خواب وقتی که بیدار می شوید، یک خواب محسوب نمی شود و باید هر خواب را در کامنت جداگانه ارسال کنید. مضافا به اینکه شما 2 خواب ثبت کرده اید ولی یک حق خواب بیشتر نداشتید. با فرض بر اینکه کسی که دنبال خواهرتان می آمده یک آقاست، خواهر شما می خواهد به انجام کاری متعهد شود و گشایش کار پیدا کند ولی شما از تصمیم خواهرتان راضی نیستید و احساس می کنید که این کار به صلاح او نیست. خواهرتان در کارش شکست خواهد خورد و مادرتان احساس می کند که نمی تواند به کسی باور و اعتماد داشته باشد و احساس استیصال می کند. در خواب دومتان شما به شدت احساساتی و هیجان زده و ناراحت می شوید و می خواهید از مادرتان حمایت کنید و نظرتان را به صورتی بلند و قاطع بیان کنید. برادر شما متوجه ی نگرانی شما شده و از شما حمایت خواهد کرد. حرف شما پیش خواهد رفت و از این بابت احساس آرامش خواهید کرد. تصمیمی می گیرید که آن را عملی می کنید. شما یک حق خواب به سایت بدهکار هستید لطفا برای دفعه ی بعد اعلام بفرمایید که خدای نکرده مدیون سایت نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۷:۲۹
ناری

ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم سرسفره نشسته ایم من یه مقدار از غذایی ک داخلش سوسیس هست خوردم مثل نون بود ک روش سوسیس پخته شده بود. بعد از اون داخل صف بودم ایستاده بودم شروع به داد و فریاد کردم ک چرا جلو من به ناحقی چندنفر رو زودتر رد کردین. با سپاس

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۱:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. فشار و استرس زیادی روی شماست و می خواهید همزمان چند کار را انجام دهید. شما برای رسیدن به اهدافتان می خواهید ایستادگی کنید، بجنگید و خودتان را اثبات کنید. شما نمی خواهید که مظلوم واقع شوید و اجازه دهید که حقتان پایمال شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۹:۳۳
زهرا

زهرا : با سلام خدمت شما ، در خواب دیدم پدرم در اتاقی خوابیده بود و من در اتاقی دیگر بودم که ناگهان متوجه شدم پدر در خواب فریاد می زنند ، من خودم را با سرعت به ایشان رساندم که در خواب با صدای بلند اسمم را صدا می زدند و می گفت نترس،تسلیم نشو،مقاومت کن، لگد بزن، بعد ایشان با حالتی آشفته بیدار شدند ، من به ایشان گفتم چه شده ،چه خوابی دیدید ، و ایشان با چهره ای متعجب در جوابم گفتند بازهم آن چهار نفر فتنه گری کردند !

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۱۳:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما چشمتان را بر روی چیزهایی که به طور معمول آزارتان می دهند می بندید و باید بیشتر مراقب باشید. ذهن ناخودآگاه شما می گوید که در یک مورد خاص باید خیلی مراقب و هشیار باشید تا سرتان را کلاه نگذارند و به هر کسی اعتماد نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۴۹:۱۲
mina

mina : درود ،خواب دیدم توی یک قطار درحال حرکت نشسته بودم که واگن هاش خیلی بزرگ بود به اندازه یک اتاق ۱۲متری تعدادی زن ومردتوی واگن بودن منم روی صندلی نشسته بودم یک آقای جوان کنار من نشست که لباس سفید تنش بود منو اذیت میکرد یهو من با صدای بلند سرش داد زدم اون حتی نگام هم نکرد بعد اومد روی صندلی دراز کشید که بخوابه من اعتراض کردم اون رفت زیر صندلی خوابید

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۱:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی روشمند هستید و می خواهید کارها را به روشی درست انجام بدهید. کار ذهنی شما احتمالا زیاد است و برای کارهایی که همیشه در اخر سر درست می شوند، بیخودی خودتان را نگران می کنید. گشایش کار می یابید و اوضاع به نفعتان پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۶:۴۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.