کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب فیل

اگر در خواب ببینیم که سوار فیل شده ایم و آن حیوان عظیم الجثه از ما اطاعت می کند، به قدرت و شوکت می رسیم، در هر رشته و هر موقعیتی که هستیم ترقی می کنیم و این ترقی، چشمگیر است. اگر ببینیم گله ای فیل عبور می کند و ما به تماشا ایستاده ایم، با جمعی از بزرگان برخورد خواهیم داشت.

اگر ببینید که در کنار فیل بزرگی قرار گرفته اید، موقعیتی بدست می آورید که می توانید بزرگ شوید. اگر کسی در خواب دید که فیلی را از پای درآورد، با پادشاه یا حکمران آن سامان به خصومت می پردازد و تا قتل وی پیش می رود، یا محل مهمی مانند پادگانرا فتح می کند و اگر فیل به او صدمه زد، به بیماری سختی دچار می شود که خطر مرگ دارد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن فیل درخواب بر شش وجه است:
  1. پادشاه عجمی،
  2. مرد غلام،
  3. مرد مکار،
  4. مرد با قوت و هیبت،
  5. مرد حسود،
  6. ستمکاری خونخواره.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی در شب خواب ببیند که روی فیل سوار است، با زنی بدکردار ازدواج می کند و اگر این خواب را در روز ببیند، زنش را طلاق می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

49 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

الهه

الهه : سلام خانم هراتی. من امروز خواب دیدم که توی یک فضای باز با دوستان و همکلاسی های ارشدم و همکلاسی های الانم (در دوره های بعد دانشگاه) هستم و هر چند نفر سر یک میز گرد نشستیم و میز شام هم جلومون هست. روی میزها مرغ بریان بود و چیزهای دیگه که یادم نیست. بعد یه دسته فیل که بچه فیل هم همراهشون بود از دیوار وارد باغ شدن چون بزرگ بودن میتونستن از دیوار عبور کنن و دیوار خراب نشه و بعد تمام غذا ها رو خوردند.
فکر میکنم سر یکی از میزها با یکی از همکلاسی های آقا که اهل هنر بود در مورد نگارگری و هنر صحبت میکردیم. (من قبل از دانشگاه نگارگری کار می‌کردم).

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۶:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و دوستانتان تمایل دارید که ارتباطات اجتماعی تان را با هم گسترش دهید و احساسات تان را نسبت به شرایطی که در آن قرار گرفته اید؛ با هم به اشتراک بگذارید. شما احساس می کنید که زندگی تان درگیر یکنواختی و رکود شده و می خواهید با همکاری با دوستانتان راجع به حقوقی که دارید؛ همکاری با همدیگر و ایجاد فرصت های برابر برای همه تان در زمینه ی پیشرفت در کارتان؛ صحبت و مذاکره کنید و نظراتتان را با هم به اشتراک بگذارید. شما می خواهید صادقانه با هم صحبت کنید و نظرات یکدیگر را شنیده و بهترین این نظرات را بپذیرید. شما به مردم به چشم برابر نگاه می کنید و همه ی شما ترسها و جنبه های ناسالمی در زندگی تان دارید که باید سعی کنید راجع به رفع این مشکلات، به کمک هم تصمیمات درستی بگیرید. حتی شاید مسائل خصوصی و فردی که در خانواده هایتان هست و نیز اشتباهات و یا موضوعاتی که در زندگی اجتماعی تان وجود دارد را با هم مطرح کنید. شما باید سعی کنید که صبورتر باشید و همدیگر را درک کنید و خردمندانه و عاقلانه این ترسها را با وفاداری به همدیگر رفع کنید. باید بعضی از خاطرات بد را دور بریزید و زیاده از حد، درونگرا نباشید. شما می خواهید وجهه ی خوبی داشته باشید و با ظرافت و دقت سعی کنید که تصویر خوبی از خودتان در ذهن دیگران باقی بگذارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۴:۱۷
agomari

agomari : سلام خانم هراتی عزیز. خواب دیدم یه فیل ( من تو خواب فکر می کردم فیله بیدار هم که شدم هم فکر کردم خواب فیل دیدم ولی تو خواب حالا که فکرش و می کنم شکلش فرقهایی داشت) که نه زیاد بزرگ بود نه زیاد کوچک ( البته وقتی بیدار شدم توجه ام به بزرگی و کوچیکی جلب شد تو خواب اصلا متوجه بزرگی و کوچکی نبودم) داره می یاد طرفم من یه چیزی گرفتم طرفش که نزدیکم نشه به حالت دفاعی ولی اون دهنش و باز کرد و اون و کرد تو دهنش و شکست و باز آمد طرفم و بهم نزدیک شد که از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۵۹:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی عاقل و خردمند دارید. شاید چیزی از گذشته ناراحتتان می کند ولی باید صبور باشید. از رویارویی با بعضی از مشکلات می ترسید و احساس می کنید که دیگر نمی توانید محافظه کارانه رفتار کنید و حفظ ظاهر کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۳:۱۹
آروینا

آروینا : با سلام واحترام ،من دیروز خواب دیدم یک فیل خیلی خیلی کوچک سفید در منزل ماست وکنار پای من بی آزار وایستاده است به خواهرم گفتم فیل را بیاد بندازه بیرون ،خواهرم اومد فیل را برداره ماجیغ زدیم چون بدنش روی دست خواهرم میلغزید وفیل را تو راهروی ساختمان انداخت بیرون، بعد یک حیوان دیگه کنار پای من دیدم هست یک موش سفید بود بعد یک صحنه دیدم یک گربه سیاه درشت دنبال خواهرم افتاده به خواهرم گفتم اینها آزاری ندارند.بعد خواستگار خواهرم که هنوز مرددهست خواهرم وجواب نداده روی مبل با یک آقایی که در واقعیت نمیشناسم نشسته بود بعد اون آقا به با لبخند به من گفت چقدر نازه وخواستگار خواهرم خیلی با تعجب نگاه می‌کرد بعد من سرم را انداختم و رفتم بیرون ،واز خواب بیدارشدم،باتشکر

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۳:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. خواهر شما تفکراتی اشرافی دارد و شما شاید باور ندارید که او بتواند به این سبک زندگی اشرافی، دست پیدا کند و می خواهید که او اینگونه افکار را از مخیله اش دور بریزد. شما یا خواهرتان احساس ناکافی بودن و یا ترس را تجربه می کنید. خواهرتان نگران است که بدشانسی به او رو بیاورد. خواستگار خواهرتان امیدوار است که خواهرتان به او پاسخ مثبت بدهد و بعد از خواهرتان برای شما هم خواستگار خواهد آمد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۵۴:۵۶
Fereshte

Fereshte : سلام وقتتون بخیر. یکشنبه شب خواب دیدم جایی تو طبیعت بودیم کنار جوی آب که فامیل ها هم حضور داشتن اما چهره ها یادم نیست فقط می دونستم دخترخاله ها و پسرخاله ها هستند. برادرم که فوت شده دراز کشیده بود و داشت از خاطرات خنده دار سربازیش می گفت و از فرمانده شون و از عموی ما صحبت می کرد( در واقعیت ما عمو نداریم و پدرم تک پسره). می گفت و بقیه می خندیدند و من با خودم می گفتم الان میگن چقدر حالش خوب شده چقدر چاق شده (چون برادرم سرطان داشت) یک کم که گذشت توجهم به یک بچه فیل خاکستری جلب شد که همونجا بود اما آبجی بزرگم اصلا تحویلش نمی گرفت من رفتم بچه فیل را برداشتم که نوازشش کنم و همینطور که داشتم نوازشش می کردم شروع کرد تقلا کردن و دست چپ من کنار انگشت اشاره م رو گاز گرفت و یه مقداری پوستش کنده شد. من رفتم دادمش به دخترخاله م و یه حیوون دیدم که انگار شبیه موش بود ولی اندازه همون بچه فیل بود و داشت منو نگاه می کرد و از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۲:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که آرامشتان را در تعامل با دیگران حفظ کنید. روح برادرتان شاد. او شخصیتی منظم و با دیسیپلین داشته و مشاهده ی او نمادی از این است که شما هم باید همینطور باشید. باید سعی کنید که نظم و دیسیپلین بیشتری در زندگی تان داشته باشید و نشان دهید که با فرهنگ و اصیل هستید تا به موفقیت برسید و دشمنانتان حرص بخورند! او روحش در آرامش است. شما باید سعی کنید که صبورتر باشید، دیگران را بیشتر درک کنید و خردمندانه تر رفتار کنید. شما شخصیتی اشرافی و درونگرا دارید و دست و دلباز و سخاوتمندید ولی این خصلت های خوبتان به ضررتان تمام شده و احساسات تان جریحه دار شده است. شما باید در مقابل دختر خاله تان و فامیل اشرافی تر و با پرستیژتر و محافظه کارانه تر رفتار کنید. شما به مسائل کوچک و بی اهمیت اجازه می دهید که تاثیر تمام و کمالی روی شما بگذاردو فکرتان را ناراحت می کنید و برای خودتان از کاهی کوه می سازید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۳۲:۲۵
فاطمه

فاطمه : ۱۴۰۱/۰۱/۲۷ شنبه
با سلام.
صبح خواب زندایی‌ام را دیدم. که در بیمارستان بستری بود. رفتم در سالن بیمارستان چند نفر بودیم که نمی‌گذاشتند به دیدنش برویم. از دور پایین پله سالن بیمارستان دایی‌ام هراسان دست‌هایش را به جیبش مالید و به بالای پله به دیدن همسرش رفت.(البته این دایی‌ام از فوتش چهار ماه می‌گذرد.) من که دیدم دایی‌ام به بالای پله رفت با خودم گفتم تا اینجا آمدم بروم زندایی‌ام را هم ببینم. از دیگران پرسیدم که از کجا می شود به بیمارستان رفت. رو به رو را نشان دادند و گفتند از آنجا برو. ولی گفتند که چیزهای زیاد میبینی. پله دربندی با پله‌های کهنه‌ی سنگی بود. رفتم به خیابان پهنِ کمی سراشیبی رسیدم. بغل سمت چپ پیاده رو کمی از خیابان بلندتر بود. می‌خواستم از پیاده رو بروم. یک خوک کاملا سیاه از بالای سراشیبی به طرفم تند میامد. که کمی به طرف راست خیابان پیچیدم. خوک رد شد و به من نخورد. به راهم ادامه دادم کنار خیابان علف زار کمی خشک بلند بود. از بالای سراشیبی یک بچه فیل به طرفم میامد. که کنارم دیوار همان پیاده رو چسبیدم. بچه فیل به سرعت رد شد به من نخورد. باز به راهم ادامه دادم. مادر فیل عصبانی به سرعت به طرفم میدوید. باز چسبیدم به دیوار رد شد. باز به من نخورد. دوباره به راهم ادانه دادم. پدر فیل به سرعت با عصبانی ار کنارم رد شد. به من نخورد ترسیده بودم. بالای خیابان رسیدم یک گاو شاخدار سیاه، بزی را دنبال میکرد. به دقت نگا کردم دیدم گوسفند است. به این طرف ان طرف میکرد. مواظب بودم به من نخورد در همان جا دری باز بود. مدرسه بود. کارگری در آنجا کار میگرد. داخل حیاط رفتم. سرولباسش گچی یا رنگ کار بود. پرسیدم اینجا بیمارستان میشناسی گفت نه. از آنچا بیرون آمدم. دیدم شاخ گاو در کمار گوشه‌ی دیوار گیر کرده ولی از گاو خبری نبود. به راهم ادامه دادم. داخل پاساژ شدم در آنجا پرسیدم بیمارستان میشناسید همه خارجی صحبت میکردند زبان آنها را نمیفهمیدم آنها هم زبان مرا نمیفهمیدند. در وسط پاشاژ از مردی پرسیدم تو ترک هستی گفت بله. گفتم همزبانیم. بیمارستان را پرسیدم گفت نمیشناسم ولی این کلمه را بگو.(کلمه یادم نیست) به سر پاساژ رسیدم. خیابان بود. مردم در خیابان شادی میکردند جوانان ماشین مانند دو میکان را روی هم گذاشته بودند و شادی میکردند. از آنها هم پرسیدم ندانستند. خواهر کوچکترم در همانجا در پشتم ایستاده بود. آمده بودیم به خانه در مورد همین ماجرا گاو خوک فیل حرف میزدیم. حرف در حرف بود صدا بلند بود. مادر بزرگم را دیدم رو به رویم نشسته بود(همین مادربزرگم تازه فوت شده هنوز سالگردش نشده مادر همین دایی ام که چهار ماهه فوت شده.) عقب مادر بزرگم خواهر کوچکترم نشسته بود و جلوی مادربزرگم مادر زن داییم نشسته بود. مادربزرگم در حالت نشسته دست هایش را فشرده بود. و دندان‌هایش را فشرده و صورتی عصبانی داشت. من حرفم را قطع کردم که ببینم مادربزرگم چه میگوید. دیدم میگوید هر کس مرا ناراحت کند... ناله میکرد. مادربزرگم را به آرامی دراز کشاندم و پاهایش و بازوهایش را مالش دادم گفتم آنکش که تورا ناراحت کرده خودش عروس دارد و دل داریش دادم. بعد از خواب بیدار شدم.
ممنون میشوم اگر این خواب مرا تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۰۵:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 2683 کاراکتر و 4 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا 3 خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۶:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. با توجه به این که علیرغم کامنت ارسالی بنده برای تمدید خوابتان، بعد از گذشت 3 روز از اینکار امتناع نموده اید، از تعبیر خواب شما معذور هستم. حق خواب شما به شما عودت داده شد. تشکر.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۴۵:۰۸
Ghazal

Ghazal : سلام روز بخیر.امروز صبح خواب دیدم در محلی که حیاط دانشگاه بود با دوستم ایستادم بودم دو تا فیل همون محوطه نزدیکی های ما داشتند غذا میخوردند فیل بزرگتر یک خرطوم کوتاه ولی خیلی گشاد داشت و مثل جارو برقی همه چیز را داخل خرطومش میکشید به دوستم گفتم از اینها فاصله بگیریم ممکنه ناخواسته موقع غذاخوردن ما هم داخل خرطومش کشیده بشیم به آرومی حرکت کردیم ولی دیدیم فیل ها هم آروم آروم دارند در همان جهت ما حرکت میکنند اما کاری با ما نداشتند رفتیم دفتر رییس دانشگاه فرمی را باید پر میکردیم راهنمایی گرفتم که چطور بنویسم ولی خیلی خواب آلود و کند بودم رفتم یه کنار دراز کشیدم و کمی چرت زدم و دوباره برگشتم خانم رییس با لبخندی بهم گفت تو همونی هستی که خیلی آروم صحبت میکنی؟یکی از خواستگاران قدیمی را دیدم پسربچه اش رو همرا خودش آورده بود سرکار میخواست ببردش دسشویی.

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۵:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما شخصیتی قوی، درونگرا و خردمند دارید و باید سعی کنید که صبورتر باشید و در مقابله با مشکلات بزرگی که در راه دارید، شجاع باشید و نترسید. شما هدفی دارید که هنوز به آن نرسیده اید ولی سعی می کنید که خودتان را بزنید به بی خیالی و خونسردیتان را حفظ کنید. شما به آرامی کارهایتان را مدیریت خواهید کرد و می خواهید مثل خواستگار قدیمتان که اهدافش را دنبال می کند و مشکلاتش را حل می کند، شما هم خواسته هایتان را عملی کنید و نگرانیهایتان را دور بریزید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۱۱:۲۷
zahra

zahra : سلام .دیروز بعدازظهر در خواب دیدم دو تا بچه ‌فیل کوچک و طوسی رنگ با ما در خانه ایی بودیم که شبیه به خانه خودمان نبود.یکی از بچه فیل ها با عصبانیت به من حمله میکرد و من ازش ترسیده بودم. و میگفتم یکی اینو بگیره و چهره فیل اینجور بود که چشمانی شیطانی داشت و به من بد وبیراه میگفت .منم گفتم این بدش میاد که من روبه خدا میرم و با ایمانم، بخاطر همین فشار به این افتاده ولی اون یکی بچه فیل فقط به من نگاه میکرد.بعد پسر عمویم که متاهله بچه فیل ها را گرفت و در قفس انداخت و من وقتی به قفس بچه فیل ها نگاه کردم دیدم در حال آتش گرفتن هستن و دود صورت آنها را سیاه کرده بود ولی من آتشی ندیدم.و دیگه خیالم راحت شد که از دست آنها راحت شدم.

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۲۰:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی درونگرا و کم طاقت دارید که از مشکلات بزرگ در زندگی تان می ترسید. باید سعی کنید صبورتر باشید، خردمندانه تر فکر کنید و به مسائل و مشکلات قدیمی خیلی گیر ندهید. شما قادر خواهید بود که نفس اماره تان را کنترل کنید و شاید پسرعمویتان شما را راهنمایی می کند. شاید هم پسر عمویتان نمادی از این باشد که شما با پیروی از فرهنگ خانوادگی تان می توانید به نفس اماره تان و به افکار منفی تان غلبه کنید و به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۷:۵۶
نینا

نینا : سلام وقت بخير، صبح خواب ديدم توي پياده روي خيابون دو تا بچه فيل مشغول بازي و بالا رفتن از درخت هستن و من خيلي ذوقشون ميكردم ، مادرشونم بود يهو ديدم روي دوتاپاش ايستاد وچندتا از بچه هاشو جمع كرد تو بغلش و با يكي از گوشهاش مثل چادر مشكي(خودش مشكي شده بود)روشونو پوشوند كه مردم نبينن و اذيتشون نكنن وبه راهشون ادامه دادن.بازم دسته فيلهاي ديگه رو ميديدم كه رد ميشدن، يه دسته ديدم كه از دورشبيه فيل بودن،از نزديك چهره هاي آدم و خيلي بلندقد و چارقدي به سر يا لباس بلند از سرتاپا داشتن! فكركنم كمي نسبت بهشون ترسي در دل داشتم.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۳۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما شخصیتی خردمند و صبور، محافظه کار و درونگرا دارید و سعی می کنید که با عزم و اراده ی زیاد اهدافتان را عملی کنید و در زندگی تان پیشرفت کنید. مادر شما مانند شما و البته قوی تر و رازدار تر از شماست. شما از اینکه دیگران بخواهند نظراتشان را به شما تحمیل کنند خوشتان نمی آید و در زندگی شما اشخاصی هستند که بسیار مقتدر و قوی و جدی و متمول هستند و باعث می شوند که شما از ایشان حساب ببرید و دوست ندارید که با ایشان به مشکلی بربخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۹:۲۴
سارا

سارا : سلام وقت بخیر
همسرم خواب دیده که یه فیل سیاه و تنومند همه جا منظور تو دشت دمن و آزادانه و آرام می چرخیده البته بهش گفتم توضیح بیشتر بده گفت همینه و یادشده

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۴۰:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همسر شما شخصیتی خردمند و عاقل و قوی دارد ولی باید سعی کند که صبورتر باشد و دیگران را بیشتر درک کند. شاید چیزی مهم در گذشته ی همسرتان هست که او را ناراحت کرده و او که شخصیتی درونگرا دارد و خیلی حرفش را نمی زند، باید سعی کند که این گذشته را فراموش کند. اگر همسرتان در خواب از فیل می ترسیده مشکلی در راه است و در غیر اینصورت، صرفا دیدن فیل گویای شخصی خود اوست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۰:۲۴
Sima

Sima : سلام من خواب دیدم ک بچه فیل در خونه داریم،و ادرار میخواست کنه نمیدونستیم کجا ببریمش‌بردیمش حمام ادرار کرد اما انقدر زیاد بود از چان زد بیرون،،، بقیش‌یا‌دم نیست

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۹:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یا کسی در خانواده تان ، شخصیتی صبور و درونگرا، خردمند و احتمالا متمول دارید ولی مسئله ای هست که به شدت شما را ناراحت کرده و می خواهید این بار شدید احساسات منفی را که درونتان ذخیره کرده اید را تخلیه کنید. آنقدر شما زیر فشار احساسات منفی قرار گرفته اید و حرفتان را در سینه حبس کرده اید و جایی نگفته اید که برایتان ابراز آن و صحبت کردن در باره ی آن راحت نیست. شما می خواهید که این شرایط قدیمی و روابط متعفن فورا تغییر کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۳۶:۰۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.