کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بلند و کوتاه بودن قد

تعبیر خواب کوتاه شدن قد مرد از دیدگاه جابر مغربی: اگر کسی در خواب ببینید (دختر یا پسر) که مردی قدش کوتاه و کوتاه تر میشود دلیل بر اینکه مال و یا سرمایه ای حرام وارد زندگی او شده است که در اینجا کم شدن و کوتاه تر شدن قد تاویلی بر کم شدن برکت و یا مال است.

بیشتر معبران و یا کسانی که بر علم تعبیر خواب تسلط دارند کوتاه شدن قد را نشانه ای از کم شدن عمر هم تفسیر کرده اند.

تعبیر خواب کوتاه شدن قد مرده از دیدگاه شیخ طوسی : اگر کسی در خواب ببیند مرده ای که فرق نمی کند از آشنایان باشد یا غریبه قدش کوتاه شده است و یا قبلا او را با قد و قامت بلند دیده ولی الان کوتاه شده دلیل بر مرگ و یا بیماری نا علاج است.

تعبیر خواب دیدن مرد یا مردان قد بلند از دیدگاه ابن سیرین : خبر خوش اتفاقی نیکو نعمت و یا زیاد شدن عمر و مال از معانی و تعابیر دیدن مرد های قد بلند است .

اگر در خواب‌، آنچنان‌ قد بکشید که‌ از همه‌ اطرافیانتان‌ بلند قدتر باشید، یعنی‌ به‌ دیگران‌ به‌ دیده‌ حقارت‌ می‌نگرید. همچنین‌ این‌ خواب‌، به‌ این‌ معنا است‌ که‌ از اعتماد به‌ نفس‌، شهامت‌، جسارت‌، غرور، قدرت‌ و نفوذ مضاعف‌ و نویافته‌ای‌ برخوردار شده‌اید.

تعبیر خواب مرد قد کوتاه از دیدگاه ادوارد: اگر کسی خواب ببینید که مردی قد کوتاه را می بیند و بیشتر از همه کوتاهی اندازه و قد و قامت فرد جلب توجه کند دلیل بر اینکه مال و روزی اش اندک شود و یا بخشی از ثروت خودش را از دست بدهد که در این مورد حتما لازم است برای دریافت معانی دقیقتر تشریحی از خواب خود را بنویسید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

106 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Baran

Baran : سلام خانم هراتی عزیز... دیشب خواب دیدم اقایی که چند وقت پیش باهم در ارتباط بودیم و الان نیستن .. در خوابم بودن قدشون خیلی بلند شده بود خیلی من کنارشون ایستاده بودم بهشون با خنده گفتم چقدر بلند شدی اتفاقا تو خونه ما بود بعد دیدم تو ی اتاق دیگه مون کنارم نشیتن و شرو کردن به بوسیدنم و منم گفتم که ازم دور شد بازم ولم میکنی میری ولی گفتش ن دیگه بعد بغلم کردن ولی یک ان که کنار هم دراز کشیده بودیم از بوسیدن دست کشید و من این از ذهنم گذشت که ما هنوز عقد نکردیم برا همین بیشتر ادامه نداده ... با تشکر

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۴۶:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او به درک بالاتر، تمول بیشتر یا مقام بهتری در زندگی می رسد و خودش را از همه بالاتر خواهد دانست. شما از این احساس غرور او، زیاد خوشتان نمی آید. او وقتی به شما فکر می کند، به تصمیم تان مبنی بر اینکه از هم جدا شوید؛ بیشتر پایبند می شود و مطمئن خواهد شد که جدایی تان درست بوده. هر چند که لحظاتی هم وجود داشته که او فکر کند که حیف شد که شما را از دست داد ولی به هر جهت شما نسبت به هم تعهدی نداشته اید و آنقدر هم عاشق هم نبوده اید که این رابطه ادامه داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۱:۲۱
mahdi5856

mahdi5856 : سلام خسته نباشید من خواب دیدم پدرم از من بلند تر بود و من کوتاه بودم و یکی دیگه هم دیدم سگ قهوه بزرگ دنبال ما در حال امدن است و بزرگ بود بلند بودن قدپدر از منتعبیرش چیست ایا بد است ایا نشانه طولانی بودن عمر پدرم از من است

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۱۹:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. پدر شما از شما مجرب تر و آگاهتر است و بینش او قویست. شخصیتی وفادار و محافظه کار دارد و درک او بالاتر است از درک شما. خیر. قد بلند الزاما به معنی عمر طولانی نیست بلکه خرد و عقلانیت پدرتان از شما بیشتر است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۵۶:۳۸
Golnesa

Golnesa : سلام. وقتتون بخیر. دیروز بعدازظهر خواب دیدم رفتم بافت تاریخی شهرمون میخواستم خودم تنهایی برم کافه اونجا. بعد وقتی رسیدم یه جایی بود مثل روی دیوار بودم که باید میرفتم پایین. گفتم از این دیوار صاف که نمیتونم برم پایین راهمو عوض کنم از روی پشت بام ها میخواستم برم اونجایی که مدنظرم بود. ولی چندتا پسر جوون اونجا بودن و یه پسر بود باهاشون که قد خیلی خیلی بلندی داشت یه جور غیرطبیعی قدش بلند بود. بهش گفتم کمکم کن برم پایین گفت بیا کمکت کنم منم از تن اون پایین رفتم یعنی خودمو گرفتم به اونو و کم کم پایین رفتم و رفتم جایی که میخواستم. بعد چندتا دوستام رو دیدم که اونجا بودن و خواب بودن. باخودم گفتم بدون اینکه به من بگن اومدن اینجا. ممنون از تعابیر خوبتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۹:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما از تجاربتان در زندگی استفاده خواهید کرد و در تعاملاتتان با مردم، سعی می کنید که خردمندانه تر از گذشته رفتار کنید. شما سعی می کنید که از غرور و جبهه گرفتن علیه دیگران دست بردارید و کوتاه بیایید. گشایش کار خواهید یافت و شخصیت شما به خاطر تواضعتان، قویتر از گذشته نمایان خواهد شد. شما نشان می دهید که با گذشت و مهربان هستید و دوستان دیگرتان هم هستند که مانند شما این تصمیم را در گذشته گرفته اند و سعی می کنند که روابط بهتری نسبت به گذشته با دیگران داشته باشند تا به آرامش بیشتری برسند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۹:۱۶
پرند

پرند : خانم هراتي عزيز مطمئن باشيد فقط يك خوابه با صحنه هاي متفاوت،خداوند ناظر بر اعمال ماست.شارژ كردم خدمتتون كه الان پيام دادم.

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۸:۲۳
پرند

پرند : سلام وقت بخیر،شنبه صبح ۲۲محرم سه تا صحنه از خوابمو یادمه اما ترتیبشو نه.یکی اینکه تو یه محوطه باز بودم که صندلی زده بودن کنار داداشم نشسته بودم یه لیزر نشونم داد منم از کیفم یه لیزر فلزی درآوردم و نشونش دادم،انگار میخواست مال منو بگیره بحثمون شد،بعد دیدم همونجا ایستادم و دارم یه چیزیو تا میکنم و یکم حالت سرگیجه داشتم(ملافه یا پارچه یا زیرانداز،دقیق یادم نیست)با لبخند و حرکات واسه دختری اون حالت سرگیجه و تلوخوردنمو تعریف کردم،دوم تو یه اتاقی شبیه اتاق خونه مادربزرگم اینابودیم یه دختربسیارقدبلند(قدش نزدیک به سقف وغیرعادی بود)با موهای فر قهوه ای روشن داشت تعریف میکرد که دختر مینا لاکانی(بازیگرسابق) و پدرشم امین زندگانی هست و پدرومادرش از هم جداشدن.درحین تعریف به دیوار پشت سرشم که گچاش ریخته بود تکیه میداد،دوتا کیک فنجونی هم دستش بود آورد سمت من،امین زندگانی رو هم دیدم که اومد اونو ببینه.صحنه دیگه انگار باید نمونه کار خیاطی رو به استاد خانمم نشون میدادم،نمیخواستم بفهمه کار مامانمه،یه کت سفید پهن فری سایز از جنس الیاف طبیعی مثل کنف ضخیم که با نخهای رنگی بصورت خطهای افقی و عمودی رودوزی شده بود،پرسید میدونی اسم این چیه؟میدونی اینو کی پوشیده؟ دوتا اسم گفتم،حضرت علی اصغر و حضرت ابوالفضل گفت نه،حضرت زینب علیه السلام.

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۳۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما و برادرتان می خواهید جایگاه اجتماعی خودتان را به یکدیگر اثبات کنید. او می خواهد به شما نشان دهد که حقایق را به خوبی می فهمد و درک او بالاست و مسائل را واضح و روشن می بیند. شما تلاش می کنید که با عزم و اراده ی بالاتر، به او بگویید که از او مسائل را بهتر درک می کنید و واضح و شفاف می دانید که دوروبرتان چه خبر است. شما سعی می کنید که توجه خودتان را معطوف وظائفتان کنید و با سیاست رفتار کنید ولی در عمل متوجه می شوید که خیلی هم برایتان راحت نیست که ذهنتان را در مورد چیز خاصی جمع و جور کنید و تصمیم درستی بگیرید. در صحنه ی دوم شما تصمیم می گیرید که نشان دهید بسیار بسیار خردمند و عاقلید و می توانید موفق باشید. علیرغم اینکه فکرتان مشغول است ولی سعی می کنید که خونسرد و آرام به نظر برسید و محافظه کارانه رفتار کنید. شما می خواهید نشان دهید که با سیاست هستید و احساستان را شفاف بیان می کنید ولی خودتان را سوژه می کنید، و تکیه تان به چیزیست یا به کسی است که خودش با مشکلات زیاد مواجه شده ( بد تکیه گاهی را برای خودتان انتخاب کرده اید). شما می خواهید نشان دهید که قوی و مستقل و درستکار هستید ولی بین عقل و دلتان کشمکش وجود دارد و نمی توانید بین اولویت هایتان، درست انتخاب کنید و تصمیم روی اینکه چه کاری یا چه چیزی برایتان بهتر است، برایتان سخت است. شما سعی می کنید که وظائفتان را کم کم انجام دهید تا بهتر بتوانید کارهایتان را مدیریت کنید. شما می خواهید خردمندانه برای زندگی تان طرح و برنامه بریزید. نمی خواهید که مهربان بودنتان و احساسی رفتار کردنتان محسوس باشد. می خواهید حمایتگرایانه و پاک و با کرامت رفتار کنید. می خواهید مثل معصومین سرسخت و قوی باشید و از بیان احساساتتان ابایی ندارید. می خواهید حضرت زینب س را الگوی خودتان قرار دهید. از خودتان نباید انتظار زیادی داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۳:۳۲
negar

negar : 28محرم،جمعه، قبل نماز صبح خواب دیدم،پدرم که حدودا هشت ساله فوت شده اومده ،ایستاده بودتوی حیاط جلوی در هال با داداشم که توی حیاط به دیوار تکیه زده بود و نشسته بود روی زمین حرف میزد،داداشم مشکی پوشیده بود(البته توی بیداری هم زیاد مشکی میپوشه)،منم یه بلوز سفید پوشیده بودم و لاغر شده بودم ،با دیدن بابام با خوشحالی جلو رفتم، که بغلش کنم ولی اون اکراه داشت و زیاد تمایل نداشت ولی به گمانم بغلش کردم،قدش کوتاه شده بود و من کنارش بلند بودم،یعنی حس میکنم من عادی بودم،اون کوتاه شده بود جوری که من احساس قد بلندی داشتم و دست روی سرش میکشیدم،و تعجب که چرا اینقدر کوتاه شده،بعد خواب دیدم لباس شنا پوشیدم آستین بلند و کمی گشاد،مثل لباس ورزشی،رفتم توی استخر می‌دیدم آب نداره اصلا،بعد دیدم یه پسر جوانی اومد شلنگ آب و گذاشت وسط استخر آب داشت پر میشد،پسر هم داشت غذا میخورد دوتا خواهرامم بودن،یکی کنار استخر همینجوری نشسته بود و سه تا گربه هم یه سمت نزدیکش و خواهر دوم هم کنار استخر با فاصله کمی از خواهر اول نشسته بود و قلیون میکشید،و باهم حرف میزدن،بعد من میخواستم یه بشقاب که انگار خوراکی توش بود بدم گربه ها بعد میگفتم من میترسم،سمتشون که بردم حرکت کردن گربه ها، بشقاب و انداختم توی آب و باخنده و ترس عقب رفتم.(توی بیداری کمی شنا بلدم و استخر هم دوست دارم)خیلی وقت بود خواب پدرم رو ندیده بودم و چند بار اخیرهم که خواب دیدم انگار باهام زیاد خوب نبوده تو خواب،ناراحتم از این بابت که چیکار کردم که دلخوره شاید از من؟!!،سعی میکنم نماز قضاهاشو یه وقتی بخونم،یا به نیتش یه وقتی صدقه رد کنم،سوره قرآن بخونم،بااین حال حس میکنم واقعا کار مفیدی براش نمیکنم

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۵۷:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدرتان شاد. او در خاطر شما و در ضمیر ناخودآگاهتان وجود دارد و از اینکه خودش نتوانسته در زمان حیاتش در دنیا، به گونه ای رفتار کند که الان بشدت سربلند و مفتخر باشد، پشیمان است و از جهتی نگران شماست. برادر شما در اجتماع یا در رابطه با دوستان و فامیل، با مشکلی مواجه شده که فکرش را ناراحت کرده و نسبت به شرایط خاصی، یا نسبت به کسی، احتمالا بدبین شده است و نمی داند که باید چه کار کند. پدرتان از این احساس ضعف برادرتان ناراحت است. شما هم راه حلی برای از بین بردن مشکلات برادرتان نمی دانید. شما سعی می کنید که رفتاری ورزیده و مجرب از خودتان بروز دهید و تعادلتان را در رابطه با مسائل احساسی، حفظ کنید ولی بشدت احساس خالی از احساس بودن دارید و نمی خواهید درگیریها و روابط احساسی برای خودتان ایجاد کنید. اما باید سعی کنید که زیاد گارد نگیرید و اجازه دهید که روابط عاطفی هم به زندگی تان راه پیدا کند. شما از اینکه با دوستان خواهرتان صمیمی شوید اجتناب می کنید و خواهر دومتان هم فکرش به خاطر مسئله ای ناراحت است و غصه می خورد. از فضای خوابتان اینطور مشهود است که شما و خواهران و برادرتان زیاد از مسائل خصوصی تان یا افکارتان با هم در میان نمی گذارید و هوای همدیگر را ندارید. پدرتان به این دلائل ناراحت است و اینکه برای او هم آنطور که باید و شاید، دعا نمی کنید و شما و خانواده تان حضور او را در زندگی تان نادیده می گیرید. پدرتان برای همین احساس می کند که از ارزش و اعتبار سابق ، پیش شما برخوردار نیست و مانند قبل حضورش را حس نمی کنید یا دوستش ندارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۹:۲۹
negar

negar : سلام همین امروز13محرم خواب دیدم توی ماشین نشستم فکر کنم جلو با دوست قدیمیم که باهم درارتباطیم انگار راننده یه آقایی بود یادم نمیاد کیبود انگار نمیشناختم،صدای آهنگی چیزی میومد وداشتم الکی کتاب میخوندم و حفظ میکردم مثلا ولی اصلا بااون صدا و اینا نمیشدخوند و من فقط ادا درمیاوردم ،بعد رفتیم توی یه خونه،کتابخونه اونجا بود من کنار کتابخونه نشسته بودم قدم انگار خیلی کوتاه شده بود،الکی یه کاغذ تا شده برداشتم از توی کتابخونه چون دستم بالاتر که کتابی میخواستم نمیرسید،دوستم درحال خواندن بود و اون طرف تر نشسته بود،چند روز قبل هم خواب دیدم توی کلاس دانشگاه نشستیم با یه عده،از صندلی بلند شدم قدم خیلی کوتاه شده بود اما جاهای دیگه از همون خواب عادی بود قدم،(دانشجو نیستم)،

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۴۰:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که در کارتان پیشرو باشید و از اشخاصی کمک بگیرید که شما را به هدفتان برسانند. شما متاسفانه به ظواهر زندگی بیشتر توجه می کنید تا به واقعیت ها و زیاد در کارتان یا در بیان احساستان صداقت ندارید. به همین جهت از ارزش و اعتبار خودتان کم می کنید. اینکه وانمود کنید که همه چیز را می دانید یا وانمود کنید که می توانید افکارتان را مرتب کنید، کمکی به بالا رفتن شما در زندگی تان نمی کند. روش شما اشتباه است و با این سبک زندگی، قطعا موجب شکست خودتان خواهید شد. خوابتان به شما هشدار می دهد که فکرتان را عوض کنید و صداقت بیشتری با خودتان و دیگران داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۰۶:۵۸
سهراب

سهراب : سلام من خواب دیدم با چندتا از بچه های محلمون داشتیم راه میرفتیم به سمت خونه ما من میخواستم برم خونه اونا انگار میخواستن برن دعوا کنن البته اینو بگم که رفیق نیستم باهاشون فقط دوتاشونو میشناختم تو خواب که از بچه های شر محل هستن تو راه یکی از اونایی که میشناختم بهم‌ گفت جاییت تا حالا شکسته؟منم گفتم اره انگار میخواستن منو بزنن من یکم ترسیدم ولی عادی بودم یک قطره اشک از چشمم افتاد بدون اینکه گریه کنم یه جا هم که داشتیم راه میرفتیم احساس کردم قد همشون از من بلندتره دم در خونمون که رسیدیم اون یکی به من خیلی احترام گذاشت و دست دادیم و من رفتم خونه

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۲:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هدفی دارید که برای تحقق آن تلاش می کنید و از درون احساس آشفتگی و نگرانی دارید. قبلا در گذشته، نقطه ضعفی در برنامه ها و یا خط فکری شما وجود داشته و شما نمی خواهید یا قبلا نمی خواستید که مسئولیت این نقطه ضعفها را بپذیرید. اما علیرغم اینکه مشکلات بزرگی در زندگی تان ایجاد شده ولی شما از تجارب قبلی تان استفاده خواهید کرد و قادر به حل همه ی مشکلاتتان هستید و از نگرانی بیرون خواهید آمد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۳:۵۳
کافی

کافی : بنده ۱سال قبل که چند ماه بعدش دانشگاه رفتم خواب دیدم همه ی سیاره ها تو یک ردیف پشت هم قرار گرفتن و بیش از حد زیبا بودن میخاستم آرزو بکنم که تا آرزوم تو ذهنم اومد اوناهم کم کم ناپدید شدن ولی آرزوم دانشگاه نبود واسه همین به اون ربط نداشت اینو تعبیرکنید و اینکه ممکنه تعبیرش برای طولانی مدت بوده باشه ؟ ممنون

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۱۲:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما وقتی تازه به دانشگاه رفته بودید، احساس می کنید که شخصیتی خلاق و پر انرژی دارید و تدریجا" توانایی ها و استعدادهایی را در وجود خودتان کشف می کنید که هرگز نمی دانستید که وجود داشته باشند. شما سعی می کنید که منظم و مرتب باشید؛ خوشبین و مثبت اندیش باشید؛ سخاوتمند و منظم و جدی باشید ... ولی بعد از مدتی این شور و شوق و احساسات مثبت، در وجودتان کمرنگ می شود و همه چیز برایتان عادی می شود. اگر استعدادهایتان را در خودتان زنده نگه دارید و شور و شوقتان را از دست ندهید؛ تاثیر آن برای همیشه در زندگی تان باقی می ماند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۰۱:۰۳
یاسر

یاسر : مادری هستم که پسره کوچکم در زندان میباشد و معتاد است و تازگی مریض شده ک ب درخواست به دادگاه بردنش دکتر و ازمایش گرفتن و در ازمایش خون مشکوک نشان داده و قراره ببرنش پیش دکتر خون و ب همین دلیل خیلی استرس و اشفته هستم که خواب دیدم پسرم از زندان آزاد شده و روبه روی هم داشتم بغلش و بوسش میکردم اما قدش خیلی کوتاه شده و لاغر نیز شده بود

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۵:۰۴:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله مشکلات مربوط به زندان پسرتان تمام خواهد شد و شما خواهید توانست از او حمایت کنید اما متاسفانه به خاطر اشتباهاتی که او در گذشته انجام داده، از ارزش و اعتبار او کم شده و سلامت او به خطر افتاده است. شما باید خیلی مراقب او باشید چون احتمالا پسرتان بیماری دارد که نیاز به مراقبت زیاد شما خواهد داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۰:۲۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.