کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قصاب

اگر کسی که خود در شغل قصابی بود خواب می دید که به کار خود مشغول است، مردم او را آدمی صالح می دانند ولی اگر در خواب قصابی می کرد، نذری دارد که باید ادا کند و اگر با شخصی در خواب به منازعه مشغول بود و به آن شخص با سلاحی برنده مربوط به کار قصابی ضربه ای زد که احتمال فوت آن شخص می رفت، به اندوه و غمی سخت مبتلا می شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

19 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

محمد

محمد : سلام مجدد.یه خروس هم از قصاب خریدیم که اون خروس توی یه بشکه اب باد و قصاب میخواست به یه وسیله ای مثل قیچی خفه اش کنه یا سرش رو جدا کنه

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۱۸:۵۳
محمد

محمد : سلام.خواب دیدم به همراه خانمم رفتیم قصابی و از قصاب یک لاشه کامل گوسفند خریدیم و اونم لاشه رو اویزون کرده و دا ه اونو شقه میکنه.ممنونم

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما یا خانمتان، احساسات خام و رفتارهای غیر اخلاقی از خودتان بروز خواهید داد و از نظر احساسی، خسته شده اید. شما می خواهید مسائل را درست پردازش و تجزیه و تحلیل کنید. شما به شدت احساساتی شده و تمایل دارید که نظراتتان را ابراز کنید ولی شاید مجبور شوید صدایتان را بریده و خودتان را ساکت کنید یا کاملا بی خیال مشکلی که دارید شوید و به آن فکر نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۵:۰۷
ناز

ناز : وقتتون بخیر ما چند شب پیش در منزل داشتیم راجب خرید گوشت برای مراسم سالگرد پدر خدابیامرزم حرف میزدیم فردا صبحش من خاب دیدم تو ماشین با پدر مرحومم بودیم از کنار چندتا قصابی رد شدیم من به ماد رگفتم ببین اون مغازه گوساله داره بریم ازش گوشت بخریم یکم جلوتر رفتیم مادرم به پدرم گفت وایسا گوشت بخریم پدرم کنار یه قصابی ایستاد رفتیم داخل دیدیم یه گوسفند کشته گوسفند پوست نداشت ولی لاشش درسته بود سر نداشت بعد من به بابام گفتم من هم قلم لازم دارم بعد انگار قلم جای دنبه گوسفند بود که میخاستن دنبشو از استخون جدا کنن بدن به من خیلی دنبه چرب و بزرگی داشت قصاب درگیر جدا کردن چربیا بود بابامم رفت خودشو آویزون کرد به دنبه ها که جداشون کنه نت‌ونست بعد قصاب گفت خودتو اذیت نکن ببین راحته جدا کردنش بعد تا کشید چربی از استخون جدا شد بعد من رفتم از یه خونه ای اونجا شامپو اوردم که هم دست خودمو بشورم هم دست باباممو که چرب شده اما بابام دستاشو نشست و رفت و باهم نشستیم تو ماشین و اومدیم خونه.بعدش خاب دیدم سر سفره نشسته بودیم من و برادرم و پدرم بودیم پدرم خیلی عصبانی بود دوتا سفره نون گذاشته بود یکی نزدیک برادرم بود نون تازه و محلی انگار توش بود یکی نزدیک من بود نون مونده نونوایی توش بود بابا به داداشم با عصبانیت گفت ازون نون بهم بده این که مونده هست اینارو چند وقت پیش من از نونوایی خریده بودم بخاطر مدرسه بچه ها الان مونده خشک شده گفت این نونارو قبل مریضیم خریدم داداششم دید بابان عصبانیه گفا باشه بیا ازین نون بخور(بابام در اثر سرطان فوت شده) لطفا هر دو خوابمو تعبیر کنید با کسر حق دو خواب

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۹:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. روح پدرتان زنده است و از کل ماجرای تصمیم شما برای برگزاری مراسم با خبر است و در این راه، شما را همراهی خواهد کرد. پدرتان نفس اماره اش را در راه خداوند قربانی کرده و احساسات خودش را صریح و رک و پوست کنده در مقابل خداوند بیان کرده و الان او هیچ نگرانی فکری ندارد و خیالش راحت است که خداوند او را دوست دارد. شما به فرهنگ خودتان و اصالت خانواده تان افتخار می کنید و زندگی مرفه و متمولانه ای دارید. از پدرتان به شما ارث رسیده یا خواهد رسید. شاید امروز حتی زندگی متمولانه تری نسبت به زمان حیات پدرتان در دنیا داشته باشید. شما برای آمرزش پدرتان و همینطور خودتان دعا می کنید. تعبیر خواب دومتان این است که شما و برادرتان می خواهید به خاطر مسئله ای تصمیمی بگیرید و نیاز به کمک فکری همدیگر دارید و پدرتان از رفتار برادرتان ناراحت است. پدرتان می خواهد که شما هم به اندازه ی برادرتان متمولانه و مرفه زندگی کنید چون اگر شما سهم کمتری از برادرتان ببرید، مثل این است که به پدرتان توهین شده چون او بچه هایش را به یک اندازه دوست دارد. او نمی خواهد که در خصوص ارث بین شما و برادرتان فرقی قائل شوند. خواب شما در کل شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۳۲:۱۶
ناز

ناز : سلام خانم هراتی عزیز لطفا این خابم مخفی باشه

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۷:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پدر شما به تصمیمات مادرتان آگاه است و آن را تصدیق می کند. بگذارید برادرتان هم چیزی داشته باشد و بعدا نگوید که او را کاملا از ارث محروم کرده اید. هر چند پدرتان از اینکه برادرتان نتوانسته رفتار درستی داشته باشد و ماشین را از دست داده، ناراحت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۲:۰۲
Manley

Manley : خواب دیدم، من،مادرم، همسر ودخترم گویا جایی برای گردش رفته بودیم، از مکانهایی دیدن می کردیم. من و مامان جلوتر از همه بودیم، دست چپ ما یک قصابی بود، که چند لاشه خوک اویزان کرده بودند غصابها یهودی بودند.کلاه سفید گرد کوچک وسط سرشون. یکی از آنها به مادرم اشاره کرد که بیا. از مادرم درخواست کرد یه دسته گل از لگن که کنار مغازه بود به او بدهد، مادرم گلو داد و قصاب در آب خواباند، دوباره یه دسته گل دیگه خواست. دسته گل سوم را مادرم خودش در آب گذاشت گفتم شما چرا گذاشتی دخالت نکن، مامان گفت کمکش کردم. قصاب از داخل یکی از خوک ها فکر کنم احما و احشام ان خوک بود که داخله یک پوسته سفید هستش درآورد که به مادرم بده من به مامان گفتم نگیر، ما نیاز نداریم. چند قدمی رفتیم، با مامان بحثم شد، هرچی توضیح میدادم مامان یه چیز دیگه می گفت. ناراحت شدم کمی با خشونت رفتار کردم و از ناراحتی مسیری که امده بودم را دوان دوان برگشتم عباس گفت کجا؟ گفتم ولم کن دست از سرم بردارید چند تا از همسفرامون هم گفتن کجا می ری جواب ندادم و گویا میرفتم هتل. بعد خودمو داخل خانه ای دیدم که با موبایل با دوستم در انگلیس صحبت می کنم، صحبت ما تموم شد ولی دوستم هنوز قطع نکرده بود و فکر کرد قطع کرده، شنیدم که زنش داره منو مسخره می کنه و دوستم برای اینکه حسادت زنش تحریک نشه یه همسویی هم با زنش کرد من تماسو قطع کردم خانمی که سینی بزرگی دستش بود و داشت پذیرایی می کرد به من تعارف کرد و گفت خودتو ناراحت نکن درست میشه. خودمو در خیابان عریضی دیدم با دخترم، کلی بچه که به مدرسه می رفتند و کلاه گرد استوانه ای به ارتفاع پنج سانت رنگ قرمز و مشکی سرشون بود با یونیفرم هم سن دخترم بودند. گفتم اینها دارن میرن مدرسه و یهودی بودند به خاطر شکل کلاهشون

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۱:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عده ای احساسات خام و رفتارهای غیر اخلاقی در رابطه با آدمهای طماع و حریص و پولپرست از خودشان نشان خواهند داد و احتمال دارد حتی یهودی های افراطی نسبت به بعضی از اشخاص متمول خشونت بخرج دهند. مادر شما از اینکه این اشخاص حریص زندگی شان را از دست بدهند و به شدت متضرر شوند خوشحال خواهد شد. اما این اشخاص طماع دل مبارزه و یا جربزه ای از خودشان نشان نخواهند داد. شما تمایلی ندارید که خانواده تان درگیر مسائل سیاسی شوند. شما می خواهید مشکلات خصوصی خودتان حل و فصل شود، چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا کنید و هویت تازه ای از خودتان بروز داده و به عادات و رفتارهای گذشته تان پایان دهید. دوست شما که در انگیس هست، زیاد با شما صداقت ندارد و شما حس می کنید که قربانی شرایط هستید. ایده های جدید و آموزه های جدیدی را در سر کودکان پرورش خواهند داد و طریقه ی فکری آنان را عوض خواهند کرد و این شور و شوق بچه ها را بیشتر خواهد کرد. سیستم فکری مردم عوض خواهد شد. شما هم احساس امنیت مالی و احساسی خواهید کرد و شرایط به نفع شما عوض می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۹:۵۵
foruzan

foruzan : سلام خواب میدیدم به یه جشن عروسی دعوت شدم و خیلی با ارایشی که داشتم زیبا بودم و اینو از نگاهای چندنفر توی خوابم به خودم متوجه شدم
توی اون عروسی عشقم(کسی که در واقعیت بهش وعده ازدواج دادم و به خاطر یه سری مشکلات مجبور شدم ولش کنم و اون الان با کسی دیگه عقد بسته ولی من هنوزم خیلی دوسش دارم) همش سعی میکرد که با نقش بازی کردن بهم نشون بده هم عاشق زنشه و هم زندگی رو به راهی داره تا حسادت کنم بهش منم واقعا ناراحت میشدم و محلو ترک میکردم و سعی میکردم با کارایی مثل ریختن سوپ داغم روش براش تلافی کنم اونم بهم میگفت چرا این کارارو میکنی امروز؟؟
خواب میدیدم که از داخل همون عروسی خارج شدم و چندتا کوچه باریک رو رفتم و به یه قصابی رسیدم که دوتا لاشه گوشت گوسفند اویزون کرده بود و ازش خواستم چاقومو تیز کنه و گرفتشو بهم گفت که این چاقو تیزه ولی بازم تیزش میکنم
همونجا ازش تیکه ای کوچیک گوشت خواستم و ازم خواست واسه بریدنش کمکش کنم و منم گوشه گوشتو گرفتم
ولی از مغازه که خواستم بیرون برم گوشت خام همراهم نبود به جاش یه کاسه سوپ گوشت با گوجه همراهم بود. یادمه که توی همون عروسی اتیش بازی میکردن و چندتا تیکه از جرقه روی لباسم ریخت و نزدیک بود لباس سفیدم اتیش بگیره من حواسم نبود یا توی خوابم داشتم چرت میزدم که موقع پریدن اتیش بغل دستیم که دختر بود و نمیشناختمش منو محکم گرفت تا ازم محافظت کنه و بعدشم سریع منو فرستاد وسط جمعیت تا لباسم اتیش نگیره بعدش رفتم دست و صورت ارایش کردمو خوب و تمیز شستم

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۱۳:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که سیاست داشته باشید و وجهه ی خوبی از خودتان نشان دهید اما دارید غصه می خورید و تحمل خوشبختی عشقتان و رابطه اش را با خانمش ندارید. شما باور ندارید که او عاشق زنش است و شما هم نمی خواهید این واقعیت را باور کنید. شما سعی می کنید عطش و گرسنگی تان را به او با این استرسی که در وجودتان هست نشان دهید. شما سعی می کنید که در شرایط بغرنج به خودتان بقبولانید که باید سردی و بی تفاوتی از خودتان نشان دهید ولی نمی شود. احساسات تند و استرس شدیدی که به شما وارد می شود باعث می شود که رفتار شما بد شود و از خودتان تندی و بداخلاقی نشان دهید. شما از این غصه خوردنها دست می کشید و در نهایت سعی می کنید که خونسرد و آرام باشید. با این موضوع به خوبی کنار خواهید آمد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۲:۳۰
خدیجه جورابیان

خدیجه جورابیان : سلام.خسته نباشید ممنون میشم متن خوابمونمایش ندین .باتشکر

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۴۷:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما برای رسیدن به خواسته تان یا برای دفع شر از خانواده تان متوسل به حضرت علی ع می شوید. باید به برادرتان بگویید برای سلامتی خودش و خانواده اش به اندازه ی وسعش مرغ یا گوسفند قربانی کند و اصلا در این کار کوتاهی نکند. مشکلی برای شما پیش می آید که از مواجهه با آن اجتناب می کنید و احساس می کنید که در شرایط سخت و بغرنجی قرار گرفته اید ولی نمی خواهید که فکرتان ناراحت شود. بنابراین سعی می کنید که اتحاد و ارتباطتان را با خانواده تان حفظ کنید و با کمک آنها به آرامش برسید. برای خودتان هم بگویید یک مرغ قربانی کنند تا فکرتان از سختی ها در امان باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۴:۴۹
Leila

Leila : سلام وقت بخیر
شب خواب دیدم رفتم بازار و یه قصاب هست که یه مغازه کوچیک قصابی داره و من بدون اینکه اون منو ببینه رفتم ببینمش که اگه خوشم اومد اجازه بدیم بیان خونه که من اصلا ازش خوشم نیومد. در واقعیت کسی خواستگارم هست و فرش فروش هست احساس کردم تو خواب این فرد هست.

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۷:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید نیازهای احساسی و فیزیکی تان تکمیل شود و با کسی مواجه می شوید که رفتارهای غیر اخلاقی و خامی از خودش بروز می دهد و نمی تواند جلوی خشم و عصبانیتش را بگیرد. شاید خواستگارتان اینطور رفتاری دارد و بنابراین اخلاق او به درد شما نمی خورد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۵۹:۵۹
Atena

Atena : سلام
شب عیدقربان خواب دیدم:جایی نشسته بودم با بابام، دوتا خانم غریبه هم اومدن نشستن اونکه سنش بیشتر بود فک کرد من همسر بابامم.بهش گفتم دخترشم.گفت وای تو چقدخوشگلی.برا یکی از فامیلامون میخوامت نتونستم بهت نگم.
بعد یه برگه کوچیک آورد که مشخصات اون پسر نوشته بود داخلش با رنگ صورتی.ولی مشخصات سه نفر نوشته بود که سومیو اصلاندیدم. اولی و دومی هم مخلوط شده بودن
مشخصات اولی:دکتر.که بقیه ش یادم نمیاد ولی خصلتای خیلی خوب نوشته بود از همه لحاظ خوب بود.ولی نمیدونم چرا رو اینا رو هر کدومش یه خط کشیده شده بود خطِ صورتی.مشخصات دومی رو مشخصات اولی نوشته بود که شغلش زده بود قصاب.رفتم پایین میخواستم نفرسومیو ببینم ولی نمیدیدم.در واقعیت چندماه پیش مشخصات همسرآینده مو نوشتم گذاشتم لای قرآن.که یکیش دکترا نوشتم.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دنیا به شما رو می آورد و به ثروت خواهید رسید. شما آرزوهایی راجع به همسر آینده تان دارید که این آرزوها هر چند که برای خودتان واضح است ولی شما نمی توانید همه ی این خصلت ها را در وجود یک نفر به تنهایی پیدا کنید. خواب شما به شما می گوید که شما می توانید به بخشی از آرزوهایتان برسید منوط به اینکه بخشی دیگر را نادیده بگیرید. مثلا داشتن شوهر پولدار خوب است ولی پولدار و قصی القلب چه؟ داشتن شوهری که مشکل گشای مردم است خوب است ولی اینکه اصلا وقت برای شما نداشته باشد چه؟ دوست عزیز از خدا بخواهید که کسی به زندگی شما بیاید که در کنار او آرامش داشته باشید، درکش قوی باشد ایمانش قوی باشد، بتوانید بدون دردسر زندگی کنید. رویابافی کردن و آرزوهای غیر منطقی داشتن هرگز باعث خوشبختی شما نخواهد شد. اینهایی که یک کتاب می نویسند و می گویند صد بار رو به قبله بایست بگو هوتوتوووو، بال در میاوری، مزخرف می گویند!! خرافه را با دین قاطی نکنید. از خداوند بخواهید که همسری که او برایتان صلاح می داند را به زندگی تان بیاورد تا بعدا مجبور نشوید به خدا بگویید که من نادانسته از تو تقاضا کردم که با فلانی ازدواج کنم، اما تو که میدانستی که او خوب نیست چرا مرا دستی دستی به او بخشیدی!!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۳:۴۱
سپیده

سپیده : من خواب دیدم یک قصابی با لباس قصابی و کارد بزذگ بدست با سیبل بزرگ و هیکلی و تو پر بود که دم خانه مون بود من تا دیدم در بستم و قفل کردم و بعد دیدم بیرون برای کاری رفته بودم و رسیدم دم خانه همون قصاب با کسی یکم اون طرف تر مغازه اشون بود وداشتن گوشت خورد می کردن من دیدمش و زود رفتم تو خانه در قفل می کردم ولی در قفل نمی شد وقفلش باز شده بودو قفلش دیگه کار نمی کرد من از اون مرد می ترسیدم و مادرم صدا زدم که بیاد که در قفل نمی شه بعد دیدم همون مرد پشت در ولی دیگه لباس مشکی و بافتنی تنش بود و ادم خوب و باشخصبتی بودو اون طوری که تصور می کردم که ادم ناجورب نبود و مادرم گفت چرا می ترسی مرد خوبیه واونم با ارامش گفت من فقط اومدم خانه تون ببینم و قسمتی بشینم‌و یا اجاره کنم

پاسخ
لینک۲۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۲:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از کسی که احساس می کنید مستبد و متکبر و زورگو و خودرای است می ترسید و نمی خواهید این شخص به زندگی تان راه پیدا کند. شما از اینکه ببینید کسی مسائل را به دقت پردازش می کند و حساس و نکته سنج است می ترسید. ولی چنین شخصی به خواستگاری تان می آید و او بسیار متمول است و رفتاری با عزت و جدی از خودش بروز می دهد و شما نمی توانید به او نه بگویید! این شخص از شما انتظار دارد که شما اولویت های خودتان را به خاطر او کنار بگذارید و او برایتان از همه مهمتر باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۱۰:۳۰
یوسف

یوسف : با عرض سلام و ادب.
من خواب دیدم تو یه قصر خیییییلی بزرگ و مجلل که کلا با سنگ مرر سبز کار شده بود بودم . خانوادم میخواستن اونجا یه قصابی را بندازن. یه گوشه یه قصابی خیلی شیک با دو تا مجسمه شیر با سنگ مرمر بود. به مادرم گفتم اونجا قصابی رو را بندازیم. مادرم گفتش که نه اونجا خون و تکه گوشت هستش. بعد یه دختر بچه شرو به تمیز کردن اونجا کرد و کامل تمیز شد.
ممنون میشم تعبیر کنید.
با تشکر

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به رفاه و امتیاز و برتری خواهید رسید، تجمل و توانگری و موفقیت در دسترس شماست. شما در کلامتان ثابت قدم هستید و در بحث هایتان لجوجانه می خواهید که حرفتان را به کرسی بنشانید. خانواده ی شما می خواهند که با قدرت و خشم زیاد حرفشان را به کرسی بنشانند و در این راه با مردم با سردی و بدون ابراز احساسات و صرفا خشک و منطقی برخورد کنند. شما می خواهید نشان دهید که توانایی هایتان بالاست. احساس ایمان، قدرت، شجاعت، پرخاشگری، رهبری و غرور در شما قویست. با وقار هستید و روی دیگران تسلط بسیاری دارید. باید سعی کنید که بیشتر در زندگی اجتماعی و شخصی تان خویشتندار باشید. مادر شما در خوابتان هم می تواند اشاره به خود او و شخصیت او کند و هم می تواند تعبیری برای شخصیت خردمند و مهربان و با احساسی باشد که در ذات خودتان مخفی کرده اید و به عبارتی به وجدان شما می تواند تعبیر شود. وجدان یا مادر شما موافق نیست که شما باعث شوید که به مردم استرس وارد شود و به کسی ظلم کنید و بی وجدان و با احساساتی خام و بی رحم با کسی برخورد کنید. شما باید برای اشتباهاتی که تا کنون به خاطر مخالفت با وجدانتان انجام داده اید، پول خرج کنید و صدقه بدهید تا گناهانتان شسته و پاک شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۶:۵۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.