تعبیر خواب قمری (فاخته)
اگر کسی دید در خانه اش قمری دارد، و قمری با صدای دلنشینی برای وی می خواند، از راه دور و از آشنا یا فامیلی که مدتی است از وی خبری ندارد، خبری خوش و یا نامه ای به وی خواهد رسید و یا خود وی به زودی خواهد آمد.
داشتن قمری در خانه، به زنی زیبا و مطیع تعبیر شده است و بیننده این خواب اگر مجرد است به زودی ازدواج خواهد کرد. اگر شخص متاهلی این خواب را دید، همسر وی مطیع و زیبا است یا خدمتکارش با وفا و مهربان است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند فاخته بر بام خانه او نشست و آواز نمود، دلیل است از غایبی خبر خوش شنود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن فاخته به خواب بر سه وجه است:
- زن،
- فرزند،
- خادم.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
zahra : سلام خانم هراتی.دیشب در خواب برای بار دوم خواب دیدم در خانه قدیمی مان بودم و توی اتاق دراز کشیدم .و صدایی توجهم را جلب کرد و بالای سرم را نگاه کردم دیدم روی طاقچه دو موجود تکان میخورن .فکر کردم مارمولکه ولی کمی دقت کردم دیدم دو تا یا کریم به رنگ خاکی نشتن.یکی از آنها پرواز کرد و روی شانه من نشت و من بر حسب عادت همیشگی گفتم: وای...ترسیدم و دیدم برادرزادم که ۴ سال داره یا کریم ها را بصورت جداگانه با هر دو دستش گرفته منم گفتم از پنجره بندازش بیرون .یکی از یا کریم ها را با زور بیرون کردم ولی اون یکی هنوز توی دستای یاسین بود.دقت به پشت پنجره کردم دیدم توی حیاط سرسبز بود و پرنده و موجودات کوچکی هم بودن .احساس کردم بهشت بود.خانم هراتی از این ناراحتم که چرا یکی از یا کریم ها را بیرون کردم.البته به خاطر ترس از پرندگان هست.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما خبرهایی خواهید شنید و احتمالا برایتان خواستگارانی می آیند که از شما بله می خواهند ولی شما به یکی از آنها پاسخ منفی می دهید و دیگری سماجت می کند که برایتان بماند. خواستگار معصوم ترتان را انتخاب می کنید. شما نگاهی مثبت به آینده دارید و خوشبین هستید که انشالله زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. یکی را بیرون کردید چون همزمان نمی توانید با دو نفر ازدواج کنید. تشکر از همراهیتون
zahra : سلام .سال نو بر شما مبارک باشه.سالی پراز عشق و سلامتی باشه.۲۸ اسفند خواب دیدم که در حیاط مدرسه ایی بودم (شبیه به حیاط دبیرستان خودم) با عده ایی از آدمها از مرد وزن وارد سالن مدرسه شدیم در حالیکه هر کدام کبوتری داشتیم .آنجا کبوتران سفید زیادی بود.از سالن خارج شدیم در حالیکه کبوتر من یا کریم بود.و در حینی که میخواست پرواز کند به طرف من آمد و با نوک خود بر شصت دست چپم بوسه ایی زد وپرواز کرد و روی سیم برق نشت . و همه آن آدمها که در آنجا بودن با تعجب به من و رفتار کبوترم نگاه میکردن.و من احساس خوبی داشتم. در صحنه ایی دیگر خودم را در شهر قم دیدم .یک دستگاه آپارتمان داشتیم.و فضای محیط به رنگ سفید بود.این را میدانستم که خانوادگی در شهر قم اقامت داریم.و من با مانتوی سیاه و با وقاری از جایی برگشته بودم. ( مدرسه یا دانشگاه) و با خود میگفتم شانس آوردیم این خانه را به ما دادن و گرنه چند سال پیش نمیتوانستیم همچین خانه ایی داشته باشیم. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. سال نوی شما هم مبارک. انشالله به زودی عشق به زندگی تان راه پیدا می کند و شخصی که صاحب مقامی است و یا با اشخاص با نفوذ در ارتباط است از شما خواستگاری می کند. او البته خیلی بی گناه نیست ولی بلندپرواز و جاه طلب است . شما وضعیت مالی بهتری پیدا می کنید و رفتاری باوقارتر از خودتان بروز خواهید داد. درکتان بالاتر می رود و ازدواج کرده و سفید بخت خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
zahra : خانم هراتی از کدام قسمت خواب فرمودید که خیلی بی گناه نیست؟؟جسارته البته بهتون زحمت میدم.
فریبا هراتی
: سلام. از آنجاییکه کبوتر سفید نبوده و قمری بوده است.
عبدالله یزدانی : سلام خانم هراتی عزیز. دوست عزیزی خواب دیده که دوستش در شکل فاخته ای بود که از پشت پرده اتاقش پنهانی دوست را نگاهش میکرد. این دو با هم روابط خوبی ندارند هرچند قبلا صمیمی بودند. ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. این دوست خبرچینی دوست شما را به کسی می کند و نباید به او اعتماد کرد. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : ببخشید کامنت بسته شده بود الان مینویسم. دوستم این جزییات رو نگفته بود. دوست دخترش که باهاش قهر هست به صورت فاخته بود. به هم نگاه میکردند یا نزدیک هم بودند. دوستم به زور این خانم رو برداشت و گزاشت تو اتاقش. این فاخته دست دوستم رو گاز گرفت. بعدش دوستم که دید اینجوره فاخته را گزاشت روی زمین. اونم یواش یواش رفت پشت پرده اتاق که نشون بده ناراحت هست. دوستم همین طور بهش نگاه میکرد و دید فاخته از پشت پرده سعی میکرد بهش نگاه کنه و ببینه دوستم چه عکس العملی نشون میده (چشم فاخته خیلی نمایان میکرد). وقتی دید دوستم داره نگاهش میکنه باز ناز کرد و یکم دورتر شد. دوستم میپرسه این خانم چرا به صورت فاخته بود. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما صورت خوابتان را کلا تغییر داده اید و تعبیر متفاوتی برای این خواب هست که بناچار حق خواب مجددی از شما کسر می شود. دوست دختر دوستتان به صورت کبوتر ظاهر شده چون دوست شما می داند که خودش هم در این قهر با او مقصر است و شانس از دست او پر زده است. اخباری از جانب دوست دختر این آقا به او خواهد رسید و یا اینکه به دل دوستتان مسائلی برات شده و بینش او قویست. این خانم تمایل دارد که با دوستتان آشتی کند ولی نه اینکه خودش سرش را پایین بیاندازد و به او برگردد. بلکه انتظار دارد که دوستتان ناز او را بکشد و کمی خودش را مشتاق تر به او نشان دهد. رابطه با یک خانم با رابطه با یک افسر ارتش در سربازخانه متفاوت است!! نه با زور و نه با دستبند نه با قهر و دعوا بلکه با عشق و محبت باید او را جذب خودتان کنید. ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است. چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد! تشکر از همراهیتون
D : سلام خانم هراتی بزرگوار لطفا مشخص نشه
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. موقعیتی آشنا که شما دوست داشتید برایتان فراهم شود؛ به تکامل می رسد و زمینه ی رشد و موفقیت شما فراهم خواهد شد. شما به سمت اهدافتان پیشرفت خواهید کرد. شما ایمان دارید که به موفقیت می رسید و خبرهای خوشی از رسیدن به ثروت دریافت خواهید کرد. و انشالله عشق و ثروت به زندگی تان راه پیدا می کند. صلح و آرامش و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد و شاید ازدواج کنید انشالله. تشکر از همراهیتون.
سیما سحرابی : سلام خانم هراتی اوقات به کام
خواب دیدم که رو دستم لونه ی یه قمری بود که جفت نر و ماده توی لونه بودن و تخم گذاشته بودن.فکر کنم هوا بارونی بود و منم یه پتو کشیده بودم رو سرم و دستی که لونه روش بودا برده بودم زیرپتو که سردشون نشه و مراقبشون بودم و بردم به مامانم نشونشون دادم
مامانم تا دیدشون صدای قمریو در آورد و اون دوتایی که رو دست من نشسته بودن شروع کردن به خوندن و جوابشو دادن
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. عشق و آرامش به زندگی تان راه می یابد و شما سعی می کنید که از خودتان و خانواده تان در مقابل سختی ها حمایت کنید. مادر شما تلاش و سعی شما را برای حفظ روابط و زندگی تان تحسین می کند و شما را بخوبی درک می کند. تشکر از همراهیتون.
پر : سلام وقتتون بخیر، شب پنج‌شنبه خواب دیدم که گویا در منزلم (هرجا بود متعلق به من بود) یک لانه یاکریم بود که در لانه‌اش نشسته بود، لانه‌اش کمی بزرگ بود و یک‌تخم سفید رنگ بزرگ گذاشته بود که به نظرم با توجه به جثه یاکریم اندازه تخم بزرگ بود. یادم نیست که در قسمت قبل یا بعد خوابم، دیدم به آسمان نگاه می‌کنم، دایره‌ای بنفش کمرنگ و خوشرنگ می‌دیدم که از دل آن فکر کنم هلال ماه سفید رنگی بیرون می‌آمد، دوباره هاله گرد بنفش رنگی گاهی خط دار یا کمی مواج می‌شد (در دل آسمان) و از گوشه‌اش دوباره ماه سفید پدیدار می‌شد و من آن‌را به آقایی میانسال از همکارانم نشان می‌دادم.(من مجرد هستم و به فردی علاقمندم که با یکدیگر رابطه بیرونی نداریم، مادرم این روزها در بخش مراقبت‌های ویژه هستند و با دستگاه تنفس می‌کنند، این شرایط این روزهای من است و التماس دعا برای شفا و سلامتی مادرم دارم)، با احترام
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. از مادر شما و خانه و خانواده تان به خوبی حمایت و حفاظت می شود و بر موانع و مشکلاتی که دارند غلبه خواهند کرد. حالشان خوب می شود و با احترام و عشق و دلسوزی از او حمایت می شود و شفا خواهد یافت. او به آرامی در مسیر بهبودش پیشرفت می کند و شروعی تازه خواهد داشت. شما هم پروژه و هدفی را که دارید دنبال می کنید و انشالله امیدوار و موفق هم خواهید بود ولی باید صبور باشید چون هنوز وقت ازدواجتان نسرسیده است. امیدوارم خبرهای خوشی بشنوید و از نگرانی بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون.
reza : سلام.خواب دیدم توی حیاط روی درخت یه قمری بود و من تلاش کردم بگیرم پرید و بعد دوتا قمری دیگه روی یه شاخه دیگه بودن و من هر دوشون رو گرفتم و بعد یهو دیدم با پدرم داشتیم به طرف یه باغ می‌رفتیم و نزدیکی باغ یه کلبه بود درش بسته بود بعد دو نفر بودن در رو باز کردن تا ما اونجا کمی استراحت کنیم.درضمن اون باغ رو نمیدیم تو خواب ولی تو ذهنم خیلی زیبا و با طراوت بود
فریبا هراتی
: سلام. شما تلاش می کنید که دل کسی را بدست بیاورید ولی او به شما بی توجه است ولی بعد؛ شما دو دوست خوب ( یا 2 مورد برای ازدواج) پیدا می کنید و آنها هم از شما خوششان خواهد آمد. شما احتمالا دو دوست جدید بدست می آورید و یا یک دختر خانم و مادرش هر دو شما را تصدیق می کنند و تمایل دارند تا دختر با شما ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.
Shiva : سلام sheyda هستم خوابم و تعبیر زیباش این پایین نوشته شده
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبلا هم خدمتتان عرض کردم که به خاطر تعداد کثیر کاربران وکثرت خوابها من فرصت ندارم برای هر کلمه ای که در خواب می بینید تفسیرش را مو به مو خدمتتان عرض کنم. لطفا به تعبیر من اعتماد کنید و نخواهید که کلمات را این = آن بنویسم چون اینکار را نخواهم کرد!!! وظیفه ی من تعبیر خوابهای شماست و نه تعلیم تعبیر خواب. در هر خواب ده ها نماد و مورد برای توضیح و تعبیر وجود دارد و اگر بخواهم بصورتی که شما آرزو دارید خوابها را کلمه به کلمه شرح دهم برای هر خواب باید به جای 5 تومان هزینه 50 تومان هزینه پرداخت کنید چون منهم مجبور به نوشتن 50 خط تعبیر می شوم نه 10 خط. ضمن این که خواب شما وحی نیست که از آسمان نازل شده باشد و کلمه به کلمه ی آن تعبیر داشته باشد. پرنده ی بزرگ خواب به آرمانهای بزرگ شما و آرزوهایتان اشاره دارد. من فرصت دوباره خوانی و تعبیر مجدد خوابتان را ندارم. برای این توضیحات که خارج از چهارچوب تعبیر بود و وقتی که صرف کردم یک حق خواب از شما کسر شد. شما شاید رهبری خانواده تان را نداشته باشید ولی نقشی تاثیر گذار در بین آنان دارید و شاید بهتر بود این نقش تاثیر گذار را به جای رهبری عرض می کردم. تشکر از همراهیتون
Shiva : سلام مجردم خواب دیدم منو مادرم وارد خونمون شدیم(بیرون بودیم.خونه باواقعیت فرق داره)به محض ورود سه تا پرنده ی بزرگ و زیبا وسط حیاط دیدم اینقده ذوق کردم هم از دیدن پرنده ها هم اینکه پدرم اونارو آورده(چن ساله فوت شدن)کمی قبل ورودمون پرندها رو آورده ورفته،تو خواب میدونستم فوت کرده ولی از کارش تعجب نکردم با ذوق بسیار ولبخند گفتم قُمری!چن لحظه بعد این دو قمری ک نر وماده بودن(جفت هم بودن)آمدن ودرست کنار هم بدون فاصله ایستادن رنگشون خاکی بود وروی قسمتهایی از بال ودمشون خطهای سبز کمرنگ هس(در امتداد دم وبالها)هردو دقیقا مثل هم بودن سومی روش طرف قمری نر وکنارش ایستاده ولی نمیدونستم چه پرنده ای هس بعد برای بازی روی پشت قمری نر سوارشد وبرای حفظ تعادلش بالها ودمشو باز کرد دیدم قسمتهایی از دُمش قرمز رنگ هس توهمون حال صدای بوقلمون از خودش در آورد من تازه فهمیدم پرنده ی سومی بوقلمونه،همه روشون آنطرف وپشت ودمشون طرف من بود(هر سه بزرگ بودن اندازه ی غاز بزرگ)مادرم اعتنایی بهشون نکرد شاید هم متوجهشون نشدبعد از اتاق اولی ک دربش رو بحیاطه رد شدیم توش ی زنو دختر و مرد(همه غریبه بودن)بودن مرد رو تخت یکنفره نشسته وسرش درد میکرد اینو زنه گفت(انگار مادرم میتونه باداروهای گیاهی دردا رو درمون کنه)مادرم بی اعتنا رد شد چون از همون اول با آدمای اتاق بغلی کار داش(نمیدونم چکار،اونا هم غریبه بودن،نمیدوم چن نفرن)به محض ورود به اتاق بغلی ک اونم دربش رو بحیاطه متوجه یک ببر کوچک(اندازه مارمولک)رنگارنگ شدم رنگ قرمزش بیشتره و روی انگشت کوچک دست چپ مادرم بود بین کف وپشت دسش،داش بطرف مچش حرکت میکرد با اشاره به مادرم گفتم مامان،مادرم هم حرکت ببرو حس کرد ودسشو محکم تکون داد ببر رو زمین افتاد ولی نَمرد و حرکت میکرد تشکر
فریبا هراتی
: سلام. روح پدرتان شاد. او امیدوار است که شما به آرمانها و آرزوهایتان برسید و اگر خواهر و برادر مجرد هم دارید، برایتان دعای خیر کرده که ازدواج کنید. صلح و آرامش و هماهنگی به زندگی شما راه می یابد. شما ممکن است برتری طلب باشید و خیلی درست و واضح فکر نکنید. می خواهید سریع رشد کنید و به جایگاه بالاتری در زندگی برسید. برای مادر شما شاید ارتباط با غریبه ها سخت باشد و یا در کار دیگران خیلی کنجکاوی نکند اما او مهربان و دلسوز است. مادرتان سعی می کند که در هیچ زمانی با شما به صورت دیکتاتور منشانه رفتار نکند و قدرت طلب نیست. شاید هدایت و رهبری خانواده تان در زمانهای لازم بیشتر با شما باشد و نه با مادرتان. تشکر از همراهیتون.
Yeki1399 : سلام خواب دیدم خونمون بودم بعد بیرون هوا سرد بود پنجره باز کردم دلم برای یاکریم ها سوخت باخودم گفتم بیارمشون داخل تا گرم بشن دوتا یاکریم برداشتم که هردوشون یخ زده بودن مثل سنگ سفت شده بود بدنشون از سرما و حرکت نمیکردن و منجمد بودند اوردمشون داخل تا یخشون باز بشه و گرم بشن ( من در واقعیت از پرنده و حیوانات میترسم سمتشون نمیرم) یک یاکریم دیگه بود که اون یخش کمتر بود اونو که اوردم داخل یهو شروع کرد به بال زدن و پرواز داخل خونه اولش نمیترسیدم گفتم بزار راحت باشه کاریم نداره ولی بعد ازش میترسیدم که نکنه بیاد سمتم حالا شاید چون در واقعیت ترس دارم اینطور شد.. بعد اومدم درو باز کردم که از خونه بره بیرون ولی نمیرفت.. ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر ترس از اینکه با شما بد رفتاری شود، با هر کسی صمیمی نمی شوید. نسبت به عده ای احساسات سرد و حس تلخی دارید و به آنان زیاد توجه و محبت نمی کنید ولی تصمیم می گیرید که شیوه ی تفکرتان را عوض کنید و گرمتر و دلسوزتر با آنان برخورد کنید. در این بین، به کسی محبت می کنید و با او صمیمی می شوید و او عاشقتان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.