کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قند

اگر کسی در خواب دید که قند می شکند، به زودی در خانه اش جشن عروسی و یا عقد و یا خواستگاری برپا می شود . اگر کسی قند فروشی می کرد، به مردم سخنان شیرین می گوید و حرفهایش مردم را مجذوب می کند. تعبیر خوردن قند یا داشتن آن، نفع و مال و سود و بهره است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

47 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

masume

masume : سلام.من امروز صبح خواب دیدم ک زنداییم اومده خونمون و اول دیدم نماز خوند تو خونمون بعد دیدم یه پارچه جلوش هست با قند شکن خونه ما.یعنی خونه ما بود و همه وسایلم مال ما بود.به مامانم گفت کله قند دارید خورد کنم برا خودم میخوام.مامانم گفت تموم کردیم.گفت اخه همسرم(بابای من یعنی)تازه یه عالمه قند خورد کرده.با اینکه دیدم میگیم نداریم کله قند دیدم ولی جلومونه و دیدم منم نشستم یکم خورد کردم قند و دیدم کار سختیه.یکم خورد کردم گفتم بابام که یه عالمه برا ما خورد کرده من دیگه خورد نمیکنم.بعد مامانم بهم گفت برو یه قند شکن دیگه بیار ک خیلی تیزه.و دیدیم 2 زندایی شدن و دوتاشون داشتن تو خونه ما قند خورد میکردن.ولی قند و برا خودشون میخواستن بعدش.اونوقت من دیدم دو تا پلاستیک بزرگ قند خورد شده گوشه خونمونه که مال ماست و دیدم اینارو بابام تازه خورد کرده .من مجردم

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۷:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندایی شما در انجام کاری به موفقیت خواهد رسید و خدای بزرگ را شکر خواهد کرد. انشالله جشن و شادی در زندگی تان برقرار خواهد شد و خوشی های زیاد و رفاه خواهید داشت. مردم از شما تعاریف مثبتی خواهند کرد. دنیا به شما رو می آورد و برایتان خواستگار می آید و دستاوردهای بزرگی بدست خواهید آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۶:۲۶
firuze mehrabani

firuze mehrabani : درود و مهر بانو جان، فیروزه هستم خواب دیدم که حمید به خانه پدریم آمده و هردو در حیاط خانه بودیم(وارد خانه نشد و فقط در حیاط بودیم) من بغلش کردم و بوسیدمش بهش گفتم الان کجایی؟ چرا رفتی از پیشم؟ حمید در حالی که خیلی آروم بود بهم گفت جن ها رفته بودن تو بدنم یا جنی شده بودم.(یکی از این دو جمله را گفت دقیق خاطرم نیست.) اونم منو بغل کرد و بوسید. داخل خانه جلوی در حیاط دو کله قند بود. یک کله قند خیلی بزرگ که حدودا قدش به یک متر می رسید و داخل یک پارچه سبزرنگ پیچیده شده بود. و کله قند دیگری که اون هم از سایز معمولی یه کمی بزرگتر بود و در گونی پلاستیکی سفیدرنگ پیچیده شده بود. حمید موقع رفتن کله قند خیلی بزرگ و سبزرنگ را برداشت و با خودش برد. من هم داشتم با خودم فکر میکردم که جواب مادرم رو چی بدم. در خونه را کمی باز گذاشتم که مادرم گمان کنه دزد اومده کله قند را برده. سپاس از شما بانو جان منظور از اینکه حمید بهم گفت که جنی شده بودم و قند را با خودش برد دقیقا چی هست؟ شرمنده سپاس از مهربانی و شکیبایی شما مهربانو

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. حمید به شما فکر می کند و می خواهد به شما بگوید که تحت تاثیر انرژی های منفی قرار گرفته و شیطان او را فریب داده که عقلش درست کار نکرده است. من به خاطر آنچه که در قرآن کریم آمده است، معتقدم که اگر انسان ایمان کامل به خداوند داشته باشد، جنیان نمی توانند به او مسلط باشند چون مومن می داند که عاقبت همه ی کارها بدست خداست. اما اگر انسان ایمانش ضعیف باشد، جادو روی او می تواند موثر واقع شود و شاید اگر شخصیت حمید هم اینطور بوده که جنیان توانسته اند روی او مسلط باشند، و خودش هم اهل جادو کردن باشد یا به قدرت جادو باور داشته باشد، در اینصورت شاید او تحت تاثیر دعاهای بد، جادو شده باشد و تمایلش از شما گرفته شده و مثلا عاشق کسی دیگر شده باشد یا فریب خورده باشد. ولی در هر حال، نه جادو تا ابد موثر است و نه آدم عاقل، عقلش را به اختیار جادوگران و جنیان می گذارد!! کله قند ممکن است در خواب شما اشاره به حضور خودتان داشته باشد چون شما هم با ایمان هستید و هم شادی و لذت خانه ی مادرتان به خاطر وجود شماست. ممکن است حمید به شما برگردد و دل شما را دوباره بدزدد. اما فیروزه جان انسان عاقل، اراده دارد و انسانی که عاقل و مومن است، باور دارد که هیچ دستی بالای دست خداوند نیست. این که آدم هر دقیقه به کسی دل ببندد و از کسی دل ببُرد به بهانه ی اینکه جادو شدم، منطقی نیست. این چنین شخصی قابل اعتماد هم نیست چون هیچ تضمینی وجود ندارد که دوباره او را جادو نکنند!!! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۶:۱۲
علیرضا

علیرضا : سلام خانم هراتی لطفا خوابم را نمایش ندهید

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۳:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. متاسفانه کسی در زندگی شما هست که سعی می کند با جنیان در تماس باشد و مشکلات زندگی تان را به این طریق حل و فصل کند. یا سعی می کند که نسبت به شما شیرین زبانی کند و شما را مرید و مطیع خودش کند. در قرآن کریم آیه 6 سوره ی جن آمده که بعضی از مردم به جای توکل به خداوند به جنیان متوسل می شوند و این کار گناهی بزرگ است چون جن ها هیچ فایده ای برای مردم ندارند. در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!!) این یعنی اینکه در شرایطی که خدا نخواهد اتفاقی بیافتد، محال ممکنات است که برگی از درخت بیافتد!! اما خداوند به واسطه ی جنیان باور مردم را نسبت به خودش امتحان می کند که بفهمد چه کسانی به قدرت شیطان و جنیان باور دارند و چه کسانی فقط به خداوند تکیه می کنند. این بابانوئل خواب شما، در واقع جنی است که به خوابتان آمده تا به شما بگوید که می تواند باعث شود شما به ثروت برسید. یا می خواهد که شما به قدرت جن باور داشته باشید و با حرفهای شیرین گولتان بزند. اما خوب چه ثروتی؟؟ حلال یا حرام؟ و شما در خوابتان گفته اید که معلوم نیست خوردنی باشد چون می دانید که هر پول و ثروتی خوردن ندارد. خانم برادر شما در زندگی تان به دعانویسی رو آورده و دارد مرتکب گناهان بسیار بسیار بزرگی می شود. او می خواهد به برادرتان تسلطی واقعی پیدا کند و مثلا جوری باشد که برادرتان مطیع دربست او باشد و حرف او به حرف برادرتان سر باشد! اگر کسی شعور داشته باشد با استفاده از دعا کسی را مرید و زندانی خودش نمی کند چون می داند که این مزخرفات فقط برای کسانی تاثیر دارد که قدرت شیطان را از قدرت خداوند بالاتر می دانند. ( و جای این افراد در جهنم است). اما کسانی که قدرت خداوند را از همه ی موجودات بیشتر می دانند و در کارشان به خدا توکل می کنند هرگز وابسته و مرید و متوسل به جنیان نخواهند شد. مراقب باشید که بچه هایتان به این مسائل رو نیاورند و آنها را آگاه و راهنمایی کنید. انشالله مشکلات زندگی شما و بچه هایتان به یاری خداوند یکی یکی از بین خواهند رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۵:۰۳
Saria

Saria : سلام وقت بخیر.خوابم مخفی بمونه متشکر.

پاسخ
لینک۳۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۲:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست پسر سابقتان به دلیلی یاد شما افتاده و به شما فکر می کند ولی مطلقا نمی خواهد شما بدانید که به شما فکر کرده . شما هم به او فکر می کنید ولی از این که به او برسید ناامید هستید. شما می خواستید که رنگ و بوی تازه ای به زندگی تان ببخشید و او با صحبت های شیرینیش به شما انرژی مثبت و آرامش بیشتری ببخشد. اما او الان اشخاص زیادی دوروبرش هستند که با وجودشان حرفهای شیرین می شنود و به او خوش می گذرد و از او تعریف می کنند. البته شما به خاطرات خوش و یا حرفهای شیرین او دلخوش بوده اید. شما هم یاد می گیرید که شیرین زبان و خوش صحبت باشید ولی می دانید که نمی توانید از دوست سابقتان بخواهید که رنگ و بوی تازه ای به زندگی شما وارد کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۱:۵۷
Mahy

Mahy : سلام عزیزم خواب دیدم تو محل کارم از مکه برام حبه های قند سوغات اوردن. انگار داخل یه تور سفید پیچیده بودنش. بعد دیدم با مامان و خاله م داخل محوطه بزرگی نشستیم که کفِش آسفالت بود. یه تکیه بزرک ک برای امام حسین بود رو دور محوطه از بالا سر مردم‌میچرخوندن بعد تصمیم‌گرفتن بزارن بالاسر ما. یعنی داخل تکیه نشستیم. بعد ک مراسم تموم شده بود من رفتم لباسهامو داخل یه وان بزرگ شستم شلوارم دوتا لک کوچیک‌پریودی داشت شستمشون. مردم هم اونجا لباس میشستن. بعد دوباره رفتم محل کارم اونجا هم یه گلیم فرش آبی به من هدیه دادن. خاله و دختر خالم هم بودن به اونها هم یکی قرمزش رو داده بودن. اونها هم با خودشون میگفتم برای ما خوشگلتره بعد با چادرداخل صف با همکارام بودم رئیسم‌ با فامیلی صدام کرد پای تخته سیاه بنویسم برای بقیه همکارام. منم تعجب کردم با اسم ‌میشناسم. ممنون

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۸:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما انشالله حاجتتان را خواهید گرفت و به خوشبختی و عاقبت به خیری می رسید. دعای خیر امام حسین ع شامل حال شماست و از غم رها خواهید شد. تصویر تازه ای از خودتان به دیگران ارائه خواهید داد. اشتباهات گذشته تان را می شویید می رود. زمینه ی زندگی تان سرشار از عقلانیت و خردمندی خواهد بود و اگر مجرد هستید با کسی که از خود گذشته و خونسرد و آرام و فداکار است ازدواج خواهید کرد. خاله تان و دخترش هم حاجت روا می شوند. رئیس شما از شما تقاضا می کند که مسئله ای را برای همکارانتان توضیح دهید یا سمت جدیدی به شما می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۶:۴۹
Mahy

Mahy : خانم هراتی عزیز،

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۲:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله عزیزم درست می فرمایید. زمانی که حجم خوابها بسیار زیاد می شود من به علت فشار کار زیاد بعضی توضیحات گذشته ی شما را فراموش می کنم. ممکن است شخص جدیدی به زندگی تان بیاید و احتمال ضعیفتری هست که همسرتان اصلاح شود. هر چه هست انشالله طبق خوابتان بهبودی و خوشبختی به زندگی تان خواهد آمد.

پاسخ
لینک۱۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۱:۳۴
Mojgan

Mojgan : با سلام خدمت خانم هراتی عزیز
خواب دیدم خواهرم یه خونه قدیمی و نسبتا خراب خریده و خونه رو تمیز میکرد و
با خوشحالی وسایلشو میچیند و من با تعجب همه جا رو نگاه میکردم
در این حین داییم اومد یه جعبه قند خریده بود ، در جعبه رو باز کردم دیدیم یه ردیف قندهای سفید اما خوب نبود و ردیف زیرش قندهای سیاه بود ، همه تعجب کردیم و گفتم حتی قندهای سفیدش هم خوب نیست ،کنار جعبه پر از خوراکی بود که من چندتاشو برداشتم و یکی خوردمو دوباره گذاشتم توی جعبه و هرچی گفت خوراکیها رو بردار گفتم نه نمیخوام .
ممنونم از پاسخگویی تون

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۹:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما ایده ی بدی به ذهنش راه پیدا می کند و سعی می کند که این ایده را عملی کند و شما از اینکه او اینطور به عقاید اشتباهش پایبند است تعجب می کنید. دایی شما الکی از کار و هدف خواهرتان تعریف می کند و سعی می کند که شیرین زبانی کند که دل خواهرتان را بدست بیاورد. دایی شما شاید تلاش دارد که از شما هم حمایت کند ولی به خاطر این که شاهد این هستید که او به جای راهنمایی درست از خواهرتان، او را تشویق به ادامه ی کار اشتباهش می کند، حمایت او را قبول نمی کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۰:۰۰
Sana

Sana : سلام .خواب دیدم در سالن بزرگی هستم و مدیر و همکارانم دور تا دور سالن صندلی گذاشته و نشسته اند اما سالن شبیه سالن بزرگ خانه بود و مدیر من روی کاناپه ای نشسته و پیرهن بلندی پوشیده و دامن پیرهن را بالا زده وسوزن یا میخی را به زانوهایش میزند مثل یک حالت درمانی و بعد دیدم روی زمین کلی قند و پودر قند ریخته شروع کردم به جمع کردن و خواستم بلند شوم چون چند تا ظرف دستم بود و پر بود همه میگفتند نمیتواند و میریزد اما بلند شدم و شروع کردم به بردن آن ها و یک کمی از پودر قند را به مدیرم دادم تا به زانوهایش بزند.

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۳۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مدیر و همکاران شما می خواهند جلسه ای داشته باشند و نگرانیهای فکری مدیرتان را در رابطه با کارتان حل و فصل کنند. او نیاز به کمک شما دارد و خیلی ها حرفهای مثبتی می زنند که مدیرتان را کمک کنند ولی شما عملا به او کمک می کنید. ایده های شما موجب می شود که مشکلات او از بین برود و قادر به عملی کردن و اثبات ادعایتان در رابطه با حل مشکلات اداری دارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۶:۰۵
Sana

Sana : سلام .خواب دیدم در سالن بزرگی هستم و مدیر و همکارانم دور تا دور سالن صندلی گذاشته و نشسته اند اما سالن شبیه سالن بزرگ خانه بود و مدیر من روی کاناپه ای نشسته و پیرهن بلندی پوشیده و دامن پیرهن را بالا زده وسوزن یا میخی را به زانوهایش میزند مثل یک حالت درمانی و بعد دیدم روی زمین کلی قند و پودر قند ریخته شروع کردم به جمع کردن و خواستم بلند شوم چون چند تا ظرف دستم بود و پر بود همه میگفتند نمیتواند و میریزد اما بلند شدم و شروع کردم به بردن آن ها و یک کمی از پودر قند را به مدیرم دادم تا به زانوهایش بزند.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۲:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۴:۵۹
Shahrzad

Shahrzad : باسلام،من دیدم دو تا کله قند خیلی بزرگ دارن روی هوا میان در اتاقی که من بودم و دور کله قندا تزیین شده بود به حالت تور اولیو دوست صمیمی نامزدم که البته الان با نامزدم در ارتباط نیستم جلوشو گرفت رو هوا تو دستش بود،دوست نامزدم رو تخت قهوه ای دراز کشیده بود من رو صندلی نشسته بودم دیدم و رفتم سمت کله قند از خواب پریدم.

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۰:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برای شما دو خواستگار می آید که راجع به ازدواج با آنها فکر می کنید. اولی نامزدتان است که به خاطر تضاد در افکارش، و تناقضاتی که در رابطه با شما دارد، از ازدواج با شما منصرف شده است. او شخصیتی محافظه کار و مادیگرا دارد. شما سعی می کنید که موقعیت خوب بعدی را بدست بیاورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۰:۰۳
smamb

smamb : سلام و خسته نباشید.خواب دیدم خانم لیلا فروهر برای پدرش آقای جهانگیر فروهر تو یه خونه چند طبقه تاریک پرازدحام چایی برای احسان میبره منم برای کمک پشت سرش چیزی تو دستم میبرم.رفتیم طبقه بالا پدرش تو اتاق تنها رو چهار چوب در به پشت افتاده بود.خیلی کوچیک و صورتش زشت و چشماش ریز شده بود و حال بدی داشت پاهاش قطع شده بود.سریع رفتم براش قند بیارم دیدم پاش از مچ قطع شده و بیرون دره.فکر کردم چون میدونم حال یک نفر بده مسئولم به اونم احسان کنم.از دبه ای که در واقعیت قند میریزیم قندونو پره قند کردم بیرون پره جمعیت بود.برادر بزرگ نامزدم بیرون مغازش ایستاده بود و سیبیل بزرگ و جو گندمی داشت به من خیره شد و شریکش گفت قندو بدم به برادر نامزدم چاییشو بخوره.اونم تایید کرد قندو ازم گرفت رفت باهاش چایی بخوره.برگشتم که کاسه پیدا کنم توش قند ببرم.ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۷:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. لیلا فروهر در معنی به سختی های بلند و بالا در جهان غیر مادی، تعبیر می شود و اینکه جهانگیر در شرایط سختی به سر می برده و مستاصل بوده است، در واقع پیامی برای شماست که خواب می خواهد به شما بگوید، تا فرصت دارید از اشتباهاتتان دست بکشید و فکر نکنید که همیشه می توانید اشتباه کنید، جهانگیری و فتح داشته باشید، پیروز باشید و زندگی آرامی داشته باشید. زمان انسان محدود است و چه بسیار اشخاصی که متمول و مشهور و موفق هم بوده اند ولی الان مستاصل و درمانده هستند و هیچ کاری از دست هیچ کسی برایشان بر نمی آید. حتی لیلا فروهر با تمام شهرتش در واقعیت نمی تواند ذره ای از سختی های اخروی پدرش را کم کند. شما دلسوز و مهربان هستید و اشخاصی در این دنیا می خواهند که شما با شیرین زبانی هایتان به ایشان لذت و شادی ببخشید و برادر نامزدتان یکی از این اشخاص است. او سعی می کند که با شما تحکمی صحبت کند و انتظار دارد که شما با او شیرین زبانی کنید و دوستی تان را با او حفظ کنید. اما متعاقبا" او هرگز به درد شما نخواهد خورد و رفتار شما با برادر نامزدتان شدیدا به ضرر شماست. برای همین هم هست که لیلا را اول خوابتان دیده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۳۵:۵۴
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.