تعبیر خواب قو
دیدن قو در خواب مال و ثروت است و اگر کسی دید قوهای زیادی دارد، به ثروت می رسد. اگر قوها ناله می کردند، خبر بدی به بیننده خواب خواهد رسید. قوی سفید زن ثروتمند است و قوی سیاه خدمتکار است. اگر کسی دید گوشت قو می خورد، از ثروت زنش بهره می برد. دیدن قوی مرده نارضایتی از زندگی تعبیر شده است و پرواز قوها، نشانه این است که به زودی به آرزوهای شیرین خود خواهید رسید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
فقط خدا : سلام خانوم هراتی وقتتون بخیر
دیشب خواب دیدم پنجره اتاقم باز کردم و داشتم آسمونو نگاه میکردم که چقدر پرنور و پر از ابرای قشنگ بود چون کلا همیشه به آسمون نگاه میکنم و توفکر قدرت خدای مهربون میرم حتی ساعت ها، بعد دیدم زیر پنجره کمی پایین تر یه قوی خیلی بزرگ و سفید که خیلی خوشگل و نورانی بود نشسته بود واقعا بزرگ بود و گردن بلندی داشت بعد بهم حس خوبی داد دستمو بردم سمتش گردنشو بلند کرد و سرشو به سمت دستم آورد، من خودم فکردم شاید تعبیرش بشه اصرار در دعاکردن بیشتر و نا امیدنبودن چون روز قبلش ناخواسته خیلی از خدا گله کردم بعد کلی ندامت واستغفار کردم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما منتظر هستید که از آسمان برای شما لطف و برکت خداوند پدیدار شود. دیدن قوی سفید در خوابتان نمادی از ظرافت، خلوص، زیبایی، کرامت، ثروت و پرستیژ است. خوابتان به شما می گوید که چیزی که امروز برایتان مهم نیست، و به آن توجه نمی کنید، در واقع بسیار مهم است و اینکه شما نباید یک موقعیت یا یک فرد خاصی را از روی ظاهر، پیش قضاوتی کنید. شاید شرایط زندگی شما خیلی خیلی بهتر و عالی خواهد شد و شما نباید الان به خاطر شرایطی که دارید ناامید باشید. تشکر از همراهیتون.
foruzan : سلام خواب دیدم که یه تخم خیییییلی بزرگ داخل یه کمد بود و یه دفعه تخم شکست و یه قو بزرگ بالغ سفید از داخلش اومد بیرون قو یه حالتی داشت انگار میخواد از قلمروش محافظت کنه بعدش مامانم بهم یه چیز خشک و سفید داد که بخورم و همش توی خواب احساس میکردم بوی مشک و عنبر میده (من تا حالا مشک و عنبر رو ندیدم و بو نکردم) وقتی از مامانم پرسیدم که چیه بهم گفت که این اسپرم قو هست (من اونو خوردم) بعد میدیدم که داخل یه کشتی بزرگ چوبی قدیمی ام و دارم از یه مسافرت ک نمیدونم کجا بود یا اینکخ مکانش بد بود یا خوب بود برمیگردم خونه اسمون ابری و دریا متلاطم بود من چند باری داخل اب افتادم اما اومدم بیرون و رسیدم خونه داخل خونمون خواهرمو دیدم (خواهرم چند وقت پیش مالزی رفت و بچه ی هشت سالش توی یه مسابقه اول شد) دیدم که موهای سرشو کلا تراشیده وقتی ازش پرسیدم گفت یه کشوری رفتم که برای اینکه بتونی واردش بشی باید موهای سرتو بتراشی و من هم قرار بود ک به همون کشور برم و وقتی داشتم میرفتم ک آماده بشم با هیجان به مامانم حرفای خواهرمو تعریف کردم و بهش گفتم ک منم میخوام برم سرمو بتراشم (منم امسال کنکور دارم)بعد میدیدم ک مامانم داخل یه خونه گلی داخل یه باغ بود و مدتی بود که اونجا تنهایی زندگی میکرد من رفتم دنبالش که بیارمش خونه اما بهم تفنگ و یه سری چیزای ارزشمند که یادم نمیاد چی بودن رو نشون داد و بهم گفت اینا خییییییلی گرونن اگه من برم بارون از زیر در بزنه داخل همشون خراب میشن من نمیتونم بیام بعد خواب ماشین خیییلی قدیمی مون رو میدیدم که در واقعیت من وقتی ۴سالم بود بابام خریدش و الان بخاطر یه سری مشکلات صاحابش از بابام پسش کرفت اما به بابام قول داده که ماشینو با یه سری زمین ارزشمند به بابام برگردونه خواب میدم که همین ماشینمون خیلی نو بود و توی یه فیلم سریع کهنه و قدیمی شد بعد بابام با یه سری از دوستاش و پدر شوهر خواهرم سعی میکردن ماشینو درست کنن
فریبا هراتی
: سلام. شخصیت زیبا و با کرامت و پرستیژ شما شکل گرفته و زمان این است که روحیه خالص و زیبایتان را برای دیگران آشکار کنید. مادرتان می خواهد که شما همیشه خوشنام و پاک باشید و وجودتان را با این خصلت های عالی حفظ کنید. مسائل احساسی شدیدی برایتان به وجود می آید و شما سعی می کنید که همیشه خوب و تمیز زندگی کنید. خواهرتان احساس تنهایی می کند و برای رسیدن به هدفش ممکن است مجبور شود جدای دیگران زندگی کند. شما هم شاید با دوستانتان قطع ارتباط کنید. مادر شما مشکلات زیادی را تحمل کرده و به تنهایی از پس سختی ها برآمده است. او می خواهد که شما موفق و هدفمند عمل کنید و او همه ی سختی ها را به خاطر شما تحمل می کند. خوشبختی که شما در گذشته داشته اید به شما باز خواهد گشت. هر چند که عمر پدر و مادرتان هم گذشته و مثل قبل جوان نیستند ولی به هر حال پدرتان سعی می کند مثل گذشته زندگی تان را به خوبی کنترل کند. تشکر از همراهیتون.
Khatoon : سلام خانم هراتی نازنین
خواب دیدم در مزرعه ای وسیع که انتهاشو نمیبینم فقط اون آخر درخت هست و کشتزار یک راه باریک مستقیم هست که در بین این مزرعه دارم ازش عبور میکنم انگار یه جایی توراه دراز کشیدم و خوابم برد و بعد با احساس نوازش ساعد دست راستم از خواب بیدار شدم بلند شدم دیدم یک قوی سفید با نوک سیاه و براق داره کنارمه و بانوکش روی ساعدمو نوازش میکنه و میبوسه خیلی حس خوبی بود تو خواب میگفتم اون پایین تر هم یه قوی دیگه دستمو بوسید و انگار قو حرفامو متوجه میشد گوشیمو دراوردم گفتم بیا باهم عکس بگیریم میخوام به بقیه نشون بدم تا باور کنن تو صفحه گوشیم نگاه کردم تصویر یه زرافه افتاده بور که پشت سرمه تعجب کردم برگشتم پشت سرمو نگاه کردم ولی زرافه ای نبود دوباره رومو برگردوندم سمت قو یهو یه مرد زمخت و چاق از بین کشتزار اومد بیرون و داشت قو رو میترسوند دعواش کردم و گفتم داری میترسونیش راتو بکش و برو بعد شروع کردم به نوازش کردن سرو گردن قو که آروم بشه و دیدم کنار علفای مزرعه یه دونه هم جوجه اردک خوشگل طلایی به من و قو نگاه میکنه و تو یه چاله آبی که جمع شده بود شیطونی و دلبری میکنه خیلی خیلی حس خوبی داشتم از دیدنشون بعد دیدم تو یه ساختمونی هستم و دارم به بقیه میگم خبر ندارید من تو گشت و گزار امروز چی دیدم دوتا قو منو بوسیدن ،جالب بود این ساختمون چند طبقه انگار کلی آدم بودیم که برای سفر یا کاری اونجا اقامت موقت داشتیم بعضی از فامیلهامم بودند و موقع نهار بود تو طبقات میرفتم آشپزخونه ها چندتا اجاق گاز وصل کرده بودند و روش قابلمه های کوچیگ کوچیک از مدلهای محتلف غذا بود که میگفتن همه رو میزاریم دورهم کم و زیاد از هر کدوم میخوریم تو یکی از طبقات خالم پای اجاقا بود سه ا اجاق گاز چند شعله رو پشت هم بسته بودن و روشون قابلمه های کوچیک بود ولی من یه دیس کشیده دستم بود که تو ش برنج و ته دیگ سیب زمینی با دوتا مرغ نه جوجه ی درسته و سرخ شده روش و داشتم میگفتم به یه نفر ببین من غذای توپ دارم بیا باهم میخوریم ولی یادم نیست اون کی بود
فریبا هراتی
: سلام. شما در دنیا، هدفی دارید و آن هدف برایتان مهمتر است از هر چیز دیگر. شما راه خودتان را پیدا کرده اید و سعی می کنید درست رفتار کنید. جایی که شما قرار باشد تمرکزتان را از هدفتان از دست بدهید و یا به گمراهی نزدیک شوید، ظرفیت و خلوص و کرامت، پرستیژ و ایمان شما به کمکتان می آید و روح زیبای شما، شما را کمک می کند که به سمت هدفتان توجه کنید. ولی باید حواستان را جمع کنید و دید وسیعتری را در زندگی تان داشته باشید. سختی های راه ممکن است روح شما را خدشه دار کند. شما شخصیتی انعطاف پذیر دارید و می توانید در شرایط مختلف خودتان را با محیط منطبق کنید. شما با نشاط و خوش اخلاق هستید. شما به ثروت خواهید رسید و زندگی تان متحول خواهد شد ولی از اینکه روح به این زیبایی خودتان را شناخته اید، خوشحال تر از اینکه به ثروت می رسید؛ شده اید. شما نیاز به روشنگری و حمایت در زندگی تان دارید و با هر کسی به اندازه ی ظرفیت و توانش تعامل خواهید کرد. علاوه بر نکات مثبت زندگی تان شما همچنین با صفات منفی مثل تنبلی هایتان، با سادگی هایتان، اشتباهاتی که از قبل مرتکب شده اید و با ترس هایتان و همه ی جنبه های گاها" ناسالمی که در زندگی تان وجود دارد، زندگی می کنید. تشکر از همراهیتون.
مهسا : با سلام. خواب دیدم با خاله ام که ایران نیستن روی پشت بام خونه ناشناس با تلفن حرف میزدم که دختر عموی مامانم که مرحوم شدند هم دیدم که با چند تا خانم داشتن پیاده رد میشدن که ایشون یک مانتو و روسری به رنگ آجری پوشیده بود و لبخند به لب داشت بعد من اومدم از اون جا که حدودا ۲ متری ارتفاع داشت پریدم که یک جایی بود که پر از برگهای نارنجی و زرد پاییزی تا پریدم روی برگها بعدش یک کم که چرخیدم به سمت چپ دیدم که انگار حیاط سرسبز پر از اب صاف و ارامی بود که توش یک قوی بزرگ و سفیدی روی اب شنا میکرد منم توی این فکر بودم که دوباره پریز تلفن رو پیدا کنم و با خاله ام ادامه صحبنم رو بکنم که از باغچه بالا رفتم مثه طاقچه مانند بود ک مثه شمشاد توش کاشته بودند و منم توی خواب گفتم خوبه اینجا تلفن رو میزنم به پریز و ادامه حرفمو میزنم که یهو پشت اون شمشادهای سبز یک بچه قوی زیبا دیدم که منو دید و و رفت و اون ور. با سپاس
فریبا هراتی
: سلام. شما به پشتوانه حرف های دیگران، افکاری در ذهنتان هست و سعی میکنید که از زندگی خاله تان سردربیاورید و شرایط او را بفهمید. درکتان بالاست و روح امواتتان شاد، دختر عموی مادرتان آمرزیده شده و حالش خوب است. شما احساس می کنید که زندگی تان به مرحله ای جدید وارد شده و چیز جدیدی شروع خواهد شد. شرایطی مثبت و آرامش به زندگی شما می آید. قوی سفید نمادی از ظرافت و زیبایی و ثروت و پرستیژ است و چیزی که الان به نظرتان زشت می آید یا برایتان جذاب نیست، می تواند کاملا برایتان جذاب شود و نباید فرد یا موقعیتی را از پیش قضاوت کنید. نظرتان نسبت به زندگی خاله تان عوض خواهد شد. شما به ثروت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
مهسا : سپاسگزارم خانم هراتی آیا برای دختر مجرد قوی سفید رو میشه به بخت هم تعبیر کرد یا خیر؟
فریبا هراتی
: خیر.
Maryam : شبیه برگهای گل میمون که دورنگ هست وسطش کامل سیاهه برگهای درخت سپیداره هم دورش زرد وسطشون مشکی
انگار نقاشی بودن
توخواب انگار درخت سپیدار بود
Maryam : با سلام
خواب دیدم با همسرم و بچه ی ۷ماهه م رفتیم شمال با ماشین از دری رفتیم داخل مکانی بود که چندتا خونه هستن کرایه میدادن انگار
همسرم یه قوی سیاه داشت که همش تو بغلش بود اگر از بغلش دور میکرد و آزادش میذاشت اون قو دوباره برمیگشت توبغلش.
رفتیم یه خونه رو انگار گرفیتم. پشت اون خونه یه جایی بود درخت بود و یه دریاچه خیلی کوچیک (شایدم مرداب) بود. رفتیم اونجا
یه بشکه خالی هم یه جا افتاده بود چنتا پسربچه بازی میکردن ول کرده بودن رفته بودن.من برش داشتم به همسرم گفتم برگشتنه اینو ببریم باخودمون خونه بچه باهاش بازی کنه.
بعد همسرم و بچه م باهم رفتن با اون قوی سیاه ک تو بغلش بود رفتن سمت اون مرداب(یا دریاچه)
من رفتم زیر اون درخت که خیلی بزرگ بود نشستم و شروع کردم به تماشای اون.
تنه ی درخت خیلی پهن و بزرگ بود انگار درخت چندساله هست برگهاش مثل درخت سپیدار (و شاید یکمی تبریزی) بود ولی قد درخته بلند نبود بیشتر قطور بود برگهاش زرد بود اما وسطشون یه دایره ی سیاه
و نور خورشید که بهشون میخورد و انعکاسش برمیگشت میخورد به صورتم درخشش عجیبی داشت میزد به چشمهام. مثل موقعی که ظهره و سایه ی زیادی نیست رو زمین. نور خورشید میخورد به قسمتی از درخت به برگها و منعکس میشد تو صورتم
(تو دلم میگفتم چه آرامشی داره اینجا کاش همیشه اینجا بودم یا این آرامشو همیشه میداشتم کاش این درخت مال من بود)
از طرفی هم دلواپس اون قو بودم که تو بغل همسرمه فک میکردم الان تو اون مرداب چنتا قوی دیگ دارن شنا میکنن اگ همسرم اون قو رو بندازه تو اون مردابه شنا کنه از اونجا خوشش میاد دیگ برنمیگرده تو بغلش، برخلاف همیشه که برمیگشت. اگر همسرمم بره تو اون مرداب که بیارتش گیرمیکنه دیگ نمیتونه بیاد بیرون.
یهو دیدم همسرم و بچه م اومدن ولی قو نبود باهاشون
باخودم گفتم: دیدی درست حدس زده بودم بعد رو به همسرم:
قو رو چکار کردی انداختی تو اون آبه شنا کنه؟میدونستم برنمیگرده.
همسرم ولی بیخبر بود و مثل گیج ها فقط نگا میکرد معلوم نبود قوئه تو اون مرداب رفت یا جای دیگه ولی بهرحال دیگ رفت و نیومد
انگار از دستمون رفت دیگ نداشتیمش.
نکات مهم خوابم: (برداشتن بشکه برا بازی بچه مون و)درخت سپیدار چندساله و انعکاس و تلالوی خورشید روی برگهاش و برگشتن توی چشمام و قوی سیاه بغل همسرم که آخر رفت از دستمون
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز قبل ار تعبیر خواب لطفا به چند نکته مهم جدا" توجه بفرمایید!! اول اینکه سرعت نت کم است و شما ممکن است خیال کنید که خوابتان ارسال نشده و چند بار تکمه ثبت را بزنید و من مجبور خواهم شد دفعات اضافه که خوابتان ثبت شده را از سایت پاک کنم که اینکار زمابنر است. پس تامل بفرمایید و فقط یکبار ثبت کنید. دوم اینکه خوابتان را سطر به سطر ننویسید با وجودی که این نوشتار زیباست ولی من وقتی در باکس پاسخ می خواهم خوابتان را پاسخگو باشم، متن شما از صفحه مانیتور بیرون می ماند و من نمی تونم همه ی آن را مشاهده کنم . سوم این که دقت بفرمایید روزانه صدها کاربر خواب ارسال می کنند و من باید بتوانم همه کاربران را پاسخگو باشم. پس از نوشتن جزییات خیلی ظریف پرهیز کنید. اینکه تنه درخت رویش خال داشت یا تابش خورشید انعکاس میخورد یا روی زمین برگهای... قرار داشت و خورشید سمت به چشمان می تابید اینها هیچکدام ارزش تعبیری ندازند. من اینجا متون ادبی شما را نمی خواهم خلاصه خوابتان را ارسال کنید. چهارم اینکه خوابتان را تکه تکه و به صورت چت ارسال نکنید. هر 2 بار که شما کامنت بگذارید یک حق خواب از شما کسر می شود و خوابتان را یکجا ارسال کنید تا در آمار سایت اشتباه نشود. و در نهایت اینکه نکات تعبیری خواب را، بنده در هر جا که خوابتان قابل تعبیر باشد بلا استثنا برایتان بیان خواهم کرد و برای من از نکات مهم خوابتان نگویید چون اینکه چه قسمتی در خوابتان تعبیر دارد با تشخیص بنده است و نه شما. در آخر اینکه تعابیر به صورت مفهوم کلی نوشته می شوند و بنده فرصت این را ندارم که کلمه به کلمه بنویسم درخت پهن = آرمان ها یا مثلا قو ی سیاه = طمع . برای هیچ کاربری خوابها کلمه به کلمه نوشته نمی شوند. الان که این توضیحات مفصل را خدمتتان نوشتم، فرصت کوتاهی دست داد تا توضیح دهم و تا دفعات بعد از این موارد اجتناب کنید. تعبیر خواب شما این است که همسر شما مدتی جذب یک مورد یا جذب کسی می شود که برای او رازگونه و ناشناخته و جذاب به نظر می رسد ولی این رابطه برای او ممنوعه است و همسرتان طمع دارد که به او یا به این چیز برسد ولی نمی تواند. این قو می تواند یا ثروتی باشد که حلال نیست یا شخصی باشد که می خواهد خودش را به همسر شما بچسباند. شما زندگی تان را دوست دارید و آرامش خوبی را کنار همسر و فرزندانتان حس می کنید و به آرزوها و آرمانهایتان پایبند هستید. زندگی شما برایتان حفظ خواهد شد و مزاحمت های دیگران از زندگی تان بریده می شود. تشکر از همراهیتون.
رسول : سلام، خواب یک قوی سفید رنگ را دیدم که توانایی پرواز نداره
فریبا هراتی
: سلام. قوی سفید می تواند یک پروژه عالی و پردرآمد باشد که هنوز آمادگی عملی شدن را ندارد یا ثروتی با پرستیژ که هنوز به دست شما نرسیده و یا زنی زیبا و ظریف که موقعیت شروع زندگی مشترک را ندارد.
Sara : سلام عزیزم
خواب دیدم در منزلمون تعدادی پرنده (نه مثل کبوتر ها کمی بزرگتر در اندازه مرغ ولی مرغم نه) هستند دور میز پژمرده و افسرده و من و خواهرم اصلا متوجه وجود اونها نبودیم و بهشون رسیدگی نکردیم و الان اومدن از شیرینی های مونده روی میز دارن میخورن از بینشون یکدفعه یک قوی نرِ بزرگ سفید خیلی خشمگین بلند شد و اومد به سمت ما من گفتم احتمالا تشنه هست هر دو ما من و خواهرم خیلی ترسیده بودیم از حالت این قو خواهرم بیشتر آخر انقد این قو جست زد این ور و اونور و صدای عجیب از خودش درآورد که از پنجره پرت شد پایین. داخل کوچه هم تعدادی پرنده بود روی زمین در حال گشتن، رو برگردوندم داخل خونه دیدم جفتِ اون قویی که پرت شده سرش رو کرده داخل بدنش و به شدت ترسیده و میلرزه من تصمیم گرفتم تماس بگیرم با کسی که میتونست از این پرنده ها مراقبت کنه که دیگه بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. شما و خواهرتان آرمانها و آرزوهایی دارید که هرگز به آنها نرسیده اید و بخش زیادی از تمایلات خودتان را نادیده گرفته اید. اما الان احساس می کنید که باید از زندگی تان استفاده کنید و اجازه دهید که از این به بعد بیشتر به خودتان برسید. دیدن قوی سفید در خوابتان نمادی از ظرافت، خلوص، زیبایی، کرامت، ثروت و پرستیژ
است. کسی یا چیزی در زندگی شما هست که ممکن است تا به حال برای شما غیر جذاب بوده و به آن اهمیت نمی دادید ولی حالا کاملا برای شما جذاب می شود و شما یاد می گیرید یک موقعیت یا فرد را طبق ظاهرش، از پیش قضاوت نکنید. اگر شما به این شخص یا به این خواسته تان اهمیت نداده و آن را نادیده بگیرید خودتان بعدا پشیمان خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Yekta H : :سلام، من در خوایم دیدم که انگار با خواهرم در یک کشور دیگه ای هستیم و منزل من اونجاست. به خواهرم میگم بیا بریم کنار دریاچه ای که روبروی خودمونه و قبلاً برات گفتم. انگار خواهرم برای دیدن من به اونجا اومده بود. بعد من به آسمان نگاه کردم و محو تماشا بودم آسمان خیلی ابری بود و میخواست بارون بباره. ولی ابرا سفید بودن. بعد دیدم که تو آسمان یک دسته قو در حال پروازم. به خواهرم گفتم قوهارو ببین. بعد همینطور که مشغول تماشا بودم دیدم که قوها اومدن و روبروی من تو آب دریاچه نشستن و دوتاشون که جفت بودن خیلی نزدیک به من اومده بودن. همه قوها سفید بودن . تو آب دریاچه یکی دوتا پرنده دیگر هم بودن مثل مرغابی. ولی تعداد قوها خیلی بیشتر بود. اون جفت قویی که نزدیک من بودن نوکاشونو به هم میزدم و همدیگه رو نوازش میکردم. تو خواب از دیدن قوها احساس خوشایندی داشتم.
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که در زندگی امروزتان تعادل وجود ندارد و نوعی هرج و مرج بر زندگی تان حاکم است. شما نیاز به تغییر محیط دارید و می خواهید از شرایط فعلی تان فرار کنید و به این خاطر احساساتی شده اید. شما نیاز دارید که شرایط زندگی تان را به صورت اساسی تغییر دهید. می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید. احساس مثبتی در زندگی تان جریان خواهد یافت.شما به ثروت و پرستیژ خواهید رسید و کرامت و احترامتان بالاتر خواهد رفت. شاید چیزی یا کسی که قبلا برایتان اهمیت نداشته و یا جذاب نبوده است، برایتان به یکباره مهم شو. شما یاد می گیرید که یک موقعیت و یا یک شخص را طبق ظاهرش پیش قضاوتی نکنید. یاد می گیرید که خلوص بیشتری داشته باشید و بر شرایط بیشتر منطبق باشید و انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Yekta H : سلام، من در خوایم دیدم که انگار با خواهرم در یک کشور دیگه ای هستیم و منزل من اونجاست. به خواهرم میگم بیا بریم کنار دریاچه ای که روبروی خودمونه و قبلاً برات گفتم. انگار خواهرم برای دیدن من به اونجا اومده بود. بعد من به آسمان نگاه کردم و محو تماشا بودم آسمان خیلی ابری بود و میخواست بارون بباره. ولی ابرا سفید بودن. بعد دیدم که تو آسمان یک دسته قو در حال پروازم. به خواهرم گفتم قوهارو ببین. بعد همینطور که مشغول تماشا بودم دیدم که قوها اومدن و روبروی من تو آب دریاچه نشستن و دوتاشون که جفت بودن خیلی نزدیک به من اومده بودن. همه قوها سفید بودن . تو آب دریاچه یکی دوتا پرنده دیگر هم بودن مثل مرغابی. ولی تعداد قوها خیلی بیشتر بود. اون جفت قویی که نزدیک من بودن نوکاشونو به هم میزدم و همدیگه رو نوازش میکردم. تو خواب از دیدن قوها احساس خوشایندی داشتم.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.