کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب قیر

قیر در خواب به روزی انسان تعبیر می شود اما روزی ای که از طریق حرام کسب می شود و کم و زیاد آن بسته به کم و زیادی قیری است که در خواب دیده اید. داشتن قیر انباشته که سیاهی آن دیده شود، وقار و احترام است. چنانچه در خواب ببینید بشکه بزرگی دارید که انباشته از قیر است و سیاهی آن دیده می شود، مورد احترام مردم قرار خواهید گرفت.

دیدن تعداد زیادی بشکه قیر، مالی است فراوان و خواسته ای است سنگین ولی قیر گسترده مثل قیری که برای گرفتن سوراخ های بام و قایق ها یا اسفالت یا اندود بام ها به کار می رود، گرفتاری است و دست و پاگیری به خصوص اگر پایتان به آن آلوده شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

13 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

هدی

هدی : سلام،من در واقعيت سركار نميرم مصاحبم نرفتم،ديشب خواب ديدم رفتم يه شركت كه قرار قبلي داشتم ٤تا مرد بودن كه يكيشون همكار ٥سال پيشم بود يه دختر معرفيم كرده بود كه همكار اونا بود اونجام بود دور يه ميز صحبت ميكرديم كفشاي مشكي پام بود كه كامل پام نكرده بودم پشتشو خوابونده بودم من دنبال رئيسشون بودم رفتم پشت يه صندلي نشستم كه ديدم يه مرد خيلي قد بلند ميانسال داشت نگام ميكرد كه جاش نشستم ولي حرف نزد ناراحتم نبود من بلند شدم و معذرت خواهي كردم تو راهرو تلفني داشتم معذرت خواهي ميكردم ازشون كه نفهميدم جاي ايشونه و بهش گفتم براي كار مزاحمتون شدم دوتا برگه زرد و سفيد اگهيتون دستمه نگاش كردم نوشته بود روانشناسي منم گفتم نميدونستم روانشناس ميخوايد و خدافظي كردم،ولي داخل همون شركت كه شبيه كارخونه بود و خيلي نيروام داشت نشستم ديدم بعضيا چسب كتابي دارن باخودم گفتم اين كجاش روانشناسيه،دختراي كارمند اونجا گفتن نه بابا روانشناسي رو بهتون اموزش ميدن خودشون ،اون همكار سابقم همجا بود اومد داشت ميگفت رئيسمون خوش اخلاقه باهاش حرف زدي بچها ميگفتن نيست تو خيابون بودم خلاصه كارگراي شهرداري وسط خيابون داشت قير ميريخت يه پسر جوون بود ديد دختريم از عمد بيشتر ريخت كفش پام نبود انگار گفتم داغه الان ميسوزيم به دوستم ولي احساس سوختگي نميكرديم و از داخل قير رفتيم داخل پياده رو و دوباره همون شركت ،يه خانومه گفت مداركتو واسه كار كارنامتو و نمرهاتو همه ديديم منم گفتم علاقه نداشتم اونموقع،گفتم ابروم پيش همشون ميره نميام ديگه،كه ٤تا از دخترا واسه مصاحبه رفتيم دفتر همون رئيس،برامون سوال طرح ميكرد،بمن كه رسيد گفت فك كن تو يه خيابون با سرعت اسب يا موتور يه دختر با مادرش انقد استرس داشتم از خواب بيدار شدم،ممنون

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۶:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما صرفا تصویر ذهنی شما از مسائلی هست که در بیداری شنیده اید و تعبیری ندارد. ذهن انسان گاهی یک سری شنیده ها و دیده هایش را هنگام خواب از خود تخلیه می کند مثل پریدن دست و پا در خواب که بر اثر خستگی رخ می دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۴:۲۸
naeimeh

naeimeh : سلام من در خواب ديدم در بالاي پشت بامي با خواهر و مادرم هستيم ( مانتو و شلوار سياه يا شايد چادر سياه داشتيم)و مادرم اتومبيل 206 ( كه مال خواهرم است و به مادرم داده است) را در دستش مثل ماشين اسباب بازي مي كشد يعني رانندگي نمي كرد و با كشيدن آن را مي برد ناگهان مادرم و خواهرم هر دو در قير كه شل بود مثل درياي سياه فرو رفتنتند و من هم روي قير نسبتا سفتي بودم . آنها را دور زدم و شنا كنان رفتم كه يك چوب بر دارم و آنها را نجات دهم ولي خودم هم در قير فرو رفتم. ديگر صدايي از آنها نمي شنيدم و تا بالاي سر در قير فرو رفته بودم ولي نام خواهرم را داد مي زدم كه همسرم از خواب بيدارم كرد . 2 ارديبهشت 98 دوشنبه ساعت 2 نصف شب بود.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۲۵:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و مادر و خواهرتان به موفقیت رسیده اید و از لحاظ مالی تامین هستید و احترامتان هم پابرجاست ولی مادر شما توانایی اداره زندگی تان را ندارد و همه چیز را به بازی می گیرد و وانمود می کند که می تواند خوب شما را هدایت و راهنمایی کند. اما شما متاسفانه به خاطر ثروتتان و به خاطر اینکه می خواهید متکی به خودتان باشید و سر مسائل مالی عصبانی خواهید شد و در موقعیتی دست و پاگیر و چسبناک گیر خواهید افتاد و احساس خصومت شدید نسبت به کسی در وجودتان زیاد می شود. برای دفع شر فورا صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۰:۲۰
Zohre

Zohre : سپاس فراوان. خیلی جالبه چقدر به واقعیت نزدیک بود!!! بسیار ممنون

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۱۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش می کنم.

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۰۰:۴۱
Zohre

Zohre : سلام. وقت بخیر. من خواب دیدم که از عرض یک رودخونه قیر سیاه سیاه شناکنان گذشتم و به اون طرف رودخونه رسیدم و چند بار هم شدت جریان آب من رو به عقب برد ولی دوباره به سرعت خودم رو به اون طرف رود رسوندم.شلوار پوشیده بودم ولی بالاتنه ام برهنه بود و سینه هام معلوم بود. 4یا 5 مرد غریبه هم توی یه کشتی دنبالم بودن و بعد از اینکه من از رود گذشتم پیاده شدن و جلومو گرفتن. یکیشون شلوار ارتشی پوشیده بود و تفنگ جنگی هم دستش بود. من خیلی ترسیده بودن و فرار کردم سمت بالای تپه. رسیدم به یه ترمینال که پر از اتوبوس بود. چنتا اتوبوس منو محاصره کردن و اون آقایون اومدن. نمیتونستم فرار کنم. یکی از اون مردا دستش رو دوطرف من گذاشته بود و منم چسبیده بودم به اوتوبوس. توی چشمای همدیگه زل زده بودیم. خیلی بهم نزدیک بود و نفسش توی صورتم بود و اینکه کلی عرق کرده بود تا به من رسیده بود. با ترس و التماس بهش گفتم تو رو خدا با من کاری نداشته باشین و بذارین برم. اولش مکث کرد و هیچی نگفت و بعد دستاشو آزاد کرد تا من بتونم برم. اتوبوسا هم رفتن. منم دویدم سمت بالای تپه . سریع رسیدم به خونه دوستم و اون مردها داشتن منو نگا میکردن. یه کلبه بزرگ چوبی و قدیمی بود. از اون دور که داشتم نگاه میکردم به خونه؛ متوجه شدم که خانواده دوستم یه بیماری ارثی دارن که دختراشون از کوچیک به بزرگ دچارش میشن و چشماشون کور میشه و بعدش می میرن. اول دختر کوچیکشون رو دیدم که از در خونه اومد بیرون و لباس سفید بلندی پوشیده بود و پا برهنه بود و چشم نداشت و جای چشماش پوستش فرو رفته بود داخل و دستاش رو صاف کرده بود به سمت جلو و حرکت میکرد به سمت بیرون خونه و بعدش مرد. دختر دومی هم همینطور شد. بعدش دوست من از خونه اومد بیرون و یه کیف و کفش مشکی ست پوشیده بود. صورتش سفیدتر شده بود و ابروهاش باریکتر شده بود و کمی کمونی شده بودن. دور چشم چپش کبود بود و پوستش کمی چروکیده شده بود خیلی ناراحت بود از اینکه اونم این بیماری رو داره. نتونست نگام کنه و اشک توی چشماش حلقه زد. البته چشماش سالم بود. منم تا دیدمش از شدت ناراحتی بغض کردم و زدم زیر گریه و اشک ریختم و دوتا هق هق هم کردم و همدیگرو بغل کردیم .
ببخشید یکم طولانی بود. ممنون میشم تعبیرشو بگید

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۵:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. وقت شمام به خیر. وقار و ثروت و احترام شما زیاد خواهد شد. شما نیاز دارید که متکی به خود باشید و مقید به اصولی هستید که تخطی از آن باعث شرم شما شده و خودتان را می خواهید به نحوی با عصبانیت تان تنبیه کنید! تجربه ای از احساسات غم انگیز گذشته شما را تحت تاثیر قرا رداده و کسی در زندگی شما هست که شما را خیلی دوست داشته ولی شما او را دوست نداشتید. شما وارد فاز جدیدی از زندگی خود شده اید و مشکلات شما را رها خواهند کرد. زندگی شما به سمت تعالی پیش می رود و دید وسیعتری نسبت به وقایع پیدا می کنید. دوست شما در خانواده ای که پایه و اساس آن بر دروغ گذاشته شده زندگی می کند. آنها نمی خواهند حقیقت را ببینند و نظر هیچ کسی را غیر از خودشان قبول ندارند بنابر این بینش و دید آنها کور است. کسی حاضر نمی شود با چنین افرادی زندگی کند و پابرهنه بودن دختران یعنی بدون کار و بدون شوهر... و مرگ آنها یعنی شکست در زندگی شان. دوست شما عاقلتر است و فقط ظاهرش و رفتارش بد است ولی دیدش نسبت به دیگران در خانواده اش ، منطفی تر است و کار و زندگی هم می تواند برای خودش داشته باشد. اما او هم آدم بی احساسی است و به اندازه کافی احساس خودش را ابراز نمی کند. با همه اینها هردوی شما خوشحال خواهید بود و به آرامش می رسید و دوستان هم خواهید ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۲:۵۶

عطیه : سلام مادرم خواب دیده که مادرش توی قیر افتاد .. تعبیرش چی میشه؟؟ ممنونم از زحماتتون

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۷:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر خواب دیده اند که درون ظرفی از قیر افتاده اند، که به یکباره همه لباس ها و بدنشان قیری شده، وقار و احترام و ثروت ایشان بسیار زیاد خواهد شد. اما اگر قیر به صورت پهن شده در جایی بوده و ایشان پایشان را در آن گذاشته اند، قیر به گرفتاری دست و پاگیر تعبیر می شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۰:۰۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.