تعبیر خواب محراب
اگر کسی در خواب ببیند در محراب مسجدی مشغول نماز است، صاحب فرزندی درستکار خواهد شد. ولی اگر فقط محراب را تماشا می کرد، در امر دین کاهل است. اگر در خواب ببینید که در محراب نشسته اید، نشانه نومیدی و تغییر شغل است. اگر زن جوانی در خواب ببیند که وارد محراب می شود، دلالت بر عشقهای دروغی و دشمنانی دارد که سعی می کنند او را با خود هم پیمان کنند.
محراب، کمتر در خواب های شما ظاهر می شود مگر آنکه بخواهد هشداری درباره اشتباهات شما بدهد، یا به این معناست که پشیمانی و ندامت شما را از انجام کاری باز می دارد .
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن محراب به خواب پنج وجه است:
- پادشاه،
- امام مسجد،
- قاضی،
- محتسب،
- میانجی کردن مردمان.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که محراب می ساخت، دلیل بر صلاح دین او است. اگر ببیند که در محراب آب ریخت، دلیل است صاحب فرزندی عالم خواهد شد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
homa : سلام ظهرتون به خير
ساعت ٤ صب خواب ديدم پدرم(فوت شده)خريد كرده و جلوي درب خونه اس.درب رو باز كردم ديدم يه ظرف بزرگ حليم گندم با يه شانه كامل تخم مرغ سفيد و سالم و يه خربزه تقريبا از وسط نصف شده،دو الي سه مشما هست كه آوردم داخل.حليم سر سفره بود روش دارچين كنجد بود اما انگار يه مقدار روي حليم سفت شده بود كه به خودم ميگفتم چون توي سرما بابا آورده اينجوري روش شده.من بشقابمو دادم به مادرم گفتم برام حليم بكش خواهرم با ناراحتي اصرار ميكرد كه حليم نخور سرد شده و ... من اعتنايي نميكردم بهش،به مادرم گفتم برام حليم بكش سردم باشه من ميخورم.مادرم از گوشه ظرف حليم ميكشيد ميگفت بيا از اين قسمت كه خيلي داغ مونده برات كشيدم.بشقابم پر از حليم شد و من شروع كردم با لذت حليم خوردن(فقط من حليم ميخوردم مادر و خواهرم فقط نگاه ميكردن).مامانم اشاره كرد به خربزه گفت اينم باباتون براي معده درد خودش گرفته يه تيكه خيلي كوچيك از خربزه رو با چاقو بريد به من داد من خوردم ولي ته دلم دوست نداشتم بخورم چون خربزه نامرتب بريده شده بود حس ميكردم خربزه دست خورده اس.بعد ديدم ديگه خونه نيستم انگار توي مسجد يا مكان زيارتي باشم جلوي محراب ايستادم همه جا نور سبز بود محراب هم انگار آينه كاري شده بود چون خيلي تلالو داشت كف دست راستم يه چيز قرمز بود گل قرمز يا يه جعبه قرمز دقيقا نميدونم.صداي اذون صبح ميومد من فقط به محراب نگاه ميكردم ميگفتم براي نماز اومدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. دعای خیر پدرتان پشت سر شماست و او از خدای بزرگ برای شما صبر و ثروت و روزی زیادو سرمایه های حلال و شادی و شیرینکامی آرزو می کند. زندگی شما عطر و بوی تازه ای خواهد گرفت و برکت و نعمت به زندگی تان راه می یابد. شما با وجودی که سردی و سختی اقتصادی یا سردی روابط از جانب کسی دیده اید ولی به حمایت پدرتان دلخوش هستید و ناامید نمی شوید و انشالله مشکلاتتان حل خواهد شد. پدر شما امیدوار است که شما به امکانات رفاهی بالایی برسید و غصه تان را می خورد. شما حاجت روا خواهید شد و با توکل به خدای بزرگ انرژی مثبت و خوشبختی به زندگی تان راه می یابد. عشق وشور و شوق به زندگی تان راه می یابد و شما هم نسبت به دیگران با مناعت طبع رفتار خواهید کرد و مشتاقید که به باقی مردم کمک کنید. زندگی تان متحول خواهد شد و شروعی تازه خواهید یافت. شما خدا را به خاطر عشق خودش می خواهید و او پاداش شما را خواهد داد. تشکر از همراهیتون.