کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مدرسه رفتن

اگر خواب ببینید در مدرسه درس می خوانید، در بیداری به موضوعی آگاه خواهید شد که موجب عاقبت به خیر شدن شما شده و باعث می شود که با دیدی باز به زندگی نگاه کرده و از زندگی درسی بگیرید که خوب زندگی کنید. اگر خواب ببینید دوباره کودک شده اید و به مدرسه می روید، در اثر ساده لوحی و زود باوری برای شما مشکلی به وجود می آید که موجب ناراحتی شما شده و از زندگی درس می گیرید.

لوک اویتنهاو می گوید :مدرسه رفتن در خواب تعبیرش عاقبت به خیر شدن است. مدرسه پر از شاگرد یعنی وجود مشکلات، جزو شاگردان بودن تعبیرش رنج و زحمت است. اگر خواب ببینید در مدرسه ای حضور دارید، در کارهایی ادبی امتیازی به دست می آورید.

اگر ببینید در هنگام نوجوانی به مدرسه می روید، اندوه و بدبختی زمان حال شما را به یاد تفریحات و صداقت ایام گذشته می اندازد. اگر ببینید در مدرسه کتب علمی یا فلسفی تدریس می کنید، برای به دست آوردن مقامی ادبی تلاش خواهید کرد. اگر ببینید به ساختمان مدرسه ایام کودکی نگاه می کنید، وقایع تلخ و اندوهبار بر زندگانی شما سایه می افکند.

تعبیر خواب معلم
اگر خواب ببینید که معلم شده اید، در بیداری خرد و عقل و داوری درست خود، باعث آگاهی دادن و هوشیار کردن کسی خواهید شد و عزت و جاه خواهید یافت.

تعبیر خواب دانش آموز
اگر در خواب خود را در سنی که اکنون هستید و در حالی که دانش آموز هستید ببینید، در بیداری از اموری آگاه خواهید شد که شما را برای زندگی بهتر و موفق شدن یاری کرده و عاقبت به خیر خواهید شد. اگر خود را به صورت بچه و سر کلاس درس ببینید، مشکلاتی به دلیل ساده لوحی شما پیش خواهد آمد که از آن درس عبرت خواهید گرفت.

تعبیر دیدن کلاس درس در خواب
کلاس درسی که پر از شاگرد باشد، به وجود مشکلاتی در بیداری تعبیر می شود که همه گیر است و جزو شاگردان بودن به سختی و رنج تعبیر شده است.

تعبیر خواب حیاط مدرسه
حیاط مدرسه به روابط اجتماعی شما با دیگران مربوط می شود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه به آرامی ایستاده اید، در بیداری زندگی شما آرام و بی تشویش خواهد بود. اگر خواب ببینید در حیاط مدرسه جیغ و داد کرده و بازی می کنید، در بیداری زندگی شلوغ و پر از پستی و بلندی را تجربه خواهید کرد.

تعبیر خواب مدیر مدرسه
مدیر مدرسه در خواب به کسی تعبیر می شود که در بیداری ریاست کاری را به عهده دارد و شما برای او کار می کنید یا به مجموعه قوانین و یا تنظیم کننده قوانینی تعبیر می شود که شما تحت آن مجموعه قوانین و تحت آن ریاست، کار خود را انجام می دهید. یا به معنی هدایت کننده و تصمیم گیرنده نهایی برای تعیین نوع زندگی شما در بیداری است. اگر خواب ببینید مدیر مدرسه با مهربانی کلاس ها را برنامه ریزی کرده، در بیداری زندگی آرام و خوشی در انتظار شماست. اگر مدیر مدرسه بسیار بد اخلاق و تندخو باشد، با قوانینی در بیداری سرو کار خواهید داشت که زندگی را بر شما تلخ و ناگوار می سازد.

تعبیر خواب کلاس
اگر کلاس درس شما تمیز و نوساز بوده و همه امکانات آموزشی در آن وجود داشته باشد، در بیداری زندگی مرفه و خوبی خواهید داشت و اگر خواب ببینید سر کلاس خراب و کثیف و بدون امکانات و پر از شاگرد درس می خوانید، در بیداری تحت فشار و سختی های زندگی قرار گرفته و تعدادی افراد نا موفق و فقیر در جوار شما کار یا زندگی خواهند کرد.

تعبیر خواب کلاس درس دانشگاه
اگر خواب ببینید که در دوره دانشگاه سر کلاس هستید، به مقام بالا خواهید رسید و ارتقای وضعیت اجتماعی خواهید یافت.

تعبیر خواب کلاس دانشگاه
تمیز بودن و با امکانات کامل بودن کلاه دانشگاه، خبر از زندگی مرفه و رسیدن به مقام بالای بیننده خواب در بیداری را می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

232 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

اelahe

اelahe : سلام وقت بخیر، امروز خواب دیدم کیس احساسیم تو کوچه اونورتر منتظر نشسته تو ماشین که برم سوار شم ماشینش در واقعیت سفیده ولی تو خواب مشکی بود لباس خودشم مشکی رسیدم به در پیش خودم گفتم عجله ای اومدم ادکلنم نزدم تا نزدیک در شدم گاز داد رفت رفتم دنبالش سر کوچه نبود، صحنه عوض شد خیلی در هم برهم دیدم بعد خودمو خواهرم و فکر کنم دختر عمم داخل ی مدرسه دیدم همه چی به رنگ خاک بود مثل جبهه حتی لباسها! ی آقای قد بلند زیبا(حراست مانند) جلوی ما رو گرفت که شما همیشه میاید اینجا گفتم بله چطور گفت اخه چهرتون آشناست لبخند زد و منم لبخند زدم گذشتیم ۳ تا توالت آجری کنار هم بود یادم افتاد دسشویی شماره ۲ دارم گفتم من میرم خونه دسشویی، الکی گفتم اینجا چندشم میشه که برم پی مهرداد ببینم برگشته از شیشه دیدم آرنجم جوش های ریز زده دسته کلید هم دستم بود تو خواب تو راه خاله مو دیدم که دسته کلید خودشو نشون داد گفت بیاگفتم نمیخوام دارم، نزدیک در کوچه دختر همسایه هم باهام بود( چهرشو ندیدم و در واقعیت نمیشناسم) وارد ساختمان شدیم از پله ها بریم بالا حس کردم مهرداد پشت در آپارتمان ایستاده منتظر، برای اینکه جلوی دختر همسایه تابلو نشه گفتم من چیزی باید بخرم و سریع اومدم بیرون رفتم بستنی فروشی قیمت کردم قیمت پایین هم گفت ولی قصد من فقط وقت کشی بود برگشتم سمت خونه یادم نمیاد دیگه از خواب پریدم یا مهرداد رفته بود، ی قسمت خوابم دیدم با عمه و دخترعمم داریم میرقصیم عمم مایو پوشیده میگه مایوتو میدی به من ؟ گفتم نه یدونه بود خودم برداشتم، دختر عمم هم ی توت فرنگی به اندازه ۲ برابر آناناس خریده بود بهم میگفت اینو چجوری آبگیری کنم گفتم برش بزن بزار فریزر هر وقت خواستی ی تیکه شو آبگیری کن، بعد گفتم منم آب میوه طبیعی دوسدارم

پاسخ
لینک۲۹ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۲۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کیس احساسی شما سعی می کند که به صورت مخفیانه شما را ملاقات کند و دوست ندارد که دیده شود. او تمایلی ندارد که شما را همراهی کند و چیزی را از شما مخفی می کند یا نگران است که وجهه اش پیش کسی خراب شود و به آن شخص دروغ می گوید و ارتباطش را با شما مخفی می کند. شما از زندگی تان درسهایی آموخته اید و افسرده و ناراحت هستید. شما باید خودتان قوی و با اراده باشید و مراقب خودتان باشید چون بعضی مسائل در زندگی همیشه تکرار می شوند و باید از تجارب گذشته تان بیاموزید. شما مشکلاتتان را با خواهرتان مطرح نمی کنید و در دلتان نگه می دارید. می خواهید بدانید که روابط تان با مهرداد به کجا ختم می شود. شما احساس ناتوانی و ترس و تردید دارید که نکند نسبت به شما قضاوت شود و شما را مورد بررسی قرار دهند. شما فکر می کنید که به تنهایی قادر به حل مشکلاتتان هستید و نمی خواهید با خاله تان هم درددل کنید. شما سعی می کنید که خونسردی تان را در مقابل مهرداد حفظ کنید چون احتمالا او دوباره به شما برمی گردد ولی این کارهای او اعتبار شما را کم کرده و علاقه تان به او تحت تاثیر این مسائل کمتر می شود. شما شخصیتی صریح و رک دارید و عادت به مخفی کاری ندارید. تمایلات و خواسته های غریزی تان را هم بخوبی می توانید ارضا کنید ولی صبور هستید تا وقتش برسد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۵:۴۹
.Bahaarr

.Bahaarr : سلام خانم هراتی وقت شما بخیر
خواب دیدم تو مکانی شبیه خونه ای هستم که پارتنر سابقم(چندماهه کات کردیم) اونجاست و میگه دانشگاه قبول شده و انگار کار این دانشگاه یه ارتباطی بامن داره.بهم میگه کارای ثبت نامم با توئه دیگه؟من گفتم شاید..تا الان این کارا به عهده من نبوده حالا برات پیگیری میکنم.(نه ایشون سن تحصیل هستن نه من کارمند دانشگاه).بعد اون رفت.من هم درصدد بودم با مسئولین و کارمندای اون دانشگاه تماس بگیرم و بپرسم آیا اون آقا میتونه خودش کار ثبت نامشو انجام بده یا من بکنم یا اینکه باید حتما حضوری مراجعه کنه.میخواستم تا قبل برگشتن آقا اینو مشخص کنم.ولی هی یه بچه یا یه پیرمرد کوتاهی میومدن تو اتاق و یا به دلایل دیگه نمیتونستم تماس بگیرم.
ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۲:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. درک پارتنر سابق شما نسبت به شما بالاتر رفته و بخاطر شما آگاهی های تازه ای کسب کرده و مجرب تر شده. شما می خواهید بدانید که آیا او واقعا خردمندانه تر از گذشته رفتار می کند و مسئولیت پذیر شده است یا خیر. اما شما رفتار های بچه گانه ی قبلی او و یا بدشانسی های گذشته به ذهنتان خطور می کند و نمی توانید روی این فکر کنید که او امروز خردمندتر شده است یا خیر. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۸:۲۶
رضا

رضا : در بخش دوم خوابم به عمارت مردی مسن رفته بودم که شامل ساختمان هایی بود. او ۲ تا پسر بچه هم داشت. برای خواب به خانه آن مرد رفته بودم، خانه ای لوکس و چند طبقه داشت، در مسیر تشک و ملافه آن دو پسربچه را دیدم که بطور نامرتب و جمع شده روی زمین بود، آنها را برایشان درست و صاف کردم. سپس به اتاق خواب آن مرد رفتم، تخت خوابش دو نفره بود، او میخواست که من کنارش بخوابم. در حیاط آن عمارت قدم میزدم، متوجه ساختمانی چند طبقه و متروکه شدم، خیلی بزرگتر از بخش متروکه ای که در مدرسه دیده بودم. آن ساختمان در های زیادی داشت، برای بررسی واردش شدم، وقتی وارد آنجا شدم فهمیدم که راه برگشتی ندارم. در گذشته از آنجا برای فیلمبرداری استفاده میشده است. در ادامه همراه چندین نفر شدم، تصمیم گرفتیم پلکانی را که بجای بالا به پایین میرفت و شیب بسیار تندی هم داشت را طی کنیم. طی کردن آن مسیر کار آسانی نبود و نیاز به تصمیم جدی و همت داشت. یکی از افراد مردی بود که بار سنگینی را با خود حمل میکرد، برایم جالب توجه بود. آن پلکان بسیار بسیار طولانی، طولانی تر از چیزی بود که تصور میکردیم. مردمی را میدیدم که از آن‌ سقوط کرده و پایین می افتادند. آن پلکان به معنای واقعی طاقت فرسا بود، گاهی استراحت کرده و دوباره به حرکت ادامه میدادیم. در ادامه تعدادی از ما کم شد، فقط چند نفر مانده بودیم. فضای آنجا تیره و تاریک بود. نهایتا پله ها تمام و به زمینی ختم شد. ما بسیار خسته بودیم. در مقابلمان صندلی های(صندلی مدرسه بود) بسیار بسیار زیادی بود که روی هم تلنبار شده بودند و حالتی کوه مانند داشت. با آن خستگی دیگر توانی نبود که بخواهیم آنها را برداریم یا جابجا کنیم، کاملا ناامید شده بودیم و آه و ناله میکردیم که با کمال تعجب صدای انسان هایی را از آنطرف صندلی ها شنیدیم (اصلا فکر نمیکردیم کسی اینجا زنده باشد) و این به ما امید و انرژی دوباره ای داد تا دو گروه بتوانند به هم ملحق شوند. ادامه اش را یادم نمی آید اما به هر طریقی که شده توانستم از آنجا بیرون بیایم و به حیاط آن عمارت برگشتم. یکبار که آن مرد در مورد همان ساختمان متروکه داشت توضیح مختصری میداد، به او گفتم که به آنجا سر زده ام. با توجه به اینکه ورود به آنجا راه برگشتی نداشت و اینکه توانسته بودم آن مسیر را طی کرده و الان زنده باشم ! انتظار داشتم که باعث تعجب آن مرد شود.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۹:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : در بخش دوم خوابتان شما سعی می کنید که از بیشترین ظرفیت ذهنی تان استفاده کنید تا اهداف بلندتان را عملی کنید. شما گاهی احساس می کنید که از خیلی از مردم بشدت خردمندتر و برتر هستید و خودتان را یک سرو گردن بالاتر از دیگران می دانید. شما اهدافی دارید که با فکر کردن به آن، به آرامش می رسید. می خواهید لوکس و با پرستیژ زندگی کنید و رفاهتان فراهم باشد. می خواهید ذهنیت شما نظم و ترتیب درستی پیدا کند. شما قبل از خوابتان به آرزوهای بلند خودتان فکر می کنید و افکارتان را متمرکز می کنید. شما به آرزوهایی که در گذشته داشتید و طرز فکرهای قدیم تان توجه می کنید. در گذشته امکانات و موقعیت های زیادی برای پیشرفت و رشد بیشتر در اختیار شما بوده ولی امکان عملی کردن آن امکانات از شما سلب شده. شما به جای پیشرفت در زندگی تان با بی ثباتی و رکود مواجه شده اید و بارها و مسئولیت های سنگینی را همزمان به دوش کشیده اید. خیلی از مردم در زندگی شان، در شرایط مشابه شما، به ناامیدی و افسردگی دچار شده اند و ایمانشان را از دست دادند. شما اما مقاومت زیادی برای مقابله با سختی ها از خودتان بروز دادید و تا جایی که جاپای قرص و محکمی در زندگی تان پیدا کردید. شما به جایگاه و موقعیت هایی که می توانستید در زندگی تان داشته باشید فکر می کنید ولی دیگر نمی خواهید و نمی توانید از اول با آن چالشهای گذشته مواجه شوید. شما می دانید که در بازی زندگی تنها نیستید و از سختی ها توانسته اید خودتان را بیرون بکشید و خردمندانه به رویاهایی که در باره ی آینده تان دارید، تفکر می کنید. شما شخصیتی قوی دارید که با وجود سختی های زیادی که تحمل کرده اید، اما هنوز روحیه ای قوی دارید و به آرمانها و اهداف بلندی که برای خودتان وضع کرده اید، پایبند هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۰۷:۲۷
رضا

رضا : با سلام مجدد و تشکر. خواب دیدم که امتحان کنکور داشتم، اما خودم یادم نبود و از برادرم پرسیدم که متوجه شدم. من ۵ ماهی بود که درس نخوانده بودم، ناامید شدم و گفتم از الان درس بخوانم برای کنکور سال آینده. میگفتم همش تقصیر درس شیمی بود که سرعتم را گرفت، هرچقدر میخواندم نمیفهمیدمش موفق نبودم حتی نرسیدم تست هایش را بزنم، اما ریاضی را خیلی خوب حل میکردم. در پشت بام در جمع شاگردان بودم، یکی از شاگردان حالتی شبیه به بازی های تیراندازی را طراحی کرده بود، به این صورت که تعدادی این طرف و تعدادی آن طرف به مسابقه می پرداختند، یک گروه بمبی را کار میگذاشت و گروهی دیگر باید به موقع آنرا خنثی میکرد. من در گروهی بودم که باید بمب را خنثی میکردیم، در ثانیه های آخر و با مهارت توانستم بمب را خنثی کنم. در ادامه با تفنگ دورزن(اسنایپر) هدفی بسیار دور را با دقتی حیرت آور زدم آن هم ۲ بار، که باعث حیرت بقیه حتی معلمم شد. کتاب ریاضی آن شاگرد پیشم جا ماند، مسائلش را خیلی خوب و با اشتیاق حل میکردم. به این فکر بودم که بعدا کتابش را پس بدهم و بگویم که کنکور امسال را شرکت نمیکنم. در حیاط مدرسه در صف دانش آموزان بودم، آن شاگرد را هم دیدم. از صف خارج شدم، به نوعی سرپیچی کردم، متوجه وجود بخشی در حیاط مدرسه شدم، وارد آنجا شدم. بخش متروکه ای بود، کلاس هایی که سالها پیش برگزار میشدند آنجا بود. آنجا تاریک و کمی ترسناک بود، نگران بودم یک وقت نوری که در دستم است خاموش بشود و در آن تاریکی موجودی سمتم بیاید. در آنجا گشتی زدم روی همه وسایل گرد و غبار نشسته بود، در یکی از کلاس ها، وسیله ای بسیار قدیمی را یافتم، کابل برقش را دنبال کردم تا به جایی که وصل شده بود رسیدم از پریز آنجا جدایش کردم، کابل دیگری شبیه به سیم رابط هم داشت. رابط برق را هم آنجا دیدم که کابل های برق از وسایل مختلف بهش وصل بود. آن وسیله قدیمی موزیک خارجی قدیمی هم رویش داشت، قدر و ارزش آن وسیله را میدانستم، آنرا برداشتم و بعدا به دانش آموزان مدرسه دادم.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۹:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تلاش می کنید که توانایی ها و مهارتهایتان را به دیگران اثبات کنید. شخصیتی رقابتی دارید و به این فکر می کنید که به دل و جرات خودتان، جسارت خودتان و عملکرد خودتان خیلی بها نداده اید. شما فکر می کنید که هنوز نمی دانید که چطور باید با مردم درهم بیامیزید و با هر کسی بر طبق خصلت های شخصیتی خود او، تعامل کنید. نمی دانید که با چه کسانی خوب است قاطی شوید و از چه کسانی باید فاصله بگیرید. شما از اینکه زیر ذره بین قرار بگیرید و رفتار شما را مورد بررسی و موشکافی قرار بدهند، احساس عدم امنیت می کنید چون نگران هستید که به اندازه ی کافی قوی رفتار نکنید ولی در عوض، در بعضی از جاهای زندگی که پای منافعتان مطرح می شود، می توانید به خوبی شرایط را ارزیابی کنید و تصمیماتی معقول و درست و منطقی برای زندگی تان بگیرید. شما از نظر مالی در اوج موفقیت به سر می برید هر چند که درسهای زیادی هست که باید هنوز از زندگی تان بیاموزید. شما در حالت دفاعی قرار دارید. می خواهید از خودتان حمایت کنید و می دانید که هدفتان از زندگی چیست. شما می خواهید آرامشتان محفوظ باشد. وقتی کاملا احساس امنیت کردید، آنوقت تلاش می کنید که از کسانی که در گذشته آزارتان دادند انتقام بگیرید و خشمتان را به آنها نشان بدهید. هر چند که شما نمی خواهید در شرایط حاضر توانایی هایتان را به رخ کسی بکشید، ولی منطق تان خوب کار می کند و حساب کتاب زندگی را بخوبی بلدید. شما گاهی در خلوت خودتان به تجارب گذشته تان و خاطرات تلخی که دارید هم فکر می کنید. نگران هستید که بینش و ایمانتان را از دست بدهید و شیطان بر شما غلبه کند. شما سعی دارید که آرامش تان را حفظ کنید و سکوت کنید تا هارمونی بیشتری در زندگی خودتان و دیگران ایجاد شود.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۲:۱۲
رضا

رضا : دقیق تر عرض کنم فقط قسمت انتهایی از بخش اول خوابم را بیاد دارم، بخش دوم را کاملا بیاد دارم.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۷:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : شما امروز 2 بار پرداخت داشتید که یکی توسط زرین پال ثبت نشده بود. من برای شما به جای 5 حق خواب، 10 حق خواب ثبت کردم و یکی هم از قبل داشتید می شود 11 حق خواب. تشکر از پرداخت.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۷:۳۴
رضا

رضا : متشکرم
در مورد خوابم، من همه خوابم را قبلا موقعی که دیده بودم نوشته بودم، الان که آنرا میخوانم بخش ابتدایی اش را بیاد ندارم، یعنی تصویر ذهنی اش را بیاد ندارم، یعنی وقتی میخوانمش انگار که برایم جدید است. اما بخش های بعدی را کاملا تصویرش بیادم است. این اولین بار است که اینجوری میشود. میخواستم بدونم اون بخشی که تصویر ذهنی ازش ندارم را هم بنویسم یا خیر ؟

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۵:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : استدعا می کنم. همه ی خوابتان را بنویسید چون ممکن است در تعبیر مهم باشد.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۰:۲۷
رضا

رضا : سلام وقت بخیر. خواب دیدم که دوش گرفته بودم و در حالیکه حوله پوشیده بودم به خیابان رفتم تا از دکه سیگار بگیرم، در مسیر همکلاسی دوران راهنمایی ام، سهیل را دیدم(در واقعیت سالهاست هیچ ارتباطی با او ندارم). در خواب با او در یک کلاس درس بودیم. من کمی غیبت داشتم و از او در مورد جلساتی که غیبت داشتم پرسیدم. برگشتم سر کلاس. معلم آنجا مردی بود که با من بد رفتار میکرد. او را متقاعد کردم که حق ندارد اینطوری رفتار کند. من جزوه درس ها را میخواستم.(قاعدتا من باید بروم جزوه ها را پرینت کنم) اما او رفت جزوه ها را پرینت کرد و برایم آورد اگرچه شاکی بود. من میخواستم تعداد صفحات را بشمارم. برای هر صفحه ۳۵ هزار تومان هزینه داده بود، قبل از اینکه برود از او خواهش کردم که هزینه اش را حساب کنم، بالاخره قبل از اینکه برود شماره کارتش را که با شماره کارت های عادی فرق میکرد بهم داد.در آن محیط درخت بزرگ و قطوری بود که در چند مرحله شکست و سقوط کرد. آنجا ساختمان هایی هم بود.(بدلیل عدم امکان ارسال خواب هایم در تلگرام، بعضی جزئیات خواب های قدیمی ام متاسفانه یادم رفته است، در مورد این خواب هم همینطور است، خواب های زیادی دارم که خلاصه آنها را در جایی نوشته ام تا یادم نرود متاسفانه من مشکل تمرکز دارم و بخاطر همین روی حافظه ام هم تاثیر منفی میگذارد)

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۴:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. با این وجود به تمایلات و غرایز خودتان هم پاسخ مثبت می دهید و نیاز دارید که گه گاهی مطابق با خواست های غریزی تان رفتار کنید تا به آرامش برسید. خداوند شما را راهنمایی کرده و دوست شما بوده و هدایت تان کرده است. اما باز گاهی اوقات، درسهای او را یادتان رفته و از این جهت؛ او می خواهد که شما این تعلیمات الهی را برای خودتان یادآوری کنید. او برای زندگی شما برنامه ریزی کرده، راه را برایتان تنظیم کرده و می خواهد که شما از این عدم هارمونی زندگی بیداری تان نجات پیدا کنید و به آرامش برسید. شما تلاش می کنید که خداوند را متقاعد کنید که قدر و ارزش زحماتش را در قبال خودتان می دانید. می خواهید او باور کند که شما برای او اعتبار قائلید. اشخاص زیادی در دنیا هستند که سالها روی ثبات و توسعه ی خودشان کار کردند و احساس قدرت می کردند ولی شکستند و مرتکب گناهان بزرگی شدند. اما تا زمانی که از ته قلبتان تلاش کنید که توبه کنید و به خداوند برگردید، او تلاش شما را می بیند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۰:۵۰
Sajedehisar

Sajedehisar : سلام دو شب پیش خواب دیدم که برگشتم مخفی باشه

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۳۰:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما فقط یک حق خواب خریده اید و نمی توانید با شارژ یک خواب، تمام خوابهای مربوط به هم یا مشابه هم را همزمان ارسال کنید مگر اینکه، به اندازه ی تعداد خوابهایتان حق خواب بخرید. تعبیر خواب دو شب پیش شما این است که شما تلاش می کنید که موقعیتی را در زندگی بیداری تان ارزیابی کرده و معقولتر فکر کنید ولی اعتماد به نفس شما کم است و نمی توانید در باره ی یک مسئله ی خاص در زندگی تان، تحلیل درستی داشته باشید. شما فکر می کنید که چشمهای همه به سمت شماست و شما را تحت نظر گرفته اند و اعتماد به نفستان کم شده و نگران هستید که در زندگی تان شکست بخورید. باید از دوستتان مشورت بگیرید و از تجاربی که در زندگی تان کسب کرده اید، استفاده کنید. شریک زندگی سابقتان معتقد است که شما درکتان نسبت به مسائل کم است و بلد نیستید که با مردم درست معاشرت کنید. از تعبیر خواب دوم شما به دلائلی که ابتدا عرض کردم معذورم. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۱۵:۴۴
Shima11

Shima11 : سلام.مخفی بمونه.دیشب نفتی بود)

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۸:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نیاز به راهنمایی دارید که برای رسیدن به موفقیت و کسب اهدافتان باید چگونه زندگی تان را مدیریت کنید. در زندگی واقعی، شما نمی توانید خیلی به عشق و محبت و لطف کسی اعتماد کنید. بلکه اگر بخواهید زندگی موفقی در کنار شایان داشته باشید باید مثل یک غلام مطیع و تابع او باشید و هر چه گفت بپذیرید. همچنین باید اخلاقتان بسیار خوب باشد و او از شما راضی باشد. در اینصورت است که شما تاثیری ماندگار روی او می گذارید و خیال او راحت می شود. شما باید نشان دهید که با ایمان هستید و می خواهید برای او بمانید نه اینکه اهل قهر و جدایی. باید سعی کنید که همیشه تعادل و آرامش را در زندگی تان حفظ کنید و افراط و تفریط نکنید. همچنین باید با سیاست رفتار کنید تا گرمی و محبت بین شما ماندگار شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۰:۱۳
sara

sara : خوابم مخفی بماندسلام باعرض تبریک حلول ماه رمضان و سال نو‌.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۵۰:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما و رمضانتان هم مبارک. دوست خوبم وقتی که خوابتان را می خوانم، هیچ ارتباطی بین چیزهایی که نوشته اید وجود ندارد و مثل این است که شما بخش هایی از خوابتان را گلچین کرده اید تا همان بخش ها را تعبیر کنم و فکر کرده اید که باقی خواب مهم نیست. در حالی که من قرار است تعبیر خوابتان را بنویسم!!! و نه اینکه بگویم گربه یعنی فلان کلید یعنی فلان کارتون یعنی فلان. هیچ کدام از اجزای خواب به تنهایی مفهوم درستی ندارند مگر اینکه در یک کلیت مطرح شوند. کلید ده ها تعبیر می تواندداشته باشد همینطور گربه همینطور جایزه. پس لطفا یا خوابتان را کامل برای بنده ارسال کنید یا اگر یادتان نیست، اصلا ارسال نکنید!! من علیرغم اینکه این همه صبر کرده اید تا نوبت تان شود و خوابتان را هم شارژ کرده اید ولی اینطور نکاتی بی ربط به هم را نوشته اید واقعا متاسفم. هم وقت و انرژی شما تلف شد هم زحمات بنده بیهوده شد. حق خوابتان را به شما عودت می دهم. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۲۷:۵۵
sara

sara : سلام خانم هراتی عذرخواهی میکنم جزییات کاملی از خواب یادم نمونده بود.من بعد تکرار نمیشود.

پاسخ
لینک۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۵۷:۱۰
sara

sara : سلام باعرض تبریک حلول ماه رمضان و سال نو‌.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۴۶:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1091 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۸:۲۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.