کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب مرغابی

مرغابی نعمت است و روزی. اگر ببینیم مرغابی در خانه داریم مالی به ما می رسد. اگر ببینیم مرغابی از خانه ما پرواز کرد و رفت زیان می کنیم و مالی را از دست می دهیم. اگر ببینیم مرغابیان در آسمان یا روی زمین صدا می کنند، برای ساکنان جایی که مرغابیان دیده می شوند حادثه ای اتفاق می افتد که بهتر است در خانه بیننده خواب نباشد. اگر دیدید با مرغابی حرف می زنید از زنی ثروتمند سود می برید.

امام صادق (ع) می فرماید: دیدن بط سفید، مال یا زن توانگر است و بط سیاه، کنیزک است. اگر ببیند که بط بکشت و از گوشت آن بخورد، دلیل که مال زن به میراث ستاند و هزینه کند.

محمد ابن سیرین می گوید: بط در خواب دیدن، مال و نعمت است که به او رسد، خصوصا اگر که در خانه و ملک خود دیده باشد. اگر ببیند که بطان بسیار در سرا یا در کوچه او جمع شدند و صدایشان بلند است، دلیل که در آن موضع مصیبت افتد. اگر ببیند که با او سخن می گفتند، به سبب زنی توانگر سفر کند و در آن سفر حرمت و منفعت یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: بط در خواب مردی است بزرگ از اهل بیت با مال و حشم بسیار. اگر ببیند از اندام بط چیزی یافت، دلیل که از مردی بدین صفت که گفته شد چیزی یابد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

34 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

بهار

بهار : سلام انگار مراسم پدرم بود همه مشکی پوشیده بودن و میومدن با ناراحتی بهم تسلیت بگن(دوسال قبل فوت شدن)و عمم توی اتاق(خونه شبیه خونه ما نبود)مشغول اماده کردن لوازم بودن یه دفعه انگار همه رفتن رفتم توی اتاق دیدم کلی بچه اردک زرد توی یه چیزی مثل چسب بودن که انگار باعثش عمم بود انگار مرده بودن ولی به خواهرم گفتم اب بیار و تقریبا همشون و شستم و دوباره زنده شدن و سرحال

پاسخ
لینک۱۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۱۳:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. عمه ی شما از اخلاق پدرتان و شما تعریف بد کرده و این باعث شده که روح پدرتان آزرده و بسیار غمگین شود. او باعث شده که پدرتان احساس کند که در موقعیتی دست و پاگیر، اسیر شده ولی شما می دانید که او خصلت های خیلی خوبی داشته و برای پدرتان آمرزش می طلبید قرآن و دعا می خوانید و دوباره پدرتان احساس آرامش خواهد کرد. پدر شما شخصیتی انعطاف پذیر و فداکار و روحی آزاد و معصوم داشته و شما هم مثل او هستید. افکار منفی را از ذهنتان پاک می کنید و به آرامش خواهید رسید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۲:۵۶
MARYAM BANISAEID

MARYAM BANISAEID : من دیشب خواب دیدم مرغابی زنده ی پرو بال شکسته ای تو بغلمه که بهم نگاه میکنه. خونی نبود .انگار پخته بودنش واستخوناش زده بود بیرون . بهم نگاه میکرد و من باهاش حرف میزد و میگفتم: عیب نداره عزیزم تو کارات و تموم کردی . بعد یک شال گردن قهو ه ای رو بدنش کشیدم که سردش نشه چون باد می وزید. تعبیرش چیه؟

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۳:۴۳:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما روحی آزاد، شخصیتی فداکار و مهربان، اصیل و با ریشه و با گذشت دارید که خودتان را همیشه جلوی دست قرار می دهید و اجازه می دهید که به خودتان سخت بگذرد تا دیگران در آرامش باشند. شما در زندگی تان صدمات زیادی دیده اید و شخصیتی منطبق با شرایط دارید و هر جور که پیش بیاید خودتان را با شرایط وفق می دهید ولی از تجاربی که کسب کرده اید زیاد پخته و مجرب شده اید . حالا نیاز دارید که کمی هم فکر خودتان باشید و از خودتان حمایت کنید. شما باید امکانات مالی بهتری در اختیار خودتان قرار دهید و بین عقل و دلتان هم تعادل ایجاد کنید. باید دلتان به حال خودتان هم بسوزد چون هیچ کسی جز خودتان مراقب شما نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۶:۴۷
Farzaneh

Farzaneh : سلام خانم هراتی. خواب دیدم در دانشگاه هستم و در حالیکه مقاله در حال نگارش ام رو به استادم نشون می دم می گم اگر تائید کنید که من برای انجام تحقیق به خارج از کشور برم اسم شما رو توی اون می نویسم گفت تائید می کنم که بری ولی لزومی نداره اسمم رو بنویسی چون طبق قانون استادهای اونجا اجازه نمی دهند. من گفتم درسته که اول و آخر که مهم هست نمی شه بنویسم لذا اون اواسط می نویسم یا در مقالات دیگر جبران می کنم. استادم عجله داشت و داشت می رفت من با خودم گفتم چون ایشون پیر و با تجربه هست مثل همیشه برم توی مسیر از ایشون بپرسم که چکار کنم که اینبار مثل دفعه قبل نشه (دفعه قبل به دلایل متعدد من نتونستیم با استادهای اونجا همکاری موثری داشته باشیم. یکیش این بود که به دختر و همسرم ویزا نداده بودند. با وجودی که هدف من نه تنها خدمت به مردم ایران بلکه خدمت به کل مردم دنیا بود موفقیت چشمگیری بدست نیاوردم). مسیرش شبیه به خیابون خونه مادر بزرگم بود. استادم کنار یک خونه که درب بزرگ و قهوه ای داشت ایستاد و گفت باید یک نگاهی به داخلش بیندازم. درون حیاط خانه چندین مرغابی و یک جوجه مرغابی زرد-قهوای با چشمانی درشت انگار عینک زده بود و یک مرغابی سفید که پرهاش رو مرغابی های دیگه کنده بودند و تقریبا عریان شده بود و پوست یک طرف از بدنش به اندازه یک کف دست کنده شده بود و گوشتش مشخص بود. دو مرغابی سفید بد جنس در حالی که با غرور به من نگاه می کردند دوباره به سمت اون رفتند و شروع به نوک زدن و کندن پرها و گوشت تنش کردند. اون جوجه مرغابی و چند مرغابی بالغ دیگه با رنگ های متفاوت پشت این مرغابی مخفی شده بودند و هر از چندگاهی جوجه مرغابی بیرون می اومد و یک نگاه به مرغابی زخمی می انداخت و دوباره پشت اون مخفی می شد. من با خودم گفتم چرا این خودش رو سپر بلای اینها کرده؟ چرا اونهایی که پشت این مخفی شدند از خودشون دفاع نمی کنند؟ اگر دفاع می کردند این اینقدر صدمه نمی دید. بعد دیدم من و تعدادی از دانشجویان وارد خوابگاه شدیم در لابی کلی غذا برای روزه داران در ظروف یک بار مصرف که داخل اون قابل دیدن بود چیده بودند. من هم روزه بودم. سه نوع غذا بود که دو تاش رو یادمه. من پکی که نیمی برنج و نیمی عسل بود (عسل هاش با موم بودند) انتخاب کردم و خیلی دلم می خواست یک پک نون لواش که یک لایه حلوای زعفرانی روی اون مالیده شده بود هم بردارم که آقاهه گفت این سهمیه سحری تان هست می تونید همین حالا هم بردارید. من با خودم می گفتم برم به بقیه بچه ها اطلاع بدم و اینکه انقدر زیاده که احتمالا اضافه میاد و مجددا بین ما تقسیم می کنند. با تشکر.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید مطمئن شوید که مقاله تان مورد تایید استادتان قرار می گیرد و برای استادتان مهم است که شما نظرات او را در بعضی موارد سوال کنید و از او راهنمایی بگیرید. او نمی خواهد که کار و فعالیت شما را به اسم خودش تمام کند ولی با این وجود، شما باید تعادل را در کارتان ایجاد کرده و جوری منصفانه رفتار کنید که استادتان هم از شما راضی باشد و حمایت تان کند. شما نهایت تلاشتان را می کنید که خردمندانه رفتار کنید. شما به خوبی شرایط و راهکارهای موفقیت و رسیدن به اهدافتان را می شناسید. شخصیتی انعطاف پذیر و با استعداد دارید و سعی می کنید که در موقعیت های مختلف، خودتان را با شرایط وفق دهید. شما فداکار و سخت کوش هستید و برای آرامش دیگران، حاضرید خودتان را به خطر بیاندازید. برای رسیدن به موفقیت باید زرنگ باشید و محافظه کارانه رفتار کنید و ساده لوحی به خرج ندهید. شاید خواب به این اشاره دارد که اول نشان دهید که پروژه تان در چه زمینه ایست و چقدر برای کشور مقصدتان مفید واقع می شود و بعد تقاضای ویزا کنید و نه برعکس. شما باید اول سعی کنید که خودتان را بخوبی معرفی کرده و به دانشگاه مقصدتان، بشناسانید. شما شروعی تازه خواهید داشت. از نظر مالی شرایط بهتری پیدا می کنید و در کارتان هم به موفقیت بیشتری می رسید. ولی باید سعی کنید که کمتر بی زبان و ساکت باشید و نظراتتان را با قدرت و قاطعیت به دیگران بشناسانید. خوشی ها و رفاه راحت به دست نمی آیند و شما مجبور می شوید که خیلی کار کنید. در زندگی تان علاوه بر موفقیت، درهم برهمی زیادی هم وجود خواهد داشت. باید سعی کنید که آرامش و خونسردی تان را حفظ کنید و جوری رفتار کنید که دیگران شما را سخت کوش بدانند و نظراتتان را تایید کنند. باید شور و شوق بیشتری از خودتان نشان دهید و به دانشگاه مقصد بفهمانید که چقدر این پروژه برایتان مهم است و یا چقدر می توانید در انجام این کار، مفید واقع شوید. انشالله شروعی تازه خواهید داشت و سختی هایتان به زودی تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۱۷:۱۲
Mahy

Mahy : سلام عزیزم. روز بخیر. توضبحات داخل پرانتز رو نمایش ندین‌لطفا. ساعت ۴ به بعد صبح خواب دیدم داخل یکی از اتاقهایی ک تو خواب، منزلمون بود یه استخر کوچیک آبه و یک مرغابی با رنگ روشن، فکر کنم سفید خاکستری بود چون شب بود و نور زیادی تو اتاق نبود، در حال رفتن ب داخل استخر بود با تعداد زیادی از جوجه هاش مثلا حدود ۸ یا ده تا، همگی به داخل استخر رفتن و به آرامی شنا میکردن. من هم خیلی خوشم آمده بود و برام جذابیت داشت ک با آرامش و نظم جوجه ها دنبال اردک داخل اب رفتن. داخل پرانتز رو نمایش ندین. تشکر

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۶:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تلاش شما برای رسیدن به خواسته تان، به احتمال قوی با موفقیت همراه خواهد بود هر چند که شما به وضوح نمی دانید که آخر کار چه خخواهد شد ولی احساس مثبت به زندگی تان راه پیدا می کند و به موفقیت و دستاوردهای خوبی در رابطه با آن خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۰۵:۱۱
Maryam

Maryam : سلام خوابم نمایش داده نشه ممنون،

پاسخ
لینک۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۱:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما معتقدید که نمی توانید آدمهای بد را از خوب تشخیص دهید ولی به آنچه که به دلتان برات می شود، باور دارید. شما آقایی را که به زندگی تان آمده بود باعث ناراحتی و بدشانسی خودتان می دانید و او نقش سازنده ای در زندگی شما نداشته از این جهت خودتان را سرزنش می کنید. شما روحی بزرگ و شخصیتی انعطاف پذیر دارید که فکر می کنی بد آورده اید و الان روحیه تان خراب شده. اجازه ندهید که دیگران اینقدر تاثیر عمیق روی روح و روان شما بگذارند. او بخش کوچکی از زندگی شماست و شما قادر هستید زندگی خوبی برای خودتان در آینده بسازید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۷:۱۴
ارغوان بهاری

ارغوان بهاری : سلام صبح ۴ ژانویه خواب دیدم من خونه ی پدرم هستم،اتاق بودم که با شنیدن یه صدایی شبیه هلیکوپتربه طرف بالکن رفتم،دیدم یه پرنده ای شبیه غاز بود،بالای ساختمان پرواز میکرد وصدای بالهای اون بود،سرمو به سمتش چرخوندم اونقدر طلایی بود که چشمو میزد دستمو سایه بان کردم و کامل نگاش کردم،نر بود و سینه اش پر از پر طلا ‌بود و خودشم قرمز قهوه ای بود.خودنمایی و قدرتنمایی میکرد،پرنده ی عجیبی بود و کسی تا بحال اونو ندیده بود کسی را هم نتونستم صدا بزنم بیاین ببیننش میدونستم که فرار میکنه و خودمم نمیتونم تا آخر ببینمش،از بالکن، حیاط و پشت بامو دید زیدم دیدم ماده اش(رنگ قهوه ای ‌وقرمز)پشت بام اتاقی که خواهرم اونجا درس میخونه نشسته.در یک لحظه از زیر بالش پرنده اش(بچه اش)را به آرامی به طرف حیاط هدایت کرد و در حیاط یه ظرفی که توش غذا بود از اون خورد.

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۱:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. لطفا همیشه اول خوابهایتان را تبدیل به تاریخ قمری کنید و بعد برای من بنویسید چون با این حجم بالای کارها من فرصت انجام اینکار را برای شما ندارم. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید به آرمانها و دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید و شریک و همدم مادام العمری داشته باشید که باعث موفقیت و رفاه شما باشد و عشق و شور و شوق زیادی در زندگی داشته باشد. خواهر شما شاید با چنین کسی آشنا شود و یا شده است و می خواهد با چنین کسی تشکیل خانواده بدهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۳۴:۴۵
حسام

حسام : سلام من هفتم محرم حدود هفت صبح بود که خواب دیدم که با یه مرد قد بلند نمیدونم کی بود ولی می شناختمش درحال قدم زدن در یه راه خاکی هستیم به نظرم اونجا آشنا بود که دور اطرافمون همش سبز بود و درختان بزرگ هم بود ناگهان تو آسمون دوتا مرغابی نرو ماده دیدم که روی سرمون دارن پرواز میکنن دیدم که تو بوته ها نشستن به کسی که همراهم بودگفتم بریم ببینم میتونم بگیریمشون رفتیم ومرغابی نر روگرفتم دستام روبه دوطرف بازکردم وانگار میدونستم ماده شم میاد ناگهان ماده مرغابی هم اومد و جلو پام نشست اونم گرفتم به کسی که همراهم بود گفتم بگردیم و لانشون رو پیدا کنیم لانشون رو پیدا کردیم که دیدیم کنارلانه یه عسل وحشی هست و زنبور ها رو دورکردم دیدم کندوشون پراز عسل هست و از عسل ها یه انگشت خوردم اگه مهم باشه مرغابی ها از جنوب به سمت شمال میرفتن و آسمون هم آبی و صاف بود

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۲:۵۵:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما عزمتان را جزم کرده اید که در زندگی تان به موفقیت برسید و برای رسیدن به موفقیت علاوه بر تلاش، به ائمه ی اطهار ع هم متوسل می شوید تا در سختی ها شما را همراهی کنند و دعاهای خیرشان شامل حال شما باشد. شما امیدوار هستید که به خواسته هایتان برسید. روحی آزاد و انعطاف پذیر دارید. بینش شما قویست و شخصیتی فداکار و با گذشت دارید. اگر مجرد هستید، با کسی که شریک روحی شما محسوب می شود و طرز فکرش مثل خودتان است ازدواج خواهید کرد. به رفاه و ثروت خواهید رسید و زندگی خوبی خواهید داشت. شما شخصیتی صادق و راستگو، دلسوز و مهربان دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۲۲:۴۷
Shima11

Shima11 : سلام خوب هستین عزیزم.دیشب خواب دیدم تو ی خیمه دراز کشیدم بعد تعدادی اردک با سرعت زیاد از کنارم رد شدن اولش نفهمیدم که اردکن چون خیلی سریع رد شدن بعد بلند شدم نگاه کردم دیدم بین۳۰ تا۴۰ اردک که رنگشون ترکیبی از سیاه و بادمجانی بود .که به سه ردیف پشت سرهم رو به قبله وایسادن
دو ردیف اول تعدادشون بیشتر بود و ردیف سوم کمتر بود و یکی از اردک های ردیف اول جاشو با کناریش عوض کرد

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۸:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما دوست دارید که متعلق به گروهی باشید و از شما حمایت شود. اشخاصی که با گذشت و مهربان و فداکار و انعطاف پذیر هستند، در زندگی شما وجود دارند. ایشان آگاهی معنوی و درک و اندیشه ی برتری دارند و آماده ی خدمت به پروردگار و مطیع امر او هستند. کسی که مطیع امر خداست برایش حفظ مقام بی معنیست و فقط ایمان و آزادی روحش برایش مهم است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۳:۵۱
تینا

تینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم مرغابی سیاه که عینکی به چشم داشت بطرفم اومد بنظرم بام زه بود بهش لبخند زدم و اون هم پرواز کرد و اومد جلوی من نشست و گفت که دسته ای از مرغابی ها که همراهاش هستند در حال کوچ هستن و من جلوتر اومدم که مکانی برای استراحت اونها پیدا کنم حاضری کمک کنی د جای استراحت و کمی غذا بدی؟ بنظرم خونه قدیمی پدرم بود گفتم که باید با بقیه خانواده مشورت کنم ولی قبل از اینکه با پدر و مادرم مشورت کنم دیدم که تعداد زیادی مرغابی سیاه و سفید اومدن و وارد اتاق پذیرایی شدند. همین موقع پدر و مادرم اومدند مادرم راضی نبود خواستم راضیش کنم که دیدم توی اخبار اون مرغابی با عینک رو نشون داد و بعنوان کلاهبردار معرفی کرد و بعدش مادرم گفت که قراره بیان و بقیشون رو ببرن اگه هم نیان خودشون دارن میرن ولی بنظرم هنوز توی خونمون بودن و فعلا قصد رفتن نداشتن.
ممنونم

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۳۰:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. در واقعیت کسی که در ظاهر بسیار دقیق و هوشیار است و شما احساس خوبی به او دارید، سعی می کند که سر شما را کلاه بگذارد و از نظر احساسی به شما نزدیک شود تا از منابع و امکانات شما استفاده کند. شما باید دقت کنید چون او گاهی اوقات به نظر بسیار با کرامت و با پرستیژ می رسد و نباید گول ظاهر او را بخورید. این خواب را هشداری جدی بگیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۳ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۳:۵۶
Zagros

Zagros : سلام وقت بخیر. شنبه شب خواب دیدم ک انگار مرغابی مون گم شده و من دارم دنبالش میگردم تا اینکه پیداش کردم دیدم ی مرغابی درشت و کاملا سفید هست و سه یا چهارتا جوجه سفید داره درحالیکه قبل گم شدن نداشته. میبرم خونه ولی نمی‌تونستم از حاشیه رودخونه ک لایروبی کردیم بالا برم و برادرم کمکم کردو دیدم از ی درخت هم دارم بالا میرم و تو بالکن خونه ک ارتفاع بالایی داشت با برادرم نشستیم. و داریم اطراف رو نگاه می‌کنیم.

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۹:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به ثروت و سرمایه ی زیاد خواهید رسید و پولی که فکر می کردید از دستتان رفته با سود بیشتر و سرمایه ی بیشتر به شما بر می گردد. مشکلات شما حل خواهد شد و به اهداف و آرمانهایتان خواهید رسید. درک شما بالاتر می رود و به جایگاه رفاه و تمول می رسید و خودتان را یک سر و گردن از همه بالاتر خواهید دانست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۵:۲۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.