تعبیر خواب مقنعه
دیدن مقنعه و یا چادر در خواب به بخت تعبیر شده است. اگر زنی ببیند که مقنعه یا چادر به سر کرد، ازدواج می کند. اگر ببیند از سر او درافتاد، احتمالا از شوهرش جدا می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن مقنعه در خواب بر چهار وجه است:
- زن،
- کنیزک،
- خادم،
- منفعت یافتن از زنان.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali : سلام .خواب من مخفی باشه . احوال پرسی کن
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید زندگی بهتری داشته باشید ولی افراد کم تجربه ای در زندگی شما وجود دارند. همسر دوم شما که شخصیتی رازدار و با ایمان دارد، شخصیت و فرهنگ خودش را قویتر از فرهنگ خانواده ی شما می داند و شما می خواهید که او با سنت ها و فرهنگ خانواده ی شما بیشتر هماهنگ باشد. تشکر از همراهیتون
Alieh : سلام روزتون بخیر، دیشب خواب دیدم که در یک دورهمی بسیار بزرگ هستیم که همه اقوام ما دور همدیگه جمع شدن! و پسر دایی ام که چند سال هست خارج از ایرانه هم برگشته و بین ما هست و همچنین همسرم هم اومده بین فامیل ما! ( درواقعیت کسی خبر نداره که من ازدواج کردم و این ازدواج مخفیانه هست) و همسرم مدام تلاش میکنه یواشکی سینه های من رو بخوره! و پسر داییم متوجه میشه که ما داریم چیکار میکنیم! بعدش همسرم منو میفرسته برم مقنعه بخرم برای خودم و با همکلاسی دانشگاهم ( در واقعیت خیلی سال هست ازش بی خبرم) میریم بازار و یک مقنعه مشکی که بالای مقنعه نوار گلدوزی شده آبی داره و 6 تا دکمه روی مقنعه کار شده و پایین مقنعه هم طرح ابرو بادی خیلی زیبا داره رو برمیدارم و مدام تلاش میکنم که یجوری بپوشم که چروک واینسته! و هم کلاسی ام هم خیلی خوش میاد و یکی برمیداره واسه خودش
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. فامیل حرفتان را می زنند. همینطور همسرتان وقتی که در کنارتان نیست، به شما و روابط فامیلی تان فکر می کند. او عاشق شماست و می خواهد که از حمایت و عشق شما برخوردار باشد. اما همچنان می خواهد که شما افکارتان را از دیگران بپوشانید و با کسی از رازهایتان نگویید. شما نیاز به یک دوست دارید که در کارتان دخالت نکند اما همزمان در کنارتان باشد. می خواهید مثل گذشته احساس آزادی بیشتری داشته باشید. شما سعی می کنید که سعادت و خوشبختی تان را حفظ کنید و با مردم خوشرو و مهربان باشید و نشان دهید که خیالتان راحت است و هیچ مشکلی ندارید. دوست ندارید مطلقا کسی از مسائلی که احتمالا نگرانتان می کند چیزی بداند. اینکار خردمندانه و معقولیست. تشکر از همراهیتون.
Eli : سلام دیدم در خانه ای هستم مادرمرحومم با تعدادی خانم چادری و مومن که فامیل بودند و نمیشناختم آمدند مادرم آب خواست من از روی میزپارچ پراز اب برداشتم و تو دوتا لیوان بلور قدیمی اب خنک ریختم ولی اطراف هم می‌ریخت خشک کردم یک خانم یکی را برداشت خورد لیوان دیگه هم وقتی رفتم پیش مادرم دیدم خانم کناری نصفش رو خورده ولی مادرم ناراحت نبود و با لبخند باهاش حرف میزد. گفتم مامان لیوان و بده بشورم برات آب بیارم او داد من هم رفتم بشورم بعد دیدم بیرون اتاق هستم یکی از اون خانمهابیرون اتاق سفارش مقنعه می‌گرفت مدل مقنعه روی سرش خیلی شیک و خاص بود و وقتی حرف میزد مدام رنگش عوض میشد حاشیه گلهای طلایی خیلی قشنگی داشت پسندیدم مشکی آنرا سفارش دادم و سفارش قبلم رو کنسل کردم با خودم فکر میکردم حتی با مانتو هم میتونم بپوشم بیدارشدم نه صبح دیروزپنج شنبه بود
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. تعبیر خوابتان این است که مادرتان از شما خیرات می خواهد. شما می خواهید به مادرتان محبت کنید، باید به فقرا کمک کنید و اینکه ثواب کمک های شما به مادرتان خواهد رسید. علاوه بر این باید عشقتان را با خلوص نیت و در حالی که قلبتان از گناه پاک شده، و توبه کرده اید، با خواندن دعاهای خیر برای مادرتان، به او اثبات کنید. دعای خیر مادرتان هم پشت سر شماست تا فکرتان همیشه راحت باشد، موفقیت و آرامش به زندگی تان برگردد و زندگی با پرستیژ و خردمندانه ای داشته باشید. تشکر از همراهیتون
فرزان : سلام خانم هراتی عزیز،دیشب خواب دیدم همراه برادرم وارد حمام بزرگ شدم،هر دوحمام کردیم(آب دوش گرم بودولی داغ نبود)بعدرفتیم خانه،مثل اینکه مراسم عقدم باشه،من فقط استین لباسم ودیدم که سفیدبودحالت کت بود،ویه مقنعه مشکی سرم بود که تا روی چشمم کشیدم،چون یه اقای روحانی اونجا بودمثل اینکه میخواست خطبه عقدوبخونه،پیش خودم گفتم زشته موهام مشخص بشه،پدرم کناراون اقای روحانی نشسته بود ،اون اقای روحانی گفت مقنعه ات و بکش جلوتر،حتی نباید یه چشمت هم مشخص باشه،اگراین کاروبکنی که چشمت مشخص نباشه،خوشبخت میشی پدرمم حرفشون تاییدکردن،نشنیدم خطبه بخونن وداماد هم ندیدم،یه نفر به من گفت هدیه ات وبردار،دیدم یه چیزی با نخ وصله،برداشتم دیدم سوزن و نخه ،گفتم حتما این وداده که به قول قدیمیها دهان خانواده شوهر وببندم.صدای شعر خوندن وشنیدم البته بدون آهنگ.ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. ناراحتی ها و اشتباهات شما و برادرتان از زندگی تان پاک می شود؛ شما هر دو راجع به افکارتان صراحتا با هم صحبت می کنید. تحولی مثبت در زندگی شما ایجاد می شود و به انجام کاری متعهد خواهید شد که باعث می شود قدرت مالی شما برای حمایت از خودتان تقویت شود. شما رازدار خودتان خواهید بود و باهوش و خردمند رفتار خواهید کرد ولی اجازه نمی دهید که دیگران به خرد و عقلانیت شما خیلی راحت پی ببرند! ساده لوحی به خرج نمی دهید و با سیاست رفتار می کنید. این امکان برای شما ایجاد می شود که روابطی که خراب شده یا مشکلاتی که در زندگی تان ایجاد شده است را ترمیم کرده و بهبود ببخشید. هارمونی و آرامش و هماهنگی به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون.
آلاء : با سلام و وقت بخیر ، چند شب پیش خواب دیدم توی یکی از پاساژهای معروف شهرمان رفتم مقنعه بخرم و فروشنده یک مقنعه که چانه دار بود وسیاه بود داد و من جلو آینه مغازه پوشیدم و خیلی به صورتم اومد و کمی صورتم را گرد وزیبا کرد و پوستم صاف و سفید شده بودو با خودم میگفتم انگار بهم اومد(در بیداری مقنعه این مدلی اصلابه صورتم نمیاد و خیلی هم قدیمی شده)، بعد خواستم بخرم که فروشنده گفت این مقنعه با یک مقنعه دیگه با هم فروش میره و قیمتش ۴۵۰ هزار تومن میشه و اون مقنعه دوم را که نشونم داد ظاهرش عجیب بود دولایه داشت که لایه زیری صورتی و لایه رویی مشکی بود و من پوشیدم و لایه صورتی زیر را ازش در آوردم و با خودم گفتم دو لایه این مدلی قشنگ نیست و این مقنعه دوم خیلی هم چین داشت ، در آخر دیدم خیلی گرونه و دو تا مقنعه نیاز ندارم برا همین هیچ کدومش را نخریدم ، با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید تصمیم بگیرید که زندگی تان را عوض کنید و افکار تازه یا شرایط تازه ای را در زندگی تان بوجود آورده و تصویر تازه ای از خودتان به دیگران ارائه دهید. شما از اینکه ازدواجی سنت گرایانه داشته باشید و وجهه ی خوبی پیش دیگران داشته باشید و بی خیال و راحت زندگی کنید بدتان نمی آید هر چند که خیلی هم باب میلتان نیست. دوست دارید زندگی تان را متحول کنید ولی این که مرتب فکرتان مشغول باشد و دلتان شور بزند و افکار واقعی تان را بروز ندهید هم باب میل تان نیست. شما دوست دارید احساس خودتان را همانجور که هست مطرح کنید نه اینکه پیش مردم یک جور باشید و در دل خودتان یک مدل دیگر فکر کنید. اینطوری برای شما زندگی سخت و گران تمام می شود. پس از فکر آن بیرون خواهید آمد. شاید همزمان 2 خواستگار برایتان بیاید یکی سنتی یکی مدرنتر ولی هر دو را رد کنید. تشکر از همراهیتون.
ملینا : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم تیپ اداری با چادر پوشیدم اما بسیار مرتب و همچنین بسیار زیبا شدم یه قسمت دیگه از خواب این بود که مقنعه آبی تیره پوشیدم (نه سورمه ای) و یه مقدار روی اون کثیف شد بعد آن را عوض کردم و یک مقنعه قهوه ای تمیز پوشیدم بعدش اومدم پیش یه آقا که آشنا و همکارم بود نشستم..( دو رنگ مقنعه که در خواب دیدم جز مقنعه هایی هست که در حال حاضر دارم و مرتب از قبل تا به حال از آن ها در محیط کار استفاده می کنم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما سعی می کنید که رفتاری با کرامت و با سیاست و با پرستیژ از خودتان بروز دهید تا وجهه ی خوبی داشته باشید. اگر فکرتان ناراحت شود، سعی می کنید که دیدگاهتان را نسبت به موضوعات عوض کنید و محافظه کارانه تر و مثبت اندیش تر باشید. احتمالا ارتباط شما و همکارتان قویتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mojgan : سلام خدمت خانم هراتی عزیز
در خواب دیدم شخصی خواستگار من است به من مقنعه زرد داد
خیلی تنگ بود بهش گفتم خودم درستش میکنم به اصرار یه مقنعه زرد دیگری که اندازه من بود بهم داد.
ممنونم از پاسخگویی تون
فریبا هراتی
: سلام. خواستگار شما به شما سخت می گیرد و باعث ناراحتی فکر شما می شود. اگر هم به شما سخت نگیرد انتظار دارد که شما بسیار خردمندانه و زیرک برخورد کنید. رنگ زرد هم می تواند نمادی از خرد، انرژی، زیرکی، شادی، هارمونی و عقلانیت باشد و هم می تواند بیانگر فریب، رسوایی، خیانت، نامردی و بیماری باشد. شاید شما نخواهید توانست که به راحتی تصمیم گرفته و یا دست به کار شوید و یا شاید تمایل داشته باشید که برای خوشحالی دیگران نیازها و شادی خودتان را فدا کنید. لطفا برای پاسخگویی به او عجله نکنید تا او را خوب بشناسید. تشکر از همراهیتون.
یاسمن : سلام، لطفا خواب پنهان باشه.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید مطابق با فرهنگ خانوادگی و ارزشهایی که در زندگی تان دارید رفتار کنید. شما مرموزانه تر برخورد می کنید و می خواهید چشمانتان را باز کنید و از محیط اطرافتان بیشتر با خبر باشید و مردم را بهتر بشناسید ولی نمی توانید بینش خودتان را خیلی زیاد قوی کنید. شما افکارتان را تر و تازه کرده اید و می خواهید مطابق با همان افکار، زندگی کنید. شما حاضر نیستید که از افکار قدیمی که دیگران به شما پیشنهاد می کنند تبعیت کنید و یا اینکه منیت نداشته باشید و منطبق با شرایط زندگی تان شده، آن را بپذیرید. بین شما و همسرتان فاصله افتاده و هیچ کدام از عملکرد و احساسات دیگری به خوبی خبر ندارد. شما آرمانهای بلندی برای خودتان قائلید و نمی خواهید که از روی بی سیاستی رفتاری داشته باشید که خوشبختی تان خراب شود و آرزوهایتان از بین برود. پس سعی می کنید که خیلی سربه سر همسرتان نگذارید و خیلی پاپیچ او نشوید. تشکر از همراهیتون.
سحر : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم خونه مامانم بودم فکر کنم از سرکار برگشته بودم مقنعه سورمه ای سرم بود و یهو پشت مقنعه رو دیدم که وسطش نزدیک به پاییناش مثه یه مثلث تقریبا بزرگ سفید شده باشد و حاشیه پایین مقنعه هم سفید شده بود که با خودم گفتم اا من اینجوری رفتم سرکار برم یه مقنعه دیگه برا فردا بخرم بعد انگار که بعد ازظهر باشه همه خوابیده بودیم من و مامان و بابا و خواهرام من زودتر بیدار شدم که برم مقنعه بگیرم مامانم بیدار بود ظرفا رو شسته بود رفتم کمکش دیدم ساعت ۸ شب شده و صدای اذان میومد گفتم اا اذان میگه سریع برم تا قبل ۹ که مغازه ها نبندن و نمیدونم چی شد یهو تو حیاط خونه قدیمیمون بودم انگار خاکی بود داشتم آب پاشی میکردم کل زمین خیس شده بود انگار که نم بارون زده باشه
دوتا چیز میخواستم بگیرم الان یادم نمیاد شاید جوراب بود
ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما شخصیتی خردمند دارید، آرمانگرا هستید، معنویت در وجودتان قویست و منیت به خرج نمی دهید. اگر مثلث به سمت بالا اشاره می کرده می خواهید روی پای خودتان مستقل باشید و اگر به سمت پایین اشاره می کرده شخصیتی احساساتی دارید. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید. مادر شما برای آینده برنامه ریزی کرده و سعی می کند که مشکلات زندگی تان را از بین ببرد. شما گاهی اوقات نیاز به حمایت دارید و احساس تنهایی می کنید. می خواهید مسئولیت پذیر و بزرگسالانه رفتار کنید و کارهایتان را خودتان مدیریت کنید. تمایل دارید به همان امنیتی که در گذشته داشته اید برسید و گرمی و رفاهتان را فراهم کنید و به خاطر این، کمی ناراحت هستید و احساساتی شده اید. تشکر از همراهیتون.
Shirin : سلام روزتون بخیر
خواب دیدم دم درخونه یکی از دوستام هستم که دوستم(پسره و من خیلی دوستش دارم ) به من زنگ زد که کجایی و من گفتم اینجا می‌خوام برم سرکار.گفت میام میرسونمت .ومن خیلی خوشحال شدم ( چون تابه حال باهم بیرون نرفتیم ) به دوستم گفتم الان بیاد دنبال من که ماشینش تابلویه تو خونه میبینن دوستم گفت نه از تو خونه اینجا دیده نمیشه . اومدم بالا که آماده بشم که دوستم گفت یه ماشین دم در اومده فکر کنم دوستته. گفتم چه زود قراربود یک ساعت دیگه بیاد . و دوست پسرم داشت به من زنگ میزد و من همون لحظه گوشیم رو پیدا نمیکردم و یهو دیدم روی تخت زیر تشک گذاشتم و تخت هم نامرتب بود . برداشتم جواب دادم گفت بهت رو میدم دیگه باز اینطوری می‌کنی گفتم تا یک دقیقه دیگه من دم درم و همینطور که مانتو میپوشیدم با خودم غر میزدم که این چرا اخلاق اش اینطوره و چراباهاش هستم. اومدم برم بیرون یک مانتو سفید و یک شال سفید تنم بود . جلو آینه که رسیدم گفتم انگار چه خبره سفید پوشیدم شال رو در آوردم گذاشتم تو کیفم ولی زیر شالم یه مقنعه سورمه ای بود و سه تا چروک رو پیشانیم بود . گفتم با مقنعه بهتره و وقتی رفتم بیرون مانتومم سورمه ای بود . (توخوابم انگار زن داشت و با زنش اومده بود دنبالم وناراحتم میکرد.در صورتی که تو بیداری مجرده ) وقتی رفتم بیرون و سمت ماشین دیدم با دوستش اومده و چند تا کارگرم عقب نشستن(مربوط به شغلشه چون خیلی هوای کارگرا و پرسنلش رو داره .انگار تایه جایی می‌خواسته برسونشون ) . من رفتم سوار شدم و یه کم جلوتر کارگرا رو پیاده کرد. دوستش خیلی مشروب خورده بود و چشماش قرمز بود . گفت آره به هوایی که من مریضم اومدیم بیرون حرف میزد . و همین دیگه تو ماشین اش بودم .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست پسر شما به شما فکر می کند و تمایل دارد که به شما کمک کند تا به اهدافتان برسید. اما او شخصیتی مغرور و متکبر دارد و به خاطر تمول و ثروتی که دارد، می خواهد کارها را مطابق با نظرات و سلیقه ی خودش به پیش ببرد. شما هر چند که رفتاری با کرامت و آرام و صلح طلبانه در قبال او از خودتان بروز می دهید، ولی باید سعی کنید که خردمندانه تر و قویتر در مقابل او رفتار کنید. زیاده از حد ساده دل و یا خوشبین نباشید. بیشتر فکر کنید. او خودش را به کسب ثروت متعهد کرده و این برای او مهمترین هدفش در زندگیست. اگر او دوستی ندارد که شما بشناسید و اهل مشروب باشد، تعبیر این است که او گاهی برای راحتی و آرامش، خودش را به بی خیالی می زند، بی دقت و بی حس و حال عمل می کند و واقعیت ها را ول می کند تا از مسائل جدی و سخت کوشی های زندگی فرار کند. به همین جهت است که اخلاق او تند است و عصبانیتش را بروز می دهد. اگر شما عقب ماشین نشسته بودید، ممکن است که احساس کنید که اصلا نظرات شما برای او مهم نیست و اینکه او شما را خیلی جدی نمی گیرد. اما اگر کنار او بودید، از او تبعیت و پیروی می کنید و روی او تاثیر گذار هستید. تشکر از همراهیتون.