تعبیر خواب نفرین کردن
اگر کسی در خواب دید که ظالمی را نفرین کرد، خود نیز در ظلم او مشارکت دارد و باید توبه کند.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر در خواب ببیند به بیگناهی نفرین نمود، دلیل که به بیننده بازگردد و نفرین مردمِ صالح زود اثر کند.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آروینا : ببخشید یک مساله ای یادم رفت بگم میخواستم ببینم تاثیر داره یا نه؟ اگر لازمه دو خواب ازمن کسر شود .درخواب برای قسمت خواهرم بالباس نیم تنه از کلاس نیومده بود بیرون ،موقعی که کنارم نشسته بود میدونستم کلاسش تموم شده واومده بود کنارم نشست لباس نیم تنه نارنجی تنش بود یعنی انگار تا ناف بود خواهرم تپل است ولی تو خواب انگار شکم نداشت وخیلی بهش میومد واحساس میکنم تقریبا خواهرم خوشحال بود و یک همکلاسی داره گفتند که همکلاسی اش ناراحته، کلا کلاس اینها دو نفراست واستاد قطعا یکی از این دونفر را طبق تجربه ترمهای قبل میندازه وما خیلی نگرانیم وبعد در واقعیت خواهرم با دوست پسرش قهراست که من دوست پسرش راهی بهش میگفتم برو بیرون بذار لباسش را میخواد عوض کنه حالت دعوا نمیگفتم فقط هی بهش میگفتم برو بیرون که بالاخره بیرون رفت ممنونم ازشما
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این قسمت این است که خواهرتان برای شما از دلشوره هایش تعریف می کند و ناراحت است. او فکر می کند که برای دفاع از خودش، دستش به دهانش نمی رسد و کاری از او بر نمی اید. اعتماد به نفس او کم شده. این که دوست او را از اتاق بیرون کرده اید، یعنی شما تمایلی ندارید که دوست او از نقاط ضعف خواهرتان و ترسهای او با خبر شود. خواهرتان لباسش را عوض کرده پس احتمال قبولی او وجود دارد. نمی توان قطعا گفت که او مردود می شود. بلکه برعکس شانس قبولی او خیلی بیشتر از دوست اوست. تشکر از همراهیتون
آروینا : باسلام واحترام
دوست پسر سابقم که تعادل روانی نداشت امروز
صبح خواب دیدم من داخل اتاقم بودم و دوست پسر سابقم خودشو دورمن پیچونده بود وبه عبارتی حلقه زده بود وخوشحال بود وموهاشو خیلی پسرونه وتقریبا صفر کوتاه کرده بود وخیلی مرتب بود وبه من گفت فقط من را نفرین نکن ومن به او گفتم از اینجا برو الان کسی میبینه وکلا ناپدید شدودیگه دراتاق ندیدمش وبعد دیدم خواهرم کلاسش تموم شد خیلی از استاداین درس می‌ترسه وهمه را دو سه ترم میندازه در واقعیت می‌ترسه این ترم هم بیفته ، خواهرم را دیدم بعد اتمام کلاسش تقریبا خوشحال بود وبا لباس نیم تنه البته فقط تا کمرخواهرم را دیدم از کلاس اومد بیرون و دوست پسرش اونجا بود ومن دوست پسرش را دعوا کردم گفتم برو بیرون میخواد لباس عوض کنه چند بار گفتم تا بالاخره رفت بیرون، وبعد بیدار شدم ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. دوست پسر سابق شما از افکار منفی دست برداشته و الان حق را به شما می دهد، از اینکه ناراحتتان کرده متاسف است و دیگر هرگز مزاحم شما نخواهد شد. او می خواهد که شما هم او را ببخشید و حلالش کنید. خواهرتان امتحانش را خوب نخواهد داد و احساس می کند که نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد. او نگرانی هایش را با دوست پسرش در میان می گذارد و شما می خواهید که او رفتارش را عوض کند و اینقدر بدبین نباشد. تشکر از همراهیتون.
زینب : سلام روز ۸ ماه قمری دیدم که قصد وارد شدن به خانه ای داریم به همراه مادرم که منزل مادرشوهرم است مادرشوهرم سلام می‌کنه و خوش آمد میگه دستش میگیرم و شروع میکنم به چنگ زدن و نیشگون گرفتن با عصبانیت فکش چنگ میزنم ولی اون نه از خودش دفاع می‌کنه ونه حرف میزنه کلی لاغر شده بودشومیز قرمز تنش بود ،قرار بود مراسم عروسی تو خونش برگزار بشه که من نفهمیدم عروسی کی بود حتی آهنگ و عروس هم وجود نداشت خونشون خیلی کوچیک محقر و قدیمی شده بود واردشدم دور تا دور زن نشسته بودمیدونستم فامیل هستن ولی نمی‌شناختم گفتم شماها نمی‌دونید که این خانواده (همسرم)چه بلاهایی سر من آوردن تا خواستم دهن باز کنم یکی از زن ها گفت تو فکر می‌کنی ما بی خیریم ما همه کارایی که این خانواده در حقت کردن رو میدونیم یکم بعد مادرمم اومد کنار من نشست داشتم میگفتم اینا در عرض یک روز زندگی من با نقشه و دسیسه نابود کردن و منو زمین زدن تو همین حین شروع کردم به نفرین کردن و گفتم خدا قسمت میدم به آبروی حضرت زهرا این خانواده رو از عرش به فرش برسون از شدت دردی که تو سینم احساسش میکردم با صدای بلند طوری که اشک چشمام سرازیر بودبه هق هق افتادم همه اون زن ها هم با من شروع به گریه کردن هنوز نفرین از دهنم تموم نشده بود که مادرم دوبار پشت هم عطسه کرد منم گفتم یا صاحب صبر صددرصد خدا جوابشون میده مادرمم گفت چه صبر بیاد چه نیاد من مطمئنم خداتقاص کارهاشون میده ظلم رو زمین نمیمونه بعد این قضیه کلی دلم آروم شد انگار یقین پیداکردم که جواب میده(واقعیت مادروپدرشوهرم خیلی بهم ظلم کردن من باهاشون قهرم و قط رابطه مخصوصا مادرشوهرم که منو همسرم جدا کرده تو واقعیت نفرین نمیکنم چون خدا ناظرو سپردم دست خدا و دیگه چیزی نمیگم ولی دلم به درد آوردن)
فریبا هراتی
: سلام. شما وقتی به مادر شوهرتان فکر می کنید از ظلم او دلتان می گیرد و دوست دارید که از او انتقام بگیرید. قطعا او و خانواده اش تقاص کارهای زشت شان را پس خواهند داد و به فقر و ناامیدی و مشکلات دیگری دچار می شوند که احساس بدبختی و استیصال خواهند کرد. خداوند از دل شما با خبر است و هر چه که به شما کرده اند بدترش را تجربه خواهند کرد. خودشان هم می دانند که در حق شما بد کردند و فامیل و دوست و آشنایانشان هم می دانند که شما مورد ظلم واقع شده اید. ولی همین که در زندگی بیداری تان آنان را نفرین نمی کنید، باعث می شود که خداوند به دل پاک شما نگاه کند و بیشتر از شما حمایت کند و زودتر انتقام شما را از آنان بگیرد. دل مادرتان هم به آرامش خواهد رسید چون شاهر و ناظر این خواهد بود که ظلم هرگز بی جواب نخواهد ماند. تشکر از همراهیتون.
D : سلام خانم هراتی عزیز لطفا مشخص نشه
فریبا هراتی
: سلام. همسر برادرتان سعی می کند که افکار منفی را در زندگی برادرتان جاری کند و شر به پا کند. او می خواهد که شما عقلتان را کنار گذاشته و احساساتی رفتار کنید. شما سعی می کنید که او را بترسانید و او را مجاب کنید که نسبت به شما بدرفتاری نکند. سعی می کنید که نظراتتان را به او تحمیل کنید. خدای بزرگ شاهد بر همه ی کارهاست. تشکر از همراهیتون.
N : سلام خواب دیدم ک مادرشوهرم نفرینمون کرده بود و منم ی بچه تو شکمم داشتم ک دست و پاهاش کوتاهتر از حد معمول بود.تو خواب شوهرم گفت خواب دیدم مادرم نفرینمون کرده و قسمتمون هست ک دوتا دختر معلول بدنیا بیاریم بزرگش کنیم و منم گفتم خودمم خواب دیده بودم ولی باورش نکردم ولی حالا دیگه یقینم شد.زنعموم هم تو خواب میدیدم ک دوتا خونه غیر از خونه ای ک درواقعیت هم دارن،کرایه کرده بودن و یکیش سر نبش بود و تو یکی از اون دوتا خونه با دختراش دور وسایل بود و منم ی لنگه دمپاییمو اونجا جا گذاشته بودم رفتم بیارمش.ی دختر حدود دوسال دوسال ونیم هم تو خواب بود و همونجاها میچرخید و دنبالم میومد و حواسم بهش بود.تعبیر چیه
فریبا هراتی
: سلام. مادر شوهرتان نفرینتان کرده که به خواسته هایتان نرسید و مشکلات مالی زیادی را تجربه کنید. زن عموی شما در کار دیگران دخالت می کند و در زندگیش مسئولیت پذیر نیست. شما نسبت به او دو دل و مردد هستید و نمی دانید که دقیقا چه فکری باید بکنید. شرایط مالی او خوب است و شما هم امکانات مالی تان خوب است ولی زمان آن رسیده که مسئله یا موضوعی را به فراموشی بسپارید. شما سعی می کنید که کنترل امور مالی تان را بدست گرفته و تعادلتان را در زندگی تان حفظ کنید. تشکر از همراهیتون.
ارغوان بهاری : سلام
لطفا خوابم نشان داده نشه!
فریبا هراتی
: سلام. مادر دوست تان شما را نفرین کرده که در آینده با مشکلات و سختی ها مواجه شوید. احتمالا او ازدواج کرده و همسرش بسیار آدم بدیست و او فکر می کند که اگر شما عروس خانواده شده بودید، شرایط او هم بهتر از این بود. تشکر از همراهیتون.
سارا : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خواب دیدم مادر مرحومم توی بستر بیماری بود وخواهرم که با او حرف ندارم هم کنارش نشسته بود.مادرم به من گفت همیشه گرفتار باشی.بعد بیدار شدم.خیلی نگران شدم لطفا تعبیر بفرمایید .بسیار ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. مادر مرحوم شما ( روحشان شاد) از اینکه شما و خواهرتان با هم قهر هستید و از بی محلی شما به او ناراحت است چون خواهرتان با مشکلی مواجه شده و روحیه اش افسرده است و شما به او کمک نمی کنید. اگر نسبت به او بی تفاوت باشید؛ مادرتان از شما ناراحت می شود و برایتان آرزوی بد خواهد داشت. تشکر از همراهیتون
Shima11 : ببخشید تو سایتتون نوشته خواب تاریخ دیروز دروغ یعنی تعبیر نداره؟
فریبا هراتی
: خیر. منظور معبران قدیمی این نیست که تعبیر ندارد! تجربه هم اثبات کرده که تعبیر دارند. ولی از این جهت گفته شده که دروغ است که مثلا شما ممکن است ناجی بشریت باشید و در خواب خودتان را کوروش کبیر ببینید یا زورو یا لورنس عربستان!! که نه زورو هستید نه کوروش و نه لورنس . اگر بگویید هستید دروغ است! ولی در این که ناجی بشریت باشید شکی نباید داشت.
Shima11 : سلام مخفی بمونه.دیروز بعد ظهر خواب دیدم
فریبا هراتی
: سلام. شما به رفتار نسیم و مادرش در رابطه با پدربزرگتان فکر می کنید و بشدت از این کارهای آنان ناراحت هستید. پاشا به عادات و رفتارهای گذشته ی خودش پایان خواهد داد و شروعی تازه را آغاز می کند. نمادی از کشمکش بین مادی گرایی و معنویت است. شما از فریبکاریها و دروغ ها و خودخواهی های آنان خسته شده اید و دوست دارید که آنها هم کمی بزرگسالانه و مسئولیت پذیر تر رفتار کنند. شما آرزو دارید که این دوران تمام شده و تحولات تازه ای در زندگیتان ایجاد شود. دنیا به فکر رسیدن به خواسته های عاطفی و مادی خودش است و شما به تنهایی برایتان سخت است که بتوانید رفتار درستی از خودتان نشان دهید. عصبانیت شما باعث شده که نفرین کنید ولی اینکار باعث می شود که خداوند آرزوهای خودتان را هم دیر برآورده کند. شما آرزو دارید که خانواده ی عمه تان نتوانند بخوبی زندگی شان را کنترل کنند ولی باید کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کنید نه این که برای خداوند تعیین تکلیف کنید که چگونه رفتار کند!!! این کار گناهی بزرگ است. اگر عزم و اراده ی شما برای اینکه این اشتباه را مجددا تکرار نکنید، قوی باشد؛ خداوند شما را می بخشد. شما آرزو کرده اید که آنها تنها و ایزوله و محتاج شوند و بفهمند که نتیجه ی بدی هایشان چیست. اگر می خواهید زندگی موفقی داشته باشید باید سعی کنید که کار خودتان را به خدای بزرگ واگذار کنید که ذاتی کامل و قوی دارد. قدرت مطلق دست خداست و اوست که تقاص و کارما را برای هر کسی و هر کاری در نظر گرفته. شما باید به غرایز و شهود خودتان اعتماد کنید، خردمند باشید و از اشتباهات گذشته تان درس بگیرید. هرگز کسی را نفرین نکنید. خوابتان معادل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
taliyaa : سلام فریباجون خوبین ان شاالله
یادم نمیاد دیشب بود یاصبح امروز خاب دیدم از فردی دست فروش مقداری گوشت گوسفند خریدم و گفت 4000 تومن شده رفتم کارتمو بیارم دیدم یجوری که متوجه نشم مقداری خودش گوشت اصافه گذاشت مادرمو داداش کوچیکم امدن پی من که مادرم یه چیزی از دستفروشه خاست رفت از خونش که همونجابودبیاره ماهم رفتیم تو و همه نشستیم ومادرم یه پارچ پراز ماست چکیده گرفته بودوبهم گفت 6 کیلویه یه کوچلو ازش خوردم شیرین بود گفتم یکم ازش به این دستفروشه بدیم مامانم بلند بلند داد میکشید یه چیزایی بهم گفت یادم نمیاد منم ناراحت شدم گفتم اروم باش چرا داد میزنی دیدم هچنان داره حرف میزنه چنان ناراحت شدم بعدش روکردم بهشوون گفتم خدامنو ازت بگیره تا راحت شین منکه چیزی بشما نگفتم اصلنم عکس العملی نشون نداد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی سعی می کند با آب و تاب زیاد، و بی پایه و اساس و بدون اینکه برای حرفش سندی داشته باشد، سردی روابط و احساسات سردی را بین شما و خانواده تان بوجود بیاورند. شما شخصیتی ساده دل و مهربان دارید و تحت تاثیر حرفهای این شخص قرار می گیرید. مادر شما می خواهد که شما یاد بگیرید که در شرایط مختلف درست رفتار کنید تا سعادت و خوشبختی و آرامش به زندگی تان راه پیدا کند. مادرتان درست می گوید و شما باز از روی سادگی می خواهید به کسی که تشویقتان کرده که نسبت به خانواده تان بی مهری نشان دهید؛ یاد بدهید که درست رفتار کند. اما مادرتان می خواهد شما سیاست داشته باشید و بگذارید که هر کسی شخصیت واقعی خودش را نشان دهد. اگر به کسی که با بدجنسی با شما رفتار می کند؛ صادقانه بگویید : "ببخشید شما خیلی بدجنس هستید لطفا درست رفتار کنید"؛ این شخص خوش ذات نخواهد شد. بلکه دفعه ی بعد دروغ هایش را با سیاست و تدبیر بیشتری به خورد شما می دهد تا حرفش را باور کنید!!! زرنگ باشید و تدبیر داشته باشید و با مادرتان دعوا نکنید. انشالله خداوند سادگی شما را تبدیل به خرد و عقلانیت کند تا بدانید که هیچ کسی بیشتر از خانواده و خصوصا مادرتان شما را دوست ندارد. تشکر از همراهیتون.