تعبیر خواب هندوانه
دیدن هندوانه در خواب بسیار خوب است به خصوص اگر قرمز و رسیده باشد و شما از خوردن آن احساس لذت کنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
آرین : سلام و عرض ادب
دیشب خواب می‌دیدم شخصی که خیلی والا مقام نزد خداوند و بزرگ مرتبه می‌باشد در حال بریدن هندوانه و دادن به پدرم که به رحمت خدا رفته است می‌باشد پدرم خیلی هندوانه را با ملچ ملوچ و خوشمزگی میخورد من هم داشتم تو دلم میگفتم پدر ملچ‌ملوچ نکن جلوی این شخص بزرگ زشت هست ولی خودم هم هندوانه ای نخوردم
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر این است که پدر شما ( روحشان شاد) از شرایط خیلی عالی و خوبی در دنیای آخرت برخوردار است و اگر این شخص در بیداری، پدرتان را می شناخته، دعاهای خیر او پشت سر پدرتان است. شما احساس خوشی و رفاه و آرامش ندارید. تشکر از همراهیتون
Baharak : سلام.شبتون بخیر.لطفا نمایش داده نشه.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر این است که خواستگار شما وجهه ی بدی در نظر شما پیدا می کند و به نظرتان می رسد که او نابخردانه رفتار می کند و شما او را دوست نخواهید داشت. شما و برادرتان شاهد تحولات مثبتی در زندگی تان خواهید بود. مادرتان می خواهد که شما خردمندانه رفتار کنید و به ثروت و رفاه برسید و شور و شوق و خوشی را در زندگی تان تجربه کنید. ممکن است پسرعمه ی شما هم تحولات بزرگی را در زندگی تجربه کند و شاید صرفا او نمادی از این است که مادرتان می خواهد شما مثل فامیل پدریتان مرفه و خوشبخت باشید. شما و برادرتان سخت می کوشید تا به رفاه برسید و فعلا از فکر خوشی های زیاد و ازدواج بیرون می آیید. تشکر از همراهیتون
فاطمه : سلام وقتتون به خیر
مادرم پریشب یا صبح دیروز یادش نيست خواب دیده تو یه باغ بزرگ داره میره ک میبینه تو یه باغ بزرگه از درخت ها هندونه های بزرگ آویزونه بعد یه هندونه از درخت میکنه میگه هندونه به این بزرگی رو چه طوری اون درخت نگه داشته خدا بزرگیتو شکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. مادر شما می خواهد به خوشی و آرامش و رفاه برسد و آرزوهای بزرگ او برآورده شود و انشالله به آرزویش هم خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار.زنداداشم خوب ميبينن كه همه نشسته بودن و نون و هندونه ميخوردن و ايشون قر ميزنن كه نون و هندونه دل منو نميگيره و گرسنه ميمونم...كه ميبينن كه همسر بنده كه به رحمت خدا رفتن از جا بلند ميشن و ميرن براي ايشون دو يا ٣تا بيسكويت هاي باي ميارن يادشون نيست دقيقا چندتا بوده و درشون باز بوده مثل اينكه
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. زن برادر شما از اینکه صرفا با عشق و شور و شوق آتشین نسبت به همسرش زندگی کند ولی از نظر اقتصادی زندگی ساده ای داشته باشد خوشش نمی آید و تمایل دارد که ثروت بیشتری داشته باشد و از او بیشتر حمایت شود. روح همسرتان شاد. او می خواهد به زن برادرتان بگوید که آیا داشتن زندگی که از نظر احساسی خشک و بی عاطفه است ولی از نظر مالی غنی تر است برای او مطلوب تر است؟ زندگی به ظاهر تجملاتی و زیبا که بیان احساسات و عواطف در آن کمتر است، شاید برای زن برادرتان هم مطلوب نباشد. ولی همسرتان دعا می کند که شرایط مالی برادرتان و خانمش بهتر شود تا زندگی شیرین تری هم داشته باشند. تشکر از همراهیتون
هومن : با سلام و وقت بخیر حضور خانم هراتی بزرگوار
خواب دیدم من و کیس احساسیم به همراه دو خانواده در یک خانه ای هستیم . رختخواب انداخته بودیم و خوابیده بودیم ، صبح رفتم هندوانه گرفته بودم ، شیرین و آبدار بود خوردیم ولی وقتی پوست هندوانه رو بریزم دور دیدم چقدر پوست هندوانه کنار شیر آب هست . به مادرم گفتم اینها رو نگذاریم تا صبح بمونه مورچه و سوسک میزنه ، جمعشون کردم که ببرم بیرون از خواب بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و کسی که دوستش دارید به هدف مشترکی که دارید بیشتر فکر می کنید و خانواده هایتان را نسبت به افکار مشترکتان آگاه می کنید. اما باید دقت کنید که راجع به خوشی و فراوانی و رفاه بیشتر صحبت کنید و مسائل منفی را زیاد در ذهنتان بزرگ نکنید وگرنه از ترس اینکه باید زحمت زیاد بکشید و در نهایت پول زیادی خرج کنید، نگران می شوید و این نگرانی ها ممکن است که شما را از رسیدن به اهدافتان منصرف کند. تشکر از همراهیتون
ziba : سلام پدر بنده خواب دیدن ۳ تا هندوانه بزرگ دارن که به بنده گفته اون وسطی بزرگه ماله توئه بردارش ممنون میشم تعبیر بفرمایید
فریبا هراتی
: سلام. راحتی و خوشی و عشق و شور و شوق زیادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. اگر متاهل هستید ممکن است باردار باشید. تشکر از همراهیتون
J hosseini : با سلام و احترام خدمت شما معبر گرامی لطفا متن پنهان شود
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. پسر شما با استفاده از عقلانیت و خردمندی خودش می تواند به شور و شوق و عشق و رفاه و خوشی برسد ولی او در شرایط حاضر فکر می کند که هنوز وقت اینکار نرسیده و می خواهد به وقتش به احساسات خودش پاسخ دهد و آرامش را حس کند. پدر او در خوابش، خرد و عقلانیت خود پسرتان است. تعبیر دوم این است که همسرتان الان فکر می کند که پسرتان آزاد است تا 2 تا 2 تا دوست دختر داشته باشد و از زندگی لذت ببرد در صورتی که پسرتان فعلا به این مسائل فکر نمی کند. پسر شما خواهرش را خیلی دوست دارد و از صمیم قلب هر اتفاقی برای خواهرش بیافتد مثل این است که برای خودش رخ داده . تشکر از همراهیتون.
ساناز : سلام استادِ نازنینم،عیدِ شما مبارک♡..متشکرم لطفا پنهان شود.
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تشکر. همینطور برای شما. تعبیر خوابتان این است که شما به این فکر می کنید که سیروان و محسن چاوشی شخصیت هایی قوی و برازنده دارند و روحیاتشان عالیست و متمول هستند و سعی می کنید که با تمام احساس و خرد و عقلانیت تان، زندگی واقعی ایشان را درک کنید. بینش شما قویست و سعی می کنید که شرایط زندگی سیروان را بررسی کنید. او بارها برای زندگی خودش برنامه ریزی کرده و از صفر دوباره شروع کرده تا توانسته به شرایط امروز برسد و امکانات مالی بهتری پیدا کند. چاوشی از سیروان درونگراتر است و سیروان بیشتر از او به چشم شما می آید. شما به ظاهر زندگی او فکر می کنید که هیچ مشکلی نیست و فقط ظاهر ماجرا را می بینید. دوست دارید که تشکیل خانواده بدهید. عصبانی بودن شما از نظر او، در تعبیر یعنی شما احساس ناامیدی می کنید، و باید از خودتان دفاع کنید، اعتماد به نفستان کم است و خرد و عقلانیت خودتان (مادرتان) را زیر سوال می برید. آنها هم اشتباهات خودشان را داشته اند که می خواهند این اشتباهات را به زباله دانی تاریخ بریزند. بارها شده که عشق را تجربه کرده اند و وقتی تاریخ مصرف کسی تمام می شود، او را دور ریخته اند و کسی هم به این کارها کاری ندارد. شاید شما اگر اینکار را بکنید، به شما ایراد بگیرند که خیلی خوشگذرانید ولی برای آنان، این مسائل زیاد مهم نیست ( که خودشان انجام دهند). شما دوست دارید که امکانات مالی تان بسیار بهتر شود و از هر جهت روحی و فیزیکی ارضا شده به آرامش برسید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
سارا : خواب دیدم خانواده ما با خانواده فامیلمون رفتیم پیک نیک و گردش، که در جاده به خاطر اینکه خلاف میرفتیم،پلیس جریمه مون کرد ولی ما خوشحال بودیم که جریمه ش کم بود.وقتی رسیدیم فامیلمون که یه پسر متاهله گفت ماهمه چیز خریدیم تو هندونه بخر، منم رفتم واسه خرید ولی دیدم بابام برام یه هندونه درشت و یزرگ وشیرین انتخاب کرد و خرید و داد به من. و گفت ببر
فریبا هراتی
: سلام. شما و خانواده فامیلتان می خواهید بی خیال باشید و به آرامش برسید ولی فامیل شما در زندگی واقعی تان تاثیر بسیار منفی روی شما گذاشته و یا خواهد گذاشت و شما شاید به خاطر بعضی از رفتارهایتان احساس گناه کنید و یا موانع بزرگی برای شما در راه رسیدن به اهدافتان پیش می آید. شما باید به وجدانتان رجوع کنید و فقط به فکر خوشی خودتان نباشید. خرد و عقلانیت شما ( یا پدر شما) سود بیشتری برای شما دارد تا اینکه تحت تاثیر این آقا باشید. تشکر از همراهیتون.
Kaver : سلام خانم هراتی عزیز
دیشب خواب دیدم يه مقداری از هندونه رو جدا کردم وخوردم قرمز بود وطعم نداشت بقيه شو گفتم ببرم واسه همکارام خواستم وارد محل کارم بشم یکی از مدیرانمون جلو در بهم گفت ديگه اینکارو نکن وگرنه به ريس ميگم من هندوانه رو با پول خودم خریده بودم گفتم خو اشکالی نداره میرم پولشو از صندوق میگرم وارد محل کارم شدم خواستم برم طبقه بالا يه پسر بچه جلوم بود بغلش کردم با خودم بردمش بالا بچه داشت گریه میکرد بهش گفتم تا بحال کسی رو میز نذاشتنت وگذاشتمش روی میز يه نفر ديگه همونجا بود انگاری همکارم بود( ولی چنین همکاری در واقعیت نداشتم) يه مرد کوتاه قد انگاری فامیل رییس بود واينم گفت به ريس ميگم بابت بچه ای که گذاشتم روی میز
ممنونم واسه تعبیر
فریبا هراتی
: سلام. شما کاری را انجام می دهید که نسبت به انجامش شور و شوق و عشق دارید ولی بعد متوجه می شوید که علیرغم تصور شما، این کار خیلی لذت بخش هم نیست. پس سعی می کنید که از همکارانتان بخواهید که به شما کمک کنند تا زودتر اینکار انجام شود. مدیر شما تمایل دارد که شما مانند قبل، داوطلبانه این کار را با شور و شوق انجام دهید ولی شما به خاطر اینکه مدیرتان از شما راضی باشد و رابطه تان را با او خوب کرده باشید، این کار را تقبل کرده اید. حالا وظائف ناتمام را می خواهید به دیگران واگذار کنید و این کار به ضرر شما تمام می شود. هر چند که علاقه ای به انجام کارتان نداشته باشید ولی به نفعتان است که حالا که قبول کرده اید که این وظیفه ی سنگین را تقبل کنید، تا آخر کار، سر قولتان بمانید. تشکر از همراهیتون