تعبیر خواب پرواز کردن
پرواز کردن به سفر رفتن و یا به ازدواج کردن تعبیر شده است. اگر کسی ببیند که در حال پرواز است و بر جای پرواز دوباره فرود می آید، به سفری می رود که در بازگشت از سفر، منفعت بسیاری برایش خواهد بود. اما اگر دید که پرواز می کرد و به آرامی جای دیگر فرود می آمد، تحول و دگر گونی در زندگی او به وجود می آید که دل خواه است.
اگر جای سبز و خرمی فرود آمد، از این تحول و دگر گونی سود می برد. پرواز در شب تحولی است آمیخته به اندوه و غم، یا سفری همراه با خستگی و رنج که سود ندارد. گاه در خواب می بینید که پرواز می کنید اما می خواهید خود را به لبه دیوار یا بالای برج و یا نقطه دیگری برسانید و هر چه تلاش می کنید نمی توانید. این نشانه آن است که در تحولات آینده زندگی برای رسیدن به هدف های تعیین شده دچار مشکل و سختی می شوید و یا اصلا نمی رسید. سقوط در خواب نمایانگر سقوط حرفه ای و شغلی است و گویای این واقعیت که برای ایجاد تحول با ناکامی رو به رو می شوبد.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند چون مرغ از جایی به جایی می پرید، دلیل که به سفر رود و به قدر بلندی و پریدن وی از زمین بلندی و شرف یابد. اگر ببیند راست به آسمان می رفت، دلیل که او مضرت رسد. اگر ببیند چندان پرواز کرد در هوا که به آسمان رسید و در آسمان ناپدید شد و زمین نیامد، دلیل که زود از دنیا رحلت کند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر کسی ببیند از جانب قبله بپرید و باز به جای خویش آمد، دلیل که از سفر زود بازآید، بامنفعت بسیار، خصوصا اگر ببیند که پرها دارد. اگر ببیند بی پر می پرید، ازحال خود بگردد. اگر ببیند از بام خویش به بامی دیگر می پرید، دلیل که زن طلاق دهد و زنی دیگر خواهد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید به آسمان بپرید، دلیل که حج کند. اگر دید از سرای خود به سرای مجهول بپرید، دلیل که اجل او نزدیک باشد و باید از گناه توبه کند. اگر ببیند پرها داشت، لیکن به خلاف پر مرغان، دلیل که بیمار شود و به نزدیک هلاک رسد و عاقبت شفا یابد. اگر دید از جایی به جایی پرواز نمود، دلیل که سفر نماید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: پریدن در خواب بر پنج وجه است:
- سفر،
- حج،
- بزرگی،
- تغییر حال،
- بیماری و مرگ.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Sara :
سلام خانم هراتی عزیز طاعاتتون قبول حق،امیدوارم حالتون عالی باشه،امروز صبح حدود ساعت ۶ خواب دیدم روز هست و جای بلندی هستم انگار یه ساختمون قدیمی بود داشتم پایین می اومدم ولی از پله هاش انگار نمیشد وباید یه ارتفاعی رو میپریدم روی یه سکو باریک وکم کم می اومدم پایین دامادمون همراهم بود گفت این یه تیکه رو بپر ولی من نگاه کردم تا پایین ارتفاع خیلی زیاد بود و میترسیدم بپرم بیفتم ولی رفتم که بپرم نفهمیدم چی شد فقط یادمه داشتم پرواز میکردم ولی انگار پروازم به اختیار خودم نبود از این سمت به اون سمت میرفتم وکلی آدم از جمله خانوادم از پایین نگاه میکردن همه منتظر بودن بیام پایین ولی انگار میترسیدم چه جوری بیام که سقوط نکنم بعضی جاها انگار با سَر می امدم پایین،ولی احساس میکنم ترس داشتم از روی درختها یا دوتا استخر رد میشدم میگفتم حداقل بزارید من داخل آب بیام پایین چون شنا بلدم دائم از این طرف به اون طرف میرفتم یا بالا وپایین میشدم،بعد از کلی بالا پایین شدن بلاخره انگار آروم اومدم پایین و یه شاخه مثل شاخه بید مجنون رو گرفتم وراحت پاهام اومد رو زمین مثل اون چتربازها که پاهاشون میرسه زمین کنار استخر ایستادم وبعد از شاخه درخت برای کمکش تشکر کردم وبوس براش فرستادم دیدم دمپاییهام منتظرن بپوشمشون ولی انگار حرکت میکنن ومیخوان بهم چیزی نشون بدن خوب یادم نیست ولی انگار گِلی بودن دیدم چند نفر از خانوادم اون طرفتر یه جایی انگار مثل زمینهای کشاورزی هست گِلی هست، هستن ومنو برد پیششون و اونا پاهاشون انگار داخل گِل بود وبعد با خواهرم در مورد پروازم صحبت میکردم با سردرد از خواب بیدار شدم دیدم ساعت ۶و۶ دقیقه هست،ممنون میشم تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور برای شما. خوابتان روندی از زندگی شما را در طی یک مدت، به تصویر کشیده است. در ابتدا، شما نگرش ها و افکاری سنت گرایانه ای دارید. درکتان بالاست و در جایگاه قدرت و موفقیت قرار گرفته اید. دوست ندارید که موقعیت تان را از دست بدهید ولی مجبور هستید که ریسک کرده و اقدامات تازه ای برای رسیدن به اهدافتان انجام دهید. دامادتان شما را راهنمایی می کند تا بر موانع زندگی تان غلبه کنید. هر چند که از ریسک کردن می ترسید و دوست ندارید که موقعیت تان را تغییر دهید ولی موفق می شوید که بعضی از مسئولیت های سنگین را از روی دوشتان برداشته و زندگی راحت تری برای خودتان می سازید. شما از اینکه موقعیت و مقام قبلی خودتان را از دست می دهید غم و اندوه می خورید ولی سبک زندگی جدیدی را شروع می کنید که منطقی تر است و می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. در نهایت شما در یک موقعیت چسبنده و درهم برهمی گیر می کنید و احساس عدم آرامش خواهید داشت. شما مجددا سعی می کنید که آرمانهای خودتان را بسازید و نگاهی خوشبینانه به زندگی داشته باشید. با احساس تر و با اراده تر از گذشته، راجع به تجاربتان، صحبت خواهید کرد. تشکر از همراهیتون
aminhoseini : 5416
فریبا هراتی
: زرین پال خطا داده بود و ثبت نکرده بود. به شما یک حق خواب اضافه کردم الان 2 حق خواب دارید. تشکر از همراهیتون
aminhoseini : حسابم را شارژ کردم البته یکبار خطا داد و از حسابم هم کم کرد منتظرم که برگشت بخوره به حسابم لطفا خوابم را تعبیر فرمایید باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. لطفا 4 رقم اخر کارتتان را اعلام کنید تا ببینم زرین پال شاید ثبت نکرده در اینصورت من به حق خوابتان اضافه کنم. چون یک پرداختی ناموفق داشته ایم. اگر مال شما باشد به شارژتان اضافه کنم. ساعت پرداخت و 4 رقم اخر کارت را ذکر کنید کافیست. تشکر
aminhoseini : سلام ، من نزدیک به دو سال است به تنهایی به خارج از کشور...مهاجرت کرده‌ام و خانمم و سه تا بچم ایران زندگی میکنند . ساعت ۷ صبح یعنی دو ساعت پس از طلوع آفتاب خواب دیدم یکی از دوستان صمیمیم که در اصل باعث ایجاد مشکل در ایران برایم شد و موجب مهاجرتم شد دم در یک خانه که شاید متعلق به من بود با همسرم صحبت میکرد و یک جورهایی احساس کردم دارند به من خیانت میکنند ولی فقط حرف میزدند و من دست پسر کوچکم را گرفتم و بدون بال اوج گرفتم و به هوا رفتم و آن دوستم هم دنبالم بود و ازم خواهش میکرد که پایین بیایم ولی من که مطمئن شده بودم خیانتی در کار نیست و فقط برای احوالپرسی و غمخواری به دم در منزلمان رفته سر به سرش میزاشتم و پایین نمی‌آمدم و روی هوا بدون بال اینور و آنور میرفتم و نمایش اجرا میکردم و یکبار هم با دست خالی روی آجرهای دیوار یک خانه پیانو مینواختم ( کاری شبیه سحر و یا معجزه ) و تا اینکه در یک نمایشگاه یا شاید کارگاهی فرود آمدم و کنار آن دوستم نشستم و یکی از کارآفرینان و خیرین شهر جلو آمد و آن دوستم یک پارچه کوچک دستش داشت تا روی آن گلدوزی کند و من به آن خیر که آشنا هم هست گفتم به دستانم نگاه کند و ببیند چطور فوری و بدون سوزن فقط با نخ و انگشتان خالی روی پارچه گلدوزی میکنم و دستان آن دوستم را در دستم گرفتم ( به طوریکه میخواستم آموزشش بدهم و یا شاید دیگران فکر کنند او دارد آن طرحها را روی پارچه گلدوزی میکند ) و شروع به بافتن گلدوزی بدون سوزن روی پارچه کردم انگار داشتم به صورت جادو و یا معجزه وار روی پارچه هنرنمایی میکردم و در عرض چند ثانیه طرح بسیار زیبایی را روی پارچه بافتم و باعث تشویق و حیرت آن خیر و آن دوستم و سایرین شدم و برایم کف زدند .
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به خوبی به شرایطی که در آن قرار گرفته اید مسلط هستید. درک و بینش شما قویست و همکارتان شاید راجع به شما از همسرتان سوال کرده ولی هدف او و همسرتان خیانت به شما نیست. شما دوست دارید که از فرزندتان حمایت کنید و به موانع و مشکلات زندگی تان غلبه کنید. شما شخصیتی با احساس و شکننده دارید که از بیرون سخت و غیر قابل نفوذ به نظر می رسید. بسیار باهوش هستید و به مسائل از دیدگاه متفاوتی نگاه می کنید و در احقاق خواسته هایتان به موفقیت می رسید. شما به جنبه های مختلف زندگی تان بیشتر از گذشته توجه می کنید و می خواهید هویت قویتری برای خودتان بسازید؛ بفهمید که چه کسی هستید و مهارت هایتان را توسعه بدهید. شما از دوستتان با سیاست تر، زرنگ تر و اجتماعی تر هستید و شخصیتی خلاق دارید و می توانید نقشه هایتان را عملی کنید. انشالله در زندگی تان به موفقیت خواهید رسید و همه تحسین تان خواهند کرد. تشکر از همراهیتون
ف، ق : سلام خواب دیدم که برای رفتن به نوک یه برج، دارم از بالابر استفاده میکنم که دورش هیچ حفاظی نداشت وهمون ابتدا پیش خودم گفتم این خطرناکه،بعد یکم بالاتررفتم بالابرمشکل پیداکرد وهمون لحظه دیدم یه چتر پاراگلایدری دارم که باهاش اوج گرفتم ونیفتادم،از برج مدنظر داشتم بالاتر میرفتم که فورا ارتفاع رو کم کردم دسته های هدایت پاراگلایدر خیلی بالابود ودستم بهش نمیرسید(دربیداری تجربه پاراگلایدر دارم یکبار) ولی فقط اراده میکردم وارتفاع کم میشدبعد یکم جلوتر به ساحل یه دریای مواج باآب گلالود داشتم نزدیک میشدم که فورا دور زدم و به قصد فرود بسمت خیابان اسفالتی رفتم،باتجربه که ازبیداری داشتم،فرم بدنمو برای فرود آماده کردم ولی اینقدر راحت وعجیب فرود آمدم که نیازی به فرم خاص نبود! ممنون ازتعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به اوج موفقیت در کار و زندگی تان خواهید رسید و درک و آگاهی تان بسیار بالاتر خواهد رفت. شما به جایگاه قدرت پرتاب می شوید و قادر خواهید بود در مقابل مسئولیت های جدیدی که پیش روی شماست، با موفقیت عمل کنید. با این وجود شما سعی می کنید خردمندانه تمام جوانب امر را در نظر بگیرید و کنترل کاملی روی زندگی تان داشته باشید. در رابطه با مسائل احساسی، از هر نوع درگیریهای عاطفی که بخواهد منجر به شکست شما بشود، دوری خواهید کرد و مسیر تازه ای به سمت موفقیت در زندگی تان ایجاد می شود و خواهید توانست شروعی تازه را آغاز کنید. تشکر از همراهیتون
آلاء : سلام
خواب دیدم تو یک فضای باز هستم و آسمان آبی هست اطرافم پر از خانم های جوان بدون حجاب بود که همه بلوز شلوارهایی با رنگهای ملیح و شادپوشیده بودن و به صورت عمودی و ایستاده، از زمین و حالت تمرکز روی حرکتشان،حرکت میکردن و بالا میرفتن و بی حجابشون اصلا عجیب و مطرح نبود. تعدادی نزدیک به زمین ، تعدادی وسط راه و تعدادی بالاتر نزیک آسمان بودن ،یک خانم هم که موهاش دم اسبی بودبا شلوار جین صورتی و یک بلوز، با حالت تمرکز معنوی ونگاه به آسمان بالاتراز همه بود من اونجا حس خوبی داشتم و میخواستم بالابرم ،یک خانمی بهم آموزش میدادمیگفت بخواب و باید از همه چیز آزاد باشی انگار فکرو روحم را منظورش بود وخودت را سبک بگیر و راحت تا از زمین بالا بیایی من هم خوابیدم و بدنم را سبک گرفتم و نیم متر حدودااومدم بالا وخیلی دلم میخواست مثل اونها باشم و داشتم تلاش میکردم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که شما نگاهی مثبت و نیاز به پرورش و عشق بیشتری در زندگی تان دارید. شما برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی و مقاومت خواهید کرد و تمایل دارید که با توکل به خدای بزرگ و عملکردی مثبت و شیرین و دلسوزانه، و با سخت کوشی و تلاش زیاد، کنترل کاملی روی زندگی تان بدست بیاورید. باید وقتی که به خدای بزرگ توکل می کنید، کاملا خودتان را به دستان او بسپارید و غصه ونگرانی به دلتان راه ندهید و کاملا آرام و بی خیال باشید و البته سخت کوش هم باشید تا به اهدافتان برسید. تشکر از همراهیتون
ملودی : عذر می خوام من نمیتونم هزینه خواب دوم رو شارژ کنم.سیستم برام باز نمیکنه.
فریبا هراتی
: سلام. تا زمانی که من حق خوابتان را کسر نکنم، شما نمی توانید حق خواب جدید خرید کنید. اما الان از شما کسر کردم. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1489 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.
ملودی : باسلام و خسته نباشید خدمت خانم هراتی عزیز.شب جمعه ۱۸ ماه خیلی دلشکسته شدم به خدا شکایت زیادی کردم (من و پسری خیلی بهم علاقه مندیم ولی مشکلات زیادی سر راهمون هست که مدام به بن بست میخوریم من واقعا ناامید شدم.)خواب دیدم یه جایی هستم مثل تونل بود زیاد تاریک نبود و انگار جایگاه فاضلاب بود از سوراخایی که تو سقف و دیوار بود شمع تولید میشد و کلا جای کثیفی بود داییم رو دیدم که شمع هارو لای نون میزاره میخوره من حالم بهم میخورد به مادرم که اونجا بود میگفت به بچه ها بگو از اینا بخورن یه مقداری میوه هم اونجا گذاشته بود ولی ما هیچکدوم به غیر خودش نخوردیم و کلا چندشوم میشد بعد اونجا یه دستشویی خیلی بزرگ وشیک داشت ولی کثیف بود و پر از آب من خیلی مراقب بودم جاییم کثیف نشه دستامو شستم و از اون دستشویی وتونل اومدم بیرون.تو همون مسیر چندتا حیوون خیلی مظلوم و گرسنه دیدم فقط سگه رو یادم میاد بعد رفتم وارد یه خیابونی شدم یه حس بدی داشتم به خودم گفتم پرواز کن.پرواز کردم از ساختمان های بلند میپریدم به ساختمان های بلندتری تااینکه خیلی بالا رفتم و یکم ترسیدم و سعی کردم برگردم پایینتر.در همین حال صدای خدارو شنیدم که رسا و زیبا بود و باهام صحبت میکرد بهم میگف تو روزی خیلی پیشرفت میکنی و خیلی چیزای دیگه که یادم نمیاد و درآخر گفتن یه هدیه ای بهت میدیم بده به کسی که خودت می خوای. من درست متوجه نشدم یهو دیدم همینطور که پایین میمدم یه تیشرت ساده سفید از آسمون افتاد تو بغلم.وقتی رسیدم پایین دیدم اون کسی که دوستش دارم اونجا نشسته سرش رو پایین انداخته بود وناراحت بود و خجالت میکشید. کمی ریش هم داشت(در واقعیت نداره)
لباس سفید رو تنش کردم خوشحال شد و دست منو گرفت داخل یه مسیر شلوغی شدیم و رفتیم.
ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما به خاطر مسائل مالی، فکرتان ناراحت است و نیاز دارید که امکانات اقتصادی بهتری داشته باشید تا بتوانید خواسته هایتان را محقق کنید. شما شخصیتی با فرهنگ دارید و از نظر خانوادگی، شما اهل سازش و مدارا هستید و ناامید نمی شوید و سعی می کنید که شرایط موجود را خوب درک و هضم کنید. شما با توجه به این سختی ها، تنها راه چاره تان این است که از اشتباهات گذشته دست کشیده و شروعی تازه داشته باشید و ناامید نشوید. اشخاص زیادی در شرایط امروز جامعه، در سختی به سر می برند. شما می توانید کنترل کاملی روی زندگی تان داشته باشید، و جاه طلبی هایتان را محقق کنید ولی باید مراقب باشید که معنویت را در وجودتان قویتر کنید و خیلی بلند پروازی و رویابافی نکنید. کسی که دوستش دارید شخصیتی با کرامت و پاک دارد و اگر همیشه با کرامت و پاک باشد، خداوند به شما کمک می کند که به خواسته هایتان برسید. او احساسات واقعیش را بروز نمی دهد ولی محترم و با ایمان است. تشکر از همراهیتون
Sadegh : سلام خوابم در بخش پرواز و راجع به همکارم
بود که شما فرمودید ایشان معرف خانم من در ازدواج بوده در حالیکه من خیلی جلوتر از همکاری با ایشان ازدواج کرده بودم شروع همکاری ما از زمان رفتن خانمم شروع شد چند ماه بعد می‌خوام بدونم تعبیر چیز دیگری است؟
فریبا هراتی
: سلام. بنده هرگز عرض نکردم که ایشان معرف خانم شما در ازدواج بوده!! در واقع اصلا همکار شما ربطی به خانمتان در خوابتان ندارد. من تمام مدت دیروز به این فکر می کردم که شما چرا خیال کرده اید که همکارتان به این خواب مربوط است. خواب شما سرتاسر راجع به خصلت های اخلاقی شما و خانمتان است. منظور بنده را اشتباه برداشت کردید. همکار شما در خوابتان نمادی از خودتان است!! شما سعی کرده اید که همه جوره خودتان را کنترل کنید و از شخصی مثل همکارتان یا برادرتان بیاموزید در حالی که برادرتان و همکارتان در خوابتان صرفا نمادی از وجوه مختلف شخصیتی خود شما و تلاشتان برای این است که از تجارب اینها استفاده کنید و هیچ ربط مستقیمی به خواب شما ندارند بلکه صرفا نماد هستند. تعبیر را بدقت بخوانید لطفا. تشکر از همراهیتون
Sadegh : سلام روزتون زیبا
چشم خواستم پرداخت کنم بخش پرداخت باز نبود.
فقط یک نکته ،من 49سالمه حدود ده ساله که خانمم قهر کرده و به خانه پدرش رفته و سه ساله که طلاق گرفته.همکارم از من کوچکتره از ابتدا آشنا بودیم ولی شروع همکاری ما بعد از رفتن زنم بود .دیگه هم ازدواج نکردم.خواب اول را پس از مدت چند ماه همکاری با این آقا و دومی را نمدونم چقدر بعد ولی از اونم چند سال گذشته خواب آخر ابتدای امسال دیدم کلا اکثر خوابای من بعد رفتن همسرم شروع شد قبلش کمتر خواب می‌دیدم و اگرم بوده تقریبا موضوع همشون هم یکی بود و نشونه مرگ ی شخصی بود که بعدشم اتفاق میفتاد.
خواب دیدم در خانه مردی آشنا و جانباز که تازه پدرش فوت شده هستم البته در واقعیت هیچ وقت به خانه او نرفته ام .قصد دارد برای پدرش مجلس دعا برگزار کند سفره صبحانه پهن است و چند تکه نان داخلش ظاهراً هنوز تکمیل نشده فقط من وبرادر بزرگترم با این شخص سر سفره نشستیم وسط سفره یک سماور بزرگ هست .در دست برادرم و این آقا هر کدام یک کتاب دعا هست که قصد دارند بعد از صبحانه دعا بخوانند.من فکر میکنم که این شخص در ایمان و کارش صداقت ندارد و این را در نگاه برادرم هم میبینم ولی برادرم ترجیح میدهد در این مورد ساکت باشد من طاقت نمیارم و با ناراحتی و به نشانه اعتراض به نفاق و عدم صداقت این شخص سماور که فکر میکردم آبش جوشه به اتاق دیگری میبرم و خالی میکنم ناگهان میبینم دخترم که در واقع 22سالشه ولی در خواب حدودا 10 سالشه توی اون اتاق روی فرش خوابیده میترسم که الان بسوزه به آب ریخته نگاه میکنم انگار تا ی جایی بیشتر جلو نرفته و روی فرش جمع شده و جوش هم نبوده هیچ‌بخاری ازش بلند نمیشه طرف دیگر هم دختر خواهرم که بزرگتر از دخترمه در واقع ولی در خواب اونم بچه هست و کمی بزر گتر خوابه .صحنه عوض شد در کوچه روستا یمان هستم در کناری کیسه مشمایی پر از پول خورد هست .کمی خاک رویش نشسته بر میدارم نگاه میکنم .در بین سکه های بی ارزش سکه ای پیدا میکنم که به نظرم از مسه و خیلی تمیز نقشی روی آن نمی‌بینم الا عدد 10 که آنهم مطمین نیستم .کمی جلوتر هم سکه دیگر از همان جنس و تمیز ولی کوچکتر ه برش میدارم.دوباره خودم را در یک جایی مثل قهوه خانه میبینم که عده‌ای آنجا نشستن و یک هنر پیشه ایرانی معروف آقا هم هست با زیر پیراهن پشت یک میز نشسته .و مرد دیگری داره میگه که این شخص هنرپیشه فقیر شده و میخواد براش کمک جمع کنه .سر میز من که میرسه از توی جیبم که فکر میکردم چند اسکناس کم ارزش مثلاً 5هزار تومانی هست بیرون میارم و کمک میکنم ولی با تعجب میبینم که در بین پولها 3 ایران چک 50هزار تومانی نو هم هست که همان برادرم ی دفه سر میرسه و ایران چکها رو از روی میز بر میداره و میزاره جلوی من و منظورش اینه که چرا اینقدر زیاد داری کمک میکنی همون چند اسکناس که دادی کافیه. نمی‌دونم موقع کمک از بودن یا نه نبودن سکه های مسی هم خبر داشتم یا نه .یعنی به واقع قصدم کمک آنها بود که بعد از جیبم اسکناس بیرون اومده یا نه.در خواب جنس سماور را نقره ویا برنز حدس میزدم ولی مطمین نبودم به هر حال به رنگ زرد برنجی نبود .
بازهم ممنون از تعبیر های خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. از شما تقاضا می کنم منبعد اگر خوابتان طولانی بود آن را در دوبخش و همزمان ارسال کنید تا بتوانم هنگام تعبیر خوابتان همه ی آن را یکجا در مانیتور مشاهده کنم. تعبیر خوابتان این است که شما در زمانی که این خواب را مشاهده کرده اید، با چالشهای زیادی در زندگی تان مواجه شده اید و می خواستید عزم و اراده تان را جزم کنید تا هم بیشتر از خودتان حمایت کنید و قویتر باشید و هم بدانید که اشتباهاتتان چه بوده است که با این مشکلات مواجه شده اید. شما نمی خواهید که مغرور و متکبر و نادان به نظر بیایید. صاف و صادق هستید ولی در نهایت فروتنی می خواهید مشکلاتتان را به خوبی مورد بررسی قرار دهید و دلائلش را درک کنید تا بتوانید بعد از آن شروعی تازه داشته باشید. شما حاضر نیستید که با زورگویی و رفتاری مستبدانه و یا با اظهار عجز و از روی ناتوانی، و با رفتاری سیاست مدارانه، خواسته هایتان را بدست بیاورید. بلکه می خواستید که صداقت را در زندگی تان اعمال کنید و اگر کسی یا اشخاصی در زندگی تان باشند که مثل شما صادق نباشند، ترجیح می دهید که این اشخاص، منجمله همسرتان را از زندگی تان بیرون کنید. و البته اینکار را کردید. همسر شما باعث خشم و عصبانیت شما می شد و خودش هم بشدت دچار استرس می شد و بنابراین شما به این زندگی پشت پا زدید. شما نمی خواستید که دخترتان دچار استرس شود ولی حتی به نفع اوست که زندگی مشترک شما و همسرتان پایان یافته وگرنه او مرتب درگیر دعواهای شما می شد. شما بشدت نسبت به دخترتان شخصیتی حمایتگرایانه به خودتان می گیرید و به این فکر می کنید که می توانید باعث شوید که او به دستاوردهای خوبی در زندگیش برسد. حتی نسبت به دختر خواهرتان هم اینطور فکر می کنید. شما در شرایط سخت و بغرنج و زمانهایی که با محدودیت های زیادی مواجه بودید؛ سعی کردید که مشکلاتتان و نگرانیهایتان را بررسی کنید و بدانید که به خاطر چه مسائل بی ارزشی فکرتان را خراب کرده اید. شما این کار را می کنید تا بفهمید که در موقعیت ها و شرایط مختلف، چه چیزی می توانست به شما آرامش بدهد. هدفتان فقط رسیدن به دستاوردهای بالاتر در زندگیست. شما روی کارهایتان خیلی فکر می کنید و هرگز بی فکر به انجام کاری نمی پردازید. شما دوست نداشتید که برای کسی نقش بازی کنید و مثلا با سیاست رفتار کنید. چون معتقدید که کسی که دروغگو و سیاستمدار است، در واقع بدبخت است و فقر فرهنگی و فقر خرد و عقلانیت دارد که به دروغ رو می آورد. شما دلتان برای چنین شخصی می سوزد و به این اشخاص دروغگو احساس ترحم دارید که شجاعت بیان حرفهایشان را ندارند. اما باید حواستان را همزمان جمع کنید که بعضی وقتها هم هست که رفتارهای سیاستمدارانه به جا و به وقتش می تواند اعتبارتان را بالاتر ببرد. مثلا زمانی که خشمگین می شوید، اگر درجا خشمتان را نشان ندهید و آرامشتان را از روی سیاست حفظ کنید؛ ممکن است بعدا اتفاقی بیافتد که بفهمید که الکی و بیجا خشمگین شده بودید؛ و آنوقت فکر خواهید کرد که چقدر خوب شد که با سیاست رفتار کردید و داد و بیداد راه نیانداختید وگرنه آبرویتان می رفت!! همسر شما نیاز به حمایت و مراقبت بیشتری در زندگیش داشت و آمده بود که برای همیشه برایتان بماند. او شخصیتی بسیار زنانه و آرام داشته و اعتماد به نفسش کم بوده است. او شاید خیلی خیره سر بود ولی مطلقا دروغگو و فریبکار نبود. تشکر از همراهیتون