تعبیر خواب پنهان کردن، پنهان شدن، مخفی کردن
در کتاب فرهنگ تفسیر رویا نوشته تونی کریسپ پنهان شدن نماد موضوعات زیر عنوان شده است: پنهان شدن: فرار از احساسات، اجتناب از آگاهی یافتن درباره چیزی که نمی‌خواهیم آن را می‌بینیم؛ در حالت ایمنی به سر بردن، پنهان کردن احساس واقعی‌مان یا میل جسمی‌مان نسبت به کسی، ندانستن.
تعبیر خواب پنهان کردن یک جسد یا شی
رو به رو نشدن با دشواری‌های مربوط به فردی که جسدش را در رویا پنهان می‌کردید یا آن شی.
تعبیر خواب مخفی شدن (پنهان شدن)
معبرین غربی گویند: دیدن رویاهایی در مورد مخفی شدن و پنهان شدن نشانه این است که بیننده خواب در درون خود از رازهایی محافظت کرده و آنها را بروز نمی‌دهد. این گونه خواب‌ها می‌تواند علائمی از ترس روبرو شدن با مشکلات و مسائل پیش رو باشد. اگر چه که بایستی بیننده خواب این موضوعات را بیان کرده و قبل از اینکه دیگران به رازهای وی پی ببرد خود آنها را اعتراف کند.
لوک اویتنهاو می‌گوید:
پنهان شدن: تشویش
پنهان کردن چیزی: نیات بد
آنلی بیتون می‌گوید: اگر خواب ببینید که خود را پنهان می‌کنید، بیانگر آشفتگی روحی شما است. اگر دختری در خواب چیزی را پنهان کند، یعنی مورد اتهام دیگران قرار می‌گیرد.
تعبیر خواب پنهان شدن از دست دیگران (پلیس)
معبرین غربی گویند: دیدن مخفی شدن از دست دیگران (پلیس، والدین و...) بیانگر احساس مقصر بودن در زندگی واقعی بیننده خواب است.
تعبیر خواب مخفی شدن دیگران
معبرین غربی گویند: اگر دیگران را در حال مخفی شدن مشاهده کردیده به این معنی است که شما به دنبال پیدا کردن احساس امنیت و حفاظت برای خود هستید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mina : سلام وقتتون بخیر لطفا خواب نمایش داده نشه ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. اگر منظور شما از 5 و 6 ساعت 5 است، تعبیر این است که خطری دختر شما را تهدید می کند که سلامت او را نشانه گرفته است. باید سریعا برای سلامتی دخترتان بگویید به اندازه ی وسعتان گوسفند یا مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید تا قضا بلا از او دفع شود و با قربانی قطعا خطر از او دفع خواهد شد. در این کار خست و یا اهمال نکنید و فورا قربانی را انجام دهید. تشکر از همراهیتون.
Mina : ممنونم امروز قربانی رو انجام دادم
فریبا هراتی
: انشالله قبول باشد و به سلامتی دفع شر شود.
Kimia : سلام.من خاب دوستم رو دیدم که خودشو از همه مخفی کرد بود.هرجی ازش میپرسیدم بهم نمیگفت کجاست.بعدش پیداش کردم توی یه خونه بود ک انگار روی داربست ساخته بودنش..بعد بهم گف چرا میخای بدونی‌کجام.دوستم اخیرا یه سری تنش و مشکلات براش پیش‌اومده این خاب هم دم اذان دیدم..بخاطر همین براش خیلی نگرانم.
در ادامش خواب دیدم تو ی کلاسم.نفری دوتومن پول از بچه هایی ک خیلی اشنان گرفتیم ک بیسکوییت بخریم.ب هرکدوم نفری 4تا میرسید.بعد ک خریدم ب ردیف اونوری نرسید.کلی گریه کردم .تعبیرش چیه
فریبا هراتی
: سلام. دوست شما احساس می کند که در زندگی اش ثبات ندارد و نمی خواهد که افکارش را هم با کسی در میان بگذارد. شما سعی می کنید که از زندگی تان درس بگیرید و با حمایت از دوستانتان، زندگی خودتان را هم به تعادل و ثبات بیشتری برسانید. اما خوب شما نمی توانید که همه جوره و از همه کسی حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام وقتتون بخیر،
خواب دیدم توی کوچه میرم سمت خونه مون که دیدم دوست پسرم افتاده دنبالم و منو تعقیب میکنه، هوا تاریک بود و برگشتم بهش گفتم منو تعقیب کردی؟ گفت نه اومده بودم محله تون اعلامیه ترحیم بچسبونم که تورو دیدمت و افتادم دنبالت ببینم خونتون کجاست ، گفت شب تنهایی؟ گفتم آره داداشم شیفت شبه و دنبال من راه افتاد بیاد خونمون و من دلم نمیخواست بیاد خونه زندگی مارو ببینه ولی از طرفی نمیتونستم بهش بگم نیا داخل، دنبالم اومد خونه و گفت پس اینجاست محل زندگیتون؟ گفتم آره ولی لطفا زود برو چون کسی میبینه آبروم میره و ...
همش نگران کثیفی و نامرتب بودن خونه بودم ولی اون توجهی به اون چیزا نداشت در حالیکه در بیداری تمیزی خیلی براش مهمه و کمی وسواس داره، بعد دیدم داداشم اومد خونه و بهش گفتم این همون دوستمه و اونو نگاه کرد و چیزی نگفت و رفته بودیم دم در و پیش یکی از همسایه ها طوری وانمود میکرد که نشون بده خبر داره کسی پیش منه و من کار خلافی اتجام ندادم، بعد دیدم در خونه شیشه ای هستش و از بالا شکسته و قشنگ دوستم از کوچه دیده میشه و دوستم کنارم بود و همسایه میدید اونو و من توی دلم گفتم خوب شد که مجید برگشته خونه وگرنه همسایه ها پشت من کلی حرف میزدن و بعد از بیدار شدن از خواب برام جای تعجب بود که چرا دوستم سعی نمیکرد مخفی بشه و توی کوچه بی توجه به دیگران راحت باهام اومد خونمون و براش مهم نبود در حالیکه در بیداری به آبروی من و خودش خیلی اهمیت میده، ممنون از تعبیرهاتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به محدودیت ها و شرایط بغرنجی که دارید فکر می کنید و می خواهید که فکرتان راحت باشد و به اهدافتان برسید. دوست پسر شما هم به شما فکر می کند. شما نمی دانید که عاقبت رابطه تان چه خواهد شد ولی او می خواهد به باورهای قدیمی و نگرش های گذشته و دمده ی خودش در ارتباط با شما پایان دهد و شما را بیشتر بشناسد. شما نمی خواهید که او بداند که شما فکرتان شلوغ است و ناراحت هستید. در واقع حرمت ها کمی شکسته شده و شما دوست ندارید که کسی به مسائل زندگی تان واقف باشد یا از افکارتان با خبر باشد. برادر شما از اینکه شما رابطه ای قوی با دوستتان داشته باشید و با او ازدواج کنید مخالفتی ندارد. دوست شما افکار تازه ای در سر دارد و بیشتر از گذشته به شما فکر می کند. تشکر از همراهیتون.
کیمیا : سلام وقت بخیر ،من دیشب خواب دیدم هرچی به دوست پسرم زنگ میزنم جواب نمیده تا اینکه دیدم همسایه شونم توی یه نایلون مشکی براشون چیزی آورده و گفتم درشونو بزنین بیان بگیرن من میدم بهشون، به هوای همسایه اومد دم در و از بغل در منو دید غافلگیر شد و انگار یه پلیور میخواست بده به همسایه و همه در رو وانکرده بود و از بغل که دید منم درو با هول بست، از پنجره دیدم که با مامانش توی اتاق روبروی هم روی یه میز نشستن و همو با تبسم نگاه میکنن مامانش توی خواب جوانتر و صورتش تپل تر بود درحالیکه در اصل لاغره و پیر، با خودم گفتم پس راست میگفت پیش مامانم هستم و من الکی شک کردم(در بیداری دیشب چهار ساعت تلفنشو جواب نداد و بعد چهار ساعت پیام داد که مامان پیشمه و زنگ نزن، منم حس کردم شب خونه دوست دختریه) بعد دیدم خونه مون هستم و مامانم هم زنده است و با یه خانمی صحبت میکرد و بعد اون خانم با من از هیجاناتش میگفت و نمیدونست من دوست دختر امیرم و میگفت صبح من دیرم شد و رفتم و امیر تنهایی صبحانه خورد ، پرسیدم مگه شب خونه شما بود با خوشحالی گفت اره، گفتم خیلی وقته باهمین؟ گفت یه هفته است خونه ما میمونه و دفتر کارشم از بیمه پارسیان به بیمه پاسارگاد تغییر داده، گفتم چرا؟ گفت اون پول بیشتری براش داشت و اینجور تصمیم گرفتیم،با خودم گفتم پس باهم شریکن مه نمیذاره من برم محل کارش ، دختره گفت بیست سالی میشه که دوستیم و پرسیدم حتی وقتی ازدواج کرد باهم بودین؟ گفت اره اون موقع هم باهم بودیم ولی مراعات میکردیم و سکس نداشتیم و میرفتیم کافی شاپ، یه دختر لاغر و نحیف و عینکی و قیافه اش هم زیاد خوشگل نبود و شبیه سوسن پرور بازیگر بود، بعد دیدم حیاط خونه مون ناراحتم، امیر دوست پسرم اومد پیشم، گفتم من خیلی چیزا فهمیدم و باید حرف بزنیم، گفت مشکلی نیست و دستمو گرفت و گفت تصمیم گرفتم دیگه باهات صادق باشم درحالیکه فکر میکردم مثل همیشه بگه بعدا صحبت میکنیم و بپیچونه، رفتیم که بهش همه چیزو بگم دیگه یادم نیست گفتم یا نه؟ بقیه خواب یادم نمیاد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما ساخته و پرداخته ی ذهن شماست به خاطر اینکه او جواب تلفن شما را نمی دهد. ولی در ضمن او و مادرش رفتار شما را قضاوت کرده و کارهایتان را ارزیابی می کنند و مادر او از اینکه دوست پسرتان به شما بی محلی کند احساس خوشحالی می کند و این کار او از روی کم عقلی اش است. دوست پسر شما دنبال کسب درامد است و می خواهد ثروت بیشتری به دست بیاورد. هر قدر شما بیشتر به دوست پسرتان اصرار کنید که با او صحبت کنید، کمتر در دل او جا باز خواهید کرد. به او بی محلی کنید اگر دوستتان داشت خودش می اید و اگر نداشت امروز برود بهتر است از فردا. حتی مادر شما هم ( روحش شاد) به خاطر این بی تابی های شما غصه می خورد. تشکر از همراهیتون.
kimia : سلام وقتتون بخیر چند ماه پیش خواستگاری داشتم که دوست بودیم و همو خیلی دوست داشتیم اما به علت مخالفت خانواده م بهم خورد (مخالفت پدرم)
چند شب پیش ما دوباره باهم حرف زدیم و آشتی کردیم اما من همون شب خواب دیدم که این آقا مهمان خانه ی ما هستن و مادر و خواهرم مشکلی بااین قضیه ندارن.
من آخر شب ازش خواستم بپرسم که کی میره و خودش زودتر گفت که میخوای بپرسی شب هستم یا نه؟ شب میرم اتاق مامان میخوابم.
اما من مخالف بودم چون قرار بود پدرم به خونه برگرده و بد میشد
تا ایشون رو راضی بکنم طول کشید و پدرم اومد و من ایشون رو قایم کردم و یواشکی از فراریش دادم موقع رفتن بوسیدمش.
فرداش دوباره به خانه ی ما اومد مثلا بامن قهر بود منم بغلش کردم و خندیدیم و اشتی کرد.
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون
روژان : سلام وقتتون بخیر. من حدود ساعت 1 ظهر خوابی ارسال کردم گویا ارسال نشده. خواب دیدم آقایی ک بهش علاقه دارم خونه ماست کنارمه (ما در حال حاضر ارتباطی نداریم خونه ی توی خوابم شکل خونه قدیمیمون بود)بعد یکی از اقوام ک رابطه کاری با ایشون دارن گفتن ک از زنم خسته شدم میخوام طلاقش بدم من گفتم وا این چه کاریه سه تا دختر داری(در واقعیت با خانومشون مشکل دارن ولی من ب موضوعشون فکر نکرده بودم)بعد میخواستم با آقایی ک دوستش دارم حرف بزنم رفتم خواهرم گفت بین دوتا یخچال تو آشپزخونه نشسته میگه میخوام فکر کنم بعد ک رفتم اونجا نبود و هرجا رو گشتم پیداش نکردم. البته دیشب من خیلی نگران آینده این موصوع بودم نمیدونم خوابم از سر نگرانی بوده یا نه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی که دوستش دارید بین 2 شخصیت سرد و احساسات سردی که امروز با آن مواجه است نشسته و دارد فکر می کند که چه کار کند و برای شما دستیابی احساسی در زمان حال، با او ممکن است. هر چند که شما به عقاید قدیمتان هنوز وابسته هستید و اهداف و روحیاتتان عوض نشده. تشکر از همراهیتون.
روژان : متوجه نشدم یعنی چی شخصیت سرد و احساسات سرد؟ منظورتون این هست ک اون نسبت ب من بی احساس هست؟
فریبا هراتی
: همانطور که گفته اید در حال حاضر ارتباطی ندارید و این یعنی سردی روابط خصوصا که بین 2 یخچال نشسته.
مینو : با سلام عرض ادب خواب دیدم دوست همسرم با دخترش در کوچه ما قدم میزنه و منتظر ماست و منو همسرم در ماشین خودمون مخفی شدیم،چند بار از کنار ماشین رد شد و ما پنهان بودیم تا مارو نبینه اما در اخرین لحظه دلم میسوزه و براش دست تکون میدم همسرم با دست صورتشو گرفته بود تا دوستش مارو نبینه اما بالاخره دیده میشیم،خانم و دختر دوستش در ماشین ما میشینن و یک بشقاب پلو گوشت برای دختربچه میکشم و میخوره بمن میگه اسمم اجلاس هست مادرش میگه جلاس، دختر من در ماشین جلوی ما که مدل بالا و شاسی بلند مهفی شده بود و به اونها نشونش میدم،( در بیداری رفت و امد نداریم اما قرار است با اینها معامله ای انجام بدیم که دو دل هستم و نمیدونم انجام بشه با نه)، ممنونم از نعبیر خوب شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما روی همکاری با او فکر می کنید و او مشتاق با همکاری با شماست. شاید بدبین هستید که با او همکاری کنید یا خیر. اینکه دختر شما در ماشین مدل بالایی مخفی شده بود، به این اشاره می کند که شما نباید همه ی سرمایه تان را یکجا وارد این همکاری و مشارکت با دوست همسرتان کنید. اما باید با آنها جلسه بگذارید و تعامل کنید چند بار تا ببینید که شرایط آنها چطور است ( معنی جلاس یا اجلاس) و اگر احساس کردید که خوب است با آنها کارتان را شروع کنید. باید شما از سردی روابط پرهیز کنید و درک درست و خوبی از آنان قبل از کارتان کسب کنید و بعد وارد کار شوید. تشکر از همراهیتون.
Sara : سلام وقت بخیر.من بین ۸تا ۱۰ صبح خواب دیدم که دوست پسرم اومده خونمون و توی ساعتی بود که برادرم باید سر کار میبود و مامانمم یه شهر دیگه بود.تو اتاق من داشتیم باهم حرف میزدیم که متوجه شدم برادرم توی اتاقشه واسه همین دوس پسرم رو توی کمد لباسیم قایم کردم!اولش با کلی ترس رفتم کفششو از دم در برداشتم بردم دادم دستش بعدش برادرم دنبال یه سری چیز میگشت اومد تو اتاقم و من همش سعی میکردم نره سمت کمد لباسی و هرچی میخواس رو سریع میدادم بهش که زودتر بره تا اینکه رفت تو اتاقشو درو بست ، دوست پسرمم سریع از کمد اومد بیرون که از خونه خارج شه داشتم بهش میگفتم وقتی از خونه رفتی بیرون کفشتو بپوش ،که یه نفر زنگ خونه رو زد، مامانم بود و باز دوست پسرم مجبور شد بره توی کمد قایم شه!مامانم که اومد عصبی بودم یه ذره باهم بحثمون شد(موضوع خاصی نبود فقط انگار چون استرس داشتم و ترسیده بودم حرف عادیمون به بحث کشیده شد) و از خواب بیدار شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما موضوع دوست پسرتان را می خواهید از برادر و مادرتان مخفی کنید و او را به صورت راز برای خودتان نگه داشته اید. او به شما فکر می کند ولی شما ترجیح می دهید در شرایط حاضر هیچ اقدامی از جانب او صورت نگیرد. تشکر از همراهیتون.
مهسا : سلام خانم هراتي عزيز من چند شبي است (البته پشت سر هم نه)خواب ميبينم كه در حالي كه همسرم كنارم هست دوست پسر قبليم دلش ميخواد با من باشه همسرمم مثل اينكه مارو نميبينه كه اين دوست پسر قبليم همش ميچسبه بهم يا اينكه تو خواب ميبينم يه فردي كه تو دنياي واقعي ميشناسمش دكتر معروفي هست دائم كنار همسرم دلش ميخواد بهم نزديك بشه و بازم انگار همسرم نميبينتش بعدابازم بهم تو خواب اس ام اس داده خوشگل خانم و بهم زنگ ميزنه و من تو خواب به غير همسرم هيچ تمايلي به اين افراد ندارم و استرس اينو دارك نكنه همسرم بفهمه.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما سه تعبیر می تواند داشته باشد. اول اینکه شما ته دلتان خودتان را خیلی دوست داشتنی می دانید و معتقدید که دیگران به شما نظر دارند و اگر شوهرتان بفهمد ناراحت می شود. تعبیر دوم این است که از دیگران چیزی دیده اید راجع به خودتان که حاکی از علاقه ی آنان نسبت به شماست و می دانید که اگر فرصت داشتند، به شما ابراز علاقه می کردند. اما تعبیر سوم این است که شما می خواهید گشایش کار پیدا کنید و در زندگی تان موفق شوید و شوهرتان نمی داند که شما قدرت اینکار را دارید. تشکر از همراهیتون.
Sh : لطفا متن خواب را نمايش ندهيد
سلام و روزبخير
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. بهار به تلاشی خلاقانه و شروعی تازه اشاره می کند و پدرتان می خواهد که خلاقیت به خرج بدهید و از بین کسانی که با شما ارتباط صمیمی دارند ( غیر از اعضای اصلی خانواده تان)، کسانی که با شما در تعامل هستند و با آنها رفت و آمد دارید، ( زیر و رو کنید) و دنبال کسی باشید که به احتمال قوی زن است و خیلی سعی می کند که خودش را به شما نزدیک کند و با شما صمیمیت به خرج بدهد. کسی که فکر می کنید صمیمیت او حتی شاید زیادی حالتی نمایشی داشته باشد و می خواهد گرمتر از همیشه با شما با دلسوزی رفتار کند، چک های پدرتان را در دست دارد. کسی که خیلی شیرین زبان است و سعی می کند که خونگرم و مهربان به نظر برسد و قربان صدقه ی شما می رود، زیر این حرفهای شیرین او، که سعی می کند تظاهر کند که می خواهد کارهایتان برایتان صاف و هموار به پیش برود، و البته باید با او بسیار با ظرافت و دقت برخورد کنید ( در مقابلش خشن نباشید و سیاستمدارانه رفتار کنید)، او می داند که چک ها کجا هستند. اگر شما سرایداری در خانه ی ییلاقی دارید، زن خدمتکاری .. یا دوستی که با پدرتان خیلی ارتباط داشته... و به هر جهت شما چک ها را پیدا خواهید کرد. از مشکلاتی که دارید بگویید و بگویید که اگر چک ها را پیدا کنید یک مژدگانی بزرگ پرداخت می کنید... تشویقش کنید که کمکتان کند. چینی بودن این قندان به این اشاره دارد که این خانم ترسو و حالتی شکننده و حساس دارد و اگر بترسد ممکن است موضوع را کتمان کند. تشکر از همراهیتون.