کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب چاقی

چاقی در خواب نشانه فراوانی نعمت و فراخی روزی است. اگر لاغر هستید و در خواب ببینید چاق شده اید، وضع مالی شما بهبود می یابد و غم و اندوه شما رفع می گردد، مشروط بر اینکه زیاد چاق نشده باشید.

اگر ببینید که زیاد چاق شده و تغییر شکل داده اید، تعبیر برعکس دارد. اگر در خواب دیگری را چاق ببینید و او در بیداری لاغر باشد، همین تعبیر برای او نیز هست. اگر چاق باشید و در خواب خود را لاغر ببینید، از جانب سلامت خود یا وضعی که دارید نگران هستید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

40 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Eli

Eli : سلام خانم هراتی جان.دیشب حدود ساعت ۵صبح دوباره خوابیدم و دیدم با پدر و مادر مرحومم در یک خانه بزرگ و روشن دو طبقه هستیم خواهر و برادرهایم آمدند آنجا.یکی از برادرهایم با زن و پسر نوجوانش آمده بود پسرش در واقع درشت و کمی چاق است ولی در خواب من به شکل وحشتناکی چاق و گنده بود و از چاقی تغییر قیافه داده بود.من کنارش خیلی کوچک بودم و همش نگران بودم اگه همین جور بمونه چی میشه؟بعد رفتیم طبقه پایین اون برادرم که مجرد است به من گفت هر کی سیگار و گل (مخدر)خواست بگو من دارم شوهر خواهرم سیگار خواست برادرم گفت من گل سفید دارم خودش و اون یکی برادرم داشتند مثل سیگار می کشیدند.برادرم که زن دارد از خودش حرکات مسخره در می آورد من از کارهاش ناراحت بودم. بعد دیدم همگی سر میز بیرون یک کافی شاپ نشسته ایم پیشخدمت برایمان تو لیوان های مخصوص که تویش معلوم نبود قهوه لاته آورد من تو بیداری تا حالا نخوردم ولی در خواب خوردم و خیلی خوشمزه بود مادرم گفت پیشخدمت را صدا بزنم تا یکی دیگه بیاره من صدا زدم و تا خواستم بگم چی بیاره مادرم همون لحظه بلندتر از من سفارش داد.خواهرم بلند شد گفت میخوام برم از مغازه آرایشی چیزی بخرم من یه قوطی کرم دست بهش دادم و گفتم برای من هم یکی از اینا بخر وقتی دور شد قوطی رو به طرفم پرت کرد داد زد خودت برو بگیر.(ده روز پیش بامن دعوا کرد و با هم قهر هستیم)

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۱:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. شما و خانواده تان از نظر امکانات مالی مشکلی ندارید ولی دوگانگی ها و تضادهایی در رفتارتان هست که فکر پدر و مادرتان را ناراحت می کند. پسر برادرتان زیاده خواه است و این خودخواهی او برایش گران تمام می شود. برادرتان باید روی او و رفتارش کنترل بیشتری داشته باشد. برادر مجردتان مشکلاتی دارد که به خاطرش فکرش ناراحت است و تمایل دارد که کسی او را درک کند و با او در نگرانی هایش سهیم باشد. مادر مرحومتان می خواهد که شما قبل از اینکه هر تصمیمی بگیرید، آرامشتان را حفظ کنید و شتابزده عمل نکنید. او خیلی به شما علاقمند است و دوستتان دارد و آرامش شما و اینکه تصمیم درستی برای زندگی تان بگیرید، برای مادرتان خیلی مهم است. خواهرتان می خواهد یاد بگیرد که سیاستمدارانه تر رفتار کند و شما می خواهید که درست تر از گذشته و با احساس مهربانی بیشتری با دیگران در تعامل باشید ولی این خواسته ی شما برای خواهرتان مهم نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۴۴:۰۷
ف م

ف م : سلام خانم هراتی، لطفا متن خواب نمایش داده نشه.

پاسخ
لینک۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۵:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به خودش می بالد و از خودش تعریف می کند او مغرور متکبر است و به جایگاهی که بدست آورده افتخار می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۴۰:۴۶
Maryam

Maryam : سلام روزبخیر،ممنون،لطفا متن روپاک کنید

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۲:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواستید در زندگیتان پیشرفت و موفقیت بیشتری داشته باشید ولی همانطور که فرمودید، عجولانه رفتار کردید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۰۶:۱۰
Maryam

Maryam : سلام خواب دیدم که شنیدم،خوابم دیده نشه

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۷:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در شرایطی که انتظارش را ندارید قرار خواهید گرفت و زندگی تان متحول خواهد شد. اهمیت مازندران در خوابتان زمانی مشخص می شود که محل زندگی امروزتان را می نوشتید اما بیان مازندران بدون اینکه بگویید الان در کجا هستید، کمکی به تعبیر نمی کند. شما انتظار دارید که دیگران از شما حمایت کنند و شما هم به همین نسبت سعی می کنید که حامی خانواده تان باشید. شرایط تازه ای برای شما پیش می آید و شما درک درستی از خانواده ی مردی که نوشته اید فامیلشان را نپرسیده اید، ندارید. شما سعی می کنید که فکرتان آرام باشد و خوشبین باشید که همه چیز خوب پیش می رود. امیدوار هستید و احساساتی خواهید شد. شما به این آقا فکر می کنید و او سعی می کند که نگاه دقیقتری به شما داشته باشد و شما را بیشتر بشناسد. او دچار استرس شده و یا هیجانی و پر شور و شوق رفتار می کند. شما در رابطه با او، بی سیاستی خواهید کرد و عجولانه او را قضاوت می کنید. فکر می کنید که او خیلی شخصیت حمایتگرایانه ای دارد و مراقب شماست. شما فکر می کنید که کارها خیلی هموار و صاف برایتان پیش می روند. موقعیت ظریف و حساس و شکننده ای در راه دارید که شما باید سعی کنید با دقت بیشتری رفتار کنید و نشان دهید که بی کفایت نیستید و می توانید بسیار عاقلانه و خردمندانه رفتار کنید. اما کم کم متوجه می شوید که انتظارات و توقعات این مرد از شما خیلی بالاست و شما نمی توانید انتظارات او را برآورده کنید. به نظر نمی رسد که شما بتوانید رابطه تان را با او قوی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۴:۲۶
Mahy

Mahy : خیلی عذر میخوام یادم رفت بگم که توی خواب می دیدم شوهرم تو خونه ما داره تعداد زیادی ظرف میشوره. واقعا ببخشید

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۹:۴۳
Mahy

Mahy : سلام عزیزم. خواب دیدم شوهرم روی یک تخت چوبی خوابیده بطور خنده دارو زیادی چاق شده مثل بادکنک دور کمرش چاق شده بود موهاش کوتاه‌پسرانه و عینک با قاب مشکی داشت. برادرم بالای سرش روی چارچوب تخت خوابیده بود شوهرم تا منو دید جا باز کرد که من کنارش بخوابم منم محل نذاشتم بعد یه کتاب شعر مثل دیوان حافظ بهم دادن گفتن میخوای بدونی همسرت چه خیالی راجع به تو داره، کتاب رو باز کن و شعرش رو بخون، میخواستم بدونم هنوز منو دوست داره یا نه کتاب رو باز کردم، دقیق یادم نیست شعرش رو ولی بنظرم بد نبود تقریباخیالم راحت شد با خودم گفتم بعدا با داداشم معنیش رو بررسی میکنم ممنون

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۷:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما دارد برایتان با سیاست رفتار می کند و الکی خودش را بزرگ نشان می دهد. او احساساتی و ناراحت است و نمی خواهد که شما از احساس واقعی او با خبر باشید. برادرتان هم از همسرتان سیاستمدارتر است و احساس همسرتان را بخوبی می فهمد. شما اقتدارتان بسیار بالاست و همسرتان نمی خواهد پیش شما کم بیاورد ولی او می خواهد سعی کند که نگرش های اشتباه خودش را تعدیل کند و برای آینده برنامه ریزی کند. او تصمیم دارد جوری رفتار کند که شما او را خوب بدانید و رضایت شما را جلب کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۳:۲۱
Rasta

Rasta : سلام خانوم هراتی من دیشب خواب دیدم که دوباره لباس عروس پوشیدمو عروسیمه و وقتی آرایشم تموم شد خودمو تو آینه دیدم و دیدم خیلی صورتم تپل شده و هیکلم هم چاق شده و به دختر عمو شوهرم گفتم خیلی چاق شدم گفت نه فقط غبغب زدی و من داشتم طناب میزدم که لاغر بشم من خودم هیکلم تو پره ولی زیاد چاق نیستم و وضعیت مالیمون خیلی خراب شده ممنون میشم زودتر تعبیر خوابمو بگین

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۰:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فکر شما ناراحت است ولی سعی می کنید که با رفتاری سیاستمدارانه، این ناراحتی تان را از دیگران مخفی کنید. شرایط مالی شما بهبود پیدا می کند و توانایی شما در هماهنگ کردن کارهاتان و اجرای برنامه هاتان قویست. شما نهایت سعی تان را می کنید که شرایط خوبی فراهم کنید. یک تعبیر دیگر هم محتمل است و آن این است که ممکن است شما خودتان، شرایطی را فراهم کرده اید که چشمتان بزنند و با به رخ کشیدن ثروت و دارایی تان به فامیل شوهرتان، باعث شده اید که وضعیت مالی تان خراب شود. در اینصورت باید اسفند دود کنید و صدقه بدهید تا چشم زخم از زندگی تان بیرون برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۴:۴۸
ناشناخته

ناشناخته : با سلام وعرض ادب.دیشب خواب دیدم که انگار مادرم ( که تو واقعیت مشکل اعصاب دارند) تو بیمارستان بودند یعنی درواقع خواب دیدم که تو خونه مون هستم ومیبینم مادرم از بیمارستان مرخص شده یعنی داییم مرخصش کرده والان تو خونه بود یعنی من صحنه ی بیمارستان رو ندیدم ،حال مادرم خوب بود اگرچه من وقتی خاله ام به خونه امون اومد که حال مادرمو بپرسه بعد از اینکه صورت منو بوسید ومنم همینطور بهش گفتم دایی مامان روترخیص کرده بود وبعدش رفتم یه قسمت دیگه وخودمو دیدم که دارم با پدرم ( که خدابیامرزه فوت کرده) صحبت میکنیم وبهش میگم یکی که فکر میکنم تو خواب خانم بوده بهم گفته حامله ی ،ومن داشتم این حرف اون خانمه روبه پدرم میگفتم که گفت زشسته که من با خنده( البته نه خنده مسخره بلکه با خنده عادی) بهش گفتم نه چون چاق شده ام فکر کرده من حامله ام ( تو خواب چاق شده بودم درحالی که تو واقعیت خیلی لاغرم) وبعدش دیدم پدرم اروم شد خیلی اروم. یه توضیح بدم خدمت شما من یه چندوقتی هست دلتنگ یه شخصی هستم که ارتباط بین من وایشون دچار کدوت شدیدشده من دختر ومجردم

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. انشالله مادرتان سلامتی اش را باز خواهد یافت و دعای شما و خانواده تان در حق او مستجاب می شود. روابط صمیمانه تری در خانواده ی شما حکمفرما خواهد شد. روح پدرتان شاد. شما از نگرانیها و دلواپسی هایتان برای پدرتان صحبت می کنید و از اینکه به شما گفته اند که تکبر دارید، مغرور و خود بزرگ بین هستید، یا چنین تصوری در باره ی شما بکنند، ناراحت می شوید چون می دانید که این واقعیت ندارد. پدر شما از احساس شما با خبر است و به خاطر نگرانیهای شما ناراحت می شود. تعبیر دوم خواب شما این است که شما به خاطر فرهنگ خانوادگی تان و اصالتی که دارید، جوری رفتار می کنید که کسی که ارتباط تان با او خراب شده، متوجه ی رفتار اشتباهش خواهد شد، با شما تماس خواهد گرفت و شما از اینکه او قبلا شما را رنجانده، با پدرتان ( روحش شاد) درددل کرده اید. اما چون مشکلات شما تمام می شود، پدرتان به خاطر شما به آرامش خاطر خواهد رسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۲:۴۳
یاش گین

یاش گین : سلام. خواب دیدم میخوام برم تو خونم. یعنی خونه دانشجوییم.من دانشجو دکتری هستم. منتظر میمونم دوستم زنگ زده میخواد بیاد پیشم. وقتی میرسه با هم میخوایم بریم داخل. کلید انداختم یه در همزمان یه آقای دیگه کلید انداخت در دیگه. دوستم گفت مگه ایشونو نمیشناسی. آقای فلانی از دانشجوهای دکتری دانشگاهمون. من تعجب کردم مدام میگفتم یعنی همخونه من اینه. انگار تو خونم دو تا اتاق بود یکیشو من مینشستم یکیشو اون آقا. اسمی که به من گفت تو بیداری من میشناسم یه آقای متاهل هست که اصلا هیچ ربطی به منو دانشگاهم نداره فقط آشنای کسی بود که من در گذشته یکبار دیدمش حالا اینکه چرا اسم اون آقا تو خوابم اومد اصلا نمیدونم. اونشب گذشت. فرداش شد شب تو خونم خواب بودم که اون آقا هم رسید خونه. یکم صدا میومد انگار خانواده اون آقا اومده بودن همراهش. نصف شب خواهرش داشت خونرو جارو برقی میزد. یکهو در اتاق منم باز کردو شروع کرد جارو کردن اتاق من انگار یکم پررو بود. من دیگه بیدار شدم. اینبار نگاهشون کردم دیدم اون آقا بسیار چاق شده نسبت به شب قبل و در کل واقعیت. خیلی چاق بود. زشت نبود ولی چاق بود. خواهرشو مادرش هم چاق بودن. اصلا خانوادگی چاق بودن. انگار تو خواب یه احساس و یه اتفاقی داشت میافتاد. خواهرش جاروش که تمام شد اومد رو تخت من نشست گفت خوب نیست اینقدر لاغری یکم چاق شو اصلا کسی نمیفهمه چند سالته. حالا انگار داشت در مورد من و برادرش حرف میزد. منم ناراحت شدم گفتم راستش من اینجور خوبم اصلا دوست ندارم سنم و ظاهرم بره بالا همینجور بچگونه باشم بهتره. دیگه پاشد از اتاقم بره بیرون گفت ببخشید در اتاقتو محکم زدم حالا درست بسته نمیشه. پاشدم گفتم عیب نداره تا در اتاق برادرش هم همراهیش کردم دیدم اون آقا داره تلوزیون میبینه. ولی خوب بازم انگار یه احساسی تو هوا بود که به زبون آورده نمیشد.

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۳۷:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست شما به خاطر مسئله ای با شما همفکری خواهد داشت و شما به او اجازه می دهید تا با کمک شما مشکلی را حل کند. آقای دانشجو هم در رابطه با همان مسئله (کاری) با شما همفکری دارد و به جنبه ی دیگری از موضوع نگاه می کند یا در موقعیت دیگری، روی همان موضوع کار می کند. او سعی می کند که با استفاده از امکانات مالی که دارد، ظاهرا نشان دهد که در جنبه ای از کارش قویست و هیچ مشکلی ندارد و همینطور در رابطه با شما هم ظاهرسازی خواهد کرد. این آقا امکانات مالی قوی یا دانشی قوی دارد که می تواند با استفاده از آن در هدفش پیروز شود. او معتقد است که شما هم باید پربارتر و قویتر باشید و دانشتان را بیشتر کنید. شما نمی خواهید این مسئله را بپذیرید و به نظر خودتان به اندازه کافی خوب هستید ولی شرایط شما بر این آقا پوشیده و مخفی نیست و به هرجهت او زندگی خودش را دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۰:۱۱
zahra

zahra : سلام خانم هراتی عزیز دختر جوانی دارم خواب دیدم چاق تر شده وداشت غذا میخورد من تودلم گفتم با اینکه چاق شده ولی بازم خوب غذا میخوره

پاسخ
لینک۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۰۱:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دختر شما به خوبی از حمایت شما برخوردار است و سعی می کند که پربارتر و با انرژی تر از قبل باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۰:۳۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.